فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۸۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تمدن اسلامی فراز و فرودهایی داشته و با پیروزی انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی در ایران به اوج رسید و جهان اسلام به سوی بیداری حرکت کرد. مقام معظم رهبری برای توسعه تمدن اسلامی، نظریه جدید «تمدن نوین اسلامی» را مطرح کرده است. در مقاله حاضر، شاخصه های تمدن نوین اسلامی در اندیشه ایشان واکاوی گردیده است و با روش توصیفی – تحلیلی به پرسش هایی درباره تمدن نوین اسلامی از دیدگاه معظم له پاسخ داده شده است، از جمله اینکه تمدن اسلامی چیست و شاخصه های اصلی آن کدامند؟ محوریت قوانین قرآن، ایمان، علم، اخلاق، مجاهدت مداوم و حکومت مردمی، شاخصه های اختصاصی تمدن نوین اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، از دیدگاه مقام معظم رهبری گسترش و ترقی تمدن نوین اسلامی به همت و خرد دسته جمعی نیاز دارد که در سایه اخلاق، کار و تلاش، ایمان به خدا، عقلانیت، توانایی علمی، اقتصاد شکوفا، برخورداری از رسانه های قوی و روابط بین الملل به وجود می آید.
جنسیت و نقش های اجتماعی در مجلات کودکان (آزمون نظری نقش تالکوت پارسونز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و انگیزة انجام این پژوهش شناسایی و مقایسة نقش های اجتماعی زن و مرد در مجلات کودکان و نوجوانان است. بنابراین، سعی شده تا زنان و مردان داستان های مجلات در قالب شانزده نقش معرفی شدة پارسونز و از نظر ویژگی های شخصیتی، وضعیت طبقاتی که در داستان بدان اشاره شده، نوع تفریح، فعالیت های سیاسی، تصمیم گیری، مهربانی، ایمان، زیبایی و جزآن با یکدیگر مقایسه شوند. بررسی متغیرهایی چون جنسیت نویسنده و تصویرگر بر ارائة تصاویر و نقش های اجتماعی هدف دوم تحقیق است. نمونة آماری در این تحقیق شامل تمامی داستان های مجلات دوست، دانش آموز و نوآموز و شامل 117 داستان است که به شیوة تصادفی انتخاب شده اند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تبیینی یعنی مطالعة داستان های مجلات و شناسایی مقولات مطرح شده در آن ها و تکنیک تحقیق، تحلیل محتواست. داده های مورد نیاز توسط پرسشنامة معکوس جمع آوری شد. سپس، فرضیه ها با برنامة نرم افزاری SPSS به وسیلة آزمون کی دو (مربع کای) تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهشی نشان داد که زنان برعکس مردان غالباً نقش های عادی برعهده دارند تا نقش های بانفوذ، کمکی یا راهبردی. علاوه بر این، بین جنسیت نویسنده و جنس با ایمان، جنس نقش اول داستان، فعالیت سیاسی مرد و نحوة کسب نقش مرد رابطه ای معنادار وجود دارد اما میان بقیة متغیرهای تحقیق رابطة معناداری مشاهده نشد. همچنین، مشخص شد که نقش زنان در این مجلات با نقش های متنوع و گستردة زنان در جامعة امروزی ایران سنخیتی ندارد.
تمایل به خودکشی در میان دانشجویان: آزمون تجربی نظریه فشار عمومی اگنیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه فشار عمومی اگنیو، یکی از معروفترین نظریههای جرمشناختی است. معروفیت این نظریه ناشی از قلمرو و گستره آن است که به محققان اجازه میدهد درباره آثار طیفی از محرکهای تنشزای ساختاری و روان شناختی بر روی گسترهای از پیامدهای آسیب زا تحقیق کنند. گرچه این نظریه، افزون بر تبیین جرم توسعه یافته و مورد آزمون قرار گرفته، همچنین میتواند برای رفتارهای مشابه مثل سوءمصرف مواد، رفتارهای انحرافی و خودکشی نیز استفاده شود. از آنجا که بررسیهای انجام شده نشان میدهند که در داخل کشور پژوهشی در زمینه بررسی خودکشی دانشجویان از دیدگاه نظریه فشار اگنیو انجام نشده است ، لذا در پژوهش حاضر، کاربردپذیری این نظریه در تبیین تمایل به خودکشی در میان دانشجویان مورد آزمون قرار گرفت. هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین تمایل به خودکشی در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بوده است. برای نیل به این منظور از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 1391-1390 تشکیل دادهاند، که در مجموع 438 نفر از این دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای متناسب انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد که فشار منرلتی، فشار رابطهای و حذف محرک مثبت با متغیر وابسته (تمایل به خودکشی) رابطه مستقیم و معناداری داشتهاند. همچنین رابطه مستقیم و معناداری بین فشار و حالات عاطفی منفی دانشجویان مشاهده شده است. قویترین پیشبینیکننده تمایل به خودکشی، حذف محرک مثبت است و پس از آن فشار منزلتی و رابطهای در رتبههای بعدی قرار داشته اند.
