فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بیماران به ویژه مادران که خود نقش مراقبت و پرستاری از اعضای خانواده را به دوش می کشند، در هنگام ابتلا به بیماری های صعب العلاج، نیازمند همدلی و مساعدت اطرافیان خود می باشند. سبک زندگی هر خانواده و فرد می تواند در معنا بخشی به زندگی و در نتیجه چگونگی مواجهه آن فرد با مشکلاتی چون بیماری صعب العلاج، تعیین کننده باشد. هدف از این پژوهش، شناخت تأثیر سبک زندگی بر معنا بخشی به زندگی مادران دارای بیماری صعب العلاج است. محقق در این پژوهش با رویکرد کمّی و روش پیمایش با استفاده از دو ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ هنجار یابی شده سبک زندگی و معنای زندگی اطلاعات جمع آوری شد . نمونه 383 نفر از مادرانی بود که دارای بیماری صعب العلاج بودند و به سه بیمارستان امام رضا ، امام حسین و جم در شهر تهران در سال 1398 مراجعه کرده بودند. نتایج بدست آمده از تحقیق حاکی از آن است که بین سبک زندگی و درآمد مادران دارای بیماری رابطه معنی دار وجود دارد و سبک زندگی در گروه های شغلی و تحصیلی مختلف، دارای رابطه معنی دار متفاوت با معنابخشی به زندگی است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نشان دهنده تاثیر سبک زندگی بر معنابخشی به زندگی می باشد.
برساخت اجتماعی مدارا در زندگی روزمره شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت بررسی مدارا در زندگی روزمره شهری، چیستی، ابعاد و معنای آن، عملکرد و سازکار های برساخت آن، با همه مناقشاتی که با خود به همراه دارد، این مسئله را به وجود می آورد که در اساس، مردم در بستر زندگی روزمره شهری چگونه مفهوم مدارا را به منزله کنش اجتماعی معنادار درک، تفسیر و تجربه می کنند. در این پژوهش که با روش کیفی و براساس نظریه مبنایی انجام شده و شیوه نمونه گیری آن از نوع نظری است، تحلیل یافته ها با استفاده از روش تحلیل موقعیت کلارک انجام شده است و نشان می دهد عمل مبتنی بر مدارا در واقع امر سیال و مدرجی است که مدارای منفعلانه یا تسلیم، مدارای فعال و مدارانکردن جهان اجتماعی این مفهوم را تشکیل می دهند. همه این ابعاد در سازکار کژنماکردن مدارا به هم می رسند؛ به این معنا که بروز ذهنیات و کنش ها همراه با اغراق در مفاهیم اخلاقی جامعه همچون مدارا ازاین رو اتفاق می افتد که فرد با تجربه قرارگرفتن در شرایط نابسامان و نامطمئن زندگی، زیستن در فضایی آکنده از فردگرایی، ناامنی هستی شناختی، رویارویی با احساساتی مملو از آشفتگی، اضطراب، تجربه تغییرات سریع و ناگهانی، شکاف های بزرگ فرهنگی و اقتصادی، رویارویی با بحران های هویتی، بحران شهرنشینی، تغییرات سریع اجتماعی-فرهنگی و مانند آن، به انتخاب مداوم در جهت گیری های خود در انتخاب رویکرد مبتنی بر مدارا دست می زند و به گونه اغراق شده ای همراه با پررنگ کردن وجوه منفی، سعی در بازنمایی این ذهنیات و الگوهای پنهانی دارد که شهروندان آنها را در زندگی روزمره شهری تولید و بازتولید کرده اند.
نقش تغییر گفتمان های سیاسی و اجتماعی در سینمای دفاع مقدس نمونه مورد مطالعه: آثار ابراهیم حاتمی کیا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حوزه ی پژوهشی این تحقیق پیرامون این مسأله است که تغییر دولت ها در حاکمیت و به تبع آن تغییر گفتمان های سیاسی، چه تأثیری بر روی آثار سینمایی ژانر دفاع مقدس گذاشته است؟ از آغاز جنگ تحمیلی تا زمان حال، دولت های گوناگون با دیدگاه های متفاوت و بعضاً متضادی بر سر کار آمده اند که هر کدام از آن ها منادی گفتمان خاص و منحصر به فردی بوده اند. گفتمان هایی که هر کدام نقطه نظرات خاص خود را نسبت به مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داشته اند. به نظر می رسد تنوع این دیدگاه ها و رویکرد متفاوت دولت ها به این مسائل، تأثیر مستقیمی بر دیدگاه آنان نسبت به مسأله ی جنگ داشته است که این موضوع در آثار سینمایی دفاع مقدس در هر دوره تبلور داشته است. ابراهیم حاتمی کیا به عنوان یکی از فیلمسازان ژانر دفاع مقدس، از آغاز جنگ تا زمان حال به بررسی ابعاد گوناگون جنگ در آثار خود پرداخته است و به دنبال نسبت حاکمیت و دولت مستقر با پدیده ی جنگ و دفاع مقدس است. در این پژوهش در صددیم بفهمیم که سیاست چه تأثیری در آثار سینمای دفاع مقدس داشته است و فیلم های این حوزه تا چه اندازه از شرایط خاص زمانی هر دوره سیاسی تأثیر پذیرفته اند. چارچوب نظری این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی است و برای تحلیل داده ها از روش رمزگان تلویزیونی فیسک استفاده شده است.
واکاوی الگوی رهبری دانش مدار در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی الگوی رهبری دانش مدار در شرکت های دانش بنیان اصفهان است. نوع پژوهش ازنظر هدف، کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت داده ها، کیفی- کمّی است. در مرحله کیفی پژوهش براساس نظریه داده بنیاد با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته به روش غیرتصادفی هدفمند در بین 17 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان و با معیار اشباع داده ها، ابعاد الگوی رهبری دانش مدار شناسایی شد. نتایج حاصل از بخش کیفی نشان می دهد ابعاد الگوی رهبری دانش مدار شامل عوامل علّی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدهاست. در بخش کمّی پژوهش با بررسی نمونه220 نفره از متخصصان شرکت های دانش بنیان به روش طبقه ای - تصادفی، نتایج بخش کیفی با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته بررسی شد. روایی پرسش نامه با محاسبه نسبت و شاخص روایی محتوا تأیید و درنهایت، داده ها با مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزار AMOS 22 تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاصل از بخش کمّی پژوهش نشان می دهد الگوی طراحی شده، برازش مناسبی دارد.
تبیین تأثیر تدریس به شیوه تلفیقی بر کیفیت یادگیری دانشجویان در استان مازندران به منظور ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
241 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تبیین تأثیر تدریس به شیوه تلفیقی بر کیفیت یادگیری دانشجویان در استان مازندران به منظور ارائه مدل بود.روش شناسی: این تحقیق کاربردی– توسعه ای، روش گردآوری داده ها میدانی و از نظر روش اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه اساتید آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران در سال 1397 - 1396 به تعداد 201 نفر بودند، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 132 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته کیفیت یادگیری و بکارگیری شیوه تلفیقی در آموزش عالی بود. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزارهای Spss و pls استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد سه بعد یادگیری (کیفیت سنجش و ارزش یابی، انتخاب اهداف و انتخاب تکنولوژی، استراتژی یادگیری و مدیریت کلاس داری و یادسپاری) استخراج شده است. هم چنین نشان داد ابعاد تدریس تلفیقی (ابعاد یادگیری، تعاملی محور، مستقیم و فراگیر محور) شناسایی و استخراج شده است.بحث و نتیجه گیری: استفاده از رویکرد آموزش تلفیقی با ایجاد بستر مناسب جهت اجرای روش های دانشجومحور و انجام فعالیت های متناسب، زمینه تثبیت و افزایش ماندگاری مفاهیم آموخته شده را فراهم کند. بنابراین فرآیند آموزش تلفیقی سبب جلب توجه بیشتر دانشجویان به مطالب درسی می گردد و نهایتاً میل به یادگیری مطالب را میسر می سازد.
سنجش فضایی شاخص ترکیبی کیفیت زندگی در استان های مختلف ایران با استفاده از مدلTOPSIS-AHP(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۸۷-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه کیفیت زندگی به عنوان ابزار قدرتمندی برای نظارت بر برنامه ریزان توسعه اجتماع و بیانگر ویژگی های کلی اجتماعی، اقتصادی و محیطی در مناطق میباشد. با توجه به جایگاه ویژه کیفیت زندگی در توسعه پایدار و برنامه ریزی توسعه اجتماعی و اقتصادی ، مؤسسات غیر دولتی و دولت در سطح ملی و محلی بر روی سنجش و شاخص سازی آن تلاش می نمایند. بهره مندی از کیفیت زندگی مطلوب در بین استان ها باعث پیشرفت و توسعه کل کشور شده و از طرفی از تراکم جمعیت در یک محدوده خاص جغرافیایی جلوگیری به عمل می آید. روش: هدف از این پژوهش نیز سنجش فضایی شاخص ترکیبی کیفیت زندگی در استان های مختلف ایران میباشد . با استفاده از داده های آماری سال 1395 این تحقیق تکمیل شده است. مؤلفه های اقتصادی، زیربنایی، آموزش و اجتماعی و بهداشتی در این تحقیق گنجانده شده، از روش تحلیلی- توصیفی و نیز از روش سسله مراتبی- تاپسیس نیز استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان دهنده آن است که استان تهران با وزن0.351 در رتبه اول و استان های ، بوشهر ، اصفهان و فارس به ترتیب با وزن های 0.097، 0.096 و 0.087 از لحاظ کیفیت زندگی در رتبه دوم تا چهارم است و استان های کردستان ، خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی به ترتیب با وزن های 0.0365، 0.0319، 0.0304 و 0.0269در رتبه های آخر از حیث کیفیت زندگی برخوردار است. بحث: نظر به اینکه کیفیت زندگی دراستان ها و شهرها از اهمیت خاصی برخوردار است، تا کنون عوامل معینی برای اندازه گیری کیفیت زندگی وجود ندارد. بنابراین پرداختن به مؤلفه های مختلفی برای اندازه گیری آن می تواند راه های مناسب و کاربردی را برای دستیابی به نظام جامع برای سنجش کیفیت زندگی حاصل نماید.
