فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۲۱ تا ۴٬۹۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
119 - 141
حوزههای تخصصی:
شادمانی شالوده زندگی خوب و سلامت روان است. نبود یا ضعف آستانه های لازم احساس شادمانی، چالش برانگیز و آسیب زاست. رتبه شادمانی ایران در میان 69 کشور جهان 61 است. این پژوهش پیمایشی معطوف سه هدف است: سنجش میزان شادمانی شهروندان، تحلیل پراکنش فضایی شادمانی در 46 محه لشهر زاهدان و تحلیل رابطه شادمانی شهروندان، با سطح اقتصادی، اجتماعی و کالبدی محله شان. این پژوهش، کاربردی، توصیفی- تحلیلی، با نمونه برداری تصادفی دومرحله ای است. مدل های تحلیل عبارت اند از: کولموگروف-اسمیرنوف، شاپیرو–ویلک، U مان ویتنی، کروسکال والیس، کای دو، تست نشانه، مدل فی، وی کرامرز و جدول متقاطع. حجم نمونه 386 واحد از 46 محله است که بر پایه جایگاه اقتصادی- اجتماعی و کالبدی به پنج سطح تفکیک شده اند. یافته ها با سطح معنا داری 000/0 نشان می دهد، میزان شادمانی شهروندان، نامطلوب است (65 درصد، خیلی کم، کم، تا متوسط). همچنین 26 درصد ساکنان محله های تراز 1 و 2 شهر، میزان شادمانی خود را زیاد تا خیلی زیاد می دانند. از سوی دیگر 55 درصد ساکنان محله های تراز 4 و 5، میزان شادمانی شان را زیاد تا خیلی زیاد می دانند. ارتباط معکوس فوق میان سطح اقتصادی، اجتماعی و کالبدی محله با میزان شادمانی وجود «پدیده شادمانی فقیرانه» را آشکار کرده است. براساس دو آزمون تکمیلی، 28 درصد جمعیت فارس و در مقابل 42 درصد جمعیت بلوچ میزان شادمانی خود را زیاد تا خیلی زیاد می دانند. همچنین رابطه میان سطح بندی محله ها و بافت قومیتی آن ها در سطح معناداری 003/0 تأیید شد. این پدیده ها می تواند ناشی از مقایسه کیفیت زندگی با همسایگان هم تراز، نه اقشار بالاتر و همچنین روحیه تقدیرگرایی نسبی اقوام غیرفارس باشد. نوآوری پژوهش حاضر آشکارسازی «پدیده شادمانی فقیرانه» و ارتباط قومیت و احساس شادمانی است.
ارزیابی کیفیت محیط شهری با متد سنجش آزردگی، مورد مطالعه: شهرچادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
75-83
حوزههای تخصصی:
انسان از آغاز شهرنشینی کوشیده است تا کیفیت زندگی خود را ارتقاء دهد. این تلاش در بعدهای زیادی انجام گرفته است. هر سکونتگاهی زنده و پایا است و جهت بقاء خود و حفظ سلامتی ساکنین خود احتیاج به محیط شهری باکیفیت مناسب دارد. در حال حاضر شهرها با انواع مشکلات از قبیل اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیرساختی، زیست محیطی و مدیریتی مواجه هستند که همبستگی معناداری با کیفیت محیطی و نهایتاً کیفیت زندگی دارند یکی از روش های تبیین کیفیت محیط اندازه گیری موارد آزردگی در سکونتگاه می باشد. چادگان یکی از شهرهای کوچک مقیاس واقع در غرب استان اصفهان دارای آب وهوای کوهستانی و مجاورت به دریاچه سد زاینده رود علی رغم اقلیم و موقعیت جغرافیایی مناسب دارای بهره وری پایینی می باشد. هدف از این تحقیق سنجش کیفیت محیط شهری چادگان و همچنین ارزیابی میزان تاثیر شاخص های موجود در ارتباط با کیفیت محیطی چادگان می باشد. تحقیق مذکور ازلحاظ هدف تحقیق کاربردی است و به لحاظ روش تحقیق تحلیلی –توصیفی می باشد. همچنین از منظر تنظیم چارچوب نظری روش اسنادی است. روش جمع آوری اطلاعات به دو روش اسنادی-کتاخانه ای و میدانی و شامل تهیه نقشه پایه شهری، تهیه نقشه کاربری وضع موجود، تنظیم پرسشنامه می باشد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به کمک مدل تحلیل های مکانی سلسله مراتبی AHP، رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی است. نتایج به دست آمده ناشی از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشانگر تبیین 79 درصد واریانس کیفیت محیطی به وسیله شاخص های چهارگانه کالبد، عملکرد، محتوی و حکمروایی می باشد. همچنین میزان تأثیر این شاخص ها (کالبدی- 4/0)–(عملکرد-68/0)–(حکمرانی-30/0) و (محتوی-19/0) می باشد.
