فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۸۱ تا ۵٬۴۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، به فاصله وضع موجود (مدیریت شهری کنونی مشهد) با وضع مطلوب (مدیریت استراتژیک شهری) به عنوان یک دغدغه بنیادی نگاه میکند، مبانی نظری مربوط به پارادایم استراتژی و مدیریت استراتژیک را بیان میدارد و به کمک مدل [1]SWOT، ضعفها، قوتها، فرصتها و تهدیدهایی که در کلانشهر مشهد برای مدیریت استراتژیک این شهر وجود دارد را شناسایی میکند. در ادامه استراتژیهای شایستهای را برای برپایی مدیریت استراتژیک در این شهر، پیشنهاد میدهد. اولویتبندی استراتژیهای پیشنهادی نیز یکی از موضوعاتی است که دنبال شده است. روش این پژوهش، روشی توصیفی و تحلیلی است بهطوری که به کمک پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز (قوتها، ضعفها، فرصتها، و تهدیدها) از طرف کارشناسان شهری (21 کارشناس) و شهروندان (384 شهروندان) گردآوری شد. در فرآیند تحلیل مدیریت استراتژیک کلانشهر مشهد، از ماتریسهای ارزیابی عوامل داخلی (IFE[2])، ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE[3])، ماتریس عوامل داخلی- خارجی (IE)[4] و ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی (QSPM)[5] استفاده گردید. یافتهها نشان میدهد که مدیریت استراتژیک، در کلانشهر مشهد جایگاه شایستهای ندارد و اگر مدیریت شهری مشهد بخواهد حرکت خود را به سمت یک مدیریت استراتژیک شهری آغاز کند، باید استراتژیهای گروه تدافعی (WT)[6] که مبتنی است برکاهش نقاط ضعف و پرهیز از تهدیدها میباشد، را به ترتیب در اولویت قرار دهد: 1ـ حل مشکلات و بحرانهای روزمره شهری 2ـ افزایش همافزایی مدیریت شهری 3ـ حفظ ثبات سیستم شهری به جای تکامل آن.
[1]- S (Strength), W (Weakness), O (Opportunity), T (Threat).
[2]- Internal factor evaluation matrix.
[3]- External factor evaluation matrix.
[4]- Internal-external matrix.
[5]- Uantitative strategic planning matrix.
[6]- W (Weakness), T (Threat).
تغییرات ساختارهای اقتصادی و بنیان های جدید برنامه ریزی فضایی شهری و منطقه ای کلان شهرها، مورد شناسی: کلان شهرتبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل تطبیقی برنامه ریزی مبتنی بر بنیان های عصر صنعت و اطلاعات و تعیین تغییرساختارهایی است که برنامه ریزی فضایی را شکل داده اند. به نظر می رسد درشرایط عدم تطابق بنیان های برنامه ریزی با تغییرات ساختارهای اقتصاد جهانی، شهرها (خصوصاً کلان شهرها)که عامل رشد اقتصادهای ملی و ارتقاء دهنده جایگاه بین المللی و جهانی کشورها هستند، در برنامه ریزی های توسعه و عمران شهری و منطقه ای با مشکل تناقض های کالبدی نسبت به نقش بایسته شان مواجه می شوند. این مسأله می تواندراه جهانی شدن کشورها از طریق نقش آفرینی کلان شهرهارا مسدود نماید.
دراین مقاله، اصول پایه ای برای برنامه ریزی فضایی شهری و منطقه ای با استفاده از آراء و نظریه پردازی های صاحب نظران این حوزه ازجمله دانیل بل، فریتزماکلوپ، آلوین تافلر، فرانک وبستر، یونجی ماسودا، سیمون نورا، آلن منک، مارک اوری پورات و مانوئل کاستلز ارائه شده است زیرا این اندیشمندان دارای دیدگاههای مرتبط با جامعه ی اطلاعاتی هستند. در این مقاله کوشیده شده است سازمان یابی فضایی کلان شهرتبریز و منطقه شهری آن باحاکمیت انگاره جدید تبیین گردد. روش گردآوری و تحلیل داده هادراین مقاله به صورت تحلیل ثانویه می باشد. عمده ترین یافته های مقاله عبارتند از: ساده وکوتاهتر شدن فضا به دلیل کم شدن اجزای سیستم ها، جایگزینی آمیختگی اجزا به جای جدایی گزینی آنها، جایگزینیانبوه زدایی اززمان و مکان برتمرکز و تراکم، تغییر نظم دهی اجزا از ساختار عمودی به افقی، جایگزینی گسستگی بر پیوستگی فضایی اجزای سازمان، جایگزینی معیارهای کیفی برکمی درسازماندهی و تغییراندازه و مقیاس اجزای سیستم از بزرگ به کوچک.
