فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تخصص گرایی حاصل از مدرنیزم، باعث رشد چشمگیر رشته های علمی و زمینه های فکری مختلف گردید و این امر به حل بسیاری از مشکلات ناگشوده در این زمینه ها منجر شد. در کنار این پیشرفت مشکلاتی بروز کرد که در حوزه تخصصی این علوم نبود و این علوم به تنهایی قادر به حل این مشکلات نبودند، بلکه همکاری و ترکیب این علوم و زمینه های فکری که منجر به شکل گیری گرایشات علمی میان رشته ای گردید، توانست تا حدودی بر این مشکلات فایق آید. قرارگیری برنامه ریزی شهری نیز در زمره چنین گرایشاتی موجب شد تا تعریف مشخص از آن ارایه نگردد و هر زمینه فکری (اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی) همسو با دیدگاه های خود به اظهار نظر درباره برنامه ریزی شهری بپردازد. با علم بر این موضوع و با مدنظر قرار دادن این نکته که هر یک از نظام های حکومتی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، پشتوانه های فکری و باورهای مختص به خود را دارند، فرض نگارندگان بر این پایه استوار است که خطوط فکری نظام ها، برنامه ریزی شهری و به تبع آن سازمان فضایی شهرها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین تبیین نقش نظام های حکومتی در بازتعریف نظریه برنامه ریزی شهری و به تبع آن در ساختار فضایی شهر انگیزه پژوهش حاضر است. سؤال عمده تحقیق نیز این است که باورهای نظام های حکومتی چه تأثیری بر عرصه های نظری برنامه ریزی شهری دارند و این باورها و اعتقادات چگونه در شهر نمود عینی و کالبدی پیدا می کند؟ سپس به منظور دستیابی به هدف این پژوهش، با استفاده از تعریف و جایگاه نظریه برنامه ریزی شهری در دو نظام سوسیال و لیبرال، خصوصیات فضایی شهر سوسیالیستی و تفاوت هایش با شهر نظام سرمایه داری مورد مداقه قرار گرفته است. پژوهش حاضر نشان می دهد که شکل یابی پیکره شهر که خود زائیده فرایند برنامه ریزی شهری است، تحت تأثیر آرمان هایی قرار دارد که خود ملهم از خطوط فکری نظام های حکومتی است.
برنامه ریزی شهری متناسب با پدافند غیرعامل با تأکید بر ارزیابی و برنامه ریزی بهینه کاربری اراضی شهری (نمونه موردی: شهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مدل ابر زلزله با برآورد نرخ همبستگی میان رویدادهای زلزله و پیش بینی آنها در ایران برای سه ماهه چهارم 2009
حوزههای تخصصی:
مدل ابر زلزله بر اساس فعالیت های تجربی و تحقیقاتی «ژونگهائو شو» در سال 2004 ارائه شده است و طبق پیش بینی های وی برای سازمان زمین شناسی آمریکا در سال های 2003-1994 این مدل با احتمال بیش از 72 درصد، کارایی خود را ثابت کرده است. این در حالی است که در کشورمان تا کنون ارزیابی علمی و دقیقی از این مدل تجربی ارائه نشده است. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی مدل ابر زلزله برای پیش بینی تعداد دفعات رویداد زلزله در طی یک بازه زمانی محدود است. برای این منظور تعداد دفعات رویداد زلزله با بزرگای بیشتر از 2.5 ریشتر در گستره سرزمینی ایران مورد توجه قرار گرفت. برای تشکیل بانک اطلاعاتی از دو مرجع استفاده شد: یکی مجموعه تصاویر ماهواره ای هواشناسی با سری زمانی نیم ساعته برای ماه های اکتبر، نوامبر و دسامبر 2009 که توسط اداره کل هواشناسی استان خراسان رضوی در اختیار قرار گرفت و دیگری بولتن زلزله شناسی و کاتالوگ زمین لرزه های ایران در سه ماهه چهارم سال 2009 که توسط شبکه ملی لرزه نگاری باند پهن ایران زیر نظر پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله تهیه شده است. ابتدا ابرهای زلزله بر روی تصاویر ماهواره ای هواشناسی در بازه زمانی مورد نظر تعیین شدند. تعداد این ابرهای زلزله در نقشه شبکه بندی ایران با ابعاد پیکسلی 2×2 درجه بر پایه مختصات ریاضی WGS و در برنامه GIS ژئورفرنس شدند. در نهایت پس از انطباق تعداد زلزله های به وقوع پیوسته در پیکسل های متناظر، نرخ همبستگی تراکم ابرهای زلزله با تعداد زمین لزره ها، معناداری مطلوبی به میزان 0.837 و R2معادل 0.7 را نشان داد. همچنین یافته های این تحقیق نشان داد که مدل ابر زلزله توانایی پیش بینی 69% از کل زلزله های بزرگتر از 2.5 ریشتر را برای ایران در بازه زمانی مورد تحقیق دارد.
