فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و رتبه بندی مکان مناسب احداث فروشگاه های زنجیره ای موجب کاهش هزینه های تردد درون شهری، صرفه جویی در زمان خرید شهروندان و کاهش حجم ترافیک می شود. یکی از مشکلات توسعه فروشگاه های زنجیره ای، نبود مکان های مناسب برای دسترسی سریع به دیگر خدمات شهری و فعالیت های مکمل است. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نقاط انتخاب شده برای احداث فروشگاه های زنجیره ای در منطقه ۳ شهر رشت، با استفاده از مدل های تلفیقی TOPSIS-AHP است. روش بررسی این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی - تحلیلی است و در جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در این پژوهش، ابتدا در چارچوب مدل AHP، از روش دلفی (Delphi) و از طریق مقایسه های زوجی (Pirewise) با استفاده از نرم افزار Expert Choice نظر متخصصان درباره ارجحیت و اولویت معیارها ارزیابی شد. بر این اساس 11 شاخص (فاصله از فروشگاه های زنجیره ای موجود، فاصله از بازار و مرکز، فاصله از پارکینگ، تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، فاصله از میدان های اصلی، فاصله از معابر اصلی و فرعی شهر، وجود اراضی بایر و فضاهای مناسب احداثی، ارتفاع از سطح دریا و شیب زمین) انتخاب شد. بر مبنای این معیارها 15 نقطه در منطقه 3 شهر رشت مشخص گردید و از 15 نقطه پیشنهادی در منطقه ۳، 5 نقطه (میدان گیل، میدان جانبازان، ساغری سازان، کوی قدس، کوی امام رضا) به علت نداشتن معیارهای لازم حذف شدند. در نهایت 10 نقطه برای انتخاب مکان بهینه استقرار فروشگاه های زنجیره ای در منطقه 3 انتخاب شدند.
بر اساس یافته های به دست آمده، در این پژوهش شهرک ولی عصر با به دست آوردن رتبه اول و امتیاز نهایی (۶۱۵/۰) بهترین نقطه از میان نقاط انتخابی است. رتبه بندی اولویت ها بیانگر آن است که شهرک ولی عصر با داشتن بیشترین امتیاز، مناسب ترین مکان است و شالکو با کسب کمترین امتیاز، مکان چندان مناسبی برای احداث فروشگاه زنجیره ای نیست.
پتانسیل سنجی توسعه فیزیکی شهر جدید پردیس با تاکید بر شاخص های ژئومورفولوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة فیزیکی شهرها در ارتباط مستقیم با بستر طبیعی و عوارض ژئومورفولوژی است و بسیاری از شهرهای ایران از نظر توسعة فیزیکی با محدودیت های ژئومورفولوژی مواجه اند. شهر جدید پردیس واقع در استان البرز در فاصلة 30 کیلومتری شمال شرقی تهران و در مسیر جادة تهران شمال واقع شده است. هدف از انجام این پژوهش مطالعه و بررسی پتانسیل ها و محدودیت های توسعة ژئومورفولوژیکی شهر جدید پردیس است. روش تحقیق بر پایة روش توصیفی- تحلیلی و با انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی و استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و توسط نرم افزار GIS Arc صورت گرفته است. با استفاده از شاخص های شیب، کاربری اراضی، ارتفاع، فاصله از گسل، فاصله از حوضة زه کشی، فرسایش و زمین شناسی، نقشة پهنه بندی مناطق دارای پتانسیل گسترش آتی شهر پیشنهاد شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که بخش وسیعی از محدودة فعلی شهر مورد مطالعه روی موانع طبیعی مشکل آفرین واقع شده است و مکان های دارای پتانسیل گسترش فیزیکی آتی شهر در بخش های شمال شرقی و شمال و شمال غرب قراردارد.