تولید سفرهای درون شهری و تاثیرپذیری از تنوع کاربری زمین، نمونه موردی چهار محدوده مسکونی در شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
نحوه چیدمان کاربری ها و توزیع فعالیت ها در سطح شهر، از عوامل تاثیرگذار بر الگوهای حمل و نقل شهری است. تامین خدمات ساکنین به گونه ای که نیاز به طی مسافت های طولانی به حداقل برسد یکی از راهکارهای کاهش ترافیک در شهرها است. از آنجا که تقاضای سفر از پراکنش کاربری های عمده از جمله محل کار، مراکز آموزشی، مراکز تفریحی و یا مراکز خدماتی مشتق می شود، بخشی از کاهش حجم تقاضا از مجرای اعمال سیاست های ساماندهی کاربری زمین، قابل حصول است. در این تحقیق، نقش توزیع و تنوع کاربری ها در شکل گیری الگوهای ترافیکی به صورت تجربی بررسی شده است. به این منظور اطلاعات مربوط به رفتار ترافیکی و خصوصیات اجتماعی- اقتصادی 455 نفر از ساکنان چهار محدوده مسکونی شهر شیراز جمع آوری و رابطه بین عوامل مختلف با مقایسه تطبیقی به کمک روش های آماری تحلیل واریانس و همبستگی خطی تحلیل گردید. نتایج حاکی از آن است که تولید سفرهای درون شهری با متغیرهای اقتصادی- اجتماعی و تنوع کاربری ها رابطه دارد. با افزایش تنوع کاربری ها در سطح محلات مسکونی، نیاز ساکنین به مراجعه به حوزه فراتر از محدوده سکونتی خود کاهش می یابد. دسترسی به خدمات متنوع در سطوح محلی موجب کاهش حجم سفر در مسافت های طولانی می شود ولی حضور چنین خدماتی، خود مشوق افزایش حجم سفر در سطح محلی است. انتخاب مقصد سفر در درون یا بیرون محدوده سکونتی متاثر از ترکیب و ساختار خانوار است، به طوری که خانوارهای دارای افراد بزرگسال، حجم بیشتری از سفرهای برون حوزه ای را نسبت به خانوارهای دارای فرزندان خردسال یا دانش آموز تجربه می کنند. برخورداری خانوار از اتومبیل باعث افزایش حجم سفر در دو محدوده درون حوزه ای و برون حوزه ای است. مکان یابی فعالیت ها بر اساس سهولت دسترسی، توسعه کاربری ها مختلط و رعایت سلسله مراتب توزیع خدمات از جمله پیشنهادهای کاربردی این پژوهش است.
بررسی رابطه تراکم و پایداری اجتماعی در مناطق شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به انتخاب فرم شهر متراکم به عنوان پایدارترین فرم شهری و نیز موضوع جلوگیری از گسترش حومه کلان شهر تهران با عنوان ساماندهی و صیانت از محدوده و جلوگیری از هرگونه گسترش شهر ، اهمیت بررسی جنبههای مختلف پایداری کلان شهر تهران با توجه به مشخصههای شهر متراکم ضروری مینماید. موضوع پایداری اجتماعی در مدل شهر متراکم، به موضوعی چالش برانگیزی در میان محققان و برنامهریزان تبدیل گردیده است. بنابراین، تحقیق حاضر به بررسی رابطه پایداری اجتماعی و تراکم در مناطق شهرداری تهران میپردازد. در این تحقیق با استفاده از همبستگی، رابطه میان شاخص تراکم با شاخصهای پایداری اجتماعی، در مناطق مختلف شهر تهران بررسی شد. یافتههای تحقیق نشان دهنده این مسأله است که با افزایش تراکم در مناطق 22 گانه شهر تهران، پایداری اجتماعی کمتر میشود، بنابراین ضروری است در روند متراکمسازی، ابعاد اجتماعی توسعه مورد توجه بیشتری قرار گیرند. چرا که با کاهش پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی و زیست محیطی و در نهایت، پایداری شهری در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت. نتایج تحلیل عاملی، به ترتیب وزنها نشان میدهد که چهار عامل سطح توسعه یافتگی و برخورداری، سرانه های پزشکی – بهداشتی، توسعه یافتگی فرهنگی و مشارکت داوطلبانه، مفهوم پایداری اجتماعی شهر تهران را تشکیل میدهند. در این میان عوامل سطح توسعه یافتگی و برخورداری و توسعه یافتگی فرهنگی، با افزایش تراکم به سمت ناپایداری گرایش پیدا می نمایند و زمینه ساز ناپایداری اجتماعی به حساب میآیند.
الگوی تطبیقی گسترش فقر در شهر کرمانشاه در دوره 85-1375
حوزههای تخصصی:
از ویژگیهای شهرهای جهان سوم عدم تعادل و تمرکز شدید در شهرنشینی است. از اینرو در این شهرها همواره تعداد محدودی از محلات در رفاه و آسایش بوده و در مقابل سایر ساکنان مناطق شهری از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. در این خصوص به منظور رفع نابرابریها، اقدامات اساسی برای شناخت نارساییها و کمبودها باید انجام شود. با توجه به اهمیت تحلیل توزیع فضایی فقر در مناطق شهری، هدف این پژوهش تحلیل توزیع فضایی فقر شهری و نشان دادن نابرابری در سطح شهر کرمانشاه است. روش پژوهش کاربردی از نوع توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است که از روش تحلیل عاملی و نرم افزار Arc/Gis برای تحلیل یافتهها استفاده شده است. برای شناخت توزیع فضایی فقر شهری در شهر کرمانشاه از اطلاعات بلوکهای آماری سالهای 85-1375 و نیز از 33 شاخص که با روشهای آماری به 4 عامل ترکیبی تبدیل و با بهرهگیری از مدل تحلیل عاملی ارزیابی شده، استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که؛ در شهر کرمانشاه سال 1375، 461 بلوک یا 10% درصد خیلی فقیر، 64 بلوک یا 1% درصد فقیر، 3854 بلوک یا 80% درصد متوسط، 266 بلوک یا 6% درصد مرفه و 121 بلوک یا 3% درصد خیلی مرفه بودهاند. در سال 1385؛ 1687 بلوک یا 21% درصد خیلی فقیر، 1744 بلوک یا 22% درصد فقیر، 2392 بلوک یا 29% درصد متوسط، 1653 بلوک یا 20% درصد مرفه و 612 بلوک یا 8% درصد خیلی مرفه بوده است. نتایج نشان دهنده حرکت شهر به سمت دو قطبی شدن است. ذکر این نکته لازم است که یافتهها صرفاً با تکیه بر شاخصهای مورد استفاده در پژوهش است و در صورت عدم مشکلات آماری و به کارگیری شاخصهای بیشتر از جمله شاخصهای درآمدی این احتمال وجود دارد که نتایج تحت تاثیر قرار گیرد.
