فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بحران و ناکارآمدی در نظام آموزشی ایران، موضوعی است که نخبگان اجتماعی و فرهنگی در سال های اخیر بر آن تأکید کرده اند. معلمان از بخش های کلیدی این نظام اند و ما در صورتی که خواهان اصلاحاتی در زمینه بهسازی امر تعلیم و تربیت باشیم، به معلمانی نیاز داریم که هویت حرفه ای قوی داشته باشند. هویت حرفه ای، درک از شخصیت حرفه ای فرد مبتنی بر شناخت، معلومات، نگرش، عقاید، ارزش ها، انگیزه ها و تجارب است. هدف پژوهش حاضر، فهم وضعیت هویت حرفه ای معلمان از خلال تجارب زیسته آنان است. سؤال اصلی پژوهش این است که معلمان چه ادراک و تفسیری از وضعیت هویت حرفه ای خود دارند. به منظور اجرای این پژوهش و دستیابی به تفسیرهای مشارکت کنندگان و سامان دهی نظری آن، از نظریه داده بنیاد (رویکرد برساخت گرایی چارمز) به عنوان یکی از روش های کیفی و تفسیری بهره گرفتیم. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 20 نفر از معلمان در سنین، جنسیت و مقاطع مختلف تحصیلی بودند که با آنها مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته 180-120 دقیقه ای انجام و سپس داده ها به منظور ساخت مفاهیم، کدگذاری و ارائه شد. ترس از قضاوت شدن، نگرانی از شرایط کاری ناپایدار، محدودکننده و کنترل گر بودن، فرسایشی بودن حرفه معلمی و سختی و پیچیدگی آن، مضاعف شدن وظایف حرفه ای معلمان و ... برخی از مقولاتی است که در این ارتباط استخراج شد، نتایج پژوهش نشان داد وضعیت هویت حرفه ای معلمان رو به افول است، معلمان به سوژه های ناراضی و معترض تبدیل شده اند، هویت حرفه ای آنها با چالش ها، ترس ها و نگرانی هایی مواجه است، انگیزه های آنان تغییر کرده و حتی کاهش یافته است و آنها ناامید، مأیوس و نسبت به آینده حرفه ای خود نگران اند.
سرمایه شغلی، پایداری شغلی و بازتولید نابرابری اجتماعی در دوره همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از پیامدهای بسیار مهم همه گیری بیماری کرونا تشدید قشربندی اجتماعی و بازتولید نابرابری اجتماعی از طریق پایداری و یا ناپایداری اشتغال بود. مشاغل بسیاری تحت تاثیر شرایط بیماری کرونا قرار گرفته و تجارب متفاوتی در پایداری شغلی داشته اند. پایداری شغلی یعنی شاغل بتواند علیرغم وجود برخی فشارها با میل خود، در موقعیت ایفای نقش شغلی خود ایفای نقش نموده و از سرمایه شغلی آن استفاده نماید. پایداری شغلی خود را به صورت عدم تغییر در شغل، افزایش ساعت کاری، دورکاری، فروش آنلاین، رونق کسب وکار و ... نشان می دهد. به نظر می رسد، مشاغلی که سرمایه شغلی بالاتری دارند در مواجه با بحران های اقتصادی و اجتماعی پایداری بیشتری داشته و انعطاف پذیرترند. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین سرمایه شغلی، پایداری شغلی و بازتولید نابرابری اجتماعی در دوره کرونا است. به این منظور پیمایشی آنلاین در بین شاغلان ایرانی انجام و با 1250 نفر مصاحبه شد. یافته ها نشان می دهد که در دوره کرونا مشاغلی که سرمایه شغلی بالاتری داشتند، پایداری شغلی بالاتر داشته، و کمتر در معرض از دست دادن شغل و صدمه شغلی بوده اند و از این طریق بر تثبیت و تشدید نابرابری اجتماعی تاثیرگذار بوده اند.