بررسی پایداری محله های شهری (مطالعه موردی: منطقه 19 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه توسعه محله ای پایدار، رویکرد نوینی را تقویت می کند که در آن حل مشکلات شهری در بازگشت به مفهوم محله به عنوان سلول های حیات شهری تصور می شود. هدف کلی این پژوهش بررسی پایداری محلات سیزده گانه منطقه 19 شهرداری تهران است. بدین منظور شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی سنجیده شدند. با توجه به مؤلفه های تحت بررسی و ماهیت کاربردی تحقیق، روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای (کتاب، آمارنامه و نقشه) و میدانی (پرسش نامه، مشاهده و مصاحبه) گردآوری شده است. با بهره گیری از تکنیک TOPSIS و دیگر آزمون های آماری، هر یک از محلات از نظر پایداری محله ای بر اساس چهار شاخص مذکور ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد از بین 13 محله، وضعیت 7 محله بر اساس شاخص های پایداری ضعیف است و از بین این هفت محله، محله شهید کاظمی پایداری کمتری دارد. به طور کلی، نتایج پژوهش بیانگر آن است که محله خانی آباد شمالی از لحاظ پایداری در مرتبه بالاتری نسبت به محله های دیگر منطقه 19 قرار دارد و محله شهید کاظمی پایداری کمتری دارد.
تحلیلی بر جایگاه حمل و نقل پایدار در برنامه های عمرانی شهرداری ها؛ مطالعه موردی شهرداری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارب چند دهه اخیر نشان می دهد که راهکارهایی از قبیل توسعه مسیرهای جدید و افزایش ظرفیت راه ها، توقف گاه ها و تقاطع ها در مناطق شهری نمی تواند به عنوان پاسخی راهبردی در درازمدت در برابر مشکلات روزافزون ترافیکی باشد. در مقابل، بسترسازی فنی، محیطی و اجتماعی برای افزایش سهم حمل و نقل انبوه بر و غیرموتوری یک راهکار پایدار محسوب می شود و امروزه در دستورکار مدیریت شهری در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه قرار گرفته است. در کشور ما، اجرایی شدن زیرساخت های حمل و نقل جمعی و غیرموتوری، ضرورت تخصیص بودجه کافی از سوی هم دولت و هم شهرداری ها را ایجاب می کند. در این راستا، در برنامه عمرانی پنج ساله شهرداری ها (قالب مصوب وزارت کشور)، عبور و مرور شهری یکی از فصول ده گانه برنامه عنوان شده است. این مقاله به بررسی محتوایی و اسنادی مرتبط با میزان تخصیص بودجه به بخش عبور و مرور در برنامه های پیشین شه رداری شی راز پرداخته و از روش تحلیل قیاسی برای بررسی جایگاه و اهمیت توسعه حمل و نقل پایدار در نزد برنامه ریزان و مدیریت شهری بهره گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل، نشان دهنده آن است در حالی که برای توسعه شبکه معابر سواره و تقاطع های غیرهمسطح هزینه های کلانی تخصیص یافته، در همان حال، سیستم های حمل و نقل عمومی و شبکه دوچرخه سواری و پیاده روی به عنوان گزینه های حمل و نقل پایدار، کمتر مورد توجه بوده است. به نظر می رسد، دستیابی به توسعه پایدار در بخش حمل و نقل شهری، نیاز اساسی به تغییر پارادایم توسعه حمل و نقل درون شهری و تجدید نظر در نگرش های مدیران و برنامه ریزان داشته و در این میان، اصلاح چرخه تنظیم برنامه عمران شهری همراه با بازنگری در سازوکار تخصیص بودجه و تعریف طرح ها و پروژه ها در بخش های مختلف، ضروری می نماید.