ارزیابی توان اکولوژیکی محیط جهت تعیین مناطق مناسب کاربری ها در حوزه شهری یاسوج با مدل اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
61 - 72
حوزههای تخصصی:
ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین به عنوان یکی از ابزارهای حرکت در راستای توسعه پایدار، به دنبال سنجش موجودی و توان نهفته سرزمین با ملاک ها و معیارهای مشخص و از پیش طرح ریزی شده است. ضرورت این پیمایش و کنترل پیامدهای توسعه و سنجش قابلیت های زمین در شرایطی که ایران یکی از کشورهای در حال توسعه و مواجه با روندهای شهرنشینی شتابان است، بیشتر مطرح می شود. این پژوهش با هدف کلان حفظ قابلیت های زیست محیطی، آزمون و ارزیابی قابلیت سنجی را در حوزه شهر یاسوج، به عنوان یکی از مراکز استانی با آهنگ فزآینده گسترش شهری دنبال نموده است. بنابراین تعیین توان اکولوژیک حوزه شهری یاسوج برای گسترش سکونتگاهی و همچنین مشخص نمودن امکانات، توانمندی ها و محدودیت های منابع سرزمینی ناحیه به عنوان بستر مناسب هر گونه برنامه ریزی ، هدف مشخص این پژوهش است. روش مطالعه در تحلیل قابلیت سنجی زمین محدوده پژوهش مبتنی بر یک مدل اکولوژیکی است که بر مبنای روش آمایش سرزمین مخدوم طراحی شد. از بین معیارها و گزینه های مختلف مؤثر در قابلیت زمین، سه گزینه اصلی قابلیت زراعی، جنگلداری و توسعه شهری، سکونتی و فعالیت ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج کاربست مدل حکایت از پتانسیل های وسیع محیطی و اکولوژیک در محدوده مورد مطالعه دارد که عوامل محدود کننده ای برای توسعه شهری به شمار می روند. 82 درصد از مجموع سطح محدوده را اراضی با قابلیت کشاورزی، مرتعداری و جنگل تشکیل می دهند. بنابراین حساسیت و آسیب پذیری محیط طبیعی در این حوزه در اولویت اول، توصیه را به سمت اتخاذ سیاست های محدوده کننده گسترش شهری، هم در محدوده شهر یاسوج و هم در حوزه اطراف آن، استفاده از توان گردشگری ناحیه و در اولویت دوم، سوق دادن گسترش شهری یاسوج به سمت شمال غربی و شهرک مادوان و مهریان است.
بررسی رابطه ی متقابل مدیریت کاربری زمین و وضعیت حمل و نقل و ترافیک شهری؛ مطالعه موردی: مجتمع تجاری الماس شرق مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۱۴۴-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
کاربری زمین شهری از جمله عوامل مهم سیستم شهر است که از طریق شبکه های ارتباطی و جریان های ترافیکی با سیستم حمل و نقل در ارتباط مستقیم و متقابل است. در واقع حمل و نقل و کاربری زمین شهری، سیستمی را شکل می دهد به گونه ای که تصمیم در یکی بر دیگری اثر می گذارد و مدیریت در یکی می تواند در تحقق اهداف دیگری در کل سیستم مؤثر واقع شود، بنابراین لازم است به صورت یکپارچه نگریسته و مدیریت شود. مقاله حاضر ضمن طرح اهداف، استراتژی و سیاست های مدیریت کاربری زمین و بیان رابطه ی آن با وضعیت حمل و نقل و ترافیک شهری، به مطالعه موردی کاربری تجاری الماس شرق مشهد می پردازد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جهت بررسی تقاضای سفر و اثرات ترافیکی ناشی از مدیریت کاربری مذکور از مدل کلاسیک چهار مرحله ای حمل و نقل در محیط نرم افزار EMME/2 استفاده شده است. برای شبیه سازی پروژه در محیط نرم افزار دو سناریو مختلف تعریف شده که نتایج بدست آمده از تحلیل این سناریوها نشان می دهد مرکز تجاری الماس شرق با احداث در حاشیه ی شهر و اجرای صحیح استراتژی و سیاست های مدیریت کاربری زمین، توانسته به اهداف مطرح شده در آن دست یابد.
