فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
127 - 146
حوزههای تخصصی:
سلیقه یکی از دال ها و عناصر اصلی هویت اجتماعی است که مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان نیز قرار گرفته است که یکی از مهم ترین آن ها پی یر بوردیو می باشد. بوردیو از جامعه شناسانی است که با الهام از سنت فرانسوی مطالعات قشربندی و تکثرگرایی وبر، از سلیقه به عنوان حالتی مکتسب در ایجاد تمایزات اجتماعی نام می برد. بوردیو تفاوت در سبک زندگی و به تبع آن تفاوت در سلایق زیبایی شناختی را جلوه ای از تفاوتِ طبقه ی اجتماعی می دانست. او مدعی بود که فرهنگ همواره مُهر طبقه ی اجتماعی را بر پیشانی دارد که سلطه ی طبقاتی را بازتولید می نماید و سلطه ی طبقاتی از طریق تحمیل فرهنگی را نوعی خشونت نمادین می نامید. مقاله ی حاضر، پیمایشی درخصوص تأثیر طبقه و سرمایه های فرهنگی و اجتماعی بر سلایق هنری براساس دیدگاه پی یر بوردیو می باشد. در پژوهش حاضر که در میان شهروندان شهر شیراز و در سال 1398 صورت پذیرفته است، در ابتدا و با استفاده از منابع موجود معیارهای لازم جهت تدوین پرسشنامه تبیین گردیدند و تعداد 363 پرسشنامه میان شهروندان شهر شیراز تقسیم گردید که در نهایت می توان مهم ترین یافته های پژوهش را در موارد زیر خلاصه نمود: تاثیر طبقه بر سلیقه ادبی و موسیقیایی، تأثیر سرمایه فرهنگی بر سلیقه ادبی و سینمایی، تأثیر تحصیلات فرد بر سلیقه ادبی، موسیقیایی و سینمایی، تأثیر رشته تحصیلی بر سلایق ادبی، موسیقیایی و سینمایی.
کافی شاپ به مثابه مکان صلح محور (بازاندیشی در نظام روابط معنایی کافی شاپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
137 - 162
حوزههای تخصصی:
کافی شاپ که عده ای آن را پدیده ای پست مدرن و عده ای هم آن را در امتداد تکامل قهوه خانه ها در ایران دانسته اند، مکانی است که با تعامل مناسب فضا و نظام معنایی موجود در آن، منجر به تصوری اجتماعی و به پاتوقی برای جوانان تبدیل شده است. این نوشتار با هدف بازاندیشی، درباره تجربه حضور جوانان در کافی شاپ و بازاندیشی در نظام روابط معنایی کافی شاپ، به دنبال پاسخ به چرایی استقبال جوانان از کافی شاپ در شهر بجنورد است. الگوی مسلط بر پژوهش، تفسیرگرایی است که سعی در شناسایی نظام روابط معنایی حاکم بر کافی شاپ، از خلال مصاحبه های نیمه ساخت یافته دارد. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با روش نظریه زمینه ای انجام شده است. با استخراج نتایج پژوهش در قالب مفاهیم اساسی (90 مفهوم)، مقوله های فرعی (22 مقوله)، مقوله های اصلی (7 مقوله) و کلیه مقوله ها با یکدیگر ترکیب شده است. الگوی زمینه ای حضور جوانان ساکن بجنورد در کافی شاپ، طراحی و مصرف مکان در راستای تولید زیست جهان انحصاری جوانان به عنوان پدیده اصلی استخراج شد. رهایی از سلطه ساختاری، به عنوان شرایط علّی، گسترش اندیشه جهانی شدن و هم آوایی با اسطوره ها، به عنوان شرایط مداخله ای، عاملیت وابسته به مکان، به عنوان شرایط زمینه ای و مقوله زایش صلح در مکان، به عنوان پیامد مصرف مکان در راستای تولید زیست جهان انحصاری جوانان از خلال راهبرد متمدنانه زیستن استخراج شد. کافی شاپ برای جوانان، مکان رهایی از خشونت های فرهنگی و مکان نمایش اختیار عاملیت در برابر اجبارِ ساختار است. همچنین کافی شاپ برای آنان زیست جهان صلح محوری است که از خلال متمدنانه زیستن و با آرزوی جهانی زیستن از آن استفاده می کنند تا فرهنگ صلح را تسری دهند. توجه به تغییرات در نظام روابط معنایی حاکم بر مکان های سوم همچون کافی شاپ ها از نگاه جوانان می تواند زمینه ساز فهم بهتر ارتباط آنان با مکان و شناسایی نیازهای مکانی - معنایی آنان شود.