Educational Challenges of Afghan High School Students in Iran from the Perspectives of English Language Teachers: Tehran Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: It is more than 30 years that Afghan people immigrate to Iran. This paper aims to find out the educational challenges Afghan High School students face in Iranian schools based on English teachers’ perspectives in Tehran province. Methodology: This research is qualitative and its kind is deductive. Based on the theoretical foundations of migration, relevant studies, especially the research of Sadegh Mousavi et al. (2019), Shishehgran and Haji Dehabadi (2018), and Songhori et al (2014) components of educational challenges were compiled. Guba and Lincoln indices (1994, quoted by Mohsenpour, 2013) were used to validate the components. The tool of this study is a Semi-structured interview based on the accredited components. Data analysis has been done by the use of Braun and Clarke’s thematic method (2006). The number of English teachers who have taught Afghan students for more than four years in public schools and participated in this study was about 32 (17 female and 15 male). Findings: The findings show that parents of these students rarely come to school to ask about the educational progress of their students, Afghan students adapt to the content of Iranian textbooks and the curriculum as the result of having a close relationship with Iranian culture, some students work after school to help their family financially. Regarding citizenship, Afghan students consider themselves differently as first-class Iranian citizens, second-class citizens, and some do not care about the issue of citizenship in Iran because they consider life in Iran to be temporary and intend to immigrate to European countries. Among the female students, no delinquency or victimization was observed by the English teachers, but the male teachers had heard of a few cases such as buying and selling drugs and consuming them. Considering that Afghan students are interested in learning English and its skills, it is necessary to take advantage of the presence of English teachers in reducing the educational challenges of students. Conclusion: This can be achieved by holding compensatory classes by these teachers themselves. This leads to more social communication between students and their English language teachers and to a large extent causes a kind of social control in preventing the occurrence of delinquency and delinquency. It is also suggested that the English language curriculum should pay attention to multiculturalism and anti-racism, and the necessary programs to familiarize school administrators, parents of students, teachers, and Iranian students, as well as parents of Afghan students and the students themselves should be provided.
تحلیل فرآیند توانمندسازی مددجویان (از دیدگاه مددکاران نهادهای حمایتی و خیریه ای مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداخت کمک های رفاهی به صورت مقرری ماهیانه نه تنها وابستگی های ناسالمی را ایجاد می کند بلکه نیاز به منابع گسترده ای دارد. نهادهای حمایتی از رویکردی جامع جهت توانمندسازی برخوردار نیستند و هر کدام بر برخی از عناصر توانمندسازی توجه دارند. مطالعات موجود بیشتر به صورت مفهومی به موضوع توانمندسازی پرداخته اند و به فرآیند توانمندسازی توجه کمتری شده است. هدف این پژوهش واکاوی ابعاد فرآیند توانمندسازی مددجویان در نهادهای حمایتی و خیریه ای به منظور تدوین فرآیند عملیاتی است.این مطالعه با روش کیفی و بر اساس رهیافت نظریه زمینه ای انجام شد. نمونه گیری تحقیق به شیوه نمونه گیری نظری بود. با مدیران 20 نهاد حمایتی شهر مشهد در سال 1399 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. متن مصاحبه ها با رویکرد اشتراوس و کوربین و به کمک نرم افزار ماکس کیو دی ای 10 تحلیل شد.ابعاد شناسایی شده فرآیند توانمندسازی عبارتند از منابع محیطی، شناسایی توانمندی های فرد، احساس خودکارآمدی، انتظارات و ارزش ها، انتخاب و عمل و دستاوردها.توانمندسازی فرآیندی تدریجی و چرخشی است و افراد با سطوح متفاوت توانمندی و قابلیت وارد این چرخه می شوند. افراد در هر چرخه توانمندی جدیدی کسب می کنند، در نتیحه احساس خودکارآمدی و انتظاراتشان برای انتخاب و عمل جهت کسب توانمندی بعدی افزایش می یابد.
مطالعه جامعه شناختی ایده پردازی خودکشی دانشجویان: آزمون تجربی نظریه های فعالیت روزمره و فشار عمومی اگنو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
81 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تأثیر بزه دیدگی سایبری به عنوان یک منبع فشار بر ایده پردازی خودکشی است. این مطالعه به منظور دستیابی به این هدف، از نظریه فعالیت های روزمره و تئوری فشار عمومی بهره برده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه است. جمعیت آماری تحقیق را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه مازندران، در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داده اند که درمجموع 400 نفر از این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد دانشجویان دختر، بیش از دانشجویان پسر در معرض بزه دیدگی سایبری اند، به طوری که براساس داده های این تحقیق، 27درصد از دانشجویان دختر و 3/3 درصد از دانشجویان پسر دچار بزه دیدگی سایبری شدند. همچنین داده های پژوهش حاکی از این است که حدود یک سوم از دانشجویان، ایده پردازی خودکشی دارند و مقایسه ایده پردازی میان دانشجویان دختر و پسر نشان می دهد ایده پردازی دانشجویان دختر ( 42 درصد) حدود دو برابر دانشجویان پسر (20 درصد) است. نتایج تحقیق نشان می دهد وجود جذابیت هدف آنلاین، مجاورت آنلاین با متخلفان باانگیزه و نبود محافظان توانا، به افزایش بزه دیدگی سایبری منجر می شود. همچنین نتایج حاکی از تأثیر مثبت بزه دیدگی بر هیجانات منفی و نیز رابطه مستقیم هیجانات منفی با ایده پردازی خودکشی دانشجویان است. نظریه فشار استدلال می کند که خودکشی، تابعی از سطح فشار فرد و توانایی کنار آمدن با چنین فشار از طریق کانال های قانونی است. طبق تئوری فشار، کسانی که از عهده هیجانات منفی خود برمی آیند، تمایل کمتری به خودکشی دارند؛ بنابراین توصیه های سیاستی نظیر برنامه های توان بخشی شناختی- رفتاری که بر مهارت هایی مثل مدیریت خشم و حل تضاد متمرکز می شوند، مبتنی بر نظریه فشار عمومی اند.