مدلسازی توسعه شهری با استفاده از اتوماسیون سلولی و الگوریتم ژنتیک (منطقه مورد مطالعه: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش فیزیکی روزافزون و بدون برنامه ریزی شهرها، باعث کاهش کیفیت زندگی جوامع شهری و غیرشهری شده است. درک فرایند رشد شهری در برنامه ریزی و مدیریت شهری به منظور رسیدن به شهری پایدار بسیار مهم است. از طرف دیگر مدلسازی الگوهای فضایی شهری می تواند دید مناسبی در مورد اینکه چگونه شهرها تحت شرایط مختلف اجتماعی و اقتصادی و محیطی توسعه می یابند، ایجاد کند. تاکنون تلاش های زیادی در زمینه مدلسازی توسعه شهری با استفاده از اتوماسیون سلولی صورت پذیرفته است اما برای ایجاد یک مدل قابل اطمینان و معتبر هنوز برخی مسائل بصورت حل نشده باقی مانده است. پیچیدگی در فرآیند توسعه شهری، تعداد متغیرهای زیاد و وجود قوانین مختلف باعث گردیده تا کالیبراسیون مدل اتوماسیون سلولی، یکی از مسائل چالش برانگیز در شبیه سازی گسترش شهری باشد. در این تحقیق تلاش بر این بوده که با تلفیق اتوماسیون سلولی و الگوریتم ژنتیک مدلی مناسب جهت مدلسازی فرایند رشد شهری ایجاد شده و کاربردی عملی از آن در پیش بینی فرایند توسعه شهری شیراز بین سال های 1990 و2000 نشان داده شود. پارامتر های موثر در این فرایند تعداد همسایگی شهری، شیب زمین، فاصله تا راه های اصلی و مناطق غیر قابل توسعه می باشند که به هر کدام سهمی از ژن های کروموزوم اختصاص داده شده و نتایج بهینه از آن ها استخراج گشته و در نهایت از دقت کلی و شاخص کاپا برای ارزیابی مدل استفاده شده است. بدین ترتیب دقت کلی بدست آمده برابر با 91837/0 است که نشان دهنده ی این است که 837/91 درصد سلول ها درست شبیه سازی شده اند و مقدار شاخص کاپای نهایی 68406/0 بوده که نشان دهنده ی این است که نتایج شبیه سازی 406/68 درصد بهتر از زمانی است که شبیه سازی بطور تصادفی صورت پذیرد.
تبیین شاخص های محک پایداری در ارزیابی آثار الگوهای گردشگری در نواحی روستایی پیرامون کلان شهرها (مطالعه ی موردی: نواحی روستایی پیرامون کلان شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن پارادایم توسعه ی پایدار در حوزه ی گردشگری، ارزیابی توسعه ی پایدارگرشگری روستایی مورد توجّه قرار گرفته شد، اما موضوعی که بدان توجّه چندانی نشده، ارزیابی پایداری الگوهای متنوّع گردشگری در نواحی روستایی است، به دلیل آنکه هر یک از الگوها آثار و پیامدهای متفاوتی را برجای می گذارند. بنابراین ارزیابی پایداری الگوهای گردشگری روستایی و ارائه ی راه کارهای مناسب توسعه ی پایدار آنها الزامی است. تاکنون شاخص ها و نماگرهای بی شماری از سوی سازمان ها و صاحب نظران حوزه ی گرشگری ارائه شده، اما موضوع قابل اهمّیّت، بومی سازی، مستندسازی و عملیاتی کردن این شاخص ها است، چرا که مجموعه شاخص های مناسب برای یک مقصد گردشگری، برای منطقه ای دیگر مناسب نیست. بر همین اساس این پژوهش با هدف تبیین شاخص ها و نماگرهای مناسب محک پایداری برای ارزیابی آثار الگوهای گردشگری در نواحی روستایی پیرامون کلان شهر تهران گردآوری شده است. روش پژوهش تحلیلی توصیفی بوده و با مرور اسناد و مدارک و تحلیل محتوای آنها و نیز با بهره مندی از دیدگاه متخصّصان (روش دلفی) و دیدگاه های جامعه ی آماری شاخص ها و نماگرهای ارزیابی پایداری الگوهای گردشگری طرّاحی شده است. نتایج حاصل از این مطالعه، طرّاحی 15 شاخص و 88 نماگر در ابعاد سه گانه ی توسعه ی پایدار گردشگری است. از این تعداد نماگر ، 26 نماگر اقتصادی، 41 نماگر اجتماعی فرهنگی و 21 نماگر زیست محیطی از دیدگاه متخصّصان به عنوان نماگرهای مناسب محک پایداری در ارزیابی آثار الگوهای گردشگری در نواحی روستایی پیرامون کلان شهرها طرّاحی شده است.
