فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
آموزش عالی ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
۱۳۸-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های اثرگذار سیاست گذاری مبتنی بر بازار کار در آموزش عالی ایران بود. روش پژوهش کیفی از نوع داده بنیاد و ابزار گرداوری داده ها مصاحبه باز بود. روش نمونه گیری پژوهش هدفمند و شامل 40 نفر از پژوهشگران و صاحب نظران در سطوح وزارت علوم تحقیقات و فناوری و دانشگاه های سه استان کردستان، همدان و سیستان و بلوچستان انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل تم در قالب کدهای باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. فرض اصلی پژوهش، سیاست گذاری مبتنی بر بازار کار در آموزش عالی در دو بعد عمودی و افقی بود. سیاست گذاری عمودی مبتنی بر بازار کار ازجمله؛ فرهنگ سازی کار، اصلاح ساختارهای بازار و دانشگاه، نیازسنجی بر اساس بازار کار، اصلاح قوانین (آموزش، پژوهشی، جذب اساتید) مبتنی بر بازار کار، حمایت دولت از تولید دانش و کالای داخلی، تبلیغات ایده های دانشگاهی در راستای بازار کار، سیاست گذاری کلان مبتنی بر بازار کار، سیاست گذاری خرد مبتنی بر بازار کار می باشد و سیاست گذاری افقی مبتنی بر بازار شامل؛ تغییر برنامه درسی مبتنی بر اقتصاد در دانشگاه ها، ارتباط صنعت و دانشگاه، تربیت دانشجوی کارآفرین در بازار کار، سیاست کارورزی و مهارت آموزی، کاربرد فناوری اطلاعات در بازار کار و دانشگاه، توجه به مسائل آموزشی مبتنی بر اقتصاد، تبدیل نیروی انسانی به سرمایه انسانی، تغییر نظام ارزیابی در دانشگاه بود. درنهایت با استفاده از یافته های پژوهش، مدلی تحت عنوان مدل سیاست گذاری مبتنی بر بازار کار ارائه گردید.
جایگاه اشرافیت نظامی در ساختار سیاسی عهد ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت نوظهوری که در پرتو شخصیت چنگیز و با شرکت فعال سران قبیله ای در اوایل قرن 7 ه .ق/13م به وجود آمد ماهیت کاملاً نظامی داشت. نیروهای نظامی رکن اصلی قدرت مغولی بودند و اصلاحات چنگیز در زمینه های سیاسی و حقوقی به طور مشخص بار نظامی داشت. جنگ در میان مغول ها پدیده ای معمولی بود و تأمین اقتصاد از طریق غارت یکی از مهم ترین شیوه های تأمین معاش قلمداد می شد. این مسأله به نوبه خود بر نفوذ سران نظامی می افزود و ساختار قدرت مغول در مناطق متصرفی را رنگ و روی نظامی می بخشید. حکومت ایلخانان نیز ماهیتی نظامی داشت و به خصوص در دهه های آغازین حکومت داری آن ها، اشرافیت نظامی از نفوذ بیشتری برخوردار بودند. این اشرافیت نظامی که در سیاست و اقتصاد گرایش گریز از مرکز داشت تا آخر عهد ایلخانان نفوذ نسبی خود را حفظ کرد و یکی از ارکان قدرت به شمار می رفت. جایگاه اشرافیت نظامی و زمینه های نفوذ آن در ساختار حکومت ایلخانان در گذار از اقتصاد عرفی به اقتصاد امری، با اعتنا به جایگاه اهل شمشیر در تاریخ ایران پیشاایلخانی، مسأله ای است که مقاله حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف نشان دادن تأثیر آن بر ماهیت حکومت ایلخانان و میزان اقتدار شخص ایلخان سعی در بررسی آن دارد.