بررسی احساس امنیت در فضاهای عمومی (مطالعه موردی کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرنشینی فزاینده مشکلات متفاوت اجتماعی و اقتصادی زیادی را برای کشورهای در حال توسعه ایجاد کرده است. توجه به مفهوم امنیت شهروندان و روشهای ارتقاء آن، به عنوان یکی از اولویت های اساسی حرفه مندان و علمایشهری تبدیل شده است. معیار های شناخت و تحلیل امنیت در پهنه شهر بسیار متفاوت است و با توجه به مؤلفه های کالبدی، کارکردی و محیطی نوسان پیدا می کند. شهر شیراز به دلایلی مانند تنوع فرهنگی به دلیل مهاجرت از اقصی نقاط کشور و نزدیکی به استانهای شرقی و جنوبی، عوامل کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، امنیت را در مناطق مختلف با تغییراتی مواجه کرده است. هدف این پژوهش تحلیل معیارهای کالبدی فضاهای عمومی شهرشیراز در ارتباط با احساس امنیت مناطق مختلف شهر شیراز است. این پژوهش از نظر روش شناسی از نوع توصیفی-تحلیلی و روش نمونه گیری تصادفی، که جامعه آماری مناطق مورد مطالعه برابر با 608810 هزار نفر است. بنابراین حجم نمونه با فرمول کوکران برابر ۳۸4 نفر بدست آمده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همچنین برای تحلیل تفاوت بین متغیرهای مستقل و وابسته از آزمون F-Test استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان احساس امنیت در فضاهای عمومی مناطق کم درآمد با میانگین 74/12 بیش از میانگین میزان احساس امنیت کاربران فضاهای عمومی در مناطق متوسط نشین (56/11) و مرفه نشین (42/12) است. با توجه به میانگین داده های موجود در مناطق مختلف شهر شیراز، تفاوت مشاهده شده بین میانگین های مناطق مختلف شهر از نظر میزان احساس امنیت فضاهای عمومی، هرچند با اندک تفاوت مورد تایید قرار می گیرد.
رویکرد فازی و پهنه بندی فقر چندبعدی در فضاهای شهری (نمونه موردی: شهر کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب روش های تحلیل فقر سنتی دو محدودیت عمده دارند. اول، اغلب روش ها تک بعدی بوده و تنها یکی از ابعاد فقر مانند درآمد را مورد بررسی قرار می داند. دوم، این روش ها جمعیت را با استفاده از خط فقر به دو بخش فقیر و غیرفقیر تقسیم می نمودند. توجه به سایر محرومیت ها موضوع سنجش فقر چندبعدی را مطرح ساخت. به منظور رفع محدودیت دوم تئوری مجموعه های فازی طی دهه های گذشته در زمینه فقر و ابهامات مربوط به آن مورد استفاده قرار گرفت. از طرفی، تأکید مطالعات اخیر بر اهمیت متغیرهای جغرافیایی به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده فقر، جایگاه ویژه ای به سیستم اطلاعات جغرافیایی در این گونه مطالعات داده است. هدف اصلی این مطالعه بررسی عملی بودن استفاده از روش های فازی و مدل سازی زمین آماری جهت کسب اطلاعات قابل استناد به منظور سنجش و پهنه بندی فقر چندبعدی در فضاهای شهری است. این پژوهش از نظر اهداف کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی– تحلیلی است. اطلاعات و داده های این پژوهش از طریق پیمایش میدانی نمونه های انتخاب شده به روش فضاییِ تصادفیِ طبقه ای در سال 1391 جمع آوری شده است. در این پژوهش از میان روش های سنجش چندبعدی فقر، روش کاستا (2002) و از میان روش های زمین آماری روش کریجینگ و کریجینگ همبسته جهت سنجش فقر چند بعدی در قالب 70 شاخص اقتصادی و درآمدی، مسکن، مالکیت و دارایی، بهداشت و سلامت، و دانش و مهارت استفاده شده است. از میان مدل های زمین آماری موجود روش کروی و نمایی با نتایج تابع فازی فقر انطباق بیشتری داشته و از دقت بالاتری برخوردار بوده اند. نتایج در قالب پهنه بندی علمی صورت گرفته به وضوح نشان دهنده اختلاف فضایی فقر در محدوده شهر کامیاران است.