جنسیت و حق به شهر: آزمون نظریه لوفور در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربست پذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی می کند؛ ضمن این که احتمال وجود تفاوت های جنسیتی در بهره مندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاصل از پیمایش انجام شده در جمعیت نمونه 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست و دوگانه شهر تهران نشان می دهد که نظریه حق به شهر لوفور در بستر شهروندی تهران کاربست پذیری دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که مفهوم تولید فضا که در نظریة لوفورنقش کلیدی دارد، تأثیر معناداری بر ادراک از حق به شهر در تهران ندارد که این می تواند ناشی از تفاوت های زمینه ای در ادراک از مفهوم حق و یا تفاوت در معنای شهروندی در اجتماعات متفاوت باشد. نتیجة رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که تفاوت های جنسیتی در بهره مندی از حق به شهر وجود دارد. این مطالعه نشان می دهد که مشارکت زنان در شهر و اختصاص یابی فضای شهری به زنان کمتر از مردان است و جنسیت در کنار طبقه، نقش کلیدی در اختصاص دهی فضاها به اقشار اجتماع بازی می کند.
ظرفیت تمدن سازی گفتمان انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف پاسخ به پرسش هایی مانند چیستی دلایل بسط یافتگی و توسعه و پیشرفت گفتمان انقلاب اسلامی در گستره منطقه ای و جهانی و بررسی همگرایی عوامل مؤثر بر تسلط گفتمان انقلاب اسلامی و عوامل مؤثر بر اشاعه تمدنی این گفتمان نگاشته شده است. در این راستا تحلیل گفتمان هم در جایگاه نظریه و هم در جایگاه روش مورد استفاده قرار گرفته است. کسب قابلیت های راهبردی در حوزه تمدنی از طریق خصوصیات تمدن، ویژگی های اشاعه تمدنی انقلاب و خصایص فرهنگی آن، درک سازوکارهای پویای فرهنگ و نیز قابلیت نظام سازی در حوزه های اجتماعی قابل درک و استحصال است. در گفتمان انقلاب اسلامی، دال مرکزی، «هویت اسلامی و انقلابی» است. گفتمان اصول گرایی شیعی به عنوان بیان اُخری گفتمان انقلاب اسلامی، دال «توسعه و پیشرفت متعالیه» را به عنوان «دال مرکزی تمدن ساز گفتمان انقلاب اسلامی» معرفی می نماید که با کاشفیت از اشاعه تمدنی انقلاب اسلامی، قابلیت و ظرفیت اشاعه و بسط یافتگی گفتمان انقلاب اسلامی را در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی نمایندگی می کند و با توجه به عناصر و عوامل استیلابخش (هژمونیک ساز) چهارگانه، قابلیت برنامه ریزی هوشمندانه و دیرپا می یابد. عاملیت سیاسی و فرهنگی گفتمان انقلاب اسلامی همراه با بهره گیری از فرایند طرد و برجسته سازی و دسترسی (رو به وسعت) و اعتبار (رو به فزون) نسبت به سایر گفتمان ها (مدرنیته) هم از عوامل استیلابخش اولیه تکوینی و هم از عوامل زمینه ای مؤثر بر فرایند تمدن سازی و بسط یابندگی تمدنی انقلاب در مراحل توسعه ای آن محسوب می گردد.
بررسی جامعه شناختیِ استدلال های مخالفان اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار از دیدگاه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو، یکی از مهم ترین دوره های اصلاحات عصر قاجار و ناکامی آن، با بررسی استدلال های مخالفان اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار مورد تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله، با بهره گیری از رویکردِ انتخاب عقلانی، به روایت علّی استدلال های مخالفان در قالبِ سه گروهِ روحانیان، درباریان، و دیوانیان پرداخته شده است. پس از بررسی استدلال های هر یک از این سه دسته بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل، استدلال های مشترک در میانِ گروه های استدلال کننده، «عملکرد اقتصادی مصلح و/یا همراهان وی»، «در خطر افتادن کیان پادشاهی ناصرالدین شاه»، و «بی توجهی به جایگاه طبقاتی مخالفان» بود. در کنارِ این استدلال های پرتکرار، «مغایرت اقدامات اصلاحی مصلح و/یا همراهان وی با دین»، «فساد اقتصادی وی»، «کوتاه شدن دست وارثان قدرت از قدرت»، «حضور بیگانگان در ایران»، «از بین رفتن تمامیت ارضی»، «مستعمره-شدن ایران»، «عدم پایبندی مصلح و/یا همراهان وی به سنت»، «نگرانی از امتزاج فرهنگی» و «ویژگی های رفتاری مصلح و/یا همراهان وی» استدلال هایی هستند که توسطِ دو گروهِ استدلال کننده عنوان شده اند. «تلاش برای تغییر نظام پادشاهی»، «تلاش برای تغییر سلسله پادشاهی»، «برهم خوردن امنیت داخلی»، «وابستگی مصلح و/یا همراهان وی به دو کشور روسیه و انگلستان»، و «عدم رعایت حقوق شهروندی» استدلال هایی اند که تنها یکی از گروه های مخالفِ اصلاحات به آن استناد کرده است.
تغییرها و دگرگونی های اجتماعی در اندیشه شهید مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به موضوع تغییرهای اجتماعی همواره در بین اندیشمندان اجتماعی به عنوان مسئله ای جدی مطرح و بحث های فراوانی را در تاریخ تفکر اجتماعی به خود اختصاص داده است. تغییر جامعه در برابر نظم و ثبات، مکانیسم تغییر و تبیین آن، تکامل و غایت تغییر در جوامع و مسائل دیگر بیان شده، صحنه صف آرایی اندیشه های متفاوتی تا به امروز بوده است. در این میان، استاد شهید مرتضی مطهری، به عنوان متفکر و فیلسوف اجتماعی مسلمان و با اتکا به مبانی دینی و فلسفه اسلامی، علاوه بر نقد و بررسی نظریه های موجود در این باره، نظر خود را طرح و با استناد به مبانی اسلامی، افقی نو درباره تحلیل و تبیین تغییرهای اجتماعی گشوده است. تفاوت مهم مشهود در آرای استاد شهید با نظریه های صاحب نظران این عرصه فرا رفتن از تبیین مادی تغییر در جامعه و بیان نقش علل معنوی در ایجاد تغییرها، نقد خودبنیادی مکانیسم تغییر و جمع بین نظریه های فردمحور و کل محور است. ایشان علاوه بر ضروری دانستن تغییر در زندگی بشر، از یک طرف با توجه به مبانی انسان شناسی اسلامی، نقش نیازهای اولی و ثانوی انسان را ذیل نقش علم و اراده در ایجاد تغییرها برجسته می کند و از سوی دیگر، شرایط محیطی و اجتماعی را نیز در تحقق تغییر مؤثر می داند. در این مقاله سعی شده با روش اسنادی و با تکنیک های تحلیل محتوای کیفی، علاوه بر تشریح نظریه استاد مطهری درباره تغییر اجتماعی، مکانیسم تغییر با توجه به مبانی فلسفه اجتماعی و انسان شناسی ایشان تبیین شود.
