فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
توجه به ارتقای بهره وری آب به منظور تضمین ادامه حیات سکونتگاه های روستایی و تأمین امنیت غذایی کشور اهمیت دارد. عوامل مؤثر بر بهره وری آب در روستاها، تحت تأثیر عوامل متعدد طبیعی و انسانی است که در صورت شناخت صحیح و برنامه ریزی مبتنی بر آن می توان زمینه را برای استفاده بهینه از آب فراهم ساخت. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت بهره وری آب در 36 روستای واقع در حوضه آبخیز قلعه چای صورت گرفته است. نوع پژوهش کاربردی و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی و استنباطی است. در این خصوص 19 متغیر محیطی و انسانی مؤثر بر بهره وری آب شناسایی شده و داده های آن از طریق سالنامه های آماری جهاد کشاورزی، آب منطقه ای و سرشماری عمومی نفوس و مسکن به دست آمد. با استفاده دادهای به دست آمده در محیط نرم افزار ArcGIS پایگاه داده تشکیل شده و با استفاده از آزمون های خودهمبستگی فضایی موران محلی و آزمون رگرسیون وزنی جغرافیایی اقدام به تحلیل فضایی گردید. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون موران نشان داد که متغیرهای ارزش تولیدات کشاورزی و دامی و باسوادی دارای خودهمبستگی فضایی و متغیرهای تعداد منابع آب و میزان بهره وری نهایی در هر روستا فاقد خودهمبستگی هستند. نتایج آزمون رگرسیون وزنی نشان داد که هر دو گروه از متغیرهای محیطی، انسانی با میزان بهره وری آب در سطح روستاهای موردمطالعه ارتباط معناداری دارد و شدت همبستگی تحت تأثیر میزان آب بهای پرداختی، شیب زمین، تعداد منابع آب و دوری یا نزدیکی به مرکز شهرستان است. درنهایت، متناسب با یافته های تحقیق پیشنهاد می شود رویکرد فضایی به عنوان یک روش مناسب برای بهبود بهره وری آب در روستاها موردتوجه قرار گیرد.
تحلیل توزیع تسهیلات اشتغال پایدار روستایی در مناطق عشایری خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عشایر که همواره از عوامل مهم تولید در بخش کشاورزی محسوب شده و در مناطق مرزی نقش بسزایی در پایداری امنیت دارند، به دلیل کمبود زیرساختها و همچنین کمبود سرمایه در بخش اقتصادی عمدتا با مشکلاتی مواجه می باشند که بدون تردید کم توجهی به رفع این مسائل، مشکلات متعددی را برای آنها و برای تخریب محیط زیست به دنبال خواهد داشت. تسهیلات با نرخ کارمزد کم، یکی از راهکارهای ایجاد تحرک اقتصادی در مناطق روستایی و عشایری محسوب می گردد که در صورت برنامه ریزی مناسب در توزیع آن می تواند تاثیر بسزایی در سعه پایدار مناطق عشایری داشته باشد. هدف پژوهش: این مقاله با هدف بررسی چگونگی توزیع تسهیلات اشتغال پایدار روستایی در مناطق عشایری خراسان شمالی انجام شده است. روش شناسی تحقیق: روش توصیفی – تحلیلی و مبنای بررسی ، سامانه ثبت نام تسهیلات به نام کارا در طی سال 1396 تا پایان 1399 می باشد. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر مناطق عشایری خراسان شمالی می باشد. یافته ها و بحث: علی رغم اینکه بیشترین تسهیلات در استان به بخش کشاورزی اختصاص یافته است از طرفی تسهیلات به سمت مراکز شهرستانها سوق داده شده و کمتر به حاشیه مرزها اختصاص یافته است و از طرف دیگر، تسهیلات بخش عشایری دارای توزیع نامناسب بین شهرستانی بوده و در درون بخش هم سهم بسیار ناچیزی به بخش های صنعت و خدمات وابسته به کشاورزی رسیده است. نتایج: بنابراین نباید توقع داشت که این تسهیلات باعث پویایی خاصی در تحرک بخشی به اقتصاد عشایر گردد و با بازنگری در فرآیند توزیع این تسهیلات و کم کردن دخالت های غیرکارشناسی می توان بر اثر بخشی آن افزود.
Integration of Neural Network, Markov Chain and CA Markov Models to Simulate Land Use Change Region of Behbahan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Land is the place of earthly natural ecosystem functionality that has been used by humans in multiple methods. Land-use change (LUC) simulation is the most important method for researching LUC, which leads to some environmental issues such as the decreasing supply of forestry products and increasing levels of greenhouse gas emissions. Therefore, the present study aims at (i) using the Landsat imagery to prepare land use-cover (LULC) maps for 2000 and 2014; (ii) assessing Land use changes based on land change modeler (LCM) for the period from 2000 to 2014, and (iii) predicting the plausible land cover pattern in the region of Behbahan, using an algorithm based on ANN for 2028. Design/methodology/approach- A hybrid model consisting of a neural network model, Markov chain (MC), and cellular automata (CA Markov) was designed to improve the performance of the standard network model. The modeling of transfer power is done by multilayer Perceptron of an artificial neural network and six variables. The change allocated to each use and the forecasting is computed by Markov chain and CA Markov. Operation model calibration and verification of land use data at two points were conducted in 2000 and 2014. Findings- Modeling results indicate that the model validation phase has a good ability to predict land-use change on the horizon is 14 years old (2028). The comparison between modeling map and map related to 2013 shows that residential area and agricultural land continue to their growth trend so that residential area will be increased from 3157 hectares in 2014 to 4180 hectares in 2028 and it has 2% growth that has been 2% from 2000 to 2014. The results of this study can provide a suitable perspective for planners to manage land use regarding land-use changes in the past, present, and future. They are also can be used for development assessment projects, the cumulative effects assessment, and the vulnerable and sensitive zone recognition.
