فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۳۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رفتار اقتصادی و اجتماعی روستاییان در زمینه فعالیت های کشاورزی است. تحقیق حاضر در سال 1393 در شهرستان میاندوآب انجام شد. برای انتخاب نمونه ها، نمونه گیری تصادفی در دو مرحله صورت گرفت؛ نخست، 27 روستا به عنوان روستاهای نمونه و سپس، از این روستاها، 370 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون همبستگی، رگرسیون و تحلیل عاملی صورت گرفت. نتایج نشان داد که رفتار اقتصادی با میانگین 33/2 و رفتار اجتماعی با میانگین 43/2 کمتر از حد متوسط است؛ همچنین، از میان عوامل اقتصادی، نابرابری درآمد و ارزش افزوده کشاورزی با دیگر بخش های اقتصادی با ضریب تأثیر 43/0، از میان عوامل کالبدی، پراکندگی قطعات اراضی و اندازه اراضی با ضریب تأثیر 33/0 و از میان عوامل طبیعی، بیماری و شیوع آفات با ضریب 35/0 بیشترین تأثیر را در رفتار اقتصادی و اجتماعی داشتند. تمرکز ثروت و سرمایه در شهرها و ثبات درآمدی در اقتصاد شهری، به ترتیب، با ضریب تأثیر 25/0 و 275/0 مهم ترین عوامل مؤثر بر رفتار اقتصادی بودند.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر جمعیت گریزی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: پادنای سفلی، سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه روستایی ایران پس از ورود معنادار نفت به اقتصاد ملی و تجربه ناموفق اصلاحات ارضی، مرحله جدیدی از مهاجرت جمعیت خود به شهرها را آغاز و تجربه نمود که بعد از انقلاب اسلامی دهه پنجاه و متعاقب آن وقوع جنگ تحمیلی، همچنان ادامه دارد. از منظر جهانی نیز انقلاب صنعتی و رویکرد غالب توسعه صنعتی برآمده از آن و سپس انقلاب اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر، به نابرابری های بین جوامع پیشروتر شهری و جوامع کم توسعه روستایی در کشورهای جهان سوم شدت بخشید. رویکرد غالب جامعه روستایی در مواجهه با چنین شرایط نامطلوب ملی و بین المللی و تعامل گسترده و پیچیده بین آنها، افزودن بر دامنه مهاجرت های روستاشهری به شکل گریز از روستا به شهر بوده و در این گریز، ناگزیر هر دو جامعه مبدأ و مقصد را با نارسایی هایی مواجه ساخته است. هدف مطالعه حاضر، واکاوی علل و انگیزه های مهاجرت و گریز جمعیت از منطقه روستایی پادنای سفلی از توابع شهرستان سمیرم به شهرها، از منظری جامعه شناختی است. جامعه آماری پژوهش را دو بخش ساکنان روستاهایِ بیشتر در معرض مهاجرت منطقه و همچنین مهاجران این روستاها به شهرهای مختلف کشور (شهرضا، عسلویه، اصفهان، شیراز و مشهد) تشکیل می دهد. تحلیل داده های به دست آمده از عملیات گسترده میدانی در روستاهای مبدأ و شهرهای مقصد نشان داد که به ترتیب متغیرهای اجتماعی و اقتصادیِ احساس محرومیت نسبی، فقدان زیرساخت های اشتغال و درآمد غیر زراعی و ضعف و کمبود امکانات و تسهیلات، دارای تأثیر معنی دار مثبت و نقش برانگیزاننده در تمایل و اقدام افراد به ترک روستا بوده و متغیرهای سن و سرمایه های اجتماعی نیز تأثیر معنی دار منفی و نقش بازدارنده در روستاگریزی افراد داشته اند. متغیر جمعیت شناختی تحصیلات، متغیر اقتصادی ضعف بنیان های بخش کشاورزی و متغیر محیطیِ دورافتادگی و موقعیت جغرافیایی نیز فاقد تأثیر معنی دار در این رابطه بوده اند.