سنجش میزان دسترسی به تسهیلات شهری با استفاده از منطق فازی؛ نمونه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۱۳۰-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
دسترسی به فضای های عمومی و تسهیلات شهری می تواند یکی از فاکتورهای مهم استفاده از آن ها باشد، علی رغم اینکه که ارزیابی دسترسی به فضاهای عمومی خیلی مهم می باشد، مطالعات خیلی کمی در این زمینه صورت گرفته است. فضاهای عمومی یک قسمت حیاتی از زندگی روزانه ما در شهر را تشکیل می دهد، خیابان های که برای رسیدن به محل کار یا مدرسه یا دانشگاه و غیره از آن ها عبور می کنیم، مکان هایی که بچه ها بازی می کنند و اماکن مذهبی که برای انجام تکالیف مذهبی مورد استفاده قرار می گیرد. دسترسی به این فضاها نیاز توسعه پایدار شهرها می باشد، علاوه بر دسترسی آسان به این فضاها، کیفیت دسترسی نیز اهمیت بالایی دارد. این پژوهش به دنبال اندازه گیری کیفیت دسترسی به امکانات و تسهیلات شهری (پارک محله ای، مدارس ابتدایی، مراکز بهداشت و کلینیک، مسجد، اماکن ورزشی محله ای و مراکز خرید روزانه) بوده است، هر چند اهداف فرعی از جمله مقایسه کیفیت دسترسی در بافت های مختلف شهر تبریز (قدیم، جدید، سکونتگاه های غیر رسمی و روستاهای ادغام شده) نیز مورد بررسی قرار گرفته است. روش به کار رفته در این مقاله توصیفی - تحلیلی بوده است و برای انتخاب محلات از نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است، ابتدا مطالعات اکتشافی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و همچنین داده های لازم و نقشه کاربری ها وقطعات مسکونی محلات از سازمان های مربوطه استخراج شده است، در نهایت با استفاده GIS و منطق فازی کیفیت دسترسی محلات نسبت به عناصر محله ای مشخص شده است. در نهایت نیز برای تحلیل بهتر و آسانتر از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره ازجمله TOPSIS و آنتروپی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد محلات به طور کلی در دسترسی به امکانات محله ای تفاوت اساسی دارند، هر چند در بعضی عناصر از جمله دسترسی به پارک محله ای به جز در بافت جدید در سایر بافت ها از دسترسی نامناسبی برخوردار هستند، همچنین درکل محلات روستاهای ادغام شده به شهر نسبت به سایر محلات کیفیت دسترسی به عناصر محله ای در سطح پایینی قرار دارد.