کارکردها و چالش های کشاورزی قراردادی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
258 - 273
حوزههای تخصصی:
یکی از رهیافت های ترویجی که به کارگیری آن در شرایط کشاورزی ایران جهت حل برخی از مشکلات این بخش مناسب است، رهیافت تخصصی کالا است. این رهیافت در چهارچوب نظام های کشاورزی قراردادی به کار گرفته می شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی کارکردها و چالش های کشاورزی قراردادی استان کرمانشاه با استفاده از رویکرد کیفی، صورت گرفت. مشارکت کنندگان در این تحقیق، شامل کارفرمایان طرح های کشاورزی قراردادی استان کرمانشاه و کشاورزان طرف قرارداد آنان بودند. جهت انتخاب کشاورزان، از روش نمونه گیری هدفمند و گردآوری داده ها با استفاده از روش های مصاحبه انفرادی، مصاحبه گروه متمرکز و مشاهده انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد سه کارکرد اصلی کشاورزی قراردادی از دیدگاه کشاورزان شامل افزایش دانش کشاورزان، توسعه توان اقتصادی کشاورزان و کاهش ریسک ادراک شده تولیدکنندگان است. کارفرمایان نیز مدیریت ریسک تأمین مواد خام برای کارخانجات، ترویج و توسعه کشاورزی، ایجاد برند و اعتبار و ایجاد اشتغال را به عنوان کارکرد کشاورزی قراردادی معرفی نمودند. چالش های کشاورزی قراردادی استان کرمانشاه نیز شامل مشکلات مربوط به عدم پایبندی کافی به تعهدات اجرای قرارداد، مشکلات مربوط به مرحله راه اندازی و توسعه طرح های کشاورزی قراردادی و همچنین محدودیت طرح های کشاورزی قراردادی استان است. نتایج این مطالعه می تواند برای سازمان های دست اندرکار توسعه کشاورزی از جمله، سازمان جهاد کشاورزی، استانداری و اتاق بازرگانی مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل ذی نفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
662 - 683
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری کشاورزی یک راهکار برای استفاده بهینه از صنعت گردشگری است. اما از علت های عمده عدم تحقق سیاست های توسعه ای نبود سازوکارهای لازم برای شناسایی، تحلیل و نقش آفرینی ذی نفعان متعددی است که می بایست در یک فرایند مشارکتی مبتنی بر پایداری و تاب آوری برای مدیریت پایدار توسعه گردشگری کشاورزی، همکاری، هماهنگی و هم افزایی داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ذی نفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران به صورت آمیخته انجام شد. به منظور شناسایی ذی نفعان اطلاعات از کارشناسان حوزه گردشگری کشاورزی گردآوری شد که پس از مصاحبه با 17 نفر از آن ها و طی چهار مرحله دلفی ذی نفعان به تعداد 25 نفر شناسایی شدند و با استفاده از ماتریس قدرت - منفعت میزان قدرت و نوع منفعت هر ذی نفع مشخص گردید. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند از دو تن از نمایندگان هر ذی نفع (مجموعاً 50 مصاحبه) چگونگی اعمال قدرت ذی نفعان با توجه به نوع منفعتشان مشخص گردید. بر اساس نتایج، ذی نفعان اصلی توسعه پایدار گردشگری کشاورزی بیشتر از سازمان های دولتی بودند که در بین آن ها سازمان جهاد کشاورزی، سازمان میراث فرهنگی، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیط زیست از لحاظ پنج نوع قدرت اقتصادی، دانشی، اجتماعی، سیاسی و قانونی در جایگاه بالاتری قرار داشتند. نتایج تحلیل مصاحبه ها به صورت تحلیل محتوای متعارف منتج به شناسایی 428 جمله در قالب 125 گزاره مفهومی شد. می توان از دسته بندی ارائه شده به منظور ایجاد ظرفیت، ارتقای مشارکت و تعامل بین ذی نفعان با توجه به نوع قدرت و منفعت در فرایند توسعه پایدار گردشگری کشاورزی استفاده نمود.