تحلیلی بر ساختار کالبدی-فضایی خانههای بافت میانه شهرها در تبیین مفهوم همپیوندی با زمینه بر پایه نظریه نحو فضا (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
196 - 215
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین معماری و زمینه آن ارتباطی نقش گرفته از یک تأثیرپذیری متقابل است. نبود چارچوب نظری بومی برای بازشناخت مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری باعث گردیده است، روز به روز معماری و شهرسازی از هم نشینی با زمینه فاصله گرفته و تأثیرات این عدم تعامل مناسب زمینه و معماری را می توان در سیمای امروزی شهرهای ایران مشاهده کرد. هرچند باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری وجود داشته، لکن شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های بنیادی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. همواره مفهوم زمینه با پیچیدگی هایی همراه است که نیازمند تعریف و بررسی این مفهوم در بستر بومی معماری شهرها است. یکی از روش هایی که کالبد فضا را از منظر مطلوبیت عملکردی و ساختار کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار می دهد، تکنیک نحو فضا است. این رویکرد که بیش از هر چیز به بررسی ساختار چیدمان فضا می پردازد، میزان راندمان یک ریز فضا بر پایه ساختار کالبدی پلان معماری را در یک نظام پیکره بندی فضایی معرفی می کند. در این پژوهش که هدف آن بررسی ساختار کالبدی خانه های بافت میانه شیراز در تبیین مفهوم هم پیوندی با زمینه است؛ به صورت نمونه موردی ساختار فضایی پنج خانه بافت میانه شهر شیراز در نرم افزار نحو فضا (<em>Deptmap ) مورد بررسی قرار گرفته است. مفاهیمی همچون خوانایی و ارتباط فضایی که از عوامل زمینه گرایی کالبدی محسوب می شود از طریق روش نحو فضا قابل بررسی بوده، لذا می توان شاخصه های هم پیوندی با زمینه کالبدی را در خانه های مورد نظر تحلیل نمود. به عبارتی، مطالعات نحو فضا، خوانایی یک پلان معماری را مولود سازمان فضایی آن در نهایت قرارگیری فضاها در مجموعه فضایی پیکره بندی شده می داند. به طور خلاصه می توان گفت، هدف این پژوهش ارائه یک تحلیل مفهومی از بررسی ساختار کالبدی-فضایی خانه های بافت میانی شهر شیراز در کنش متقابل با زمینه با استفاده از روش چیدمان فضا است. یافته های پژوهش گویای نقش پیکره بندی فضایی در بازیابی تأثیرات اصول هم پیوندی با زمینه در فرهنگ سکونتی به لحاظ مبانی کالبدی است.
بازآفرینی فضای شهری کهن با رویکردی زیباشناختی (نمونه مطالعاتی: محله برج قربان همدان)
حوزههای تخصصی:
توجه به بافت های فرسوده و کهن و رفع ناپایداری آنها، به موضوعی جدی و محوری تبدیل شده و نهاد ها و سازمان های مسئول را به تکاپوی حل آن واداشته به طوری که آنان را به بازآفرینی بافت های مذکور سوق داده و لزوم مداخله در این بافت ها را در بازه های مختلف زمانی مطرح نموده است. بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی متأخر در حوزه «مرمت و حفاظت شهری» یکی از مهم ترین رویکردهایی است که دغدغه احیا و رفع مشکل بافت های نابسامان را داراست. بازآفرینی شهری به عنوان سیاستی جامع در مواجه با چالش های روبروی مدیران و برنامه ریزان شهری شرایطی را ایجاد می کند که علاوه بر مداخلات کالبدی، برنامه های اجتماعی را نیز در رأس کار قرار بدهند. توجه به ناکارآمدی بافت های کهن، تلاش تزریق روحی دوباره در این مناطق و فراهم آوردن شرایطی برای حضور و مشارکت همگان در فرآیند آن، از اهداف ارزشمند این رویکرد است. این پژوهش درصدد یافتن اصولی است که بازآفرینی شهری را مطابق با اصول زیبایی شناختی به کار گیرد تا اثری کارا و پایدار را از خود به جای بگذارد و علاوه بر حفاظت از بافت کهن، خوشایندی بصری را نیز با خود به همراه بیاورد تا هرچه بیشتر بر جذابیت و حس تعلق افراد ساکن در محله بیفزاید. احیای فضای شهری کهن موجب بازیابی هویت بافت پیرامون آن شده و حس مکان را در استفاده کنندگان آن برمی انگیزد.
ارائه مدل توسعه گردشگری بندر توریستی چابهار با رویکرد مبتنی بر تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 126
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از صنایع پردرآمد در جهان است درحالی که مناطق گردشگری ایران ازجمله بندر چابهار با داشتن پتانسیل های فراوان نتوانسته از این ظرفیت به خوبی استفاده کند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های توسعه گردشگری جهت ارائه الگوی گردشگری در بندر چابهار می باشد، این پژوهش از روش کیفی نظریه تئوری داده بنیاد استفاده شده است که مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان در حیطه موضوعی موردنظر است. نمونه گیری مورداستفاده در این پژوهش، نظری با استفاده از روش های غیر احتمالی هدفمند و گلوله برفی بوده است که بر مبنای آن، 18 مصاحبه با خبرگان و اساتید دانشگاه صورت گرفت. پس از انجام مصاحبه ها و جمع آوری اطلاعات، کدهای به دست آمده در بخش های مختلف، با استفاده از رهیافت نظام مند استراوس و کوربین و مدل پارادایمی، تجزیه وتحلیل شده و پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل نهایی توسط پژوهشگر به دست آمده است. بر این اساس نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 128 مقوله فرعی و 27 مقوله اصلی شد که در قالب مدل پاردایمی شامل توسعه گردشگری به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (کیفیت درک شده، ویژگی های مقصد، رضایت، واکنش رفتاری)، عوامل زمینه ای (محیط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، حقوقی، سیاسی، جغرافیایی و فیزیکی)، شرایط مداخله گر (جاذبه های گردشگری، زیرساخت های گردشگری، منابع انسانی، منابع مالی و تبلیغات و اطلاع رسانی)، راهبردها (منابع انسانی و مالی، هوشمندی کسب وکار، ارائه خدمات مطلوب به گردشگران، توسعه زیرساخت ها گردشگری) و پیامدها (سودآوری بخش خصوصی، توسعه شهری، کاهش بیکاری، توسعه گردشگری، افزایش سرمایه و رشد اقتصادی) قرار گرفت.
