فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل و تمرکز شدید از جمله ویژگی کشورهای جهان سوم است که این ویژگی معلول نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید که در نتیجه این سیاست، تمام امکانات در یک یا چند منطقه تمرکز می یابد و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. عدم توجه به نظام شهری و نحوه پراکنش مراکز و کانون های شهری در پهنه سرزمین از یک سو و رشد شتابان شهرنشینی از سوی دیگر به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی منجر خواهد شد. هدف از این پژوهش، آشنایی با میزان پراکنش فضایی در نقاط شهری منطقه زاگرس است. روش پژوهش ترکیبی از روشهای توصیفی، تحلیلی و تطبیقی با تاکید بر مدل های بررسی کننده است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که ضریب تمرکز و نخست شهری در منطقه از سال 1375 تا کنون در حال کاهش بوده است؛ اما از نظر شاخص های ضریب آنتروپی، ضریب جینی و منحنی لورنز توزیع جمعیت در طبقات شهری به سمت عدم تعادل فضایی میل کرده است. همچنین با استفاده از شاخص مرکزیت، میزان تمرکز فضایی خدمات در شهرها در زمینه های مختلف فرهنگی- اجتماعی، آموزشی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی و کالبدی مشخص شده که نتایج بیانگر نابرابری شدید فضایی است. بنابراین توجه به جنبه های ساختار فضایی شهرها از نظر شاخص های مختلف خدماتی و نحوه توزیع جمعیت امری ضروری به نظر می رسد.
برنامه ریزی استراتژیک از طریق پایش مکانی- زمانی آثار شهرنشینی بر اکوتون های کوهپایه ای در محدوده جغرافیایی البرز مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتون های کوهپایه ای که در حد فاصل کوه و دشت واقع شده اند و نقش مفصل ارتباطی بین این دو منطقه را ایفا می کنند، به لحاظ اکولوژیک، ناحیه ای استراتژیک محسوب می شوند. در این تحقیق روند تغییرات اکوتون های کوهپایه ای به واسطه رشد کلان شهرهای تهران و کرج تجزیه و تحلیل شده است. تصاویر ماهواره ای سال 2000 (Landsat 7 ETM+) و سال 2013 (Landsat 8 OLI/TIRS) برای استخراج روند تغییرات پوشش زمین استفاده شد. پوشش های زمین در چهار کلاس عمده پوشش گیاهی، فضای باز، ساخت وساز و آب طبقه بندی شدند. محدوده اکوتونی کوهپایه ها در چهار واحد طولی پهنه بندی شد: ۱. واحد شمال تهران، ۲. واحد حومه تهران- کرج، ۳. واحد شمال کرج، و ۴. واحد حومه غربی کرج. نتایج نشان داد که پوشش های گیاهی و فضای باز مبدأ بیشتر تحولات اند و مقصد نهایی تبدیلات، پهنه های ساخت وساز ند. به طور کلی، پوشش گیاهی 02/11 درصد کاهش، ساخت وسازها 68/23 درصد افزایش و فضاهای باز 85/12 درصد کاهش داشته اند. در مجموع، 92/32 درصد از نقاط این محدوده دچار تغییرات شده اند که به ترتیب پهنه های 1، 4، 2 و 3 شامل 80/11، 43/8، 77/7 و 93/4 درصد است. بیشترین درصد تغییرات از هر واحد در پهنه 2 (حومه تهران- کرج) با 94/51 درصد، پهنه 1 (شمال تهران) با 93/39 درصد، پهنه 4 (حومه غربی کرج) با 88/24 درصد و کمترین درصد تغییرات در پهنه 3 (شمال کرج) با 80/22 درصد اتفاق افتاده است.
