فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 79
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد فزاینده تجارت جهانی و جهانی شدن زمینه را برای بازاریابی قومی، مهاجرت و گردشگری فراهم کرده است. دراین بین پتانسیل کشور ایران با داشتن قومیت های گوناگون و متنوع در این زمینه بسیار مهم است و نیاز به تبیین و طراحی مدلی از بازاریابی قومی برای گردشگری دارد. در این راستا این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه ها و عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی و با استفاده از روش شناسی پژوهش آمیخته مورد تحلیل قرارگرفته است. بدین منظور، از ادبیات موضوع و روش فراترکیب، همچنین نظرسنجی خبرگان به کمک پرسشنامه و تکنیک دلفی، با روش نمونه گیری غیر احتمالی (قضاوتی و گلوله برقی) از نظرات 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و 10 نفر از مدیران و متخصصان بازاریابی و گردشگری استفاده شده است و جهت توافق نظرسنجی از ضریب توافق کندال بهره گرفته شده است و طی مرحله کیفی، جهت رسیدن به اجماع نظر خبرگان سه مرحله تکنیک دلفی اجرا و مدل نهایی پژوهش استخراج گردید. با توجه بااینکه صنعت گردشگری راه حلی برای اقتصاد محسوب می شود، برای بهره ور کردن آن لازم است پیش بینی هایی انجام شود تا از آثار منفی آن جلوگیری شود. در این راستا پژوهش بر روی مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی در شهر تهران و در این زمینه بیشتر بر کالایی کردن غذا، به منظور دست یابی به راه هایی برای سودآوری بیشتر و توسعه اقتصادی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ازنظر خبرگان به ترتیب ابعاد بازاریابی قومی، فرهنگ پذیری گردشگران خارجی، فرهنگ، قومیت، غذاهای قومی، در اولویت هستند.
بررسی مفهوم حق به شهر در سیاست گذاری شهری
حوزههای تخصصی:
مسیرهای توسعه در هر جامعه بیش از هر امری نتیجه انتخاب ها و تصمیماتی است نتیجه ی که در شیوه های سیاست-گذاری رقم می خورد. در دهه های اخیر، تغییرات سریع شهرها و بحران های ناشی از آن توجه ها را به سمت عرصه ی سیاست گذاری شهری جلب نموده است. از سوی دیگر صورت ها و اشکال نابرابرانه توزیع منابع و فرصت ها به ضرر بخش عمده ی افراد و گروه های اجتماعی ساکن در شهرها موجب شد تا نظریه پردازان انتقادی شهر با تکیه بر مفهوم «حق به شهر»، مطالبه های شهروندان را در برابر سیاست گذاران و تصمیم سازان شهری مطرح نمایند. هدف مقاله ی حاضر درک مفهوم حق به شهر در عرصه ی سیاست گذاری و برنامه ریزی مسائل شهرها و انتقال آن به متخصصان حوزه ی شهری و سعی در جهت عملی کردن این ایده در عرصه ی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری است. در این مقاله سعی شده تا با استفاده از چارچوب نظری ارائه شده توسط لوفور درباره ی مفهوم حق به شهر و رویکرد محققان درباره ی سیاست گذاری شهری به بازشناخت و تحلیل رابطه ی دو مفهوم حق به شهر و سیاست گذاری شهری پرداخته شود. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بر اساس روش کیفی است. شیوه های گردآوری اطلاعات شامل گزینش اسناد، تحلیل تماتیک دیدگاه های متخصصان و صاحب نظران درباره ی موضوع انتخاب شده است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر سیاست گذاری شهر مهم ترین عرصه برای چانه زنی درباره ی شیوه های توزیع منافع و فرصت ها در شهرها از سوی ذینفعان شهری است که همین مهم، ضرورت حضور شهروندان را در لایه های تصمیم سازی و سیاست گذاری شهرها موجب می شود. مغفول ماندن ساز و کارهای نهادی، ظرفیت سازی شفافیت، پاسخ گویی، به کارگیری بودجه ریزی مشارکتی و برنامه ریزی مشارکت جو، موجب شده تصمیم گیری دموکراتیک برای مشارکت شهروندان به عنوان جدی ترین ذینفع در حیات شهری امری دشوار و تا حدودی ناممکن شود. تقویت نهادهای مدنی و اجتماعی و ایجاد ساز و کارهای نظارت و مشارکت شهروندان در روند تصمیم گیری ها درباره ی انتخاب و انجام پروژه های کلان شهری در کنار به کارگیری بودجه ریزی مشارکتی در چگونگی هزینه ی سرمایه های شهر از جمله مواردی است که در عمل می تواند منجر به تحقق حق به شهر در اداره ی شهرها شود.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهر ابرکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهر ابرکوه، است. روش پژوهش براساس هدف، از نوع کاربردی است وبراساس ماهیت، از نوع توصیفی– تحلیلی است که با استفاده از نرم افزار Spss و Excel و روش های آماری از قبیل تحلیل عاملی و رگرسیون، توزیع وتکمیل پرسشنامه (300مورد)، مطالعات پیمایشی شهرابرکوه، مطالعه تاریخی مفهوم کیفیت زندگی و با استفاده از نظریه های گوناگون، به بررسی وضعیت کیفیت زندگی شهروندان در شهر ابرکوه پرداخته شده است. بخشی از یافته های این تحقیق نشان می دهد که: به طور کلی 9/45 درصد شهروندان شهر ابرکوه از کیفیت زندگی راضی و 9/32 درصدازکیفیت زندگی ناراضی بودند و 2/21درصد پاسخگویان نیز در طبقه خنثی قرار گرفته اند. بررسی وضعیت و میزان رضایت از قلمروهای سه گانه محیط فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی درشهرابرکوه ، نشان می دهد؛ درقلمرو «محیط اجتماعی» بالاترین میزان رضایت با ارزش میانگین 73/7 مربوط به سلامت و پایین ترین میزان رضایت مربوط به موفقیت های زندگی شهروندان باارزش میانگین 30/4 است. در قلمرو «محیط فیزیکی» بالاترین میزان رضایت باارزش میانگین 92/6 مربوط به وضعیت خانه و مسکن وکمترین میزان رضایت با ارزش میانگین 72/4 مربوط به مبلمان شهری است. در قلمرو «محیط اقتصادی» بالاترین میزان رضایت با ارزش میانگین 29/4 مربوط به امکانات و خدمات آموزشی و پایین ترین میزان مربوط به فرصت های شغلی با ارزش میانگین 29/3 است.