تحلیل الگوی مدیریتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب نوع مدل مدیریت شهری، بازتابنده ی نگرش حاکم بر تنظیم روابط شورا و شهرداری و مهم تر از همه، بیانگر میزان مشارکت و قدرت اجرایی است. یکی از گفتمان های مهم در تعیین مدل مدیریتی برتر، تعیین چگونگی اداره ی شهر و قرارگیری قدرت در دست مدیران شهری است. از سوی دیگر، مدل اداره ی شهر رابطه ی نزدیکی با حل یا ایجاد مسائل شهری دارد. از بررسی مدل مدیریت شهری در کلان شهر تهران چنین برداشت می شود که نوع مدل مدیریت شهری در ایران، مدل شورا مدیر شهر است. تحلیل الگوی مدیریتی تهران و ویژگی های این نوع مدل در ایران، به ویژه انتصابی بودن شهردار، سبب وابستگی شدید عناصر مدل مدیریت شهری به ساختار کلان قدرت شده و این روند به نوبه ی خود فقدان و کمبود نهادهای مدنی و مشارکت مردمی را تشدید کرده و موجب تبدیل شدن عرصه ی مدیریت شهری به یک عرصه ی تجدید قدرت برای گروه های قدرت سیاسی در سطح ملّی شده است. بنابراین مدل شورا شهردار قوی، به عنوان الگوی مناسب توصیه می شود تا با بهره گیری از این الگو، به دلیل دارا بودن رویکرد جمع-گرایانه و مشارکتی که در حلّ مسایل شهری دارد، در سطوح فراملّی با تأکید بر کاهش نقش دولت مرکزی و در سطوح محلّی، تقویت جایگاه و نقش مدیریت محلّی و مشارکت اجتماع محلّی، حاکمیّتی چند سطحی و چند عاملی را برای مدیریت شهری کارآمد و اثربخش توصیه کند و همچنین این مدل با استفاده از معیارهای منتج از مبانی نظری حکمروایی شهری و برخی از معیارهای مرتبط دیگر، سبب تقویت شاخص های حکمروایی شهری (مشارکت شهروندان، مسئولیت پذیری و پاسخ گویی و عدالت) و نیز ارتقای برخی دیگر از شاخص های مورد توجّه، چون اقتدار مجموعه مدیریت شهری، قدرت و اقتدار شهردار، هماهنگی و همکاری بین شورا شهرداری، تخصّص گرایی در بدنه ی شهرداری، قدرت نظارتی و قانون گذاری شورا و ثبات در مدیریت شهری خواهد شد و وابستگی به عناصر قدرت سیاسی سطح ملّی را کاهش یا از بین می برد. بدین ترتیب مدل شورا شهردار قوی، به طورکلّی برای تقویت نهاد مدیریت شهرتهران ارزیابی شده است.
نحوه ی انتخاب گیاهان در برنامه ریزی و معماری فضاهای سبز شهری در ایران(ارائه ی روشی با استفاده از منطق و نظریّه ی مجموعه ها در ریاضیات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز برخلاف معنایی که ممکن است در عموم القا کند، تنها مکانی پوشیده از درخت گیاه و جدول کشی شده نیست، بلکه نمادی است از تفکّرهای فرهنگی و اجتماعی یک جامعه و حوزه ی شمول آن نیز، تنها پارک ها را در بر نمی گیرد. کمابیش در تمامی موقعیّت های طرّاحی محیط، ترکیب گیاهان بیشترین اثر را در شیوه ی ادراک مکان دارد. گیاهان مهم ترین متغیّرهای محیطی در معماری منظر و فضای سبز به شمار می روند. وجود و عدم وجود ارتباط بصری منجر به احساس لذّت و خوشایندی یا بی تفاوتی و ناخوشایندی می شود. با توجّه به وجود مشکلات فراوان در مقوله ی فضای سبز در ایران، ارائه ی روش هایی برای انتخاب گیاهان با دیدگاه سیستمی و جمع نگر امری ضروری به نظر می رسد. در این مقاله نخست مشکلات ناشی از انتخاب نادرست گیاهان در فضای سبز بررسی می شود و سپس گیاهان به لحاظ بصری و اصول زیباشناختی مورد بررسی قرار می گیرند و پس از آن روشی مناسب برای انتخاب گیاهان به صورت سیستمی و جمع نگر ارائه می شود که بر آیند سه دیدگاه اکولوژیکی ویژگی های عملکردی و ویژگی های بصری گیاهان است. منطق این روش، استفاده از نظریه ی مجموعه ها در ریاضیات است.
ارزیابی عملکرد شرکت های خدمات مشاوره ای و فنی و مهندسی کشاورزی استان های کرمانشاه و زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی عملکرد شرکت های خدمات مشاوره ای و فنی و مهندسی کشاورزی استان های کرمانشاه و زنجان در سال زراعی 89-1388 است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران عامل شرکت های خدمات مشاوره ای و فنی و مهندسی کشاورزی استان های کرمانشاه و زنجان (جمعاً 166 نفر)، که با سرشماری بررسی شده اند، تشکیل می دهند. برای ارزیابی عملکرد این شرکت ها، 33 شاخص با بهره گیری از دیدگاه های کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، سازمان نظام مهندسی، مدیران عامل شرکت ها، استادان دانشگاه ها و مطالعات کتابخانه ای تهیه شد و روایی آنها در پانل متخصصان تأیید گردید. این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی-پیمایشی است، و از جنبة هدف در زمرة مطالعات کاربردی طبقه بندی می شود. بر اساس نتایج به دست آمده، شرکت های فعال خدمات مشاوره ای و فنی و مهندسی در این استان ها در زمینه فعالیت های آموزشی-ترویجی عملکرد بهتری داشته اند ولی عملکرد میدانی و فنی شان چندان مناسب نبوده است. دیگر اینکه عملکرد شرکت های استان زنجان در اجرای برخی فعالیت های خصوصی در مقایسه با شرکت های استان کرمانشاه به طور معنی داری مطلوب تر است، و رضایت شغلی مدیران عامل شرکت های این استان نیز بیش از استان کرمانشاه است.