بررسی تطبیقی نقش ناکارآمدی دستگاه سرکوب در انقلاب های عربی: مطالعه موردی تونس، مصر، لیبی و یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی نقش دستگاه سرکوب در انقلاب های عربی سال 2011 به انجام رسیده است. در این سال چهار رژیم عربی (تونس، مصر، لیبی و یمن) یکی پس از دیگری از هم فروپاشید، اما برخی دیگر نظیر بحرین، مراکش، الجزایر و اردن با وجود این که با اعتراضات گسترده مردمی مواجه شدند، ولی رخداد انقلاب را تجربه نکردند. شروط علّی مشترک چندی در فروپاشی این رژیم های سیاسی یا آن چه به عنوان انقلاب های عربی شناخته می شود، مؤثر بوده است. این تحقیق با توجه به تجارب انقلاب های پیشین و انتظار برآمده از دستگاههای نظری انقلاب، بدنبال بررسی یکی از تعیین کنند ترین علل وقوع انقلاب هاست و در صدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا عامل «ناکارآمدی دستگاه سرکوب» و به طور مشخص ارتش، در وقوع انقلاب های عربی مؤثر بوده است؟ نتایج این تحقیق از طریق مقایسه چهار مورد انقلابی (تونس، مصر، لیبی و یمن) و دو مورد غیرانقلابی (الجزایر و مراکش) با استفاده از روش تطبیقی و با کمک تکنیک اختلاف میل نشان می دهد که عامل ناکارآمدی دستگاه سرکوب در هر چهار مورد انقلابی مشترک بوده است و کشورهای عربی که با وجود مشابهت ها با کشورهای فوق، واقعه انقلاب را در سال 2011 تجربه نکردند، فاقد شرط یادشده بوده اند و بنابراین حضور و غیاب این عامل در وقوع/ عدم وقوع این انقلاب ها تعیین کننده بوده است.
اثربخشی معنا درمانی گروهی بر معنای زندگی و عملکرد خانواده در مادران دارای فرزند مبتلا به اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
135-149
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر معنای زندگی و عملکرد خانواده در مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات طیف اُتیسم صورت گرفته است. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات طیف اُتیسم مراجعه کننده به کلینیک روزانه توان بخشی کودکان با اختلالات ویژه بِه آرا می باشد. از بین مادران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 20 نفر به عنوان نمونه مورد پژوهش انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جای داده شدند. طرح پژوهش، طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. پرسشنامه معنای زندگی و عملکرد خانواده به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. جلسات گروه آموزش با رویکرد معنادرمانی در طول 8 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل وجود دارد و معنادرمانی گروهی موجب افزایش معنای زندگی و بهبود عملکرد خانواده مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات طیف اُتیسم گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (P<0/01). سودمندی معنادرمانی گروهی بر افزایش معنای زندگی و بهبود عملکرد خانواده در مرحله پیگیری همچنان تداوم داشته است؛ بنابراین می توان از معنادرمانی برای ارتقاء عملکرد خانواده و معنای زندگی این مادران بهره برد.
تأثیر کیفیت های محیط بر امنیت ادراک شده ساکنان، با تأکید بر مؤلفه های نسل اول و دوم CPTED نمونه موردی: محلات بافت فرسوده شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن حس امنیت در فضای شهری از عوامل متعددی سرچشمه می گیرد که مهم ترین آنها، عوامل محیطی است. هدف از این پژوهش، بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر امنیت ادراک شده در محلات بافت فرسوده شهر سنندج، مطابق با اصول نسل اول و دوم نظریه CPTED و ارائه راهکارهای بهینه محیط مصنوع برای کاهش جرائم شهری است. برای بررسی تفاوت امنیت محلات از آزمون واریانس یک طرفه، برای سنجش سطح اثرگذاری متغیرهای مستقل از تحلیل رگرسیون و برای مقایسه تعقیبی میانگین کیفیت های تأثیرگذار بر امنیت از آزمون Tukey در نرم افزار SPSS استفاده شده است. در پایان، در نرم افزار GIS اقدام به پهنه بندی امنیت محلات شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند اگرچه محلات هدف، همه در بافتی همگن قرار دارند، تفاوت در کیفیت های محیطی موجب بروز سطوح متفاوتی از امنیت ادراک شده شده است. به گونه ای که محله قطارچیان با آماره واریانس 82/2 و سطح معنی داری 000/0 بیشترین و محله قلاچوارلان با آماره واریانس 27/2 و سطح معنی داری 000/0 کمترین امنیت ادراک شده را دارند. نتایج همچنین نشان داده اند حمایت از فعالیت ها و نظارت طبیعی با ضرایب بتای 265/0 و 167/0 و سطح معنی داری 000/0 از فاکتورهای نسل اول و آستانه ظرفیت و فرهنگ جمعی با ضرایب بتای 280/0 و 246/0و سطح معنی داری 000/0 از فاکتورهای نسل دوم، بیشترین میزان اثرگذاری را داشته اند که لازم است برای برقراری امنیت لازم در این محلات به آنها توجه بیشتری شود.