بحران اعتماد اجتماعی در سیالیت شبکه های اجتماعی بررسی اعتماد اجتماعی از خلال واکنش افراد در توییتر به برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
103 - 135
اعتماد اجتماعی به عنوان شیرازه ی همبستگی اجتماعی، امری بنیادین در برقراری و تداوم جامعه است. پژوهش های انجام شده طی سال های اخیر گویای کاهش اعتماد اجتماعی در ابعاد سازمانی و رسمی آن است. از سوی دیگر در سال های اخیر با روند رو به رشد استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی مواجه بوده ایم که خود به معنای دسترسی سریع به اخبار و داده های بسیار درباره ی رخدادهای اجتماعی است. چنین به نظر می رسد که در شرایط جدید، گسترش ارتباطات جهانی از طریق اینترنت و شبکه های اجتماعی، فرایند شکل گیری اعتماد را نیز متأثر کرده و به واسطه ی فعالیت در فضای مجازی نقش سازمان های غیر رسمی، گروه های فعال و حتی افراد در جهت گیری اعتماد اجتماعی اهمیت یافته است. در این مقاله کوشیده ایم با استفاده از روش های نوین داده کاوی، با پایش داده های توییتر، سطح اعتماد به عملکرد سیاسی دولت درباره موضوع برجام را بسنجیم. برای این منظور توییت ها بر اساس اعتماد، بی اعتمادی و خنثی دسته بندی شده و مدلی پیش بینی کننده برای اعتماد بر اساس داده های توییتر ایجاد شده است که متوسط اعتماد را بر اساس معادله رگرسیون اندازه گیری می کند. همچنین همبستگی متوسط اعتماد با ارزش کالاهای سرمایه ای به طور خاص سکه بهار آزادی و دلار بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که اخبار منفی درباره ی برجام باعث افزایش بی اعتمادی کاربران می شود. از سوی دیگر بین بی اعتمادی که موجب عدم اطمینان نسبت به آینده می گردد و نوسان قیمت کالاهای سرمایه ای مانند ارز و سکه همبستگی مشاهده می شود. به بیان دیگر بی اعتمادی و عدم ثبات اجتماعی تنش در بازار کالاهای سرمایه ای مانند سکه و ارز را افزایش داده و ترس از آینده و میل به نگاه داشت سرمایه موجب افزایش تقاضا، همچنین رشد بیشتر قیمت کالاهای سرمایه ای می گردد.
تحلیل داده بنیاد از احساس تنهایی و چالش های مدیریت عواطف در بین بازنشستگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
171 - 200
گذار به دوران بازنشستگی فرایندی است که به دنبال خود چالش های متنوعی را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی فرد و ازجمله در حوزه های روانی و عاطفی ایجاد می کند. هدف مطالعه حاضر، پاسخ به این سؤال بود که «بازنشستگان مرد تبریزی چگونه با احساس تنهایی مواجه می شوند و عواطف خود را مدیریت می کنند؟» پژوهش به روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد درمیان مردان بازنشسته سازمان تأمین اجتماعی انجام گرفت با روش «نمونه گیری هدفمند و نظری» و «مصاحبه عمیق» اطلاعات تحقیق گردآوری شد و پس از مصاحبه با 23 نفر اشباع نظری حاصل شد. تحلیل داده ها با رویکرد «اشتراوس و کوربین» صورت گرفت و از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. یافته ها نشان می دهند تنهایی زیسته مردان بازنشسته به طور عمده به دنبال حس بی قدرتی، اختلافات نسلی، اضطراب بی قدرتی شغلی و غیره برساخته می شود. مردان بازنشسته در مقابل زیست تنهایی راهبردهای متفاوتی را برمی گزینند. خوش خویی، مدیریت صحنه و فرار از تنهایی ازجمله این راهبردهایی است که بین مردان بازنشسته فعال شده و با خود پیامدهایی مانند ارتقای حوصله اجتماعی به همراه داشته است. نتایج همچنین نشان می دهند افزایش تنهازیستی در این دوره از زندگی اثرات سوء بر نحوه تعاملات و کنش افراد در این سنین می گذارد. در نتیجه در صورت وجود روابط عاطفی و دوستانه بیشتر و فراهم کردن شرایط برای ارتباط مداوم با آنان و رفع کمبودهای مادی، تقویت قوای جسمانی و سلامتی و همچنین کاهش اضطراب ناشی از خانه نشینی و بی قدرتی، این مردان تنهایی را کمتر و دیرتر لمس خواهند کرد.