ارزیابی شدت کارآیی مکانی کاربری اراضی در بخش مرکزی شهر، مطالعه موردی: بخش مرکزی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
73 - 88
حوزههای تخصصی:
گسترش کالبدی شهرها دگرگونی اجتماعی، اقتصادی و کالبدی گونا گونی را در پی دارد. از منظر اجتماعی، اصلی ترین آنها جابه جایی و تحرکات جمعیت شهری و مهاجر در نقاط مختلف شهر است. در بُعد کالبدی، توسعه فیزیکی ناموزون و تولید فرمهای شهری گونا گون از بارزترین تظاهرات گسترش بی رویه شهرها محسوب می شود. به تبع این دگرگونی ها، تغییر در تنوع و ترکیب کاربری های شهری در بخش مرکزی شهرها بسیار بیشتر از دیگر بخش های شهر نمایان می شود که در بسیاری از موارد از جمله بخش مرکزی شهر شیراز، به عنوان یکی از مسائل شهری، برجسته شده است. بخش مرکزی شیراز در گذشته دارای ترکیب مناسب، سازگار و متنوعی از کاربریها بوده، به گونه ای که از شدت کارآیی مکانی بیشتری نسبت به سایر محدوده های شهر برخوردار بوده است. امروز با یک نگاه موشکافانه می توان دریافت، هرجا که این ترکیب و تنوع از بین رفته، با جابه جایی جمعیتی و فرسودگی کالبدی همراه شده و زوال شهری ظهور پیدا کرده است. بنابراین پژوهش حاضر این سئوال اساسی را مورد پرسش قرار داده است که چه رابطه ای بین ابعاد ترکیب کاربریها )اختلاط کاربری( و شدت کارآیی مکانی کاربری های شهری وجود دارد؟ هدف کلی این تحقیق، معرفی رویکرد توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربریها به عنوان یکی از رویکردهای نوین توسعه شهری و کاربرد مدل مفهومی مورد نظر آن در ارزیابی شدت کارآیی مکانی کاربری اراضی شهری است (در این مطالعه: بخش مرکزی شهر شیراز). در این پژوهش، ابتدا ابعاد ترکیب کاربری های شهری بخش مرکزی شیراز براساس مدل مفهومی آلن راولی از ترکیب کاربریها، کشف شده و سپس با اتخاذ آن به عنوان متغیر مستقل، میزان شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش، مورد ارزیابی قرار گرفته است. مدل تحلیل فضایی که برای این منظور در نظر گرفته شده، مدل Intensity Zoning Control است. همچنین برای ارزیابی روابط، از روشهای آماری مانند آنالیز واریانس، آزمون Chi Square و ضریب همبستگی استفاده شده است. ضریب همبستگی پیرسون بین شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش مرکزی شهر شیراز و ابعاد ترکیب کاربریها برابر با 0.191 بوده است. در تفسیر این آماره می توان بیان کرد که حدود 19 تا 20 درصد کارآیی مکانی کاربری های شهری در این بخش، مستقیماً به الگوهای ترکیب کاربریها مربوط می شود. همچنین مقادیر نسبت بین مربع میانگین رگرسیون و مربع میانگین باقیمانده ها نشان داد که با افزایش یک واحد در مقدار متغیر مستقل یا همان ترکیب کاربریها، برابر با 4.6 واحد به شدت کارآیی مکانی کاربریهای بخش مرکزی افزوده می شود. در نهایت نتایج این مطالعه نشان داد، دست کم 20 درصد از پویایی و کارآیی مکانی کاربریها به این متغیر بازمی گردد؛ از این رو می توان این رابطه را در تهیه طرحهای شهری و برنامه ریزی های شهرسازانه، مورد توجه قرارداد.