تبیین عناصر مقوم امنیت اجتماعی در منظومه فکری مقام معظم رهبری امام خامنه ای(مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1-28
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : امنیت در گفتمان اسلامی در چارچوب قدسی (و نه مادی انگاری) فهم، تحلیل و مدیریت می شود و مخالف مرجعیت بلامنازعه عقل است این گفتمان تهدیدهای دنیوی و اخروی را با هم می بیند. منظومه شامل مجموعه ای از عوامل گوناگون است که به طور دینامیکی بر روی یکدیگر اثر می گذارند و برای به انجام رساندن کار و یا دست یافتن به هدف خاصی سازمان یافته اند. عناصر امنیت اجتماعی در منظومه فکری مقام معظم رهبری(مدظله العالی) را به اجمال می توان متشکل از مبانی، عناصر مقوم[1]، عناصر مرتبط، قوانین و قواعد حاکم بر منظومه، اهداف، نتایج و ... دانست در این پژوهش به عناصر سازنده (مقوم) امنیت اجتماعی در منظومه فکری معظم له می پردازیم. روش شناسی: براساس مسئله تبیین شده و اهداف و سؤالات مطرح شده این پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای است که محقق با تحلیل مضمون فرمایشات معظم له استفاده از روش (تحلیل محتوای کیفی ) آن را به انجام رسانده است.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آنست که محوریت و هسته مرکزی این منظومه (توحید) است در این تحقیق مبانی، عناصرمقوم، عوامل موثر بر ایجاد، عناصر مرتبط، قوانین و قواعد، اهداف و نتایج امنیت اجتماعی در منظومه فکری معظم له شناسایی گردیدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشانگر آن است که عناصر مقوم و سازنده امنیت اجتماعی در منظومه فکری مقام معظم رهبری ((هویت، احساس امنیت، اعتماد، سلامت محیط (زندگی، کسب و کار، فضای ذهنی و ...) می باشد.
رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و تغییر درسبک زندگی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
259-292
حوزههای تخصصی:
استفاده مفرط از شبکه های اجتماعی تلفن همراه همچون تلگرام، اینستاگرام و ... در حالی رشد فزاینده ای گرفته که اثرات اجتماعی استفاده طولانی مدت از آنها نادیده گرفته شده است. استفاده از شبکه های اجتماعی تلفن همراه در ایران به سرعت تبدیل به نوعی اعتیاد میان بسیاری از نوجوانان و جوانان شده و برخی از آسیب های اجتماعی را تشدید کرده است. زندگی روزمره نسل جوان به شبکه های اجتماعی تلفن همراه گره خورده است. از همین روی، مقاله حاضر به بررسی رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی تلفن همراه و تغییر سبک زندگی جوانان 15 تا 29 می پردازد. به این منظور با استفاده از روش پیمایش، پرسشنامه محقق ساخته ای بین 384 نفر از جوانان 15 تا 29 سال شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای توزیع شد . نتایج آن حاکی از آن است که: بین مولفه های سبک زندگی همچون تغییر سلیقه در نوع پوشش، تغییر در شیوه تغذیه، تغییر در خودآرایی، تغییر در انتخاب دکوراسیون و اثاثیه منزل، تغییر در سبک خرید، تغییر در شیوه های گذران اوقات فراغت و تفریح و تغییر در تعاملات و ارتباطات رو در روی کاربران با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی تلفن همراه رابطه وجود دارد به طوری که با افزایش ساعات استفاده از این شبکه ها تغییر در هر یک از مولفه های سبک زندگی نیز بیشتر می شود .