متفکران و کنشگران عهد مشروطیت در ایران و مسئله حقوق اساسی ملت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
188-147
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی مفهوم حقوق و آزادی های اساسی ذیل مفهوم عدالت، نزد متفکران مشروطه است. مقاله بر آن بوده که با روش تحلیل تاریخی، تعریف دقیقی از حقوق اساسی نزد بیش از سی روحانی و روشنفکر دوران مشروطه عرضه دارد و تلاش کند دسته بندی مناسبی از نوع مواجهه هریک از ایشان نسبت به حقوق و آزادی ها ارائه دهد و از دسته بندی های دوگانه تن زند. چارچوب مفهومی و نظری موردبررسی، نحوه شکل گیری سوژه مدرن نزد کانت و رالز؛ و ازطرفی دسته بندی های موجود از حقوق، بوده است. درنهایت طیفی ارائه شد که در دسته اول آن باور به اینکه «آزادی باعث نشر زنادقه و مخالفت با اسلام است»؛ در دسته دوم «باورمندان به حقوق سیاسی یا حقوق شاه و رعیت، یا مردم و مسئولان»؛ در دسته سوم «حقوق اقتصادی و اجتماعی برای قوام بخشیدن به جامعه»؛ در دسته چهارم «باورمندان به حقوق شخصی و سیاسی» و در دسته پنجم «حقوق اساسی و آزادی های عمومی به عنوان حق شهروندی» وجود دارد.
شناسایی ابعاد و مولفه های خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
292 - 305
حوزههای تخصصی:
هدف: خودرهبری در بهبود عملکرد اعضای هیات علمی نقش مهم و موثری ایفا می کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد و دولتی شهر کرج بودند. نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 12 نفر محاسبه که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 سوال بود که مصاحبه ها به صورت انفرادی انجام و روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 محاسبه شد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی دارای 53 کد باز یا شاخص، 14 کد محوری یا مولفه و 8 کد انتخابی یا بعد بود. ابعاد خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی شامل توسعه شخصی (با دو مولفه خودمدیریتی و خودهدایتی)، توسعه حرفه ای (با دو مولفه استراتژی حرفه ای و مهارت های حرفه ای و اجتماعی)، اخلاق مداری (با سه مولفه اخلاق مداری حرفه ای، اخلاق مداری روابطی و مهارت های تفکر انتقادی)، بهبود عملکرد (با دو مولفه اثربخشی و کارآمدی)، تحول گرا (با دو مولفه راهبرد رفتارمحور و خودانگیزی)، برنامه گرا (با یک مولفه هدفمند)، خودآگاهی (با یک مولفه شناخت انگیزه و رفتار خود) و اصلاح گر و هم افزا (با یک مولفه خودنظارتی و خودکنترلی) بودند. در نهایت، برای خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی 29 مقوله فرعی در 8 مقوله اصلی شامل شناخت خود، خودانگیزشی، خودکنترلی، اثربخشی، هدف گذاری، اصلاح و تحول، اخلاق مداری و خودشکوفایی شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده برای خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی، برای بهبود خودرهبری در اعضای هیات علمی می توان زمینه را برای تحقق ابعاد، مولفه ها و مقوله های شناسایی شده فراهم کرد.