سبک زندگی در روستاهای تبدیل شده به شهر در ایران (مورد مطالعه: شهرهای جدید خواف و رشتخوار در استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی گوناگونی تحت تأثیر شهرنشینی، سبک زندگی افراد را تغییر داده است. سبک زندگی در نحوه ی گذران اوقات فراغت، پوشاک، تغذیه، مدیریت بدن، سبک معماری و چیدمان داخلی منازل جلوه گر می شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثر بر سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر در شهرستانهای خواف و رُشتخوار در استان خراسان رضوی انجام شده است. مبانی نظری پژوهش بر مبنای نظریات ابن خلدون، وبر، وبلن، زیمل، بوردیو، گیدنز و چِنی تدوین شده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته است. نتایج نشان می دهد بین مشارکت اجتماعی، سازمان های سیاسی و اداری، شبکه ی راهها و وسایل ارتباطی، روحیه ی فردگرایی، هویت طبقاتی و روابط غیرمستقیم و ثانویه به عنوان عوامل اجتماعی، امکانات فرهنگی و آموزشی، مصرف رسانه ای و سرمایه ی فرهنگی به عنوان عوامل فرهنگی، مصرف گرایی، ایجاد مراکز خرید، تمایل به منافع سوداگرانه، کمرنگ شدن حمایت های مشترک و سطح رفاه اقتصادی به عنوان عوامل اقتصادی و سبک زندگی افراد ارتباط معناداری وجود دارد.
شهر و روابط اجتماعی: بررسی ارتباط میان میزان انزوای اجتماعی و سطح حمایتی اجتماعی دریافتی با میزان تجربه ی احساس تنهایی (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله آسیب های مخدوش کننده ی ایده ی روابط اجتماعی، پدیده ی انزوای اجتماعی و کاهش حمایت اجتماعی ناشی از سیّالیت و تضعیف پیوند های اجتماعی در جامعه ی مدرن است که به نوبه ی خود، شیوع و توسعه ی پدیده ی احساس تنهایی را به همراه دارد بنابراین مطالعه ی حاضر برای بررسی ارتباط میان میزان انزوای اجتماعی و سطح حمایتی اجتماعی دریافتی با میزان تجربه ی احساس تنهایی هدف گذاری شده است. حجم نمونه ی مورد بررسی که دربرگیرنده ی شهروندان 18+ سال کلانشهر تهران است که به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته اند. پاسخگویان مورد مطالعه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برگزیده شده و مقیاس های به کار گرفته شده از اعتبار و پایایی مطلوبی برخوردار هستند. توصیف داده ها به وسیله ی نرم افزار spss16 نشان می دهد که میانگین متغیرهای انزوای اجتماعی، حمایت اجتماعی و احساس تنهایی در حجم نمونه به ترتیب عبارتند از: 94/62 ، 60/61 و 13/36 (100). تحلیل های آماری نیز بیانگر آن هستند که رابطه ای معنادار و منفی میان میزان انزوای اجتماعی و سطح حمایت اجتماعی دریافتی و میان سطح حمایت اجتماعی دریافتی و میزان تجربه ی احساس تنهایی وجود دارد. همچنین یافته ها نشان می دهند که با افزایش میزان انزوای اجتماعی عینی، بر سطوح تجربه ی احساس تنهایی ذهنی افزوده می گردد و نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره ی عوامل مؤثر بر احساس تنهایی نیز بیانگر آن است که متغیر روابط خانوادگی بیشترین تأثیر مستقیم را بر احساس تنهایی بر جای می گذارد.
سبک های زندگی در سطح شهر تهران به کدام سو می روند؛ تمایز یا یکدستی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با حرکت از مفهوم «تمایز بوردیو» به شناسایی سبک های زندگی در تهران می پردازد. در این راستا، سؤال محوری: «سبک های زندگی در تهران از چه روندی پیروی می کنند: تمایز یا یکدستی؟» شکل گرفته است. در سنجش این امر، صور مادی و غیرمادی فرهنگ در نظر گرفته شده است. صور مادی، مواردی چون مصرف خوراک، پوشاک، خانه و صور غیرمادی مواردی چون تعاملات اجتماعی، هنر، ادبیات، موسیقی، شعرا و نویسندگان را در بر می گیرد. روش تحقیق، کمی و ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخت بود که در میان 300 پاسخ گوی ناهمگون از نظرِ؛ سن، جنس، میزان تحصیلات، شغل، محل سکونت و میزان درآمد، در سطح شهر تهران تکمیل شد. در این پژوهش از آمارهای توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که علی رغم ناهمگونی پاسخ گویان، وجه یکدستی بر وجه تمایز در سبک های زندگی در شهر تهران، غالب است.
