فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
3 - 14
حوزههای تخصصی:
امروزه نحوه توزیع خدمات شهری یکی از ضروریات مهم زندگی شهری به حساب می آید. این در حالی است که استفاده از روش های سنتی تأمین زمین خدمات شهری، زمینه تخریب اراضی کشاورزی را در پی داشته است. بنابراین این مسئله راهی جز روی آوردن به روش های نوین را پیشِ رویِ برنامه ریزان و مدیران شهری باقی نمی گذارد؛ که از جمله این روش ها می توان به برنامه انتقال حق توسعه که مبتنی بر احترام به حقوق مالکیت بوده اشاره کرد. پژوهش کاربردی حاضر، با به کارگیری زمینه ها و مبانی نظری موضوع به مطالعه تکنیک مزبور در سطح شهر شیراز پرداخته و به دنبال پاسخ به این سئوال است که الزامات و شرایط استفاده از این رویکرد چیست و کدام یک از نواحی شهر شیراز مناسب این الگو می باشند. برای پاسخ به این سئوالات از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. براساس الگوی انتقال حق توسعه، نواحی شهر شیراز به مناطق دریافت و انتقال حق توسعه تقسیم شدند. نتایج نشان داد در مناطق دریافت، پارامتر مشارکت شهروندان با وزن 271/0 رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. تمایل به افزایش تراکم در دهه اخیر و همچنین برخورداری از شبکه معابر در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. در مناطق ارسال نیز پارامتر آثار و ابنیه تاریخی و با ارزش، با امتیاز 273/0 در اولویت نخست قرار دارد. به این ترتیب مشارکت پذیری شهروندان در اولویت دوم و باغات در اولویت سوم قرار دارند. براساس نتایج پژوهش ناحیه 5 از منطقه 1 و ناحیه 7 از منطقه 4 و نواحی 2، 3 و 4 از منطقه 8 از پتانسیل بسیار بالایی در دریافت توسعه و همچنین ناحیه 1 از منطقه 1 و نواحی 1 و 6 از منطقه 2 و ناحیه 2 از منطقه 6 و 8 پتانسیل بسیار بالایی برای ارسال حق توسعه دارند.
تعیین عوامل مؤثر بر شکل گیری نزاع دسته جمعی در فضای شهری (موردمطالعه: شهرستان مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزاع و درگیری به زدوخورد بین بیش از دو نفر یا گروه های اجتماعی اطلاق می شود. تاریخ جوامع بشری حاکی از ستیز و کشمکش اجتماعی بین گروه ها بر سر منابع کمیاب، توزیع ناعادلانه ثروت و وجود کینه های تاریخی و انتقام گیری از یکدیگر می باشد. آمارهای رسمی حاکی از افزایش میزان نزاع دسته جمعی در استان اردبیل به ویژه شهرستان مشکین شهر بوده و به این سبب، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری نزاع دسته جمعی در این شهرستان با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، بوم شناسی شهری و آنومی اجتماعی است. روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی (کمی) بوده و با ابزار پرسشنامه بسته–پاسخ در قالب طیف لیکرت انجام گرفته است. حجم جامعه آماری برابر با ۶۶۰۰۰ نفر بوده که طبق فرمول کوکران، (۳۸۴) نفر به طور تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و آلفای کرونباخ بالای (۷/۰) حاکی از روایی بین گویه هاست. با توجه به نرمال بودن متغیرها، از آزمون پارامتریک پیرسون برای سنجش روابط بین متغیرها استفاده شد. براین اساس، نتایج نشان می دهد که نزاع دسته جمعی در سطح بالا (۴۲%)، متوسط (۲۷%) و پایین برابر با (۳۱%) بوده است. یافته های آزمونی حاکی از این است که میزان اعتقادات مذهبی با مقدار ضریب همبستگی (۲۵/۰)، اعتماد اجتماعی (۳۵/۰-)، میزان قانون گرایی (۶۳/۰-)، حاشیه نشینی (۴۵۷/۰)، میزان بیکاری (۱۹/۰)، طایفه گرایی (۳۴/۰) و بی سازمانی اجتماعی شهری (۴۲/۰-) با نزاع دسته جمعی رابطه معنی دار و متغیر بازدارندگی اجتماعی فاقد رابطه معنی داری بوده است.
ارزیابی پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده خاییز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مناطق بسیار مناسب برای فعالیت های طبیعت گردی (اکوتوریسم) مناطق حفاظت شده است. ترویج اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده، به عنوان سازوکاری برای خودگردانی مالی، پشتوانه ای برای حفاظت و ابزاری برای تسهیل مدیریت این مناطق محسوب می شود. ازاین رو شناسایی مناطق مناسب جهت گسترش اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده به منظور حفظ چشم انداز اکولوژیکی که سبب رسیدن به توسعه پایدار منابع طبیعی می شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوه ای از روش ارزیابی چندمعیاره به نام ترکیب خطی وزن دار (WLC)، با به کارگیری فن آوری GIS و روش وزن دهی AHP به تحلیل پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در منطقه حفاظت شده خاییز جنوبی پرداخته. معیارهای به کاررفته در ارزیابی شامل منابع آبی، جانوران، پوشش گیاهی، فیزیوگرافی، تاریخی–طبیعی–مذهبی، تغییرات کاربری اراضی و زمین شناسی بودند که هر معیار خود از زیر معیارها و گزینه های تشکیل شده است. درنهایت مناطق مناسب برای اکوتوریسم با درجه ی متفاوتی از توان و مطلوبیت تعیین گردید. طبق نقشه های طبقه بندی شده منطقه برای اکوتوریسم توانایی بالایی دارد، به گونه ای که 496/4771 هکتار (5/60 درصد) برای اکوتوریسم مناسب بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استفاده از روش WLC و روش وزن دهی AHP در فرآیند مکان یابی مناطق تفرجی کارایی بالایی دارد. یکی از مناطق بسیار مناسب برای فعالیت های طبیعت گردی (اکوتوریسم) مناطق حفاظت شده است. ترویج اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده، به عنوان سازوکاری برای خودگردانی مالی، پشتوانه ای برای حفاظت و ابزاری برای تسهیل مدیریت این مناطق محسوب می شود. ازاین رو شناسایی مناطق مناسب جهت گسترش اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده به منظور حفظ چشم انداز اکولوژیکی که سبب رسیدن به توسعه پایدار منابع طبیعی می شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوه ای از روش ارزیابی چندمعیاره به نام ترکیب خطی وزن دار (WLC)، با به کارگیری فن آوری GIS و روش وزن دهی AHP به تحلیل پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در منطقه حفاظت شده خاییز جنوبی پرداخته. معیارهای به کاررفته در ارزیابی شامل منابع آبی، جانوران، پوشش گیاهی، فیزیوگرافی، تاریخی–طبیعی–مذهبی، تغییرات کاربری اراضی و زمین شناسی بودند که هر معیار خود از زیر معیارها و گزینه های تشکیل شده است. درنهایت مناطق مناسب برای اکوتوریسم با درجه ی متفاوتی از توان و مطلوبیت تعیین گردید. طبق نقشه های طبقه بندی شده منطقه برای اکوتوریسم توانایی بالایی دارد، به گونه ای که 496/4771 هکتار (5/60 درصد) برای اکوتوریسم مناسب بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استفاده از روش WLC و روش وزن دهی AHP در فرآیند مکان یابی مناطق تفرجی کارایی بالایی دارد.
بررسی و تحلیل الگوی بهینه پراکنش مراکز آموزشی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره (MADM) در محیط GIS مورد شناسی: آموزش و پرورش ناحیه یک کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل در نظام توزیع و نارسایی سیستم خدمات، از جمله فضاهای آموزشی، یکی از مسائل مهمی است که اکنون در شهرهای بزرگ به چشم می خورد. توسعه ناهمگون، برنامه ریزی نشده و رشد سریع جمعیت را می توان از دلایل اصلی بروز این مشکل به شمار آورد. در جهتِ افزایش کارایی این فضاها، توجه به ساماندهی و توزیع مناسب ضروری به نظر می رسد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن بنیادی- کاربردی است. هدف آن نیز عبارت است از بررسی پراکنش فضاهای آموزشی با استفاده از تحلیل های موجود در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و بهره گیری از تکنیک AHP و روش دلفی با در نظر گرفتن پارامترهای مؤثر بر پراکنش فضایی مراکز آموزشی و ارائه الگوی مناسب و بهینه پراکنش مراکز آموزشی در سطح محدوده مطالعاتی به منظور پایداری و تأمین اهداف اجتماعی و اقتصادی کاربری زمین شهری می باشد. نتایج آن نشان داده که مدارس ناحیه یک برای پوشش دادن کل فضای منطقه کافی نبوده و برخی از محله های غربی ناحیه با داشتن تراکم زیاد، از دسترسی عادلانه و مطلوب محروم هستند و از پوشش مدارس موجود خارج می باشند؛ بنابراین در تعیین محدوده بندی، قواعد خاصی از لحاظِ برنامه ریزی شهری رعایت نشده و پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی به این نیاز مهم پاسخ مناسبی داده شود و محدوده بندی با قاعده برای مدارس تعیین شود. اکثر حوزه های شهری که از نظرِ تعداد دانش آموز مقاطع راهنمایی و متوسطه به خصوص مقطع متوسطه جمعیت بالایی دارند، بدون مکان آموزشی لازم بوده و همین امر تراکم دانش آموز در مدارس محدوده سایر نقاط شهر را افزایش داده است. همچنین مکان یابی آموزشی که بدون در نظر گرفتن نحوه دسترسی صورت گرفته باشد، نه تنها از جنبه ایمنی آسیب پذیر بوده و سلامت دانش آموزان را در آمد و رفت مورد تهدید قرار می دهد؛ بلکه از نظر کاهش مسائل شهری همچون ترافیک نیز موفق نخواهد شد.
تحلیل عوامل مؤثر در تفکیک از مبدأ پسماندهای جامد محیط زیست شهری ناحیه3 منطقه 1 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام عمل تفکیک زباله از مبدأ تولید علاوه بر رعایت اصول بهداشتی، که منجر به سلامت کالاهای تولید شده از مواد بازیافتی میگردد، بخش زیادی از هزینه های جمع آوری و ساماندهی زباله نیز حذف می شود. هدف این پژوهش تحلیل عوامل مؤثر در تفکیک از مبدأ پسماند جامد محیط زیست شهری ناحیه 3 منطقه یک شهرداری تهران می باشد. نوع تحقیق کاربردی روش تحقیق دارای رویکرد توصیفی تحلیلی جهت جمع آوری اطلاعات تحقیق از روش مطالعات میدانی اسنادی و برای تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل ترکیبی (AHP)،(SWOT) بهره گرفته شده است. جامعه آماری 95000 نفر شهروند ناحیه 3 منطقه یک تهران و حجم نمونه 60 عدد پرسشنامه با همکاری کارشناسان زیست محیطی و بازیافت منطقه، مسئولان و دست اندرکاران شهرداری منطقه تکمیل گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد میانگین امتیازات کسب شده در بین عوامل درونی برای نقاط قوت برابر(08875/0) و جهت نقاط ضعف برابر (03211/0) که میانگین امتیازات نقاط ضعف کمتر از میانگین امتیازات نقاط قوت است. میانگین امتیازات کسب شده در بین عوامل بیرونی برای نقاط فرصت برابر (08562/0) و جهت نقاط تهدید برابر(03675/0)که میانگین امتیازات نقاط تهدید کمتر از میانگین امتیازات نقاط فرصت است. در نتیجه ضریب تاثیرگذاری نقاط قوت و فرصت فرا روی پسماند جامد شهری در محدوده مورد مطالعه بیشتر از نقاط ضعف و تهدید می باشد. البته راهبرد غالب در این پژوهش از نوع تهاجمی است. با اتخاذ این راهبرد و با به کارگیری از نقاط قوت و فرصت پیش روی در محدوده مورد مطالعه می توان به یک توسعه مطلوب و پایدار دست پیدا نمود.
