فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۸۴۵ مورد.
دوگانه فرد/جامعه در اندیشه دورکیم: دوگانهای کاذب یا واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی دوگانه فرد/جامعه در آثار امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی است. به عبارت دیگر آنچه این مقاله دنبال می کند همان پروبلماتیکی است که وی در مقدمة نخستین اثر جامعه شناختی اش یعنی تقسیم کار با عنوان بررسی رابطه فرد وجامعه بیان می دارد. در این مقاله تلاش می شود که نشان دهیم تحلیل دورکیم در مورد رابطه فرد/ جامعه ورای این دوگانه می رود. دورکیم با تاکید بر مفهوم فردگرایی اخلاقی و گزاره های اخلاقی کانت، اولاً بر ذات گرایی پیش از خود در آثار اسپنسر، کنت، اقتصاد دانان فایده گرا و روانشناسان حمله میکند و ثانیاً تلاش میکند مفهومی از فردگرایی را بسط و توسعه دهد که نه در تقابل با جامعه بلکه در درون جامعه معنادار است. بدین ترتیب با توجه به این که جامعه از نظر دورکیم یک هستی اخلاقی است تلاش می شود که تلقی ای از فردگرایی ارایه شود که نه بر فرد خودمختار استوار باشد و نه بر فرد اقتصادی، بلکه در عوض بر فردگرایی اخلاقی موجود در جامعه بنا نهاده شده باشد. دورکیم درنهایت نیروی اجتماعی موثر دربسط فردگرایی اخلاقی را درجامعه مدرن، تربیت یا همان آموزش وپرورش می داند.
تحلیل فرهنگی فمینیسم لیبرال در منابع آموزش زبان انگلیسی امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های گسترش رویکرد فمینیسم لیبرال در جهان، استفاده از آموزش زبان انگلیسی است که فرهنگ انگلیسی به وسیله آن در میان زبان آموزان رواج می یابد. این تحقیق با هدف کشف نشانه های ترویج فمینیسم لیبرال در منابع آموزش زبان، با رویکردی فرهنگی، ابتدا ابعاد و مؤلفه های فمینیسم لیبرال را مشخص کرد. پس از آن، سه منبع از پرکاربرترین منابع آموزش زبان انگلیسی در ایران انتخاب شد و بخش هایی که نشانه های ترویج فمینیسم لیبرال در آنها آشکار بود، تحلیل محتوا شد. تحلیل ها براساس مؤلفه های فمینیسم لیبرال و فرهنگ ایرانی اسلامی رایج انجام شد. این تحلیل ها برای تأیید در اختیار بیست خبره قرار گرفت و پس از اصلاحات نتیجه گیری شد. نتایج حاکی از این بود که دو بعد برابری (5/35 درصد) و توانمندی (5/30 درصد) در این منابع از بیشترین فراوانی برخوردار بودند. ابعاد آزادی (5/17 درصد) و حمایت قانونی (5/13 درصد) در مرتبه سوم و چهارم قرار داشتند. آمار سایر مؤلفه ها کمتر از 5 درصد و قابل چشم پوشی بود.
مکتب فرانکفورت (نظریة انتقادی) ارزیابی انتقادی مبانی نظری (فلسفی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مکتب «فرانکفورت» (نظریة «انتقادی» به عنوان مبنای اصلی آن) بخشی از یک جنبش فکری، موسوم به «مارکسیسم غربی» و برآمده از شرایط خاصی است که در پی تفاسیر مجدّد از نظریة مارکس درباره جوامع سرمایه داری و انتقاد از جامعة نوین و نظام های گوناگون معرفتی مانند اثبات گرایی است. در این نوشته، تلاش بر آن است که ضمن معرفی نظریة «انتقادی» و زمینه های اجتماعی و نظری (معرفتی) شکل گیری آن، به مبانی نظری (فلسفی) این نظریه با توجه به نسل اول نظریه پردازان مشهور آن (همچون هورکهایمر، آدورنو، مارکوزه و فروم) بپردازد و ضمن توضیح هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی آن، به بررسی و ارزیابی مبانی آن همت گمارد.