افزایش هوش سیال و ذهن خلاق دانش آموزان ابتدایی 7 تا 9 سال : اثر آموزش مهارت های ریاضی I Math(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
407 - 419
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های ریاضی بر افزایش هوش سیال و ذهن خلاق دانش آموزان مقطع ابتدایی اول انجام گرفت.روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات تجربی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل دانش آموزان مدارس ابتدایی اول منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1401 بود . با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 28 نفر از دانش آموزان جامعه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش) 14 نفر بسته آموزش مهارت های ریاضی ) و یک گروه کنترل(14 نفر) ، جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش مهارت های ریاضی را طی 10 جلسه 80 دقیقه ای دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها بسته آموزش مهارت های ریاضی و آزمون هوش سیال (سعادتی شامیر و زحمتکش،1401) و ذهن خلاق( سعادتی شامیر ،1400) استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بسته آموزش مهارت های ریاضی ، باعث افزایش هوش سیال و ذهن خلاق در دانش آموزان 7 تا 9 سال شد. آموزش مهارت های ریاضی به دانش آموزان سال های اول ابتدایی باعث افزایش ادراک، استدلال ، توجه ، حافظه و پردازش اطلاعات و همچنین سیالی، اولویت بندی، تمرکز پشتکار و ریسک پذیری در آنها شد.نتیجه گیری: دانش آموزانی که آموزش مهارت های ریاضی دقیق تری دریافت کنند قدرت ادراک، استدلال، توجه، حافظه و پردازش اطلاعات بیشتر و منظم تری پیدا می کنند و مهارت های شناختی و تحصیلی بالاتری از همسالان خود نشان می دهند و در مهارت های چون بازشناسی شکل ، تشخیص شکل از زمینه ، توجه دیداری ، شنیداری، استدلال تصویری، دیداری، محاسباتی، پردازش اطلاعات، توالی عددی، معنایی و تصویری و ذهن خلاق شامل سیالی، اولویت بندی، تمرکز پشتکار و ریسک پذیری عملکرد بهتری داشتند.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین توانایی های شناختی با خردمندی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
262 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین توانایی های شناختی با خردمندی در دانشجویان انجام شد. روش شناسی: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کل دانشجویان دانشگاه-های آزاد استان تهران در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 380 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، توانایی های شناختی (نجاتی، 1392) و ذهن آگاهی (ریان و براون، 2003) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین یافته ها نشان داد، توانایی-های شناختی اثر مستقیم بر خردمندی دانشجویان داشته است؛ تأثیر توانایی های شناختی بر خردمندی به صورت مستقیم برابر (33/11 = t و 73/0=β) و به صورت غیرمستقیم توانایی های شناختی بر خردمندی دانشجویان به واسطه ذهن آگاهی با 95 درصد اطمینان تأییدشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته ها نتایج نشان می دهد با افزایش متغیرهای توانایی های شناختی و ذهن آگاهی می توان افزایش خرد در دانشجویان را انتظار داشت.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی سلامت روان بر اساس ویژگی های شخصیت با نقش میانجی تاب آوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
311 - 322
حوزههای تخصصی:
هدف: سلامت روان نقش مهمی در زندگی تحصیلی و غیرتحصیلی دانشجویان دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری پیش بینی سلامت روان بر اساس ویژگی های شخصیت با نقش میانجی تاب آوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که حجم نمونه 685 نفر برآورد شد. نمونه های این مطالعه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سلامت روان (گلدبرگ و هیلیر، 1979)، پرسشنامه ویژگی های شخصیت (کاستا و مک کری، 1985) و مقیاس تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003) پاسخ دادند. داده های این مطالعه با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل ساختاری پیش بینی سلامت روان بر اساس ویژگی های شخصیت با نقش میانجی تاب آوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی برازش مناسبی داشت. همچنین، در این مدل روان رنجورخویی، برون گرایی، گشودگی، سازگاری و وظیفه شناسی بر تاب آوری دانشجویان و روان رنجورخویی، گشودگی، سازگاری و وظیفه شناسی بر سلامت روان دانشجویان اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<)، اما برون گرایی بر سلامت روان آنان اثر مستقیم و معناداری نداشت (05/0P>). علاوه بر آن، روان رنجورخویی، برون گرایی، سازگاری و وظیفه شناسی با میانجی تاب آوری بر سلامت روان دانشجویان اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<)، اما گشودگی با میانجی تاب آوری بر سلامت روان آنان اثر غیرمستقیم و معنادار نداشت (05/0P>).بحث و نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج این مطالعه حاکی از اثر مستقیم و غیرمستقیم موثر بیشتر ویژگی های شخصیتی و تاب آوری بر سلامت روان دانشجویان بود. بنابراین، جهت بهبود سلامت روان آنان می توان مداخله هایی در زمینه ویژگی های شخصیتی و تاب آوری تدارک دید.