تحلیل انتقادی گفتمان ایرانشهری (با تاکید بر نگاه رانسیری به اندیشه جوادطباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
58 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل گفتمان ایرانشهری به مثابه گفتمان هویتیِ نوین ایرانیان در کلیت اقتصادی- سیاسی معاصر است. از آن جا که صورت بندی نوین این گفتمان در آثار جوادطباطبابی ظهور یافته، مفصل بندی این گفتمان و چراییِ هژمونیک شدن آن بر مبنای متون نویسنده نام برده مورد پرسش قرار می گیرد. در ادامه مفهوم خلاِ ایجاد شده به وسیله نئولیبرالیسم را واسطه قرار داده و به صورت بندی این خلا در گفتمان ایرانشهری بر مبنای روش شناسی لاکلائو پرداخته ایم. ایده نظری پژوهش حاضر این است که گفتمان ایرانشهری درصدد تفسیر شکاف برآمده از نئولیبرالیسم به واسطه فلسفه سیاسی خاص خود است. بدین ترتیب با بهره گیری از مفاهیم رانسیری مولفه هایی مانند: دیگری تهی از دیگریت، حذف مردم و برساخت ملت، جمعِ تهی افراد و تحمیل اجماع بر اختلاف را در تحلیل فلسفه سیاسی آن بر شمرده ایم. براساس مولفه های فوق چنین استنباط می شود که گفتمان ایرانشهری و فلسفه سیاسی آن درصددند با عطف توجه توده ها به جایی غیر از بحران های نئولیبرالیسم، سیاست هویت ایرانی را بنیان نهاده و وضعیت موجود را توجیه کند.
The Effect of Learning Memory Strengthening Skills on Improving Dictation in Female Students with Learning Disabilities in Arak Education Area(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to investigate the effect of training memory enhancement skills on improving the dictation of female students with learning disabilities (writing). Methodology: The present study was a semi experimental design with pre-test / post-test design with control group. The population of the study consisted of all female primary schoolchildren with dictation disorders who were studying in Arak district schools in the academic year of 1995-94. Among the referral students had problems with dictation by a teacher of 30 students who had diagnostic criteria for dysfunction disorder. They were randomly assigned to two experimental groups (15 people) and control (15 people). Information was collected by version 5 of Stanford / Binet's Intelligence Lab and a researcher-made spelling. The experimental group was trained in memory enhancement skills in 10 sessions while the control group did not receive any training at this time. Data analysis was performed using multivariate analysis of covariance using SPSS-22 software. Findings: The results indicated that there was a significant difference between the post test scores of the two experimental and control groups at the level of 0.05 and the students' writing scores improved after the training sessions. Discussion: The training method used in this study can be suggested as a desirable method for improving the dictation of dyslexic students.
Gender Segregation and its Social Consequences (Case Study: Farhangian University of Kermanshah)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The notion of “gender segregation” in the universities has often been challenged with different concurring and opposing theories. The issue has been further highlighted in Farhangian University. Although all the qualifiers in this university, prior to and during admission process, have been cognizant of such gender segregation, some elicit resistive responses pursuant to admission and passing some semesters, and then they present their commentary on the relevant implications. The present research seeks to investigate the consequences to gender segregation form the students’ perspective. Methodology: By applying a semi-standard interview and a purposive-qualitative procedure, an in-depth interview was performed on 33 students studying at least 5 semesters in the university, and the interview was terminated based on theoretical saturation. For data analysis, grounded theory was applied. Finding: The research findings were divided into 18 principal categories, and the category “dubiety (Tashkik, in Islamic Terminology) over gender segregation” was semantically reconstructed. The consequences of the dubiety were categorized in the two groups including consensus and inconsistent (i.e. contradictory) consequences. Conclusion: In the end, the research findings were presented in the form of a researcher-made model.
Providing a Desirable Model for Implementing Social Network Policies in Iran (With a social and ethical responsibility approach based on the explanation of its related factors)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Cyber social networks and cyberspace are like a double-edged sword that brings favorable and unfavorable consequences. The advantages cannot prevent us from neglecting its dangerous disadvantages that disregard the ethical principles and community values. The present research has been carried out to explain the factors related to the implementation of cyber social network policies in Iran with the social responsibility approach. Methodology: The research is descriptive and also developmental-practical in terms of objective. Three researcher-made questionnaires including the questionnaires of related factors, social responsibility and the implementation level of social network policies were used to collect data. The validity of questionnaires was approved according to the opinion of professors and experts. As well, the reliability was confirmed using the Cronbach alpha. The statistical population of this study includes two categories: the first group consists of experts selected by purposive non-random sampling method; the second group consists of experts in the field of cyberspace, cyber social networks, media and general issues selected by quota sampling. Data analysis was performed using SPSS and AMOS. Findings: The research results showed that among the relationships between factors related to the implementation of cyber social network policies in Iran, the technical factor had been identified as the most important external factor and the structural factors as the most important internal factor. The implementation level of cyber social network policies and social responsibility is lower than moderate. Discussion: According to the results of the model fit analysis as well as the experts’ opinion, it can be concluded that the designed model is not sufficiently effective.