تحلیل نقش توانمندسازی ساکنان در بهسازی کالبدی- محیطی سکونتگاه های غیررسمی نمونه موردی: محدوده شرق کال عیدگاه شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاههای غیررسمی یکی از مهمترین چالشهای شهری امروز ایران محسوب میشود؛ به طوری که نه تنها در شهرهای بزرگ بلکه در شهرهای میانی و کوچکنیز چنین پدیدهای وجود دارد. شهر سبزوار از جمله شهرهای میانی است که با مسأله اجتماعات غیررسمی و خودساخته روبروست؛ به طوری که نزدیک به 30 هزار نفر از جمعیت آن (نزدیک به یک هشتم) در سکونتگاههای غیررسمی که دور تا دور شهر را فرا گرفته است زندگی میکنند. در این میان محدوده شرق کال عیـدگاه بزرگترین کانون اسکان غیررسـمی این شهر هم از نظر جمعیت و هم وسعت محسوب میشود، که نیازمند برخوردی جامع و چند بعدی است. با درک این موضوع، تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که آیا با توانمندسازی اجتماعات محلی شرق کال عیدگاه ـ به عنوان مهمترین هسته اسکان غیررسمی این شهرـ بهسازی کالبدیـفضایی این محدوده امکانپذیر است یا خیر؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی ـ تحلیلی میباشد. شیوه گردآوری دادهها ترکیبی از روش کتابخانهای، اسنادی و میدانی بوده و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. روش نمونهگیری، تصادفی ساده و حجم نمونه 150 خانوار است که از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی به تحلیل آن اقدام شده است. در این تحقیق هر کدام از حوضههای توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و نهادی به عنوان متغیرهای مستقل با مولفههای معنیداری، خودتعیینی، شایستگی، تأثیر و اعتماد و متغیر تمایل به مشارکت در بهسازی کالبدی نیز به عنوان متغیر وابسته مورد توجه قرار گرفته است. نتایج یافتهها نشان میدهد که بین سطح توانمندی ساکنان و میزان تمایل آنها برای مشارکت در بهسازی کالبدی ـ محیطی رابطه معناداری وجود دارد. ضریب تعیین برای توانمندیهای اجتماعی 4 درصد، اقتصادی 9/2 درصد و نهادی 4/4 درصد به دست آمد. اما تأثیر هریک از ابعاد توانمندی به یک اندازه نیست بلکه در درجه اول توانمندسازی نهادی، سپس توانمندسازی اجتماعی و در درجه بعدی توانمندسازی اقتصادی میتواند در افزایش مشارکت ساکنان در برنامههای بهسازی کالبدی ـ محیطی موثر باشد.
بررسی و تحلیل نقش تصویر مقصد در توسعه صنعت گردشگری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر یکی از موضوعات مهمی که در مطالعات مربوط به گردشگری مورد توجه محققان قرار گرفته است، تصویر (وجهه استنباط شده) گردشگران از یک مقصد گردشگری بوده است. نتایج اکثر این پژوهش ها حاکی از تأثیر تصویر ذهنی گردشگر از یک مقصد در تصمیم به سفر، رفتار در حین سفر و قصد انجام سفرهای مجدد به آن مقصد است. علی رغم اهمیت این مفهوم در توسعه صنعت گردشگری، موضوع تصویر در مطالعات مربوط به گردشگری در ایران، به جز موارد معدود، آن هم در رابطه با گردشگران خارجی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل تصویر گردشگران داخلی از شهر تبریز در قبل و بعد از سفر به این شهر می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شده است و سپس با استفاده از روش های آماری و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد سفر به شهر تبریز باعث تغییر مثبتی در تصویر گردشگران از این شهر شده است. هم چنین همبستگی مثبتی بین وجهه استنباط شده گردشگران بعد از سفر و میزان تمایل آن ها به سفر مجدد به این شهر وجود داشته است. نکته حایز اهمیت در رابطه با منابع کسب اطلاع گردشگران از مقصد، نقش عمده روش های سنتی (دوستان و آشنایان) در کسب اطلاع گردشگران در قبل از سفر به این شهر بوده است.
بررسی جایگاه فضای سبز با استفاده از ضریب آنتروپی و مدل ویلیامسون در رویکرد توسعه پایدار، نمونه موردی، شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباط انسان با طبیعت گیاهان و فضای سبز از دیرباز، یکی از نیازهای اصلی در فضای زندگی بشر بوده که با گسترش شهرها، زندگی شهرنشینی و فزونی آلایندههای ناشی از فعالیتهای انسانی اهمیت خود را در بعد مادی و معنوی زندگی انسان بیشتر نشان داده است.
در توسعه پایدار شهری توزیع متناسب فضای سبز با توجه به پراکندگی متوازن جمعیت یکی از اصول برقراری عدالت جغرافیایی است.
هدف این پژوهش بررسی جایگاه فضای سبز مناطق شهر شیراز در ارتباط با چگونگی توزیع جمعیت با توجه به رویکرد توسعه پایدار میباشد.
روش تحقیق این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- موردی است که در بررسی عدم تعادل پراکنش جمعیت در سطح مناطق شهر شیراز و ارتباط مستقیم آن با توزیع فضای سبز شهری از ضریب آنتروپی و مدل تبدیل کوییک استفاده گردیده است.