فهم تجربه زیسته پدران دارای فرزند کم توان ذهنی: یک مطالعه پدیدارشناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
55 - 114
حوزههای تخصصی:
داشتن فرزند معلول، بار روانی اجتماعی سنگینی بر خانواده وارد می کند و پدر به عنوان مدیر خانواده ، سنگینی این بار را بیشتر احساس می کند. هدف این پژوهش ، فهم تجربه زیسته پدران دارای فرزند معلول ذهنی با روش کیفی و با تکیه بر پدیدارشناسی تفسیری و نظریه پردازان مهمی همچون: هوسرل، هایدگر، مرلوپنتی، شوتس، فوکو، بوردیو و ون مانن است. روش نمونه گیری ، نمونه گیری هدفمند است که با بیست نفر از پدران دارای فرزند معلول ذهنی دارای پرونده در اداره بهزیستی شهرستان ، با در نظر گرفتن معیارهایی از جمله زندگی فرزند معلول در خانه و راضی به مصاحبه شدن و سایر معیارها، مصاحبه های عمیقی صورت گرفت. داده ها براساس هرمنوتیک مضاعف تحلیل و توصیفات متنی شرکت کنندگان به توصیفات ساختاری تبدیل شد.نتایج منجر به شناسایی یک مقوله مرکزی با عنوان بار پدر دارای فرزند معلول و سه مضمون اصلی بار معطوف به فرد، بار معطوف به خانواده و بار معطوف به اجتماع شد. یافته ها سرشار از تجارب منفی فردی وآسیب های روحی و روانی مانند استرس، اضطراب، افسردگی، سیری از زندگی، و تجارب خانوادگی همچون نامناسب بودن روابط با همسر و فرزندان، فرزندان باهم و تجارب اجتماعی مثل داغ های ننگ، انگ های اجتماعی، طرد و انزوای اجتماعی بود و از فشار سنگین بارمالی و اقتصادی حکایت داشت . توجه به تجربه زیسته پدران بجای مادران، نوآوری مهم این پژوهش بود. نتیجه این شد که تعامل همه ی بارها با یکدیگر ، فشار بار پدری را نیازمند حمایت و توجه می کند.
کاربست مدل نرو-فازی در تحلیل احساس امنیّت ساکنان بافت های فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امنیّت راهی به سوی پایداری و بخش جدانشندی پایداری است و افراد برای به فعلیت رساندن تمام قابلیت های خود به امنیّت وابسته هستند. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر، کاربست مدل نرو فازی در تحلیل احساس امنیّت ساکنان بافت های فرسوده شهری است.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری شامل 76628 واحد مسکونی در منطقه 12 است که با بهره گیری از فرمول کوکران 383 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها مشتمل بر روش های کتابخانه ای و مطالعات میدانی (پرسش نامه) است. روایی مؤلفه ها و شاخص ها و پرسش نامه توسط متخصصان (تکنیک اعتبار صوری) و پایایی آن از آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت که امتیاز تمام متغیرهای پژوهش بیشتر از 0/72 است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. از روش های رگرسیون و نرو-فازی برای تحلیل داده ها استفاده شده است.یافته ها: مؤلفه احساس امنیّت با ضریب بتای (0/623) قوی ترین مؤلفه پیش بین است. پس از آن به ترتیب مؤلفه های نورپردازی (با ضریب 0/563)، معابر (0/509)، الگوی فعالیت و کاربری ها (0/501)، کیفیّت محله های مسکونی (0/497)، فرم فضا (0/493)، هویت شهروندان (0/491)، تراکم جمعیت (0/423)، نظارت اجتماعی (0/319 )، اشتغال (0/302) و مسکن (0/218) قرار دارد.نتیجه گیری: بین شاخص های کالبدی (ناامن بودن معابر منطقه و بالابودن میزان نفوذ موتورسواران به عرصه پیاده رو)، اقتصادی (بالابودن نرخ بیکاری در منطقه و بالابودن هزینه های معیشتی) و اجتماعی (ازدحام جمعیت در طول شبانه روز در بعضی قسمت های منطقه 12 و وجود فضای خلوت) با احساس امنیّت در منطقه 12 کلان شهر تهران رابطه مستقیمی وجود دارد.