مدیریت تأمین مالی شهر و اقتصاد سیاسی شهری جدید (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهری و گسترش سطح انتظارات مردم، نیازمند خدمت رسانی مناسب شهرداری به شهروندان و بالتبع گسترش منابع مالی و درآمدی شهرداری هاست. تغییر شیوه های سنتی تأمین مالی و قطع کمک های دولتی به شهرداری کلان شهرهای کشور بر اساس طرح خودکفایی شهرداری ها و پس از آن اجرای سیاست تعدیل اقتصادی و کوچک سازی دولت در اوایل دهه 1370، منجر به روی آوری شهرداری ها به درآمد حاصل از فروش مازاد تراکم گشت. شهرداری مشهد نیز با حضور سالانه حدود 27 میلیون نفر زائر در کنار جمعیت 5/3 میلیونی شهر برای خدمت رسانی، نیازمند تأمین مالی هزینه های ماهانه (جاری- عمرانی) چند صد میلیاردی شهر می باشد که بدان جهت، همچون دیگر کلان شهرهای ایران به درآمدهای ناپایداری نظیر فروش تراکم و عوارض ساختمانی وابسته است. هدف این پژوهش بررسی نظام تأمین منابع مالی شهرداری مشهد و اقتصاد سیاسی جدید ناشی از آن است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است، داده های نظام مالی و درآمدی با روش اسنادی و مؤلفه های اقتصاد سیاسی ناشی از آن با روش شبه دلفی (مصاحبه با خبرگان و نخبگان) تهیه شده و میزان اثرگذاری و شدت تاثیرپذیری با مدل دیمتل پردازش شده است. نتایج تحقیق نشانگر اتکا مالی شهرداری مشهد به درآمدهای ناپایدار ناشی از عوارض ساختمانی و زمین بخصوص فروش تراکم مازاد ساختمانی است. تحلیل اقتصاد سیاسی این پدیده نشانگر ایجاد اقتصاد سیاسی جدید مبتنی بر اعطای مجوزهای رانتی به زمین های شهری بعنوان پایه اصلی درآمدی شهرداری های کشور شده است، بگونه ای که فروش مازاد تراکم را می توان به مثابه توزیع رانت اقتصادی در نظر گرفت.
ارزیابی اثرات پروژه های محرک توسعه در محله های شهری (نمونه مورد مطالعه: محله گودال مصلی، شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
57 - 70
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری با رویکرد توسعه محله های درونی، سعی در بازگرداندن حیات شهری به بافت های رو به زوال در شهرها دارد. به منظور تسهیل این روند، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از سیاست های به کار گرفته شده در جهت بازآفرینی محله های شهری و فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و توجه به ابعاد مختلف توسعه، مورد توجه قرار گرفته است. در فرایند بازآفرینی شهری، از مرحله تشخیص مسئله تا اجرای پروژه ها و بازنگری برنامه، پی ریزی و تقویت تصمیم سازی ها از طریق ارزیابی امکان پذیر می شود. در این راستا، مقاله حاضر با تدوین شاخص های تحرک و توسعه، تلاش کرده است تا به یک ساختار مناسب و قابل تعمیم برای ارزیابی پس از اجرای پروژه های محرک توسعه در سطح محله دست یافته و اثرات یک نمونه از این پروژه ها را در محله گودال مصلی در بافت تاریخی شهر یزد مورد ارزیابی قرار دهد. پس از استخراج شاخص های ارزیابی در ارتباط با بازآفرینی محله های شهری و پروژه های محرک توسعه از متون معتبر جهانی و تجارب عملی، تحلیل داده های ثانویه مربوط به بلوک های شهری محله گودال مصلی در محیط نرم افزار SPSS21 انجام شده و نتایج نهایی به دست آمده است. به عنوان روش تحقیق در این مقاله، از روش Regression Analysis برای تحلیل اثرات هر شاخص بر هر عامل و از ماتریس ارزیابی اثرات لئوپولد _ مخدوم برای ارزیابی پس از اجرای پروژه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد پروژه دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد به طور متوسط و به ترتیب بر بعد کالبدی، سپس بر بعد سکونتی و نهایتاً بر بعد فعالیتی در سطح محله گودال مصلی اثرات محسوس داشته و این پروژه با ارائه گزینه های اصلاحی به عنوان یک محرک توسعه با اثرات مثبت، قابل تأیید است. همچنین نتایج حاکی از بیشترین ارتباط میان شاخص میزان بومیت با شأن سکونتی بافت، شاخص میزان دسترسی به خدمات با وضعیت محیط مسکونی، شاخص های میزان جمعیت در سن فعالیت و درصد فعالیت کاربری های تجاری با وضعیت فعالیتی و اقتصادی محله بوده و درصد ابنیه نوساز، میزان تراکم جمعیت، میزان اداری بودن و پایداری ابنیه بر تحرک و توسعه کالبدی محله مؤثر است.
