فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهرداری ها به عنوان مهم ترین نهاد متولی مدیریت شهری، وظیفه تأمین زیرساخت ها و بهبود شرایط زندگی شهروندان را به عهده دارند. دستیابی به این اهداف با منابع و درآمدهای محدود و ناپایدار شهرداری ها امکان پذیر نیست. یکی از راهکارهای این مسئله توجه به مشارکت عمومی-خصوصی در طرح ها و پروژه های توسعه شهری است. در همین راستا شهرداری مشهد از سال 1380 به تعریف پروژه های مشارکتی اقدام کرده اما علی رغم حضور بخش خصوصی در این پروژه ها، پایین بودن مشارکت در هر دو بعد حجم سرمایه گذاری و تعداد پروژه های مشارکتی، مشهود است.در این پژوهش به منظور ارائه راهبردهای افزایش مشارکت بخش خصوصی در پروژه های مشارکتی شهر مشهد از طریق شناسایی ریسک های این پروژه ها اقدام شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری شامل کلیه سرمایه گذاران پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد تا بهار 1392 که شامل 23 شخص حقیقی یا شرکت سرمایه گذاری هستند است. گردآوری اطلاعات پروژه ها از طریق اسناد معاونت اقتصادی شهرداری مشهد و مشاهده میدانی و شناسایی ریسک ها به وسیله پرسشنامه از سرمایه گذاران صورت گرفته است. مدل مورد استفاده برای شناسایی ریسک های پروژه ها مدل مدیریت ریسک پروژه در کشورهای درحال توسعه بوده و ارائه راهبردها نیز با استفاده از تکنیک سوات صورت گرفته است. از 9 گروه ریسک مورد بررسی، 2 گروه ریسک های قانونی و اجتماعی به علت معنادار نبودن توسط آزمون کای اسکوئر، کنار گذاشته شده و شاخص های سایر گروه های ریسک نیز با توجه به سطح ریسکی که ایجاد کرده اند در قالب عوامل چهارگانه ماتریس سوات قرار داده شده و راهبردهای موردنظر در هر 4 حالت ماتریس سوات، بر اساس همین عوامل ارائه گردیده اند.
اثربخشی رویکرد مدیریت اجتماع محور در راستای تقویت سرمایه اجتماعی برون گروهی و کاهش مطرودیت اجتماعی (مطالعة موردی: شهرستان ریگان، استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر رویکرد اجتماع محور در راستای تقویت سرمایه اجتماعی برون گروهی و کاهش مطرودیت اجتماعی از طریق روش تحلیل شبکه در دو بازه زمانی قبل و بعد از اجرای پروژه اجتماع محور RFLDL (احیای اراضی جنگلی و تخریب یافته با تأکید ویژه بر اراضی شور و حساس به فرسایش بادی) در بین سرگروه های کمیته های خرد توسعه است.
روش تحقیق: در این تحقیق براساس روش پیمایشی و با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه با گروه های هدف، گره های شبکه شامل سرگروه های کمیته های خرد توسعه (به عنوان تصمیم گیرندگان اصلی در هر زیرگروه) شامل ۳۳ نفر در چهار منطقه می باشند.
یافته ها: میزان شاخص تراکم در بین سرگروه های چهار روستای مورد مطالعه در پیوندهای اعتماد و مشارکت بعد از اجرای پروژه افزایش یافته است. افزایش میزان تراکم در افراد سبب توسعه اعتماد، مشارکت و سرمایه اجتماعی در سطح افراد می شود. دوسویگی پیوندها نیز در ابعاد اعتماد و مشارکت بعد از اجرای پروژه روند افزایشی داشته است. افزایش این شاخص باعث پایداری شبکه سرگروه ها به میزان مطلوب شده است. میانگین فاصله ژئودزیک در پیوندهای اعتماد و مشارکت در چهار روستا به ترتیب برابر با ۰۵/۲ و ۰۹/۲ بوده است. این میزان بعد از اجرای پروژه به ۶۱/۱ و ۶۷/۱ رسیده است. در واقع، نزدیک بودن عدد میانگین فاصله ژئودزیک به عدد یک، نشان دهنده بالابودن سرعت گردش منابع و اطلاعات در افراد بوده و اتحاد و یگانگی بالای افراد را بیان می کند. میزان این شاخص بعد از اجرای پروژه متوسط ارزیابی می شود. شاخص E-I در میزان اعتماد برون گروهی به میزان حدود ۲ برابر در بین ۴ روستای پایلوت افزایش یافته است و از نظر شاخص مشارکت در حدود ۵/۱ برابر افزایش یافته است که این امر به نوبه خود در افزایش سرمایه اجتماعی برون گروهی و متعاقباً کاهش مطرودیت اجتماعی نقش مهمی را ایفا می کند.
محدودیت ها: در پروژه بین المللی RFLDL به جنبه های تقویت دانش و مهارت و ایجاد اشتغال زایی در مناطق مختلف توجه بیش تری شده است. اگرچه تقویت سرمایه اجتماعی از طریق نهادسازی و ظرفیت سازی مد نظر بوده، بررسی روند تغییرات از نگاه سرمایه اجتماعی در طول اجرای پروژه مورد غفلت قرار گرفته است.
راه کارهای عملی: به کارگیری روش تحلیل شبکه ای در تحلیل و ارزیابی ابعاد اجتماعی پروژه های توا ن مندسازی جوامع محلی و ارزیابی میزان اثربخشی پروژه های مشارکتی و مردم محور جهت نشان دادن روند تغییرات اجتماعی.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل این که از روش تحلیل شبکه برای اولین بار در ایران برای ارزیابی سرمایه اجتماعی به صورت کمّی استفاده کرده است، جدید است و سایر محققان نیز می توانند از روش طی شده و یافته های آن در سایر تحقیقات استفاده کنند.
استخراج و سنجش شاخص های شهر سالم در مناطق هشت گانه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از استاندارد سلامتی یکی از حقوق بنیادی انسان ها در سرتاسر کره خاکی است. با این حال همزمان با رشد جمعیت و تراکم ناشی از آن، ماشینی شدن زندگی و دست اندازی به طبیعت پیامدی جز تنزل کیفیت زندگی و به خطر افتادن سلامتی را به همراه نداشته است. در پژوهش حاضر که به شیوة «توصیفی-تحلیلی» به انجام رسیده، سعی شده نمای شهر سالم با ارزیابی 18 شاخص فرعی در قالب3 مولفة اجتماعی، زیست محیطی و سلامتی در مناطق مختلف کلانشهر اهواز بر مبنای آمار سال 1390 و در راستای هدف اصلی این پژوهش بررسی شود. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای جمع آوری و پس از استخراج شاخص ها، اوزان هر شاخص از مدل TOPSIS بدست آمد. سپس اوزان حاصل از آنتروپی شانن و مدل تاپسیس در نقشه های فواصل اعمال و با بهره گیری از برنامه جانبیKriging ، درونیابی شد. در نهایت خروجی نهایی با ابزارFuzzy overly و گامای 9/0 استخراج شد. تحلیل یافته ها نشان می دهد که مناطق یک، سه و هفت از لحاظ برخورداری از نظر شاخص های شهر سالم در حال توسعه می باشند. مناطق چهار، دو و شش در وضعیت نیمه برخوردار و هشت و پنج در وضعیت محروم قرار گرفته اند؛ که این امر نشان از وضعیت نامناسب و دور از استانداردهای مطلوب شهر سالم در سطح جهانی و ملی در محدوده مورد مطالعه است
تحلیلی بر روند گسترش کالبدی- فضایی کلانشهر مشهد و افزایش آسیب پذیری در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زﻣیﻦﻟﺮزه یکی از ﭘﺪیﺪهﻫﺎی ﻃﺒیﻌی کﺮة زﻣیﻦ اﺳﺖ کﻪ در ﺻﻮرت رویﺪاد در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭘﺮﺟﻤﻌی ﺖ ﺧﺴ ﺎرات ﺟ ﺎﻧی و ﻣﺎﻟی را ﺑﻪ ﺑﺎر ﺧﻮاﻫﺪآورد. کلان شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر ایران دارای گسترش فیزیکی در ابعاد مختلف و به صورت پراکنده است. در این پژوهش تأثیر توسعة فضایی شهر مشهد در افزایش آسیب پذیری زلزله بررسی شده است. روش تحقیق در مقالة حاضر تحلیلی- توصیفی بوده و با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی این شهر پرداخته شده است. اهداف این تحقیق شامل مشخص کردن وضعیت گسترش فیزیکی شهر مشهد در سال های اخیر، تبیین رابطة افزایش جمعیت شهری و رشد کلان شهر مشهد و بررسی وضعیت گسترش فیزیکی شهر مشهد در ارتباط با آسیب پذیری ناشی از زلزله است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون، نشان می دهد که الگوی گسترش شهر افقی و پراکنده بوده و بنا بر مدل هلدرن، در گسترش فیزیکی شهر مشهد، 82 درصد ناشی از رشد جمعیت بوده و 18 درصد رشد شهر مربوط به رشد افقی شهر است. این رشد ناهماهنگ و غیراصولی شهر مشهد به ویژه در چند دهة اخیر و ساخت وساز در حریم گسل ها نشان می دهد که در صورت وقوع زلزله ای در مشهد، تلفات و صدمات جبران ناپذیری به این شهر وارد خواهد شد؛ بنابراین، مهم ترین عامل افزایش آسیب پذیری زمین لرزه ای شهر مشهد را می توان، گسترش افقی و بدون برنامة شهر دانست.
سنجش رضایتمندی از کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی، مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی و مطالعه رضایتمندی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر بجنورد می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف، کاربردی می باشد. برای تحلیل متغیرهای تحقیق از روش های تحلیل آماری شامل آمار توصیفی، تحلیل عاملی و رگرسیون گام به گام استفاده گردید و روش گردآوری داده های تحقیق میدانی است. شاخص های تحقیق شامل محیط کالبدی، محیط اقتصادی و محیط اجتماعی است. مؤلفه محیط کالبدی (دسترسی به بانک ها، داروخانه ها، مغازه ها و سایر امکانات) بیش ترین و مؤلفه پس انداز شاخص محیط اقتصادی کم ترین میزان رضایتمندی را نشان می دهد. از مجموع 26 گویه، 6 عامل با استفاده از روش تحلیل عاملی استخراج شد. این عوامل شامل بهداشت محیط، زبیاشناسی محیط، توزیع خدمات عمومی، رفاه اقتصادی، همبستگی اجتماعی و خرسندی می شود. بر اساس نتایج تحقیق تنها شاخص دسترسی به بانک ها، داروخانه ها، مغازه ها و سایر امکانات با میانگین 6/3 بالاترین میزان رضایتمندی ساکنین از محیط کالبدی، شاخص وضعیت تغذیه با 2/3 از محیط اقتصادی و شاخص اعتماد به همسایه با 1/3 از محیط اجتماعی بیش ترین میزان رضایتمندی را از محیط های 3 گانه نشان دادند. براساس نتایج مطالعه حاضر می توان گفت، بخش قابل توجهی از ساکنین سکونتگاه های غیررسمی از کیفیت زندگی خود در ارتباط با استانداردهای محیط های 3 گانه رضایت کمی دارند.
پهنه بندی آمایشی با استفاده از مدل های ANP و AHP جهت توسعه گردشگری مطالعه موردی: شهرستان اشنویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به منظور برنامه ریزی کاربری اراضی جهت توسعه گردشگری با رویکرد ارزیابی چند عامله، از 10 متغیر طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، خاک، لیتولوژی، پوشش زمین، راه ارتباطی، گسل، پتانسیل سیلاب و پتانسیل زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. مواد مورد استفاده در این پژوهش از نقشه های مختلف با مقیاس های متفاوت، نرم افزار ARC GIS10 ، نرم افزار Super Decisions استفاده شده است، در مرحله بعد متغیرها با استفاده از مدل های ANP و AHP و بر اساس نظر متخصصین امر ارزش گذاری گردیدند. سپس با استفاده از تحلیل گرهای فضایی در محیط GIS خروجی های مورد نظر از نقشه های مرجع تهیه شد و ضمن هم پوشانی این نقشه ها در محیط GIS با استفاده ازعملگر جمع جبری، خروجی نهایی تحت عنوان پهنه بندی کاربری اراضی برای پهنه بندی فضایی گردشگری به دست آمد. نتایج در سه طبقه کیفی ممنوع، مشروط و مجاز محاسبه شد و نشان داد که حدود 21 درصد از منطقه واجد قابلیت توسعه گردشگری به طور مجاز است و حدود 42 درصد از منطقه قابلیت توسعه فقط به صورت مشروط با رعایت جوانب اکولوژیکی را دارا است. حدود 37 درصد هم ممنوع بودن توسعه گردشگری را نشان می دهد. در پهنه هایی که جهت توسعه گردشگری مجاز هستند، در صورت استفاده مطلوب، ارائه امکانات و خدمات رفاهی و تبلیغ مناسب می توان از پتانسیل های آن ها به منظور گسترش گردشگری پایدار و برقراری تعادل و توازن اقتصادی مناطق مختلف به ویژه مناطق توسعه نیافته و روستایی استفاده کرد. نتایج این تحقیق را می توان به عنوان شاخصی جهت توسعه کاربری های مناسب و بهینه در چارچوب طرح های اقتصادی در منطقه مورد بهره برداری قرار داد.
بررسی و ارزیابی پهنه ها و عناصر آسیب پذیر شهر از دیدگاه پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل از جمله موضوعاتی است که در طرح های شهری و برنامه های آن با مباحثی مانند مکانیابی کاربری ها و مقاوم سازی بناها در نظر گرفته شده است. این مباحث به دنبال کاهش خسارت و افزایش توان مقاومت در شهر با رعایت اصول پدافند غیرعامل در تأسیسات حیاتی، حساس، مهم و مدیریتی می باشد. شهر سنندج به عنوان مرکز استان کردستان و قرار گیری مراکز مهم مدیریتی و تأسیسات حیاتی و مهم در این شهر از اهمیت زیادی برخودار است. لذا پژوهش حاضر به بررسی و شناخت عناصر و تأسیسات و پهنه های آسیب پذیر شهر سنندج با رویکرد پدافند غیرعامل پرداخته است. بر این اساس پنج معیار اصلی و یازده زیر معیار بر اساس نظر کارشناسان به عنوان عناصر و پهنه های مهم شهر سنندج فهرست بندی شده است. برای امتیاز دهی به این معیارهای از 14 کارشناس به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP ) و جهت تحلیل آن از نرم افزارExpert Choice استفاده شده است. بیشترین میزان آسیب پذیری به ترتیب مربوط به معیار شریان حیاتی با امتیاز 623/0، مراکز مدیریت بحران با امتیاز 300/0 و کمترین میزان آسیب پذیری مربوط به معیار مراکز پشتیبانی با 029/0 می باشد. این امتیازها با استفاده از نرم افزارArc Map درون یابی شده و مناطق آسیب پذیر مشخص شده است. سپس برای بررسی کاهش آسیب پذیری شهر با استفاده از مدلSWOT اقدام به تدوین راهبردها و جهت اولویت بندی آنها از مدلQSPM استفاد شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که منطقه پنج شهرداری سنندج به دلیل داشتن تأسیسات حیاتی و حساس و مهم و عدم رعایت اصول پدافند غیرعامل، به ویژه در مکانیابی و استتار و اختفاء به عنوان پهنه آسیب پذیر شهر شناخته شده است. در نهایت می توان بیان کرد که شهر سنندج از نظر اصول پدافند غیرعامل دارای نقاط ضعف می باشد. بر اساس مدل های بکار رفته، موقعیت شهر رقابتی است که در این زمینه راهبردهای مناسب با موقعیت رقابتی ارائه شده است.
تبیین و ارزیابی مولفه های تاب آوری نهادی و اجتماعی در سکونتگاه های خودانگیخته شهری؛ مطالعه موردی: ناحیه منفصل شهری نایسر شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
75 - 88
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب سکونتگاه های خودانگیخته شهری به دلایل مختلفی از قبیل کمبود توان مالی، بالا بودن هزینه تأمین مسکن رسمی، قیمت بالای زمین شهری (به خصوص برای اقشار کم درآمد)، پیشی گرفتن روند توسعه های شهری از برنامه ریزی و مدیریت عقلایی شهری و عوامل متعدد دیگر، در مکان هایی بنا شده اند که اغلب آنها مخاطرات طبیعی یا به دلیل تکنولوژیکی در معرض انواع تهدیدهای طبیعی و مصنوع قرار گرفته اند. در این میان تلاش برای دستیابی به شرایطی که در صورت وقوع بحران، بازگشت آنها را به وضعیت پیش از بحران (اعاده به وضعیت سابق) فراهم سازد و یا انعطاف پذیری آنها را افزایش دهد، امری ضروری است. تاب آوری رویکرد جدیدی است که در پی پاسخ به نیازهای ناشی از تغییرات سریع و پیچیدگی های روزافزون شهرها با چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و نهادی مطرح شده و در مواجهه با ناشناخته ها و عدم قطعیت ها به کار می رود. هدف از این پژوهش بررسی ابعاد نهادی و اجتماعی تاب آوری در سکونتگاه خودانگیخته نایسر واقع در شمال شرق شهر سنندج و مقایسه آن با حد بهینه مقادیر این شاخص هاست. برای دستیابی به این هدف ابتدا چارچوب نظری و معیارهای موضوع شامل پنج شاخص اجتماعی و سه شاخص نهادی و سپس چارچوب مفهومی موضوع استخراج می شوند. از طرفی به منظور تعریف حد بهینه در این پژوهش و با توجه به عدم وجود سابقه نظری مناسب این رویکرد در کشورمان، حد بهینه تاب آور بودن هر شاخص از مطالعات انجام شده در مناطقی در سطح جهان (ژاپن و کالیفرنیا) حاصل شد که در برابر بحران های متعدد تاب آور بوده اند. برای رسیدن به هدف پژوهش، داده ها با استفاده از مطالعات میدانی، سرشماری های نفوس و مسکن سال 1390 شهر سنندج و اطلاعات حاصل از سرشماری ژاپن و کالیفرنیا و همچنین توزیع 348 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده برداشت شده است. سپس داده های موجود از طریق نرم افزار Spss پردازش شده و با حد بهینه تطبیق داده شد. علاوه بر این امر برای تهیه نقشه ها و انطباق وضعیت های مختلف با ناحیه از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از درجات بسیار پایین تاب آوری نهادی و اجتماعی این سکونتگاه نسبت به حد بهینه این معیارهاست.
تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان مرزی کردستان با تأکید بر شاخص های توسعه شهری با استفاده از تلفیق تکنیک های AHP و TOPSIS
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان است.در این پژوهش جهت تعیین درجه اهمیت شاخص ها از روش دلفی استفاده گردید، به طوری که پرسشنامه هایی بین 35 نفر از متخصصان رشته های مختلف مرتبط با موضوع پژوهش توزیع گردید و داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و در نرم افزار Expert Choice مورد مقایسه زوجی قرار گرفتند. برای تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان ها هم از روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS بهره گرفته شد و درنهایت جهت نمایش فضایی نتایج از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) استفاده گردید.نتایج پژوهش نشان داد که شهرستان سنندج (با امتیاز 989.)در رتبه اول قرار دارد.به ترتیب شهرستان سقز(با امتیاز 165.)در رتبه دوم، شهرستان بانه(با امتیاز 1307.)در رتبه سوم، شهرستان مریوان(با امتیاز 1302.)در رتبه چهارم،شهرستان قروه(با امتیاز 114.)در رتبه پنجم،شهرستان بیجار(با امتیاز 088.)در رتبه ششم، شهرستان کامیاران(با امتیاز 051.)در رتبه هفتم، شهرستان دیواندره(با امتیاز 016.)در رتبه هشتم،شهرستان دهگلان(با امتیاز 011.)در رتبه نهم و درنهایت شهرستان سروآباد(با امتیاز 006.)در رتبه دهم قرار دارد.
سنجش پراکنده رویی شهری با استفاده از داده های فضایی- زمانی مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
63 - 76
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت و افزایش شهرنشینی، باعث ایجاد پدیده ای به نام پراکنده رویی شهری در عمده شهرهای جهان گردیده است. این امر پیامدهای اقتصادی و زیست محیطی فراوانی را به شهرها تحمیل نموده؛ بنابراین بررسی، سنجش و شناخت این پدیده ضروری می نماید. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و سنجش شدت پراکنده رویی شهری در شهر ارومیه به عنوان مطالعه موردی می باشد تا برنامه ریزان و مدیران شهری بتوانند با آگاهی و شناخت بیشتری به منظور رشد آتی شهر ارومیه و رسیدن به توسعه پایدار شهری برنامه ریزی نمایند. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهشی، نظری_کاربردی است و از نظر ماهیت پژوهشی، توصیفی_تحلیلی است. به منظور سنجش و بررسی پراکنده رویی شهری روش های متعددی به کار گرفته شده است. امروزه متریک های چشم انداز و داده های فضایی به دلیل این که پراکنده رویی را با جزئیات بالا و در یک سطح دقیق شناسایی می کنند، در سرتاسر جهان به طور وسیعی به کار گرفته می شوند. در تحقیق پیشِ رو برای سنجش پراکنده رویی شهری در شهر ارومیه از داده های فضایی_ماهواره ای و تلفیق این داده ها با متریک های چشم انداز (برای نخستین بار در ایران) در راستای سنجش پراکنده رویی بهره گرفته شده است. در این راستا ابتدا تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های 1375، 1385، 1390 و 1394 به کمک ماهواره Landsatگردآوری گردیده و با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در دو کلاس اراضی ساخته شده و اراضی ساختهنشده طبقه بندی گردیده و سپس آشکارسازی تغییرات با استفاده از نرم افزار ENVI4.8 صورت گرفته و با کاربست متریک های چشم انداز(شاخص بعد فراکتال، شاخص بزرگترین قطعه، شاخص مجاورت، شاخص تعداد قطعه و شاخص شکل) با استفاده از نرم افزار Fragstats 4.2، پراکنده رویی شهری در شهر ارومیه سنجیده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد پراکنده رویی شهری در شهر ارومیه در بازه زمانی 1370 تا 1390 روندی کاهشی داشته و از این دوره تا به امروز روند افزایشی را پیموده است.
تاثیر نوگرایی سبک زندگی در معماری خانه های دوره پهلوی اول، شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۲۲-۵۰۵
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی که خود اصطلاحی است که در بطن خود مولفه های اجتماعی فرهنگی و اقتصادی، را می پروراند، تاثیر عمیقی در الگوهای رفتاری وگرایشهای ذهنی افراد جامعه دارد. یکی از مصادیق و جلوه های تجلی سبک زندگی، کیفیت مکان گزینی و فضای سکونت بوده که به تبع آن معماری خانه را تحت تاثیر قرار داده است. هدف از تدوین این پژوهش میزان اثربخشی نوگرایی درسبک زندگی مردم شهرهمدان دردوره پهلوی اول و میزان اثر بخشی آن را در عرصه معماری خانه ها می باشد.روش تحقیق پژوهش مورد مطالعه، از نوع تحلیل تاریخی تفسیری بوده که از یک سو نوگرایی سبک زندگی در شهر همدان با نگاه گذار از سنت به تجدد با رویکرد تاریخی توصیف شده و بازتاب مولفه های مفهومی نوگرایی سبک زندگی در معماری خانه ها با نگاه تحلیل فضای معماری بررسی شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده و روش انتخاب نمونه های میدانی بر اساس نمونه گیری هدفمند بوده است. جهت انتخاب نمونه ها تمامی خانه های مربوط به دوره پهلوی اول که دارای اسناد مطالعاتی بوده و امکان مطالعات میدانی فراهم بود مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده نوگرایی در سبک زندگی مردم در شهر بوده که مفاهیم جدیدی از شیوه زندگی نوین ، نظیر مصرف گرائی، توسعه تعاملات اجتماعی، شکل گیری اولیه مدنیت، تمایز و تشخص اجتماعی و اهمیت اجتماعی زن را به همراه داشته است. تغییر در ساحت شیوه زندگی باعث شکل گیری سه الگوی معماری متفاوت شده است. الگوی معماری خانه باغی، خیابانی و خانه های تحول یافته سنتی داخل بافت به عنوان مصادیق تحولات معماری خانه هایی می باشند که از درون ماهیت تحول زندگی، گذار از سنت به نوگرایی تبلور یافته و میزان تحول فضای معماری آنها در تعامل با میزان کیفیت نوگرایی سبک زندگی می باشد.
بررسی تأثیر ارائه خدمات الکترونیکی بر بهبود خدمات شهری؛ نمونه موردی شهرداری ساوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۵۶-۵۴۵
حوزههای تخصصی:
منافع حاصل از به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث شده است که در اغلب شهرها و شهرداری ها تلاش هایی برای پیاده سازی این فناوری صورت گیرد. اما این تلاش ها، در اغلب کشورها چالش عمده ای را ایجاد کرده که علی رغم سرمایه گذاری در این فناوری، گسترش و نفوذ کاربردهای متنوع آن، به کندی صورت می پذیرد. شهرداری ساوه به علت پایین بودن سطح آمادگی الکترونیکی و کارایی و اثربخشی پایین سیستم های مورداستفاده، در این زمینه نتوانسته آن چنان که نیاز است مثمر ثمر واقع شود. تحقیق حاضر ازنظر نوع جزء تحقیقات کاربردی و روش انجام آن نیز توصیفی_تحلیلی است. آمار و اطلاعات موردنیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای، پیمایش میدانی و توزیع پرسشنامه جمع آوری گردید، در تجزیه وتحلیل و آزمون فرضیات از آزمون کای اسکوئر و برای رتبه بندی گویه های تحقیق نیز از آزمون فریدمن استفاده گردید، نتایج تحقیق نشان می دهد هرچند ارائه خدمات الکترونیکی توسط شهرداری ساوه بهبود و ارتقاء سطح خدمات رسانی شهرداری را به همراه داشته است؛ اما این مساله افزایش مشارکت و کاهش هزینه ها را به همراه نداشته است. بنابراین بهره گیری بیشتر از امکانات موجود؛ و امکاناتی نظیر آموزش الکترونیک، سیستم مکاتبات بدون کاغذ، کنفرانس راه دور، پایگاه های داده تحت Excel، Access و ... پیشنهاد می گردد.
ارزیابی انتقادی گرایش به معماری غرب در کاخ های دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۱۹۸-۱۷۹
حوزههای تخصصی:
معماری قاجار فصل تاریخی معماری ایران در گسست از سنت های پیشین و همگام شدن با ره آوردهای تمدن غرب محسوب می شود. کاخ های این دوره، به واسطه پیشرو بودن در انعکاس تحولات معماری عصر خویش، مهم ترین نقش را در انجام این دگردیسی ایفا کردند. این پژوهش به بررسی و نقد گرایش به معماری غرب در کاخ های دوره قاجار پرداخته و در پی ارزیابی چیستی و چگونگی این گرایش از منظری انتقادی است. از روش تحقیق نمونه موردی و راهبردهای ترکیبی استفاده شده و گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی میسر شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت قاجار تاکید چندانی بر کسب پیشرفت های تکنولوژیک و سازه ای معماری غرب و انطباق آن با شیوه های سنتی معماری ایران نداشت و بر اخذ مظاهر مادی آن تمدن اصرار می ورزید. این رویکرد، که در اواخر دوره ناصری به اوج خود رسیده بود، موجب پیدایش بناهای سلطنتی کاملاً بیگانه در معماری ایران شد.