تأثیر جنوب شرق ایران به عنوان منطقه ویژه انتقال انرژی بر شکاف های حاصل از تفاوت سطح توسعه منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۱۶-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد بیشتر صاحب نظران حوزه حمل و نقل، جنوب شرق ایران به ویژه سیستان و بلوچستان و بندر چابهار نزدیک ترین و بهینه ترین مسیر انتقال انرژی و کالا است. مسیری که از اتصال دریای عمان و اقیانوس هند به افغانستان و کشورهای حوزه CIS، هند، چین و حتی کریدور شمال- جنوب روسیه و سن پترزبورگ ایجاد شده است. همان طور که ناحیه پارس جنوبی منطقه وی ژه اقتصادی انرژی ب رای کشور محسوب می شود چابه ار نیز دارای پتانسیل تبدیل شدن به منطقه ویژه انتقال انرژی است. این موضوع با توجه به رقابت کشوره ای مصرف کننده انرژی و ظرفیت بالقوه ترانزیت بین المللی در این مسیر قابل اثبات است. اما جنوب شرق ایران و به ویژه بلوچستان از محرومیت های فراوانی رنج می برد و در این میان شکاف تفاوت سطح توسعه در زمره شکاف هایی قرار می گیرد که گفتگوپذیر و قابل مذاکره هستند. بنابراین ارتقاء محور شرق به منطقه ویژه انتقال انرژی و اتصال بازارهای افغانستان، هند، چین و کشورهای حوزه CIS به اروپا، خاورمیانه و آفریقا، فرآیند توسعه در این منطقه را تحت تأثیری مثبت قرار می دهد. با ایجاد فرصت های شغلی، گسترش ارتباطات و به تبع آن خروج منطقه از انزوای جغرافیایی شاخص های توسعه بهبود یافته و شکاف های اجتماعی کاهش خوهند یافت.
رتبه بندی مناطق شهری ازلحاظِ توسعه یافتگی کالبدی-فضایی با رویکرد توسعة پایدار شهری و تلفیق عملگر فازی GISو FAHP ( مورد شناسی: مناطق چهارگانة شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردگی شهری، گستردگی میزان شهرنشینی یا مصرف زمین است که در حال حاضر تبدیل به یک موضوع جهانی به ویژه در شهرهای جهان سوم شده است. به موازات توسعه و افزایش جمعیت شهرهای بزرگ، ظهور مسائل گوناگون و پیچیدة اجتماعی-اقتصادی در داخل شهرها و ورود شهرهای بزرگ جهان سوم به سیستم اقتصادی جهان، برنامه ریزی شهری به ابعاد تازه ای دست یافته و باعث تحلیل دقیق شرایط سیاسی-اجتماعی در قلمرو جغرافیای شهری شده است. طی دهه های اخیر، تغییرات گستردة اجتماعی، اقتصادی و محیطی در سطح کشور مشاهده شده است که عمدتاً به تغییرات فضایی منتهی شده اند. شناخت الگوی توسعة کالبدی شهر به منظور هدایت آن درجهتِ توسعة پایدار شهری امری اساسی است. برای شناخت توسعه یافتگی و عدم توسعه یافتگی مناطق، به بررسی الگوی نابرابری های ناحیه ای، تفاوت میان نواحی و میزان برتری یک مکان نسبت به ساختار مکان های مشابه در سطح شهر نیاز است؛ ازاین رو، هدف از تدوین این مقاله تعیین میزان توسعه یافتگی مناطق مختلف شهری ارومیه ازلحاظِ شاخص های مورد بررسی است. برای دستیابی به هدف مذکور از 19 متغیّر اصلی موجود در شاخص کالبدی (کاربری های مسکونی، تجاری، آموزشی، مذهبی، فرهنگی، جهانگردی، درمانی و...) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از عملگر فازی Gama در محیط GIS و همچنین از طریق وزن گذاری معیارهای منتخب با روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مطابق توابع و مدل به کار رفته در پژوهش منطقة یک شهر ارومیه با داشتن مساحتی بالغ بر 32767678 متر مربع یعنی حدود 30/0 درصد از کل سطح کاربری ها و سرانة 75/121 متر مربع برای کل کاربری ها نسبت به جمعیت آن، از درجة توسعه یافتگی بالاتری نسبت به سه منطقة دیگر این شهر برخوردار است؛ امری که در عملگر Gama fuzzy با دقت بیشتری نسبت به مدل AHP فازی نشان داده شده است.