کارکردسنجی شهرهای آزاد تجاری- صنعتی ایران در راستای سناریوهای آینده نظام تولید جهانی (نمونه موردی: جنوب و جنوب شرق ایران)
حوزههای تخصصی:
بیش از چهار دهه از سیاست های جایگزینی واردات به عنوان راهبرد بازرگانی خارجی در ایران سپری شده است. این راهبرد اگرچه در آغاز، مقیاس هایی از صنعتی شدن را در کشور پدید آورد، اما به دلیل تاخیر در اجرا، فقدان سیاست گذاری اقتصادی با رویکردهای تکاملی و نیز تغییر جهت نیافتن به سوی سیاست های برونگرایی، نتوانسته توسعه صنعتی و تجاری قابل قبولی در کشور ایجاد نماید. در این زمینه، به نظر می رسد شهرهای آزاد اقتصادی و تجاری ایران از الزامات فضایی که پیش شرط کسب سود و ارزش افزوده به شمار می رود، محروم است و این مسأله می تواند به ناتوانی و ناکارآمدی فزاینده در شهرهای آزاد تجاری-صنعتی منتهی شود. با توجه به اهمیت فزاینده مناطق آزاد تجاری-صنعتی در فرایندهای اقتصاد سیاسی ایران، تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به سنجش کارکردهای مناطق آزاد تجاری-صنعتی جنوب و جنوب شرق ایران (شامل کیش، قشم و چابهار) پرداخته و میزان هم راستایی و انطباق این مناطق با نظام تولید جهانی را بررسی کرده است. نتایج نشان می دهد که منطق حاکم بر مناطق آزاد تجاری-صنعتی ایران با منطق تولید در عرصه جهانی شدن منطبق نیست؛ چراکه تولید در آینده باز جهانی به شدت وابسته به تکنولوژی است. از این رو و با توجه به فرایندهای اقتصادی و سیاسی 20 ساله طی شده در این مناطق، به نظر می رسد دست کم در افق زمانی 2025، این مناطق در محرومیت نسبی ناشی از نابرخورداری از رویه ها و دستاوردهای تولید تکنولوژیک محور، باقی بماند.
سیر اندیشه های معماران دوره پهلوی، کاربست تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاریخ معماری، کوششی نقادانه به منظور فهم معماری است. معماری دوره پهلوی، سرآغازی برای جریان معماری مدرن ایران است. هدف این پژوهش، شناخت اندیشه های تأثیرگذار بر دگرگونی های ایجادشده در معماری این دوره است. تأمل در پیشینه های مطالعات معماری پهلوی مؤید خلأهایی نظیر عدم توجه به یافته های محققین قبلی و تکرار برخی موضوعات ثابت است؛ لذا پژوهش حاضر سعی نموده با تحلیل تحقیقات پیشین، بتواند انسجامی بین یافته های معماری دوره پهلوی تاکنون ایجاد نماید. روش تحقیق مورداستفاده به صورت ترکیبی از استدلال های منطقی و تحلیل محتوا است. نتایج تحقیق مؤید آن است که در معماری دوره پهلوی نیز، اندیشه های معماران به مثابه رکن اساسی عمل می کند و از طریق آنان می توان نحوه ی تغییرات شکلی و محتوایی جریان معماری پهلوی را تبیین کرد. سیر اندیشه معماران دوره پهلوی در هفت حوزه تقویت مبانی نظری معماری، تغییر آموزش معماری، نحوه ی بهره گیری از معماری سنت، تأمین مسکن، اندیشه های متأثر از معماران خارجی، ایجاد فضای گفت وگو و اشتغال خلاصه می شود. درنهایت این که معماری دوره پهلوی اگرچه مسیری تکاملی طی نکرده است ولی نمود کالبدی اندیشه های معماران دوران خود از غرب گرایی مطلق (ساخت مکعب های مدرن) تا غرب گریزی (در آثار دیبا، سیحون) است که منجر به ایجاد سبک مدرن ملی در اواخر دوره پهلوی دوم شده است.