تبیین الگوی ساختارهای جدید در محیط های تاریخی شهر های ساحلی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۲۰-۷
حوزههای تخصصی:
محیط تاریخی به مثابه یک اندامواره زنده است که همراه بخشی از بناهای آن در اثر عملکرد عوامل مخل طبیعی و انسانی در طی مرور زمان دچار تخریب، فرسودگی می شود. بر اساس قاعده حاکم، بافت شهری نیز با زایش و استقرار بناهای جدید روبرو خواهد بود. ساختارهای جدید در هر محیط تاریخی به حکم پویایی محیط زنده رشد می یابند و باید به آن به چشم یک واقعیت مرتبط با زمان و پاسخگویی به نیازهای مردم به آن نگریسته شود. با دقت در مفهوم و رویکرد دوران جدید نسبت به دوران گذشته باید اذعان نمود که مقوله ای به عنوان ساختارهای جدید در محیط های تاریخی امری نو تلقی می شود. این مسئله از آنجا ناشی می شود که پدیده ای به نام محیط تاریخی نیز به نوبه خود امری نوظهور است. چراکه اساساً نگاه تاریخی به اشیاء از شاخصه های تفکر مدرن است. این نوع نگرش براساس قطع تعلق از گذشته، سنت، تاریخ و اختصاص آثار تاریخی به گذشته شکل گرفته و نتیجه بدیهی آن در روند رشد و نمو ساختار شهری، جدا شدن شکلی و محتوایی ساخت و سازها و ساختارهای جدید از محیط های تاریخی خواهد بود. مقاله ی حاضر در پی دست یافتن به استراتژی ها، اصول و مبانی مداخله، جهت استفاده طراحان به منظور طراحی ساختارهای جدید در زمینه های تاریخی است. دستورالعمل های پیشنهادی ثابت نیستند، اما جامع اند، به طوری که می توانند در موقعیت های متنوعی استفاده شوند و با ویژگی های خاصِ شرایط گوناگون و ارزش های نهفته در هر زمینه ی تاریخی منطبق گردند. بدین منظور ابتدا جهت دستیابی به رویکردهای جهانی به این موضوع، توافق نامه های بین المللی ای که توانسته اند اصول پذیرفته شده ای را در سطح بین المللی معرفی نمایند مورد بررسی قرار می گیرند؛ در ادامه با بررسی استراتژی های طراحی، اصول و در پایان رویکردهای طراحی در محیط تاریخی ارائه گردیده است. لذا مبانی نظری مورد نظر در خصوص ساختارهای جدید در زمینه تاریخی و عوامل مورد توجه در طراحی مطرح می شود که علاوه بر داشتن نقشی شهری، به دلیل جنس طراحی خود و احترام به زمینه تاریخی سبب ارتقاء و احیاء محیط و بافت تاریخی خواهد گشت.
بررسی تحلیل فضایی روستاهای دهستان دشت بیل اشنویه با استفاده از تحلیل مولفه های مبنا و ORESTE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۰۶-۹۵
حوزههای تخصصی:
از گامهای مهم در برنامه ریزی و سیاست گذاری توسعه روستایی ارزیابی سطح برخورداری و توسعه یافتگی روستاها و تعیین نابرابری ها و میزان محرومیت آنها برای ارتقای سطح زندگی است. جهت بررسی توسعه روستایی دهستان دشت بیل، شاخصهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی تحلیل فضایی شدند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل داده ها، تحقیق کمی است. ابتدا داده های مربوط به 25 شاخص 20 روستایی منطقه به صورت یک ماتریس M_Mode از سالنامه آماری فرهنگ آبادیهای جمع آوری و استخراج شدند. سپس داده ها استاندارد مکانی شدند و با استفاده از دو تکنیک آماری ORESTE و تحلیل مولفه های مبنا(PCA) نابرابری درجه ی توسعه یافتگی روستاها محاسبه گردید. یافته ها نشان داد که، استفاده از دو تکنیک آماری مذکور باعث خواهد شد که نتایج حاصله با واقعیت های موجود در عرصه ی روستایی تطابق بیشتری داشته باشد. از طرفی، با توجه به اینکه سطح کم برخورداری و درجه کم توسعه یافتگی 70 درصد از روستاها بیشتر از (7500<x) بود و تنها وضعیت موجود برای 10 درصد روستاها (آغبلاق و گلاز) درحد نرمال به بالا بود، راهکارهایی شامل توسعه و گسترش خدمات رفاهی و عمرانی در روستاهای مرکزی و اتخاذ سیاست عدم تمرکز در ارائه ی خدمات روستایی پیشنهاد شد.