اقتصاد روسپیگری: ارائه یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
71 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی علل اجتماعی و اقتصادی شکل گیری بازار روسپیگری و پیامدهای ورود زنان روسپی به این بازار است. روش اجرای پژوهش نظریه زمینه ای و مبتنی بر پارادایم تفسیری می باشد که از لحاظ نتایج پژوهش، کاربردی و به لحاظ معیار زمان مطالعه مقطعی (1398-1399) است. از تحلیل نظام مند مصاحبه عمیق با 21 نفر از عوامل بازار روسپیگری (روسپی، قواد و مشتری) و کارشناسان حوزه روسپیگری در سطح شهر بجنورد، 33مقوله فرعی، 15 مقوله محوری و در نهایت بر اساس کدگذاری گزینشی پدیده مرکزی در قالب « بازار روسپیگری، بازاری پر رونق مبتنی بر ارائه اجباری خدمات جنسی» صورت بندی شد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده مرکزی شناسایی شده تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل شامل: « بی پناهی اجتماعی»، «وفور تقاضا»، «درآمد بالا برای قوادان» و « فقر تشدید شونده » بوده که منجر به بروز پیامدهایی شامل ، «تشدید آسیب پذیری در برابر عوامل مخاطره آمیز»، «قرارگیری مداوم در معرض خشونت»، «خانواده زدایی از زندگی روزمره» و « بهره کشی جنسی از زنان فقیر و آسیب دیده اجتماعی» می شود. همچنین «انطباق فعال با وضع موجود» و « مقاومت مقطعی/ غیر پیوسته« به عنوان مهمترین راهبردهای پیش روی زنان روسپی در این بازار به شمار می رود.
واکاوی تأثیر ذهنیت مدرن بر چگونگی برساخته شدن نظم سیاسی-اجتماعی در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرنیته به شکلی از زندگی و تشکیلات اجتماعی اطلاق می شود که عقل خودبنیاد نقاد که پیوسته به بازنگری سنت های بشری می پردازد، پارادایم اصلی آن را تشکیل می دهد. این پدیده در غرب زاده شد و به تدریج وارد سرزمین های دیگر شد. ورود این سبک تفکر به ایران، واکنش های متفاوتی در پی داشت. برخی از روشنفکران سعی کردند با کنارنهادن ارزش های دینی و سنتی و تقلید از غرب، نظمی مدرن و سکولار را بنیان گذارند. در مقابل، نواندیشان دینی که عمدتاً در دهه چهل و پنجاه شمسی رشد چشمگیری داشتند، با این برداشت مخالفت و تلاش کردند با تمسک به ارزش های دینی و مصلح کردن آن با باورهای مدرن نامتناقض با اسلام، مانع هجوم اندیشه های غربی به فرهنگ و تمدنشان شوند. در این پژوهش، براساس سه گانه لاکانی، تأثیر ذهنیت مدرن بر نظم سیاسی-اجتماعی مطلوب امام خمینی (ره) را به روش توصیفی-تحلیلی مورد کنکاش قرار می دهیم. دیدگاه امام خمینی (ره) به مثابه یکی از نواندیشان دینی برجسته دهه چهل و پنجاه شمسی، در رابطه با غرب مبتنی بر نقد جنبه های استعماری و اومانیستی آن است؛ کما اینکه برخی از اصول تمدنی آن را با تفسیری دینی که خود از آن ارائه می کند، قبول می کند و از آن ها برای تدوین نظم سیاسی اجتماعی متعالی مدنظرش بهره می گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که امام (ره) به منظور مقابله با اقدامات هنجارستیز و مدرن مآبانه شاه که در راستای ترویج امر واقع بود، درصدد بازسازی امر نمادین با محوریت یک نظام سیاسی مبتنی بر ارزش های متعال دینی برآمد.