جنسیت و شهر: مطالعه ی مصرف گرایی و بازتعریف هویت زنان (مورد مطالعه :زنان دهه های50، 60 و 70 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، در اثر گسترش مدرنیته در عرصه ی جهانی، تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری روی داده که سبب گرایش زنان به بازتعریف هویت اجتماعی شان شده است. در این میان مصرف گرایی مفهومی است که با انتخابی شدن زندگی روزمره معنا می یابد و این امر در بازتعریف هویت زنان تأثیر فراوانی داشته است. در پژوهش حاضر عواملی که زنان را به تأمل در هویت های سنتی، مقاومت در برابر کلیشه های جنسیتی و بازتعریف هویت اجتماعی قادر می سازد مورد مطالعه قرارگرفته است. روش تحقیق مورد استفاده روش کمّی از سنخ پیمایشی؛ جامعه ی آماری زنان دهه های50، 60 و70 شهر اصفهان و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. نتایج این پیمایش نشان می دهد که در جامعه ی مورد مطالعه، تحصیلات هیچ رابطه ای با میزان مصرف گرایی ندارد حال آنکه بین بازتعریف هویت زنان و مصرف گرایی و بین دو متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی و مصرف گرایی رابطه وجود دارد. همچنین بین مصرف گرایی و وضعیت تأهل همبستگی وجود دارد اما این همبستگی پایین بوده و می توان استدلال کرد که تأهل افراد نمی تواند تأثیر چندانی بر میزان مصرف گرایی زنان داشته باشد. از دیگر نتایج به دست آمده می توان به تفاوت میزان مصرف گرایی زنان بر حسب دهه ی تولد اشاره داشت. نتایج تحقیق نشان می دهد که حداقل بین دو گروه زنان دهه های50 و 60 در میزان مصرف گرایی تفاوت معناداری وجود دارد.
تحلیل کیفی واسطه گری در بازار مسکن شهر مشهد: رویکردی جامعه شناختی به پدیده ای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به واکاوی تجربه ی زیسته و شناخت ادراک عاملان بازار مسکن از واسطه گری بنگاه داران در این بازار می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش اکتشافی، از لحاظ فرایند اجرای پژوهش کیفی و از نظر نتایج پژوهش، کاربردی و از جهت معیار زمان، مطالعه ای مقطعی (1396-1395) است. از تحلیل نظام مند مصاحبه ی عمیق با 19 نفر از فعالان حوزه ی بازار مسکن در مشهد به روش نظریه ی زمینه ای با رویکرد اشتراوس و کوربین، ابتدا 167 مقوله ی فرعی، پس از چند مرحله کدگذاری، 19 مقوله ی محوری و درنهایت براساس کدگذاری گزینشی پدیده ی مرکزی «مشاور املاک به مثابه ی واسطه ی اقناع گر» به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده ی مرکزی شناسایی شده تحت تأثیر مجموعه ای از شرایط زمینه ای شامل «تخصص زدایی از حرفه ی بنگاه داری» و «رونق یابی واسطه گری ها در حیات کلان شهری»، شرایط مداخله ای متشکل از «فقدان نظارت کافی توسط متولیان»، «تجربه ی زیسته ی بنگاه دار» و «فقدان شفافیت در اطلاعات بازار مسکن» و شرایط علّی شامل «فقدان سرمایه در نزد بنگاه دار»، «وابستگی اطلاعاتی کنشگران بازار مسکن به بنگاه دار»، «جایگاه تثبیت شده قانونی» و «دلال مسلکی» بوده است. بر پایه ی بخش دیگری از نتایج، عاملان اجتماعی مورد نظر (بنگاه داران)، راهبردهایی همچون «اشباع اطلاعاتی»، «انتقال نقش»، «جانبداری منفعت طلبانه»، «پنهان کاری هدفمند» و «به کارگیری روش های خلاقانه» اخذ می کنند که منجر به پیامدهایی شامل «بازاندیشی معطوف به منفعت» و «تأثیرگذاری اغواگرایانه بر بازار مسکن» می شود.