تبیین معیارهای کالبدی موثر بر عملکرد حرارتی گونه های مختلف خانه های تاریخی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همدان به عنوان یکی از کهن ترین شهرهای ایران زمین، از قدمت چند هزار ساله ای برخوردار است. کهن ترین آثار شاخص خانه در شهر همدان مربوط به دوره ی اشکانی است که طی کاوش های باستان شناسی دهه ی هفتاد هجری شمسی، بقایای آن در تپه ی هگمتانه کشف شده است. از دوره ی قاجار و پس از آن، آثار معماری قابل توجهی به جا مانده است که در این میان سهم خانه ها نیز قابل توجه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ماهیت آن یک تحقیق آمیخته است که از روش های کیفی و کمی بهره می گیرد. در ابتدا به بررسی علمی اقلیم شهر همدان بر اساس مشخصات آب وهوایی بلندمدت(1976 تا 2015) می پردازیم و سپس تعداد 33 خانه که واجد اطلاعات و مدارک کامل بودند، با تحلیل ساختاری ویژگی های کالبدی مشترک خانه ها بر اساس شاخص های تاثیرگذار بر عملکردحرارتی آن ها گونه بندی می شوند. در مرحله بعدی جهت بررسی عملکرد حرارتی خانه ها منتخب از روش شبیه سازی رایانه ای استفاده می شود و نتایج براساس نگرش مقایسه ای و آزمون همبستگی تحلیل می گردند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، می توان خانه های تاریخی موجود در شهر همدان را به سه گونه، بر اساس معیارهای کالبدی موثر بر عملکردحرارتی خانه ها در بازه ی زمانی قاجار تا پهلوی دسته بندی کرد: گونه ی :A خانه های دوره ی قاجار که به صورت درونگرا با حیاط مرکزی و فضای اندرونی و بیرونی بوده است. گونه ی B: خانه های مربوط به دوران اواخر قاجار و پهلوی اول که تلفیقی از گونه ی درونگرا و برونگرا هستند. گونه ی C: خانه هایی که با تأثیرپذیری از فرهنگ معماری غرب پلان ها در آن ها برونگرا شده است. همچنین نتایج تحلیل همبستگی نشان می دهد که بین شاخص های نسبت سطح کل زیر بنا به حجم (A/V)، نسبت فضای پر به خالی (تراکم)، ضخامت دیوارهای خارجی و جرم حرارتی و میزان مصرف انرژی همبستگی معکوس و با شدت زیاد وجود دارد، درحالی که بین شاخص های نسبت سطح بازشو به سطح جانبی بنا و مساحت حیاط و میزان مصرف انرژی همبستگی مستقیم و با شدت زیاد وجود دارد و بین شاخص های نسبت ارتفاع به عرض حیاط (H/W)، نسبت ارتفاع به طول حیاط (H/L) و نسبت سطح جانبی به حجم (S/V) و میزان مصرف انرژی همبستگی مستقیم و با شدت کم وجود دارد.
بازآفرینی پایدار شهری بر پایه سناریونگاری (مورد شناسی: منطقه 14 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری، عبارت است از دید جامع و یکپارچه و مجموعه اقداماتی که به حل مسائل شهری بینجامد؛ به طوری که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی، بافت دستخوش تغییر را به وجود آورد. این پژوهش به دنبال آن است تا با استفاده از بازآفرینی پایدار شهری، سناریوهای پیشِ روی منطقه 14 شهرداری اصفهان را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش ازطریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل متغیرها، از روش تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. به منظور دستیابی به نتایج پژوهش، برای هرکدام از 9 عامل کلیدی مؤثر بر آینده بافت ناکارآمد پژوهش، عدم قطعیت هایی تعیین شد که با تشکیل ماتریس اثرات متقابل 27×27، در مجموع 5 سناریوی قوی، 13 سناریوی باورکردنی و 911 سناریوی ضعیف به دست آمد. نتایج در این پژوهش نشان می دهد که 5 سناریو با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیشِ روی آینده بافت ناکارآمد منطقه 14 است که از میان آن ها دو سناریو شرایط مطلوب و امیدوارکننده و سه سناریو شرایط بحرانی را نشان می دهد.
تأثیر رضایتمندی سکونتی بر ماندگاری جمعیت در طرح های مسکن مهر شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایتمندی سکونتی متأثر از طیف گسترده ای از شرایط ادراک شده عینی و ذهنی است و اغلب جهت ارزیابی ادراکات و احساسات ساکنین از واحد مسکونی، محله و محیط زندگی خویش بکار می رود. نهایتاً این مفهوم نشانه ای مهم مبنی بر وجود ادراکات مثبت ساکنین نسبت به کیفیت زندگی خویش تلقی می شود. رضایتمندی سکونتی بر مباحثی مانند تعلق مکانی، مشارکت، ماندگاری جمعیت به ویژه در شهرهای جدید و طرح های مسکن نو (مسکن مهر) تأثیر زیادی می گذارد.. شناسایی عوامل مؤثر در میزان رضایت و نارضایتی سکونتی ساکنان، می تواند در جهت تحلیل وضع موجود سکونتی، تصمیمات آتی به منظور ارتقای سطح کیفی محدوده های سکونتی افراد و جلوگیری از تکرار نواقص در سایر مکان ها مؤثر واقع گردد. بنابراین، هدف پژوهش، بررسی تأثیر رضایتمندی سکونتی بر ماندگاری جمعیت در طرح مسکن مهر شهر بهبهان می باشد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و ازنظر گردآوری داده ها، پیمایشی می باشد.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. جامعه آماری شامل 804 نفر ساکن مجتمع می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 280 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. پرسشنامه تحقیق شامل دو متغیر اصلی (رضایتمندی سکونتی(کالبدی، اجتماعی، دسترسی، اقتصادی)، ماندگاری جمعیت) با 36 گویه است. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزارهای SPSS21 و آموس 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که ساکنان مجتمع مسکن مهر از شاخص های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و دسترسی رضایت پایینی دارند. با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری مشخص گردید شاخص های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، دسترسی که متغیر رضایتمندی را نشان می دهند بر ماندگاری جمعیت تأثیر مثبت و معنی داری دارند.
ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی در محلات منطقه پانزده کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: پایداری اجتماعی جزء اساسی از توسعه پایدار و مباحث اجتماعی جزء جدایی ناپذیر طرح های شهری محسوب می شود؛ بنابراین ابعاد پایداری اجتماعی یکی از مهمترین و کلیدی ترین ابزار در برنامه ریزی و سیاست گذاری شهری استفاده می شود. هدف، ارزیابی و تحلیل سطوح برخورداری محلات منطقه 15 (کلان شهر تهران) از نظر شاخص های اجتماعی و رتبه بندی محلات است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، بنا بر ماهیت موضوع توصیفی – تحلیلی می باشد. ابتدا با استفاده از ابزار پرسشنامه داده های مورد نظر برای شاخص سازی گردآوری شده و سپس برای برای تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه ANP استفاده گردیده است. پس از آن جهت رتبه بندی محلات از روش تایپسیس استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که در در بین شاخص های اجتماعی، عدالت اجتماعی با وزن 098/0بیشترین وزن، رضایت از میزان کمی دسترسی به خدمات با وزن 097/0 رتبه دوم و اعتماد فردی با وزن 084/0 رتبه سوم در بین شاخص های پایداری اجتماعی کسب کرده است. در روش تایپسیس مشیریه رتبه اول، ابوذر رتبه دوم و خاورشهر رتبه سوم را کسب کردند. نتایج: در این پژوهش برای رسیدن به پایداری اجتماعی سه مولفه (امنیت، مشارکت و کیفیت زندگی) معرفی شدند. این سه مؤلفه در قالب شش معیار و پانزده زیرمعیار در نظر گرفته شد. در این بین، عدالت اجتماعی رتبه اول را کسب کرد.
واکاوی تغییرات شاخص پوشش گیاهی در شکل گیری جزایر حرارتی شهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
195 - 206
حوزههای تخصصی:
امروزه عواملی متعددی از جمله تخریب پوشش های سبز شهری و افزایش بی رویه آلاینده های زیست محیطی در نواحی شهری سبب حبس شدن انرژی تابشی خورشید و بروز پدیده جزیره حرارتی شهری می گردد که. پیامدهای خطرناکی از جمله انتقال آلودگی هوا و ذرات پراکنده سمی به همراه دارد. هدف عمده این پژوهش تحلیل وضعیت پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در شهر ارومیه جهت بررسی شکل گیری جزایر حرارتی شهری و تحلیل آن ها است. در این راستا از تصاویر ماهواره ای لندست 4 و8 مربوط به سال های 1989 و 2017 مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش بعد از اعمال تصحیحات لازم و آموزش تصاویر اقدام به شناسایی تغییرات تغییرات کاربری اراضی و نوع تغییرات آن گردید. شاخص پوشش گیاهی (NDVI) محاسبه و سپس با استفاده از باندهای حرارتی دمای سطح زمین (LST) محاسبه گردید. نتایج حاصل نشان داد که در طول 28 سال (2017-1989) دمای شهر ارومیه افزایش پیداکرده است. همچنین مشخص گردید که افزایش دمای نواحی داخل شهر ارومیه، عمدتاً ناشی از بین رفتن پوشش گیاهی و به زیرساخت و ساز رفتن اراضی سبز و همچنین فضاهای داخل محدوده شهری است که پوشش تنک آن ها از بین رفته است. بررسی ها نشان داد که شاخص پوشش گیاهی کاهش یافته به گونه ای که در مناطق بایر پوشش گیاهی از023/0 به 051/0- رسید. این موضوع نشان دهنده از بین رفتن پوشش سبز تنک است (حدود9.24 درصد از پوشش گیاهی شهر ارومیه در طی دوره 1989-2017 از بین رفته است.