تبیین جامعه شناختی میزان احساس رضایتمندی سرمایه گذاران از پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخبگان اقتصادی و سرمایه های آنها، یکی از بنیادی ترین عامل رشد و توسعه اقتصادی جامعه محسوب می شود؛ بنابراین، تأمین رضایت و امنیت خاطر آنها برای سرمایه گذاری، از وظایف کلیه نهادها و آحاد مردم است. در میان نهادها، پلیس، از کلیدی ترین نهادهای جامعه در تأمین امنیت سرمایه گذاران به شمار می آید. در همین راستا، مقاله حاضر با هدف بررسی میزان رضایت سرمایه گذاران از پلیس و مدل سازی عوامل مرتبط با آن تدوین شده است. روش تحقیق، پیمایشی است و جامعه آماری، سرمایه گذاران آذربایجان شرقی اند که تعداد آنها برابر با 8794 نفر بوده است. براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده از نوع قرعه کشی، اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسش نامه، از 368 نفر از سرمایه گذاران گردآوری شده و به وسیله نرم افزارSPSS و LIZREL نیز تحلیل شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد میانگین رضایت سرمایه گذاران از پلیس، متوسط به بالا بوده و مدل برازش شده توانسته است، 53درصد از تغییرات رضایتمندی سرمایه گذاران را از پلیس تبیین کند. بیشترین اثر مستقیم و غیرمستقیم در مدل نهایی به ترتیب به متغیر امنیت روانی و عدالت رویه ای تعلق داشته است. همچنین، بیشترین اثر کل نیز به متغیرهای عدالت اطلاعاتی و امنیت روانی اختصاص دارد.
تبیین و بررسی تصویر بهرام گور در نگاره های شاهنامه بزرگ ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
76 - 89
حوزههای تخصصی:
شاهنامه بزرگ ایلخانی، تأثیرات سیاسی و اجتماعی این دوره را به خوبی نشان می دهد و مغولان با به تصویر کشیدن خود در هیئت پادشاهان و قهرمانان اسطوره ای ایران باستان عرصه جدیدی از مقبولیت و مشروعیت ایلخانان را فراهم کردند و دیوان سالاران، وزراء و مستوفیان ایرانی با حمایت و قرار دادن شاهان مغول در قالب شاهان اسطوره ای ایرانی بر آن شدند تا حاکمان غاصب و سفاک را فّره ایزدی ببخشند و آن ها را قدرت الهی داده و اطاعت از آنان را واجب و تسلط و چیرگی آن ها را بر تمدن ایرانی مشروع جلوه دهند. در این شاهنامه پنج نگاره به موضوع بهرام گور در موقعیت های گوناگون پرداخته است و با توجه به همنامی بهرام گور با ایزد بهرام، خدای جنگ در ایران باستان به نظر می رسد که استفاده از این ایزد با قصد و منظور خاص سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا هدف پژوهش: پیدا کردن علت حضور مغولان در هئیت بهرام در نگاره های شاهنامه بزرگ ایلخانی است. سوال اصلی این پژوهش این است که: مغولان از به تصویر کشیدن بهرام گور در شاهنامه چه هدفی را دنبال می کنند و علت حضور حکمرانان مغول در هیئت بهرام چیست؟ با بررسی های صورت گرفته بر روی موضوعات این نگاره ها به این نتیجه می رسیم که مغولان با قرار دادن خود در هیئت بهرام قصد ایجاد اینهمانی در ذهن ایرانیان را داشتند تا با بهره گیری از چهره پادشاهانی همچون بهرام به مقبولیت، محبوبیت و مشروعیت آنها کمک کنند. این پژوهش توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای صورت گرفته است.