مسئله اجتماعی همسرآزاری و مدلیابی راهکار تاب آوری خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
173 - 189
همسرآزاری یک مسئله مهم اجتماعی و شایعترین شکل خشونت در خانواده می باشد؛ لذا یافتن راهکاری که تاب آوری نظام خانواده را در شرایط خشونت آمیز ارتقا دهد، با پیشگیری از ایجاد و افزایش این بحران، موجب تداوم خانواده، بقای جامعه و انسجام فرهنگی- اجتماعی می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر، مدلیابی تاب آوری خانواده به عنوان راهکاری در حل مسئله اجتماعی همسرآزاری، براساس بررسی دو عامل زمینه ساز اقتدار شخصی در نظام خانواده و باورهای ارتباطی ناکارآمد بود. ای ن مطالع ه، توصیف ی- همبس تگی با تکیه بر مدلیابی معادلات ساختاری بود که در آن تعداد 250 نفر از زنان قربانی همسرآزاری مراجع ه کنن ده ب ه دوایرمددکاری اجتماعی کلانتریهای شهرته ران در س ال 140۰ با روش هدفمند، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری خانواده سیکسبی(۲۰۰۵)، اقتدارشخصی در سیستم خانواده ویلیامسون، مالون و بری(۱۹۸۴) و باورهای ارتباطی ایدلسون و اپستین(۱۹۸۱) استفاده شد. مدل فرضی با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای spss18 وAmos23 تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین مولفه های اقتدارشخصی)۰٫۲۷۶β=،۰٫۰۰۱p=) و باورهای ارتباطی ناکارآمد)۰٫۲۵۵β=-،۰٫۰۰۰p=) با تاب آوری خانواده رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. شاخص های نکویی از الگوی پژوهش با داده های گردآوری شده حمایت کردند. مدل ساختاری نیز از برازش مطلوب برخوردار و شاخص های برازش معناداری را نشان دادند. نتیجه گرفته می شود، تقویت اقتدارشخصی و شناخت باورهای ارتباطی ناکارآمد، بدلیل افزایش سطح آگاهی و توانمندسازی زنان قربانی همسرآزاری، تاب آوری خانواده را بالابرده و با پیشگیری از این آسیب اجتماعی و سازگاری سیستم خانواده در بحرانها، نهایتاَ در افزایش رفاه اجتماعی موثر خواهد بود.
انسان آزمایشگاهی و مخدوش سازی خانواده ژنتیکی با تأکید بر نگاه چالشی فوکویاما به فن آوری زیستی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناباروری، یکی از مشکلاتی است که در جامعه انسانی از گذشته تا به امروز وجود داشته؛ اما همراه با پیشرفت جامعه و صنعتی شدن مخاطر های آن نیز افزون گردیده است. این معضل به وسیله فن آوری زیستی جدید، راه حل هایی به ارمغان آورده است، اما به موازات آن چالش هایی ایجاد کرده که نادیده گرفتن و گذر از آن قادر است فجایع اجتماعی و اخلاقی خوف ناکی ببار آورد. مسائلی که ژرفای آن از قلم اندیشمندی چون «فوکویاما» نهیبی بر آینده سرشت انسانی است. فوکویاما چنین چالش هایی را ورای جوامع به شکل ریشه ای، معطوف به هویت انسانی ارزیابی می کند، اما واقعیت آن است که چنین فن آوری هایی، بیش از آن که معضلات انفجارگونه آن در عرصه جهانی نمایان شود؛ در هر جامعه، حفره های فرهنگی و اجتماعی متعددی ایجاد خواهد کرد. در پژوهش حاضر، ضمن تکیه بر دیدگاه فوکویاما و بحث و بررسی نظریه او، با نگاهی بومی، مسأله بازبینی و حلاجی شده است. مباحث گویای آن است که با توجه به بسترهای فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی و هم چنین فقدان نظارت در عرصه تبادلی و نیز عدم شفافیت در زمینه حقوقی، به کارگیری این فن آوری در ایران با چالش های نوظهوری مواجه گردیده است که ضرورت توجه ویژه محققین و صاحب نظران علوم اجتماعی و رفتاری را دو چندان می سازد.
گفتمان فرهنگی-سیاسی جمهوری اسلامی ایران در قبال هنر و هنرمند با رویکرد نظریه لاکلائو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به ارائه تحلیل گفتمانی بر مبنای نظریه لاکلائو و موفه، از چگونگی سیاست گذاری نظام جمهوری اسلامی از بدو انقلاب تا به اکنون، در قبال هنرمندان، پرداخته است. در هر جامعه ای هنرمند، به عنوان قشر پیشرو و دارای ویژگی اندیشه ورزانه، تلقی شده که نقش عمده ای در تاثیرگذاری بر جامعه، ایفا می کند. این تحقیق تلاش کرده است تا استدلال کند که سوژگی مد نظر گفتمان جمهوری اسلامی ایران، برای بسط در میان قشر هنرمند، بر مبنای گونه های مختلف مفصل بندی گفتمان، با توجه به شرایط زمینه ای دولت های متفاوت (اعم از اصولگرا و اصلاح طلب)، حاوی شاخصه های مختلف و متعددی بوده است که بعضا دربرگیرنده تضادهای درونی در موقعیت ایده آل سوژگی گفتمان فرهنگی-سیاسی ج.ا، ایران است. حاصل کار بر این نکته تاکید کرده که؛ حوزه فرهنگ ریشه در تفکرات بنیادینی دارد که در دال مرکزی پایه ریزی شده است. اگر این پایه ریزی به شکل آزادانه، تمام حوزه های فکری و فرهنگی خود را پوشش داد، می توان به آن امیدوار بود. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف در زمره «پژوهش های توسعه ای» بوده و به لحاظ روش، از نوع «تحلیل محتوا» بهره برده و از نظر رویکرد، بر آراء «لاکلائو و موفه» استوار است.