تحلیلی پیرامون قلمرو کوچ نشینان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ایران بنا به موقعیت خاص جغرافیایی خود، یکی از مهمترین مناطق کوچ نشینی در جهان به شمار می رود. بطوریکه مظاهر فرهنگی کوچ نشینان در تمام شئونات این کشور نفوذ کرده است و سرزمینی است که با کوچ نشینی آشنا بوده و علیرغم کاهش تعداد و سهم جمعیت آنان در مقایسه با جمعیت یکجانشینی شهری و روستایی در طول تاریخ، هنوز کوچ نشینان به عنوان سومین جامعه مهم در کنار جوامع شهری و روستایی به شمار می روند. هدف پژوهش: با توجه به پراکنش جغرافیایی کوچندگان در سطح ایران و ضرورت تعیین قلمرو این جامعه با شیوه خاص فعالیت و انجام پژوهش ها و مطالعات تخصصی، هدف تحقیق حاضر تعیین قلمرو کوچ نشینان ایران براساس منابع موجود و نتایج سرشماری عشایر کوچنده کشور طی سال های 1366، 1377 و 1387 می باشد. روش شناسی تحقیق: با توجه به ماهیت مروری بودن تحقیق، با بهره گیری از روش گردآوری داده ها و اطلاعات به شیوه اسنادی- کتابخانه ای و تجربیات علمی نگارنده، از روش تحقیق توصیفی- کاربردی برای تعیین قلمرو کوچ نشینان در مقیاس ناحیه ای و تقسیمات سیاسی- کشوری استفاده شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر براساس نتایج سرشماری عشایر کوچنده با بیش از هشت هزار سال سابقه استقرار در مقیاس ایران می باشد که به غیر از استان کردستان در تمامی استان های کشور در قالب کل قلمرو ایلی و یا بخشی از آن توزیع شده اند. یافته ها و بحث: توزیع و پراکنش جمعیت شهری و روستایی در قلمروهای ایلی و پیوندها و روابط این سه جامعه در قلمروهای ایلی کوچندگان و محدوده های زیست ییلاقی، قشلاقی و بازلاقی و بروز مشکلات و مسایل در قلمروهای ایلی، نیازمند انجام پژوهش های مختلف، مسئله محور و در تخصص های مختلف در قلمرو کوچ نشینان و اثرات و پیامدهای زندگی و پیوند و ارتباط جوامع کوچ نشین، روستانشین و شهرنشین می باشد. نتایج: کوچ نشینان از مجموع کل مساحت ایران در گستره ای به وسعت 963 هزار کیلومترمربع، معادل 59 درصد از مساحت کشور پراکنده شده اند و قسمت عمده ای از قلمروهای کوچ نشینان، فضای زیستی مشترک با جوامع روستایی و شهری دارند و توزیع کوچ نشینان در 29 استان، 254 شهرستان از مجموع 30 استان و 368 شهرستان به ترتیب با 93 و 69 درصد در قالب 104 ایل و 560 طایفه مستقل با 7/1 درصد از جمعیت کشور براساس نتایج سرشماری 1387 عشایر کوچنده کشور مؤید این مطلب است.
عوامل مؤثر بر توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در مناطق روستایی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور ارایه تحلیل مدیریت جامع نوآوری در صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما استان کرمان انجام شده است، تا از این ره آورد نخست بتواند مدیریت نوآوری با موضوع صنایع تبدیلی و تکمیلی به مصرف بازار عرصه برسد و سپس با بهبود صنایع تبدیلی و تکمیلی شرایط اشتغال و بهبود درآمد در باغداران را فراهم آورد. این تحلیل برای بهبود عملکرد بهتر در مدیریت نوآوری در پیوند عمیق تر صنعت با کشاورزی می باشد. از مشکلاتی که هم اکنون صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در استان کرمان با آن مواجه است عدم توسعه در این صنایع و به دنبال آن نداشتن سهم کافی در بازارهای داخلی و بازارهای جهانی است. مدیریت جامع نوآوری به عنوان یک پارادیم جدید شامل پنج مولفه، فرهنگ نوآوری، ساختار سازمانی، مدیریت تکنولوژی، استراتژی نوآوری و نوآورا ن است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از لحاظ تحلیلی از نوع علی-ارتباطی است. در این تحقیق با توجه مسئله مورد بررسی، طبق آمار در اداره اتاق بازرگانی و اداره جهاد کشاورزی استان کرمان 200 نفر در سه زمینه بازاریابی، بسته بندی و فراوری محصولات خرما مشغول به کار می باشند، حجم نمونه براساس فرمول کوکران محاسبه می گردد که در این پژوهش برابر است با 155 نفر از کارکنان که به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که دارای 58 گویه می باشد و با طیف لیکرت 5 نقطه ای نمره گذاری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گرداوری شده از آزمون های رگرسیون چندگانه و واریانس یک راهه و از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما و ابعاد مدیریت جامع نوآوری (که شامل مدیریت تکنولوژی، ساختار سازمانی، استرتژیک نوآوری، فرهنگ نوآوری و روانشناختی )همبستگی وجود دارد.