مطالعه مصرف قلیان در میان نوجوانان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاضر نوجوانان از آن استفاده می کنند. در عین حال قلیان، رفتاری پرخطر است و می تواند بستر بروز سایر رفتارهای مخاطره آمیز را فراهم سازد. از این رو موضوعی اجتماعی است و نیاز به مطالعه جدی دارد. پژوهش حاضر به بررسی مردم نگارانه مصرف قلیان در نوجوانان با روش کیفی و انجام مصاحبه های عمیق، اهداف تحقیق دنبال شده است. نوجوانان 13 تا 18 ساله ساکن شیراز که در پاتوق ها و اماکن عمومی شهر قلیان مصرف می کنند، جامعه آماری هستند. حجم نمونه با 29 نفر به اشباع رسید. تحلیل یافته ها نشان داد که مقوله های کلیدی عبارتند از: دوستی و ماهیت جمعی قلیان، عرضه کنندگان به عنوان بازیگر نقش مکمل، قلیان میوه ای به عنوان یک پیشنهاد اساسی، فرار از مشکلات، هویت یابی و اوقات فراغت، زمانی و مکانی قلیان، گونه شناسی مصرف کنندگان، قلیان به عنوان تفریح در طبقات پایین، شیوع قلیان، زمینه های مصرف و همراهی با مصرف مواد مخدر، سیگار، مشروبات الکلی و روابط جنسی. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که «اصالت گروهی»، مفهومی کلیدی در مصرف قلیان نوجوانان است و توجه بیشتر محققان و سیاستمداران به این مفهوم کاملاً ضروری است.
بررسی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه دوم و ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
389 - 399
حوزههای تخصصی:
هدف: تربیت اخلاقی عامل مهمی در بهبود وضعیت نظام های آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه دوم و ارائه الگو بود.روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های آمیخته اکتشافی (کیفی-کمّی) است. جامعه کیفی خبرگان دانشگاهی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب و تحت مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. جامعه کمّی دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه پنج شهر تهران بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان و با توجه به ریزش های احتمالی تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. داده های بخش کیفی و کمّی به ترتیب با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه دوم شامل 87 شاخص، 21 مفهوم در 10 مقوله بلوغ اجتماعی، زیرساخت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی و آموزشی، ویژگی های شخصیتی و اخلاقی و سبک های یادگیری و فرزندپروری، عوامل اقتصادی، تفکر انتقادی، رسالت اجتماعی، اولویت های زندگی، منابع اخلاقی معتبر، خودآگاهی و آسیب های اجتماعی بود. یافته های دیگر نشان داد که روایی به دلیل بالاتر از 50/0 بودن میانگین واریانس استخراج شده برای هر 10 مقوله و پایایی به دلیل بالاتر از 70/0 بودن آلفای کرونباخ و ترکیبی برای همه آنها تایید شد. افزون بر آن، الگوی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه دوم برازش مناسبی داشت و در الگوی مذکور بار عاملی هر 10 مقوله معنادار بود (05/0P<).نتیجه گیری: الگوی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه دوم دارای تلویحات کاربردی برای مسئولان و متصدیان آموزش وپرورش است. با توجه به نتایج این مطالعه، آنان می توانند گام موثری در جهت بهبود تربیت اخلاقی دانش آموزان بردارند.
تأثیر سواد مالی مادران بر سبک زندگی و پیشرفت تحصیلی فرزندان (مورد مطالعه دانش آموزان دختر متوسطه اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
243 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: سواد مالی مادران در سبک زندگی و پیشرفت تحصیلی فرزندان در خانواده می تواند از جمله متغیرهای اثرگذار باشد، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر سواد مالی مادران بر سبک زندگی و پیشرفت تحصیلی فرزندان انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و به لحاظ روش در دسته تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر بجنورد و مادران آن ها در سال تحصیلی 400- 1399 به تعداد 6700 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان از این تعداد 363 نفر دانش آموز و مادران آن ها به صورت خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه سواد مالی یعقوب نژاد و همکاران (1390)، سبک زندگی میلر و اسمیت(1988) و پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) بود. بعد از تایید روایی توسط خبرگان با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 98/0، 93/0 و 95/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24 وSmart PLS 2 ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: شاخص های برازش مدل تحلیل عاملی نشان داده است که مدل اندازه گیری تحقیق از برازش قابل قبولی برخوردار است. بر همین اساس یافته های پژوهش نشان داد که سواد مالی مادران بر سبک زندگی فرزندان(464/0) و پیشرفت تحصیلی فرزندان(547/0) اثر مثبت و معنادار داشت. (01/0 >p).بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیر معنادار سواد مالی مادران بر سبک زندگی و پیشرفت تحصیلی فرزندان می توان از این عامل به عنوان بهبود سبک زندگی و پیشرفت تحصیلی فرزندان استفاده نمود.