از یافتههای این پژوهش میتوان به مواردی چون عدم توازن فضای سبز شهری در ارتباط با روند نامتعادل جمعیت در سطح مناطق شهر شیراز طی دورههای زمانی (1385-1365) بر اساس شاخص ویلیامسون اشاره کرد.
تحلیلی بر توسعه گردشگری در منطقه تفرجگاهی شاندیز مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توریسم پدیدهای است که در دهههای اخیر مورد توجه جوامع مختلف قرار گرفتـه و به دلیل آثار فراوان آن از بـعد اقتصادی، ایجاد اشتغال، ارزآوری، کـمک به آشنایی فرهنگها در ایران نیز تلاشهایی در جهت توسعه این صنعت انجام شده است بهرهمندی از پیامدهای ارزشمند گردشگری زمانی امکانپـذیر خواهد بود که شناخت کافی در مورد ماهیت این پدیـده و ویژگیهای آن و قابلیتهای مناطق مختلف کشور صورت گیرد.
منطقه شاندیز از دیرباز دیار آشنای جهانگردان و طبیعت گردان بوده و این حکایت از جایگاه والای جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی این سرزمین دارد. اما با وجود قرارگیری در پیرامون کلانشهر مشهد و داشتن مواهب طبیعی - فرهنگی توریسم نتوانسته در زمینه گردشگری توسعه شایستهای داشته باشد و به یکی از بخشهای اقتصاد پر درآمد کشور تبدیل شود.
هدف این مقاله تحلیل توسعه گردشگری در منطقه شاندیز، شناخت علل عدم توسعه گردشگری منطقه و ارتباط توسعه گردشگری و توسعه اقتصادی منطقه میباشد.
روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و علی بوده که از طریق مطالعات کتابخانهای، مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه اطلاعات جمعآوری شد و با استفاده از نرمافزارSPSS اطلاعات تجزیه و تحلیل و فرضیات مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که: عدم آشنایی کافی از جاذبههای گردشگری منطقه باعث عدم توسعه بوده و توسعه گردشگری راهکار توسعه اقتصادی منطقه میباشد و رونق گردشگری منطقه مرهون کلان شهر مشهد است، و در نهایت پیشنهاداتی جهت توسعه گرشگری و توسعه اقتصادی منطقه ارائه شده است.
بررسی عوامل و پدیده های مؤثر بر بروز جرائم و آسیب های اجتماعی در کلان شهرها (با تأکید بر مناطق حاشیه نشین)
حوزههای تخصصی:
بافت میانی شهرها ظرفیتی برای حرکت به سمت الگوی شهر فشرده(مورد: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های پایانی قرن بیستم، به دلیل نگرانی های زیست محیطی ناشی از شهرسازی مدرنیسم، برنامه ریزان شهری به دنبال پارادایم های جدید توسعه ی پایدار در جستجوی فرم ایده آلی برای شهر پایدار می گردند، زیرا توسعه ی پراکنده و گسترش افقی شهرها سبب بروز اختلالات مختلف اجتماعی ـ اقتصادی و کالبدی در پیکره ی شهرها شده است. بنابراین طی دهه های اخیر فرم های مختلف شهری در کانون توجه برنامه ریزانی قرار می گیرد که همگی در حرکت به سمت توسعه ی پایدار اتفاق نظر دارند. از جمله فرم های مختلف شهری، فرم تراکم شهری یا شهر فشرده می باشد که سبب ایجاد فضای تعامل اجتماعی مناسب و مصرف انرژی کم تر برای شهروندان می شود. این تحقیق از نوع توسعه ای – کاربردی بوده که با هدف مقایسه ی بافت های موجود شهری، به ویژه بافت میانی و شناسایی برخی ویژگی های کالبدی (ترکیب کاربری ها، عرض معابر و تراکم جمعیتی) در شهر بجنورد و بر اساس روشی توصیفی - تحلیلی و با استفاده از تکنیک SWOT انجام شده است. در این راستا، نخست به تدوین چارچوب های نظری و مفاهیم شهر پراکنده و شهر فشرده پراخته شده، سپس مطالعه ی موردی شهر بجنورد صورت پذیرفته است. مطالعات وضع موجود و تحلیل آن نشان می دهد که شهر بجنورد تحت تأثیر عوامل مختلف تاریخی، اجتماعی و اقتصادی به ساختاری با سه بافت قدیمی، میانی و بیرونی رسیده است که هر کدام دارای امکانات و محدودیت های خاص خود، جهت دست یابی به یک شهر پایدار می باشد. همچنین نتایج بررسی ها و یافته های این تحقیق در چارچوب تئوری های رشد هوشمند و مدل شهر فشرده نشان می دهد، که بافت میانی شهر بجنورد در مقایسه با بافت مسأله دار قدیمی و بافت بیرونی برخوردار از سکونت گاه های غیررسمی، از پتانسیل بالاتری برای ترکیب کاربری ها و متراکم سازی شهری برخوردار است که با برنامه ریزی مناسب می تواند نقطه ی آغازی برای حرکت به سمت پایداری در توسعه ی شهری باشد.