مکان یابی مراکز امدادرسانی در شهر یزد با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای و GIS FUZZY(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین مکان های مناسب برای استقرار مراکز امدادرسانی هنگام وقوع بحران ها، یکی از برنامه ریزی های کوتاه مدتی است که به منظور مدیریت بحران انجام می گیرد. اهداف این پژوهش، ارائه الگویی مناسب و کاربردی برای مکان یابی مراکز امدادرسانی در شهر یزد و انتخاب مکان های مناسب، به منظور احداث مراکز امدادرسانی به هنگام وقوع بحران ها در شهر یزد هستند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و اسنادی است. برای این کار نخست با استفاده از روش دلفی شانزده معیار اصلی و مؤثر در مکان یابی این مراکز، در چارچوب شش خوشه شناسایی شدند. سپس با بهره گیری از نظرات کارشناسان و فرایند تحلیل شبکه ای، وزن نهایی هر یک از معیارها تعیین شد. پس از آن با آماده سازی و تلفیق لایه های مربوط به هر معیار با وزن آن معیار در فرایند تحلیل شبکه ای و استفاده از عملگرهای اجتماع فازی و اشتراک فازی، مکان های مناسب برای مراکز امدادرسانی در شهر یزد مشخص شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که چگونه می توان روش های تصمیم گیری چندمعیاره را با سیستم اطلاعات جغرافیایی و منطق فازی بر اساس نظر کارشناسان و متخصصان برای مکان یابی مراکز امدادرسانی تلفیق کرد. از این رو، الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند در مکان یابی سایر کاربری های شهری، به ویژه مراکز امدادرسانیِ شهرهای مختلف، مورد استفاده قرار گیرد. به دلیل قرارگیری مساحت بزرگی از بافت فرسوده یزد در بخش مرکزی و نواحی اطراف آن، پیشنهاد می شود با وجود تمرکز مکان های تعیین شده در این محدوده، تصمیماتی جامع و کاربردی برای نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده این شهر انجام گیرد تا ضمن کاهش خسارت های ناشی از بحران ها، از فشارهای جمعیتی به این مراکز در زمان بحران ها کاسته شود.
تأثیر برنامه ریزی کاربری اراضی بر حمل و نقل شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مختلفی در نحوه استفاده کاربران از شیوه های مختلف حمل و نقلی دخیل می باشد. کاربری اراضی یکی از این عوامل تأثیرگذار می باشد. این مقاله به بررسی تاثیر فاکتورهای مختلف کاربری اراضی شهری (مانند تراکم، دسترسی منطقه ای، اتصالات خیابان ها، ترکیب کاربری ها، پیاده مداری) بر رفتارهای سفر (مانند استفاده از خودرو شخصی، حمل و نقل بدون خودرو) می پردازد. این اطلاعات برای ارزیابی سیاست های حمل و نقل و چگونگی اثرگذاری آن ها بسیار مناسب است. سیاست هایی مانند رشد هوشمند(2)، نوشهرگرایی(3)، مدیریت دسترسی که به تحقق اهداف برنامه ریزی حمل و نقل کمک می کند.
جستاری در حوزه های آرمان شهرهای نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۵۴-۴۳
حوزههای تخصصی:
رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفرهای درون شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (نمونه موردی نواحی شهری سنندج)
حوزههای تخصصی:
نحوه چیدمان کاربری ها و توزیع فعالیت ها در سطح شهر، از عوامل تأثیرگذار بر الگوهای حمل ونقل شهری است. تأمین خدمات ساکنین به گونه ای که نیاز به مسافت های طولانی به حداقل برسد، یکی از راهکارهای کاهش ترافیک در شهرهاست. ازآنجاکه تقاضای سفر از پراکنش کاربری های عمده ازجمله محل کار، مراکز تفریح، مراکز آموزشی و یا مراکز خدماتی مشتق می شود، امروزه در الگوهای جدید توسعه شهری سعی بر نزدیک تر ساختن کانون فعالیت ها به همدیگر در جهت کاهش حجم سفرها شده است. اصلاح الگوی کاربری زمین و مکان یابی کارآمد فعالیت ها یکی از راه های مؤثر در کاهش تولید سفر عنوان شده، به گونه ای که تصمیم گیری در رابطه با انجام و یا عدم انجام سفر به اندازه زیادی از عوامل اقتصادی – اجتماعی و شرایط توزیع کاربری زمین تأثیر می پذیرد. در این تحقیق به رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفر با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره در نواحی شهری سنندج پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و برای این منظور به گردآوری اطلاعات موردنیاز به روش اسنادی و کتابخانه ای و برای انجام تحلیل های لازم به استفاده از نرم افزارهای GIS جهت تهیه نقشه های مربوطه و همچنین استفاده از روش AHP جهت وزن دهی معیارهای مؤثر در تولید سفر و درنهایت رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفر با استفاده از مدل تودیم (TODIM) پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که تولید سفرهای درون شهری با متغیرهای اقتصادی اجتماعی و توزیع کاربری ها در ارتباط است. بر اساس نتایج بدست آمده از بکارگیری مدل تودیم ناحیه 3 شهر سنندج در رتبه اول تولید سفرهای درون شهری و ناحیه 15 در رتبه آخر قرار گرفته است. همچنین یافته های تحقیق بیانگر این است که افزایش تنوع کاربری ها در سطوح ناحیه موجب کاهش سفر به نواحی دیگر و کاهش ترافیک نیز خواهد شد.