عوامل مؤثر بر رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی خانوارهای روستایی شهرستان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی خانوارهای روستایی شهرستان قزوین صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی شهرستان قزوین بود (31338=N)؛ و حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران برابر با 247 خانوار محاسبه و از طریق روش نمونهگیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شد. «رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی» از طریق شاخصسازی ترکیبی مرکب از هفده گویه در قالب طیف لیکرت سنجیده شد. همچنین، از روش های آماری ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، تحلیل رگرسیون و آزمون های مقایسه میانگین ناپارامتری کروسکال والیس و من ویتنی برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سن، مسئولیتپذیری زیست محیطی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و منزلت اجتماعی و «رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی» رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین، تحصیلات، درآمد، تعداد افراد خانوار و دانش با «رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی» رابطه منفی و معنیدار دارند. تحلیل رگرسیونی گام به گام نیز نشان داد که شش متغیر سن، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، درآمد، مسئولیتپذیری زیستمحیطی و منزلت اجتماعی 57 درصد از واریانس رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی زنان روستایی را تبیین می کنند.
بررسی رابطه الگوهای مصرف و رفاه ذهنی در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
از آنجا که الگوهای مصرف نشانگری برای تعریف ارزش ها، نگرش ها، رفتارهای افراد و تبیین موقعیت های متعاقب آن هستند و اهمیت شان برای تحلیل های اجتماعی روز به روز افزایش می یابد، پس می توانند نقش بسزایی در تعیین ارزیابی های فرد از زندگی خود (رفاه ذهنی) نیز داشته باشند. در این پژوهش سعی شده است علاوه بر بررسی نقش و اهمیت انواع الگوهای مصرف و رفاه ذهنی به بررسی رابطه این دو مفهوم نیز پرداخته شود. جامعه آماری این پژوهش تمامی ساکنین بالای 15 سال شهر تهران هستند که محققین400 نفر از آنها را با توجه به اینکه جامعه مورد پژوهش از دسته های جداگانه ای تشکیل شده است و عناصر آن جامعه در این دسته ها توزیع شده اند و با توجه به بزرگ بودن جامعه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب نمودند. با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به گردآوری داده ها پرداخته شده است.توصیف و تحلیل داده ها نیز بر اساس نرم افزارspss انجام و نتایج زیر حاصل گردید: 3/92 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف سنتی بودند دارای رفاه ذهنی پایین،8/88 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف ترکیبی بودند رفاه ذهنی متوسط و 89 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف مدرن بودند رفاه ذهنی بالایی را داشته اند، در مجموع متغیر های مستقل 9/19 درصد از واریانس متغیر رفاه ذهنی را تبیین کرده اند. در واقع بررسی ، شناخت و تغییر الگوهای مصرف افراد قابلیت پیش بینی و تغییر در میزان رفاه ذهنی آنها را به ما می دهد.
بررسی ساختار طبقات روستایی در استان فارس بعد از انقلاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ساختار طبقاتی روستایی در استان فارس بعد از انقلاب پرداخته است. برای این منظور تعداد 25 روستا در استان از طریق تحقیقات میدانی و پیمایشی مورد بررسی قرار گرفت. شاخص های عینی برای بررسی طبقات و اقشار مختلف در نظر گرفته شد، لذا یافته ها نشان داده که روستاهای این استان دارای طبقات عمده تولیدکنندگان مستقل-روستایی، کارگران روستایی و زمین داران روستایی هستند. طبقات سنتی در روستاهای این استان هنوز وجود دارد و طبقه سرمایه داران روستایی بسیار کمرنگ است. چندپایگاهی در روستاهای این استان بسیار رواج دارد.