تحلیل سلسله مراتبی آسیب پذیری نسبی ساختار سازه ای و غیرسازه ای در مدیریت بحران بلایای طبیعی شهری (مورد نمونه بیمارستان های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای بزرگ جهان با آن دست به گریبان هستند، موضوع حوادث طبیعی است. با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن غالب حوادث طبیعی و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات، مبانی نظری و بنیادی، دانشی را تحت عنوان مدیریت بحران به وجود آورده است. برای شناخت مدیریت بحران شهر و آسیبپذیری مراکز مرتبط با بحران شهر در برابر بلایای طبیعی، بررسی عاملهای اصلی مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری نیاز است. یکی از عوامل مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری، ساختار سازهای و غیرسازهای سازمانهای مرتبط با مدیریت بحران و از جمله بیمارستانهای شهر است. مراکز بهداشتی و درمانی، بویژه بیمارستانها، از جمله اماکن مهمی هستند که هنگام وقوع سوانح طبیعی در معرض خطرات و آسیبهای جدی با میزان مجروحین و تلفات بسیار قرار دارند، و به همین جهت بررسی پیرامون موضوع در این مراکز دارای اهمیت بیشتری است. هدف از این مقاله، رتبهبندی بیمارستانهای مناطق شهر اصفهان از نظر میزان آسیبپذیری ساخـتار سازهای و غیرسازهای و دستیابی به اولویتهای ساختار سازهای و غیرسازهای بیمارستانهای شهر به ترتیب اهمیت آنها در افزایش آسیبپذیری از لحاظ شاخصهای مورد بررسی است. روش پژوهش «توصیفی و تحلیلی» است، که از مدلهای کمّی استفاده شده است. برای تحلیل سلسلهمراتبی در مدیریت بحران بیمارستانهای شهر اصفهان، 41 متغیر در 9 عامل اصلی در 25 بیمارستان شهر با استفاده از تحلیل سلسلهمراتبی A.H.P[1] مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل سلسلهمراتبی شاخصهای مختلف نشان میدهد که عوامل نوع اسکلت، قدمت ساختمان و تعداد تخت بیمارستان به ترتیب با میزان اهمیت 65/22، 12/21 و 959/11 بایستی در اولویت توجه قرار گیرند، در واقع این عوامل در صورت عدم توجه کافی در زمان ساخت و تجهیز، باعث افزایش آسیبپذیری در بیمارستانهای شهر میشوند. همچنین بیمارستانهای مناطق 3 و1 به ترتیب بالاترین میزان آسیبپذیری را در بین بیمارستانهای شهر دارند. بنابراین وجود تفاوت در میزان آسیبپذیری بیمارستانها در مناطق مختلف شهر اصفهان از نظر ساختار سازهای و غیرسازهای (فرض پژوهش) مورد تأیید میباشد.
یافتن مؤثرترین عوامل در مدل شبیه سازی کنترل و مدیریت شیبراهه در بزرگراه های درون شهری (مطالعه موردی با روش پلاکت بورمن)
حوزههای تخصصی:
با توسعه بزرگراه های شهری و به کارگیری ابزارهای کنترل ترافیک بزرگراهی ابزار کنترل شیبراهه نیز به یکی از اصلی ترین ابزارها در مدیریت ترافیک شهری در ساعت اوج مبدل شده است. ناگفته پیداست که مهندسی این ابزار مهم مدیریت ترافیک شهری بدون به کار گیری ابزارهای رایانه ای حاصلی جز آزمون و خطا نخواهد داشت. یکی از راهکارهای نوین در بررسی و مهندسی ترافیک به کارگیری ابزار شبیه سازی و مدل سازی ترافیک به وسیله این ابزار است که می تواند به نوبه خود موجب پیشگیری از آزمون و خطا و اتلاف وقت و سرمایه شود. با این وجود در صورتی که نرم افزار شبیه ساز به درستی کالیبره نشده باشد، ممکن است با ارائه نتایج نادرست مشکلاتی را به وجود آورد. با توجه به تعداد زیاد عوامل ورودی اغلب نرم افزارهای شبیه ساز به خصوص نرم افزارهای شبیه ساز خردنگر از سویی و از سوی دیگر پرهزینه بودن کالیبراسیون تمامی عوامل، لزوم یافتن عوامل مؤثرتر را امری مهم و حیاتی می نماید. در این مقاله از روش پلاکت-بورمن که در علوم کشاورزی و بیولوژی متناوبا مورد استفاده قرار گرفته و به عنوان یکی از دقیق ترین روش های تحلیل حساسیت، در هنگام تعدد عوامل مورد بررسی به شمار می رود به منظور تحلیل حساسیت مدل نسبت به عوامل ورودی استفاده شده است. در مدل شبیه سازی شده از بزرگراه همت با در نظر گرفتن کنترل شیبراهه پارامتر، طول چرخه، به عنوان مؤثرترین عامل ورودی در مدل شبیه سازی شده برای محاسبه سرعت متوسط بزرگراه همت بدست آمد و درنهایت ترتیب اهمیت عوامل مؤثر بر این خروجی حیاتی مشخص گردید.