بررسی تأثیرات فرهنگی عشایر بر نظم و امنیت جامعه (مطالعه موردی: استان اردبیل ایل شاهسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایری ایران به عنوان یکی از ترکیب های جمعیتی در کنار جوامع شهری و روستایی، همواره نقشی بارز و تعیین کننده در سرنوشت سیاسی و نظم و امنیت کشور داشته است و در این میان، نقش فرهنگ موجود در زندگی عشایری (ایل شاهسون) در نظم و امنیت استان اردبیل بسیار چشمگیر است. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیرات فرهنگی عشایر بر نظم و امنیت جامعه عشایری استان اردبیل است. به این منظور با استفاده از روش پیمایشی-همبستگی یک نمونه 208 نفری از جامعه عشایری شهرستان های استان اردبیل به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته بعد از برآورد روایی و پایایی ابزار مورد نظر در اختیار آنها قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از روش های آماری رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد و نتایج به این شرح به دست آمد؛ بین فرهنگ حاکم در منطقه و نظم و امنیت جامعه عشایری ایل شاهسون رابطه معنی داری با 95% درصد اطمینان و 5% درصد خطا وجود دارد. به علاوه نتایج نشان داد که بین خرده فرهنگ عشایری و نظم و امنیت منطقه، رابطه مستقیم وجود دارد.
نقش ارتقاء امنیت در توسعه گردشگری استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان مؤثرترین عامل در ایجاد تفاهم میان ملت ها و استوار ساختن صلح جهانی نقش اساسی ایفا می کند، به طوری که اقتصاددانان آن را صادرات نامرئی می نامند. دراین بین امنیت یکی از مؤلفه های مهم در توسعه پایدار گردشگری است. تا زمانی که امنیت نباشد، سفری شکل نمی گیرد و بدون شک، رضایتمندی گردشگران از یک مقصد، همواره انگیزه بازدید مجدد از آن مکان را فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف؛ بررسی ارتباط حضور پلیس و اقدامات تبلیغی پلیس با امنیت گردشگری و رابطه بین ارتقاء امنیت و گسترش گردشگری انجام شده است و با توجه به نوع هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی و کتابخانه ای بوده است. بدین ترتیب که در مبانی نظری و ادبیات پژوهش از روش کتابخانه ای (متن خوانی، فیش برداری، آمار، جداول و نقشه) و برای تحلیل متغیرها و سنجش آن ها برای بررسی هر یک از فرضیه ها، از روش میدانی(پرسشنامه ای) استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل یافته ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان داد که میان گسترش گردشگری و افزایش امنیت و گسترش حضور نیروی انتظامی و افزایش تبلیغات این نهاد در افزایش امنیت منتج به توسعه گردشگری رابطه مستقیمی وجود دارد.
ارزیابی و رتبه بندی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله با مدل TOPSIS و GIS (نمونه موردی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش بحران و نیل به توسعه پایدار نیازمند شناخت و تبیین درست از ماهیت و ابعاد جوامع و مکان ها در برابر مخاطرات طبیعی(زلزله) دارد. از اینرو ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله در ابعاد مختلف می تواند نقش بسزایی در مدیریت و ارزیابی خطر پذیری ناشی از این پدیده طبیعی ایفا نماید. که پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی، روش توصیفی- تحلیلی، هدف ارزیابی و اولویت بندی میزان آسیب پذیری اجتماعی شهر در برابر مخاطره طبیعی(زلزله)، و بهره گیری از مدل های کمی TOPSIS و GIS، نرم افزارهای Excel و SPSS به بررسی موضوع پرداخته است. همچنین به منظور کاهش ضریب خطا و تعیین دقیق تر پیش بینی ها، 50 متغیر از زیرمجموعه شاخص های اجتماعی-اقتصادی، فیزیکی-کالبدی و جمعیت مناطق شهر یزد را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. نتایج نشان می دهد میانگین آسیب پذیری در مناطق برابر 412/0 درصد بوده که منطقه 2 با میزان TOPSIS، 642/0 درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد، آسیب پذیری در حد متوسط و در نهایت منطقه 1 با میزان TOPSIS، 183/0 درصد کمترین آسیب پذیری اجتماعی در برابر زلزله را در مناطق شهر یزد دارا می باشد.
درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد،
بررسی تطبیقی میزان دقت روش های AHP فازی و AHP کلاسیک برای رتبه بندی شاخص های مؤثر بر کیفیت زندگیمطالعه موردی : دهستان مهبان شهرستان نیکشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از مباحث محوری مد نظر اکثر صاحبنظران حوزه ی برنامهریزی و توسعه در سکونتگاههای انسانی است. این مبحث در کشورهای کمتر توسعه یافته با چالشهای فراوانی روبرو است و عوامل متعددی در ابعاد مختلف بر آن تأثیر میگذارند. عمدهترین شاخصهای مؤثر برکیفیت زندگی در این کشورها به ویژه در نواحی روستایی مناطق محروم غالباً حول محور نیازهای اساسی زندگی میچرخد که به روشهای مختلفاز جمله تحلیل سلسله مراتبی کلاسیک (AHP) و تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) مورد ارزیابی قرار میگیرد. در این پژوهش پس از گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته از دو روش یاد شده به صورت تطبیقی استفاده شده است. به دلیل تفاوت در نتایج حاصله، میزان دقت توسط شاخص میانگین مربع خطا (MSE) مورد مداقه مجدد قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد:
اول؛ در هر یک از دو روش، ""درآمد و اشتغال"" بیشترین و ""مشارکت"" کمترین اهمیت و تأثیر را بر کیفیت زندگی مردم محدوده ی مورد مطالعه داشته است.
دوم؛ در ارزیابی و تعیین درجه ی اهمیت شاخصها، بین روش تحلیل سلسله مراتبی کلاسیک(AHP) و تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) تفاوت چشمگیری وجود دارد.
سوم؛ در انطباق با واقعیت های موجود، روش فازی در قیاس با روش کلاسیک از میزان دقت بیشتری برخودار است، و این تفاوت با استفاده از شاخص میانگین مربع خطا (MSE) مورد تأیید قرار گرفت.
تحلیل الگو های فضایی آسیب های اجتماعی در محیط های شهری مطالعه موردی: منطقه پنج کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب های اجتماعی یکی از محورها و مباحث اصلی مطالعات آسیب شناسی شهری در اغلب شهرها و کلان شهرهاست. این نوع آسیب ها دلایل، گونه ها و آثار و عوارض متعددی دارند و برنامه ریزی شهری نیز با هدف کاهش و کنترل آن، ناچار به اتخاذ رویکرد های متنوع و تحلیل های میان رشته ای است.
در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس موقعیت یابی مکانی (GPS) داده های اسنادی پایه، الگو های فضایی چهار آسیب اجتماعی (کارتن خوابی، تکدی گری، اعتیاد و کودکان خیابانی) با استفاده از GIS و روش های آماری و گرافیکی در منطقه پنج کلان شهر تهران مطالعه و تحلیل می شود. یافته ها نشان می دهد بستر فضایی- جغرافیایی شهر و ساختار های کالبدی و کارکردی بارگذاری شده در آن بر شکل گیری کانون های مکانی، محور های فضایی، شدت تراکم، دامنه و نحوه انتشار فضایی آسیب ها و در نتیجه الگو های فضایی آسیب های اجتماعی اثر تعیین کننده دارد. ترمینال غرب، میدان آزادی، میدان دوم صادقیه، میدان شهرزیبا، محله های کن، مهران و جنت آباد جنوبی، مهم ترین محدوده ها و کانون های آسیب زایی اجتماعی و نقاط شدت تراکم آسیب ها محسوب می شوند که در شکل گیری محور فضایی و جهت جغرافیایی آسیب ها به شدت تأثیرگذارند. رفتار فضایی معتادان و کارتن خواب ها تابع کالبد فضا است و دامنه انتشار فضایی گسترده تر و فرایند انتشار مرحله ای دارد. درحالی که رفتار فضایی متکدیان و کودکان خیابانی تحت تأثیر کارکرد فضا، دارای دامنه پخش محدودتر و فرایند پخش مستقیم است. در نتیجه، نظام برنامه ریزی و نهاد مدیریت شهری در کنار رویکرد های معمول و متداول، باید با رویکرد فضایی به بستر جغرافیایی و محل وقوع آسیب ها و درک و تحلیل الگو های فضایی برخاسته از آن، آسیب های اجتماعی را برنامه ریزی و مدیریت کند. شالوده این رویکرد، برنامه ریزی و اصلاح ساختار های کالبدی و کارکردی فضای شهری، برای پیشگیری از ناهنجاری ها و کاهش آسیب های اجتماعی است.