تحلیل عوامل مؤثر بر انعطاف پذیری در مسکن سنتی ایران (مطالعه موردی: خانه ضرابی در همدان
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۵۷-۷۲
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری موضوعی است که از دیرباز در معماری ایران و به خصوص معماری مسکونی مورد توجه معماران و ساکنین خانه ها بوده است و موضوعی است که بر پایه یکی از اصول معماری ایران بنا بر گفته استاد پیر نیا، یعنی پرهیز از بیهودگی در بنا و فضای ساختمان می باشد. انعطاف پذیری وابسته به عوامل عملکردی، اجتماعی – روانی و اقتصادی است و در طول زمان به تغییر در نظام سکونتی خانواده، بعد خانوار، تغییر نیازهای فصلی و روزانه و تغییر فعالیت های اعضای خانواده به اصلی مهم تبدیل می شود. هدف این مقاله که بر گرفته از پایان نامه نویسنده می باشد پرداختن به موردی مشخص از مفاهیم طراحی مسکن سنتی ایران، تدوین روشی برای مطالعه نظری انعطاف پذیری، و تدوین معیارهای موثر در آن است. تکیه اصلی مطالعه بر تدوین الگویی برای مطالعه مفاهیم نظری و تعمیق آن با مطالعه ای ژرفا نگر و موردی است، که برای نمونه خانه ضرابی در همدان را مورد مطالعه قرار داده و مفاهیم انعطاف پذیری در آن بررسی شده است. نتیجه مطالعه، پیشنهاد ماتریسی دو بعدی است که یک وجه آن گونه ها و عوامل انعطاف پذیری شامل«تنوع پذیری»، «تطبیق پذیری»، و «تغییر پذیری» و وجه دیگر آن سه مقیاس «خرد»، «میانی» و «کلان» خانه سنتی می باشد. با استفاده از این الگو، انعطاف پذیری عملکردی، ساختاری و فضایی در عناصر ثابت، نیمه ثابت و متغییر مقیاس های مختلف خانه قابل تحلیل است. نتایج چنین تحلیلی می تواند در تدوین اصول و ضوابط طراحی واحدها و مجموعه های مسکونی جدید به کار رود. با استفاده از انعطاف در این خانه که منجر به تغییر کاربری آن از مسکونی به اداری شده است و هم اکنون سازمان میراث فرهنگی استان همدان می باشد می توان چنین نتیجه ای گرفت که بناهای مسکونی انعطاف پذیر در گذشته با تدبیر درستی که داشتند امروزه نیز بسیار کاربردی هستند زیرا دارای فضاهای منعطف بوده قابلیت تقسیم فضا به اندازه های خرد با کاربری های گوناگون را دارند. امید است این مقاله بتواند راهگشایی برای کمک به انعطاف پذیری در مسکن امروزی شود.