عوامل خطرآفرین و پیشگیری کننده از بزهکاری کودکان و نوجوانان از دیدگاه قضات، مددکاران اجتماعی و مدیران مدارس استان مازندران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۲۶۵-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بزهکاری اطفال و نوجوانان یک رفتار غیرمعمول و از اشکال انحرافات اجتماعی بوده و گسترش آن حیات اجتماعی را به خطر می اندازد. از اینرو شناخت عوامل مؤثر در به خطر انداختن آنان در عرصه بزهکاری و سپس ارائه راهکارهای پیشگیرانه لازم و مناسب به ویژه از نگاه کارشناسان لازم و ضروری می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل مقامات قضایی، مدیران مدارس و مددکاران اجتماعی استان مازندران در سال 1399 می باشند. مطابق با فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته و این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش جهت گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که متناسب با هدف و سنجش نگرش جمعیت نمونه ایجاد شده است. از 22 شهرستان استان مازندران، به صورت تصادفی منظم 8 شهر انتخاب شده و از هر شهر 50 نفر به صورت تصادفی جهت پاسخگویی به پرسشنامه انتخاب شدند. جهت تعیین شناخت نظرات نمونه مورد بررسی و تعمیم نتایج به جامعه آماری از آماره های خی دو و فریدمن استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که از نگاه نمونه مورد بررسی، وضعیت اقتصادی خانواده، نظارت و کنترل خانواده و الگوهای اخلاقی و تربیتی خانواده بر بزهکاری اطفال و نوجوانان مؤثر می باشد. همچنین از نگاه آنان، کودکان و نوجوانان کاربر فضای مجازی بیشترین گرایش به ارتکاب جرائم مربوط به عفت عمومی و هتک حیثیت داشته و نیز یکی از بالاترین آمار بزهکاری کودکان و نوجوانان مربوط به جرم خشونت خیابانی می باشد. نوع تربیت و اخلاق خانواده مهمترین متغیر تأثیرگذار بر متغیر وابسته در نظر گرفته شد. بحث: یافته های پژوهش حاضر بنیادها و فرضیه های بسیاری از نظریه های اجتماعی، روان شناختی، اقتصاد و جرم شناسی را در خصوص عوامل موثر بر جرم تأیید کرده است. همچنین رویکرد نوین «پیشگیری اجتماعی» جهت جلوگیری از گذار از اندیشه به عمل مجرمانه از طریق وضع برنامه های اجتماعی کارآمد در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مورد توجه است.
روحانیان کُرد اهل سنت و دغدغه شناسایی: مطالعه کیفی کنش ورزی سیاسی روحانیان اهل سنت در کُردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
81 - 106
حوزههای تخصصی:
با وجود پیوند دین و سیاست در دوره جمهوری اسلامی و مشارکت فعالانه ی روحانیان اهل تشیع در سیاست، کنش ورزی سیاسی روحانیان اهل سنت در کُردستان وجوه متفاوتی پیدا کرده است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا با واکاوی تجربه و درک نمونه ای از روحانیان اهل سنت سنندج به شناسایی شکل های کنش ورزی سیاسی روحانیان، بسترهای موجود موثر و پیامدهای آن بر زندگی فردی و اجتماعی بپردازد. این پژوهش، با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است و طی آن با 27 نفر از روحانیان سنندج مصاحبه بعمل آمده است. نتایج پژوهش مبیّن آن است که بسترهایی چون «محرومیت از شهروندی و حقوق اجتماعی»، «اختلال روابط نهادی»، «زوال مدارای مذهبی و هویتی»، «بی اعتمادی سیاسی» و «محدودیت منابع در دسترس» عرصه را برای کنش ورزی سیاسی روحانیان و ائمه جماعت در سنندج محدود ساخته است.از این رو، تجربه و درک روحانیان با احساس بی قدرتی سیاسی همراه بوده است و به رغم دغدغه های سیاسی و تأکید بر تشکل یابی سیاسی به مثابه ضرورت فعالیت سیاسی، آن ها از مجاری نهادی برای پیگیری مطالبات ناامید بوده و به لحاظ سیاسی منزوی و با ناامیدی از صندوق رأی، به کنش های فرهنگی روی آورده اند. کنش ورزی سیاسی برای روحانیان پیامدهایی چون «محرومیت اجتماعی»، «وابستگی به مردم» و «زوال اعتماد عمومی» به همراه داشته است که ناظر بر مقوله ی هسته ی «اختلال و نابرابری در شناسایی» است.