تحلیل و تبیین تأثیرات صنعت نفت بر ساختار فضایی شهر (مطالعه موردی: شهر آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر پدیده ای در فضا و مکان اتفاق می افتد و متناسب با وضعیتش بر آن تأثیر می گذارد. صنعت و توسعه صنعتی نیز از این امر مستثنا نیست و به عنوان فعالیت پایه اقتصادی، با تأثیرگذاری بر سیاست های کلان ملی متفاوت و تأثیرپذیری از آن ها، دگرگونی ها و تحولات عمیق ساختاری را ایجاد کرده و اشکال خاص ساختار فضایی-کالبدی را در شهرها به نمایش گذاشته است. هر راهبرد صنعتی، به نوعی آرایش فضا منجر می شود. بدون درک درست از مسائل و تغییرات صنعتی نمی توان تصویر صحیحی از شهرسازی و برنامه ریزی شهری و منطقه ای داشت. ساختار فضایی شهرها، به روابط مختلف و متقابل تمامی نیروها و عوامل موجود در شهر بستگی دارد. این عوامل شامل نیروی بازار، فعالیت ها، زیرساخت های شهری و خدمات گوناگون است (احمدی، 1374: 2). شهرها از ساخت های متفاوتی از جمله اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و... تشکیل شده اند، اما هنگامی که در شهرسازی از ساختار فضایی شهر یاد می شود، منظور همان ساخت کالبدی شهر است که در آن، عناصر و اجزای تشکیل دهنده شهر و چگونگی ترکیب آن مدنظر قرار می گیرد (حسن زاده رومیزی، 1387: 20). ساختار فضایی هر شهر، به گذشته آن و عوامل و حوادثی مربوط می شود که شرایط محیط را طی زمان برای ایجاد و برقراری آن به وجود آورده است (زیاری و دیگران، 1393: 256). شکل گیری ساختار فضایی-کالبدی شهرها، بازتاب و برآیند اندیشه های متفاوتی است که در مکان ها و زمان های مختلف حاکم بوده اند و ساخت های شهرهای متفاوتی را ایجاد کرده اند (هوسینگ، 1381: 86). تحولات فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی قرن نوزدهم و بیستم، با تأثیرپذیری از مدرنیسم سبب گسترش سریع شهرها و پیدایش کلان شهرها شده و تغییراتی بنیادی را در ساختار و سازمان فضایی-کالبدی آن ها به وجود آورده است (زیاری، 1381: 151-164). این تحولات و به تبع آن رشد شتابان شهرنشینی، سبب ازبین رفتن انسجام در ساختار فضایی و قطبی شدن یک یا چند کانون شهری شده است. چنین تغییراتی، نحوه چیدمان کاربری ها در شهر، تراکم ساختمانی و جمعیتی و شبکه حمل ونقل را شامل می شود. درنتیجه، الگوهای شهری متفاوت با ساختار فضایی و سیستم حمل ونقل مرتبط با آن را به وجود می آورد (رودریگوه، 1387: 54).
مکان یابی پارکینگ های طبقاتی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت و هدایت جابه جایی انسان و کالا در سطح معابر یک شهر، مهم ترین هدف ایجاد سیستم های حمل و نقل شهری است. کارکرد این سیستم وابسته به وجود زیرساخت های لازم و نیز قرارگیری مناسب اجزا مختلف آن و هماهنگی این اجزا با یکدیگر است. یکی از مهم ترین زیرساخت های سیستم حمل و نقل مراکز شهرهای بزرگ، پارکینگ های طبقاتی عمومی هستند که نقش عمده ای در کاهش پارک حاشیه ای و روانی ترافیک ایفاء می کنند. این پارکینگ ها زمانی می توانند کارایی لازم را داشته باشند که در مکان مناسب احداث شوند. این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی و با هدف مکان یابی علمی پارکینگ های طبقاتی در سطح شهر رشت انجام گرفته است. در این راستا بر اساس ادبیات تحقیق و نظر کارشناسان حوزه ترافیک، شهرسازی و برنامه ریزی شهری 8 شاخص از جمله فاصله از مراکز جاذب سفر شامل مراکز تجاری، اداری - خدماتی، تفریحی - پذیرایی، دسترسی به معابر شریانی و میادین اصلی، فاصله از نقاط آبگیر و قابلیت و سازگاری کاربری ها انتخاب گردید و با استفاده از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اقدام به تجزیه و تحلیل داده شد که سرانجام نقشه همپوشانی شده نهایی پهنه های مستعد جهت استقرار پارکینگ های طبقاتی تشکیل شد. در ادامه با استفاده از نقشه نهایی به دست آمده از مدل تحقیق، طی بازدید میدانی در پهنه هایی که مشخص شد، دارای قابلیت خیلی خوب و خوب هستند. اراضی دارای مساحت لازم جهت ساخت پارکینگ و در وضعیت فعلی به صورت بایر، زمین بایر، پارکینگ غیرطبقاتی و یا ساختمان فرسوده و مخروبه هستند، به تعداد 9 نقطه به مساحت 35547 مترمربع جهت ساخت پارکینگ طبقاتی شناسایی شد و با توجه به میزان تقاضای پارکینگ و ضرورت رفع معضل کمبود پارکینگ به ترتیب اهمیت اولویت بندی شدند.
تحلیلی بر موقعیت مرکزی شهرهای مرکز استانی ایران با تأکید بر ارتباطات جاده ای و هوایی با استفاده از نرم افزار Gephi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه زیرساخت های حمل ونقل به دلیل دسترسی به بازار و کاهش هزینه های حمل ونقل؛ باعث افزایش بهره وری، رقابت و فعالیت های تجاری می گردد. این مقاله با هدف بررسی و ارزیابی موقعیت مرکزی ۳۱ شهر مرکز استانی ایران در زمینه ارتباطات جاده ای و خطوط هوایی و براساس آمارهای سال ۱۳۹۴ صورت گرفته است تا از این طریق بتوان موقعیت بین راهی هر یک از این شهرها را تعیین نمود. در این راستا، با استخراج آمار مربوط به تعداد و طول مسیرهای جاده ای و هوایی کشور، موقعیت و جایگاه مراکز استان ها بدست آمد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و شیوه استخراج داده ها به روش اسنادی است. نتایج حاکی از آن است که تفاوت زیادی بین امتیازاتی که شهرهای مرکز استانی کشور در زمینه خطوط جاده ای و هوایی کسب کرده اند، وجود دارد. به طوری که در زمینه خطوط جاده ای، شهر همدان با ۲۹۳/۰ امتیاز بهترین وضعیت مرکزی را کسب نموده و شهر ارومیه با صفر و بجنورد با ۰۰۱/۰ امتیاز بدترین حالت را به خود اختصاص داده اند. در کسب این امتیازات، موقعیت جغرافیایی مانند فقدان شهر دیگر در اطراف این شهرها و یا ارتباط مستقیم شهرهای همسایه بایکدیگر مؤثر بوده است. از منظر کلاس های ماژولاریتی، ۳۱ شهر مرکز استانی ایران در ۴ کلاس در زمینه خطوط جاده ای طبقه بندی شدند. در کلاس بنفش شهر همدان، در کلاس سبز شهر سمنان، در کلاس قرمز شهر خرم آباد و در کلاس آبی شهر کرمان به عنوان شهر مرکزی شناخته شد. در زمینه خطوط هوایی، شهرهای تهران و مشهد موقعیت مرکزی ممتازی دارند و دیگر شهرها با اختلاف زیاد در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. در این مقاله، برخی ویژگی ها و قابلیت های نرم افزار Gephi معرفی شده است.