تحلیل فضایی کاربری های چندمنظوره در شهر با رویکرد پدافند غیرعامل (مورد مطالعه: کاربری مذهبی شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها با توجه به حجم بالای سرمایه گذاری و استقرار بسیاری از تأسیسات و ابزارهای اقتصادی و از همه مهم تر جمعیت زیادی که در آن ها ساکن هستند، همواره در معرض تهدیدات و خطرات متعددی هستند؛ چه این خطرات طبیعی همچون سیل و زلزله و چه غیرطبیعی همچون جنگ ها و حملات تروریستی و غیره باشند، چاره ای جز اعمال ملاحظات دفاعی و امنیتی و اتخاذ تدابیر لازم در طرح های شهری با استفاده از فضاهای چندعملکردی و چندمنظوره نیست. ملاحظات دفاعی و امنیتی می تواند نقش اساسی و تأثیرات قابل توجهی در کاهش آسیب پذیری ساکنان شهری در برابر تهدیدات داشته باشد که شهر میاندوآب نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین، بررسی هم افزایی تهدیدات و افزایش آسیب ها و خطرات در زمان بحران های نظامی، از اهمیت خاصی برخوردار است. ازاین رو، این تحقیق با هدف بررسی نقش آفرینی کاربری مذهبی (مساجد، حسینیه ها و تکایا) در پدافند غیرعامل شهری انجام گرفته است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و از ابزارهای نزدیک ترین همسایگی و تحلیل شبکه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که نحوه توزیع این کاربری ها در سطح شهر تصادفی است. همچنین، نتایج روش تحلیل شبکه نیز نشان دهنده دسترسی بیشتر ساکنان شهر به این کاربری ها است، درحالی که نتایج بررسی میزان سرانه های مذهبی نشان داد که میزان سرانه مذهبی شهر با توجه به میزان پیشنهادی طرح جامع و همچنین، استانداردهای موجود مطابقت ندارد و با وجود دسترسی مناسب به این کاربری از استفاده از آن محروم هستند.
تعیین پهنه های مناسب مکان گزینی «خوشه های صنعتی» با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره در محیط GIS مطالعه موردی: خوشه صنایع چوبی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
69 - 86
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری و منطقه ای در کشورهای در حال توسعه تا حد زیادی به استفاده مطلوب از بخش صنعت بستگی دارد. در این میان، صنایع کوچک و متوسط نقش بسیار مهمی دارند. اغلب صنایع کوچک و متوسط به دلیل صرفه های در مقیاس، خوشه های صنعتی را شکل می دهند. در کشورهای در حال توسعه همانند ایران، به دلیل ضعف برنامه ریزی فضایی منطقه ای، اغلب خوشه های صنعتی به شکل برنامه ریزی نشده در فضای منطقه ای پخش می شوند. این مسئله به شکل گیری و تشدید ناپایداری توسعه منطقه ای می انجامد. استفاده صحیح از مزیت های خوشه های صنعتی، نیازمند مکان گزینی مناسب آنها در سطح منطقه ای است. برای مکان گزینی مناسب خوشه های صنعتی، استفاده از روش های مناسب علمی ضروری است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که با توجه به ویژگی های منطقه ای، کدام پهنه های استان اردبیل برای مکان گزینی خوشه های صنعتی مطلوب هستند؟ هدف اصلی این پژوهش، شناسایی پهنه های مناسب مکان گزینی خوشه های صنعتی در استان اردبیل است. در این زمینه، با توجه به قابلیت های استان در خوشه صنعتی چوب، این خوشه برای نمونه انتخاب شده است. در این پژوهش از 20 شاخص در قالب مدل تصمیم گیری VIKOR در محیط GIS استفاده شده است. از نرم افزارهای Arc GIS 10.3 و IDRISI SELVA به عنوان ابزارهای تجزیه و تحلیل داده ها و خروجی گرفتن از اطلاعات، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که حوزه بلافصل سکونتگاه های شهری استان، به دلیل مزیت های جغرافیایی، مناسب ترین پهنه های استقرار خوشه های صنعتی چوب در استان محسوب می شوند. در پایان، بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای برنامه ریزی فضایی در حوزه توسعه خوشه های صنعتی منطقه مورد مطالعه، ارائه شده اند.
تحلیل الگوهای فضایی مهاجرت بین شهرستانی در فضای سرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای مهاجرت در دوره های زمانی مختلف اشکال فضایی متفاوتی به خود می گیرد؛ به گونه ای که شهرستان ها در شرایط زمانی و مکانی خاص می توانند مهاجر پذیری/ فرستی بالایی را تجربه کنند. الگوهای نامتوازن مهاجرتی و تجمع و تمرکز آن ها در اطراف سکونتگاه های معین که معمولا دارای فعالیت های مهم اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هستند؛ موجب شکل گیری آرایش فضایی متفاوت با سایر مناطق می شود. مقاله حاضر با هدف تحلیل الگوهای فضایی مهاجرت در میان شهرستان های کشور در سال های 1385 و 1390 و به دنبال شناخت ویژگی ها و الگوهای فضایی غالب انجام می شود. روش تحقیق مقاله کمی بوده و رویکرد آن توصیفی- تحلیلی می باشد و در آن از داده های سرشماری نفوس و مسکن و روش های ترکیبی برای تحلیل یافته ها بهره گرفته شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که شهرستان های قرار گرفته در نواحی مرزی که به لحاظ جغرافیایی در حاشیه کشور قرار گرفته اند دارای مهاجر فرستی بالایی بوده و اکثریت شهرستان های مهاجرپذیر در مرکز کشور قرار دارند. از نظر مساحتی نیز بیشترین مساحت کشور (61 درصد سطح کل کشور) در اختیار شهرستان هایی است که دارای مهاجر پذیری بالایی هستند (95 شهرستان). 80 شهرستان مهاجر فرستی بالایی دارند. سایر شهرستان ها از کمترین پویایی در مهاجرت برخوردار بوده اند(78 شهرستان). این یافته ها نشان می دهد هر چه قدر از مرکز به سمت پیرامون کشور حرکت می کنیم روند مهاجر فرستی تشدید می شود که حاکی از اختلاف توسعه در این مناطق و نیازمند توجه ویژه و سیاستگزاری برای دستیابی به تعادل های منطقه ای در نظام برنامه ریزی کشور است.
