فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
آشکارسازی تغییرات پوشش اراضی برای پایش رشد شهرها و برنامه ریزی مسئولانه در مورد آنها امری ضروری است. سنجش از دور فناوری قدرتمندی است که می توان از آن در آشکار سازی تغییرات اراضی استفاده کرد. یکی از چالش های موجود در این زمینه توسعة روش های کارآمد به منظور آشکار سازی تغییرات با سطح خودکارسازی بالاست که بتواند اطلاعاتی صحیحی در مورد موقعیت جغرافیایی و ماهیت این تغییرات ارائه کند. در پژوهش حاضر با استفاده از دو تصویر GeoEye منطقة 17 شهر تهران مربوط به سال های 2004 و 2010 از ویژگی های مکانی متن تصویر، شبکه های عصبی و الگوریتم ژنتیک برای آشکار سازی تغییرات استفاده شد. شش حالت مختلف، هریک با دو رویکرد طبقه بندی مستقیم چندزمانی و مقایسة پس از طبقه بندی، از دیدگاه صحت آشکارسازی و زمان اجرای الگوریتم مورد مقایسه قرار گرفتند. بررسی های انجام شده نشان دادند که رویکرد طبقه بندی مستقیم چندزمانی در هر شش حالت نتایج بهتری ارائه کرده است. همچنین در بین شش حالت بررسی شده، عملکرد حالت ششم (روش پیشنهادی این تحقیق) از نظر صحت طبقه بندی بهتر است. در حالت ششم پس از انتخاب بهینة ویژگی ها، طبقه بندی مبتنی بر شبکه های عصبی با تعیین معماری شبکه و با چندین بار اجرا صورت می گیرد. هرچند زمان اجرای این روش درمقایسه با دیگر حالت های بررسی شده بیشتر است، اما درصورتی که صحت طبقه بندی به زمان ارجحیت داشته باشد این روش کاملاً توصیه می شود
بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری(مطالعه موردی: محدوده کلانتری 15 منطقه کمپلو)
حوزههای تخصصی:
امروزه در تمامی شهرهای جهان، به ویژه کلان شهرها، افزایش نرخ جرم و جنایت نگران کننده است و به یکی از دغدغه های مهم شهروندان و مدیران شهری تبدیل شده است. به نظر می رسد شکل و نوع کاربری ها و رابطه بین توزیع آن ها در سطح شهر از جمله مواردی است که در رشد آسیب های اجتماعی و جرایم شهری موثر بوده است. از جمله کلان شهرهایی که با این بحران مواجه است، شهر اهواز می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری در محدوده کلانتری 15 شهر اهواز انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده، و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های گرافیکی در محیط GIS استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد مرکز متوسط جرایم ارتکابی در منطقه کمپلو با مرکز جغرافیایی محدوده کلانتری (خیابان انقلاب) منطبق است. همچنین جرایم مرتبط با سرقت در کل محدوده پخش گردیده و کانون های اصلی شناسایی شده خیابان های داغری (لشکر)، هاتف (کیان)، بنی هاشم و اطراف بیمارستان آیت الله کرمی و ترمینال غرب (میدان انقلاب) می باشد. نوع و میزان کاربری اراضی در محدوده کلانتری 15 در ایجاد زمینه و شرایط ارتکاب جرایم سرقت تاثیر داشته است. به طوری که بیشترین جرایم سرقت در محدوده این کلانتری در کنار کاربری های مسکونی رخ داده است. در نهایت بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی جهت کنترل ناهنجاری های کالبدی و کاهش نرخ بزهکاری در محدوده های مورد مطالعه ارائه گردید.
بررسی تاثیر بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی شهری با استفاده از تصاویر ماهوارهای (مطالعه موردی شهر کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
با توسعه شهرها، چشم اندازها تغییر می کند. ساختمان ها، جاده ها و دیگر زیرساخت ها، جایگزین زمینهای روباز و پوشش گیاهی می شوند. این توسعه منجر به شکل گیری جزیره حرارتی شهری شده که به موجب آن مناطق شهری دماهای گرمتری را نسبت به مناطق روستایی اطراف شهر تجربه می کنند. این تغییرات دمایی باعث پایین آمدن کیفیت زندگی شهری، بویژه در مسایل مربوط به آسایش دمایی می شود. از آنجایکه بیشتر سطوح شهری را بام ها، خیابان ها و پیاده رو ها تشکیل می دهند توجه به این سطوح شهری در کاهش اثر جزیره حراتی می تواند موثر باشد. هدف این تحقیق بررسی نقش بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی شهری می باشد. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست TM ، تاثیر استفاده از بام های انعکاسی (ایزوگام) بروی تغییرات بازتاب، جذب و دمای سطح شهر کرمانشاه بین سالهای 1987 تا 2011 مورد بررسی قرار گرفت. برای بدست آوردن دمای سطح زمین از الگوریتم تک باندی کین و همکاران استفاده شد. نتایج بررسی های آماری نشان داد که میزان قابلیت انعکاس در دوره زمانی مورد مطالعه به طور میانگین 8 درصد افزایش داشته است و این افزایش انعکاس موجب افزایش مساحت طبقه دمایی خنک که توزیع آن بروی ساختمانهای مسکونی است، شده است. این در حالیست که با توسعه شهر و کاهش پوشش گیاهی داخل شهر و اطراف رودخانه قره سو، مساحت طبقه دمایی بسیار خنک کاهش زیادی داشته است و مساحت طبقه دمایی بسیار گرم افزایش داشته است. بررسی تغییرات فضایی بازتاب و دمای سطح زمین در دوره مورد مطالعه نشان داد که در مکانهایی که بازتاب افزایش یافته است دمای سطح با کاهش همراه بوده است و استفاده از بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی می تواند موثر باشد.