ارزیابی روش های تحلیل سلسله مراتبی و ترکیب خطی وزنی در مکان یابی محل دفن مواد زاید شهری، مورد شناسی: شهرستان مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی و یافتن محل مناسب برای دفن زباله، یکی از مهم ترین بخش های سیستم مدیریت مواد زاید شهری است. شهر مرند با جمعیتی معادل 203 هزار نفر، یکی از بزرگ ترین شهرهای استان آذربایجان شرقی است که در نتیجه افزایش جمعیت، مصرف گرایی و افزایش مصرف مواد بسته بندی شده در چند دهه اخیر باعث افزایش حجم زباله تولید شده در این شهر شده است. با وجود این مشکل، هنوز شیوه مناسبی برای دفع مواد زاید شهر مرند وجود ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، اعمال انواع عملیات تحلیل های مکانی، با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی به منظور مکان یابی مناسب برای دفن پسماندهای شهری است. به همین منظور، عوامل مؤثر در مکان یابی محل دفن مواد زاید شهر مرند استخراج شد و با رقومی کردن و وزن دهی ١2 لایه بر اساس استانداردهای موجود که عبارتند از شیب، فرسایش، گسل، آب های سطحی، آب های زیرزمینی، چاه ها، منطقه حفاظت شده، پوشش گیاهی، خطوط ارتباطی، خطوط نیرو، فاصله از شهر مرند و مراکز جمعیتی با وارد کردن لایه های مذکور به محیط نرم افزارهای ArcGIS و Idrisi، مدل های تصمیم گیری چند معیاره تحلیل سلسله مراتبی و ترکیب خطی وزنی بر لایه های موجود اعمال گردید. بررسی نتایج اولیه مبین این واقعیت است که مدل منتج از روشAHP ، ضمن انتخاب مکان دفن زباله ها در منطقه قابل قبول، مناطق دیگری را نیز پیشنهاد می کند. اما با اجرای مدل WLCمحدوده هایی با اندک اختلافی در شمال غرب شهر مرند استخراج می شود که بر پایه شواهد میدانی و مقایسه نتایج حاصل با واقعیت های موجود مطابقت می کند. در نهایت با همپوشانی و اشتراک این مدل ها در محیط ArcGIS مکان نهایی دفن زباله شهر مرند با مساحت 299 هکتار و پذیرش ١٣٠ تن زباله در هر روز به مدت ٢٠ سال به عنوان مکان پیشنهادی و نهایی دفن زباله شهر مرند انتخاب شد.
مسجد، تجلی گاه معماری قدسی
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان یک مکان مقدس که به صورت روزانه در آنجا به عبادت پرداخته می شود. نمودی از فضایی مقدس و معنوی است. همواره معماران در طول تاریخ از صدر اسلام تاکنون به انواع روش ها سعی نموده اند تا این مفهوم، یعنی تقدس را به روش های گوناگون به مخاطب خویش که همانا نمازگزاران می باشند القا نمایند. در اینجا برای بیان بعضی ابعاد معماری که نشان دهنده ابعاد گوناگون معنوی و مقدس می باشند، تا آنجا که ممکن است وجوه مختلف قدسی در طراحی وساخت مسجد بیان گشته است. معماران مساجد چه در گذشته وچه در زمان حال همواره سعی داشته اند که در کنار ساختار وکالبد ظاهری مسجد بعنوان یک مکان، به آن روح و تقدس بدهند. از آنجا که دست آنها در بیان مضامین مفهومی به علت محدویت های دینی، بسته بوده است، بنابراین معماران مسلمان با سعی و تلاش فراوان با استفاده از هندسه، نقوش ساده شده گیاهی و نیز خوشنویسی و رنگ به بهترین صورت ممکن، مفاهیم مدنظر را به مخاطب منتقل نموده و در عین حال به فضای فیزیکی حال و هوای معنوی و ملکوتی بخشیده اند. در این مقاله سعی شده تا با تحلیلی اجمالی از معماری و با بیان مثال هایی از مساجد مشهور به عنوان دلیل به بررسی و نقد معماری قدسی پرداخته شود.