بحران معیشت و انقلاب مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان تاریخ انقلاب مشروطیت ایران در بررسی ریشه های اقتصادی آن بر نقش ناکارآمدی ساختار اقتصاد کلان، فساد، کسری بودجه مزمن، فقدان زیرساخت های اقتصادی، دیون خارجی و پیامدهای منفیِ قرار گرفتن ایران در مدار مناسبات اقتصاد سرمایه داری توجه و تأکید کرده اند. نوشتار حاضر ضمن تأیید نقش عوامل یاد شده در آغاز نهضت مشروطه خواهی در ایران، به علل اقتصادی انقلاب مشروطه از دریچه نقش عوامل معیشتی توجه کرده است و این موضوع را با تأکید بر این پرسش اساسی بررسی می کند که آیا وضعیت معیشتی ایران، در دهه منتهی به انقلاب مشروطیت، در آغاز حرکت مشروطه خواهی ایرانیان تأثیر داشته است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که آسیب های ناشی از اقتصاد سیاسی ایران، به طرز محسوسی در وضعیت معیشتی مردم بازتاب یافته بود و این امر سبب بروز بحران در معیشت و به تبع آن نارضایتی های عمومی و شورش های موضعی شده و با بی پاسخ ماندن نارضایتی ها و شورش ها راه برای انقلاب مشروطیت هموار شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بحران معیشت زمینه شکل گیری شورش های معیشتی و به دنبال آن طرح مطالبات سیاسی را در انقلاب مشروطیت فراهم کرد. روش پژوهش حاضر، تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است. هدف پژوهش حاضر تبیین نسبت متغیرهای اقتصادی با جنبش انقلابی مشروطیت ایران است.
بررسی رابطه فعالیت های فرهنگی مدارس و تربیت فرهنگی دانش آموزان درآموزش و پرورش منطقه 5 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تربیت یکی از مباحث مورد توجه ادیان و مکاتب مختلف در طول قرون و اعصار بوده است یکی از مهمترین ابعادتربیت، بعد تربیت فرهنگی است. برای تربیت فرهنگی بهترین دوران، دوران کودکی است. این تحقیق در راستای بررسی نقش فعالیت های فرهنگی مدارس در تربیت فرهنگی دانش آموزان درآموزش و پرورش منطقه 5 شهر تهران انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه می باشند. تعداد آنها حدودا 1500 نفر که(بر اساس شیوه نمونه گیری مندرج در جدول مورگان) تعداد 306 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. سپس بر اساس مدل مفهومی پژوهش، سوالات و فرضیه های پژوهش، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی، توصیف داده ها در دو بخش متغیر های زمینه ای و متغیر های اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی ، جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون همبستگی اسپیرمن (ناپارامتری) استفاده شده است. با توجه به مثبت بودن علامت ضریب رگرسیونی می توان گفت فعالیت های فرهنگی مدارس بر تربیت دانش آموزان درآموزش و پرورش منطقه 5 شهر تهران تاثیر مثبت دارد. تربیت فرهنگی در حوزه بینشی دانش آموزان دارای رتبه اول می باشد و متغیر تربیت فرهنگی در حوزه رفتاری دانش آموزان دارای رتبه آخر می باشد.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه اعتیاد به تلفن همراه و تبلت در دانش آموزان مقطع ابتدایی- نسخه والد و ارتباط آن با سبک های تربیتی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
267 - 282
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه اعتیاد به تلفن همراه و تبلت، در دانش آموزان مقطع ابتدایی و ارتباط آن با سبک های تربیتی والدین بود. 200 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی به شیوه در دسترس انتخ اب ش دند و ب ا اس تفاده از پرسش نامه محقق ساخته اعتیاد به تلفن همراه و تبلت و پرسش نامه سبک والدگری بامریند ارزیابی شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که این پرسش نامه یک عامل اصلی دارد که 40 درصد واریانس کل را تبیین می کند و از طریق محاسبه همبستگی گویه ها با نمره کل (01/0=p)، آلفای کرونباخ (91/0=α) و روش دو نیمه کردن (88/0=r) به ترتیب روایی و پایایی مناسب این پرسش نامه نشان داده شد. همچنین میزان درآمد خانواده، تحصیلات مادر و سبک والدگری سهل گیرانه به طور مستقیم و معنادار و سبک والدگری مقتدرانه به طور معکوس و معنادار با میزان اعتیاد کودکان دبستانی به تلفن همراه و تبلت همبسته بود. بررسی ویژگی های روان سنجی نشان داد پرسش نامه حاضر یک عامل زیربنایی مطلوب و همبسته دارد و می توان برای ارزیابی اعتیاد دانش آموزان مقطع ابتدایی به تلفن همراه و تبلت در پژوهش های آتی از آن استفاده کرد. همچنین برای مداخله در میزان استفاده کودکان دبستانی از تلفن همراه و تبلت، در نظر گرفتن عوامل خانوادگی حائز اهمیت است.