ارزیابی عوامل موثر بر پذیرش خدمات شهر الکترونیک با استفاده از مدل تلفیقی پذیرش فناوری اطلاعات (TAM) و رهیافت نظری رفتار برنامه ریزی شده (TPB) و اعتماد (Trust)؛ مطالعه موردی: دفاتر خدمات الکترونیک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۱۵۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
خدمات شهر الکترونیک، نقش فراوانی در ارتقاء کمّی و کیفی، تسریع و همچنین تسهیل نمودن خدمات شهری بر عهده دارند. عوامل مختلفی در پذیرش یک فناوری نوین دخیل است که بدون در نظر گرفتن آن ها، تمامی فعالیت های انجام شده می تواند با شکست مواجه شود. از جمله مسائل اساسی در این زمینه این است که در چارچوب عوامل سازنده ی مدل تلفیقی، چه عواملی می تواند بر پذیرش خدمات شهر الکترونیک توسط شهروندان تأثیر بگذارد و رابطه بین متغییر های مدل تلفیقی به چه صورت است. هدف اصلی این تحقیق، تعیین عوامل مؤثر بر پذیرش خدمات شهر الکترونیک با استفاده از مدل تلفیقی پذیرش فناوری اطلاعات (TAM) و نظریه رفتار برنامه ریزی شده (TPB) و متغیر اعتماد Trust است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربرد ، ازلحاظ ماهیت و روش توصیفی و از لحاظ زمانی از نوع روش پژوهش پیمایشی می باشد .ابزار گردآوری داده ها از طریق روش کتابخانه ای جمع آوری شده و برای تست مدل از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در مرحله بعد، پس از تعیین روایی و پایایی، پرسشنامه به 160 نفر از شهروندان به روش تصادفی خوشه ای، توزیع و سپس جمع آوری گردیده است. داده ها با استفاده از نرم افزار 16 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج به صورت جدول و نمودار ارائه شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان دادکه بیشترین همبستگی بین متغیر های درک از سودمندی و اعتماد، درک از سودمندی و نگرش، نگرش و اعتماد، و متغیر نگرش و تمایل به استفاده وجود دارد. همچنین ضعیف ترین همبستگی بین متغیرهای درک از سهولت استفاده و برداشت ذهنی، برداشت ذهنی و اعتماد، برداشت ذهنی و تمایل به استفاده، و متغیرهای برداشت ذهنی و درک کنترل رفتاری می باشد.
تبیین عوامل موثر بر حکمروایی روستایی در حکومت های محلی؛ مطالعه موردی: شهرستان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۱۹۸-۱۷۹
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، عمده تلاش صاحبنظران و پژوهشگران بر تعریف ابعاد و شاخص های حکمروایی به منظور سنجش وضع موجود، معطوف بوده است و کمتر عوامل موثر بر حکمروایی و تبیین عِلّی این عوامل در راستای تحقق حکمروایی محلی و روستایی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا مطالعه حاضر با هدف تبیین عوامل موثر بر حکمروایی روستایی دهیاران و شوراهای اسلامی روستایی شهرستان قزوین با استفاده از رویکرد پیمایشی و اسنادی انجام گرفت. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه از 450 نفر از سرپرستان خانواده های روستایی، 47 دهیار، 47 رئیس شورای اسلامی روستا، 47 فرم مربوط به بخشداران شهرستان قزوین که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده با انتساب اپتیمم انتخاب شده بودند، گردآوری شد. برای ارزیابی روایی مقیاس های رضایت شغلی، سبک مدیریت و سرمایه اجتماعی از آماره آلفای کرونباخ استفاده شد که به ترتیب ضرایب 69/0، 76/0و 95/0حاکی از همسانی درونی قابل قبول گویه های مورد استفاده می باشد. برای ارزیابی اعتبار مقیاس ها، از نظرات گروهی از متخصصان استفاده شد و با استفاده از همبستگی های دوگانه و تحلیل مسیر، داده ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، میانگین نمایه حکمروایی روستایی در 50 درصد از حکومت های محلی (دهیاری ها و شوراهای اسلامی) در وضعیت نامناسب، 40 درصد در وضعیت متوسط و تنها 10 درصد حکومت های محلی دارای حکمروایی روستایی مناسبی می باشند. همچنینمتغیرهای درجه دهیاری، جمعیت روستا، رضایت شغلی و سطح تحصیلات دهیار، سبک مدیریت، انسجام اجتماعی، تعامل موثر با دهیاری های مجاور و تجربه دهیار، مهمترین عوامل موثر بر حکمروایی روستایی محسوب می شوند.
بررسی تمرکز و عدم تمرکز نمودهای جهانی شدن در کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه (مورد شناسی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کاربریهای مختلف جهانی شدن اعمّ از: 1- مکانهای اقتصادی (الف- بازار بورس، ب – بانکهای خارجی ج- شعبات مرکزی بانکها که تبادلات ارزی انجام میدهند د- شرکتهای تضامنی) 2- زیرساختهای ارتباط راه دور (الف – شرکتهای جهانگردی و سفرهای هوایی خارجی ب – شرکتهای اینترنتی ج - مراکز مخابراتی ارائه کننده خدمات راه دور د- ادارات پست مرکزی) 3- مکان عرضه صنایع دیجیتال (موبایل، GPS و ماهواره) از نظر چگونگی پراکنش نسبت به یکدیگر و همچنین در ارتباط با هسته تجاری (CBD) و جمعیت شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج تحقیق نشان میدهد که رابطه معکوس بین تراکم جمعیتی و مکانیابی کاربریهای جهانی شدن وجود دارد، همچنین این نمودها بیشتر گرایش به مکانیابی در خارج از هسته تجاری شهر دارند. در ارتباط با تمرکز کاربریها یا پیوستگی مکانی آنها نیز میتوان گفت که بیشتر این کاربریها نسبت به خود و سایر شاخصهای جهانی شدن گرایش به همگرایی (تمرکز) دارند . این عامل نشان میدهد که هنوز ارتباطات مستقیم و چهره به چهره در روند جهانی شدن تهران و فعالیتهای مرتبط با آن وجود دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با حذف انحراف در پراکنش مکانی این کاربریها، یک الگوی فاصله استاندارد و بهینه را برای دسترسی فعالان و مشتریان این بخش ارائه کرده است.