تحلیل مزیت رقابتی مکان های بالقوه برای احداث مراکز درمانی با استفاده از روش تحلیل فرایند شبکه ای نمونه موردی: کلان شهرهای تهران، مشهد و تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش توجه دولت به مقوله سلامت و ایجاد فضای رقابتی در عرصه ارائه خدمات سلامت، اهمیت کیفیت خدمات درمانی و سطح انتظارات مردم از سیستم سلامت و درمان نیز در پی ارتقای استانداردهای کیفیت زندگی به نحو مؤثری افزایش یافته است. انتخاب مکان مناسب برای راه اندازی یک مرکز درمانی ازجمله تصمیمات استراتژیک است که بالقوه می تواند تأثیرات پایدار بر عملکرد آن مرکز در بلند مدت داشته باشد. معیارهای تصمیم گیری متعددی می توانند بر تصمیم ارزیابی مکان یک مرکز درمانی تاثیرگذار باشند که می بایست به صورت توأمان در نظر گرفته شوند. در مقاله حاضر، معیارهای ارزیابی مکان مناسب برای راه اندازی یک مرکز درمانی جدید در سه شهر تهران، مشهد و تبریز با استفاده از روش دلفی و به کارگیری مدل رقابتی الماس پورتر مبتنی بر اطلاعات پیمایشی دریافت شده از خبرگان ارائه شده است. با توجه به ماهیت مسئله تصمیم گیری از منظر وجود ارتباطات متقابل مابین معیارهای تصمیم گیری ، از روش تحلیل شبکه با بکارگیری نرم افزار Super Decisionبرای انتخاب گزینه مناسب استفاده شده است. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل کمی تصمیم گیری چند معیاره در این تحقیق، حاکی از انتخاب شهر تهران به عنوان مکان منتخب برای راه اندازی یک مرکز جدید با امتیاز 722/0و قرار گرفتن دو گزینه نسبتا همتراز مشهد و تبریز در جایگاه بعدی به ترتیب با امتیازهای 526/0 و 517/0 است. توسعه زیرساخت ها و استفاده از فرصت های بالقوه گردشگردی در دو شهر مشهد و تبریز به عنوان دو راه کار برای ارتقای جایگاه رقابتی آن ها با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود.
بررسی نقش ساختار مدیریت شهری در توسعه فرهنگ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۲۸-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی سهم معنادار شاخص های ساختار مدیریت شهری در تبیین تغییرات توسعه فرهنگ سیاسی آن ها است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت توصیفی، به لحاظ روش اجرا پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان 29-18 شهر تهران در سال 1395 بود. حجم نمونه 200 نفر تعیین گردید. شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بود. جهت سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای شامل 20 گویه استفاده شد. برای بررسی روایی پرسشنامه ها با توجه به ماهیت موضوع، در فرایند تنظیم پرسشنامه ها از روایی محتوایی که شامل روایی قضاوتی (اظهارنظر صاحب نظران) و صوری است استفاده شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. از آنجا که میزان بدست آمده برای متغیر فرهنگ سیاسی (819/0)، میزان مشارکت شهروندان (791/0)، رعایت حقوق شهروندی (714/0)، ارائه خدمات شهری (753/0)، بالاتر از 7/0 بود بیانگر هماهنگی درونی گویه ها و تأیید پایایی پرسشنامه بود. آزمون فرضیات تحقیق با استفاده از آزمون استنباطی تی تک نمونه ای و رگرسیون دو متغیره با کاربرد نرم افزار SPSS22 انجام گرفت. بر اساس نتایج مقدار آماره tتک نمونه ای برای همه متغیرها، از مقدار بحرانی 96/1 بزرگتر بود در نتیجه اختلاف میانگین همه متغیرها از عدد 3 معنادار بود، لذا میانگین کلیه مؤلفه های متغیر ساختار مدیریت شهری (میزان مشارکت شهروندان، رعایت حقوق شهروندی، ارائه خدمات شهری) و متغیر فرهنگ سیاسی، در بین شهروندان 29-18 ساله شهر تهران بالاتر از میانگین مفروض (3) بود. بنابراین می توان گفت ساختار مدیریت شهری و فرهنگ سیاسی در جامعه مورد مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار بود. همچنین بر اساس نتایج به ازاء یک واحد افزایش در مشارکت شهروندان، رعایت حقوق شهروندی و ارائه خدمات شهری به ترتیب 47 درصد، 56 درصد و 33 درصد به بهبود احساسات، و ادراکاتی که مردم به سیستم سیاسی دارند، افزوده شد.
لزوم برنامه ریزی توسعه درونی با تأکید بر پایداری شهری (نمونه مورد مطالعه: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست توسعه درون زای شهری، از سیاست های سه گانه توسعه شهری است که می تواند پاسخگوی بسیاری از نیازهای مردم، ازجمله اسکان سرریز جمعیت شهری و ارتقای سرانه های خدمات شهری باشد و مادامی که در شهر ظرفیت لازم وجود دارد، استفاده از سایر سیاست های توسعه شهری، تحمیل هزینه های اضافه بر محیط است. شهر مراغه باوجود ظرفیت های توسعه درونی، بدون توجه به موانع فیزیکی به رشد پراکنده وار خود ادامه می دهد که موجب اتلاف هزینه ها و ناپایداری محیطی شده است که هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را می طلبد. ازاین رو پژوهش حاضر درصد است تا ضمن شناخت موانع توسعه فیزیکی شهر مراغه به منظور مقابله با گسترش پراکنده وار شهر و احیاء بافت فرسوده و قدیمی مرکز شهر در جهت ایجاد توسعه پایدار شهری، لزوم برنامه ریزی توسعه درونی شهر مراغه را بیان می کند. روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی باهدف کاربردی است. جهت ارزیابی شاخص ها برای تعیین پهنه های مناسب توسعه شهری، از مدل ANP در رویکرد تلفیقی با GIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد: شاخص های مؤثر در توسعه درونی شهر مراغه؛ شاخص متوسط تراکم ساختمانی85 درصد، متوسط سطح اشغال کل شهر 61 درصد، باغات و فضای سبز از بین رفته در فاصله سال های 1373 تا 1385 در طول 13 سال، 1859273مترمربع معادل 92/185هکتار، توزیع سازگاری کاربری ها کاملاً سازگار 25/89 درصد، 1/57درصد بناهای مسکونی دارای قدمت زیاد و مقاومت کمتراند، و 1/56 درصد ساختمان های مسکونی از کیفیت پایین برخوردارند، سرانه کلی معابر برابر 88/27 مترمربع می باشد اگرچه سرانه کلی معبر در حد بالایی است ولی تناسب لازم بین عملکردهای مختلف وجود ندارد. بافت قدیمی و تاریخی شهر مراغه دارای بافت سنتی با تسلط کاربری مسکونی و کوچه های باریک و پرپیچ وخم می باشد. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که شهر مراغه شرایط و ظرفیت های لازم برای توسعه درون زای، جهت نوسازی بافت فرسوده و ایجاد ساختمان های با تراکم بالا و کاربری مختلط مسکونی - خدماتی و دسترسی بهتر را دارا است.