اثرات صندوق های اعتبارات خُرد بر بهبود کیفیت زندگی زنان روستایی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اﻣﺮوزه ﺑﻬﺒﻮد کیﻔیﺖ زﻧﺪﮔی زنان روستایی از ﻣﺒﺎﺣﺚ اﺻﻠی در کﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ به ویژه کشورهای در حال توسعه ﺑﻮده و اعطای اعتبارات خُرد یکی از راهکارهای دستیابی به این هدف تلقی می شود. هدف این تحقیق بررسی اثرات صندوق اعتبارات خُرد بر کیفیت زندگی زنان روستایی شهرستان گرگان بود. بر مبنای روش تحقیق توصیفی، 70 نفر از زنان عضو صندوق و 200 نفر از زنان غیرعضو، با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های مقایسه میانگین من وایتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون فریدمن انجام شد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه عضو و غیرعضو از نظر مؤلفه های کیفیت زندگی چون سلامت روان، روابط اجتماعی، سلامت محیطی و کیفیت کل وجود دارد و گروه عضو اهمیت این مؤلفه ها را بیشتر ارزیابی کرده اند. نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنی دار بین سلامت جسمانی زنان با میزان تحصیلات همسر، سلامت روانی زنان با میزان تحصیلات خود و همسران، روابط اجتماعی زنان با میزان تحصیلات همسران و سابقه عضویت در صندوق و سلامت محیطی زنان با سابقه عضویت آنان در صندوق بود. همچنین مقایسه میانگین بین مؤلفه های کیفیت زندگی نشان داد پاسخگویان تأثیر عضویت در صندوق را بر مؤلفه های جسمانی کیفیت زندگی خود بیشتر ارزیابی کرده اند و مؤلفه های اجتماعی، روانی و محیطی در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
بررسی دانش بومی بر پایداری زیست محیطی عشایر کوچ گر ایل ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش، سنگ بنای توسعه است؛ دانش بومی بخشی از سرمایه ملی هر قومی است که باورها، ارزش ها و آگاهی های محلی آنان را در بر می گیرد و حاصل قرن ها آزمون وخطا در محیط طبیعی و اجتماعی است که از نسلی به نسل دیگر به شکل موروثی منتقل شده است. ایجاد ظرفیت های بومی یک جنبه حیاتی برای توسعه پایدار است. در سال های اخیر استفاده از فناوری های پیشرفته، مشکلات زیست محیطی و بحران های اقتصادی در فرآیند تولید را سبب شده است؛ که در این رابطه شناخت دانش بومی و شیوه های سنتی تولید و آگاهی از دانش روز نقش کلیدی در دستیابی به شاخص های توسعه پایدار را خواهد داشت.
هدف پژوهش: هدف کلی از این پژوهش، معرفی دانش بومی عشایر کوچ رو ایل ممسنی در فعالیت هایی چون مدیریت مرتع و چگونگی بهره برداری عشایر از «زیست محیطی»، از منظر؛ مسکن و سکونتگاه های عشایری، فرآوری محصولات غیر لبنی، دامپزشکی سنتی و روش های مبارزه با آفات و امراض دامی می باشد.
روش شناسی تحقیق: پژوهش پیمایشی حاضر، حاصل مطالعه گسترده ای است که با رویکرد کیفی به اجرا درآمده است و با بهره گیری از فنون متعددی از جمله مشاهده مستقیم، مصاحبه های عمیق و مشاهده ی مشارکی بخش کوچکی از سامانه های پیچیده ی دانش بومی عشایر کو چ گر ایل ممسنی (مسکن عشایری، محصولات غیر لبنی و دامپزشکی بومی) را به تصویر بکشد.
قلمروجغرافیایی پژوهش: عشایر کوچنده استان فارس در قالب گروه های متشکل از سه ایل بزرگ قشقایی، خمسه، ممسنی و هشت طایفه مستقل می باشد که قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر، عشایر ممسنی می باشد. در حال حاضر ایل لر ممسنی شامل 4 طایفه جاوید(جاوی)، رستم، بَکِش و دشمن زیاری می باشد که طوایف بَکِش و دشمن زیاری یکجانشین شده اند و دارای زندگی کوچندگی نمی باشند.
یافته ها و بحث: یافته های تحقیق نشان می دهد دانش بومی عشایر با اعمال مدیریت چرا منجر به پایداری گیاهان مرتعی شده که این امر حفظ محیط زیست را به دنبال داشته و در نهایت توسعه ی پایدار را سبب خواهد شد. یکی از فن های آن ها برای احیای مراتع این است که ابتدا مراتع پایین دست که کیفیت چندانی ندارند را مورد استفاده دام قرار داده سپس اجازه مصرف مراتع بالادستی را به آن ها می دهند. همچنین، مسکن عشایر موسوم به سیاه چادر)بهون (که تمام قطعات و اجزای تشکیل دهنده خود را از طبیعت به وام برده و شکل و ساختار آن با طبیعت سازگار است به دلیل رعایت فاکتورهای بومی در توسعه ی پایدار نقش مهمی ایفا می کند.
نتایج: در نهایت بسیاری از شیوه های دامپزشکی بومی را می توان در زمره ی فناوری های زیستی قرار داد که در مقایسه با داروهای مصنوعی-تجاری کم خطرترند. که شامل شیوه های « برون تنی » و شیوه های«درون تنی» می شود.