توسعه محلی و رویکرد تسهیلگری اجتماع محور (محله جعفرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدنبال تحول جریان توانمندسازی و بازآفرینی در ایران، نگرش جدیدی که بر پایه تجارب نزدیک به سه دهه فعالیت ارتقاء اجتماعی صورت گرفته، فرایند تسهیل گری اجتماعی محله محور است. این دیدگاه بر این باور متکی است که ارتقاء در توانمندسازی از توسعه اجتماعی آغاز می شود و مقیاس آن نیز محلات شهری می باشد. تسهیلگری دربرگیرنده مجموعه نگرشها، دانش و مهارتهایی است که به افراد بویژه دست اندرکاران برنامه های توسعه کمک می کند تا ارتباط موثری با مخاطبین خود برقرار نمایند. تسهیلگری دانش و مهارت کارکردن با گروه است. دفاتر تسهیلگری با رویکرد اجتماع محور به دنبال توسعه اجتماعی محلات کمتر برخوردار هستند و با مشارکت اهالی محله و شناسایی نیاز جوامع محلی و افزایش سرمایه اجتماعی و اعتمادسازی در جامعه به دنبال توانمندسازی محلات هستند. این الگو در ایران توسط حوزه معاونت اجتماعی وزارت کشور مدتی است در بسیاری از محلات محروم و آسیب پذیر آغاز شده و در محله جعفرآباد نیز در سال 1397 بنیان گذاشته شده است. در این پژوهش با استفاده از روش کیفی فعالیت ها و اقدامات دفتر تسهیلگری و توسعه محلی جعفرآباد مورد بررسی قرار گرفته شده است. دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی با رویکرد اجتماع محور و مشارکت جامعه محلی با هدف ارتقای وضعیت اجتماعی، فرهنگی، مالی، محیطی و مسکن خانوارهای ساکن در محلات فرودست شهری تأسیس و زیر نظر سازمان اجتماعی کشور فعالیت خود را مطابق شرح خدمات انجام می دهند . این دفاتر به عنوان کانون تمرکز نیروهای محلی و فرامحلی در امر توسعه بوده و هدایت و راهبری فعالیتها را با هدف تجمیع نیروها، پرهیز از موازی کاری، جلوگیری از تداخل فعالیتها و اقدامات، ایجاد بانک اطلاعاتی جهت ارزیابی و پایش و میزان اثربخشی نهایی فعالیت ها، گروه سازی، مطالبه گری و میانجی گری نهادی را به عهده دارد .
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهرها با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
با گسترش شهرنشینى مباحثى مانند تاب آورى شهرى براى پایدار کردن شهرها در مقابل حوادث طبیعى و انسانى مورد توجه قرار گرفته است. وقوع حوادث طبیعی نظیر سیل، زلزله و طوفان اغلب تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی مى گذارد و ساختمان ها و زیرساخت ها را ویران و عوارض اجتماعی- اقتصادی پردامنه اى بر جوامع تحمیل مى کند. بنابراین، در این پژوهش، به سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهر زابل با رویکرد آینده پژوهی پرداخته شده است. این پژوهش، با استفاده از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و با بهره گیری از نرم افزار سناریو ویزارد به سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهر زابل در افق 1420 پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است. جامعه آماری تحقیق، 30 نفر از کارشناسان و متخصصان در زمینه های شهرسازی، مدیریت بحران و آینده پژوهی بوده که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که 15 عامل کلیدی در سنجش تاب آوری اجتماعی شهر زابل نقش دارد که 45 وضعیت احتمالی در آینده برای آنها در نظر گرفته شد و به صورت ماتریس اثرات متقاطع 45×45 طراحی گردید؛ سپس با اخذ نظرات کارشناسان و بر اساس تحلیل های نرم افزار سناریو ویزارد، 6 سناریو قوی استخراج گردید. از میان 6 سناریو قوی، 2 سناریو (سناریوهای 2 و 4) در حالت مطلوب قرار دارند که شرایط ایده آلی را برای تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهر زابل نشان می دهد و 4 سناریوی دیگر (سناریوهای 1 و 3 و 5 و 6) در حالت بحرانی قرار دارند که لزوم برنامه ریزی جهت مقابله کاهش تاثیرات منفی ناشی از وقوع آن ها دیده می شود.
آینده پیش روی شهرهای کوچک مرزی متأثر از فرآیند انقباض شهری(مطالعه موردی: شهر ارکواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : امروزه در بسیاری از کشورهای درحال توسعه و حتی کشورهای توسعه یافته، برخی شهرهای حاشیه مرزی به سمت شهرها و استان های مرکزی در حال از دست دادن جمعیت و سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود هستند که این پدیده انقباض شهری است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی - کمی می باشد. داده ها و اطلاعات موردنیاز به دو روش کتابخانه ای (شناسایی متغیرهای و پیشران ها) و پیمایشی به روش دلفی جمع آوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و سناریو Morphol استفاده شده است. یافته ها : یافته ها نشان می دهد که پیشران های فقر و بیکاری، کمبود امکانات دولتی، عدم توجه به شهرهای مرزی و مهاجرت دارای بالاترین اثرگذاری بر فرآیند انقباض شهری ارکواز هستند. نتیجه گیری : با توجه به نتایج تحقیق، فرآیند انقباض شهری ارکواز آینده پیش روی مطلوبی نخواهد داشت زیرا که بسیاری از سناریوها در وضعیت نامطلوبی (8 سناریو) قرار دارند که با توجه به این وضعیت؛ زمینه مهاجرت جمعیت، سرمایه انسانی و مالی آن فراهم است؛ در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و سیاسی پیشران های کلیدی با سناریوهای فاجعه باری مواجه هستند لذا با روند کنونی این وضعیت انقباض شهری اجتناب ناپذیر است بنابراین با برنامه ریزی، تغییر استراتژی و تأثیرگذاری متغیرهای کلان غیرقابل پیش بینی ممکن است این وضعیت تغییر کند. البته در زمینه توسعه زیرساخت ها و مدیریتی سناریوهای بینابین تا مطلوبی ارائه شده است که می تواند تأثیرگذاری بر سایر پیشران ها داشته باشد.