هویت اسلامی- ایرانی از دیدگاه نظریه آشوب و پیچیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز برخورداری از هویت های چندگانه ملی، محلی، بین المللی، دینی، شغلی، جنسیتی، حرفه ای، گروهی، قومی، زبانی و ... جزئی از اقتضائات زندگی اجتماعی است. این هویت های چندگانه و پیچیدگی آنها ما را متوجه این سؤال می کند که هویت اسلامی ایرانی در دوره حاضر تحت تأثیر چه عناصری قرار می گیرد و این عناصر چگونه به شکل گیری، شکوفایی و زوال این هویت منجر می شود. ما برای پاسخگویی به این پرسش، این فرضیه را به آزمون می گذاریم که هویت ایرانی - اسلامی تحت تأثیر عناصر متعامل گوناگون و بازیگران بیشمار، به صورت خودسازماندهی شده ای سامان می یابد و آسیب های آن به صورت خود ترمیمی درمان می شود. برای آزمون این فرضیه از نظریه آشوب که نظریه شناخت سیستم های پیچیده است، استفاده می کنیم. ما در این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که عناصر هویت ساز نه به صورت هرمی، بلکه به صورت شبکه ای رفتار می کنند. وی ژگی های هویتی به صورت خودهمانندی در همه بخش های آن تکرار می شوند. هویت اسلامی - ایرانی به خودترمیمی می پردازد و به پدیده های بسیار کوچک که اغلب نادیده گرفته می شود، حساس است و همه این رفتارها به صورت خودسازماندهی شده ای صورت می گیرد و در نهایت اینکه برای سامان هویت اسلامی - ایرانی در این سیستم آشوبناک و پیچیده باید به این ویژگی ها توجه و مطابق آن برنامه ریزی و فعالیت کرد
گفتمان انقلاب اسلامی در ادبیات توسعه؛ با تأکید بر اندیشه اجتماعی امام خمینی (ره)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر بازخوانی مفهوم توسعه از دیدگاه گفتمان انقلاب اسلامی - با تأکید بر اندیشه اجتماعی امام خمینی (ره)- و گفتمان پساتوسعه مورد توجه قرار گرفته است. برای تحقق هدف مذکور با اتکاء بر رهیافت گفتمانی و روش اسنادی و کتابخانه ای سعی شده است که با استفاده از مبانی گفتمانی انقلاب اسلامی و پساتوسعه؛ دیدگاه حضرت امام (ره) درباره پیشرفت و توسعه مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، اندیشه اجتماعی امام در قالب گفتمان انقلاب اسلامی در راستای گفتمان پساتوسعه از نوع «احتیاط آمیز» و در قالب رویکرد «توسعه مردم محور» است. طرفداران این دیدگاه در پذیرش فناوری مادی غرب مشکلی ندارند؛ ولی آن بخش از تمدن غرب را اقتباس می کنند که با مبانی فرهنگی و دینی جوامع سازگار است. گفتمان انقلاب اسلامی با پشتوانه نظری اندیشه امام خمینی و گفتمان پساتوسعه با تأکید بر رویکرد اجتماعی و مردم گرایانه توسعه، به نقد پایه های فرهنگی، اقتصادی، فلسفی و سیاسی توسعه پرداخته و در ضدیت با آن به مثابه یک استحاله فرهنگی، نمودهایی از بازنمایی های اجتماعی و مردم گرایانه را برای توسعه به عنوان یک رویکرد برگزیده و گفتمان توسعه مردم محور را مطرح کرده است. دو گفتمان مذکور با ساختارشکنی و بازخوانی الگوی توسعه مدرن نشان داده است که الگوی توسعه غربی، یگانه الگوی موجود نیست و نظام های سیاسی- اجتماعی مختلف می توانند الگوهای بومی و مردمی خود را مورد توجه قرار دهند.
تکامل و پیشرفت انسان و جامعه از دیدگاه شهید مطهری
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان موجودی که از وجود اشتدادی برخوردار است و می تواند در ابعاد گوناگون هستی خود و در برخورداری از خصوصیات متنوع، شدت و ضعف و کمال و نقص داشته باشد، همواره در حال حرکت وجودی است و می تواند قوای خود را برای کمال و فعلیت آن ها به کار گیرد یا خود را از کمال ممکن محروم سازد. قوای گوناگون موجود در نفس انسانی و تزاحم خواهش های متناسب با هر یک از آن ها و امتداد این کشاکش در حیات اجتماعی، انسان را مجبور به انتخاب میان کمال قوای متفاوت خود می کند. همین لزوم انتخاب و اختلاف های ناشی از آن، مکاتب گوناگون را به لحاظ تعیین الگوی تکامل و پیشرفت انسان و جوامع بشری از یکدیگر متمایز می کند. آرای شهید مطهری در این زمینه به عنوان عالِم دینی و فیلسوف مسلمان، امکان نزدیکی به دست یابی به الگوی جامع اسلامی- ایرانی پیشرفت را فراهم می کند. واقع انگاری شهید مطهری در مواجهه با روح و بعد مجرد انسان، در همه آراء از جمله نظریه تکامل او توجه به اقتضائات و آثار این بعد مجرد را ممکن و ضروری می کند. در نظام اندیشه شهید مطهری، فطرت انسان به عنوان نوع خاص آفرینش و وجه تمایزبخش روح او، به عنوان مؤلفه و متغیری تعیین کننده در بحث تکامل خود را نشان می دهد. اقتضائات وجودی انسان در حوزه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقابودن نفس او موجب می شود که کمال انسان و جامعه نیز از همین دیدگاه و در مسیر استقلال هر چه بیشتر روح انسان از ماده تحلیل شود.