بررسی رابطه عدالت سازمانی با مسئولیت پذیری کارکنان، مورد مطالعه: کارکنان شهرداری ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۷۴-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل ارزیابی شهر اسلامی با رویکردی بر شاخص های بارز شهر اسلامی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۱۶۹-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
هر چند واژه ی شهر و شهرنشینی، تاریخی به درازای عمر بشر دارد، اما هیچ شهری در گذر زمان توانِ ماندگاری را نداشته، مگر این که دارای هویت فرهنگی مشخص بوده باشد. دین اسلام با توجه به صبغه ی فرهنگی برجسته ای که دارد؛ از همان آغاز تأثیرگذاری خویش، هویت یابی اسلامی را بر پایه مؤلفه های اجتماعی بالاخص مؤلفه های شهری آغاز نمود. در این پژوهش ابتدا با روش کتابخانه ای - اسنادی، مبانی نظری پژوهش که شامل هشت شاخص مهم شهر اسلامی است، بدست آورده و با نگاهی همه جانبه بر داشتن هویت اسلامی، شاخص ها را با نگاه درون دینی مورد تحلیل قرار داده و در ادامه با روش میدانی و با استفاده از نظر سنجی از خبرگان میزان وزن هر شاخص بدست آمده و سپس با استفاده از روش ساده وزنی (SAW) مدل نظام مندی جهت ارزیابی شهرها بر اساس شاخص های اسلامی ارائه شده است. نتایجی که از پرسش نامه ها به دست آمد، حاکی از این بود که هیچ کدام از شاخص ها از نظر شهرسازان و کارشناسان علوم قرآنی بی اهمیت و یا کم اهمیت نبودند؛ ولی با این وجود بیشتر توجه شهرسازان معطوف به ظواهر شهری بوده و کارشناسان علوم قرآنی به روح معنوی حاکم بر شهر تأکید بیشتری دارند.
بازخوانی ابعاد زیبایی شناسی محیطی فرم شهر؛ مورد پژوهی: استخوان بندی اصلی شهر تاریخی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۱۰۲-۸۷
حوزههای تخصصی:
تحلیل گردشگری روستایی شهرستان مریوان با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۱۴۴-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در قالب رساله دکتری با رویکرد و روش تحقیق اکتشافی- تحلیلی در پی این موضوع بوده است که از طریق مدل SWOT به بررسی و تبیین گردشگری روستایی شهرستان مریوان بپردازد. به منظور رسیدن به این اهداف از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 3 گروه کارشناسان، روستاییان و گردشگران بوده اند که با استفاده از فرمول کوکران و جدول مورگان، جامعه نمونه تعیین شده است. نحوه انتخاب افراد نیز به روش نمونه گیری سیستماتیک و نهایتاٌ تصادفی ساده می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون ناپارامتریک فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. .یافته های تحلیل SWOT نشان می دهد که در مجموع تعداد 16 نقطه قوت و فرصت بعنوان مزیتها و 20 ضعف و تهدید به عنوان محدودیت ها و تنگناهای پیش روی روستاهای این ناحیه جهت گسترش توریسم قابل شناسایی است، که این نشان می دهد که آستانه آسیب پذیری این نواحی بسیار بالا بوده و نیازمند بازنگری و ارائه سیاست های مناسب در جهت رفع ضعفها و تهدیدها با استفاده از نقاط قوت و فرصتها می باشند و در نهایت با توجه به نتایج و یافته های بدست آمده از پژوهش و نتایج SWOT راهبردها و راهکارهایی در قالب راهبردهای رقابتی(تهاجمی)(SO ارائه شده است.