ارزیابی رضایتمندی مسافران از کیفیت سیستم اتوبوس رانی با استفاده از مدل رگرسیون رتبه ای (نمونه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
101 - 112
حوزههای تخصصی:
افزایش سریع وسائل نقلیه موتوری وبالارفتن نرخ مالکیت خودرو درکلانشهرهای کشورمان، مشکلات عدیده ای همچون تراکم ترافیکی وعواقب ناشی از آن همانند افزایش میزان آلودگی هوا را به دنبال داشته است. تجربه نشان می دهد گرایش عمومی به حمل ونقل عمومی، با افزایش سطح درآمدی و دسترسی به وسیله نقلیه شخصی کاهش می یابد. یکی از راهکارهای تشویق اقشار متوسط و برخوردار اجتماعی به استفاده بیشتر از خدمات حمل و نقل عمومی، ارتقاء جذابیت آن بر اساس سلیقه و خواست استفاده کنندگان است و بر همین اساس، تامین رضایت مسافرین از معیارهای تعیین کننده موفقیت سیستم های حمل و نقل عمومی است. این مقاله با هدف بررسی رضایت مسافران از خدمات حمل ونقل اتوبوس رانی درون شهری در سطح کلانشهر شیراز ارائه شده و تلاش می کند تا به شناسائی عوامل مؤثر بر رضایتمندی مسافرین بپردازد. داده های اولیه برای این منظور، ازطریق تکمیل پرسش نامه n=584)) جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل توصیفی و تحلیلی قرار گرفته اند. بابهره گیری از تحلیل همبستگی، مدل رگرسیون رتبه ای و آزمون خطوط موازی مشخص گردید که عواملی همچون سطح تحصیلات، مالکیت و میزان استفاده ازخودرو، سر فاصله زمانی عبور اتوبوس و همچنین فراوانی استفاده از اتوبوس مهمترین عوامل تأثیر گذار بر میزان رضایت استفاده کنندگان می باشند. بررسی نتایج همچنین نشان داد که فراوانی استفاده از اتوبوس توسط یک مسافر لزوما به مفهوم رضایتمندی از خدمات ارائه شده نمی باشد.
نقش گردشگری و توسعه اقامتگاه های بومگردی در توانمند سازی زنان روستایی (نمونه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
147 - 170
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی-اجتماعی جوامع روستایی ایفا می کند و می تواند در استقلال اقتصادی، خلق فرصت های شغلی جدید و بهبود شرایط اجتماعی زنان روستایی نیزموثر باشد. یکی از تمهیدات جالب و جدید در این راستا، ایجاد اقامتگاه های بوم گردی در نواحی روستایی و شهری است که بررسی تاثیر آن بر توانمندسازی زنان روستایی، هدف این تحقیق را تشکیل می دهد. این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، با رویکرد قیاسی است. اطلاعات لازم از طریق مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی ( پرسشنامه محقق ساخته)، جمع آوری شده است. جامعه آماری را 110 زن روستایی شاغل (دائمی و غیردائمی) در اقامتگاه های بومگردی خراسان رضوی تشکیل می دهد که طی سال های 94 تا 96 تاسیس شدند و شامل 21 اقامتگاه در 16 روستا و3 شهر استان است. اطلاعات بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفت و نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد، توسعه اقامتگاه های بومگردی در منطقه مورد مطالعه با میانگین کلی 2.5 در سطح پایینی بر توانمند سازی اقتصادی زنان روستایی تاثیر داشته است. ولی اثرات اجتماعی آن با میانگین 2.8 بالاتر ارزیابی شده است. با آزمون رتبه ای فرید من، مشخص شد، بالاترین رتبه توانمند سازی اقتصادی مربوط به شاخص «افزایش فرصت های شغلی» و بالاترین رتبه توانمند سازی اجتماعی به افزایش «حس تعلق مکانی» تعلق دارد. از دیگر نتایج تحقیق ، وجود همبستگی بین توانمند سازی اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی است که با آزمون پیرسون، رابطه مثبت و معنادار بدست آمد . بنابراین کسب درامد و توانمند سازی اقتصادی بیشتر زنان شاغل در اقامتگاههای بومی گردی، نیازمند ارتقاء شاخص های اجتماعی آنان است.
تبیین نظام حاکم بر طراحی کوشک های شهر همدان در دوران قاجار (نمونه های موردی: عمارت بدیع الحکما، عمارت نظری، عمارت جنت، عمارت اعتمادیه)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو با عنوان "تبیین نظام حاکم بر طراحی کوشک های همدان دوران قاجار"، تلاش بر آن است تا با بررسی ویژگی های دوره تاریخی موردنظر به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و بررسی کلیت معماری در این دوره به نتایجی در خصوص فرهنگ و معماری دوران قاجار در ایران دست یابد؛ همچنین به بررسی های کلی در خصوص اقلیم شهر همدان می پردازد و پس از جمع بندی ویژگی های فرهنگی، اقلیمی، معماری نوبت به بررسی نمونه های موردی می رسد که به طور کامل بررسی می شوند و سپس نتایج بررسی ها با توجه به نتایج حاصله از بررسی قبلی یعنی کلیات فرهنگ و معماری دوران قاجار و ویژگی های اقلیمی شهر همدان دسته بندی می شوند. این پژوهش در دسته بندی گونه شناسی قرار دارد و روش تحقیق آن کیفی است که در آن متغیرهای ثابتی چون شهر همدان و دوران قاجار وجود دارد و متغیرهای وابسته آن اقلیم، فرهنگ و درنهایت نظام حاکم بر طراحی کوشک ها می باشد. این مقاله تلاش دارد تا به نتایجی در خصوص الگوی حاکم بر روش طراحی کوشک ها، تأثیر اقلیم و فرهنگ بر این نظام، دست یابد.