بررسی نقش ویژگی های فردی در میزان دلبستگی کاربران به فضاهای شهری (نمونه موردی: خیابان خیام در قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه انسان و مکان جنبه های گوناگونی دارد که دلبستگی به مکان، به عنوان بُعد عاطفی این رابطه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این رابطه، علل و عوامل مختلفی در مطالعات گوناگون مطرح گردیده اند که برخی به ویژگی های مکان و برخی به ویژگی های فردی اشاره دارند. در تحقیق حاضر با ع نایت به اهمیت این امر در توس عه رابطه انسان و مکان که آرامش او را در پی دارد جنبه های فردی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و یکی از خیابان های موفق شهری با نام خیابان خیام واقع در شهر قزوین به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. در این راستا پس از یافتن شاخص های ارزیابی دلبستگی به مکان در تحقیقات صورت گرفته، متغیرهایی چون: جنسیت، سن، تحصیلات، وضعیت تأهل و شغل پاسخ دهندگان؛ به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. با توجه به آن که دلبستگی به م کان، دارای ابعاد م ختلف عملکردی، عاطفی، رفتاری و شناختی می باشد، تأثیرگذاری متغیرهای مذکور بر میزان دلبستگی پاسخ دهندگان در این ابعاد، مورد سنجش قرار گرفته است. در این تحقیق، 598 نفر از شهروندان حضور داشته اند و نتایج از طریق آزمون های مختلف تی-تست، همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی و اف-تست، تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که در میان متغیرهای مذکور، تنها تحصیلات رابطه معناداری با میزان دلبستگی افراد به مکان و همچنین بُعد عاطفی آن داشته است. ضمن آن که رابطه معناداری بین گروه کارگران و افراد مجرد با بُعد رفتاری دلبستگی به مکان مشاهده گردیده است. قابل ذکر است بعد مذکور درعین حال تحت تأثیر مستقیم سن کاربران در فضای نمونه نیز قرار دارد.
تحلیل نقش بازارچه های مرزی در گسترش امنیت مناطق مرزی «نمونه موردی:بازارچه مرزی ماهیرود شهرستان سربیشه خراسان جنوبی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغههای مهم و همیشگی بشر در طول تاریخ تأمین امنیتبهویژه امنیت مرزهای سرزمین بوده است.برقراری امنیت امروزه یک پدیده مجرد نیست که بتوان آن را با تکیه بر قدرت نظامی تأمین کردبلکه متأثر از عوامل سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی است. در این چارچوب برقراری امنیت در مرزها مستلزم طراحی و تدوین برنامهها و سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میباشد. راهکار اقتصادی و توجه به معیشت و بهبود وضعیت اقتصادی مرزنشینان ازجمله این راهکارها استکه مصداق بارز آن ایجاد وفعالیت بازارچههای مرزی در این مناطقمیباشد.فعالیت و رونق این بازارچهها موجب روی آوردن مردم به فعالیتهای سالم اقتصادی و دورشدن از مشاغل کاذب و غیرقانونی همچون قاچاق کالا و مواد مخدرمیشود.از طرفی، فعالیت این بازارچهها زمینه بیشازپیش ارتباطات دوسویه مرز را فراهم می کند تا همکاریهای بینالمللی هم بهنحوی شکلگیرد.این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای و یافتههای میدانی به بررسی تأثیر بازارچه مرزی ماهیرود سربیشه بر امنیت مناطق مرزی مزبور پرداخته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که با فعالیت بازارچه مرزی ماهیرود سربیشه از میزان قاچاق سوخت،کالا و قاچاق مواد مخدر بهنحو چشمگیری کاسته شدهاست. از سویی، فعالیت این بازارچه منجربه تحکیم روابط سیاسی-اقتصادی–امنیتی دو استان خراسانجنوبی و ولایت فراه افغانستان ودرنهایت منجربه بهبود توسعه و امنیت در مناطق مرزی این استان شدهاست.