ارزیابی تأثیر اصول نوشهرسازی بر احیای بافت های فرسوده محلات و انسجام آنها
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده سهم قابل توجهی از پهنه های کشور را به خود اختصاص داده اند به همین منظور حرکت ویژه ای نسبت به بهسازی و نوسازی آنها آغاز شده است. این طرح ها با هدف ارتقا سطح رفاه و ایمنی ساکنان و برقراری عدالت در پراکنش متوازن خدمات و امکانات شهری تهیه می شوند. از میان برداشتن تهدیدات و استفاده از فرصت های موجود در بافت ها مستلزم اتخاذ شیوه برخورد مناسب با بافت به تناسب نیازها و ویژگیهای خاص و نحوه فرسودگی آن دارد. چنین به نظر می رسد که پیش از آنکه معضلات کنونی بافت قدیم به بحران های شهری تبدیل شود و جدایی شهر قدیم از شهر معاصر به تقابل این دو منجر شود باید روشی هدفمند و اصولی در برخورد با این بخش از شهر اتخاذ گردد. یکی از نظریه های جدید طراحی و برنامه ریزی شهری به ویژه در زمینه نوسازی و بازسازی بافت های فرسوده نوشهرسازی است که شامل طرح های سنتی و تلفیق آنها با حساسیت های دوران مدرن است. حال این پژوهش پس از تبیین مبانی نظری جامع در خصوص بافت فرسوده، بهسازی، نوسازی و نوشهرسازی (به عنوان معیار سنجش) سعی برآن نمود با استفاده از روش های میدانی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته با تکنیک SWOT به میزان انطباق نوسازی انجام شده در بافت های فرسوده محلات همدان بپردازد.
بررسی تاثیر طرح های توسعه شهری معاصر بر ساختار فضایی هسته تاریخی شمال شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
3 - 12
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در مناطق تاریخی شهرهای ایران عدم انطباق با طرح های توسعه شهری معاصر می باشد. این مشکل در هسته تاریخی شمال شهر اصفهان به دلیل عدم شناخت ساختار و شکل شهر منجر به حذف تدریجی ساختار قدیمی شهر و تحمیل ساختار شبکه ای جدید در پی احداث خیابان های صلیبی شده است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر طرح های توسعه شهری معاصر بر ساختار فضایی هسته تاریخی شمال شهر اصفهان، به بررسی و تحلیل ساختار شهر اصفهان در چهار دوره مهم تحولات کالبدی به روش چیدمان فضا پرداخته است. این روش به عنوان یک رویکرد جدید، ساختار و پیکره بندی فضایی را در شهرها به صورتی روشمند مورد بررسی قرار می دهد. از آنجاییکه تغییرات ارزش همپیوندی با مفهوم انسجام ساختاری در ارتباط است، این متغیر (ارزش همپیوندی) به عنوان مهمترین مفهوم در این روش به منظور بررسی انسجام و هماهنگی ساختار منطقه تاریخی شهر اصفهان و ارزیابی ارزش و اهمیت راسته های تاریخی بافت قدیم مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش روشن شد که مداخلات شهرسازانه در دوره اخیر در نبود رویکردی زمینه گرا و بدون شناخت زمینه های کالبدی موجود، منجر به انزوای ساختاری فضایی بافت های تاریخی شده اند. از طرفی طرح های نوسازی، بهسازی در حال اجرا، به دلیل عدم توجه به ساختار فضایی بافت تاریخی و با رویکردی صرفا پوسته ای و کمی، نتوانسته اند در رفع مشکلات ساختاری کالبدی این منطقه تاریخی و ارزشمند تاثیر بسزایی داشته باشند.