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی ﻣﺆثر بر مشارکت شهروندی (مورد مطالعه: تفکیک زباله از مبدأ در شهر تهران 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکیک زباله و بازیافت آن از مقوله های مهم زیست محیطی و اقتصادی محسوب می شود. هدف این پژوهش شناخت عوامل فرهنگی و اجتماعی ﻣﺆثر و تعیین میزان سهم و نقش این عوامل در تبیین مقوله مشارکت در تفکیک زباله است. جمعیت آماری این پژوهش شهروندان 15 تا 75 ساله شهر تهران است. نمونه آماری شامل 384 نفر می باشد که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است روش تحقیق پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. نتایج آزمون رگرسیون تک متغیره نشان داد که متغیرهای ﻣﺴﺆولیت شهروندی، باورهای نادرست، سودمندی تفکیک زباله، اعتماد به شهرداری و نگرش زیست محیطی و شرایط عمل بر میزان مشارکت در تفکیک زباله ﻣﺆثر هستند. با توجه به مقدار ضریب رگرسیونی استاندارد شده می توان گفت که متغیرهای شرایط عمل (44/۰-) و احساس مسیولیت شهروندی (43/۰) دارای بیش ترین تاثیر بر متغیر مشارکت در تفکیک زباله هستند. همچنین نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد متغیرهای شرایط عمل، احساس مسیوولیت شهروندی و باورهای نادرست در مدل باقی مانده و تاثیرشان در بررسی همزمان متغیرهای پیش بین مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که شرایط عمل نقش مهمی در مشارکت در تفکیک زباله از مبدأ ایفا می کنند همچنین احساس مسیولیت شهروندی نیز عاملی مهم قلمداد می شود.
سنخ شناسی طلاق و پیامدهای اجتماعی آن (مطالعه موردی: زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی انواع طلاق و پیامدهای اجتماعی آن انجام شده است و در آن از نظریه کنش عقلانی وبر و کنش منطقی پارتو و همچنین نظریه اقتصادی گری بکر مبنی بر گونه های طلاق عقلانی (جاه طلبانه، فاعلانه، توافقی، منفعلانه) و طلاق غیرعقلانی (اجباری و شتاب زده) با متغیرهای سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و اخلاقی، فرصت های اجتماعی، دوگانگی نقش، رابطه های اجتماعی و پایگاه اجتماعی استفاده شده است. پژوهش حاضر، با روش پیمایشی و روش شناسی کمی انجام شده است. جامعه آماری، همه زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد استان چهارمحال و بختیاری در سال 1395 بوده است که تعداد 400 نفر با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و با تکنیک طبقه ای منظم با ابزار پرسش نامه محقق ساخته و استاندارد (در حوزه کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی) مطالعه و بررسی شده اند. ابزار سنجش با روایی صوری و سازه ای (تحلیل عاملی) ارزیابی شده است و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 87/0 اعلام شده است. داده ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای آماری Spss و Amos ارائه شده است. نتیجه ها نشان می دهند همه متغیرهای پژوهش در سطح p=/0001 معنی دار بوده اند؛ به طوری که طلاق عقلانی جاه طلبانه برارتباط های اجتماعی، فرصت های اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و کیفیت زندگی، تأثیر مثبت و مستقیم و بر سرمایه اجتماعی، دوگانگی نقش و پایگاه اجتماعی، تأثیر منفی و معکوس دارد. طلاق عقلانی فاعلانه بر ارتباط های اجتماعی، فرصت های اجتماعی و پایگاه اجتماعی، تأثیر منفی و معکوس و بر سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و دوگانگی نقش، تأثیر مثبت و مستقیم دارد. طلاق عقلانی توافقی بر ارتباط های اجتماعی، فرصت های اجتماعی و کیفیت زندگی، تأثیر منفی و معکوس و بر سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و دوگانگی نقش، تأثیر مثبت و مستقیم دارد. طلاق عقلانی منفعلانه بر ارتباط های اجتماعی متمرکز، فرصت های اجتماعی و کیفیت زندگی، تأثیر مثبت و مستقیم و بر سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی و اخلاقی و دوگانگی نقش، تأثیر منفی و معکوس دارد. طلاق غیرعقلانی شتاب زده و اجباری بر فرصت های اجتماعی، تأثیر منفی و معکوس و بر سرمایه اجتماعی، دوگانگی نقش و امنیت اجتماعی و اخلاقی، تأثیر مثبت و مستقیم دارد. در کل نتیجه ها نشان می دهند طلاق های عقلانی، پیامدهای اجتماعی کمتری نسبت به طلاق های غیرعقلانی دارند و با توجه به نقش فاعل کنش در تصمیم به طلاق، پیامدها نیز متفاوت اند.
