مطالب مرتبط با کلیدواژه

بیگانگی سیاسی


۱.

بررسی عوامل اجتماعی - اقتصادی موثر بر رضایت مندی سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاستگاه اجتماعی بیگانگی سیاسی رضایت مندی سیاسی وستان سیاسی خانواده سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
تعداد بازدید : ۳۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۴۴
"هدف این مقاله بررسی تاثیر عوامل اجتماعی - اقتصادی موثر بر رضایت مندی سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز است. در این پژوهش تلاش شده است تا از بعد روانشناسی اجتماعی، میزان و چگونگی رضایت مندی سیاسی دانشجویان و سازه های موثر بر آن شناسایی شود. برای انجام این پژوهش 384 نفر آزمودنی از میان دانشجویان شاغل به تحصیل در نیمسال دوم تحصیلی 79-80 به صورت تصادفی انتخاب و به پرسشنامه های تهیه شده پاسخ گفتند. داده های پژوهش حاضر که صرفا پیمایشی است، با بهره گیری از روش تحلیل همبستگی، تحلیل پراکنش، تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیره مورد ارزیابی قرار گرفته است. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که رضایت مندی سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز در حد کم است. نتیجه تجزیه و تحلیل دو متغیره نشان می دهد که متغیرهای بیگانگی سیاسی، خانواده سیاسی، دوستان سیاسی، درجه مذهبی بودن و خاستگاه اجتماعی آزمودنی ها، با رضایت مندی سیاسی آنان ارتباطی معنادار دارد. در تحلیل رگرسیون، شش متغیر بیگانگی سیاسی، رضایت تحصیلی، درجه مذهبی بودن، میزان استفاده از رادیو، سطح سواد مادر و جنیست، پنجاه درصد از تغییرات رضایت مندی سیاسی را تبیین نموده اند. در مجموع، یافته های تحقیق نشان می دهد که رضایت مندی سیاسی پاسخگویان، بیش از هر عاملی با رابطه منفی، تحت تاثیر بیگانگی سیاسی آنان است و سپس با رابطه مثبت متاثر از رضایت تحصیلی و درجه مذهبی بودن آنان است. "
۲.

بررسی عوامل اجتماعی و روانی موثر بر مشارکت سیاسی مردم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت سیاسی بیگانگی سیاسی خانواده سیاسی درجه مذهبی بودن دوستان سیاسی رضایت از عملکرد دولت اهمیت نظارت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰۳ تعداد دانلود : ۳۰۳۰
یکی از انواع مهم مشارکت که بسیار مورد بحث و بررسی قرار گرفته، مشارکت سیاسی است. تصور بر این است که در جامعه ای که شهروندان مشارکت کافی در امور سیاسی ندارند، احساس تعهد و دلبستگی چندانی نیز به نظام سیاسی وجود نخواهند داشت و به عنوان نیروی حامی و مشروعیت بخش این نظام در شرایط بحرانی عمل نخواهند کرد. در شرایط کنونی کشور این بحث اهمیتی دوچندان می یابد؛ ازاین رو این مقاله قصد دارد تا با نگاهی عینی به بررسی میزان مشارکت سیاسی و همچنین عوامل تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی در شهر تهران بپردازد. بر اساس نتایج تحقیق با اطمینان بیش از 99 درصد می توان گفت که هریک از متغیرهای سن، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، انعطاف مذهبی، درجه مذهبی بودن، رضایت از زندگی، آزادی سیاسی، مشروعیت سیاسی، اعتماد سیاسی، دوستان سیاسی، فاتالیسم (سرنوشت گرایی)، احساس کارآمدی و اثربخشی سیاسی، احساس بی قدرتی سیاسی، بیگانگی سیاسی، پخش مسئولیت، خانواده سیاسی، آگاهی سیاسی، دوری گزینی سیاسی، استفاده از رسانه ها، اعتماد اجتماعی، رضایت از عملکرد دولت، محتوای شعارهای کاندیداها، داشتن فراغت در روز انتخابات، ثبات در گرایش حزبی، اهمیت نتایج انتخابات، اهمیت نظارت اجتماعی، رابطه وهمبستگی معناداری با میزان مشارکت سیاسی دارد.
۳.