تحلیل فضایی-زمانی پراکنده رویی در منطقه ساحلی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود استقرار بیش از نیمی از جمعیت جهان در نواحی ساحلی، این مناطق در مقابل بحران های طبیعی و انسانی ازقبیل نوسان سطح آب، فرسایش، آلودگی، بهره برداری فزاینده از منابع، افزایش شتابان جمعیت و گسترش اراضی ساخته شده جزو اکوسیستم های آسیب پذیر به شمار می روند. منطقه ساحلی دریای خزر در سه استان گیلان و مازندران و گلستان، در چند دهه اخیر به شدت در معرض بسیاری از این بحران های طبیعی و انسانی و به طور خاص افزایش شتابان جمعیت و گسترش فزاینده اراضی ساخته شده، قرار داشته است. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی تحولات فضایی-زمانی پوشش اراضی و پدیده پراکنده رویی در منطقه ساحلی دریای خزر در فاصله سال های 1364تا1394 است. داده های استفاده شده در تحقیق حاضر شامل نتایج حاصل از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن و تصاویر ماهواره ای لندست است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تغییرات فضایی-زمانی پوشش زمین در نوار ساحلی دریای خزر حکایت از افزایش بی رویه اراضی ساخته شده در مقابل کاهش فزاینده پوشش گیاهی دارد؛ به طوری که مساحت اراضی ساخته شده با میزان رشد سالانه 2/3درصد از 1158کیلومتر مربع در سال 1364، به بیش از 3162کیلومتر مربع در سال 1394 افزایش یافته است. علاوه بر این، الگوی غالب رشد اراضی ساخته شده به صورت رشد پراکنده بوده است؛ به طوری که ارزش شاخص پراکنده رویی در سی سال اخیر برابر 8/4 است. نتایج حاصل از تحلیل متریک های فضایی نیز گذار از لکه های شهری و روستایی کوچک و متفرق را به سمت لکه های بزرگ تر، نزدیک تر و فراوان تر نشان می دهد. بر این اساس، منطقه ساحلی دریای خزر در چند دهه اخیر به سبب رشد شتابان و بدون برنامه جمعیت و به دنبال آن تغییرات فضایی- زمانی پوشش زمین در قالب گسترش بی رویه اراضی ساخته شده به صورت پراکنده و متفرق، دچار بحران فضایی و ازهم گسیختگی سیمای سرزمین شده است.
ارزیابی و تحلیل ابعاد و مؤلفه های تاب آوری شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی گذشته، جهان نسبت به خطر ها بطور فزاینده ا ی آسیب پذیر شده است. شناخت و کاهش آسیب پذیری شهرها؛ بویژه در ایران که شهرها بافت نامتجانس و در عین حال کهنه ا ی دارند، از اهمیّت فراوانی برخوردار است. در سال های اخیر نهادها و آژانس های فعال در زمینه ی کاهش سوانح، بیشتر فعالیّت های خود را بر دست یابی به جامعه ی تاب آور در برابر سوانح متمرکز ساخته اند. هدف از این مطالعه ارزیابی و سنجش میزان تاب آوری شهر کرمان بدون در نظر گرفتن مخاطره می باشد. به این منظور از400 کارشناس مشرف بر وضع موجود شهر بااستفاده از نمونه گیری طبقه بندی تصادفی با لحاظ کردن مواردی چون تخصص و شغل، تعداد 40 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب شده است. پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 942/ محاسبه شده است. برای نیل به این هدف از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تحلیل پرسشنامه بهره گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری میانه، میانگین، آزمون K-S و آزمون On sample T-test و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان می دهد تاب آوری شهر کرمان در همه ابعاد و مؤلفه ها از نظر کارشناسان پایین تر از سطح مطلوب می باشد. بطوری که مقدار محاسبه شده ی تاب آوری کلی جامعه 62/2 کمتر از حد مبنا (3) می باشد. در نهایت بر اساس آزمون رگرسیون از میان مؤلفه های تاب آوری شهر کرمان، شاخص نهادی- مدیریتی با ضریب بتا 282/0 بیشترین تاثیر را بر شاخص های تاب آوری شهر کرمان داشته است. سپس به ترتیب شاخص زیرساختی- کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی با ضریب بتا 259/0، 230/0، 226/0و در انتها شاخص اقتصادی با ضریب بتا 216/0 بیشترین سهم را در تاب آوری شهر کرمان داشته اند.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه نیافتگی منطقه ای (مطالعه موردی: استان کهگیلویه وبویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه برای ساخت آینده ای بهتر و یا به تعبیری شکل دهی به ساخت اجتماعی واقعیت آینده کشورها انجام می شود. بخش بسیار مهم این برنامه، مربوط به توسعه منطقه ای است. استان کهگیلویه و بویراحمد با وجود اینکه دارای پتانسیل رشد و توسعه بوده ولی به عنوان یک استان توسعه نیافته و محروم تلقی می شود، هدف این تحقیق شناسایی موانع اصلی توسعه این استان می باشد. جامعه آماری، شامل مدیران ارشد استان است. که از این میان 23 نفر به صورت نمونه انتخاب شدند. نوع این پژوهش، کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تشریحی - تبینی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، تلفیق