تحلیل محتوای صفحات و گروه های شبکه اجتماعی فیس بوک با نظریه حوزه عمومی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همراه با توسعه و گسترش ارتباطات کامپیوتری و دسترسی روزافزون مردم جوامع مختلف به اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی، کوشش های نظری بسیاری صرف یافتن الگوهای مناسب برای مطالعه اینترنت و تاثیرات سیاسی و اجتماعی آن گردید. در جریان این تلاش ها مفهوم حوزه عمومی در چارچوب نظریه هابرماس جایگاه برجسته ای یافته است. بر این اساس، از گروه ها و صفحاتی که کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی فیس بوک تشکیل داده اند، 10 مورد طبق نمونه گیری هدفمند با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که اگرچه فیس بوک در بین کاربران ایرانی منجر به افزایش دسترسی به اطلاعات شده است، اما تولید بیش از حد محتوا در نهایت منجر به چندپاره و متکثر شدن واقعیت می شود. به عبارتی ما در گروه ها و صفحات ایرانی حاضر در فیس بوک با همهمه ای مواجه هستیم که در آن کسی صدای دیگری را نمی شنود. بنابراین تولید صرف اطلاعات نمی تواند کمکی به شکل گیری حوزه عمومی سایبر نماید. همچنین اگر چه فیس بوک به مردم فرصت می دهد تا به طور برابر در گفتگو ابراز وجود کنند اما در گروه ها و صفحات ایرانی به ندرت گفتگو شکل می گیرد، حتی در مواردی که گفتگو شکل می گیرد در این گفتگوها به ندرت بحث منطقی در می گیرد و دسترسی به اجماع یا توافق غیر ممکن به نظر می رسد. در نهایت باید گفت که فیس بوک اگر چه ظرفیت هایی برای احیاء حوزه عمومی داراست اما در عمل نتوانسته به ایجاد حوزه عمومی بینجامد.
روش شناسی نظریة اجتماعی امیل دورکیم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دغدغة اساسی امیل دورکیم هم بستگی اجتماعی است. بر این اساس، بیشتر نظریات او به نحوی حول این مسئلة اصلی می چرخد. نظریات او آبشخور روش شناسی ای است که طبق آن هستی استقلالی و شیء انگاری واقعیت های اجتماعی با نگاه تماماً سکولاریستی در مقام هستی شناسی، و به تبع آن یک سان انگاری علوم دقیقة طبیعی و انسانی در مقام معرفت شناسی و تقلیل ماهیت انسان به هویت اجتماعی و منفعل در نظر گرفتن کنشگران اجتماعی در برابر ساختارهای اجتماعی در مقام انسان شناسی، از جمله مهم ترین مبانی معرفتی این نظریه به شمار می آیند. همین مبانی معرفتی است که پذیرش این نظریه را در نگاه روش شناسی حکمت نوصدرایی با مشکل روبه رو می سازد؛ روش شناسی ای که بر اساس تشکیک در هستی، هستی های ماورای طبیعی علاوه بر هستی های مادی در مقام هستی شناسی، روش وحیانی، شهودی و عقلانی علاوه بر روش تجربی و بنابراین جمع میان تبیین تجربی و عقلی، تفسیر و انتقاد در مقام معرفت شناسی و نفس مجرد انسانی و هویت های لایتغیر و ثابت او علاوه بر هویت های اجتماعی متغیر در مقام انسان شناسی از مهم ترین مبانی معرفتی آن محسوب می شوند. همین ناسازگاری و رویارویی دو روش شناسی است که دقت بیشتری را در به کارگیری این نظریه در فرایند بازسازی علم مدرن و بازخوانی علم دینی می طلبد.
مطالعه رابطه جهانی شدن فرهنگی با فردگرایی و جمع گرایی جوانان مورد مطالعه: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی ارتباط جهانی شدن فرهنگی (با تأکید بر سبک زندگی) و گرایش فردگرایی و جمع گرایی جوانان شهر شیراز پرداخته است . پس از مرور مطالعات انجام شده و نظریه های موجود در رابطه با متغیرهای مستقل و وابسته ، چارچوب نظری ترکیبی با توجه به نظریه گیدنز و نظریه فردگرایی ـ جمع گرایی تریاندیس تدوین شد. روش این تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه بود. در همین راستا، تعداد 533 نفر از جوانان با استفاده از نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته های مستخرج از چهار مدل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای: سبک زندگی فراغتی ـ مدرن و سبک زندگی مجازی 58 درصد از تغییرات متغیر فردگرایی عمودی و متغیرهای: سبک زندگی فراغتی ـ مدرن و سبک زندگی فرهنگی ـ اجتماعی بر روی هم 8/15 درصد از تغییرات متغیر فردگرایی افقی را تبیین کردند. برای متغیر جمع گرایی افقی نیز دو متغیر: سبک زندگی معطوف به مدیریت بدن (بعد ظاهر) و سبک زندگی فراغتی ـ سنتی وارد معادله شده و 5/2 درصد از تغییرات فردگرایی افقی را تبیین کردند. دو متغیر سبک زندگی مذهبی ـ سنتی و سبک زندگی مجازی نیز به میزان 3/44 درصد متغیر جمع گرایی عمودی کل را تبیین کردند.