بررسی تعاملات اجتماعی رسانه ها در توجه به رفتارهای شهروندی در میان شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تعاملات اجتماعی رسانهها در توجه به رفتارهای شهروندی است. از لحاظ دستیابی به هدف، روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات روش پژوهش موردنظر پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را تمامی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران در سال 1401 تشکیل میدهند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده و نمونه برابر 384 نفر برآورد گردید. روش نمونهگیری نیز خوشهای چندمرحلهای بود. دادهها با نرمافزار SPSS تحلیل شد و برای تحلیل فرضیات از ضریب رگرسیون استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تعاملات اجتماعی در رسانه ملی و رسانههای اجتماعی بر توجه به رفتارهای شهروندی تأثیر مثبت معناداری دارد. اما تعاملات اجتماعی در رسانههای محلی بر رفتارهای شهروندی تأثیری ندارد. ضریب همبستگی بین تعاملات اجتماعی در رسانهها باتوجهبه رفتارهای شهروندی برابر 65/0 و ضریب تعیین برابر 42/0 است. به عبارتی میتوان گفت که 42/0 تغییرات توجه به رفتارهای شهروندی توسط تعاملات اجتماعی در رسانهها تعیین میشود و 58/0 نیز توسط متغیرهای دیگر تعیین میشود. همچنین نتایج نشان میدهد که تعاملات اجتماعی در رسانه ملی 38/0 و تعاملات اجتماعی در رسانههای اجتماعی 57/0 تغییرات توجه به رفتارهای شهروندی را پیشبینی میکند.
نقش ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس در مالکیت روان شناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مدل یابی نقش ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس در مالکیت روان شناختی معلمان بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان قروه، به تعداد 548 نفر بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای جدول مورگان، نمونه ای به حجم 225 نفر انتخاب شد. روش پژوهش، کمی و از نوع همبستگی بود. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار Lisrel v. 10.20 استفاده شد. نتایج نشان دادند که ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس اثر مثبت و معناداری بر مالکیت روان شناختی معلمان دارند و دامنه اثر ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس 13/0 تا 24/0 است که بیشترین اثر مربوط به بعد مشارکت در تصمیم گیری و کمترین اثر مربوط به بعد معناداری است. ابعاد چهارگانه رهبری توانمند ساز مدیران مدارس قادر به تبیین 33درصد واریانس مالکیت روان شناختی معلمان به طور معنادارند. برای تعیین اهمیت نسبی سازه ها در الگوی ساختاری، از تحلیل ماتریس اهمیت – عملکرد استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد چهارگانه رهبری توانمند ساز دارای اهمیت- عملکرد بالایی اند و در ناحیه تحکیم قرار دارند؛ بنابراین ایجاد، رشد و تقویت مالکیت روان شناختی معلمان تحت تأثیرات مدیران مدارس و رهبری آنان قرار دارد؛ پس بهره گیری از رهبری توانمند ساز به وسیله مدیران مدارس با تأکید بر کاربست فعال ابعاد آن، تأثیرات مثبتی بر مالکیت روان شناختی معلمان دارد.
غریبه هایی پیش چشمان آشنایان (مطالعه جامعه شناختی کودکان کار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
161 - 192
حوزههای تخصصی:
در ایران، هفتاد هزار نفر کودک کار و در شهر تهران، دوازده هزار نفر مشغول به کارند و انواع تبعیض ها را تجربه می کنند. هدف از نگارش این مقاله، بررسی وضعیت کودکان کار و چرایی شکل گیری پدیده کودک کار است. بنابراین مبتنی بر طرح تحقیق تلفیقی و در قالب دو بخش مطالعاتی کمّی و کیفی، ابتدا مبتنی بر روش پیمایش، 128 پرسشنامه 115 سؤالی تهیه شد که کودکان کاری که با نمونه گیری غیر تصادفی و هدفمند انتخاب شدند، آن را تکمیل کردند. سپس در بخش دوم با انجام هفت مصاحبه عمیق و نیمه ساختمند با فعالان و نخبگان اجتماعی و تحلیل تماتیک مصاحبه های آنها، تلاش شد تا یافته ها تفسیر شود. یافته ها نشان می دهد که بیشترین کودکان کار، پسر هستند و در سنین 10-14 سال قرار دارند. اکثر آنها بی سوادند یا برای کمک به خانواده، به اجبار خانواده و نیاز مالی، ترک تحصیل کرده، کار می کنند. هرچند والدین اکثر آنها در قید حیات هستند، آنها بین ده تا پانزده ساعت در روز کار می کنند و بیشتر به دست فروشی مشغولند. یافته های بخش دوم تحقیق، بیانگر استخراج سه مقوله اصلی، هشت مقوله فرعی، ده مفهوم و 67 کد بود. مهم ترین یافته های کیفی در این مقاله نشان می دهد که پدیده کودک کار به مثابه پدیده پنهان و مغفول است که داده ها و اطلاعات معتبری درباره آن وجود ندارد و در فرهنگ جامعه تبعیضی چندلایه و متکثر، نهادینه شده و در قالب باورهای فرهنگی بازتولید می شود.