بررسی میزان مشارکت اجتماعی مردم در شهر مرودشت و عوامل موثر بر آن در سال 1387(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت بیگانگی سیاسی مشارکت اجتماعی – شهروندی قدرت رسانه های جمعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۷ تعداد دانلود : ۱۰۲۳
این پژوهش در راستای رسیدن به این هدف است که در شهر مرودشت مشارکت اجتماعی در چه اندازه و تحت تاثیر چه عواملی است. فرضیه های این تحقیق براساس نظریه های انتخاب عقلانی، انگیزش مازلو، کنش متقابل و ساختار بندی آنتونی گیدنز، دال، لرنر و هانتینگتون استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل افراد 65-18 ساله ی ساکن شهر مرودشت است که به صورت تصادفی انتخاب شدند و حجم نمونه 385 نفر محاسبه شد. روش تحقیق پیمایشی بوده، داده ها به کمک پرسشنامه جمع آوری شده است. این پژوهش با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس، آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون به نتایج ذیل رسید: متغیرهای سن، جنس، تحصیلات، شغل، درآمد، احساس تعلق شهری، دارا بودن قدرت سیاسی، بیگانگی سیاسی، رضایتمندی از عملکرد مسوولان شهری، احقاق حقوق شهروندی و استفاده از رسانه های جمعی با متغیر وابسته ی مشارکت اجتماعی دارای رابطه ی معنا داری بوده اند. در نهایت، از بین متغیرهای مستقل، متغیر درآمد در تغییرات مشارکت بیشتر موثر بوده است و به ترتیب، دارا بودن قدرت سیاسی، بیگانگی سیاسی، احساس تعلق شهری و استفاده از رسانه های گروهی در مشارکت تاثیرگذار بوده اند.
۴.

بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر مشارکت زنان در اجرای خط مش های فرهنگی (مورد مطالعه: زنان شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دسترسی به فناوری حقوق شهروندی آگاهی دانشی و تحصیلی مسیولیت پذیری بیگانگی سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۳۷۷
این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر مشارکت زنان در اجرای خط مش های فرهنگی در شهر اصفهان انجام شده است. فرضیات پژوهش با تاکید بر پشتوانه نظری پژوهش تدوین شده اند و روش پژوهش کمی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش زنان شهر اصفهان هستند که بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون دو متغیره در این پژوهش نشان داد که سطح دسترسی زنان به فناوری های نوین، میزان آگاهی زنان از حقوق شهروندی، میزان آگاهی دانشی و تحصیلی زنان و میزان مسئولیت پذیری زنان بر میزان مشارکت آنان در اجرای خط مش های فرهنگی تاثیر مستقیم و معناداری دارد، اما میزان بیگانگی سیاسی زنان بر میزان مشارکت آنان در اجرای خط مش های فرهنگی تاثیر معکوس و معناداری دارد.
۵.

تحلیل جامعه شناختی خودمداری ایرانیان (براساس داده های مطالعه تجربی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودمداری تقدیرگرایی بیگانگی اجتماعی احساس بی قدرتی بیگانگی سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۱ تعداد دانلود : ۶۵۳
خودمداری را خصلتی تاریخی در روانشناسی جمعی ایرانیان دانسته اند، اما به عقیده نظریه پرداز این نظریه، این خصلت هم اکنون نیز در جامعه ایران وجود دارد و آثار نامطلوب خویش را همچنان به دنبال خواهد داشت. بجاست که در عین نظریه پردازی و تحلیل تاریخی، با شیوه های متداول علمی در پی یافتن عوامل موثر بر ایجاد و تداوم این ویژگی در جامعه ایرانی که بسیاری از ناکامی های تاریخی و معاصر ایرانیان را می توان منتسب به آن دانست، باشیم. سئوال اصلی این نوشتار این است: عوامل موثر بر خودمداری ایرانیان چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، سعی شده است با تحلیل ثانویه داده های یک پیمایش معتبر که در شهر تهران انجام شده است، مدل نظریه ای بر اساس شاخص های مورد استفاده در آن پیمایش، طراحی و آزمون کنیم. حجم نمونه این پیمایش تعداد 1256 نفر بوده که با روش نظام مند انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که میزان خودمداری بیش از 15 درصد پاسخگویان خیلی کم و کم، بیش از 44 درصد متوسط و بیش از 40 درصد زیاد و خیلی زیاد بوده است. همچنین ضریب همبستگی چندگانه مساوی 446/0M.R= است، ضریب تعیین مساوی 119/0= <R است و ضریب تعیین تعدیل شده برابر 196/0 است و بیانگر این مطلب است که در حدود 20 درصد از واریانس و تغییرات خودمداری توسط متغیرهای موجود در معادله تبیین می شود. متغیر تقدیرگرایی با دارا بودن اثر کل به اندازه (276/0) در تبیین واریانس متغیر خودمداری از بیشترین قدرت برخوردار است. بعد از این متغیر، بیگانگی اجتماعی و سپس احساس بی قدرتی در مراتب بعدی قرار دارند که هر سه این متغیرها رابطه مثبتی با متغیر خودمداری دارند. بدین معنی که هرچه بر میزان هریک از سه متغیر فوق افزوده شود، میزان خودمداری افراد نیز افزایش می یابد.
۶.