آشکارسازی تغییرات ساختمان ها از تصاویر ماهواره ای کوئیک برد با استفاده از الگوریتم درخت تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استخراج محدوده ساختمان ها از تصاویر ماهواره ای نه تنها نقش انسان را در تولید نقشه های شهری کاهش می دهد بلکه در زمان و هزینه تولید این نقشه ها صرفه جویی قابل توجهی صورت خواهد گرفت. همچنین امکان تهیه نقشه محدوده ساختمانها در بازه های زمانی کوتاه مدت سالیانه، ماهیانه و حتی کوتاه تر را نیز فراهم می آورد. شهرداریها و سایر ارگانهای شهری نیاز به نقشه های بروز از ساختمانها و سایر عوارض شهر دارند. روش انتخابی برای انجام این کار بر اساس اطلاعات هر پیکسل(Pixel Base) و با استفاده از الگوریتم درخت تصمیم گیری (Decesion Tree) است. به این صورت که با تعیین حد آستانه های مناسب با توجه به ویژگیهای طیفی هر پدیده نسبت به حذف مرحله ای عوارض اقدام و در نهایت کلاس ساختمانها با توجه به هدف مطالعه استخراج گردید. عملیات فوق بر روی تصاویر دو زمانه مربوط به سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲میلادی انجام و سپس نقشه تغییرات ساختمانها استخراج گردید و درنهایت نقشه خروجی با نقشه های رقومی املاک در وضع موجود که از ممیزی سطح شهر تولید شده مقایسه و دقت روش انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
کاربرد روش های قطعه بندی تصاویرطیفی در شناسایی و جدا سازی مخروط افکنه های حوضه یزد-اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قطعه بندی مؤثرترین روش برای شناسایی شکل های ژئومورفولوژیکی است که علاوه بر طبقه بندی، خاصیت اکتشافی لندفرم ها را نیز در متن تصویر داراست. در این پژوهش، پس از معرفی انواع روش های قطعه بندی، مخروط افکنة روی تصاویر ماهوارة ژئو- آی و استر استخراج شده است. آن گاه بهترین روش های قطعه بندی در شناسایی مخروط افکنه های حوضة یزد با روش تفسیر بصری معرفی شده است. به منظور تفسیر بصری از تصویر استرِ قطعه بندی شده و انتخاب بهترین روش های قطعه بندی قابل استفاده در ژئومورفولوژی، از نقشة ژئومورفولوژی ژئورفرنس شده و نیز تصویر ژئو- آی بهره گرفته شد. براساس نتایج، از میان انواع الگوریتم های قطعه بندی، دو الگوریتم برای شناسایی و جداسازی مخروط افکنه ها مناسب است: الف) الگوریتم چندمقیاسه در شناسایی مرز هندسی مخروط افکنه ها در تصویر استر؛ ب) قطعه بندی به روش اختلاف کنتراست بر روی تصویر ژئو-آی در شناسایی جزئیات موجود بر سطح مخروط افکنه مانند سایة حاصل از فرسایش خندقی، راه های احداث شده و خشک رودها موفق بوده است. سرانجام به منظور بررسی آزمون پذیری روش های برگزیده، از مخروط افکنه های مشابه در دیگر مناطق مرکزی استان یزد استفاده شد که نتایج مشابه آن قابلیت سازگاری روش های مذکور را در دیگر نقاط نیز به اثبات می رساند.