تدوین برنامه پنج ساله توسعه روستایی با رویکرد برنامه ریزی راهبردی و مشارکتی: مطالعه موردی روستای صدرآباد دهستان رستاق استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع ویژگی های مکانی- فضایی روستاهای کشور گویای تفاوت نیازها و الزامات جوامع روستایی است که ضرورت برنامه ریزی محلی را مطرح می سازد. مقاله حاضر، با بهره گیری از رویکرد برنامه ریزی راهبردی و مشارکتی، با استفاده از روش های پیمایشی، روش ارزیابی مشارکتی روستایی (PRA) و مدل سوات (SWOT)، به ارائه راهبردهای مؤثر و تدوین کلیات «برنامه اجرایی توسعه روستایی» روستای صدرآباد از توابع دهستان رستاق استان یزد می پردازد. نتایج تحقیق نشان داد که از میان نقاط ضعف روستا، «کمبود آب» و از میان نقاط قوت آن، «امکان یکپارچه سازی اراضی»، و نیز از میان فرصت ها، «وجود بازارهای مناسب بیرونی برای عرضه محصولات گلخانه ای» و از میان تهدیدها، «آلودگی محیط زیست روستا» از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در توسعه روستایی به شمار می روند. همچنین، راهبرد تهاجمی، با تمرکز روی نقاط قوت داخلی و فرصت های خارجی، مناسب ترین الگو برای توسعه این روستاست.
توسعه گردشگری و تغییر الگوهای فرهنگی در نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستای آسیاب سر، شهرستان بهشهر، استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع گردشگری که در کشور ما همواره افراد زیادی را به خود جذب می کند، گردشگری روستایی است. گردشگری پدیده ای است که باعث افزایش تعاملات اجتماعی می شود و افزایش تعاملات اجتماعی می تواند نگرش و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار دهد و گسترش این امر امکان تغییرات فرهنگی را فراهم می کند. روستای آسیاب سر واقع در استان مازندران در سال های اخیر یکی از مقاصد گردشگران بوده است. پژوهش حاضر به بررسی تغییرات فرهنگی بومیان روستای مذکور که ناشی از گسترش تعاملات با گردشگران است، پرداخته است. روش مورد استفاده برای گردآوری داده ها در این پژوهش، پیمایش بوده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامة ساخت یافته است و داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. برای بررسی همبستگی آماری میان گردشگری و مؤلفه های تغییر فرهنگی از آزمون میانگین استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که گردشگری در تغییر مؤلفه های سبک پوشاک، مصرف مواد غذایی، گسترش مصرف گرایی، زبان و گویش بومی و سبک ازدواج در روستای مورد مطالعه نقش داشته است.
جامعه شناسی تاریخی نظام خانواده در ایل قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام عشایری قشقایی دارای تاریخی کهن است که در جهت شرایط زندگی کوچ نشینی شکل گرفته است. خانواده، کوچکترین واحد اجتماع و هسته اصلی ایل است که نظام طبقاتی حاکم بر آن در امر ازدواج، نقش مهمی ایفا می کند. مرد دارای اقتدار و تصمیم گیرنده نهایی است و زن نیز در عین تابعیت، نقش تعیین کننده ای در مدیریت امور خانواده دارد. خانواده به ظاهر مستقل، اما نفوذ گروه های خویشاوند در ابعاد و جنبه های مختلف آن کاملاَ مشهود است. در این پژوهش، سعی شده با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی – تحلیلی، نهاد خانواده در ایل قشقایی از منظر تاریخی بررسی شود. این مطالعه نشان می دهد خانواده در نزد ایل قشقایی از لحاظ ساختاری،گسترده، تک همسر، پدر سالار و درون همسر(ازدواج درون گروهی) است.