تحلیل برهمکنش های فناورانه کاربران در فضاهای باز عمومی دانشگاهی در راستای پیاده سازی سایبر پارک های شهری مطالعه موردی: پردیس باغ ملی دانشگاه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
59 - 73
حوزههای تخصصی:
ظهور دنیای مجازی منجر به خلق فضاها و ایجاد الگوهای رفتاری نوینی در زندگی انسان مدرن امروزی شده است. در همین راستا، سایبر پارک، از طریق هم آفرینی فضاهای باز عمومی و بهره گیری از فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی، فرصت های فراوانی را برای ذی اثران در حوزه تعاملات دیجیتالی (تبادل اطلاعات، انتقال تجارب، به اشتراک گذاری دانش و...) فراهم کرده است. درواقع، سایبر پارک زیست بوم اجتماعی هوشمندی است که در جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار، می تواند با استفاده از افزارهای فناورانه و در بستر طبیعت، نیازها و خواسته های افراد را به ویژه در زمینه آموزش و یادگیری برآورده کند. هدف اصلی این پژوهش، امکان سنجی پیاده سازی سایبر پارک ها از طریق برهمکنش های فناورانه کاربران در فضاهای باز عمومی دانشگاهی است و پردیس باغ ملی دانشگاه هنر به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شده است. بدین منظور، داده ها به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و سپس با بهره گیری از روش تحلیل کمی و به کارگیری نرم افزار آماری SPSS و نیز به کمک راهبرد پژوهشی مطالعه موردی، تحلیل داده ها انجام شده است. برای ارتقای اعتبار این پژوهش، مطالعه آزمایشی (30 عدد پرسشنامه) اجرا شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که موفقیت در استقرار سایبر پارک درون فضاهای باز عمومی دانشگاهی نیازمند توسعه و تقویت زیرساخت های فناورانه در این مکان و تأمین فضای مناسب (به خصوص محیط طبیعی) برای فراهم شدن امکان حضور افراد برای استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی و به اشتراک گذاری تجارب حاصل از آن ها است. یافته ها به اشتیاق و تمایل بالای ذی اثران (دانشجویان یا کاربران اصلی) به مشارکت در امور مربوط به فضای باز عمومی آموزشی نیز اشاره دارند. همچنین، کیفیت فضای باز عمومی پردیس باغ ملی دانشگاه هنر به شدت مرتبط با امکانات موجود در آن بوده و با زندگی اجتماعی دانشجویان (مرتبط با کاربرد فناوری های اطلاعات و ارتباطات) همبستگی قوی دارد.
تبیین عوامل مؤثر بر قلمروسازی/ گستری دریایی از منظر ساختار- کارگزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلمرو یک بیان سرزمینی و حقوقی با مرزهای محدود، ثابت و با داشتن حق حاکمیت ملی به شکل یک ساختار معیّن است که این مفهوم گاهی در تضاد و برخورد با منافع کارگزاران (قدرت ها، حکومت ها، دولت ها، تصمیم گیران سیاسی، ژئوپلیسین ها و سایر بازیگران قلمروخواه و قلمروگستر) تبدیل به عرصه قلمروسازی/ گستری آن ها (در هر دو عرصه خشکی و دریا) می شود؛ از این حیث قلمروسازی– گستری دریایی تلاشی است برای تسخیر، کنترل و سلطه بر پهنه های آبی (در ورای قلمرو و مرزهای حقوقی)، با هدف دستیابی به منافع و منابع جغرافیایی قدرت، سلطه و کسب وجهه و منزلت، به طور عام و به طور اخص در دریا. در این راستا، سؤال اصلی مقاله مزبور چنین است: مهم ترین عواملی که بازیگران را به سمت قلمروسازی/ گستری در عرصه دریا سوق می دهد، چه هستند؟ فرضیه های مطرح شده در پاسخ به سؤال تحقیق چنین است: نخست، ذاتی بودن قلمروخواهی-گستری انسان ها است. دوم، عدم بازدارندگی کامل کنوانسیون حقوقی دریاها (1982) به واسطه تفسیر و سوء استفاده منفعتی برخی از کشورها (عمدتاً قدرت ها) و نسبی بودن حاکمیت دولت های ساحلی در مناطق و قلمروهای دریایی که راه را برای قلمروسازی-گستری سایرین باز می کند. سوم، نقش ساختار طبیعی (موقعیتی و مورفولوژیکی) دریا و چهارم، ظرفیت های کارکردی (ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، گذرگاهی، امنیتی- نظامی و...) دریا است، که در مجموع برداشت سوداگرایانه از این موارد به مثابه منابع جغرافیایی قدرت آفرین، توجیه گر قلمروسازی/ گستری کشورهای مدعی در قلمروهای ثابت حقوقی و ورای آن در مکان و فضاهای دور دست آبی است. پژوهش حاضر از حیث روش، ترکیبی از توصیف، تحلیل و تبیین است. اطلاعات مورد نیاز براساس روش کتابخانه ای گرد آوری شده است.
نقش فعالیت های گردشگری در توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم های شهری (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
115 - 136
حوزههای تخصصی:
خدمات فرهنگی اکوسیستم، مزایایی غیرمادی است که انسان از ارتباط با محیط به دست می آورد؛ بدین گونه که انسان ابتدا براساس فرهنگ خود محیط را درک و سپس مزایای مذکور را از آن دریافت می کند، اما در حال حاضر به دلیل توسعه سریع، نامناسب و کمتر برنامه ریزی شده، در بیشتر شهرهای کشور از جمله اصفهان، خدمات فرهنگی دریافتی مردم در معرض خطر قرار دارد. از آنجا که گردشگری یکی از فعالیت های مؤثر بر فرهنگ، مزایا و خدمات آن است، هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیرگذاری عملکرد و فعالیت های گردشگری بر توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) در منطقه تاریخی شهر اصفهان (منطقه 3) است. داده های استفاده شده از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری و برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری در محیط نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمجموع، فعالیت های گردشگری در توسعه CES در منطقه 3 شهر اصفهان نقش مؤثری داشته است؛ البته این تأثیر در ابعاد مختلف یکسان نیست و مؤلفه های خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) یعنی حس مکان، تنوع فرهنگی، روابط اجتماعی، ارزش های زیباشناختی و سیستم دانش و ارزش های آموزشی با درجات متفاوت متأثر از فعالیت ها و فرایندهای گردشگری هستند. در میان شاخص های نامبرده، قوی ترین تأثیرپذیری به مؤلفه ارزش های زیباشناختی و ضعیف ترین تأثیرپذیری به مؤلفه سیستم دانش و ارزش های آموزشی تعلق دارد.