تحلیل فضایی استقرار بهینه شهرک های صنعتی در پیرامون شهرها با بهره گیری از مدل های تلفیقی بولین و فازی در محیط GIS مطالعه موردی:کلانشهر تبریز
حوزههای تخصصی:
شهرک های صنعتی به عنوان بخشی از ماهیت اقتصادی کشورها، منجر به ارتقای اشتغال و بهبود وضعیت درآمدی ساکنین در یک منطقه ی جغرافیایی اعم از شهر یا روستا می شوند. استقرار بهینه ی شهرک های صنعتی می تواند متاثر از بستر طبیعی و عوامل اقتصادی- اجتماعی در کنار یکدیگر و نیز سیاست های کلی یک کشور باشند. کلانشهر تبریز به عنوان یکی از مهم ترین هسته های صنعتی کشور ظرفیت زیادی برای توسعه ی اقتصادی داشته که یکی از مهم ترین نمونه های آن، استقرار شهرک های صنعتی در محدوده ی کلانشهر است. دراین پژوهش با بهره گیری از داده های اطلاعاتی شهرک های صنعتی در محدوده ی مورد مطالعه و توزیع فضایی آن ها، اقدام به گزینش 6 شهرک صنعتی مهم در حوزه ی کلانشهر تبریز نموده و سپس از طریق شاخص های تاثیرگذار از بعد فضایی به تجزیه و تحلیل چگونگی استقرار این شهرک ها بر اساس مدل های تلفیقی بولین و منطق فازی پرداخته شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد شهرک های صنعتی که در فاصله ی بسیار نزدیک به حوزه ی نفوذ کلانشهر تبریز قرار دارند؛ دارای بیشترین امتیاز و برعکس شهرک هایی که در فاصله ی دورتری از کلانشهر مکانیابی شده اند(از جمله سعیدآباد) کمترین امتیاز استاندارد را دارا می باشند. تنها شهرک بسیار مهم و دور از شهر، شهرک شهید سلیمی است که علی رغم فاصله ی تقریبا زیاد از کلانشهر، به دلیل توجه اساسی در شاخص های اولیه ی مکان گزینی و همچنین وسعت بسیار زیاد به عنوان یکی از شهرک های صنعتی با استقرار تقریبا بهینه انتخاب شده است. در ادامه نیز بر اساس منطق فازی، سه محدوده جغرافیایی متفاوت از طریق شاخص های تاثیرگذار در منطقه پیشنهاد گردیده که مهم ترین نقطه، جنوب شرقی تبریز (یعنی شهراسکو) و مجاورت شهرک شهید رجایی است.
رویکرد آمایشی در مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان بهبهان با به کارگیری تصاویر ماهواره ای چندزمانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته و پیش بینی این تغییرات در سال های آتی گامی مؤثر در برنامه ریزی و کنترل تغییرات غیراصولی در آینده است. بنابراین، مقالة حاضر با هدف رویکرد آمایشی در مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان بهبهان با به کارگیری LCM و زنجیرة مارکوف انجام گرفت. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با به کارگیری تصاویر ماهوارة Landsat، سنجنده های ETM+ (تصویر سال 1378) و OLI (تصویر سال 1392) انجام گرفت. مدل سازی نیروی انتقال با روش رگرسیون لجستیک و شش متغیر، مدل رقومی ارتفاع، شیب، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از اراضی کشاورزی، فاصله از جاده و نقشة Evidence Likelihood انجام گرفت. برای تهیة نقشه های فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از اراضی کشاورزی و فاصله از جاده، تحلیل فاصلة اقلیدسی، و برای تعیین همبستگی بین متغیرها ضریب همبستگی کرامر به کار گرفته شد. همچنین، شاخص ROC برای ارزیابی صحت مدل بررسی شد. مقایسة مساحت های نقشة مدل سازی شده با نقشة سال 1392 نشان داد مناطق مسکونی از 3157 هکتار در سال 1392 به 4180 هکتار، و اراضی کشاورزی منطقه از 15030 هکتار به 20778 هکتار افزایش یافته اند. اما روند تخریب مراتع نه تنها بهبود نیافته است، با شدتی بیشتر از گذشته ادامه دارد.
بررسی بهبود دقت طبقه بندی با استفاده از ادغام تصویر تک باند ALI با تصاویر ابرطیفی Hyperion(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر الگوریتم های طبقه بندی داده های سنجش از دور براساس ویژگی ها و اطلاعات طیفی پیکسل ها عمل می کنند. این مسئله باعث نادیده گرفتن اطلاعات مکانی سودمند و قابل استخراج بسیاری، مانند بافت تصاویر می شود. محیط شهری بافت ناهمگنی دارد که شناسایی انواع کاربری ها را به فرایندی دشوار و پیچیده تبدیل کرده است. در این پژوهش تأثیر استفاده از بافت تصویر تک باند سنجنده ALI (Advanced Land Imager) بر دقت طبقه بندی تصاویر ابرطیفی سنجنده هایپریون«Hyperion» در محیط های شهری بررسی شد. طبقه بندی با استفاده از روش جنگل های تصادفی[1] و در پنج سناریوی مختلف انجام شد: سناریوی شماره 1: طبقه بندی اطلاعات طیفی تصویر ادغام شده به روش [1]CNT(بدون لحاظ کردن اطلاعات بافت)؛ سناریوهای 2، 3، 4 و 5: طبقه بندی تصویر CNT با افزوده شدن بردارهای ویژگی بافت حاصل از روش ماتریس هم وقوعی در اندازه های پنجره 3، 5، 7 و 9 هستند. براساس یافته های این تحقیق، افزودن بافت به طیف تصویر ادغامی به روش CNT دقت طبقه بندی را بهبود چشمگیری داد، به گونه ای که دقت کلی بر اثر افزودن بافت با حدود ده درصد افزایش، از 80.47% به 90.74% رسید. بسیاری از پوشش های کاربری مانند جاده، بافت مسکونی، صنایع کوچک و پراکنده و صنایع متمرکز نیز در زمینه دقت تولیدکننده و مصرف کننده رشد چشمگیری را شاهد بودند. پارامتر خطای OOB[1] با 11% کاهش، از 19.86 به 8.87% رسید. بردارهای ویژگی مانند میانگین و کنتراست نیز، توانستند از لحاظ میزان اهمیت در رتبه های بالا قرار گیرند. همچنین، افزایش اندازه پنجره منجر به بهبود بیشتر دقت طبقه بندی شد، به گونه ای که اندازه پنجره 9 بهترین عملکرد را در پی داشت.