قابلیت ها و تنگناه های توسعه محور شرق در شرایط امروز ایران و منطقه
حوزههای تخصصی:
با عنایت به تفاوت چشمگیر توسعه یافتگی میان استان های شرقی و غربی کشور، طرح توسعه محور شرق قرینه محور غرب یعنی خوزستان- آذربایجان به منظور توسعه مناطق حاشیهای و همچنین بهرهبرداری از موقعیت سوق الجیشی ایران در سال 1367 تهیه و ارایه گردید. با توجه به گذشت نزدیک به دو دهه از تهیه این طرح و تحولات بسیار زیاد منطقه و کمتر قابل پیشبینی در طی این مدت، این مقاله در پی آن است با استفاده از برنامهریزی راهبردی که روشی نظام یافته برای اخذ تصمیمات و اجرای فعالیت ها در خصوص شکلدهی و رهنمود یک سیاست محسوب میشود، به تاثیر اجرای این سیاست بر توسعه شرق کشور به ویژه استان سیستان و بلوچستان با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیلی SWOT بپردازد. نتایج حاصله نشان می دهد که در بعد عوامل درونی، موقعیت سوق الجیشی چابهار به عنوان مهمترین نقطه قوت با میانگین وزنی 1/4 و ضعف شبکه های زیربنایی شامل حمل و نقل، تامین و توزیع انرژی به عنوان مهمترین نقطه ضعف با میانگین وزنی 8/4 محسوب میشود. از سویی در بعد عوامل خارجی وجود بندر چابهار به عنوان دروازه مبادلات با میانگین وزنی 6/3 به عنوان مهمترین فرصت و قرار گرفتن در مسیر بینالمللی مواد مخدر و قاچاق کالا با میانگین وزنی 6/3 مهمترین تهدید در توسعه محور شرق محسوب میشود. از این رو اتخاذ و اجرای این سیاست به افزایش نقش و سهم کشور در ترانزیت کالا و حمل و نقل بینالمللی، تقویت پیوندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی با کشورهای همجوار شرق و شمال شرقی، ارتقاء سطح متوسط درآمد و شاخص های توسعه در نواحی شرق کشور، کاهش فعالیت های غیررسمی اقتصادی و جلوگیری از قاچاق کالا و مواد مخدر، افزایش سهم چابهار در بازرگانی داخلی و خارجی و ترانزیت کالا و غیره کمک شایانی مینماید و در غیر این صورت، رونق گرفتن بندر گواتر پاکستان و از دست دادن فرصتها، زمینه شکست این طرح را به همراه خواهد داشت.
ارزیابی وضع موجود و طرح پیشنهادی بافت تاریخی یزد از نظر دسترسی به خدمات اورژانس با استفاده از تحلیل شبکه
حوزههای تخصصی:
دسترسی به خدمات درمانی بالاخص اورژانس، نیازمند توجه ویژه به ساختار شبکه ارتباطی است. بنابراین، در طرحهای شهری به خصوص برای بافتهای قدیمی و فرسوده، توجه جدی به این نکته ضروری است. در این پژوهش، با استفاده از تلفیق سامانه اطلاعات جغرافیایی و روش تحلیل شبکه وضعیت دسترسی ساکنین بافت تاریخی یزد به خدمات اورژانس، در شرایط عادی و همچنین امکان بروز اختلال در شبکه ارتباطی، در وضع موجود و طرح پیشنهادی حفاظت جامع بافت تاریخی یزد، ارزیابی و مقایسه شده است. نتایج حاکی از آن است که در وضع موجود بافت تاریخی یزد، قسمتهای اعظمی از آن نمیتوانند در زمان استاندارد به خدمات اورژانس دسترسی داشته باشند، ضمن اینکه در صورت بروز اختلال در بخشی از شبکه ترافیکی، مسیرهای بهینه جایگزین برای استفاده در مواقع اضطراری وجود ندارد. طرح پیشنهادی جامع حفاظت بافت تاریخی یزد تا حد زیادی بر مشکل زمان دسترسی ساکنین به خدمات اورژانس فائق آمده و این زمان را به استانداردهای موجود نزدیک نموده است. اما همچنان قسمتهایی از بافت تحت پوشش کامل این خدمات در زمانهای استاندارد نیستند. بنابراین، در صورت امکان، یک تجدید نظر کلی در ساختار شبکه ارتباطی بافتهای مشکل دار و اصلاح مجدد شبکه معابر آن، در غیر این صورت، مکانیابی یک مرکز اورژانس جدید طبق اصول و ضوابط مکانیابی، میتواند در حل این مشکل راهگشا باشد.