نقش رسانه های جهانی در اتصال مکان های قطب رشد به فضای جریان ها (مطالعه موردی: منطقه آزاد انزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مناطق آزاد هم چون گره شبکه ها در متن اقتصاد جهانی و در کانون برون سپاری و دور سپاری قرار گرفته اند و از این رو توانایی جذب فرایندهای تولیدی و یا خدماتی اقتصاد جهانی را در چارچوب اقتصاد پست فوردیسم را دارند. مکان های جغرافیایی هم چون بنگلور در هند در واقع هم گره شبکه اقتصاد جهانی است و هم مرکز رشد اقتصادی در جنوب هند و به عنوان یک قطب رشد در مقیاس منطقه ای جهانی. در این راستا رسانه های جهانی با نمایش ویژگی های مناطق آزاد سبب ایجاد برندینگ مکانی و جذب سرمایه های جهانی به سمت مناطق آزاد می شوند. رسانه های جهانی می توانند به رقابت پذیری و بازاریابی مکان برای اتصال بیشتر مناطق آزاد به شبکه ها عمل نمایند. با چنین رویکردی در این مقاله به جایگاه و اهمیت رسانه در بازنمایی منطقه آزاد انزلی توجه شده است. از این رو منطقه آزاد انزلی علاوه بر توجه به ضرورت دیپلماسی رسانه ای باید تلاش هایی در زمینه اهمیت برندینگ مکانی در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و هم چنین در سطح جهانی داشته باشد. این مقاله به اهمیت حضور رسانه ها در مکان های قطب رشد و ایجاد حس رقابت پذیری و بازنمایی تصویر رسانه ای منطقه آزاد انزلی در اتحادیه اقتصادی اوراسیا می پردازد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی می باشد و در پایان به ذکر راهبردهای پیشنهادی رسانه ای در نمایش اهمیت و شکل دهی به بازاریابی مکان های قطب رشد و برندینگ مکانی، جهت سرمایه گذاری در منطقه آزاد انزلی می پردازد.
روش شناسی تبارشناسانه تیپومورفولوژی شهری باهدف استخراج الگو برای تهیه ضوابط فرم محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
109-122
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، نحوه استخراج الگو های ریخت شناسانه ای است که سالیان متمادی جواب خود را در پیوند با یکدیگر و با کل شهر پس داده اند و مادامیکه هویت شهر را شکل داده اند، غریب افتاده اند. از این رو توسعه های میان افزا و پروژه های مداخله در بافت های تاریخی، نیازمند اصولی هستند که نه بر اساس ضوابط مجرد که برخاسته از ویژگی های فرم مآبانه و مکان محور باشد. تحقیق مذبور به دنبال کاربست چهارچوبی است تبارشناسانه، که بتواند مسئله استخراج الگو ها و گونه های فرم شهری به صورت طبقه بندی شده و سیستمی را پوشش دهد. ساختار سه ردیفه پژوهش در ابتدا شامل یک نقشه تبارشناسانه از بافت تاریخی بر اساس نقشه های دارالسلطنه و دارالخلافه ناصری تا پیش از اقدامات مدرنیستی بوده و مرحله دوم بررسی الگوهای ساخت در یاخته های معماری با استفاده از تیپومورفولوژی ارتباط میان فضاهای ساخته شده و فضای باز است. در آخر نیز الگوی ارتباطی فضاهای باز در سلسله مراتب مراکز گذر گاهی برداشت شده است که در نتیجه ریخت های شهری در ابعاد و مقیاس های مختلف با استفاده از طبقه بندی داده های تحلیلیِ برآمده از مطالعه ای تبارشناسانه در مورد گونه های فرم شهری، قابل تجزیه و کالبد شکافی شده و آماده استخراج اصول فرم محور بر اساس مشخصه های هویت کالبدی و محلی می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند خدمات درمانی شهر تبریز و تأثیر آن در وفاداری گردشگران سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 171
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت با توجه به اثرات مثبت اقتصادی و بخصوص نقش اشتغال زایی در ایران موردتوجه قرارگرفته است. کلان شهر تبریز با توجه به موقعیت نسبی خود شرایط مناسبی را برای جذب گردشگر سلامت دارا می باشد. در این میان، قصد بازدید مجدد از عوامل تعیین کننده موفقیت مقاصد گردشگری به شمار می رود و بررسی عوامل مؤثر بر قصد بازدید مجدد گردشگران می تواند مدیران و برنامه ریزان گردشگری را در دست یابی به موفقیت های مقاصد گردشگری یاری رساند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارزش ویژه برند خدمات درمانی بر قصد بازدید مجدد در شهر تبریز است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران سلامت سفرکرده به مراکز و خدمات درمانی شهر تبریز در تابستان 1397 بود که از بین گردشگران 385 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه که شامل 45 سؤال، روایی آن با استفاده از روایی محتوا و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ موردبررسی قرار گرفت و تائید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین تصویر مقصد، کیفیت درک شده، ارزش ادراک شده و رضایت با وفاداری گردشگران ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در بین شاخص های یادشده، شاخص رضایت با 31 درصد بیشترین تأثیر را در وفاداری گردشگران به مراکز درمانی شهر تبریز دارد، ازاین رو مدیران مقصد باید سطح بالاتری از رضایت گردشگران را تعیین کنند تا رفتار بعد از خرید مثبتی در گردشگران ایجاد کنند و بتوانند رقابت را در مقصد حفظ و ارتقاء دهند بنابراین وفاداری گردشگران برای مدیران این منطقه گردشگری باید به عنوان کلیدی ترین دستاورد و اقدامات صورت گرفته گردشگری محسوب شود.