کارکرد عکس در تعیین هویت دیاسپورا، با تحلیل مجموعه ای از آثار پرستو فروهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث مهاجرت یکی از مهمترین مباحث روز منتقدین و مفسران جامعه شناسی است که هنر و هنرمندان جایگاه بسیار مهم و حساسی را در شکل گیری مفاهیم و ارزش گزاری ها ایفا می کنند. این مقاله سعی بر آن دارد تا توجه انتقادی را به مفهوم زیبایی شناسی دیاسپوریک جلب کند و به این سوال پاسخ دهد که چرا استراتژی «تعلق» در مرزهای مختلف فرهنگی و جغرافیایی اهمیت دارد ؟ برای این منظور براساس این فرضیه که عکاسی هنری یک عمل اجتماعی است و پتانسیل ایجاد روابط همبستگی با سایر گروههای مهاجر را دارد، با تحلیل آثاری از پرستو فروهر هنرمند استدلال کرده که این فعالیت اجتماعی علاوه بر آنکه می تواند ارتباط ذهنی و عینی در مورد وطن را به عنوان یکی از شاکله های دیاسپورا در بین مهاجرین ایجاد کند، از لحاظ خلاقیت در زیبایی شناسی نیز قابلیت آن را دارد تا گروههای غیر مهاجر و بومی را تحت تاثیر قرار داده و در طولانی مدت نقشی اساسی در نوع دیدگاه آنها داشته باشد. در آخر به این نتیجه دست خواهد یافت که گروههای دیاسپوریک زیبایی شناسی مشابهی دارند که هنر عکاسی با موضوع مهاجرت و روایتگری تعلق می تواند بستر مناسبی با تفاوتها و مرزهای فرهنگی خلاقانه ای تولید کند که از طرفی باعث ایجاد حس و نوستالژی مشترک شود که به نوعی رقابتی و فراتر از هویت های ملی و قومی است و از سوی دیگر امکانات تعامل انتقادی فرا فرهنگی و برخورد جوامع پس از مهاجرت را فراهم سازد.
بازخوانی نظریه سینومرفی در هنر موسیقی خیابانی (مورد مطالعه: پیاده گذرهای شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در پیدایش منظر دیداری–شنیداری شهرها، تعامل بین شهر، شهروند و موسیقی خیابانی است که در بستری به نام پیاده راه شکل می گیرد. در تحقیق حاضر که به روش توصیفی–تحلیلی و با تکیه بر نظریه «سینومرفی» تهیه شده است؛ نویسندگان باهدف دستیابی به چرایی و چگونگی شکل گیری این نوع منظر دیداری- شنیداری به بررسی هنر موسیقی خیابانی در پیاده گذرهای شهر تهران می پردازند. برای این منظور با حضور در میدان تحقیق و مشاهده رفتاری افراد فعال در این حوزه هنری مسائلی چون زمان و مکان استقرار، تعریف محدوده، انتخاب موقعیت، نوع موسیقی و ادوات مورد استفاده، نوع پوشش و هویت هنرمندان را مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهند. بررسی یافته ها در محدوده تحقیق نشان می دهد رفتار و واکنش شهروندان در مواجهه با موسیقی خیابانی تحت تأثیر پیوندهای سینومرفیک به سه شکل «ترغیب و تشویق»؛ «سازگار» و «خنثی» نمود پیدا می کند. به گونه ای که رفتارهای مثبت با تأثیر در تداوم این فعالیت در یک بستر مناسب و تثبیت جایگاه موسیقی خیابانی موجب ارتقای کیفیت منظر دیداری- شنیداری در شهر شده و تعاملات اجتماعی بین مردم و محیط را افزایش می دهد.