نقد و بررسی فیلم مستند علف در ایل بختیاری از منظر جامعه شناسی قوم نگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: «علف» از نخستین فیلم های مستندی است که درون مایه مردم نگارانه دارد، فیلمی به کارگردانی مریان کوپر، شود ساک و هریستون امریکایی که در سال1304 هجری شمسی (میلادی1925) ساخته شد. هدف پژوهش: هدف این فیلم، روایت تصویری کوچ طایفه بابااحمدی از ایل بختیاری به سرپرستی حیدر خان و پسرش لطفعلی بعنوان شخصیت اصلی است، که از نوع تحقیقات میدانی مشاهده همراه با مشارکت محسوب می شود. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر به نقد جامعه شناختی و بررسی فیلم با استفاده از روش «اتنوگرافی» متاثر از نظریه رمانتیک آمریکایی و مقایسه آن با نظریه مالینوفسکی در گینه نو پرداخته است. روش پژوهش، اسنادی و تاریخی و بر اساس تحلیل محتوی، فیلم «علف» به شکل «تاویل گرایانه» است. قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه شهرستان های کوهرنگ، لالی و مسجدسلیمان می باشد. بر اساس فیلم علف، تعداد افراد کوچ رو بیش از پنجاه هزار نفر زن و مرد به همراه احشام زیادی، کوچ را از خوزستانبه سمت چهارمحال و بختیاری به فاصله بیش از 500 کیلومتر در فصل بهار(اوایل اردیبهشت ماه) آغاز نمودند. یافته ها و بحث: بر اساس تحلیل ثانویه، یافته های مرتبط با فیلم «علف» مورد بررسی و نقد قرار گرفت، سپس با تطبیق یافته های بدست آمده و مقایسه آن با اصل محتویات فیلم، به شکل انتقادگرایانه درون مایه آن بررسی و تحلیل شد. در نهایت ضمن بررسی و انتقادات وارده بر فیلم مشخص شد که: «عدم رعایت بازتابندگی» در قوم نگاری مشهود است. نتایج: بر اساس روش «امیک» در روش قوم نگارانه می توان گفت که کوپر و همکارانش وقایع پیرامون را بیشتر از زاویه دید خود می نگریستند تا مردمان کوچرو ایل بختیاری. همچنین بر اساس رویکرد «اتیک»(نگاه درونی به اتفاقات پیرامون)، درون مایه فیلم مورد نقد قرار گرفت، چرا که مطابق دیدگاه ژرژلاپاساد، مشاهده گری فعال و همراه با مشارکت همواره باید در میدان تحقیق شکل گیرد. همچنین می توان گفت که فیلم «علف» از یک نوع نگاه «اورینتالیستی»(از دیدگاه ادوارد سعید) برخوردار است، چون، «اورینتالیسم»، تاریخ دروعینی از شرق به شیوه دلخواه و مورد علاقه غربیان است.
تحولات مدیریت مرتع در ایران با تاکید بر قوانین و مقررات، و ممیزی مراتع در قلمرو بهره برداران مرتعی (بخش اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درک عمیق روند تغییرات مدیریتی از سنتی به مدیریت مرسوم فعلی در زمینه ی مراتع می تواند در شناسایی بخش عمده ای از مشکلات و چالش های آن ها موثر باشد و به تدوین راهبردهای مناسب برای مدیریت پایدار مراتع کمک کند. این مقاله با مروری بر منابع در زمینه ی تحولات مدیریت مرتع در ایران، داده ها و اطلاعات دوره های تاریخی را تجزیه وتحلیل و ارزیابی می کند. هدف پژوهش: ابتدا، تاریخچه ای از مدیریت سنتی مراتع ارایه می شود (1). به دنبال آن، روند تاریخی تضعیف مدیریت سنتی مراتع تشریح می شود (2). سپس مدیریت مرتع در دوره بعد از انقلاب اسلامی ایران (از سال 1357 به بعد) تبیین می شود (3). در ادامه، به برخی از قوانین و مقررات در زمینه مدیریت مرتع اشاره می شود و ظهور چالش های جدید مورد بررسی قرار می گیرند (4). در نهایت، ضمن مرور آمار سطح مراتع در دوره های مختلف تاریخی، براساس آخرین آمار ارایه شده گزارشی از میزان ممیزی مراتع ارایه می شود (5). روش شناسی تحقیق: مقاله، پس از ارایه مقدمه ای کوتاه، در راستای ارزیابی تاریخی تحولات مدیریت مرتع، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک، پنج محور اصلی را مورد بررسی قرار می دهد. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر ارزیابی تاریخی تحولات مدیریت مرتع، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک در مقیاس ایران می باشد. یافته ها و بحث: نتایج جمع بندی و مرور منابع، نشان می دهد در طی دوره های تاریخی، مدیریت مراتع متاثر از عوامل مختلف دستخوش تغییرات عمده ای شده است. نتایج: در راستای مدیریت جامع، یکپارچه و پایدار مراتع، توجه به دیدگاهی جامع که بتواند از همه پتانسیل های منطقه ای در راستای مدیریت پایدار مرتع بهره گیرد، ضروری است. در بخش دوم، در مقاله جداگانه ای، تحولات جمعیتی و معیشتی بهره برداران مرتعی در زمینه مدیریت مرتع در ایران مورد بررسی قرار می گیرند.
عوامل مؤثر بر شبکه زنجیره تأمین(بازار) محصولات موز و انبه در نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محصولات گرمسیری از جمله محصولات باغی هستند که مقدار قابل توجهی از این محصولات در روستاهای سیستان و بلوچستان تولید می شود اما به دلیل توجه نکردن به زنجیره تأمین این محصولات و واردات بی رویه، انگیزه روستاییان برای تولید این محصولات روز به روز کاهش یافته است. در این پژوهش به بررسی رابطه عناصر سه گانه بازار یعنی ساختار رفتار عملکرد دو محصول انبه و موز با رهیافت SCP در مقطع زمانی 1398 در روستاهای سیستان و بلوچستان با استفاده از روش سیستم معادلات همزمان پرداخته شده است. نتایج تخمین مدل برای دو محصول انبه و موز نشان داد که در معادله تمرکز سودآوری اثر مثبت و معناداری بر تمرکز در محصول انبه داشته به طوری که با افزایش سودآوری، بازار به شرایط انحصاری نزدیکتر شده و سودآوری تولید کنندگان افزایش می یابد. در معادله تحقیق و توسعه برای هر دو محصول انبه و موز، تمرکز دارای اثر منفی و معناداری بر تحقیق و توسعه است؛ به طوری که با افزایش تمرکز در بین تولیدکنندگان روستایی، بازار به سمت شرایط انحصاری حرکت کرده است. اما سودآوری، دارای اثر مثبت و معنادار بر فعالیت تحقیق و توسعه است که مطابق انتظارات بازار بوده و نشان می دهد با افزایش سودآوری، انگیزه بیشتری برای صرف هزینه تحقیق و توسعه وجود خواهد داشت. در معادله سودآوری برای محصول انبه، با افزایش تمرکز یعنی حرکت به سمت بازار انحصاری، سودآوری نیز افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین توسعه در هر دو محصول، دارای اثر مثبت و معناداری بر سودآوری است. بر اساس تأثیرات مثبت متقابل بین تحقیق و توسعه و سودآوری در دو محصول انبه و موز، پیشنهاد می شود در زمینه تولید، بازاریابی و برندسازی این محصولات در بین روستاییان جهت ایجاد شبکه مبتنی بر زنجیره تأمین این محصولات تحقیقات گسترده ای صورت گیرد و راهکار دستیابی به این مهم تشکیل تعاونی ها یا اتحادیه های محلی محصولات گرمسیری در روستاها است.