رابطه اعتماد اجتماعی با قصد و رفتار آمادگی شهروندان تهرانی در برابر زلزله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
۲۴۹-۲۷۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خطر بالای وقوع زلزله، شدت پیامدهای ناگوار آن و ناموفق بودن سیاستهای مربوط به کاهش خسارتها و افزایش آمادگی جوامع آسیب پذیر در برابر این مخاطره، نشان می دهد که باید نقش و تأثیر بستر اجتماعی را در گروههای در معرض خطر، بیشتر موردبررسی قرار داد. در سالهای اخیر، اعتماد اجتماعی را به عنوان یکی از عوامل مهم و مؤثر بر رفتارهای مردم در جامعه تلقی کرده اند. این مطالعه با هدف بررسی رابطه میان اعتماد اجتماعی با قصد و رفتار آمادگی مردم تهران در برابر زلزله انجام شده است. روش: این پژوهش، یک مطالعه مقطعی با مشارکت 369 خانوار تهرانی (96-1395) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده از مناطق منتخب شهر تهران بوده است. از نسخه فارسی دارای اعتبار و روایی مناسب پرسشنامه آمادگی عمومی در برابر زلزله و چک لیست استاندارد رفتارهای آمادگی در برابر زلزله برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندمتغیره نشان داد که اعتماد اجتماعی مهم ترین عامل پیش بینی کننده تغییرات قصد آمادگی و قصد آمادگی واسطه میان ارتباط اعتماد اجتماعی با رفتارهای واقعی آمادگی در مردم تهران است. بحث: تغییر دادن رفتار آمادگی در برابر زلزله با توجه هم زمان به ویژگیهای فردی و روابط موجود در شبکه های اجتماعی اعضای جامعه امکان پذیر است؛ بنابراین، یکی از راههای مؤثر در جهت افزایش مطلوب قصد و رفتار آمادگی مردم در برابر زلزله، ارتقای سطح اعتماد در جامعه است.
تحلیل عوامل مؤثر بر تنبلی اجتماعی (مطالعه مقایسه ای میان کارمندان دو شهر یزد و خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
91 - 116
تنبلی اجتماعی به عنوان «کاهش قابل ملاحظه تلاش افراد در کارهای گروهی در مقایسه با انجام همان کار به صورت انفرادی» تعریف شده است. با توجه به این مسئله، هدف مقاله حاضر بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر تنبلی اجتماعی در سطح خرد، میانه و کلان و ارائه راهکارهای لازم برای آن در جامعه می باشد. برای این منظور، با استفاده از داده های پیمایشی در بین 400 نفر از کارمندان دو شهر یزد و خرم آباد به بررسی عوامل تأثیرگذار پرداخته می شود. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چند گانه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که نبود انگیزه پیشرفت و غضب اخلاقی در سطح خرد و بیگانگی سیاسی و عام گرایی در سطح کلان با 0.48 درصد تبیین، مهم ترین تبیین کننده های تنبلی اجتماعی در این پژوهش می باشند.