مقدمه ای بر بازسازی انتقادی نظریات مربوط به کشورهای غنی از نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
217 - 262
حوزههای تخصصی:
مقدمه ای بر بازسازی انتقادی نظریات مربوط به کشورهای صادر کننده نفتمهدی امیدی :مقاله حاضر ضمن مروری کلی بر نظریاتی که طی دهه های اخیر در باب کشورهای صادز کننده نفت در جهان تدوین شده اند، به دنبال برجسته سازی نقش مفاهیمی است که در این نظریات کمتر مورد توجه یا حداقل تاکید قرار گرفته اند. بر این مبنا با تکیه بر آرای چند تن از متفکران در حوزه های تاریخ، جامعه شناسی، اقتصاد و روابط بین الملل، به اهمیت نقش امنیت در شکل دادن به نظم های اجتماعی متفاوت در رژیم های نفتی مناطق مختلف اشاره خواهیم کرد و با نقد روایت های استاندارد محور و سلبی از این کشورها، بر مساله فرایند شکل گیری میدان دولت در ارتباط با سایر میدانها برای ارائه تفسیری ایجابی از این نظام ها تاکید خواهیم نمود. این مقاله صرفا به دنبال برجسته سازی مفاهیم و تحلیل های مشخص است و ادعای نظریه پردازی در زمینه نظام های سیاسی و اقتصادی نفتی را ندارد. با این حال ادامه تاکید بر نقش مفاهیم دیگری که در آثار مربوطه مورد توجه قرار نگرفته یا کم رنگ بوده اند، می تواند به بازسازی نظریات مربوط به این کشورها کمک کند. با این حال ادامه تاکید بر نقش مفاهیم دیگری که در آثار مربوطه مورد توجه قرار نگرفته یا کم رنگ بوده اند، می تواند به بازسازی .
خاصگی رسانه سینما در عصر دیجیتال: قیاس تطبیقی سینمای گسترش یافته و سینمای داستانگوی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاصگی سینما در دوران کلاسیک مورد توجه حوزه های دانشی گوناگون و اندیشمندانِ فرمالیسم و رئالیسم از جمله مانتسبرگ، آرنهایم، لوکاچ، استم، کراکوئر، کرول، بازن، بورچ و وولن قرار گرفته و آرای مختلفی در این زمینه قابل مشاهده است. همچنین، سینمای عصر حاضر، تحت تأثیر فرایند دیجیتالیسم، دستخوش تغییراتی بنیادین، هم در تکنیک و هم در ایده پردازی، شده است و تفاوتهای بسیاری با سینمای خاص دوره کلاسیک یافته است. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل تغییرات شیوه های بیانی سینما در عصر دیجیتال است. به بیان دیگر، مسئله اصلی عبارت است از واکاوی تاثیرات دیجیتالیسم بر سینما و مکاشفه روندی که خاصگی سینما را در عصر حاضر با جهش مواجه ساخته است. روش تحقیق کیفی و داده بنیاد است. از این رو، برای رسیدن به یک نظریه مبنایی بر اساس انتخاب هدفمند از موارد مطلوب 50 کتاب و 50 مقاله علمی از پایگاه های ملی و بین المللی، آثاری از سینمای تجربه گرا و 22 فیلم از سال 2000الی 2022 از سینمای داستانگوی آمریکا که بیشترین جایزه اسکار را دریافت کرده اند مورد مداقه و تطبیق قرار گرفت. نتیجه حاصله نشان از آن دارد که جنبه های خودبودن/ خودانگاری، هیبریدی بودن/ شدن، رویکرد خانگی/ داخلی، بازسازی یا بازآفرینی، برساختگرایی واقعیت، کنش تعامل گرایی و امپاتیک، پداگوژی محورهای مور توجه خاصگی سینما در عصر دیجیتال هستند.
مدل یابی عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
197 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: مطلق گرایی ریشه در تفکر رویکرد طبیعت گرایی دارد و مطلق گرایان باور به ثابت بودن برخی اصول و مفاهیم در فرهنگ های مختلف دارند. عزت نفس و تمایز یافتگی می توانند بر باورهای مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان تاثیر بگذارند، لذا پژوهش حاضر با هدف مدل یابی عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران بودند که 385 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته عزت نفس، تمایزیافتگی، مسئولیت پذیری و مطلق گرایی بود که روایی صوری آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 80/0 به دست آمد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی برازش مطلوبی داشت. در مدل مذکور عزت نفس و تمایزیافتگی بر مسئولیت پذیری اثر مستقیم و معنادار، عزت نفس، تمایزیافتگی و مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی اثر مستقیم و معنادار و عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقش موثر عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی بود. بنابراین، برنامه ریزان و متخصصان فعالیت های فرهنگی تربیتی نوجوانان برای کاهش مطلق گرایی می توانند به دنبال طراحی و اجرای برنامه هایی برای بهبود عزت نفس، تمایزیافتگی و مسئولیت پذیری باشند.