تحلیل نابرابری منطقه ای با رویکرد عدالت اجتماعی (مطالعه موردی:استان گلستان )
حوزههای تخصصی:
تمرکز شدید و عدم تعادل از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم است ، بطوری که این موضوع ممکن است زمینه هایی برای ایجاد تفرقه و فروپاشی کشورها را نیز فراهم نماید. شناخت نابرابری و عدم تعادل در چهارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف( کشور، استان، شهرستان) ، پی بردن به اختلافات و تفاوت های موجود، سیاست گذاری در جهت رفع و کاهش نابرابری ها، از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق جغرافیایی به شمار می آید. با توجه به اینکه عدالت اجتماعی از مفاهیم بنیادین توسعه پایدار بوده، و در تبیین مفهوم عدالت اجتماعی بررسی وشناخت مناطق مختلف از نظر امکانات مختلف اجتماعی، اقتصادی،بهداشتی و.. . ضرورت پیدا می کند، لذا نوشتار حاضر با هدف شناخت وضعیت برخورداری شهرستان های استان گلستان و شناخت میزان نابرابری موجود از امکانات اجتماعی،زیربنایی،درمانی-بهداشتی،جمعیتی، به رشته تحریر درآمده است. در این تحقیق برای سنجش درجه برخورداری و نابرابری بین مناطق جغرافیایی و رتبه بندی نابرابری ها در منطقه مورد مطالعه از روش های مدل تحلیل عاملی و نحلیل فضایی (GIS) استفاده شده است. جهت ترکیب شاخص ها در محیط (GIS)، با استفاده از روش خطی ساده مقادیر بدست آمده از تحلیل عاملی بی بعد (استانداردسازی) شده است. یافته های تحقیق حاکی از عدم تعادل و نابرابری های فضایی و نیز شکاف عمیق بین شهرستان های استان به ویژه شهرستان گرگان می باشد. شهرستان گرگان به عنوان مرکز استان، محل تمرکز فعالیت های اقتصادی – اجتماعی بوده ،که این امر اختلاف عمیق این شهرستان با شهرستان های دیگر استان را موجب شده است.
بررسی تأثیرات شکل جغرافیایی استان ایلام بر توسعه نیافتگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه و ارتقای واحد های سیاسی تا اندازه ی زیادی به نحوه سازماندهی سیاسی فضا و آرایش بهینه سرزمین بستگی دارد. یکی از مهم ترین مؤلفه های مؤثر در سازماندهی بهینه فضا شکل گزینی مناسب برای واحدهای سیاسی است، چرا که شکل هندسی نقش بسیار مهمی در اداره و توسعه، شکل گیری هویت جمعی، مشارکت مردم در امور و تعلق و وابستگی به یک واحد سیاسی دارد. هدف این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، بررسی شکل هندسی استان ایلام و چگونگی تأثیرگذاری آن بر توسعه این استان می باشد. داده های پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری مردم و مسئولین ساکن استان ایلام و حجم نمونه321 نفر می باشد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از هر دو روش کیفی و کمی (نرم افزار Spss وGIS ) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که استان ایلام دارای شکلی طویل و کشیده و دارای یک زائده در شمال شرقی است که آن را در زمره شکل های دنباله دار قرار داده است. به عبارت دیگر این استان از معایب دو شکل طویل و دنباله دار برخوردار می باشد. این شکل منحصر به فرد وحدت ساختاری و کارکردی، توسعه متناسب با ظرفیت های استان، شکل گیری هویت جمعی در میان مردم استان و حس تعلق مردم به استان و در نتیجه مشارکت مردمی جهت توسعه در استان، را با چالش مواجه کرده است.
انطباق ماهوی میان مضامین شهر و طبیعت در اشعارسهراب سپهری با اندیشمندان حوزه طراحی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
73 - 79
حوزههای تخصصی:
شاعران معاصر هر یک از زاویه دیدی خاص و نیز با دغدغه های بعضاً متفاوتی نسبت به وضعیت محیط های شهری محل زندگی خود، سخن رانده اند. مقولاتی همچون شهر، طبیعت، انسان ، محیط زیست، بوم، اجتماع و نظایر آن از جمله مهمترین مباحثی است که شاعران در لابلای اشعار خود بدان ها پرداخته اند. از میان شاعران معاصری که از طبیعت می گویند، از شهرگریزی دم می زنند و هر یک به نحوی از منظر طبیعت و اکولوژی به شهر می پردازند، سهراب سپهری چهره ای برجسته دارد. این مقاله با هدف واکاوی و تبیین نگاه سهراب سپهری به موضوعات شهر و طبیعت، تلاش دارد تا توجه ویژه وی را به مسائل و مشکلات زیست محیطی و بوم شناسانه جامعه ایرانی، نمایان سازد. بر این مبنا، این مقاله با روشی تفسیری _ تاریخی به تحلیل محتوای کیفی مضمون مبنا در متون و دیوان های اشعار سهراب سپهری می پردازد. یافته های این نوشتار نشان می دهد که در سروده های سهراب، ارزش های طبیعی و اکولوژی نهفته است. پارادایم ها و یا مضامین "ارتباط میان طبیعت وشهر"، "اکولوژی شهری و منظر"و " رویکرد روستا شهری" ، مهمترین مواردی اند که شاعر به بیان آنها می پردازد.