Comparison the Effectiveness of Bybee's Teaching Method as Face-To-Face and Non-Face-To-Face on the Academic Achievement of Male Students of the First Secondary School in the Conditions of the Covid-19 Pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The covid-19 pandemic caused many and extensive changes and transformations in educational teaching. Considering the importance of students' academic achievement, the aim of this study was to comparison the effectiveness of Bybee's teaching method as face-to-face and non-face-to-face on the academic achievement of mail students of the first secondary school in the conditions of the Covid-19 pandemic. Methodology: This study was a semi-experimental with a pretest and posttest design with a control group. The research population was male students of the first secondary school in Zahedan city in the academic years 2019-2020. The sample size was 45 people (15 people for each group) who were selected by cluster sampling method and each of the clusters randomly by lottery replaced in three groups (two experimental groups and one control group). Each of the experimental groups was trained with Bybee's teaching method as face-to-face and non-face-to-face and during this time the control group was trained with the traditional method. The data were collected with Pham and Taylor's academic achievement questionnaire (1999), which whose validity was confirmed by the opinion of experts and its reliability was calculated by Cronbach's alpha method 0.92 and analyzed by methods of univariate analysis of covariance and Bonferroni post hoc test in SPSS software. Findings: The findings indicated that there was a significant difference between the experimental and control groups in terms of academic achievement. In the other words, Bybee's teaching method as a both face-to-face and non-face-to-face in compared to the control group caused a significant increase in the academic achievement of mail students of the first secondary school (P<0.001), but between the experimental groups means Bybee's teaching method as face-to-face and non-face-to-face there was no significant difference in increasing academic achievement (P>0.05). Conclusion: According to the results of this study mean effectiveness of both Bybee's teaching method as face-to-face and non-face-to-face on students' academic achievement and the lack of significant differences between them, to improve academic achievement can be used both Bybee's teaching method as face-to-face and non-face-to-face along with other effective teaching methods.
تحلیل نشانه شناختی بدنمندی در میان کاربران زن اینستاگرام (مطالعه موردی دو طراح لباس: آناشید حسینی و الهه جهادگر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 53
حوزههای تخصصی:
صحبت از نقش بدن در شکل گیری خود اجتماعی زمانی میسر می شود که امکان حضور و نمود بدن در یک بستر ارتباطی برای فرد مهیا گردد و این همان نقطه تلاقی عکس، بدن و شبکه های اجتماعی است؛ چرا که شبکه های مجازی همچون اینستاگرام ضمن فراهم کردن مجالی برای به اشتراک گذاری گسترده عکس، فرصت برقراری تعامل، بحث و گفتگو پیرامون محتوای بصری تولید شده را نیز فراهم می کند. این پژوهش با استفاده از روش کیفی نشانه شناسی انجام شده است و برای بررسی صفحات اینستاگرام نمونه های مورد بررسی از رویکرد نشانه شناسی کرس و تئوون لیون استفاده شده است. نمونه ها به صورت هدفمند از زنان طراح لباس که در ایران فعالیت می کنند انتخاب شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با فراگیری شبکه های اجتماعی تصویر محور فرهنگ بدنمندی در ایران دستخوش تغییراتی شده است و نمایشی شدن زندگی روزمره در حال دگرگون کردن جنبه های مهمی از فرهنگ و جابه جایی در مرزهای حریم خصوصی است. سوژه های مورد بررسی از روش های مختلفی اعم از تکیه بر زیبایی چهره و اندام، نشان دادن کالاهای مصرفی گران قیمت، استفاده از تکنیک های عکاسی و سورئال سازی فضا و تکیه بر ویژگی های منحصر به فردی نظیر، زیبایی، متانت و... سعی در جلب توجه کاربران دارند.