شناسایی و ارزیابی زنجیره ارزش کسب وکارهای روستایی با قابلیت برندسازی (موردمطالعه: منطقه ترکمن صحرای استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
218 - 231
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی کسب وکارهای روستایی بر مبنای دو رویکرد برندسازی و زنجیره ارزش پرداخته است تا راهی برای فعال کردن کسب وکارها جهت افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی باشد. این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش های احتمالی و هدفمند در نمونه برداری و جمع آوری داده ها است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مجموع نمرات میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات، تکنیک های وزن دهی جمع رتبه ای و تصمیم گیری چند شاخصه ارس (ARAS) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را 220 نفر از اساتید دانشگاه های استان گلستان، کارشناسان ادارات دولتی مرتبط با توسعه روستاها و مدیران روستایی شامل؛ بخشداران ، نمایندگان شوراهای بخش، دهیاران و صاحبان مشاغل تشکیل داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های تبیین کننده محصولات برند در سطح مناطق روستایی، شاخص رضایتمندی با وزن 095/0 در رتبه اول، انطباق پذیری با وزن 091/0 و کیفیت گرایی با وزن 086/0 در رتبه های بعدی قرارگرفته اند و از میان کسب وکارها و محصولات رایج منطقه؛ زراعت پنبه با ضریب 971/0 در اولویت اول، قالی بافی با ضریب 966/0 در اولویت دوم، غذاهای سنتی با ضریب 952/0 در اولویت سوم، پرورش اسب ترکمن با ضریب 943/0 در اولویت چهارم و اقامتگاه های بوم گردی با ضریب 924/0 در رتبه پنجم جهت برنامه ریزی برندسازی قرار داشته اند. همچنین نتایج تحلیل زنجیره ارزش مبین این موضوع است که به عنوان یک ابزار مکمل برندسازی، می توان در شناسایی و دسته بندی فرایندها، فعالیت ها و عملیات گوناگون کسب وکارها به منظور تعیین استراتژی های بازاریابی و سیاست های قیمت گذاری استفاده کرد.
اثرات کشت هیدروپونیک در رونق تولید و توسعه اقتصادی نواحی روستایی مورد: روستاهای بخش مرکزی شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین مواد غذایی برای جمعیت رو به رشد ایران و لزوم رسیدن به خودکفایی در تولیدات کشاورزی ایجاب می کند، میزان تولیدات بخش کشاورزی در کشور افزایش یابد و لازمه آن تغییر در روش های کشاورزی سنتی و جایگزین نمودن روش های نوین و پربازده مثل کشت هیدروپونیک می باشد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای بخش مرکزی شهرستان گرگان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، 240 نفر از کارفرمایان و کارگران مزرعه هیدروپونیک و همچنین روستاییان بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و در نهایت با استفاده از آزمون T مستقل، مان وایتنی، رگرسیون خطی چندگانه و تحلیل خوشه ای در محیط نرم افزاری SPSS، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون T نشان می دهد که بین میزان تولید محصولات صیفی در واحد سطح در دو شیوه مورد مطالعه و همچنین میزان درآمد بهره برداران تقاوت معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. نتایج حاصل از مان وایتنی نیز حاکی از آن است که بین ضریب جذب کود شیمیایی، سموم دفع آفات و کیفیت ظاهری محصولات نیز تفاوت معنادار و 99 درصدی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان می دهد که میزان رضایت کشاورزان از کشت هیدروپونیک بسیار بوده و ضریب تعیین بدست آمده نشان می دهد کشاورزی هیدروپونیک حدود 88 درصد در افزایش تولید محصول، کاهش مصرف آب و افزایش درآمد کشاورزان و تاحدی در افزایش ضریب جذب کود و سم موثر واقع شد. سپس برای ظرفیت سنجی توسعه کشت هیدروپونیک روستاها با استفاده از آزمون تحلیل خوشه ای به چهار دسته طبقه بندی شدند، به طوری که روستای خوشه اول(کریم آباد و سعدآباد) بیشترین ظرفیت را برای توسعه کشت هیدروپونیک دارا هستند.