نقش سرمایه اجتماعی در میزان بیگانگی سیاسی شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد اجتماعی مشارکت اجتماعی انسجام اجتماعی بیگانگی سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۲۸۲
یکی از مولفه های موثر در ثبات سیاسی، میزان وفاق سیاسی و عدم احساس بیگانگی سیاسی شهروندان است. در میزان احساس بیگانگی سیاسی شهروندان جامعه عوامل مختلفی در سطوح خرد و کلان می تواند موثر باشد که از جمله می توان به نقش سرمایه اجتماعی اشاره نمود. سرمایه اجتماعی با مولفه هایی همچون اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی می تواند در پیوند شهروندان یک جامعه با دولت و نظام سیاسی و در نتیجه عملکرد مطلوب هیات حاکمه آن نظام نقش موثری داشته باشد. از اینرو هدف مقاله حاضر بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با بیگانگی سیاسی است که با استفاده از روش پیمایش و بهره گیری از تکنیک پرسشنامه جهت گردآوری داده ها انجام شده است. جامعه آماری آن شامل شهروندان شهر تهران می باشد که از این جامعه آماری 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. در این پژوهش بیگانگی سیاسی با استفاده از مقیاس شوارتز و سرمایه اجتماعی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و در سه بعد اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی سنجیده شده-اند. نتایج تحقیق نشان داد که در میان مولفه های سرمایه اجتماعی میانگین اعتماد اجتماعی به ویژه در سطح اعتماد نهادی کمتر از سایر مولفه ها می باشد. بین سرمایه اجتماعی و بیگانگی سیاسی در سطح اطمینان 99 درصد و با استفاده از ضریب پیرسون همبستگی معنی دار و معکوس وجود داشته است. بر اساس یافته ها در میان مولفه های سرمایه اجتماعی، مولفه اعتماد اجتماعی بیشترین همبستگی را با بیگانگی سیاسی شهروندان نشان داده است.
۷.

فراتحلیل عوامل مؤثر بر بی تفاوتی سیاسی ایرانیان؛ پژوهش های بازه زمانی 1380-1401(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی تفاوتی سیاسی بیگانگی سیاسی محرومیت نسبی احساس بی عدالتی فراتحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۵۹
بی تفاوتی سیاسی به دل زدگی سیاسی، بی میلی سیلی، بی کنشی سیاسی و عدم تمایل فرد به مشارکت سیاسی اطلاق می شود. هدف پژوهش، مطالعه عوامل مؤثر بر بی تفاوتی سیاسی دربازه زمانی 1401-1380 است. روش پژوهش از نوع فراتحلیل کمی است که محقق با استفاده از مرور ادبیات و تحقیقات صورت گرفته در بازه زمانی 1380 الی 1401، بی تفاوتی سیاسی با حجم نمونه 11 تحقیق را شناسایی و آنها را برحسب روش، حجم نمونه، ضرایب همبستگی و سطح معنی داری، جامعه آماری و سال دسته بندی و سازمان دهی کرده است. یافته های تحقیق نشان داد بین عوامل سیاسی (بی اعتمادی سیاسی؛ بیگانگی س یاسی؛ عدم برخورداری از حقوق شهروندی؛ ف رهنگ سیاسی پایین)، عوامل اجتماعی (قانون گریزی اجتماعی؛ احساس بی عدالت اجتماعی؛ آنومی اجتماعی؛ فقدان شفافیت اجتماعی؛ کیفیت پایین زندگی)، عوامل فرهنگی (مصرف رسانه های جمعی، میزان دینداری؛ آنومی فرهنگی، فردگرایی)، عوامل اقتصادی (محرومیت نسبی، بیکاری، طبقه اجتماعی- اقتصادی) و عوامل جمعیتی (تحصیلات، میزان درآمد و سن) با بی تفاوتی سیاسی رابطه معنی داری دارند. نتایج نشان می دهد بی تفاوتی سیاسی متاثر از عوامل متعدد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است که ضرورت دارد برای جلوگیری از بروز این پدیده، زمینه های مشارکت سیاسی شهروندان در امور جامعه از طریق ارتقای پایگاه اجتماعی- اقتصادی افراد، تقویت عزت نفس، احساس کارایی، افزایش اع تماد سیاسی و اجتماعی، تقویت مولفه های دینداری، برقراری ع دالت اج تماعی و افزایش رضایت از زن دگی فراهم شود.
۸.