دین و بررسی انتقادی مبانی جامعه شناسان در مطالعة آن (با محوریت نظریه فریزر، دورکیم، وبر و گیرتز)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از الگوی «روش شناسی بنیادین» درصدد است مبانی و جهت گیری های فلسفی دخیل در نظریه های جامعه شناسی دین را بررسی کند. جامعه شناسان با تکیه بر اصول و مبادی نظری خاص، به تحلیل دین پرداخته و به جهت گیری هایی همچون نگاه ماده انگارانه به دین، محوریت انسان و منافع دنیوی او، استفاده از معرفت حسی و روش تجربی در تحلیل دین و درنهایت، بازکاوی منشأ دین و توجیه کارکردی آن ملتزم شده اند. جهت گیری های مزبور، تعارض جامعه شناسی و دین، تقلیل گرایی، تساهل و تسامح روش شناختی و نیز تقویت سکولاریزم و پلورالیزم مذهبی و اجتماعی و درپی آن، گردن نهادن به جنبش های مذهبی متکثر و متضاد را موجب شده است. این درحالی است که اگر جامعه شناسان در طرح نظریه های خود، به مبانی دیگری ملتزم می شدند بسیاری از پیامدهای معرفتی، اجتماعی و فرهنگی فرصت بروز نمی یافت و وضع مذهب در جامعة نوین به گونه ای دیگر رقم می خورد.
بازخوانی سنجه های سرمایه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی چگونگی کاربرد مفهوم سرمایه فرهنگی در تحقیقات است. از این رو، پرسش این است که چگونه مفهوم سرمایه فرهنگی در پژوهشهای داخلی و خارجی سنجید ه شده است؟ و چه نسبتی از متغیرهای مختلف با سرمایه فرهنگی گزارش شده است؟ در این مقاله با تکیه بر تحقیقات خارجی و داخلی، ابتدا مفهوم سرمایه فرهنگی و ابعاد آن در آثار بوردیو بررسی و سپس ابعاد عملیاتی مفهوم سرمایه فرهنگی در پژوهشهای متأخر بررسی و در نهایت کاربرد مفهوم سرمایه فرهنگی در جامعه ایرانی بررسی شده است. مرور پژوهشهای خارجی نشان داده است که این مفهوم در هر دورهای، با توجه به مقتضای زمانی و مکانی هر جامعه، توسط محققان مورد بازنگری واقع شده است. در حالی که در پژوهش های داخلی، مفهوم سرمایه فرهنگی در قالبی مشابه با تقسیمبندی بوردیویی به طور یکسان و بدون بازنگری مورد استفاده قرار گرفته است. در واقع، مرور تحقیقات نشان میدهد که در پژوهشهای خارجی به زمینههای فرهنگی در سنجش سرمایه فرهنگی توجه شده است. این در حالی است که در پژوهشهای تجربی داخلی، معرفت فرهنگی و بومی مورد غفلت و بیتوجهی واقع شده است. معرفت فرهنگی آن دسته از اطلاعاتی هستند که از هر فردی انتظار میرود از آنها برخوردار باشد و معمولاً از کشوری به کشور دیگر فرق میکند. افزون براین، پیشنهاد شده تا با توجه به اینکه ما در عصر ارتباطات و تکنولوژی قرار داریم بهتر است برخی فناوریهای دیجیتالی از قبیل شبکههای اجتماعی در سنجش سرمایه فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.