شناسایی و اولویت بندی پیشران های توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشران ها نیروها و روندهای مهمی هستند که نقش بازساخت آینده فضاهای زندگی را بازی می کنند. بر همین اساس پیشران ها به عنوان تسهیل کننده در دستیابی به اهداف و بهبود شرایط زندگی به خصوص در نواحی روستایی نقش به سزایی دارند. در این مقاله سعی شده مهم ترین پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی در ایران که منجر به بهبود و توسعه هرچه بیشتر و بهتر کارآفرینی روستایی می گردد، شناسایی و اولویت بندی گردد. توسعه کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به منابع درآمد و اشتغال روستایی است که فرصت های مناسبی را برای کاهش مخاطرات معیشتی و ماندگاری در مناطق روستایی فراهم می کند. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و به لحاظ محتوا از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آن ها از روش فراتحلیل و روش کیو استفاده شده است. در این راستا پیشران های توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی از طریق مرور ساختار یافته 50 مقاله داخلی و خارجی در حوزه کارآفرینی روستایی شناسایی، و با استفاده از روش کیو اولویت بندی شده اند . نتایج فراتحلیل شناسایی شش گروه از پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی شامل پیشران های حمایتی، پیشران های اقتصادی، پیشران های آموزشی و فناورانه، پیشران های اجتماعی، پیشران های رفتاری، پیشران های محیطی و زیرساختی را نشان می دهد. که در این میان فراوانی و تکرار پیشران های رفتاری بیشتر از سایر پیشران ها بوده است. همچنین شناسایی 7 دیدگاه در مورد پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی را نشان می دهد. بر اساس این دیدگاه ها به ترتیب بیشترین تاکید بر روی پیشران های رفتاری، آموزشی، اقتصادی، حمایتی و زیرساختی بوده است.
تحلیل فضایی اشتغال زایی و فعالیت اعتبارات کارآفرینی روستایی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم برای توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی دسترسی و توزیع مناسب اعتبارات کارآفرینی در میان روستاییان است. در همین راستا توزیع مناسب فعالیت اعتبارت کارآفرینی می تواند نقش بسزایی در اثربخشی این اعتبارات در زندگی روستاییان داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی اعتبارات کارآفرینی روستایی در استان خراسان رضوی می باشد. روش انجام مطالعات در این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده که مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی می باشد. که اطلاعات تسهیلات پرداختی از طریق اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خراسان رضوی که در 13 زمینه فعالیت در سال1398در سامانه کار ثبت نام کرده اند بدست آماده است. و بر اساس مدل ماباک میزان وام دریافتی به روستاییان استان خراسان رضوی رتبه بندی شد. بر اساس نتایج این پژوهش و تحلیل های انجام شده در مدل ماباک، بیش ترین میزان دریافت وام و تسهیلات اشغال زایی پس از شهرستان مشهد به شهرستان تربت جام اختصاص یافت و کمترین آن به شهرستان داورزن با 655 میلیون تومان اختصاص داشته است. بر این اساس می توان بیان نمود که شهرستان مشهد با توجه به این که به عنوان مرکز استان است و نواحی روستایی آن به لحاظ دسترسی به موقعیت کلانشهر مشهد، امکان انجام فعالیت بیش تری دارند، لذا بیش ترین مقدار وام و اعتبارات دریافتی را به خود اختصاص داده است. این امر بیانگر آن است که از نظر مقادیر اختصاص یافته در وام ها و اعتبارات پرداختی در بین شهرستان های استان نابرابری وجود دارد.
Effects of Tourism on Sustainable Rural Livelihoods (Case Study: Saravan, Rasht County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Over the past decades, the improvement of sustainable rural livelihoods has received much attention and has been one of the main goals of sustainable rural development. One of the main approaches to improve rural livelihoods is the development of rural tourism. This has been considered by policymakers as a strategy to reduce rural poverty, especially in developing countries. Therefore, the present study is to investigate the impact of tourism on sustainable livelihoods. Research limitations/implications- This is a descriptive-analytical study in which the documentary study method and field survey (questionnaire-observation-interview) were used in the case study of Saravan. The statistical population is 4233 Saravan rural households. In this framework, 360 household questionnaires have been completed based on the Cochran formula as a research sample. Finding- The results have indicated that tourism in Saravan has not been able to play an effective role in the sustainable livelihoods of the local people (in institutional, economic, and human developments) and covers only some households. It can be concluded that tourism has had a greater impact on other aspects such as social and environmental issues. At the same time, with proper planning, people's livelihoods and abilities can be improved by promoting tourism and sustainable livelihoods.