ارزیابی تناسب فضایی- مکانی پارک های شهری با استفاده از GIS مطالعه ی موردی: پارک های محله ای منطقه ی 5 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفته شدن جوامع شهری، وجود کاربری فضای سبز و توزیع متناسب آن به یکی از مهمترین دغدغه های مدیران شهری به ویژه در کلانشهرها تبدیل شده است. گستردگی شهر تهران به همراه متمرکزتر شدن فضای داخلی آن ضرورت توجه به وضعیت دسترسی پارک های محله ای را بیش از پیش آشکار ساخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان سازگاری پارک های محله ای منطقه ی 5 شهرداری تهران با کاربری های همجوار، تحلیل میزان تناسب آنها با استانداردهای موجود و همچنین مکان یابی اراضی متناسب با استقرار پارک های مذکور در منطقه ی مورد مطالعه می باشد.
این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت بررسی وضعیت تناسب پارک های محله ای منطقه 5 شهرداری تهران، از نرم افزار GIS و تکنیک های موجود در آن همچون overlay(همپوشانی)، SpatialAnalysis(تحلیل های مکانی)، Proximity (مجاورت) و Network (شبکه) بهره گیری شده است. نتایج تجزیه و تحلیل های به دست آمده از تکنیک های به کار گرفته شده و همچنین استناد به خروجی مدل AHP، بیانگر آن است که بیشتر پارک های محله ای موجود در منطقه، در اراضی خوب و خیلی خوب استقرار یافته و به ندرت پارک هایی وجود دارند که در اراضی متوسط و ضعیف مکان گزینی شده باشند، همچنین با توجه به نقشه مذکور، هیچ کدام از پارک های محله ای موجود در اراضی خیلی ضعیف قرار ندارند.
نکته ی مهم قابل اشاره در نقشه ی نهایی این است که اراضی خیلی خوب زیادی وجود دارد که استقرار کاربری های محله ای در آنها یا کم است و یا متوازن توزیع نشده اند، بنابراین جهت برنامه ریزی کاربری اراضی منطقه ی مورد مطاله می توان از این اراضی با قابلیت سازگاری و تناسب خیلی خوب، جهت احداث و مکان گزینی پارک های محله ای استفاده نمود.
مسیریابی بهینه امدادرسانی به مصدومان زلزله با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی و مدل سه بعدی منطقه حادثه دیده مبتنی بر الگوریتم میانگین وزن دار مرتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امدادرسانی سریع و به موقع به هنگام وقوع زلزله نقش مهمی در کاهش میزان تلفات جانی دارد. یکی از مهم ترین عوامل موثر در صرفه-جویی زمان، انتخاب یک مسیر بهینه به جهت دسترسی به منطقه حادثه دیده است. در این مقاله سعی بر آن ست تا با در نظر گرفتن عوامل موثر در اتلاف وقت وسیله نقلیه امدادرسان، بهترین مسیر ممکن به جهت امدادرسانی تعیین گردد. به منظور انجام این مورد، ابتدا کارشناس امدادرسان پیش از حضور در منطقه حادثه دیده با استفاده از مدل سه بعدی طراحی شده از آن منطقه و شناخت کلی از آن، چند مسیر پیشنهادی را برای امدادرسانی انتخاب می نماید. استفاده از مدل سه بعدی این امکان را به کارشناس می دهد تا با آگاهی و دقت بیشتری مسیرها را انتخاب نماید. سپس به بررسی پارامترهای ارتفاع و قدمت ساختمان ها، مسافت و عرض معابر هر مسیر پرداخته می شود. پس از بررسی پارامترهای فوق با استفاده از الگوریتم میانگین وزن دار مرتب به هر یک از این پارمترها وزن داده می شود. استفاده از این الگوریتم، این امتیاز را به کارشناس می دهد تا نظر خود را نیز در تعیین بهترین مسیر دخیل نماید که این مورد به صورت یک ضریب، با عنوان ضریب خوش بینی وارد معادلات وزن دهی می شود. در نهایت مسیرهای پیشنهادی بر اساس میزان احتمالی مسدود بودن و اتلاف وقت در آن ها، قابل مقایسه می باشند و می توان بهترین مسیر را از میان مسیرهای پیشنهادی انتخاب شده توسط کارشناس انتخاب نمود. لازم به ذکر است که مسیرهای پیشنهادی انتخاب شده باید به نحوی باشند که هریک شایستگی لازم برای انتخاب شدن به عنوان مسیر بهینه را داشته باشند. لیکن استفاده از مدل سه بعدی منطقه کمک شایانی به کارشناس می کند.