تحلیل عوامل توزیع فضایی فقر و محرومیت شهری در سکونتگاه های غیر رسمی، مطالعه موردی: محلات شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
53 - 72
حوزههای تخصصی:
فقر، نابرابری و ناتوانی گروه هایی از اجتماع در تأمین مسکن مناسب در ایجاد زمینه های لازم جهت برخوردار شدن گروه های فقیر از مسکن مناسب باعث شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی و محلات فقیرنشین گردید. هدف از این پژوهش، تحلیل عوامل توزیع فضایی فقر و محرومیت شهری با تأکید بر سکونتگاه های غیررسمی شهر می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات برای کسب بینش نظری لازم و بررسی ادبیات موضوع از شیوه اسنادی و کتابخانه ای و برای دیگر داده ها از اطلاعات 12389 بلوک برگرفته از داده های مرکز آمار ایران در سال 1395 استفاده شده است. بیشترین درصد از بلوک های شهر را با 4/44 درصد در طبقه متوسط و کم ترین آن با 1/8 درصد در طبقه خیلی فقیر قرارگرفته است. بیشترین درصد مساحت شهر به ترتیب با 28/36 و 28/34 درصد در خوشه متوسط و فقیر جای دارد. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، محلات سکونتگاه های غیررسمی ازنظر ویژگی های عمدتاً کالبدی با سایر محلات شهرها تفاوت داشته و در مابقی خصوصیات تفاوت ها بارز نیست مگر در زمینه فقر و دسترسی ها. نرخ بی سوادی بالا نسبت به سایر محلات (09/6) که بیشترین سطح تحصیلات در میان مردان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی مربوط به دوره ابتدایی، سوادآموزی و دیپلم است و درصد افراد با تحصیلات عالیه در این مناطق بسیار پایین است. ساکنین سکونتگاه های غیررسمی به مثابه سرمایه های جامعه نیاز به تقویت دارند. ضمن این که تأکید بیش ازحد بر تقویت سرمایه اقتصادی، درواقع به محرومیت، ناتوانی و عدم انسجام بیشتر این سکونتگاه ها انجامیده است. بنابراین در این گونه محلات با گذر از برنامه ریزی بخشی به برنامه ریزی موضوعی اثربخش می توان سیاست ها و برنامه ریزی شهری و شهرسازی حامی فقر و کم درآمدها را در سکونتگاه های غیررسمی شهر اهواز پیاده نمود.
بررسی عوامل مؤثر در انتخاب فضای عمومی توسط شهروندان (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
استفاده از فضاهای عمومی بخش مهمی از زندگی روزمره است و فضاهای عمومی به عنوان مکان های ملاقات برای مردم عمل می کنند. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی و شناسایی عوامل تأثیرگذار در انتخاب فضای عمومی توسط شهروندان در دو پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان سعی در ارائه نگرشی نو در دستیابی به یک فضای عمومی موفق و مورد انتخاب شهروندان را دارد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. حجم نمونه برای هر دو فضای (پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان) به دلیل متغیر بودن جمعیت هر دو محور با استفاده از فرمول (حجم نمونه جامعه نامعلوم) به ترتیب برابر با (260 و 310) است. اطلاعات برداشت شده به کمک نرم افزار SPSS (تحلیل واریانس یک طرفه T و ضریب همبستگی اسپیرمن) مورد تحلیل قرارگرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به مؤلفه های غیر کالبدی از درجه اهمیت بالایی نسبت به دیگر مؤلفه ها برخوردارند و شاید موفقیت یک فضای عمومی بیش از همه درگرو این مؤلفه ها باشد. در این پژوهش چارت و مدلی ارائه گردید که توجه به می تواند اندکی بر موفقیت فضاهای عمومی و همگانی در جذب شهروندان در این فضا کمک کند.
اولویت بندی نواحی شهر مهاباد به لحاظ مؤلفه های خدمات شهری با تأکید بر عدالت فضایی
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث نابرابری های فضایی در شهرها و لزوم برقراری عدالت اجتماعی در برخورداری کلیه شهروندان از خدمات عمومی به یکی از مباحث جدی پیش روی برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. از این رو هدف این مقاله، تحلیل و ارزیابی وضعیت نواحی شهر مهاباد به لحاظ مؤلفه های خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی است. روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. معیارهای مورد بررسی مشتمل بر یازده مؤلفه ی خدمات عمومی شهر می باشد که اطلاعات موردنیاز از طرح جامع و تفصیلی شهر مهاباد (1395) جمع آوری شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و GIS بهره گرفته شد. شاخص ها با استفاده از روش آنتروپی وزن دهی شده و با استفاده از تکنیک وایکور رتبه بندی شده و جهت بررسی الگوی توزیع کاربری خدمات شهری تکنیک نزدیک ترین مجاورت یا همسایگی مورداستفاده قرار گرفت. بررسی نتایج حاصل از میزان برخورداری نواحی شهر مهاباد از امکانات و خدمات شهری حاکی از آن است که ناحیه ی دو با امتیاز 069/0 در رتبه ی اول و با اختلاف فاحشی از ناحیه ی هفت و هشت که به ترتیب با امتیازهای 589/0 و 867/0 در رتبه های هفت و هشت قرار گرفته اند. هم چنین بررسی الگوی توزیع کاربری های خدمات شهری در سطح نواحی نشان داد که اکثر کاربری ها براساس الگوی خوشه ای توزیع شده اند و از الگوی منظمی تبعیت نمی کند. در نهایت راهکارهایی در راستای دستیابی به عدالت فضایی در شهر مهاباد ارائه شده است.