تحلیل جامعه شناختی رابطه شاخص های اقتصادی و قتل در ایران در دورهای 1374-1397(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قتل، هولناک ترین جرم خشن، یک مسئله مهم اجتماعی است که می تواند تحت تأثیر شاخص های کلان اقتصادی باشد؛ اما در ایران به این موضوع کمتر توجه شده است. در این پژوهش کوشش شده است رابطه شاخص های اقتصادی مانند سرانه تولید ناخالص داخلی، مشارکت زنان در نیروی کار، بیکاری، تورم و ضریب نفوذ اینترنت با قتل بررسی شود. این پژوهش از نوع طولی است که به روش سری های زمانی انجام شده و طی آن رابطه شاخص های اقتصادی و قتل در دور ه 1397-1374 تحلیل شده است. برای بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت متغیرهای تحقیق، از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی در نرم افزار مایکروفیت استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق، با بهبود شاخص های اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی و ضریب نفوذ اینترنت، از میزان قتل کاسته شده است؛ اما با بهبود مشارکت زنان در نیروی کار میزان قتل افزایش پیدا کرده است. با استناد به یافته های تحقیق، نتیجه گیری می شود که قتل ها در ایران تحت تأثیر شاخص های اقتصادی ِکلان است؛ البته باید به این نکته نیز توجه داشت که اقتصاد ایران یک اقتصاد دولتیِ وابسته به نفت و متأثر از تحریم های بین المللی است که بخشی از نوسان های شاخص های اقتصادی، تحت تأثیر تشدید یا تضعیف شدن آنهاست که در تحلیل های نهایی باید به آن توجه شود.
پیش بینی رضایت جنسی بر اساس سبک های دلبستگی،سبک های هویت و مثلث عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
287 - 307
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی از مهم ترین مسائل در روابط زوجین است که می تواند در بقای رابطه تأثیرگذار باشد. هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رضایت جنسی توسط سبک های دلبستگی، سبک های هویت و مثلث عشق استرنبرگ می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد نظر این پژوهش تمامی افراد متأهل شهر تهران در سال 1400، که از زمان ازدواج آنها پنج سال گذشته باشد، هستند که از این بین تعداد 416 نفر نمونه این پژوهش را تشکیل داده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های رضایت جنسی (کرمانی، 1386)، سبک های دلبستگی بزرگسالان (هازن و شاور، 1987)، سبک های هویت (بروزنسکی، 1992) و مثلث عشق (استرنبرگ، 1989) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS-23 و همچنین از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان دادند مثلث عشقی، سبک های دلبستگی و سبک های هویت در افراد متأهل رابطه معناداری با رضایت جنسی دارند که هر کدام به ترتیب 28، 25و 19 درصد واریانس رضایت جنسی را تبیین می کنند. درنتیجه سبک های دلبستگی و هویت و مثلث عشق افراد می تواند در میزان رضایت جنسی افراد دخیل باشند.
مواجهه تکنولوژی با کودکی: تحلیل نشانه شناختی نقش آفرینی کودکان در تبلیغات تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
325 - 362
حوزههای تخصصی:
تلویزیون به عنوان یکی از مهم ترین درگاه های رسانه ای، روزانه پیام های زیادی به صورت آشکار و پنهان به مخاطب منتقل می کند. در این میان، کودکان یکی از مهم ترین مخاطبین برنامه های تلویزیونی، به خصوص ژانر تبلیغاتی هستند؛ آنان به دلیل فراغت کافی زمان بیشتری را در مقابل تلویزیون می گذارنند و روزانه اطلاعات زیادی از طریق تلویزیون و برنامه های تبلیغی آن به ذهن کودکان که هنوز ظرفیت تحلیلی و انتقادی منسجمی ندارند، وارد می شود و رفتارهای اقتصادی و مصرفی آنان و والدینشان را متأثر می سازد؛ از این رو، مطالعه حاضر درصدد بررسی نشانه شناختی حضور کودکان در تبلیغات تلویزیونی است. این پژوهش با رویکرد کیفی نشانه شناختی به بررسی یازده تبلیغ تلویزیونی که نقش اصلی آن را کودک به عهده داشته، پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که کودکان در متن این تبلیغات، در موقعیتی منفعلانه و بی قدرت در برابر نیروی قدرتمند تکنولوژی، قرار می گیرند. ماحصل این تقابل میان دو سویه بی قدرت و قدرتمند، انضباط بدن های کودکان، تسلیم و یک دست شدگی آنان به واسطه کنترل و نظم القا شده ازسوی رسانه ها با تأکید به ظرفیت ماورایی محصولات تکنولوژیک است. در این تبلیغات آن چه مشهود است، صورت های تمرین و تربیت کودک برای ورود زود هنگام به دوران بزرگ سالی است؛ به گونه ای که او بیاموزد از ویژگی های کودکی فاصله گرفته و به واسطه قدرت ماورایی تکنولوژی به سوی دنیای بزرگ سالی گام بردارد و به این ترتیب از ناتوانی ها یا شیطنت های زندگی کودکانه که می تواند برای والدین مسأله آفرینی کند، فاصله بگیرد.