بررسی تأثیر ریزگردها در بازتابندگی طیفی تاج پوشش گندم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراوانی و شدت وقوع پدیده طوفان های گردوغبار طی چند سال اخیر در منطقه غرب آسیا و به ویژه در کشور ایران، افزایش پیدا کرده است. تاکنون آثار زیانبار این پدیده در مراحل گوناگون زندگی گیاهی، جانوری و انسانی بررسی شده است. در این پژوهش، تأثیر این پدیده در بازتابندگی طیفی گیاه گندم که مهم ترین گونه کشاورزی کشور به شمار می رود، بررسی و باندهای بهینه برای هریک از شاخص های باریک باند در مطالعه تأثیر این پدیده در گندم تعیین شده است. دو رقم از گندم (Triticum aestivum L. ) در محیط گلخانه و در شرایط کنترل شده پرورش داده شد و با استفاده از دستگاه تونل باد در طول روزهای متفاوت، بدون گردوغبار، دو، چهار و شش روز، و دو دوره رشد متفاوت، سه برگی شدن و خوشه دهی، درمعرض گردوغبار قرار گرفتند. اندازه گیری طیفی با استفاده از دستگاه طیف سنج Fieldspec-3-ASD با محدوده طیفی کامل انجام شد. چهار شاخص باریک باند طیفی جدید شامل NDVI، RVI، SAVI و PVI برای کل نمونه ها و همچنین، برای نمونه های مراحل سه برگی شده و خوشه دهی به طور جداگانه محاسبه و همبستگی بین این شاخص ها و تعداد روزهای گردوغباری بررسی شد. دقت نتایج تخمین تعداد روزهای گردوغباری با استفاده از R 2 و RMSE و روش اعتبار متقابل سنجیده شد. فقط باندهای بهینه انتخاب شده در شاخص SAVI2 محاسبه شده برای داده های مرحله خوشه دهی در محدوده طیفی SWIR قرار داشت. نتایج نشان دادند که در کل سه حالت، شاخص PVI ارتباط قوی تری (70/0 =RMSE،80/0=R 2 ) به نسبت دیگر شاخص ها، با تعداد روزهای گردوغباری نشان می دهد. همچنین، شاخص ها قابلیت بهتری در تخمین تعداد روزهای گردوغباری در داده های مرحله سه برگی شدن (77/0 67/0 و 80/0 63/0)، درقیاس با داده های مرحله خوشه دهی (91/0 73/0 و 71/0 62/0) نشان دادند. بنابراین، تعداد روزهای گردوغباری با استفاده از روش شاخص های باریک باند در مراحل ابتدای رشد گیاه با دقت بالاتری تخمین زده می شود.
پهنه بندی پتانسیل آلودگی آب زیرزمینی آبخوان دشت مرند به روش AVI و مدل های DRASTIC در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف پهنه بندی آسیب پذیری آبخوان مرند با استفاده از روش های DRASTIC، AVI و مقایسه پهنه بندی در سه روش مذکور انجام شده است. روش DRASTIC از ترکیب هفت مشخصه هیدروژئولوژیک قابل اندازه گیری و مؤثر در انتقال آلودگی به آب های زیرزمینی تشکیل شده است. روش AVIنیز دارای دو مشخصه است. نتایج حاصل از روش DRASTIC تقریباً کامل ترین شاخص برای ارزیابی میزان آسیب پذیری آب های زیرزمینی است که محدوده آسیب پذیری متوسط را 4/50 درصد، زیاد را 9/32 و خیلی زیاد را 7/16 درصد برای آبخوان دشت مرند برآورد کرده است. نتایج روش AVI نیز نشان می دهد که آبخوان دارای آسیب پذیری متوسط، زیاد و خیلی زیاد به ترتیب با 13/39، 5/6 و 37/54درصد می باشد. هم چنین در هر دو روش، میزان آسیب پذیری در قسمت های شرق، جنوب شرقی و شمال شرقی دشت بیش تر از بخش های مرکزی و غربی دشت است ولی حدود گسترش محدوده های آسیب پذیری متفاوت است. مدل DRASTIC به طور دقیق تری محدوده های مختلف آسیب پذیری را مشخص کرده است. دلیل آن مشخصه های بیش تر و وزن دهی متفاوت مشخصه ها براساس نقش آن ها در تعیین آلودگی است.
مکان یابی واحدهای صنایع چوب در استان خوزستان به روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی صنعتی اگرچه تأثیراتی عظیم و انکارنشدنی بر تمامی جنبه های زندگی بشری از خود به جای گذارده است، ولی بعضاً عدم به کارگیری روش های هدفمند و مبتنی بر توسعه ی پایدار منجر به عدم تداوم توسعه و بحران های زیست محیطی شده است. یکی از مواردی که در این عرصه مورد غفلت واقع شده نحوه استقرار مکانی واحد های صنایع می باشد. هدف این تحقیق بررسی قابلیت های روش فرآیند تحلیل شبکه ای در مکان یابی واحدهای صنایع چوب استان خوزستان با تکیه بر توابع تحلیلی نرم افزار GIS است. عدم دقت در مکان یابی صنایع چوب کشور منجر به بروز مشکلاتی ناخواسته چون افزایش هزینه حمل و نقل و توقف خط تولید شده است. روش ANP با طبیعت شبکه ای خود در برخورد با مسائل چند معیاره از قبیل مکان یابی، پتانسیل قابل قبولی در انتخاب بهترین مکان بر مبنای داده ها و دقت به کارگیری شده دارد. در این مطالعه، با جویا شدن نظرات کارشناسی، عوامل مختلف دخیل در مکان یابی صنایع و فرآورده های چوبی از منابع گوناگون شناسایی و جمع آوری شدند و پس از اصلاحات لازم، وارد محیط GIS گردید. سپس لایه های اطلاعاتی با به کارگیری روش ANP جهت تعیین اوزان و رتبه های متناسب، با هم تلفیق شدند و نقشه ای تحت عنوان اولویت استقرار مکانی صنایع و فرآورده های چوبی استان خوزستان حاصل شد. این نقشه پس از تحلیل حساسیت لایه های ورودی تأیید شد. بر اساس نقشه حاصل، مناسب ترین مکان های احداث و توسعه ی صنایع چوب در حدود 8 درصد مساحت استان را در برگرفته اند. این مطالعه قابلیت های بالای تحلیل های GIS، تصمیم گیری چند معیاره و روش تحلیل شبکه به علت برخورد شبکه ای با مسائل مکانی را در مکان گزینی صنایع به خوبی نشان می دهد و از طرفی برای آنالیز حساسیت نتایج، روشی بهبودیافته را به کار گرفته است.