دو روش اسنادی و دلفی به کار گرفته شد. جهت سنجش و تحلیل داده ها، از نرم فزار MICMAC استفاده شد. این نرم افزار ابتدا متغیرها مهم در حوزه مورد نظر را شناسایی کرده و سپس آن ها را در ماتریس تحلیل اثرات وارد نموده و میزان ارتباط میان این متغیرها با حوزه مربوطه توسط خبرگان، تشخیص داده می شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ابتدا 35 متغیر در حوزه توسعه نیافتگی استان شناسایی گردید سپس با توجه به نظر کارشناسان در ماتریس مذکور، از این میان 12 عامل به عنوان موانع اصلی توسعه استان شناخته شد که 6 عامل، مدیریت قومی و قبیله ای- نصب و عزل زیاد مدیران - عدم درک صحیح شرایط روز توسط مدیران - عدم توجه مدیران به خواسته های مردم - عدم نگاه کلان مدیران جهت توسعه کل استان - تعصبات بی جا و تنگ نظرانه مدیران جهت توسعه مناطق به عنوان ضعف مدیریت داخلی استان و 3 عامل، عدم تخصیص بودجه مناسب- دور بودن از مرکز - عدم تسهیلات مناسب برای جذب سرمایه گذاران، به عنوان ضعف مدیریت کلان کشور و 3 عامل، تقابل فرهنگ ایلیاتی با فرهنگ مدون- اختلافات بین اقوام مختلف- پایینی نرخ باسوادی هم به عنوان ضعف فرهنگی استان مربوط می شود.
جایگاه انرژی های نو و تجدیدپذیر در زیست پذیرانه کردن شهرها، مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب و شهرنشینی به عنوان شیوه مطلوب زیستن در آن به شمار می آید. شهر تهران، رشد شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیت شهری در اثر مهاجرت گسترده روستا به شهر، تمرکز صنایع سبک وسنگین، تغییر الگوی مصرف و رشد برونزا، توسعه فیزیکی شهر در قبال تخریب باغات و اراضی کشاورزی و ازهمه مهم تر آلودگی های صوتی و زیست محیطی، این شهر را از یک شهر زیست پذیر پایدار دورکرده است. در این مقاله به بررسی مهم ترین فاکتورهای یک شهر زیست پذیر پرداخته شده و مهم ترین مشکل شهر تهران در راه رسیدن به یک زیست شهر پایدار شناسایی شده است. روش تحقیق در این پژوهش کاربردی- توصیفی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات جمع آوری منابع کتابخانه ای، مطالعات میدانی و بررسی اسناد است. برای شناسایی مهم ترین مولفه های زیست شهر پایدار پرسشنامه ای تهیه و آن را بین دانشجویان و اساتید دانشگاهی، کارمندان شهرداری مناطق مختلف تهران، سازمان بهره وری انرژی ایران و برخی از شهروندان تهرانی در فصل بهار سال 1395 در مناطق کمتر برخوردار از مولفه های زیست شهر پایدار توزیع شد. با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان 156 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. پس از جمع آوری آنها، داده هایی که وزن کمتری را به خود اختصاص دادند حذف شده و با استفاده از مدل ANP مهم ترین معیار موثر در نازیست پذیر کردن شهر تهران شناسایی شد. سپس مسیر تحقیق به سمت برخورد با این پدیده یعنی آلودگی هوا پیش برده شده و با استفاده از مدل های اقتصاد سنجی، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و پاک پیشنهاد شده است. در نهایت، با انجام آزمون فیشر- لیمر و آزمون هاسمن، مشخص شد که می توان با افزایش سرانه تحقیق و توسعه انرژی های پاک میزان آلاینده ها را در تهران کاست و تهرانی زیست پذیر ساخت.
Explaining the Relationship of Social trust on the Citizenship Ethics of, High School Students in Bushehr City(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۱۰۴-۹۵
حوزههای تخصصی:
the aim of this study is explaining the relationship between social trust with citizenship ethic. The study population consisted of all high school students in Bushehr city that among this population, a sample of 360 students were selected by multistage random sampling method. the research tools included multi dimension comparison of recognized social support, questionnaire of social trust and citizens ethics questionnaire. To analyze the data, statistical methods such as Pearson correlation and multiple regression analysis were used. Pearson correlation coefficients showed that between Social trust and its dimension such as trust-based behavior, cooperative tendencies, openness, honesty and reliability has significantly relationship with ethics. Multiple regression analysis showed a significant positive relationship between aspects of social trust with citizen’s ethics. Predictor variables explain 22% variance of ethical citizens among high school students in Bushehr city. Among the predictor variables the cooperative intentions was the best predictive of citizens ethics and at the end the suggestions and necessary solutions were presented.