گفتمان خاموش مدیریت بدن زنان؛ مورد مطالعه: زنان 17 تا 50 ساله شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
149 - 178
حوزههای تخصصی:
گرایش زنان به مدیریت افراطی بدن موضوع این مطالعه است. برای دستیابی به درکی عمیق و تفهم معنای ذهنی زنانی که اقدام به مدیریت افراطی بدن می نمایند رویکرد کیفی، پارادایم تفسیری و روش نظریه زمینه ای انتخاب شد. حجم نمونه شامل 30 نفر از زنان 17 تا 50 سال کرمان است که با نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شده اند. داده ها با مصاحبه عمیق جمع آوری و با نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و تحلیل شدند. مقوله مرکزی عبارت است از «مدیریتِ بدنِ زنان به مثابه خشونتی خاموش در کنترل مردان». به عبارت دیگر ابعاد گوناگونِ مدیریت بدن زنان، حاصل انتظارات و تلاش های مردان است که تحت تأثیر ساختار ظاهرگرایانه و جنسیت محورِ جامعه؛ زنان را وادار می کنند به شکل افراطی به بدن خود توجه کنند تا رضایت مردان جلب شود. بدین ترتیب زنان در محیط های خشن رقابتی، با الهام گیری از الگوهای زیبایی و متنوع و متغیر کردن معیار های زیبایی و... دچار بحران اضطراب، اعتمادبه نفس و منزلت اجتماعی می شوند.
مطالعه جامعه شناختی مصرف نمایشی پوشاک؛ مورد مطالعه: ساکنان 15-55 ساله شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
179 - 204
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف پوشاک، دچار تغییرات وسیعی شده و در ورای تأمین نیاز های ضروری، به عرصه ای برای بازتعریف هویت افراد، بدل شده است ؛ این پژوهش، به دنبال بررسی این نکته است که افراد مورد مطالعه در شهر بیرجند، چه دلایلی را درباره مصرف نمایشی پوشاک، ابراز کرده و این پدیده از سوی آنان، چگونه درک و تفسیر می شود. این تحقیق، با رویکردی کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام گرفته است. بنابراین با روش نمونه گیری نظری و هدفمند، درمجموع با 31 نفر از ساکنان این شهر که در گروه سنی 15-55سال قرار داشته اند و ضمن داشتن تجربه مصرف نمایشی پوشاک، از توانایی لازم برای بیان تجارب فردی برخوردار بوده اند، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. بر اساس یافته ها، همنوایی، تمایزطلبی و جلوه گری، «شرایط علّیِ» مصرف نمایشی بوده است. همچنین دسترسی به منابع و عادات مصرفی از شرایط زمینه ایِ این نوع مصرف بوده و افراد برای تصمیم گیری در مصارف نمایشی از راهبردهای رقابت، مبادله و مدیریت احساسات استفاده کرده اند.
برساخت موسیقی قومی ایران در مجلات فرهنگی-هنری (1400 -1360)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسیقی قومی، پس از تحولات فرهنگی برآمده از انقلاب، مورد توجه هنرمندان و پژوهشگران قرار گرفت. مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که در مجلات فرهنگی- هنری پس از انقلاب(1400 -1360)، چه برساختی از موسیقی قومی صورت گرفته است؟ هدف مقاله، تبیین چگونگی برساخت موسیقی قومی و چارچوب بندی مطالعات قوم موسیقی شناسی، توسط نویسندگان و پژوهشگران هنری در مجلات این عرصه است. به دلیل این که مجلات تخصصی فرهنگی- هنری، نمایای رویکرد فکری به این موضوع هستند، این مقاله با تحلیل مضامین برساخته در این مجلات، نشان داده است که دیدگاه پژوهشگران به موسیقی اقوام ایرانی، ذیل چه جریانهای اندیشه ای جای می گیرد. تحقیق در این مقاله، متکی بر روش تحلیل مضمون است. نمونه تحقیق را 10 مجله فرهنگی- هنری و یا تخصصی موسیقی شامل «فصلنامه هنر، گلستانه، سوره، ادبستان فرهنگ و هنر، عصر آدینه، مقام، آدینه، دنیای سخن، کلک، ماهور» تشکیل می دهند که به هنر موسیقی توجه نشان داده یا بر آن متمرکز بو ده اند. یافته ها نشان داد که موسیقی قومی در این مجلات ذیل 3. چارچوب، صورت بندی و برساخته شده است: 1. چارچوب معاصریت موسیقی غربی و غیبت یا طرد موسیقی قومی؛ 2. چارچوب اصالت موسیقی قومی با رویکردهای دینی و عرفانی؛ و 3. چارچوب اصالت موسیقی قومی و بازشناخت آن با مطالعات قوم موسیقی شناختی.