روشی نوین برای بازآرایی اپی پلار تصاویر با هندسة خطی پوش بروم مبتنی بر مدل مراکز تصویر چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتیجة فرایند بازآرایی اپی پلار، تولید تصاویر شبه نرمال است که نقاط متناظر در آنها در امتداد سطرها یا ستون ها قرار می گیرند. برخلاف تصاویر نرمالِ حاصل از فرایند بازنمونه برداری اپی پلار، هیچ تضمینی برای تناسب پارالاکس موازی و ارتفاع نقاط متناظر در این تصاویر وجود ندارد. بااین حال، تولید تصاویر شبه نرمال می تواند انجام طیف وسیعی از کارهای فتوگرامتری نظیر تناظریابی، مثلث بندی هوایی خودکار، تولید مدل رقومی زمین، تولید ارتوفتو، و برجسته بینی را میسر سازد. در پژوهش حاضر، روش جدیدی مبتنی بر مدل مراکز تصویر چندگانه برای بازآرایی اپی پلار تصاویر خطی پوش بروم ارائه شد و روند بازآرایی برای دو سیستم تصویربرداری Cross Track و Along Track جداگانه بررسی گردید. اساس روش پیشنهادی، تصحیح مسیر حرکت و پارامترهای وضعیتی سنجندة توسعه یافته است. از مزایای این مدل می توان به امکان تصحیح اثر دید غیرقائم سنجنده به سبب تعبیرپذیری فیزیکی پارامترهای مدل اشاره کرد. برمبنای نتایج حاصل از ارزیابی دقت تصاویر شبه نرمال تولیدشده به روش پیشنهادی برای یک زوج تصویر استریوی Cross Track در سطح نقاط چک، متوسط پارالاکس قائم باقی مانده در سطح مدل 94/0 پیکسل به دست آمد، که می تواند مؤید صحت و کارایی مدل پیشنهادی باشد. کلید واژه ها : فتوگرامتری، بازآرایی اپی پلار، تصویر شبه نرمال، تصاویر خطی پوش بروم، مدل مراکز تصویر چندگانه، تصحیح مسیر حرکت سنجنده.
توسعة مدل مکانی ریزدانه به منظور چینش بهینة کاربری های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش نیاز به زمین و محدودیت عرضة آن، نحوة استفاده از زمین را به چالشی اساسی در عرصة برنامه ریزی شهری تبدیل کرده است. در این میان، چینش مناسب و بهینة کاربری ها در کنار یکدیگر از چالش های اصلی برنامه ریزی کاربری اراضی شهری به شمار می آید. هدف اصلی پژوهش حاضر، به کارگیری الگوریتم بهینه سازی چندهدفة تجمعی ذرات (MOPSO) به منظور دستیابی به چینش بهینة کاربری های شهری در سطح ریزدانه است. در تدوین مدل پیشنهادی، از سامانة اطلاعات مکانی (GIS) به عنوان مولد گزینه ها و سناریوهای مکانی بررسی شده استفاده گردید. به این منظور پارامترهای روش به کار گرفته شده با کاربرد مورد نظر سازگار شدند و گزینه های تصمیم سازی برمبنای توابع هدف و شروط مسئله ایجاد گردید. سپس با نمایش جواب های بهینه و تفاوت میان آنها، به کاربر امکان تصمیم گیری داده شد. این مدل در یک محدوده از منطقة هفت تهران اجرا شد و نتایج آن به دست آمد، که نشان دهندة تکرارپذیری و ثبات روش به کار گرفته شده است. در چینش کاربری ها در سطح ریزدانه با توجه به تعدد قطعات و تنوع کاربری ها و نیاز به برآورده کردن هم زمان چند هدفِ گاه ناسازگار با هم، استفاده از MOPSO می تواند تا حد زیادی پیچیدگی های مربوط به انتخاب و ارزیابی گزینه های تصمیم گیری را حل کند. ریزدانه بودن مدل ارائه شده، حالت دینامیک آن در پشتیبانی از تصمیم گیری مکانی، و ایجاد حالت های گوناگون از چینش کاربری ها برای تصمیم گیری براساس توابع هدف، از نوآوری های پژوهش حاضر است. کلید واژه ها : چینش بهینة کاربری شهری، سیستم اطلاعات مکانی، الگوریتم بهینه سازی چندهدفة تجمعی ذرات (MOPSO)، تصمیم گیری چندهدفه.