تبیین مفهوم گفتمان مدنی در عرصه های عمومی شهری با رویکردی اکتشافی؛ از حمام ها تا تالارهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۹۸-۲۶۹
حوزههای تخصصی:
پیامد سیاست های هدایت و کنترل رشد بر روند گسترش سکونتگاه های پیراشهری در هاله کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۳۰-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
فرایند تحول و گذار از مراکز روستایی به شهری در قلمروی پیرامونی کلانشهر تهران یا به عبارتی تحولات پیراشهرنشینی، در دهه های اخیر روند درحال رشد و گسترشی داشته است. یکی از نیروهای تاثیرگذار بر چنین تحولاتی سیاست های هدایت و کنترل رشد شهر است. این سیاست ها از ابعاد کلانی چون کمربند سبز و مرزهای رشد شهری تا ابعاد خردی همچون ضوابط و مقررات توسعه شهری و منطقه بندی کاربری اراضی در طرح های جامع شهری را در بر می گیرند. برون فکنی و سرریز توسعه از مراکز جمعیتی دارای نظام هدایت و کنترل رشد فضایی به مراکز با نظام هدایت و کنترل رشد ضعیف یا فاقد آن در شرایط وجود تفرق سیاسی و تعدد قلمروهای مدیریتی در منطقه کلانشهری تهران، موجب پیراشهرنشینی پراکنده و رشد قارچ گونه سکونتگاه های پیراشهری به ویژه در قلمروی جنوبی کلانشهر تهران می شود. هدف از این پژوهش بررسی روند گذار از سرریز توسعه منتج از اعمال سیاست های کنترل رشد به گسترش پیراشهرنشینی در هاله کلانشهری تهران است که در شرایط پخش چنین سیاست هایی در بین قلمروهای مدیریت محلی در منطقه صورت می گیرد. تحلیل این روند بر اساس تغییرات نرخ رشد جمعیت طی دوره ۱۳۷۵- ۱۳۸۵ خورشیدی در مراکز جمعیتی مستقر در هاله کلانشهری تهران است که در مدل مفهومی فرایند محوری صورت می گیرد.
تحلیلی بر آمایش فضایی– مکانی فضاهای درمانی مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم آمایش به تنظیم و تنسیق رابطة سه عنصر انسان، فضا و فعالیت های انسان در مقیاس های مختلف جغرافیایی (محله، ناحیه، منطقه، شهر، کشور و جز آن) با تأکید بر نقش نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری اشاره می کند. جایگاه مهم مدیریت و تصمیم گیری، وجه اشتراکی است که آمایش را با موضوع پدافند غیرعامل پیوند می دهد. هدف این تحقیق بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکانی کاربری های درمانی (بیمارستان های مهم) مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل است. هر چند تأکید بر رویکرد پدافند غیرعامل است، به دلیل ارتباط نزدیک این موضوع با موضوع آمایش (در مقیاس شهری)، یافته های تحقیق می تواند در برنامه ریزی فضایی و آمایشی شهر نیز مؤثر باشد. محدودة مورد مطالعه، مشهد است که با توجه به تنوع و تعدد کاربری های درمانی، بیمارستان های مهم و اصلی شهر برای بررسی نهایی انتخاب شد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد بخش عمده ای از بیمارستاهای مهم مشهد در محدودة بخش مرکزی شهر و در محدودة با خطر بالا از منظر پدافند غیرعامل قرار دارد و توزیع فضایی آن ها بر اساس تراکم جمعیت، به شدت نامتوازن است. در نهایت، با بررسی نتایج پژوهش پیشنهادهایی برای کاهش مخاطرات مراکز درمانی در زمان بحران بیان شد.