مدل سازی ساختاری تفسیری مؤلفه های سیاست گذاری مبتنی بر شواهد در سیستم آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
۱۳۹-۱۰۰
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر برخورداری از سیستم آموزش عالی به عنوان پاشنه آشیل توسعه همه جانبه و پویایی آن، ابزاری برای مقابله با بحران های پیش رو و متضمن برآورده سازی نیازهای جوامع به شمار می آیند. به طوری که دارا بودن این امتیاز معیاری برای سنجش پیشرفت و توسعه در کشورهای گوناگون و ابزاری قدرتمند در تمایز کشورها از دریچه توسعه یافتگی و یا عقب ماندگی است. بنابراین بهره گیری از رویکردی نوین، کارا و اثربخش در سیاست گذاری آموزش عالی که از شواهدی همچون شواهد کیفی، کمی، توصیفی، تجربی و شواهد موجود حاصل از پژوهش های هم سنخ بهره بگیرد، ضرورت استفاده از رویکرد سیاست گذاری مبتنی بر شواهد در کشور را حیاتی می سازد. به همین منظور هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل سیاست گذاری مبتنی بر شواهد برای نظام آموزش عالی ایران با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری می باشد. ازاین رو با استفاده از داده های جمع آوری شده از پرسشنامه توزیع شده در بین 20 نفر از اعضای کمیسیون آموزش عالی مجلس، مدیران ارشد، کارشناسان، و خبرگان وزارت علوم و تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و روسا و مدیران دانشگاه های جامع وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. سطح بندی و اثر متقابل مؤلفه های سیاست گذاری مبتنی بر شواهد در سیستم آموزش عالی کشور تعیین گردید.
تدوین الگویی برای نظام آموزش از دور به عنوان سازمان یاد دهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۱۲-۸۶
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: امروزه به آموزش عالی به عنوان عاملی مؤثر در تحقق برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نگریسته می شود. تغییرات، پیچیدگی ها و پویایی هایی که در نظام های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در عصر حاضر به وجود آمده است، باعث شده تا سازمان ها برای اداره خود به شیوه ها و راهکارهایی جدیدی روی بیاورند. لذا هدف از انجام این پژوهش، تبیین دیدگاه های صاحب نظران درباره ابعاد مؤثر در مؤسسه های آموزش از دور به عنوان سازمان یاد دهنده می باشد. روش کار: از روش کیفی راهبرد نظریه مبنایی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از صاحب نظران آموزش از دور بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل و داده های حاصل نیز با استفاده از شیوه کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شد. جهت تأمین روایی و پایایی از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر مشارکت کننده در پژوهش استفاده گردید. یافته ها: نتایج یافته ها حاکی از ابعاد و مؤلفه های اصلی مؤثر در کارکرد مؤسسه های آموزش از دور به عنوان سازمان یاد دهنده در پنج مقوله محوری و 20 مقوله فرعی و 54 مؤلفه صورت بندی و به صورت یک الگوی مفهومی ارائه شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد نبود سیاست گذاری، عدم ساختار مناسب سازمانی و چالش های آموزشی، در کنار عوامل فنی، انسانی، فرهنگی و ارزشی، اقتصادی و اداری و مضافاً ویژگی های فردی مدیر، حمایت و پشتیبانی و سیستم ارزیابی پدیده مرکزی را به عنوان سازمان یاد دهنده تحت تأثیر قرار می دهد. بر این اساس برای بهبود کارکرد و نقش مؤلفه سازمان یاد دهنده در نظام آموزش از دور پیشنهاد می شود به عناصر و ابعاد این مدل مفهومی در فرایند کیفیت بخشی در این زیر نظام آموزش عالی عنایت شود.