ارزیابی اثر بخار آب ستونی جو بر محاسبات جابجایی سطح زمین در روش DInSAR (سنجنده ASAR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم مزایای استفاده از داده هایSAR نسبت به سایر داده های دورسنجی، می توان از اتمسفر و علی الخصوص بخار آب ستونی جو به عنوان اصلی ترین عامل محدود کننده در دقت محاسبات تداخل سنجی راداری نام برد. بخار آب می تواند با اثر بر روی فاز امواج راداری دقت محاسبات را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. در این پژوهش با استفاده از داده های همزمان بخار آب سنجنده MERIS و داده های راداری سنجنده ASAR، رابطه بین تغییرات مقدار ستونی بخار آب موجود در جو و خطای ناشی از آن در محاسبات جابجایی سطح زمین در 16 ایستگاه مختلف در ایران مورد بررسی قرار گرفت. با مشاهده وضعیت تغییرات بخار آب اتمسفری و مقایسه مقادیر جابجایی ثبت شده توسط GPS و روش DInSAR مشخص گردید که اولاً در روش تفاضل تداخل سنجی دو گذره افزایش مجموع میزان بخار آب در زمانهایاصلی و فرعی در یکتداخل نگار به 4 گرم بر سانتیمتر مربع می تواند خطایی تا 6 سانتی متر در برآورد میزان جابجایی عمودی سطح زمین ایجاد کند. ثانیاً مشخص گردید که با افزایش میزان بخار آب، خطای ناشی از آن بر روی محاسبات تداخل سنجی جابجایی به صورت یک تابع تواندار افزایش پیدا می کند. در انتها جهت تصحیح مقادیر جابجایی بدست آمده از سنجنده ASAR در حالت بدون تصحیح اتمسفری در سایر مطالعات، رابطه ای ارائه گردید.
طراحی مدل بهینه سازی کاربری اراضی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک چندهدفه با رویکرد آمایش سرزمین (مطالعة موردی: رودبار جنوب – استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش نیازهای جامعه، آمایش سرزمین اهمیت ویژه ای یافته است. به دلیل پیوند آمایش سرزمین با چندین هدف متضاد، استفاده از الگوریتم های تکاملی چندهدفه درصورت تناسب الگوریتم با نوع مسئله می تواند مفید باشد. در پژوهش حاضر ضمن ارائة مدلی به منظور بهینه سازی کاربری اراضی، راه حلی مؤثر برای به کارگیری الگوریتم ژنتیک چندهدفه در انواع مسائل مربوط به آمایش سرزمین معرفی می گردد. مدل طراحی شده در پژوهش حاضر به منظور بهینه سازی کاربری اراضی از الگوریتم NSGA-II بهره می برد. خروجی های این مدل، الگوهایی برای آمایش سرزمین هستند که فرسایش منطقه را تا حد زیادی کاهش می دهند و سطح منفعت اقتصادی منطقه را بالا می برند. در این مدل، کاربری ها دارای بالاترین سازگاری، کمترین دشواری تغییر و بیشترین پیوستگی هستند. به منظور استفاده از الگوریتم ژنتیک چندهدفه در حل مسائل آمایش سرزمین در این پژوهش راهکاری ابتکاری برای تولید جمعیت اولیه و عملگر ابتکاری ترکیب متناسب با مسائل آمایش سرزمین شرح و بسط داده شد. مدل طراحی شده در منطقة رودبار جنوب واقع در استان کرمان پیاده سازی شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که الگوهای آمایش سرزمین پیشنهادشده در این مدل می توانند درحدود 30 تا 35 درصد فرسایش منطقه را کاهش دهند؛ درعین حال سطح منفعت اقتصادی حاصل از تغییر کاربری بین 40 تا 50 درصد رشد خواهد داشت. همچنین تمامی الگوها دارای سازگاری بالا و دشواری تغییر اندک هستند. با بررسی عملکرد عملگر های ابتکاری ارائه شده، مشخص شد این عملگرها تأثیر بسزایی در روند حل مسئله داشتند. کلید واژه ها : بهینه سازی چندهدفه، الگوریتم NSGA-II، توسعة عملگرهای ابتکاری، آمایش سرزمین، توان اکولوژیک.
تحلیل فضایی توسعه یافتگی فرهنگی شهرستان های استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت ها و مزیت های نسبی محلی و منطقه ای به دلیل تأثیرپذیری از عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و محیطی، همواره متفاوت است و این مهم سبب برتری پاره ای از نواحی به نواحی دیگر می شود. به این ترتیب شناخت مزیت ها و توان های محلی و منطقه ای از اصول بنیادین برنامه ریزی های توسعه محسوب گردیده و راهکارهای علمی توسعه نیز با تبیین وضع موجود معنا می یابد. مقوله فرهنگ از مهم ترین مسائل موثر بر توسعه در جوامع انسانی است که در سال های اخیر رایج شده است و در برخی مناطق باعث توسعه یافتگی و در برخی باعث نابرابری های فرهنگی گردیده است. بنابراین هدف از این پژوهش برآورد و سطح بندی شهرستان های 11 گانه استان یزد از نظر مؤلفه های فرهنگی است که با استفاده از 21 مؤلفه فرهنگی امکان پذیر گردیده است. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی، کمی و تحلیلی است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی شهرستان های استان یزد از تکنیک ORESTE استفاده گردیده است.