فرسایش سرمایه اجتماعی و بی نظمی در بین شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظم اجتماعی یکی از معرف های اساسی توسعه در هر نظام اجتماعی است؛چرا که بنیان جامعه و روابط اجتماعی به حساب می آید. در این میان، سرمایه اجتماعی به دلیل ماهیت و محتوایی که دارد می تواند به حفظ و دوام نظم (در سطح خرد و کلان)در جامعه و کاهش هزینه های کنترل رسمی در جامعه کمک کند. مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر فرسایش سرمایه اجتماعی بر بی نظمی در بین شهروندان تهرانی انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. برای این منظور 400 نفر از ساکنین شهر تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش،حاکی از آن است که میزان کل بی نظمی اجتماعی در حد متوسط بوده است. مدل نظری تحقیق از طریق تکنیک مدل سازی معادله ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. همچنین مؤلفه های ذهنی (بی اعتمادی اجتماعی،مشارکت ذهنی ضعیف،احساس آنومی) و عینی (ضعف روابط رسمی و غیر رسمی و ضعف کنترل اجتماعی) فرسایش سرمایه اجتماعی با بی نظمی در دو بعد آن (فیزیکی-اجتماعی) تأثیر مستقیم (62/0=Beta) دارند. درکل سازه فرسایش سرمایه اجتماعی توانسته است 39 درصد از تغییرات بی نظمی را مورد تبیین قرار دهد.
بازنمایی شهر در سینمای ایران در دهه های 80- 1306(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازنمایی شهر در سینمای ایران در دهه های 70، 80 و 90 می پردازد. رویکرد نظری پژوهش مبتنی بر دیدگاه راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. روش تحقیق تحلیل محتوی کیفی است. 18 فیلم انتخاب و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد: در دهه 70 بشتر زمان فیلم ها به درون خانه محدود شده است. آن بخشی هم که در بیرون خانه است به ابعاد فیزیکی، جمعیتی، مهاجرت، حاشیه نشینی و مناطق فقیرنشین تقلیل داده شده است. حیات شهری در این دوره چنان کم نمایش داده می شود که اسطوره-مکان «جامعه بدون شهر» شکل می گیرد. در دهه 80 ساخت و سازهای انبوه، تغییرات گسترده و گسترش نامکان ها در میان آثار سینمایی برجسته است. همچنین سویه های تاریک این تغییرات مانند قطبی شدن فضای شهر (فقیر/غنی) و آسیب های اجتماعی از قبیل فقر، بیکاری، اعتیاد، دختران فراری که در نهایت احساس یاس و سرخوردگی را در بین ساکنان شهر به وجود آورده است، اسطوره-مکان «سازندگی منفی و شهر سراب» را برساختند؛ در دهه 90 شهری بازنمایی می شود که پس از تغییرات و ساخت و سازهای گسترده ی دهه قبل اکنون به بن بست رسیده است. شهری که با ساختارهای عینی و متصلب خود در برابر ساکنانش قد علم می کند و آنها را به چالش می طلبد و در مقابل، ساکنان در برابر این ساختارها حالت انفعال در پیش می گیرند. مفهوم مرکزی بازنمایی شهر در این دهه «شهر متصلب و سوژه ناتوان» است. سرانجام، سینما با تاکید بر نماهای بسته و توجه به «خانه» کمتر تصویری از کلیت شهر ارائه می دهد و بر سویه های تاریک شهر متمرکز است.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر نگرش متاهلان به طلاق عاطفی (مطالعه موردی متاهلان شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
29 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین نگرش متاهلان به طلاق عاطفی به روش پیمایش از 400 نفر متاهلان شهر خرم آباد با روش نمونه گیری خوشه ای انجام گردید. چهار متغیر اعتماد اجتماعی، پای بندی به هنجارهای اجتماعی، مشارکت اجتماعی و عادت واره که مهم ترین پی آمدهای تحولات اجتماعی اخیر در نظام جهانی هستند به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد. طلاق عاطفی بر اساس نظریه چلبی و بودریار طیف سازی شد. نتایج توصیفی این پژوهش نشان داد 41 درصدمتاهلان دارای نگرش مثبت به طلاق عاطفی و 31 درصد دارای نگرش منفی به طلاق عاطفی می باشند. در تحلیل رگرسیون 44 درصد نگرش به طلاق عاطفی با کاهش اعتماد اجتماعی و پای بندی به هنجار اجتماعی و افزایش تفاوت عادت واره تبیین می شود. در تحلیل مسیر اعتماد اجتماعی بیشترین تأثیر و پای بندی به هنجار اجتماعی کمترین تأثیر را در نگرش متاهلان به طلاق عاطفی دارند.