غزاله حسینی

غزاله حسینی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

فرهنگ کوچ نشینی دیجیتال: مطالعه مردم نگاری درمیان ایرانیان ساکن ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کوچ نشینی دیجیتال مردم نگاری کوچ نشینان ایرانی در استانبول ترکیه مهاجرتِ بی مقصد تغییرات فرهنگی سیالیت مرزهای سیاسی سیالیت مرزهای اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۵
کوچ نشینی دیجیتال زندگی مبتنی بر تکنولوژی های دیجیتال و سفر، با دو ویژگی دورکاری و حرکت است. کوچ نشینی دیجیتال برخلاف ظاهر آزاد و مملو از لذتی که از آن ارائه می شود، شیوه ای پرریسک و برمبنای قاعده زندگی در لحظه است که از دوراندیشی و آینده نگری به روش سنتی و تصویرسازی های مدرن، سربازمی زند. برای درک موقعیت و انگیزه های انتخاب این شیوه زیستن، مردم نگاری کوچ نشینان دیجیتال ایرانی در استانبول ترکیه آغازشد. این مطالعه طی شش ماه با رویکرد «خودمردم نگاری» انجام شده و داده ها حاصل مشارکت و گفت وگوهای عمیق با سی تن از کوچ نشینان دیجیتال ایرانی است که با روش گلوله برفی با پژوهش همراه شده اند. کوچ نشینان دیجیتال ایرانی ساکن ترکیه از لحاظ نوع دورکاری چهار گروه اصلی: سرمایه گذاران و متخصصان مجرب مالک کسب وکار، متخصصان مجرب و میانه با قراردادهای بلندمدت دورکاری، مشارکت کنندگان پروژه ای با قرارداد های کوتاه مدت دورکاری و در نهایت، کوچ نشینان تازه کار بدون قرارداد هستند. اگرچه رهایی از قواعد دست وپاگیر و غیرضروری هدف مشترک کوچ نشینان دیجیتال است، زندگی بهتر و دسترسی به شبکه های آزاد اقتصادی برای ایرانیان اهمیت بیشتری دارد. این زیستنِ ماجراجویانه که می توان آن را نوعی «مهاجرتِ بی مقصد» نیز نامید، با وجود گریز از قواعد رسمی کنترل و سازماندهی نیروی کار و مرزبندی های سیاسی و اجتماعی، بیش از گذشته و به شکلی درونی شده با این قوانین آمیخته است. تداوم مسیر کوچ نشینی، آگاهی از قوانین داخلی و بین المللی کشورهای مختلف را درباره صدور ویزا، اقامت، مالیات و بیمه ضروری می کند. اگرچه زندگی بدون مرزها و قواعد آن غریب می نماید، چنین به نظرمی رسد که حرکت و آزادی این زندگی مرزهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سیال تری را برمی سازد.
۲.

بحران اعتماد اجتماعی در سیالیت شبکه های اجتماعی بررسی اعتماد اجتماعی از خلال واکنش افراد در توییتر به برجام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد اجتماعی توسعه اجتماعی انتخاب اخلاقی شبکه های اجتماعی داده کاوی هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۶۵
اعتماد اجتماعی به عنوان شیرازه ی همبستگی اجتماعی، امری بنیادین در برقراری و تداوم جامعه است. پژوهش های انجام شده طی سال های اخیر گویای کاهش اعتماد اجتماعی در ابعاد سازمانی و رسمی آن است. از سوی دیگر در سال های اخیر با روند رو به رشد استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی مواجه بوده ایم که خود به معنای دسترسی سریع به اخبار و داده های بسیار درباره ی رخدادهای اجتماعی است. چنین به نظر می رسد که در شرایط جدید، گسترش ارتباطات جهانی از طریق اینترنت و شبکه های اجتماعی، فرایند شکل گیری اعتماد را نیز متأثر کرده و به واسطه ی فعالیت در فضای مجازی نقش سازمان های غیر رسمی، گروه های فعال و حتی افراد در جهت گیری اعتماد اجتماعی اهمیت یافته است. در این مقاله کوشیده ایم با استفاده از روش های نوین داده کاوی، با پایش داده های توییتر، سطح اعتماد به عملکرد سیاسی دولت درباره موضوع برجام را بسنجیم. برای این منظور توییت ها بر اساس اعتماد، بی اعتمادی و خنثی دسته بندی شده و مدلی پیش بینی کننده برای اعتماد بر اساس داده های توییتر ایجاد شده است که متوسط اعتماد را بر اساس معادله رگرسیون اندازه گیری می کند. همچنین همبستگی متوسط اعتماد با ارزش کالاهای سرمایه ای به طور خاص سکه بهار آزادی و دلار بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که اخبار منفی درباره ی برجام باعث افزایش بی اعتمادی کاربران می شود. از سوی دیگر بین بی اعتمادی که موجب عدم اطمینان نسبت به آینده می گردد و نوسان قیمت کالاهای سرمایه ای مانند ارز و سکه همبستگی مشاهده می شود. به بیان دیگر بی اعتمادی و عدم ثبات اجتماعی تنش در بازار کالاهای سرمایه ای مانند سکه و ارز را افزایش داده و ترس از آینده و میل به نگاه داشت سرمایه موجب افزایش تقاضا، همچنین رشد بیشتر قیمت کالاهای سرمایه ای می گردد.
۳.

قواعد و ضرورت های نظام خانواده در ایران از خلال بروز تغییرات و نابهنجاری ها (با تأکید بر هم باشی به مثابه نوعی آسیب در خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتنومتدولوژی خانواده فردیت نابهنجاری هم باشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۲ تعداد دانلود : ۶۰۶
«هم باشی» وضعیتی آستانه ای است که تحت عنوان «ازدواج سفید» نمی گنجد؛ بلکه نشانه نوعی آسیب و نابهنجاری در نهاد خانواده ایرانی است؛ نابهنجاری که کنشگران از سر اراده و به منظور نقض قواعد رسمی خانوادگی صورت می دهند. هدف اصلی در مقاله پیش رو، بررسی این آسیب و فهم قواعدی است که از خلال نقض آن توسط کنشگران، ضرورت آنها در حیات اجتماعی آشکار می شود. از این رو، پژوهش به روش اتنومتدولوژی و با تأکید بر وجه پدیدارشناسانه آن سامان یافته است. یافته های پژوهش بر نمونه ها در شهر تهران متمرکزند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که افراد در چنین شرایطی با دامن زدن به نوعی نابهنجاری و سرپیچی از قواعد مرسوم و رایج در خانواده، مطابق میل خود و مبتنی بر آزادی فردی، شرایط متفاوتی را برای خود رقم زده اند؛ در حالی که قواعد ضروری حاکم بر خانواده، بر روابط آنها نیز تسری می یابد و درنهایت، خود را در قالب جدیدی آشکار می کند که در ظاهر ساخته افراد است، اما در واقع مضمر در ضمنی ترین سطوح خانوادگی است. بر این اساس، قواعد خانواده در ایران حتی با نقض توسط افراد در قالب هم باشی، نه تنها از میان نمی رود، بلکه در شکل هایی به ظاهر خودساخته، بیشتر تسری پیدا می کند. این اتفاق حاکی از بنیانی ضروری در پیچیده ترین ابعاد زندگی اجتماعی وابسته به نظم خانواده در ایران است که راه علاج را نیز فقط از خلال آن می توان جست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان