فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۰۱ تا ۵٬۳۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیّت و رشد شتابان شهری در دهه ی گذشته، آثار سوئی را در پی داشته، تا آنجاکه امروزه، اغلب مردم احساس می کنند که مناطق شهری برای زندگی و فعّالیّت مطلوب نیست. رشد جمعیّت شهرها به نوبه ی خود مسائلی همچون ترافیک، سر و صدا، تولید سرب در هوا، افزایش کارگاه های صنعتی و مزاحمت شهری را در پی داشته است. شهر یزد نیز از این قاعده جدا نیست. یکی از راه حل ها برای حلِّ مسائل زیست محیطی و تبدیل هر چه بهتر محیط شهری به محلّی قابل زیست برای شهروندان، ایجاد فضای سبز شهری، به ویژه ایجاد پارک های درون شهری است. در این مقاله به وضعیّت کنونی و مقیاس عملکردی پارک ها و هچنین کمبودها و نیاز های منطقه در سه سطح ناحیه ای، محلّه ای و همسایگی پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی از نوع کاربردی و ابزار پردازش و تحلیل و تصمیم گیری ها، مطالعات میدانی و نرم افزار GIS بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، پارک ها در منطقه ی یک شهرداری یزد، از نظر کمّی، کیفی و توزیع فضایی با کمبودها و نارسایی هایی روبه رو است، وضعیّت موجود آن با استانداردهای جهانی و ملّی فاصله ی زیادی دارد و برنامه ریزی مناسب برای توزیع و مکان یابی بهینه ی فضای سبز، ازجمله مکان یابی پارک های جدید در این منطقه از ضرورت های حیاتی به شمار می رود. بنابراین، مکان بهینه برای احداث پارک های جدید با استفاده از روش بولین و دلفی در محدوده ی مورد مطالعه مشخّص شد.
ارزیابی حریم امن شهری در ارتباط با آسیب پذیری لرزه ای؛ مورد شناسی: شهرهای استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش فیزیکی بیبرنامه شهرها، بدون در نظر گرفتن وضعیت و جهت گسل ها، احتمال قرارگیری شهرها را در پهنه لرزه خیز بالا میبرد؛ به این ترتیب در صورت وقوع زمین لرزه باعث ایجاد خسارات مالی و انسانی بیشتری پدید می آید. در این مورد تعیین حریم امن شهرها و رعایت آن میتواند در کاهش خسارت های ناشی از زمین لرزه مؤثر باشد. ایجاد امکانات امداد رسانی از جمله ایستگاه های آتش نشانی، مراکز پلیس و مراکز بهداشتی و درمانی با گسترش فیزیکی شهر سخت تر، پر هزینه تر و زمان بر است. این مقاله از جمله پژوهش های کاربردی است که با توجه به موقعیت شهرها و گسل ها، در پی تعیین حریم امن شهری در ارتباط با آسیب پذیری لرزه ای است. محدوده مورد مطالعه شهرهای استان یزد میباشد. به این منظور ابتدا وضعیت زمین شناسی و زلزله خیزی و سپس ویژگیهای جمعیتی و شهرنشینی استان مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با دو روش متفاوت: الف- استفاده از استانداردهای موجود (حریم امن گسل ها با کمینه و بیشینه استاندارد، 1000- 300 متر). ب- استفاده از داده های 100 سال اخیر، موقعیت شهرها و شعاع فاصله از گسل ها در ارتباط با زلزله های احتمالی، حریم امن شهری مشخص شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که، قسمت عمده ای از استان یزد در پهنه خطر نسبی پایین و متوسط قرار میگیرد و پهنه های با خطر بالا، شهرهای جنوب، شرق و شمال شرق استان را در بر میگیرد. لزوم رعایت حریم امن گسل ها در شهرهای ندوشن، هرات، مروست، تفت، بهاباد، دیهوک و عشق آباد بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد. از نظر وضعیت شهرنشینی، 74/21 درصد شهرها و 63/7 درصد جمعیت شهرهای استان در پهنة خطر بالا قرار دارند. با پیش بینیهایی که در مورد جمعیت شهرهای استان انجام شده است، آشکار شده که تمرکز شهری در استان در حال افزایش است و جمعیت آسیب پذیر نیز بیشتر می شود. با توجه به شعاع فاصله از گسل ها در ارتباط با زلزله های احتمالی و با توجه به زلزله های تاریخی، تمامی شهرهای استان در شعاع مناسبی قرار گرفته اند. این موضوع به معنای امن بودن شهرهای استان در برابر خطر زلزله نیستزیرا با روش اوّل (استانداردهای موجود) خلاف این موضوع اثبات شد. در ضمن این پژوهش نشان داد که تنها اکتفا به داده های تاریخی (در این پژوهش دوره 100 ساله بررسی شده) نمیتواند ضامن ایمنی شهرها در برابر زلزله باشد.
بررسی مقاومت ساختمان های مسکونی شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر علی رغم پیشرفت های علمی و فناوری گسترده در پیش بینی حوادث، ساختمان سازی و مدیریت بحران، بلایای طبیعی همچنان هزینه های سنگینی را به جوامع انسانی وارد می سازند. از میان بلایای طبیعی زمین لرزه در ایران، بنا به ماهیت خاص خود از اهمیت و توجه بیشتری برخودار است، چرا که نسبت به بلایای طبیعی دیگر فراوانی آن بیشتر بوده و از سویی تلفات و صدمات فراوانی نیز به همراه دارد. این موضوع به دلیل وجود بافت های نامتجانس و فرسوده شهرها از اهمیتی دوچندان دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی میزان مقاومت ساختمان های مسکونی شهر همدان در برابر زلزله است. جامعه آماری، ساختمان های مسکونی شهر همدان و روش نمونه برداری به شیوه تصادفی است و در تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و EXCEL و ARCGIS استفاده شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش و شناسایی مناطق آسیب پذیر در برابر زلزله معیارهای مساحت زیر بنا، تعداد طبقات، عرض معبر، وضعیت بافت، موقعیت ساختمان در شهر، وضعیت نما، وضعیت دیوار، وضعیت سقف، عمر بنا، کیفیت مصالح، اسکلت ساختمان و وضعیت پی را، با استفاده از روش های اسنادی-کتابخانه ای، توصیفی-تحلیلی و مطالعات میدانی مورد بررسی قرار دادیم. یافته های حاصل از این پژوهش بیان گر آن است که غالب ساختمان های مسکونی شهر همدان در برابر زلزله مقاومت ندارند و مناطق مختلف شهر از نظر شاخص های مورد بررسی تفاوت داشته که این امر به خاطر وجود بافت های فرسوده بیشتر این مناطق است.
بررسی نقش عوامل مصنوع در افزایش پیاده روی شهروندان در شهر مطالعه موردی: تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
27 - 34
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر بر نقش برنامه ریزی شهری و طراحی محیط ساخته شده (مصنوع) بر میزان قابلیت پیاده روی و میزان فعالیت بدنی شهروندان تاکید فراوانی شده است. با وجود اینکه مطالعات گسترده ای بر روی شهرهای جوامع توسعه یافته بر روی این موضوع انجام شده است، کماکان مطالعات اندکی برای شهرهای کشورهای در حال توسعه از جمله ایران وجود دارد. پژوهش حاضر رابطه ی میان قابلیت پیاده روی محلات و میزان پیاده روی در بزرگسالان را در کلانشهر تهران مورد بررسی قرار می دهد. سه متغیر قابلیت پیاده روی در محلات شامل تراکم مسکونی خالص، اختلاط کاربری ها و پیوستگی خیابان ها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در مقیاس بلوک های آماری در کلانشهر تهران مورد سنجش قرار گرفت. همچنین متغیر میزان وضعیت اجتماعی-اقتصادی شهروندان هم در مقیاس بلوک های آماری مورد محاسبه قرار گرفته و بر اساس میزان قابلیت پیاده روی محلات و میزان وضعیت اقتصادی-اجتماعی در مقیاس بلوک های آماری، 657 نفر بعنوان نمونه مورد مطالعه در این پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به میزان پیاده روی این افراد با استفاده از روش خود اظهاری بدست آمده و با میزان قابلیت پیاده روی محلات مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که رابطه ی معنی داری بین میزان قابلیت پیاده روی محلات و میزان پیاده روی شهروندان وجود دارد بطوریکه افرادیکه در محلات با میزان قابلیت پیاده روی بالایی زندگی می کنند، میزان پیاده روی بیشتری نسبت به افرادی دارند که در محلاتی با قابلیت پیاده روی کمتر زندگی می کنند. این نتایج بر نقش برنامه ریزی شهری و طراحی محیط ساخته شده بر بالابردن میزان فعالیت بدنی شهروندان و درنهایت ارتقای سلامت فیزیکی و روانی شهروندان تاکید می کند. توسعه ی طرح هایی با میزان تراکم مسکونی خالص بیشتر و تشویق اختلاط کاربری های مختلف بخصوص کاربری های تجاری خرد می تواند نقش مهمی در ترغیب شهروندان در پیاده روی داشته باشند. توسعه های شهری کم تراکم مسکونی بدون دربرداشتن کاربری های تجاری و اداری همراه با شبکه خیابان های گسسته (از جمله طرح های سلسله مراتبی) می تواند استفاده از ماشین شخصی را ترغیب و پیاده روی شهروندان را محدود سازد. البته باید اشاره شودکه در این پژوهش داده های مرتبط با تصورات ذهنی (ادراکات) شهروندان از محل زندگی شان مورد استفاده قرار نگرفت که خود می تواند موضوع تحقیقات بعدی باشد.
بررسی رابطه اشتغال و اندازه شهر در شهرهای استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی ارتباط اشتغال و اندازه شهرهای استان آذربایجان شرقی و تأثیر جمعیت شهرهای استان آدربایجان شرقی بر بخش های اشتغال در سال 1385 است. محدوده مورد مطالعه، شامل نقاط شهری استان آذربایجان شرقی در سال 1385 است. اطلاعات و داده ها از سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1385 گرفته شده است. روش پژوهش «توصیفی – تحلیلی» است. برای محاسبه داده ها از مدل رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتیجه پژوهش مبین آن است که بین اشتغال و اندازه شهرهای استان رابطه مستقیم وجود دارد. بدین صورت که به ازای یک واحد تغییر در متغیر مستقل یا به عبارتی افزایش هزار نفری جمعیت، 003/0 یا 3 نفر به شاغلان بخش کشاورزی، 149/0 یا 149 نفر به ازای هزار نفر به جمعیت شهری شاغل در بخش صنعت، 118/0 یا 118 نفر به ازای هزار نفر جمعیت شهری به اشتغال در بخش خدمات و 024/0 یا 24 نفر به ازای هزار نفر جمعیت شهری به اشتغال در بخش نامشخص افزوده خواهد شد. در این ارتباط تعداد نفرات افزوده شده در بخش صنعت بالاتر از سایر بخش هاست که دلیل اصلی آن افزایش جمعیت شهرهای استان شاغل در بخش صنعت و سرمایه گذاری و گرایش بیشتر مردم به بخش صنعت است. همچنین گرایش مردم به بخش کشاورزی پایین است که دلیل این امر را بیشتر ماهیت بخش کشاورزی و عدم تجانس آن با محیط شهری استان می توان برشمرد.
مدل سازی آسیب پذیری ساختمانی شهرها در برابر زلزله با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی نمونه موردی : بافت تاریخی شهر کاشان
حوزههای تخصصی:
با توجّه به رشد جمعیّت و افزایش شهرنشینی، وقوع حوادث طبیعی مثل زلزله می تواند خسارات و تلفات سنگینی را ایجاد نموده و توسعة شهر ها و کشورها را دچار وقفه نماید. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر این پدیده، به عنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی کالبدی، برنامه ریزی شهری و طراحی شهری محسوب می گردد. در این راستا اوّلین گام شناسایی میزان آسیب پذیری اجزا و عناصر شهری و تحلیل ارزیابی آن با استفاده از مدل های موجود در این زمینه می باشد که بتوان مناطق و بافت های آسیب پذیر شهری را با استفاده از مدل ها مورد شناسایی قرار داده و با ریز پهنه بندی این مناطق به ارائة راهکارهای علمی و عملی در ارتباط با کاهش اثرات زلزله پرداخت.با توجّه به اهمیّت موضوع پهنه بندی خطر لرزه خیزی و ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله در مباحث مربوط به جغرافیا و برنامه ریزی شهری، در این تحقیق سعی شده تا با بکارگیری روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) برآورد مناسبی از آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله با استفاده از داده های مکانی و توصیفی اجزا و عناصر اصلی و رفتاری ساختمانی و تعیین تأثیر هرکدام از معیارهای به کار رفته در میزان آسیب پذیری ارائه شود. هم چنین با استفاده از امکانات تحلیلی و نمایشی سیستم اطّلاعات جغرافیایی ( GIS ) به مدل سازی و ریزپهنه بندی آسیب وارده به ساختمان ها در هنگام وقوع زلزله در شهر کاشان پرداخته شده است.نتایج حاصله از این مقاله نشان می دهد که بافت تاریخی شهر کاشان به دلیل فرسودگی و استفاده از مصالح کم دوام در ساخت و ساز و نیز عمر بالای ساختمانها از آسیب پذیری بسیار بالایی برخوردار می باشد.
شکل پایدار شهر و عدالت اجتماعی(مطالعه ی موردی: شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی توسعه ی شهری بر نحوه ی توزیع خدمات و امکانات شهری در شهر میاندوآب است. بر این اساس، روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که از مدل های آماری از قبیل ضریب همبستگی و رگرسیون های خطّی، غیرخطّی، لگاریتمی، وارونه و نمایی در نرم افزار رایانه ای SPSS استفاده شده است. با مبنا قرار دادن تراکم شهری به عنوان مشکل توسعه ی شهری، شهر میاندوآب دارای توسعه ی فشرده شهری است؛ زیرا تراکم خالص شهری 235 نفر در هکتار و تراکم ناخالص 5/62 نفر در هکتار برآورده شده است. همچنین با استفاده از 13 شاخص خدماتی نحوه ی توزیع خدمات در 30 محلّه ی شهر بررسی شده است که 2 محلّه دارای توزیع خدمات کاملاً متعادل، 5 محلّه تقریباً متعادل، 10 محلّه نیمه متعادل و 13 محلّه نامتعادل در توزیع خدمات بوده اند. برقراری ارتباط آماری بین تراکم خالص جمعیّت و z-score توزیع خدمات نشان می دهد که تراکم جمعیّت با توزیع خدمات دارای رابطه معناداری نسبی است. به گونه ای که محلّه هایی با تراکم جمعیّتی خیلی بالا، دارای توزیع خدمات کاملاً نامتعادل هستند. بنابراین آسیب پذیری توسعه ی شهری میاندوآب با معیار قراردادن توزیع خدمات (عدالت اجتماعی) آشکار شد. به همین منظور به الگوی بهینه ی تراکم جمعیّتی از طریق آزمون آماری مبادرت شده که تراکم جمعیّتی 250 نفر در هکتار در هر محلّه به عنوان الگوی توسعه ی شهری پایدار تعریف می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر ناکار آمدی تعاونی های مصرف در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر ناکارآمدی تعاونی های مصرف در شهر کرمانشاه انجام گرفت. این دسته از تعاونی ها که با هدف تأمین کالا های مورد نیاز اعضا تشکیل می شوند در سال های اخیر نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا نموده و در بسیاری از مواقع با از دست دادن جایگاه خود، ناکارآمد نشان داده اند. برای بررسی این مسئله دو دسته شامل عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی به عنوان عوامل مؤثر بر عملکرد تعاونی ها شناسایی شد. جامعه آماری مورد مطالعه اعضای تعاونی های مصرف شهر کرمانشاه در سه گرایش کارمندی، کارگری و فرهنگیان است و 240 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب انتخاب گردید. ابزار گرد آوری داده ها نیز پرسشنامه بود که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان وزارت تعاون و پایایی بوسیله آلفای کرونباخ به تأیید رسید. نتایج آزمون همبستگی نشان داد هر دو دسته عوامل دارای همبستگی منفی با ناکارآمدی تعاونی ها بوده ولی عوامل درون سازمانی با مقدار 65/0- تأثیر گذاری بیشتری بر ناکارآمدی تعاونی های مصرف کرمانشاه دارند. هم چنین برای بررسی و مقایسه متغیر های مستقل با یکدیگر از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و آماره F استفاده شد که عدم برابری این متغیرها به وسیله آزمون آنالیز واریانس مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های دیاگرام تحلیل مسیر بجز متغیر قانون تعاون سایر متغیرهای مستقل دارای اثر مستقیم بر ناکارامدی تعاونی های مصرف هستند و متغیر مدیریت با مقدار 338/0 بیشترین اثر مستقیم بر ناکارامدی را داشته و نیز مؤثرترین متغیر بر سایر متغیر های تحقیق می باشد.
بررسی شاخص های کالبدی اجتماعی مسکن در تعیین بلوک های فقیرنشین با استفاده از مدل تحلیل عاملی (مطالعه ی موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر در ایران به مانند دیگر کشورهای جهان، روبه فزونی و رشد است و شهرهای کشور را با مسائل و مشکلاتی روبه رو ساخته است. شهر کرمانشاه به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور با پدیده ی فقر روبه رو است که در این مقاله به بررسی آسیب شناسی کالبدی شهر کرمانشاه پرداخته می شود. هدف از بررسی حاضر، شناخت شرایط و ویژگی های مسکن بوده تا بتوان با بررسی دقیق آن، به شناسایی آسیب های کالبدی اجتماعی مساکن در سطح شهر پرداخت. روش پژوهش تحلیلی کمّی بوده و برای شناخت شهر از نظر کالبدی اجتماعی، در سطح بلوک های شهر کرمانشاه از داده های سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 و از 9 شاخص متوسّط بُعد خانوار، تراکم جمعیّت در واحد مسکونی، سرانه ی خالص مسکونی، سرانه ی ناخالص مسکونی، تراکم خالص مسکونی، میزان تراکم جمعیّت شهری، تراکم مسکونی جمعیّت، تراکم خانوار در واحد مسکونی، تراکم نفر در واحد مسکونی استفاده شده که با روش های آماری به سه شاخص ترکیبی تبدیل و نتایج با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی و نرم افزار Arc/GIS ارزیابی شده اند. بنابراین در این مقاله با تأکید بر شاخص های کمّی مسکن، به نمایش فقر در بلوک های شهر کرمانشاه، به عنوان نمادی از بازتاب فیزیکی نابرابری اجتماعی پرداخته شده است. جامعه ی آماری در این مقاله شهر کرمانشاه در سال 1385 است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که از دیدگاه شاخص های کالبدی اجتماعی، مسکن شهر کرمانشاه دارای 1718 بلوک برابر با 1/21 درصد خیلی مرفّه، 1149 بلوک برابر با 1/14 درصد مرفّه، 3475 بلوک برابر با 7/42 درصد متوسّط، 1224 بلوک برابر با 1/15 درصد فقیر و 529 بلوک برابر با 5/6 درصد خیلی فقیر بوده است. یادآوری این نکته لازم است که نتایج به دست آمده تنها با تکیّه بر شاخص های مورد استفاده در این مقاله است و در صورت عدم مشکلات آماری و به کارگیری شاخص های بیشتر، این احتمال وجود دارد که نتایج تحت تأثیر قرار گیرند.
بررسی پراکنش فضایی تصادفات درون شهری و برون شهری کشور مطالعه موردی: تصادفات 1386
حوزههای تخصصی:
امروزه تصادفات رانندگی از مرز یک حادثه یا رویداد یا مشکل خارج شده و تبدیل به بحران شده است. تعداد متوفیان و مجروحین و نیز خسارات روحی و جسمی و معلولیت های ناشی از تصادفات به صورت لحظه ای در حال تغییر است، که در این میان کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه بیشترین سهم را از این حوادث دارا هستند.
بر اساس آمارهای موجود تخمین زده می شود سالیانه حدود یک میلیون نفر در جهان به علت تصادف با وسیله نقلیه فوت می کنند و حدود 15 تا 20 میلیون نفر آسیب می بینند. ضرر و زیان ناشی از تصادفات سالانه 1.3 درصد تولید ناخالص ملی کشورهای در حال توسعه را به هدر می دهد که طبق یک برآورد نقریبی میزان خسارت های ناشی از هزینه های بیمارستانی و از کار افتادگی و خسارت های دیگر ناشی از حوادث رانندگی، سالیانه 500 هزار میلیون دلار برآورد شده است(WHO,1993). طبق اخبار منتشر شده از رسانه های عمومی و رسمی کشور به نقل از سازمان جهانی بهداشت، کشور ایران از نظر میزان وقوع تصادفات رانندگی مقام اول را در جهان دارا می باشد (WHO, 2003). آمارهای منتشره نشان می دهد بطور سالیانه در ایران بیش از 210.000 مورد تصادف صورت می گیرد که 14.000 کشته و چندین برابر نیز مجروح دارد(وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، 1380). توزیع فضایی تصادفات و آسیبهای ناشی از آن در سطح کشور نشان می دهد که سهم استانها متناسب با جمعیت آنها و حجم جابجائیهای اتفاق افتاده در آنها نمی باشد.
مطالعه حاضر با استفاده از داده های ترکیبی سالنامه آماری استانهای کشور در 1386 و نتایج عمومی سرشماری 1385، به بررسی الگوی توزیع فضایی تصادفات درون شهری و برون شهری، مرگ و میر، مجروحین و خسارات ناشی از تصادفات در سطح شهرستانهای کشور با استفاده از تکنیک آمار مکانی و شاخص توزیع فضایی موران[1] پرداخت.نتایج بررسی ها نشان داد که در سطح کشور الگوی مختلف فضایی در وقوع تصادفات درون شهری و برون شهری وجود دارد. سنجش تاثیر چگالی جمعیت نشان داد که بر خلاف تصور کانونهای جمعیتی متراکم از سرانه مرگ و میر ناشی از تصادف کمتری برخوردار هستند و خوشه های معنادار مرگ و میر بر نواحی کم جمعیت و با چگالی کم متمرکز است.
ارزیابی ساختار اجتماعی- فرهنگی شهر با رویکرد توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب و شهرنشینی به عنوان شیوه مطلوب زیست در آن به شمار می آید. رسوخ و نفوذ فرهنگ سرمایه داری در جهان سوم از جمله ایران موجب تمرکز شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیت شهری در اثر مهاجرت گسترده روستا - شهری است. روندی که در حقیقت موجب انتقال جمعیت عمدتاً فقیر به شهرها می گردد. نمونه واضح و مشخص اینگونه تقابل را می توان در بافت های قدیمی و نیز بافت های روستایی شهرهای امروزی نظیر شهر کرج مشاهده نمود. شهر کرج نیز از یکسو بنا به موقعیت مکانی خاص خویش یعنی قرارگیری در مسیر شاهراه ارتباطی غرب کشور و مجاورت شهر تهران و نیز استعدادهای محیطی فوق العاده اش و داشتن کارخانه ها و مناطق صنعتی و از سوی دیگر به دلیل روند شهرنشینی شتابان در سطح کشور، تغییر الگوی مصرف جامعه و توسعه برونزای کشور، مورد هجوم گسترده مهاجرین از شهرها و روستاهای اطراف قرار گرفت که پیامد ملموس این هجوم ایجاد بحران شهری و در پی آن با مسائل عدیده ای از جمله شکل گیری و گسترش محلات حاشیه نشین، فقیرنشین، بالا بودن آسیب ها و ناهنجاری اجتماعی، افت کیفیت زندگی و فقدان حداقل امکانات زیستی و خدمات مورد نیاز زندگی پهنه های از شهر، عدم حس تعلق و ناپایداری سرمایه اجتماعی ناشی از عدم پیوندهای با دوام همسایگی، توأم با تنوع قومی بدون انسجام و ادغام اجتماعی، ازدیاد فقر و تقسیمات دو سطحی (فقر و غنا) در درون منطقه کلان شهر کرج و غیره روبرو شده است. در این مقاله وضعیت ساختار اجتماعی- فرهنگی شهر کرج با استفاده تکنیک SWOT مورد ارزیابی قرار گرفته است. و با توجه به یافته های تحقیق، از قوت ها و فرصت های به دست آمده به درستی در جهت غلبه بر ضعف ها و تهدیدات استفاده نشده است و ضعف ها بر قوت ها و تهدیدات بر فرصت ها غالب هستند. و نوع استراتژی، استراتژی تنوعی (اقتضایی) را نشان می دهد. و در پایان راهبردها بر اساس ماتریس QSPM اولویت بندی و پیشنهاد گردیده است.
آسیب شناسی دولت محلی مطالعة موردی: شوراهای اسلامی کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت محلی واقعیتی انکارناپذیر و دارای علت وجودی قوی و پایدار برای ادارة امور عمومی محلی است که وجه اشتراک تمام مکتب های فلسفی- سیاسی مدرن به شمار می رود. نماد دولت محلی در ایران، شوراهای اسلامی است. این پژوهش به دنبال حل این مسئله است: عوامل و سرچشمههای اصلی آسیب ها و نوع آسیب های شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران چیست؟ برای پاسخ به این مسئله دادهها و اطلاعات مورد نیاز تحقیق به روش پیمایشی با استفاده از پرسش نامه از جامعة آماری تحقیق جمع آوری شده است. جامعة آماری تحقیق متشکّل از اعضای شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران (تهران، مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز) در سه دوره شوراها، مدیران اجرایی و متخصصان دانشگاهی است که درکل 180 نفر میشوند. این داده ها از طریق آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون T تک نمونهای تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد عوامل اصلی آسیب های شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران در فرهنگ سیاسی، نظام سیاسی، اساسنامة دولت محلی و نوپا بودن آن ها ریشه دارد و نوع آسیب های شوراهای اسلامی به صورت آسیب های درون نهادی و برون نهادی بوده و باعث ناکارآمدی این نهاد محلی شده است.
ارزیابی تناسب اراضی شهری به روش Fuzzy AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی شهری، مستلزم توجه ویژه به ارتباط و وابستگی کاربریها و تأثیر عملکرد هر کاربری بر دیگر کاربریهاست. روش های مبتنی بر سامانه اطلاعات مکانی و تصمیم سازی چندمعیاره، ابزارهای سودمندی برای این منظور به شمار میآیند. از آنجا که پرداختن به موضوع مذکور نیازمند مشارکت افراد با دیدگاه ها و سلایق گوناگون است، ارزیابی تناسب اراضی شهری نیز دارای ماهیت تصمیم سازی گروهی است. در پژوهش حاضر با تلفیق قابلیت های GIS و تکنیک های تصمیم سازی گروهی چندمعیارة فازی، روشی به منظور ارزیابی تناسب اراضی شهری برای کاربریهای خدماتی مورد نیاز شهروندان ارائه شده است. در روش به کار گرفته شده، فرایند کلی ارزیابی تناسب کاربری زمین به روش Fuzzy AHP شامل انتخاب معیارهای مؤثر، تعیین میزان اهمیت و وزن هر معیار، تهیه و تولید نقشه های معیار در محیط GIS و در نهایت تلفیق نقشه های معیار و محاسبه مقدار تناسب هر قطعه زمین برای کاربری تعیین شده، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج مدل در محدوده مطالعه موردی در منطقه 6 شهرداری اصفهان، مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج این مدل سازی، توانایی کافی روش Fuzzy AHP و GIS را در ارزیابی تناسب زمین شهری با دیدگاه تصمیم سازی گروهی نشان میدهد. مقایسه نتایج حاصل از مدل Fuzzy AHP با نتایج روش مرسوم مبتنی بر جمع بندی نظرهای کارشناسی در 15 قطعه زمین منتخب برای تخصیص چهار کاربری (کتابخانه، درمانگاه، ورزشگاه و مدرسه راهنمایی)، نشان میدهد که در قطعات به اولویت تخصیص اول تا سوم برای هر چهار کاربری مورد نظر تحقیق، تطابق کامل وجود دارد.
مدیریت بحران وقوع سیل در شهر اصفهان با استفاده از سامانه های جوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع بارش های رگباری و شدید، از جمله ویژگی های آب و هوایی نواحی خشک و نیمه خشک است که موجب بروز سیل می شود. وقوع چنین بارش هایی حاصل ترکیب شرایط سینوپتیکی و محیطی است. عبور سیکلون های مدیترانه ای، مهمترین عامل بروز بارش های سیل آسا در ایران است، اما در برخی مناطق ایران از جمله نواحی جنوبی و جنوب غربی، اثری از سیکلون های مدیترانه ای نیست. در این پژوهش با استفاده از آمار روزانه بارندگی در ایستگاه سینوپتیک اصفهان طی سال 1951 تا 2005 میلادی روزهای با بارش شدید مشخص شده و با استفاده از تحلیل الگوهای سینوپتیکی جو، رابطه وقوع بارش های شدید در شهر اصفهان با سامانه های جوی حاکم بر کشور ایران و نواحی اطراف آن بررسی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عامل اصلی بروز بارش های شدید و سیل زا در شهر اصفهان، ورود سامانه کم فشار سودانی از جنوب غرب کشور به این منطقه است که البته اگر شرایط صعود محلی مانند گرمای زمین هم فراهم باشد، شدیدترین بارش ها در شهر اصفهان رخ می دهد و در واقع بروز بارش های شدید در شهر اصفهان منشأ سودانی دارد و اگر با ورود سیستم های مدیترانه ای همراه باشند، بارش های شدیدتری رخ می دهد.
معماری "های-تک": تبیین مشخصه های جهانی و آسیب شناسی نمود آن در معماری معاصر ایران
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحقیقی در رابطه با ریشه های پیدایش "های-تک "در معماری و سیر حرکتی آن تاکنون و همچنین نمود این تغییر و تحولات در ایران می باشد. هدف از این تحقیق دستیابی به دلایل شکل گیری معماری های-تک می باشد، به گونه ای که بتوان از آن طریق مقایسه ای را میان آن چه که در سایر کشورها موجب شکل گیری این نوع معماری شده است و آنچه که در حال حاضر در ایران از معماری های-تک برداشت می شود و مورد استفاده قرار می گیرد، انجام داد. روش تحقیق در این نوشتار روش تطبیقی- تحلیلی است که در دو بخش به انجام رسیده است. بخش اول به بررسی معماری های-تک در سایر کشورهای جهان می پردازد و بخش دوم به بررسی این نوع معماری در ایران اختصاص داده شده است. بر اساس مطالعات انجام شده در این تحقیق مشخص گردید که شکل گیری های-تک در ابتدا به دلایلی از جمله کارایی آن در ساخت و ساز بوده است، اما در اواخر قرن بیستم وجه دیگری از این شیوه با رویکرد زیباشناسانه در معماری و ساخت و سازهای شهری موجب گردید که استفاده از فناوری برتر علاوه بر وجه کارایی در جنبه های زیباشناسانه نیز موجب کسب موفقیت گردد. اما آنچه از این شیوه در ایران مورد استفاده قرار گرفته است، بیشتر رویکردی زیباشناسانه به این روش می باشد و توجه چندانی به وجه کارایی این روش به جزء مواردی نادر نشده است.
بهینه سازی جهت گیری بناهای ساختمانی در شهر سقز بر اساس شرایط اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر سقز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت خاص جغرافیایی، شرایط توپوگرافی و سامانه های جوی مؤثر بر منطقه، شرایط زیست اقلیمی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به گونه ای که سرمای شدید مشکلات زیادی را برای ساکنان این شهر ایجاد می کند، لذا لزوم بررسی شرایط اقلیمی در ارتباط با طراحی جهت استقرار ساختمان تلاشی است برای کاستن مشکلات مربوط که در این ارتباط با استفاده از داده های هواشناسی سینوپتیک وضعیت زیست اقلیمی شهر سقز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد: براساس شاخص نیاز حرارتی ساختمانی مشخص گردید 7/43 درصد از مواقع سال کاملاً نیاز به گرمایش مکانیکی داریم و تنها 8/20 درصد از سال، امکان بهره گیری از تابش آفتاب ممکن است. حدود 4/10 از مواقع نیز آسایش در فضاهای بسته داریم و تنها 1/11 درصد از مواقع سال آسایش کامل را دارد. به منظور بهره گیری بهینه از شرایط اقلیمی در ساختمان با استفاده از فرمول قانون کسینوس کل ساعات آفتابی در دوره گرم و سرد سال محاسبه شد، و مشخص گردید، در سقز برای استقرار بهینه ی ساختمان جهت جنوب شرقی با کشیدگی در راستای شرقی – غربی می باشد. به همین منظور این پرسش مطرح می شود؛ آیا جهات ساختمانی شهر سقز با شرایط اقلیمی منطقه همساز است؟
بررسی سلسله مراتب شهری و پدیده نخست شهری در استان کرمانشاه در طی سال های 1355 تا 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش شدید جمعیت شهری در جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه در طی دهه های اخیر باعث به وجود آمدن پدیده نخست شهری در آنها شده است. کشور ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه، در طی دهه های اخیر به ویژه از سال 1345 به بعد از روند متعادل خود خارج و افزایش شدید جمعیت شهری در نقاط معدودی از آن مشاهده می شود. این مطالعه به بررسی سلسله مراتب شهری و تعیین نخست شهری در استان کرمانشاه طی سال های 1355 تا 1385 می پردازد. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از داده های سرشماری سال های 1355 تا 1385 بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد شهر کرمانشاه به عنوان اولین شهر در این سلسله مراتب از شهر دوم (اسلام آباد غرب) تقریباً 9.5 برابر بزرگتر بوده است و این نسبت در سال 1385 به 8.8 برابر رسیده است. شهرهای قصرشیرین و سرپل ذهاب که در سرشماری سال 1355 در رده های سوم و پنجم قرار داشته بودند در سرشماری سال 1365 به دلیل جنگ تحمیلی خالی از سکنه بوده اند. در مجموع سلسله مراتب شهری در استان کرمانشاه دارای ساختاری کاملاً نامتعادل است و شهر کرمانشاه به عنوان نخستین شهر در شبکه شهری استان خودنمایی می کند و این مهم بر اساس فرمول های گوناگون بررسی نخست شهری به اثبات رسیده است. با تقویت شهرهای کوچک و میانی می توان تا حدودی این شبکه کاملاً نامتعادل را بهبود بخشید.
امکان سنجی و اولویت بندی گردشگری شهرستان کنگان با استفاده از تکنیک SWOT و مدل ANP (با تأکید بر گردشگری صنعتی پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقرار و توسعه ی مناطق صنعتی، تجاری و آزاد مزایای متعددی در عرصه ی اقتصادی، تجاری- بازرگانی و صنعتی به دنبال دارد. با توجه به روند توسعه ی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی در دهه ی اخیر با سیاست افزایش بهره وری در حوزه ی مشترک با کشور قطر، سایر محورهای توسعه ی اقتصادی در شهرستان کنگان کمتر مورد توجه قرار گرفته شده است. بر این اساس اولویت-بندی مکانیسم و سازوکارهای توسعه ی پاک (CDM) و پایدار با برنامه ریزی جامع و استراتژیک جهت تنوع بخشی به فعالیت ها، حفظ محیط زیست با رویکرد توسعه ی گردشگری شهرستان کنگان ضروری است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ضمن بیان، شناخت و ارزaیابی توانایی های بالقوه این محدوده ی جغرافیایی در زمینه ی گردشگری؛ امکان سنجی و اولویت بندی توسعه ی گردشگری در شهرستان کنگان (راهکارها) با استفاده از مطالعات کتابخانه ای -اسنادی، بررسی های میدانی، تکنیک تحلیلی (SWOT) و مدل تحلیل شبکه ANP)) صورت گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل گردشگری شهرستان کنگان در سه وضعیت اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، اکولوژیکی در قالب تکنیک سوات (WT)، (WO)، (SO) و (ST) انجام شده که نشان دهنده ی اهمیت نقاط قوت با مجموع وزن نهایی 25/1 و عوامل داخلی (S/W)، با امتیاز وزنی کل11/2 بوده بر اساس نتایج(SWOT)، راهبردهای دفاعی (Mini-Min)، تهاجمی (بیشینه-بیشینه)، استراتژی هایST (Maxi-Min) و راهبرد انطباقی (راهبرد کمینه- بیشینه) ارائه شد. سپس با توجه به ویژگی های ANP و خصوصیات گردشگری منطقه، داده-ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به دنبال آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل ANP مبتنی بر اولویت بندی گردشگری در شهرستان کنگان شامل سه خوشه (معیار/ گروه) و یازده گزینه (زیر گروه) با استفاده از نرم افزارSuper Decisions تولید شد. داده های حاصل نشان داد که، بیشترین اولویت از نظر نوع گردشگری به ترتیب شامل؛ گردشگری تاریخی و فرهنگی (با امتیاز نرمال شده0.474) و گردشگری ساحلی ( با امتیاز نرمال شده 0.236) و همچنین بیشترین اولویت از نوع مکان گردشگری (خوشه)، شهر تاریخی سیراف (با امتیاز نرمال شده 0.486)، جنگل های حرا (با امتیاز نرمال شده 0.283) و منطقه ی پارس جنوبی/ گردشگری صنعتی (با امتیاز نرمال شده 0.147) بوده است.
کاهش میزان جرم خیزی در بازسازی مناطق شهری زلزله زده با رویکرد CPTED با تاکید بر چرخه مدیریت بحران؛ مورد پژوهی: بازسازی شهر بم پس از زلزله سال 1382(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۳۲۰-۳۰۵
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران در برگیرنده یک سری عملیات و اقدامات پیوسته و پویا است که به طور کلی بر اساس اصول کلاسیک مدیریت شامل برنامه ریزی، سازماندهی، تشکیلات رهبری و کنترل است. مدیریت بحران مجموعه مفاهیم نظری و تدابیر عملی در ابعاد برنامه ریزی جهت مقابله با سوانح هنگام، قبل و بعد از سانحه است. از سویی دیگر، رویکرد CPTED (پیشگیری از جرایم با استفاده از طراحی محیطی) را می توان نوعی رویکرد هدفمند در جهت طراحی کارآمد و هوشمندانه مولفه های محیطی با بکارگیری بهینه محیط مصنوع در کاهش جرائم دانست که بطور موثری در افزایش سرمایه اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و افزایش میزان رضایتمندی شهروندی و در نتیجه بهبود رفاه اجتماعی جامعه تاثیر بسزایی دارد؛ چنانچه رویکرد حاضر این امکان را فراهم می کند تا با طراحی کالبدی شهر از طریق طرح کالبدی ساختمان و طراحی پلان و دسترسی به سایتهای جرم خیز، بتوان از ایجاد محیطهای مناسب برای جرم و جنایت، پرهیز کرد تا بعنوان بازدارنده از ارتکاب جرائم عمل کند. در این مقاله «بازسازی بعد از وقوع بحرانهای طبیعی» مورد توجه است تا با کاهش میزان جرم خیزی در مناطق در حال بازسازی، امکان تقلیل امکان دهی به وقوع جرم از طریق محیط کالبدی فراهم گردد که یکی از مراحل چرخه مدیریت بحران و بازسازی پس از سانحه را شامل می شود. روش تحقیق مقاله حاضر در مرحله تدوین ادبیات نظری، رویکردی تحلیلی و اسنادی است که با بهره گیری از منابع موجود به بررسی و بازنگری این رویکرد می پردازد و در مرحله تدوین و ارائه راهکارها و تاکتیکهای طراحی، روش استدلال منطقی در بستر مطالعات میدانی است که با رجوع به فضاهای شهر بم به ارائه پیشنهاداتی چند در این رابطه می پردازد. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که با التفات به چرخه مدیریت بحران و آخرین مرحله مفروض آن؛ بازسازی پس از سانحه، لازم است تا در طراحی شهر و ساختمانهای مسکونی و نیز الگوهای توسعه آتی شهر مواردی چند از قبیل تقویت قلمروهای طبیعی، کنترل دسترسی، نظارت طبیعی، حمایت از فعالیتهای اجتماعی و تعمیر و نگهداری مورد توجه قرار گیرد. در ضمن در پایان مقاله به ارائه تاکتیکهایی در حوزه طراحی شهر و معابر خیابان برای کاهش میزان جرم خیزی بر اساس رویکرد فوق الذکر اشاره شده است.