تحلیل ادراک ذینفعان از پایداری اثرات گردشگری در شهر لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
ادراک ذینفعان از آثار گردشگری مهم ترین پارامتر برای حمایت آن ها از توسعه گردشگری به شمار می آید. ازاین رو بررسی و شناخت کامل از نگرش ها و علائق ذینفعان یک الزام ضروری و اجتناب ناپذیر برای برنامه ریزی و مدیریت پایدار در گردشگری است. هدف این پژوهش شناسایی سطح ادراک و معناداری تفاوت میانگین ذینفعان نسبت به پایداری اثرات گردشگری در شهر لاهیجان است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. پرسشنامه محقق ساخته طراحی و تدوین شد سپس در بین نمونه ها (ساکنان، مدیران، سرمایه گذاران و گردشگران) به تعداد 384 نمونه پخش و گرداوری شد. سپس از نرم افزار SPSS برای تحلیل آن استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و برای آزمون فرضیات از آمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است وضعیت توسعه گردشگری در شهر لاهیجان به لحاظ اقتصادی (24/3)، اجتماعی (16/3)، زیست محیطی (07/3) بالاتر از حد متوسط و متمایل به وضعیت خوب و در بعد کالبدی (80/2) پایین تر از حد متوسط و متمایل به وضعیت نامناسب قرار دارد. ازنظر سطح ادراک ذینفعان نسبت به پایداری اثرات گردشگری در شهر لاهیجان، سرمایه گذاران با امتیاز 6/3 دارای ادراک بالاتر از متوسط؛ ساکنین محلی، مدیران و گردشگران به ترتیب با امتیازات 88/2، 87/2 و 83/2 در سطح نامطلوب متمایل به متوسط قرار دارند. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تفاوت معناداری بین ادراک ذینفعان گردشگری نسبت به پایداری اثرات گردشگری ازنظر اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی وجود دارد. در مقابل تفاوت معناداری بین ادراک ذینفعان گردشگری نسبت به پایداری اثرات گردشگری ازنظر کالبدی وجود ندارد. بنابراین توجه به اثرات گردشگری در زمینه کالبدی از الزامات توسعه گردشگری پایدار در شهر لاهیجان است. درنهایت پیشنهادهایی برای بهبود توسعه گردشگری در شهر لاهیجان ارائه شده است.
تدوین سناریوهای مؤثر بر توسعه گردشگری با رویکرد آینده نگاری مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107 - 127
حوزههای تخصصی:
امروزه، توسعه صنعت گردشگری به عنوان یکی از راه های مهم دستیابی به رشد و توسعه در دنیا محسوب می شود و جوامع مختلف به این مقوله به عنوان یکی از عوامل مهم درآمدزا توجه داشته و بسیاری از برنامه های خود را بر این اساس پایه گذاری کرده اند. هدف از این مقاله تدوین سناریوهای مؤثر بر توسعه گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد با رویکرد آینده نگاری می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از حیث روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده نگاری و سناریونویسی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی صورت گرفته است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و متخصصان در موضوع مربوطه می باشند که علاوه بر حوزه تخصصی خود از شناخت کافی نسبت به منطقه موردمطالعه نیز برخوردار هستند. روش نمونه گیری در این پژوهش نیز مبتنی بر روش غیر احتمالی و از نوع هدفمند است. در این پژوهش از روش های تحلیل ساختاری، سناریو نگاری و تکنیک دلفی استفاده شده است. نرم افزارهای مورداستفاده در این پژوهش نرم افزار Scenario Wizard و MIC MAC می باشد. بر اساس نتایج مدل تحلیل ساختاری از میان 40 شاخص موردبررسی، 12 شاخص به عنوان مهم ترین شاخص های تأثیرگذار بر توسعه گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد انتخاب شد. نتایج نهایی هم نشان داد که 5 سناریو با سازگاری قوی و محتمل پیش روی توسعه گردشگری استان قرار دارد. درمجموع 5 سناریوی قوی پیش روی توسعه گردشگری استان، بیشتر سناریوها در وضعیت مطلوب قرارگرفته اند که این نشان دهنده وضعیت امیدوارکننده برای توسعه گردشگری استان است.