گونه شناسی کار کودکان و آسیب های ناشی از آن بر کودکان کار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
115 - 158
حوزههای تخصصی:
کار کودکان از آسیبهای اجتماعی مهم در جهان است. بسیاری از کودکان در شرایط بهره کشانه کار میکنند و مورد استثمار قرار میگیرند. در ایران تا کنون سیاستها و مداخلات در زمینه حذف کار کودک کارآمد نبوده. با توجه به تنوع و گستردگی انواع کار کودکان و آسیبهای آن، پژوهش حاضر تلاش کرده تا با گونه شناسی کار کودکان در شهر تهران، دسته ها و رده های فعالیت بهره کشانه کودکان و مسائل و پیامدهای ناشی از هر یک از انواع مشاغل بر کودکان را شناسایی کند تا از طریق شناخت درست به طرحریزی اقدامات لازم برای هر گونه شغلی کودکان در راستای کاهش و حذف کار کودکان کمک نماید.پژوهش به روش کیفی بوده و از طریق مطالعه اسنادی که در آن نمونه گیری به شیوه تعمدی و نظری بوده و نیز مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 نفر از مطلعین کلیدی حوزه کار کودکان انجام شده است. داده ها به شیوه تحلیل تماتیک تجزیه و تحلیل شده و درنهایت بر اساس یافته های پژوهش گونه های کار کودکان در هفت دسته شامل کار کارگاهی، دستفروشی، کار در خیابان، زباله گردی، تکدی گری، کار کودکان خیابانی و هم چنین کار پنهان کودکان سنخ بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش ضمن تأیید پژوهشهای پیشین، تلاش دارد تا بر اساس یک رویکرد کل نگر به مسئله شناخت واقع بینانه کار کودک بپردازد. به گونه ای که این شناخت مبنای پژوهش ها و اقدامات علمی و عملی سیاست گذاران و نهادهای متولی سلامت و رفاه کودکان قرار گیرد.
زندگی و زمانه شیخ محمدحسین یزدی ندوشنی
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹
101 - 116
حوزههای تخصصی:
شیخ محمّدحسین یزدی ندوشنی در خانواده ای روحانی، در ندوشن یزد به دنیا آمد. تحصیلات مقدّماتی خود را در حوزه اصفهان آغاز کرد و سپس به سامرّا مهاجرت کرد تا از محضر میرزای شیرازی بهره ببرد. پس از اخذ درجه اجتهاد، برای تدریس علوم دینی در نجف اشرف اقامت کرد. با آغاز مشروطیت در زمره فقهای مبارز و مشروطه خواه درآمد. او از نمایندگان نخستین ادوار مجلس شورای ملّی بود و به پشتوانه دانش فقهی و بینش سیاسی اش در بنیان گذاری دیدگاه های فقهی و حقوقی نظام سیاسی برآمده از جنبش مشروطیت نقش مؤثّری داشت. زندگی این فقیه مشروطه خواه یزدی حاکی از زهد و پارسایی و تلاش در اصلاح امور مردم است. او به سبب حضور مؤثّر در نهضت مشروطیت و سپس مجلس قانون گذاری نقش مؤثّری در تدوین اولین قانون اساسی و قوانین نهادساز حقوقی نظیر قوانین عدلیه و بلدیه و ... داشت که با تأکید به نظارت شرعی علمای طراز اول بر روند قانون گذاری همراه بود. در این مقاله به استناد مدارک و اسناد تاریخی به روش تحلیلی و توصیفی، به تبیین زندگی سیاسی و اجتماعی شیخ حسین یزدی، به عنوان فقیهی قانون گذار پرداخته ایم که در نظام مشروطه بر اساس گفتمان فقه و اصول امامیه می کوشید ضمن صیانت از موازین شرع در زمینه قانون گذاری، سازه های نظام حقوقی نوین را نیز بر پایه سنّت حقوقی ایران استوار کند
انسان زدایی در مناسبات پزشک و بیمار: بررسی تجربی و انطباق نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
33 - 53
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش علل ساختاری برخی عادت های پزشکان همچون نگاه نکردن و کالایی دیدن بیمار را با استفاده از نظریه زمینه ای چندگانه دنبال کردیم. داده های پایه پژوهش از مصاحبه با پزشکان، بیماران، دانشجویان پزشکی و متخصصان حوزه سلامت، برای رسیدن به دیدگاه های همه جانبه بدست آمده است. یافته های ما سه عامل اصلی را نشان می دهند: نخست اینکه ساختار قدرت در نظام درمان از طریق دو سازوکار ارتباطی-زبانی، یعنی سکوت ممتد و سخن گفتنِ مقطعی با زبان تخصصی، در رابطه پزشک با بیمار بروز یافته و به رسوبات فرهنگی و عادت واره پزشکی بدل شده است. دومین عامل به سیاست گذاری های عرصه سلامت برمی گردد که در آن بارِ کاری پزشکان، در عمل کمترین زمان و انرژی ممکن برای تعامل را باقی می گذارد. در نهایت انکشاف منطق سرمایه در این حوزه، به عنوان عاملی شناخته شد که امکانات، تجهیزات و دانشِ درمانی را به نیرویی قدرتمند و مستقل در مقابل بیماران و نیروهای درمان بدل کرده است.