رتبه بندی میزان انطباق و نزدیکی مناطق شهری شهر اردبیل با عناصر دخیل در ظهور شهر اصیل اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
221 - 252
حوزههای تخصصی:
هر نوع جهان بینی و ایدئولوژی می تواند نوع خاصی از شهرسازی و البته شکل ظاهری شهر را مطابق با آموزه های آن ایجاد کند شهرسازی اسلامی از ایدئولوژی اسلامی و ساکنان آن جدا نیست و تبلور تفکر و سبک زندگی آنها است دراسلام ظهور هر پدیده ای توسط مردم در سه جنبه اصلی رخ می دهد:جنبه های فکری و عقیدتی، جنبه های عملی و اخلاقی، جنبه های عینی که همه با هم منجر به ظهور شهر های اصیل اسلامی می شوند امروزه به دلیل تاثیر فرهنگ بیگانه جنبه های ذکر شده ضعیف و حتی آشفته است در این مقاله قصد داریم جایگاه هرمنطقه شهری اردبیل را از جنبه های ذکر شده مشخص کنیم. و به این سوال پاسخ دهیم: مناطق شهری اردبیل تا چه اندازه با عناصر دخیل در ظهور و تحقق شهر اصیل اسلامی نزدیکی دارد ؟ این تحقیق از نظر روش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است و داده های آن هم به صورت اسناد و هم به صورت میدانی (پرسشنامه شهروندان) جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان اردبیل است با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 383 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش به روش نمونه گیری طبقه ای از پنج منطقه اردبیل (متناسب با جمعیت مناطق) انتخاب شدند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل کوپراس استفاده شد و مشخص شد که هر یک از مناطق شهری اردبیل ازلحاظ نزدیکی و سازگاری با عناصر دخیل در پیدایش شهر اصیل اسلامی دارای نسبت های مختلف است بطورکلی جایگاه شهر اردبیل از نظر انطباق و نزدیکی با ویژگی های عناصر شهر اصیل اسلامی بر اساس مدل کوپراس و با میانگین ( 88.44NJ ) جایگاه مناسب تری است .
تحلیل متغیرهای اقتصادی– اجتماعی و الگوهای کاربری زمین در تولید سفرهای شهری (مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوه چیدمان کاربری ها و توزیع فعالیت ها در سطح شهر، از عوامل تأثیرگذار بر الگوهای حمل ونقل شهری است. از آنجا که تقاضای سفر از پراکنش کاربری های عمده از جمله محل کار، مراکز آموزشی، مراکز تفریحی یا مراکز خدماتی مشتق می شود، بخشی از کاهش حجم تقاضا از مجرای اعمال سیاست های ساماندهی کاربری زمین، قابل حصول است. به این منظور، اطلاعات مربوط به رفتار ترافیکی و ویژگی های اجتماعی- اقتصادی 384 نفر از شهروندان شهر رشت جمع آوری شد. هدف پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر، تبیین مزیت های استفاده از مدل ترکیبی تصمیم گیری WASPAS در بررسی متغیرهای اقتصادی- اجتماعی و الگوهای کاربری زمین در تولید سفرهای درون شهری شهر رشت است. برای شناسایی شاخص های مناطق هدف تولید سفر از مطالعات مرتبط با حوزه برنامه ریزی شهری و حمل ونقل درون شهری استفاده شد. براین اساس، 11 معیار و 40 زیرمعیار شناسایی شدند که مبنایی برای گردآوری اطلاعات مربوط به مناطق تولید سفر در شهر رشت بودند. برای به دست آوردن امتیاز هر معیار که دارای چند زیرمعیار است، از روش شاخص مرکزیت استفاده و نمره هر معیار با توجه به زیرمعیارهای آن محاسبه شد. سپس با استفاده از مدل ارزیابی تولید وزنی تجمعی به اولویت بندی مناطق شهر رشت براساس تولید سفر پرداخته شد. با استفاده از وزن دهی آنتروپی شانون در گام دوم یافته های پژوهش مشخص شد معیارهای رشد فشرده با وزن 3/0 و اختلاط کاربری با وزن 25/0 بیشترین وزن و تأثیر را در تولید سفر دارند. نتایج این پژوهش نشان می دهد، مناطق 2، 1 و 3 به ترتیب قابلیت بیشتری برای تولید سفر دارند و مناطق 4 و 5 قابلیت تولید سفر کمتری دارند؛ به گونه ای که خروجی حاصل از مدل به خوبی با واقعیت های موجود منطبق است. برای کاهش جذب و تولید سفرهای شهری از منطقه درون شهری به منطقه دیگر شهر می توان براساس توزیع عادلانه کاربری های اقتصادی- اجتماعی از اصول و ضوابط حاکم بر مکان یابی کاربری ها استفاده کرد.