اثر رضایت ساکنین از مقصد گردشگری بر تبلیغات دهان به دهان با میانجی گری دلبستگی به مکان و تعامل (مورد مطالعه: منطقه گردشگری ماسوله و قلعه رودخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
165 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رضایت ساکنان از مقصد بر تبلیغات دهان به دهان به واسطه متغیرهای هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد ساکنان در دو منطقه گردشگری ماسوله و قلعه رودخان پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق در زمره ی تحقیقات توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. در تحلیل استنباطی داده ها از ضریب آلفای کرونباخ و جهت تعیین ثبات درونی ابزار از آزمون KMO و کرویت بارتلت برای مناسب بودن حجم نمونه و درست بودن تفکیک عامل ها و برای تعیین ارتباط علی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، رضایت گردشگران از مقصد بر هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد اثر مثبت و معناداری دارد؛ و همچنین هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد بر تبلیغات دهان به دهان اثرگذار است. با توجه به ضرایب مسیر مدل این پژوهش دلبستگی به مکان به میزان 518 درصد قدرت پیش بینی تغیرات مربوط به تبلیغات دهان به دهان را برخوردار است. همچنین رضایت گردشگران از مقصد توانایی پیش بینی 33 درصد از تغییرات دلبستگی به مکان را دارد، رضایت گردشگران از مقصد نیز می تواند 168 درصد از تغییرات تعامل با مکان را پیش بینی کند. تعامل با مکان نیز به میزان توانایی پیش بینی 422 درصد تغییرات متغیر را تبلیغات دهان به دهان دارد.
اولویت بندی توسعه استان های کشور به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 127
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سطح بندی استان های کشور و اولویت بندی توسعه آن ها به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی به نگارش درآمده تا ضمن شناخت نابرابری های بین استان ها، کمبود و اولویت توسعه هرکدام از آن ها مشخص شود. پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از بُعد روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای اسنادی و با استناد به آمار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور بوده است. جهت رتبه بندی استان ها از تکنیک TOPSIS و آنتروپی شانون و برای سطح بندی آن ها از تحلیل خوشه ای استفاده گردیده که نتایج در نرم افزار ArcGIS تصویرسازی شده است. نتایج رتبه بندی استان های کشور دال بر وجود نابرابری در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی است، به گونه ای که مازندران از بین 9 شاخص به تنهایی ایده آل مثبت 3 شاخص را به خود اختصاص داده است. نتایج اولویت بندی توسعه نیز حاکی از آن است که استان ها از مجموع 270 بار، مجموعاً 109 بار (3/40 درصد) در اولویت اول توسعه قرارگرفته اند و این بدین معنی است که استان ها در مجموع با کمبود قابل توجهی در زمینه تأسیسات گردشگری بین راهی مواجه هستند. استان های تهران، خوزستان و فارس با 9 بار (100 درصد) جای گرفتن در اولویت اول توسعه، بیشترین کمبود را در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی دارا بوده اند، درحالی که سمنان با 8 بار (8/88 درصد) قرار گرفتن در اولویت سوم، وضعیت مطلوبی را از این نظر داراست.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر توسعه گردشگری پزشکی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
145 - 159
حوزههای تخصصی:
گردشگری پزشکی به عنوان شاخه ای گردشگری سلامت است که می تواند نقش بسزایی در جهت توسعه گردشگری ایفا کند. این نوع از گردشگری به خاطر افزایش گردشگران در این حوزه، و درآمد بالای آن در مرکز توجه بسیاری از کشورها قرارگرفته است ایران با داشتن نیروی انسانی متخصص در امر پزشکی و امکانات پیشرفته پزشکی و با توجه به ظرفیت های بالا در جذب گردشگران پزشکی به عنوان مقصد مهمی برای گردشگری پزشکی در جهان و بخصوص در جهان اسلام به شمار می آید. با توجه به اهمیت گردشگری پزشکی و دارا بودن پتانسیل موجود در شهر تبریز (بیمارستان های دولتی و خصوصی و وجود کادر متخصص و توانمند و ارزانی خدمات پزشکی) و به دلیل موقعیت استراتژیک شهر تبریز به دلیل وجود کشورهای همسایه مثل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان و همچنین به لحاظ نزدیکی فرهنگی به ویژه زبانی با کشور آذربایجان، شهر تبریز می تواند یکی از شهرهای مطرح در خصوص گردشگری پزشکی باشد بر این اساس هدف این پژوهش ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر توسعه گردشگری پزشکی در شهر تبریز است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. داده های پژوهش از طریق منابع کتب، اسناد، مقالات مرتبط و پرسشنامه جمع آوری و داده های پرسشنامه در نرم افزار SPSS با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل واقع شده است. نتایج تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد؛ بین قیمت و توسعه گردشگری پزشکی (98/-) رابطه منفی و بین کیفیت خدمات درمانی و توسعه گردشگری پزشکی (86/)، بین فرهنگ و گردشگری پزشکی (72/)، بین امکانات و تجهیزات پزشکی با گردشگری پزشکی (89/) و درنهایت بین فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توسعه گردشگری پزشکی (83/) رابطه مثبت وجود دارد. بنابراین لازم است در جهت توسعه این صنعت به شفاف نمودن قیمت خدمات درمانی، بالا بردن کیفیت خدمات درمانی، افزایش و ارتقا فرهنگ گردشگر پذیری، به کارگیری امکانات، تسهیلات و تجهیزات درمانی و گردشگری دارای تکنولوژی بالا و استانداردهای جهانی و به کارگیری فن آوری اطلاعات در حوزه های پزشکی و گردشگری پرداخته شود تا بتوان از منافع سرشار این صنعت در جهت اشتغال زایی و ارزآوری بهره مند شد.