شناسایی و ارزیابی عوامل ساماندهی بصری موثر بر بهبود سیمای کالبدی روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
572 - 589
حوزههای تخصصی:
سیما و منظر روستایی به عنوان عناصر مؤثر بر درک بصری مردم از محیط، یکی از مسائل مهم امروزی بوده که در حال حاضر برای متولیان و برنامه ریزان روستایی قابل تأمل است. از آنجایی که ماهیت طراحی و نظارت بر جنبه های بصری مؤثر در غنی سازی و شکل گیری محیط روستایی و تجربه روستاییان از سیمای کالبدی آن، با کاستی هایی رو به رو است، جهت تشریح بیشتر، شناسایی عوامل ساماندهی بصری و بررسی میزان اثرگذاری آن بر سیمای کالبدی روستا ضرورت دارد. این پژوهش از لحاظ ماهیت، اکتشافی و از حیث روش گردآوری داده ها، توصیفی - پیمایشی است. داده های موردنیاز تحقیق از طریق تحلیل محتوای اسنادی و پیمایش دلفی گردآوری شد. جامعه آماری در بخش دلفی، 21 نفر و در بخش پیمایشی، 265 نفر متخصص است که پس از تأیید روایی و پایایی پرسشنامه توسط اساتید و تکنیک آلفای کرونباخ، مورد پرسشگری قرار گرفتند. در این پژوهش جهت تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد که نتایج نشان داده است؛ از 53 شاخص ارزیابی شده در ابعاد چهارگانه شامل: زیبایی شناختی - فرمی، کارکردی - فعالیتی، ادراکی - شناختی و طبیعی - زیستی، شاخص های تزیینات و مواد و مصالح با امتیاز وزنی کل (52/4) بیشترین اثرگذاری و شاخص تعادل با امتیاز (24/2) کمترین اثرگذاری را بر ساماندهی بصری روستا دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داده است؛ 61 درصد از عوامل ساماندهی بصری، موجب بهبود سیمای کالبدی روستا می شود، که از میان عوامل چهارگانه، عامل ادراکی-شناختی با ضریب تأثیر 378/0 بیشترین اثر را بر بهبود سیمای کالبدی روستا دارد.
اثرات توسعه یافتگی بر جایگاه زنان در فرآیند توسعه روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی مفهومی جامع و چند بعدی بوده که در برگیرنده رشد کشاورزی و فعالیت های وابسته به آن (صنایع دستی و صنایع روستایی)، زیربناهای اقتصادی اجتماعی، خدمات اجتماعی و تسهیلات مربوطه و مهمتر از همه توسعه منابع انسانی در مناطق روستایی است. بدین ترتیب زنان روستایی با توجه به نقش و مسئولیت هایی که در محیط مزرعه و منزل دارند عهده دار وظایف تولیدی و خدماتی مختلفی بوده که مسلما نیل به توسعه روستایی بسیار موثر است. در تحقیق حاضر به بررسی اثرات توسعه یافتگی بر جایگاه و نقش زنان در فرآیند توسعه روستایی به صورت مطالعه موردی در روستاهای کرمانشاه پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر روش پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر 81345 نفر از زنان در مناطق روستایی شهرستان کرمانشاه بود که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 382 نفر به عنوان نمونه تعیین و به طور تصادفی انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط اساتید و متخصصین، بررسی و تأیید شد و جهت تعیین پایایی پرسشنامه نیز تعداد 30 پرسشنامه توسط زنان روستایی در فرآیند پیش آزمون تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ88/0 α = به طور میانگین برای بخش های مختلف پرسشنامه بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری آنالیز واریانس دو طرفه و آزمون T-Test استفاده شد. یافته ها نشان داد توسعه روستایی اثر مثبت بر افزایش دسترسی به اعتبارات، مشارکت در کلاس های ترویجی و همچنین منجر به کاهش مشارکت زنان در فعالیت های دامی و فعالیت های کشاورزی داشته است؛ همچنین توسعه روستایی بر مشارکت زنان در تصمیم گیری، مشارکت در تولید و فعالیت های خانگی بدون اثرگذاری بوده است.
قابلیت های سرمایه اجتماعی برای توانمندسازی اقتصادی روستاییان مورد: روستاهای مرزی شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلید فهم اثرات سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی این است که اشکال مختلف سرمایه قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند. توانمندسازی اقتصادی روستاییان در منطقه مرزی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان علاوه بر اینکه همه ضرورت های توانمندسازی اقتصادی روستاییان در سایر نقاط کشور را دارد از دو ضرورت بسیار مهم دیگر نیز برخوردار می باشد که عبارتند از ماندگاری روستاییان در روستا و جلوگیری از خالی شدن نوار مرزی که این ضرورت علاوه بر جنبه اجتماعی از جنبه امنیتی نیز حائز اهمیت است. ضرورت دوم مربوط به عدم سوق یافتن جوانان روستایی به سمت کولبری است. سوالات اصلی پژوهش عبارتند از 1) میزان توانمندی اقتصادی روستاییان و سرمایه اجتماعی آنها در چه سطحی می باشد؟ 2) سرمایه اجتماعی و مولفه های آن چه رابطه ای با توانمندی اقتصادی روستاییان دارد؟. مبانی نظری پژوهش متمرکز بر اندیشه بوردیو در زمینه تبدیل اشکال سرمایه به یکدیگر است. روش پژوهش پیمایش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه روستاییان مناطق روستایی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 483 نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی روستاییان در سطح متوسط به بالا و توانمندی اقتصادی آنها در سطح پایینی قرار دارد. رابطه سرمایه اجتماعی با توانمندی اقتصادی معنادار و معکوس می باشد. شاخص های سرمایه اجتماعی برون گروهی روستاییان در سطح متوسط است و رابطه غیرمعنادار و مثبتی با توانمندی اقتصادی دارد در حالی که شاخص های سرمایه اجتماعی درون گروهی قوی و رابطه معنادار و معکوسی با توانمندی اقتصادی دارد. بازتولید شدن توانمندی های پیشین و سنتی در میان روستاییان که به دلیل غلبه سرمایه اجتماعی درون گروهی بر برون گروهی می باشد سبب شده که سطح مهارت و توانمندی های جدید در میان روستاییان در سطح پایینی باشد.