تحلیل شاخص مخاطره خشکسالی و تأثیر آن بر مکان گزینی روستایی: مطالعه موردی استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع کاربردی و همبستگی با رویکرد تحلیلی و هدف آن پایش و پهنه بندی خشکسالی در استان قزوین بود؛ بدین منظور، با استفاده از شاخص اقلیمی SPI ، تحلیل نقشه های اقلیمی به شیوه زمین آمار و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون بین خشکسالی و مکان گزینی روستاها صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش 898 روستای دارای سکنه استان قزوین با جمعیت 365225 نفر بود. نتایج نشان داد که 923 روستای این استان در محدوده ای وسیع از مرکز و نیز شمال و شرق استان با حدود 202566 نفر جمعیت در خطر خشکسالی است؛ روستاهای استان تمایل به مکان گزینی در پهنه های مناسب تر را دارند؛ و همچنین، رابطه خشکسالی با تعداد روستاهای منطقه و جمعیت آنها در سطح یک درصد معنی دار است. نتایج آزمون پیرسون نیز بیانگر وجود ارتباط قوی بین متغیرهای خشکسالی و تعداد روستاها و جمعیت آنها بود؛ از این رو، لازم است در روستاهای با مخاطره بالای خشکسالی تغییر الگوی کشت انجام پذیرد تا از ناپایداری روستاهای منطقه پیشگیری شود.
سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی دربین ساکنان شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده به منزله شبکه ای غیررسمی، بارزترین و واضح ترین سرمایه اجتماعی درون گروهی است که امنیت و پایداری جامعه را فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی دربین ساکنان شهر سبزوار صورت گرفته است. جهت تبیین رابطه سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی از نظریه کلمن و ویور استفاده شده است.
این پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسش نامه 400 نفر از ساکنان شهر سبزوار را که در محدوده سنی 18 تا 65 سال قرار گرفته اند آزمون کرده است. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است.
در نمونه تحت مطالعه، توزیع پراکندگیِ متغیر وابسته پژوهش نشان داد که میانگین کمتر از میانه است و بیشتر پاسخگویان کمتر از میانگین احساس امنیت می کنند. به علاوه، بیشترین میزان اعتماد، به مثابه سرمایه اجتماعی در خانواده، به افراد سال خورده و سپس به افراد جوان و میان سال اختصاص می یابد، که نشان می دهد میزان رابطه ها و معاشرت ها در بین افراد سال خورده قوی تر از افراد جوان و میان سال است.
نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین میزانِ اعتماد به افرادِ جوان و میان سال به منزله مؤلفه های ذهنیِ سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی، رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد، اما بین میزان اعتماد به سال خورده ه ا و احساس امنیت اجتماعی رابطه ای مشاهده نشد. نتایج دیگر این پژوهش نشان داد که بین میزان معاشرت به منزله مؤلفه عینی سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی رابطه ای وجود ندارد.
تحلیل جامعه شناختی نقش عوامل ساختاری در شکاف بین نگرش و رفتارهای زیست محیطی (مورد مطالعه: شهروندان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تهدیدهای زیست محیطی، از مهم ترین مشکلات انسان قرن بیست ویکم به شمار می روند؛ به طوری که افکار عمومی معطوف این مسئله شده اند و در سطح جهانی، حساسیت بسیاری در این زمینه به وجود آمده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان تأثیر عوامل ساختاری- اجتماعی بر شکاف بین نگرش و رفتار زیست محیطی انجام گرفته است. جامعة آماری شامل شهروندان بالای 15 سال شهر کرمانشاه است. با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 410 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پژوهش، با رویکرد کمی و به روش پیمایشی انجام شد و داده های آن، از طریق پرسشنامه گردآوری شدند. مطابق یافته ها، علی رغم پایین بودن میانگین متغیرهای واسطه ای (الزام هنجاری، امکانات و دانش زیست محیطی)، میانگین نگرش و رفتارهای زیست محیطی شهروندان، متوسط روبه بالاست. آزمون فرضیه ها نشان می دهد این متغیرها بخشی از واریانس شکاف بین نگرش و رفتار زیست محیطی را تبیین می کنند. به عبارتی، با افزایش سطح متغیرهای فوق، میزان شکاف بین نگرش و رفتار زیست محیطی کاهش می یابد. همچنین تحلیل رگرسیون نشان می دهد متغیرهای مستقل پژوهش 13/0 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. در یک نتیجه کلی می توان گفت عوامل فوق درواقع، سیاست های کاهش این شکاف را تقویت می کنند و رفتارهای زیست محیطی مسئولانه را ترویج می دهند.