آماتوریسم به مثابه کنشی اخلاقی و سیاسی در موسیقی: نگاهی به تحلیل نشانه شناختی موسیقی در آثار رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مسئله تحلیل نشانه شناختی موسیقی از منظر رولان بارت می پردازد. تحلیل نشانه شناختی موسیقی به این دشواری بر می خورد که موسیقی نظامی نشانه ای نیست. دلالت، که مسئله اصلی نشانه شناسی است در موسیقی غایب است. بررسی بارت از موسیقی دست آوردهای مهمی برای موسیقی و نشانه شناسی دارد، زیرا از طرفی این رویکرد به تحلیل بدیعی از موسیقی منجر می شود و از طرف دیگر توان نشانه شناسی را در بررسی تولیدات هنری را گسترش می دهد. اما هرچند بارت نشانه شناس است، چیزی به عنوان نشانه شناسی موسیقی به شکل مجزا در آثار او وجود ندارد. این پژوهش تلاش می کند با توجه به تفکر رولان بارت و بحث های او درباره موسیقی، عناصر اصلی نوعی نشانه شناسی موسیقی مبتنی بر تفکر بارت را توضیح دهد. ما برای بررسی این مسئله از شاخه های مختلف علوم انسانی هم چون فلسفه، روانکاوی و علوم اجتماعی یاری گرفته ایم همچنین این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای با رویکرد توصیفی تحلیلی نگاشته شده است. بارت برای بررسی موسیقی از دو مفهوم آماتوریسم و نا به هنگام استفاده می کند که در این مقاله شرح داده می شوند. از خلال این بررسی ها پژوهش حاضر سعی دارد مسئله جدایی بین هنر مدرن و جامعه را بازاندیشی کند. با برجسته کردن مسئله بدن از طریق تحلیل موسیقی می توان با کمک تفکر بارت راه برون رفتی از این جدایی یافت که نه به معنی بازگشت به گذشته باشد و نه پافشاری بر منطق مدرن.
بروز رفتارهای پرخطر با تأکید بر کیفیت زندگی در میان نوجوانان و جوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
۲۴۰-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آن گونه که صاحبنظران گذار اپیدمیولوژیک پیش بینی کرده اند، رفتارهای پرخطر همواره در حال افزایش بوده و اغلب دو زیرگروه جمعیتی نوجوانان و جوانان در معرض این رفتارها قرار می گیرند. رابطه رفتارهای پرخطر با کیفیت نامناسب زندگی می تواند پیامدهای ناگوار و پرهزینه ای در بر داشته باشد. بر این مبنا، ازآنجاکه تقریباً 25 درصد جمعیت ایران را نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند، هدف این مقاله، بررسی رابطه کیفیت زندگی با بروز رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان و جوانان ساکن شهر مهاباد است. روش: در این تحقیق جهت نیل به هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده و به منظور گردآوری داده های موردنیاز برای آزمون فرضیه ها، از روش پیمایش مبتنی بر پرسشنامه استفاده شده است. یافته ها: تحلیل چند متغیره نشان داد که عامل کیفیت زندگی رابطه معناداری با متغیرهای زمینه ای جنس، ترتیبات زندگی خانوادگی و سطح تحصیلات پدر و مادر دارد؛ همچنین تأثیر معناداری بر بروز رفتار پرخطر دارد. در این میان، سطح تحصیلات پدر و کیفیت زندگی به ترتیب بیشترین سهم را در توضیح تغییرات بروز رفتار پرخطر دارند. به علاوه، کیفیت زندگی رابطه معکوسی با رفتار پرخطر دارد. بحث: به نظر می آید که شناخت رفتارهای پرخطر و رابطه آن با متغیرهای دیگر ازجمله متغیر مهم کیفیت زندگی می تواند در جهت سیاست گذاری، برنامه ریزی و اقدامات مداخله ای برای ارتقای کیفیت زندگی و کاهش رفتارهای پرخطر در میان گروههای هدف تأثیرگذار باشد.