تحلیل عوامل مؤثر بر تنبلی اجتماعی (مطالعه مقایسه ای میان کارمندان دو شهر یزد و خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنبلی اجتماعی نبود انگیزه پیشرفت غضب اخلاقی احساس عدالت سازمانی بیگانگی سیاسی آنومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۷
تنبلی اجتماعی به عنوان «کاهش قابل ملاحظه تلاش افراد در کارهای گروهی در مقایسه با انجام همان کار به صورت انفرادی» تعریف شده است. با توجه به این مسئله، هدف مقاله حاضر بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر تنبلی اجتماعی در سطح خرد، میانه و کلان و ارائه راهکارهای لازم برای آن در جامعه می باشد. برای این منظور، با استفاده از داده های پیمایشی در بین 400 نفر از کارمندان دو شهر یزد و خرم آباد به بررسی عوامل تأثیرگذار پرداخته می شود. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چند گانه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که نبود انگیزه پیشرفت و غضب اخلاقی در سطح خرد و بیگانگی سیاسی و عام گرایی در سطح کلان با 0.48 درصد تبیین، مهم ترین تبیین کننده های تنبلی اجتماعی در این پژوهش می باشند.
۹.

تبیین جامعه شناختی تاثیر دینداری بر اشکال و موضوعات بیگانگی (از خود، از جامعه و از سیاست) در نزد شهروندان بالغ تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیگانگی از خود بیگانگی اجتماعی بیگانگی سیاسی دینداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۸
 دین و نقش و تاثیر آن در ابعاد مختلف جامعه و از جمله آسیب های اجتماعی از جمله موضوعات مورد نظر بسیاری از صاحب نظران در حوزه های مختلف فکری بوده است. به همین منظور در این مقاله به بررسی تاثیر دینداری بر اشکال و و موضوعات بیگانگی (از خود، از جامعه، از سیاست) پرداخته شده است. روش پژوهش پیمایش و تکنیک گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه آماری آن شامل شهروندان بالغ شهر تهران می باشد که از این جامعه 384نفر به روش نمونه گیری احتمالی چند مرحله ای انتخاب شده اند. در این پژوهش برای بررسی اشکال بیگانگی از نظریه سیمن و کنیستون و برای سنجش موضوعات بیگانگی از مقیاس دین، نتلر و فیوئر، اسرول و شوارتز استفاده شده است. شاخص دینداری نیز با توجه به مقیاس گلاک و استارک در 4بعد احساس، اعتقاد، عمل و پیامد مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد بین متغیر دینداری و بیگانگی اجتماعی رابطه ای وجود نداشته است ولی بین متغیر دینداری و بیگانگی سیاسی و بیگانگی از خود و اشکال بیگانگی رابطه معنی دار و معکوس مشاهده شده است. در میان ابعاد  دینداری، بعد پیامدی با تمامی موضوعات بیگانگی رابطه معنی دار داشته است و بیشترین همبستگی آن نیز با بیگانگی از خود نشان داده شده است. بیشترین تاثیرگذاری در اشکال بیگانگی را نیز بعد پیامدی داشته است و بیشترین همبستگی نیز میان این بعد با تنفر از خویشتن به دست آمده است.