تحلیل فضایی فرایندهای شهرنشینی در منطقه کلان شهری تهران
حوزههای تخصصی:
مناطق شهری با مشخصه هایی چون دگرگونی و پویایی مداوم بنا به مقتضیات و شرایط اجتماعی و اقتصادی دچار تحولاتی می گردند. این تحولات با توجه به تفاوت مکانی تحت فرایندها و سازوکارهای خاص شکل و توسعه یافته است. این پویایی در شهرها و مناطق شهری تا کنون از دیدگاه های متفاوتی مورد بررسی قرارگرفته است؛ از جمله این دیدگاه ها، مدل شهرنشینی متغیر است که در آن ویژگی های زمانی شهرنشینی در سه فاز شهرنشینی، برگشت تمرکز و شهرگریزی مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با بهره گیری از دیدگاه های این مدل سعی در بررسی کارکرد مناطق شهری در منطقه کلانشهری تهران دارد. در این پژوهش با بهره گیری از روش روشی توصیفی و تحلیلی سعی شد تا الگوی حاکم بر شهرنشینی منطقه کلان شهری تهران تعیین گردد. بر اساس یافته های پژوهش، برون افکنی جمعیت و فعالیت به پیرامون و حرکت روزانه جمعیت از مرکز به پیرامون، سبب شکل گیری و رشد سکونتگاه ها و مراکز جمعیتی پیرامون منطقه کلانشهری شده است. این فرایند با توجه به رشد شهرهای کوچک، حرکت شهرهای میانی به سمت استقلال عملکردی و تغییر فرایندهای مهاجرتی از مرکز به پیرامون می تواند به عنوان مرحله شهرگریزی پذیرفته شود.
عملکرد مؤثر دهیاری ها در توسعه روستایی از دیدگاه دهیاران؛ چالش های پیش رو: مطالعه موردی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عملکرد مؤثر دهیاری ها در توسعه روستایی و چالش های پیش رو از دیدگاه دهیاران استان فارس انجام شد و به لحاظ روش، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق را تمامی دهیاران استان فارس (1231= N ) تشکیل دادند که با استفاده از رابطه کوکران تعداد 145 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری با روش خوشه ای چندمرحله ای و در مرحله آخر به صورت تصادفی ساده صورت گرفت. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از اساتید و کارشناسان تأیید و برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف پرسشنامه نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد (915/0)، که حاکی از مناسب بودن ابزار تحقیق بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج آمار توصیفی نشان داد که از نظر دهیاران، سه گویه ناکافی بودن اعتبارات دهیاری ها، انتظارات و توقعات نابجا و بیش از حد مردم از دهیاران، و نرخ بالای بیکاری در روستا، به ترتیب، مهم ترین چالش های پیش روی دهیاران به شمار می روند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد که چالش های عملکرد دهیاران در شش عامل دیوان سالاری ، برنامه ریزی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، زیرساختی- تجهیزات، و شناختی دسته بندی می شوند . این شش عامل، در مجموع، در حدود 66/66 درصد از واریانس چالش های پیش روی دهیاری ها در استان فارس را تبیین می کنند.
سنجش میزان رضایت مندی و تمایل مشارکت شهروندان در اجرای پروژه های زیربنایی شهری (مطالعه موردی: منطقه 4 شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشارکت وسیع در تصمیم گیری یکی از پیش نیازهای توسعه پایدار است. هدف اصلی این پژوهش سنجش میزان رضایت شهروندان از اجرای پروژه های زیربنایی شهرداری و تمایل آنان به مشارکت در اجرای این پروژه ها در منطقه 4 شهر اهواز است. نوع و روش تحقیق، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه خانوارهای ساکن در شهر اهواز تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران321 نفر تعیین گردیده است. یافته ها نشان می دهد که در مجموع 77/52 درصد شهروندان از عملکرد شهرداری نارضایتی در حد خیلی زیاد دارند. تمایل به مشارکت در برنامه ها و پروژه های زیربنایی، در مجموع 47/37 درصد (کمتر از یک دوم از شهروندان) از آن ها تمایل به مشارکت در این زمینه را نشان داده اند. بیشترین میزان تمایل به مشارکت در زمینه توسعه امکانات محله خود و کمترین آن در خصوص عدم مشارکت شهروندان در اداره امور شهری از سوی شهرداری است.