ارزیابی خطر سیل ناشی از عوامل انسانی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)، (نمونه مورد استان تهران)
حوزههای تخصصی:
توسعه روز افزون جوامع و پیچیده شدن روابط درونی و خارجی آنها، اهمیت پرداختن به مدیریت و برنامه ریزی در کاهش بلایا و اثرات آنها بر سکونتگاه های انسانی را بیش از پیش نمایان می کند. استان تهران به لحاظ شرایط طبیعی، منطقه ای، پراکندگی جمعیت، موقعیت استقرار شهر ها و آبادی ها، دارای استعداد بالقو ای در بروز بلایای طبیعی و ایجاد شرایط بحرانی می باشد. به همین علت برنامه ریزی منطقه ای و ارزیابی استان در برابر بلایا امری مهم و حیاتی محسوب می شود. در این پژوهش سعی برآن است که رویکرد و مدلی مؤثر در ارزیابی خطر سیل ناشی از عوامل انسانی استان تهران ارائه گردد. هدف این مقاله، پهنه بندی خطر سیل ناشی از دخالت های انسانی استان تهران بر پایه تحلیل اطلاعات استخراج شده سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) است. در این پژوهش از پارامترهای خاص مانند: کاربری اراضی، تراکم جمعیت، رودخانه ها، مسیل ها و حریم رودخانه، در تهیه لایه ها استفاده شده است. سپس با تهیه لایه های مورد نیاز استان تهران، به آن ها بر اساس میزان اهمیتشان در بروز سیلاب وزن داده شده و در نهایت نفشه پهنه بندی خطر سیل استان تهران به دست آمده است. در این مراحل از لایه هایی مانند تجاوز به حریم رودخانه جهت توسعه و ساخت و ساز، میزان فرسایش خاک، جنگل زدایی و دیگر موارد که منجر به سیل در استان تهران می شوند، استفاده خواهد شد. در انتها نقشه پهنه یندی احتمال سیل و وضیعت بحرانی نشان می دهد که در درصد قابل توجهی از مساحت استان تهران در پهنه احتمال وقوع سیل بسیار و بسیار بالا قرار دارد و مناطقی در خطر احتمال بسیار شدید وقوع سیل ناشی از دخالت های انسانی می باشد که در صورت وقوع سانحه سکونتگاه های شهری و روستایی این مناطق اثرات مخرب و غیر قابل جبرانی به جای می گذارد. به همین دلیل جهت مدیریت بحران و کاهش آسیب پذیری و خسارات مناطق با خطر بالا و بسیار بالا، نیازمند برنامه ریزی و سیاست گذاری های مناسب و قابل اجرا همانند: کاهش تراکم سکونتگاه های انسانی در حریم رودخانه و مسیل ها، وضع قوانین ساخت و ساز در حریم رودخانه ها و رعایت استاندارهای زمین های زراعی، برای هر منطقه می باشد.
ارزیابی عملکرد توصیفگرهای موضعی در تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیفگرها توزیع درجات خاکستری تصویر را در ناحیه اطراف عوارض توصیف می کنند و در تعیین مطابقت آنها، در کاربردهای گوناگونی همچون مرتبط سازی تصویر و تولید مدل سه بعدی در فتوگرامتری و سنجش از دور، نقش اساسی دارند. روش های گوناگونی برای ایجاد توصیفگر ارائه شده که ویژگی ها و کاربردهای متفاوتی دارند. شناخت ویژگی های الگوریتم ها و چگونگی عملکرد آنها در شرایط گوناگون نیازی اساسی برای استفاده مناسب از آنها در موارد گوناگون است. در این تحقیق عملکرد ده توصیفگر مطرح شامل SI، SC، SIFT، PIIFD، SURF، DAISY، LSS، LBP، LIOP و BRISK در انواع مختلف از تصاویر ماهواره ای اپتیکی با تنوع گسترده ای از اعوجاجات شامل اختلاف مقیاس، دوران، روشنایی و تغییر منظر مورد ارزیابی قرار می گیرد. هشتاد جفت تصویر ماهواره ای در سه دسته گوناگون شامل شبیه سازی شده، چندزمانه و چندسنسوری انتخاب می شود و نتایج با استفاده از چهار معیار اساسی Recall، Precision، دقت هندسی و کارآیی مقایسه می شود. الگوریتمی که در همه حالت ها و برای همه تصاویر بهتر از دیگر الگوریتم ها باشد، وجود ندارد اما به طور میانگین، توصیفگر های DAISY و SIFT بهترین عملکرد، و الگوریتم های SI و SC نیز بدترین نتایج را در تصاویر ماهواره ای دارند.