سطح بندی فضایی محورهای گردشگری استان فارس بر مبنای خدمات و تسهیلات گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات و زیرساخت های گردشگری، به دلیل رابطه مستقیم بین افزایش کمیت و کیفیت زیرساخت ها و تعداد گردشگران اهمیت دارد. از مهم ترین ارکان توسعه مقاصد گردشگری، وجود سیستمی کارآمد از تسهیلات، خدمات و تأسیسات گردشگری است. کیفیت بالای خدمات گردشگری اثر مستقیمی بر افزایش درآمد منطقه گردشگری دارد، به افزایش مدت اقامت گردشگران و درنهایت افزایش رضایت آنان منجر می شود و بر انگیزه بازدید مجدد گردشگران از مقصد مد نظر می افزاید. گردشگری رابط میان گردشگر و جاذبه است و بازدید هر گردشگر از جاذبه ها، بسته به گذر از این محورهاست. بنابراین در پژوهش پیش رو به سطح بندی این محورها از لحاظ خدمات لازم برای گردشگران پرداخته شده است تا متناسب با ظرفیت هر محور گردشگری و مدیریت مناسب آن، سیستم خدمات رسانی بهتری برای گردشگران فراهم شود و پاسخگوی نیازهای آنان باشد. از سوی دیگر، پس از شناسایی محورهای دارای موانع و محدودیت های خدماتی، در رفع مشکلات این محورها تلاش خواهد کرد. روش پژوهش کاربردی است. ابتدا معیارهای پژوهش به کمک روش دلفی به دست آمدند و سپس با تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند. در مرحله بعد با مدل COPRAS که یکی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاری است، محورهای گردشگری استان فارس رتبه بندی شدند و در چهار سطح قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که محورهای شمالی و جنوبی با توجه به اینکه درگاه بیشترین ورود گردشگران به این استان هستند، از خدمات کمتری برخوردارند و باید در اولویت توسعه خدمات و زیرساخت های گردشگری قرار گیرند.
برنامه ریزی گردشگری و گذران اوقات فراغت در شهر مشهد با تاکید بر شناسایی الگوهای گذران اوقات فراغت ساکنین مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ز جمله موضوعات مهم در برنامه ریزی گردشگری، شناسایی تفاوتهای موجود در خصوص نحوه گذران اوقات فراغت ساکنین شهری است، این مطالعه، نگاهی جغرافیایی به موضوع اوقات فراغت در شهر مشهد دارد، به عبارتی در هر پهنه فضایی، چه الگویی از گذران اوقات فراغت قابل مشاهده است؟ و اینکه برنامه ریزی گردشگری در شهر مشهد چه رویکردی را در قبال این الگوها مدنظر قرار دهد؟ سطح مطالعه، مناطق 13 گانه شهرداری مشهد می باشد، برای این منظور نظرات شهروندان هرمنطقه در خصوص گرایش به جاذبه های مهم گذران اوقات فراغت پیرامون شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفت، نتایج اولیه به تفکیک منطقه، با استفاده از نرم افزار ArcGIS، در پایگاه اطلاعات مکانی، ذخیره و گرایش ساکنین مناطق به هرجاذبه جهت گذران اوقات فراغت در قالب نقشه های گوناگون مشخص گردید، نتایج این مرحله گرایش به 10 جاذبه (شامل 6 جاذبه مذهبی و 4 جاذبه طبیعی) پیرامون شهر مشهد را نشان داد، استفاده از آزمون تحلیل واریانس وجود تفاوت معنادار بین گرایشهای ساکنین هر منطقه به جاذبه های فوق الذکر را تایید کرد که به نوعی نشان از تفاوت نگرش شهروندان در خصوص گذران اوقات فراغت در شهر مشهد است، در ادامه از طریق استانداردسازی داده های به دست آمده از گرایشهای ساکنین و نمایش آنها بر روی نمودار پراکنش، الگوی گذران اوقات فراغت هر یک از مناطق شهر مشهد تعیین گردید، نتایج این مرحله نشان داد که در 4 منطقه الگوی گذران اوقات فراغت، گرایش به جاذبه های طبیعی، در 2 منطقه گرایش به جاذبه های مذهبی، در 4 منطقه گرایش به ترکیبی از جاذبه های طبیعی و مذهبی و در 3 منطقه نیز گرایش ضعیف به هر دو دسته جاذبه ها وجود دارد، همچنین نتایج تحلیل همبستگی بیانگر آن بود که بین سطح تحصیلات و درآمد سرپرست خانوار و گرایش به جاذبه های طبیعی رابطه مثبت و درخصوص گرایش به جاذبه های مذهبی رابطه منفی وجود دارد، همچنین ارتباط مستقیمی بین نزدیکی به جاذبه های طبیعی و گرایش شهروندان وجود دارد اما در خصوص جاذبه های مذهبی چنین رابطه ای مشاهده نمی شود،