بررسی انتخاب مکان گذران اوقات فراغت سالمندان؛ با تاکید بر عوامل فردی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری انسان شناسی اوقات فراغت
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
کاربرد تکنیک های تصمیم گیری گروهی، منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی در مکان یابی ایستگاه بازیافت پسماند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر بازیافت پسماند بعنوان یک راهکار مؤثر برای کاهش هزینههای مدیریت پسماند و نیز حفظ سرمایههای طبیعی مورد توجه اغلب کشورهای جهان قرار گرفته است. لزوم مدیریت بهتر فرآیند بازیافت و کنترل اثرات آن، سازماندهی صنایع بازیافت را ناگزیر مینماید. برای نیل به این مهم احداث ایستگاه بازیافت، پیشنهادی راهگشا است. باتوجه به اهمیت هزینههای حمل و نقل در سودآوری صنعت بازیافت، اغلب ایستگاههای بازیافت در مناطق شهری یا نزدیک شهر احداث میشوند لذا لازم است که برای اجتناب از جنبههای ناخوشایند آن بر محیط اطراف، محل استقرار این تأسیسات بنا بر یکسری ضوابط و اصول علمی انتخاب گردد. هدف از این تحقیق ارائه چارچوبی جهت ترکیب تکنیکهای تصمیمگیری دلفی و دلفی فازی با سامانه اطلاعات مکانی، بمنظور شناسایی مکانهای مستعد جهت احداث ایستگاه بازیافت پسماند است. همچنین کاربرد عملی رهیافت ارائه شده، در قالب یک مطالعه موردی در منطقه نه شهرداری تهران نشان داده شده است؛ بدین ترتیب که: پس از شناسایی معیارها با استفاده از تکنیک دلفی کلاسیک، حریم استاندارد هر معیارها نیز به کمک تکنیک دلفی فازی تعیین گردید؛ درنهایت با بکارگیری GIS، حریمهای تعیین شده در منطقه مطالعاتی اعمال و مکانهای مستعد جهت احداث ایستگاه بازیافت شناسایی شدند. تحقیق حاضر در وهله نخست منتج به شناسایی هشت معیار موثر در مکانیابی ایستگاه بازیافت و تعیین حریم مجاز آنها گردید. در ادامه با اعمال حریمها در نرمافزارGIS و سپس بازدیدهای میدانی، 5 گزینه مکانی برای استقرار ایستگاه بازیافت در منطقه مطالعاتی شناسایی گردید.
تحلیل و بررسی شاخص های عملکردی و شرایط بخش مسکن در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن به عنوان جذب کننده ی 25 درصد کلّ سرمایه گذاری ها و 30 درصد نقدینگی کشور، همواره محلّ مناقشه عوامل گوناگون بوده و منشأ آثار مثبت و منفی گوناگونی در سطح کلان، منطقه ای و محلّی است. بخش مسکن در استان کردستان نیز همانند سطح ملّی، شرایط ویژه ای دارد که بررسی آن می تواند به تدوین راهبرد های مناسب برای ساماندهی این بخش منجر شود. در این پژوهش براساس روش های رایج، نخست به بررسی شاخص های عملکردی بخش مسکن، مانند بررسی شاخص های وضع موجود مسکن، هزینه ی تولید مسکن، نوسان های قیمت زمین، مسکن و اجاره بها، تابع اجاره بها، ضریب جینی مسکن، الگوی عرضه و تقاضا، پرداخته ایم و سپس با جمع بندی مسائل و مشکلات با استفاده از مدل وضع موجود SWOT به تحلیل نقاط ضعف و قوّت فرصت ها و تهدیدها پرداخته شده است. این مطالعه در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که مهم ترین مسائل و مشکلات بخش مسکن در استان کردستان کدامند و چگونه می توان با استقاده از همه جوانب حاکم بر بخش مسکن، نسبت به ارائه ی راهکارهای مناسب برای حل مشکلات اقدام کرد.