سنجش رابطه محیط با ترس از جرم در مجموعه های مسکن مهر (مطالعه موردی: شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
515 - 537
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه متقابل محیط شهرها با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجار آن، موضوعی است که طی چند دهه اخیر به مطالعات جغرافیایی افزوده شده و چارچوبی علمی و عملی برای تحلیل فضایی- مکانی بزهکاری و مطالعه ناهنجاری در فضای جغرافیایی فراهم کرده است. پژوهش حاضر در حوزه جغرافیایی مجموعه مسکن مهر پاکدشت انجام شده است؛ مجموعه ای که علی رغم مدت کوتاه شکل گیری، براساس آمار و اطلاعات، یکی از کانون های اصلی جرم و ناهنجاری های اجتماعی در این شهرستان است. در پژوهش حاضر، با شناسایی عوامل مؤثر بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر امام رضای پاکدشت، بخشی از معضلات اجتماعی را که مجموعه های مسکن مهر به شهر تحمیل کرده اند شناسایی، و برای رفع آن ها راهکارهای درخور ارائه می کنیم؛ بدین منظور از دو دسته عوامل عینی (فقر و مهاجرت) و ذهنی (ویژگی های محیطی از نگاه شهروندان) استفاده کرده ایم. روش این پژوهش تحلیلی-توصیفی است. ابتدا تعدادی معیار و شاخص براساس مرور متون و تجارب مرتبط به دست آمده و با توجه به آن پرسشنامه ای تنظیم شده است. درادامه به منظور جمع آوری اطلاعات، 384 پرسشنامه (براساس فرمول کوکران) به صورت تصادفی در بین ساکنان توزیع شده است. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از تحلیل عاملی و رگرسیونی خطی انجام گرفته است. چهار عامل کالبدی، اجتماعی، رضایتمندی و امنیت در مجموعه مسکن مهر مقدار ویژه بزرگ تر از یک دارند که نشان دهنده حدود 63 درصد از تغییرات است، همچنین با توجه به نتایج، فقر در دسته عینی، و عوامل کالبدی در دسته ذهنی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر هستند.
ارزیابی تاثیرات مولفه های فضای شهری بر شکل گیری الگوهای رفتاری با تاکید بر جنسیتی شدن آن؛ نمونه موردی: منطقه 2 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۶۰-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری بازنمودی از کیفیت زندگی شهروندان برپایه ساختارهای محیطی، فرهنگی و اجتماعی به شمار رفته و با کاوش در آنها به عنوان جزئی از کلیت شهر یا جامعه می توان به دیدگاهی روشن و عمومی در این ارتباط دست یافت. به دلایلی چند از جمله سهولت درک کالبد و محیط در مقایسه با معنا و عملکرد فضای شهری، مطالعه فضاهای شهری عموما با غفلت از مورد اخیر صورت پذیرفته و به بیان دیگر، رویکرد پدیدارشناسی و انسان گرایی کمتر در کیفیت فضاهای شهری به کار می روند. تاکید بر رویکردهای یاد شده، پذیرش تاثیرپذیری فعالیت و رفتارهای انسان از محیط را به دنبال داشته که به صورت تخصصی در دانش روان شناسی محیطی مورد توجه قرار دارد. این مقاله با هدف واکاوی نظری- تحلیلی تاثیرپذیری رفتار انسان از محیط (فضای شهری) با تاکید بر رفتارهایی که با تحدید حضور برخی گروه های اجتماعی به ویژه زنان به جنسیتی شدن فضای شهری منجر می گردند، با استفاده از نظریات مطرح در روان شناسی محیطی انجام شده است. روش انجام این پژوهش راهبردی- شهری با رویکرد کارکردی برگرفته از نتایج بررسی های توصیفی- استنتاجی و اسنادی- کتابخانه ای بوده که برمبنای آن مدل سازی صورت گرفته است. پایه های نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه اکولوژیکی (بوم شناسی) و نظریه محتوای- اثباتی لنگ، از میان نظریات مرتبط با ادراک در روان شناسی محیطی بر نظریه کنش گرایی احتمالی برونزویک، قابلیت های محیطی گیبسون و ویژگی های جلب کننده محیط برلاین استوار است. در ارتباط با نظریات مرتبط با جنسیتی شدن فضای شهری از نظریه فضای افتراقی لوفور و دیدگاه های مون، راکرفلر، کاسکلا، تانکیس و به صورت ویژه نظریه رویکرد غیرکلامی راپاپورت بهره گیری شده است. ارزیابی صحت و دقت فرضیات پژوهش به کمک روش معادلات ساختاری SEM به طور مشخص روش کمترین مربعات جزئی(PLS) در نرم افزارهای Smart PLS و SPSS صورت پذیرفته است. آزمون های خودگران سازی، تحلیل عاملی تاییدی و تی تک نمونه ای (t-value) در این راستا و آزمون های شاخص اعتبار اشتراک (CV com)، شاخص اعتبار افزونگی(CV red)، واریانس تبیین شده (R2) و شاخص GOF جهت نکویی برازش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشانگر آن است که محیط مانند یک قرارگاه رفتاری عمل کرده که برمبنای آن میان جنبه های کالبدی و الگوهای رفتاری رابطه ویژه ای برقرار بوده که بر بروز رفتارهای نسبتاً مشابه در زمان های مختلف توسط افراد گوناگون دلالت دارد. فزونی سطح معناداری 403/3 در ارتباط با معنای فضای شهری، سطح معناداری 405/2 در ارتباط با عملکرد فضای شهری و سطح معناداری 085/6 در ارتباط با شکل فضای شهری از میزان قابل قبول 96/1 بیانگر مثبت بودن فرضیه ها و تایید رابطه میان معنا، عملکرد و شکل فضای شهری بر شکل گیری الگوهای رفتاری می باشد. در مرحله بعد نیز معناداری الگوهای رفتاری با سطح 725/8 بر فضای شهری جنسیتی تایید شده است. بدین ترتیب و در صورت شناسایی عوامل محیطی موثر بر رفتار می توان قابلیت های محیط را جهت رخداد یا ممانعت از شکل گیری الگوهای رفتاری معین مورد برنامه ریزی و طراحی قرار داد. تقسیمات فضایی و نمادین حاصل از فرآیند یاد شده می توانند حضور برخی گروه های اجتماعی چون زنان را تشویق یا تحدید نموده و بدین ترتیب بر شکل گیری جغرافیای جنسیتی شهرها موثر باشند.