ارزیابی تأثیر کیفیت محیط شهری بر روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهر اساسا یک مفهوم چند بعدی بوده و شامل ابعاد فیزیکی، فضایی، اقتصادی و اجتماعی محیط زیست شهری می شود. بر این اساس کیفیت محیط شهری می تواند بر روابط اجتماعی شهروندان تاثیرگذار باشد. افراد بر اساس منافع خود، ارتباطات اجتماعی را شکل داده و بر اساس توقعات، هنجارها و نقشهای معین خ ود، ب ه آن م ی پردازند. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر کیفیت محیط شهری بر روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا در پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان است تا گام مثبتی در جهت افزایش کیفیت محیطی فضاهای شهری و همچنین بهبود و ارتقاء سطح روابط و تعاملات اجتماعی در این فضاهاست. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی _ تحلیلی است حجم نمونه نیز به دلیل پویایی و نامشخص بودن جمعیت پیاده راه بوعلی سینا از فرمول (تعیین حجم نمونه جامعه نامعلوم) برابر با 225 انتخاب گردید. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بوده است. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS ) تحلیل واریانس یک طرفه Tو آزمون همبستگی خی دو Chi-Square Tests) بهره برده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین کیفیت محیطی و روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا ارتباط بالایی وجود دارد و دو متغیر سرزندگی و کیفیت عرصه های همگانی در کیفیت محیطی بیشترین تاثیرگذاری را بر سطح روابط اجتماعی در پیاده راه بوعلی سینا دارند. در واقع می توان از نتایج این پژوهش چنین استنباط کرد که این کیفیت محیط است که باعث ماندگاری فرد در فضا و ایجاد کنش اجتماعی در آن می شود. و ارتقاء و بهبود این کیفیت باعث ارتقاء سطح و بهبود روابط اجتماعی در فضاست به همین دلیل پیشنهادهای این پژوهش در جهت افزایش کیفیت محیطی در فضا ارائه شده است.
تعیین محورهای مناسب برای توسعه فیزیکی شهر با تأکید بر عامل های ژئومورفولوژیک (مطالعه موردی: شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
565 - 583
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، به دنبال گسترش روزافزون شهرگرایی و شهرنشینی، همچنین تداوم افزایش جمعیت، بسیاری از شهرهای کشور با توسعه کالبدی چشمگیری مواجه شدند که این امر، برنامه ریزان و مدیران شهری را با مسئله تعیین محورها و محدوده های مناسب برای توسعه فیزیکی آتی شهرها روبه رو کرده است. دزفول از جمله این شهرهاست که در فاصله سال های 1335-1390 با نرخ رشد سالیانه جمعیت 88/2 درصد مواجه بوده و جمعیت آن در سال 1390 به 248 هزار و 380 نفر رسیده است. با توجه به پیش بینی افزایش جمعیت این شهر در سال های آینده، شناسایی اراضی مناسب برای توسعه کالبدی آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. از آنجا که در تعیین مکان های مطلوب توسعه شهری، مؤلفه های ژئومورفولوژیک همواره اهمیت زیادی داشته ، در پژوهش حاضر به مطالعه و شناسایی محورهای مناسب توسعه شهر دزفول از نظر عامل های ژئومورفولوژیک شامل شیب، جهت شیب، گسل، جنس زمین، ارتفاع، فاصله از رودخانه ها و آبراهه ها، کاربری اراضی و فاصله از سایر مراکز اصلی سکونتگاهی پرداخته شده است. با تهیه نقشه های مربوط به هریک از این مؤلفه ها با استفاده از GIS، محورها و جهت های جغرافیایی محتمل توسعه با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مقایسه و ارزیابی شدند؛ به این ترتیب که ضریب اهمیت نسبی مؤلفه های ژئومورفولوژیک محاسبه و تعیین شد سپس جهت های هشت گانه جغرافیایی شامل شمال، شمال شرق، شرق، جنوب شرق، جنوب، جنوب غرب، غرب و شمال غرب از نظر عوامل ژئومورفولوژیک مقایسه، و درنهایت با تلفیق ضریب اهمیت عامل های فوق و امتیازات هریک از جهت های جغرافیایی، امتیاز نهایی گزینه ها محاسبه شد. براساس تحلیل ها، در میان عامل های ژئومورفولوژیک مورد مطالعه، دو عامل «شیب» و «گسل» بالاترین ضریب اهمیت را دارند و جهت های شرق، شمال غرب و غرب به ترتیب با کسب امتیاز 189/0، 158/0 و 149/0 به عنوان اولویت محورهای توسعه کالبدی تعیین و پیشنهاد شدند.