تبارشناسی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ادبیات داستانی بر معماری شهری با رویکرد تحلیل ساختاری و هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۵۰-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
مدل بهینه تخلیه اضطراری جمعیّت پس از حادثه در اماکن شهری با استفاده از الگوریتم ژنتیک (مطالعه موردd منطقه ۳ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرنشینی و وجود بلایای طبیعی و انسان ساز و اثرگذاری آن ها بر روند توسعه و پیشرفت کلان شهرها و ارائه راهکارهای بدیع و بهینه برای حفظ جان انسانها بسیار ضروری است. ارائه مدلی پویا برای تخلیه اضطراری جمعیّت در زمانی کوتاه، افزایش سرعت و کیفیت ارائه خدمات، هنگام و بعد از بحران، از اهمیّت زیادی برخوردار است. هدف تحقیق شناسایی و یافتن بهترین مسیر، جهت تخلیه جمعیّت در مواقع اضطراری است. مسئله اساسی تحقیق این است که به علت عدم پیش بینی قبل از حادثه، تخلیه اضطراری پر از حادثه با مشکلات اساسی روبرو می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است. به منظور شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر جهت تخلیه اضطراری، از نظرات کارشناسان و جهت رتبه بندی معیارها از نرم افزار Expert Choice در GIS و از الگوریتم ژنتیک به دلیل سادگی و سرعت بالای آن جهت تحلیل در شبکه های با ابعاد بالا، برای رسیدن به نقاط امن، استفاده شده است. برای آماده سازی داده های لایه های اطلاعاتی مربوط به معابر و بلوکهای شهری، همچنین عرض معابر از پایگاه داده GIS شهرداری کرمان استفاده شده است. نتایج تحقق نشان می دهد که روش پیشنهادی ضمن در نظر گرفتن تراکم جمعیّت و عرض معابر، کوتاه ترین مسیر برای رسیدن به نقاط امن را می یابد. بنابراین می توان بطورمؤثری از آن برای تخلیه اضطراری استفاده کرد.
بررسی جایگاه طبیعت در مدرنیته و چالش های رودررو با تأکید بر شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه طبیعت در نظام مدرن و چالش های رودروی آن می پردازد. اگر در گذشته، انسان و طبیعت با برقراری رابطه متقابل روح واحد داشتند و در طی قرون متمادی می توانستند به طور مسالمت آمیز به حیات خود ادامه دهند در دوره معاصر این ارتباط با کشف عقل جدید یک سویه شده و با ابژه تلقی شدن طبیعت، نگرش بدان بر اساس میزان بهره وری و منافع اقتصادی صورت می گیرد. برایند این نگرش همچنان که تجارب موجود نشان می دهد آسیب پذیری منابع طبیعی و تهدید جدی محیط زیست بوده است. طبیعی است که با این روند، سلسله مراتب چرخه حیات و بافت های زنده و غیرزنده در معرض خطر جدی قرار می گیرند. براستی معما یا راز و رمز این مساله در چیست؛ از چه عواملی متأثر است؛ چرا با وجود افزایش آگاهی بشر از پیامدهای تخریب محیط زیست، او بیش از هر وقت دیگر حریصانه به تخریب آن می پردازد؛ بین تفکر عقلانی و تخریب محیط زیست چه رابطه ای وجود دارد؛ آیا در نهایت با تفکر منطقی می توان با این بحران مقابله نمود؟ مقاله حاضر با استفاده از منابع موجود درصدد بررسی تحلیلی این سوالات با تأکید بر شهرهای ایران می باشد.
کیفیت محیط کالبدی و حس مکان مورد شناسی: دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس مکان که از عوامل تعلّق به یک مکان و به ادراک کنشگران از محیط، اشاره دارد، از جمله مفاهیم مهم و کلیدی در جغرافیای انسانی به ویژه جغرافیای فرهنگی محسوب می شود. این پژوهش به بررسی وتحلیل کیفیت محیط کالبدی وحس مکان دانشجویان می پردازد. روش تحقیق از سنخ توصیفی–تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق تعداد 5644 نفر از دانشجویان دانشکده های زیر مجموعه گروه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی تهران می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر پایه مطالعات اسنادی است و در بخش عملی نیزتعداد 400 نفراز دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برگزیده شدند. یافته های تحقیق نشان داد، متغیر موقعیت دانشگاه با میانگین وزنی 06/4 و وزن نسبی 27/0 در بین متغیرهای پانزده گانه تحقیق بیشترین ﺗﺄثیر را بر حس مکان دانشجویان داشته و بالاترین رتبه را به خوداختصاص داده است. عناصر محیط کالبدی مانند فضای مناسب جهت پیاده روی و فضای سبزﻣﺸﺠﺮنیز بعد از موقعیت دانشگاه بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
اولویت بندی معیارهای امکانسنجی چندسطحی سازی معابر شهری براساس روش تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۸-۷
حوزههای تخصصی:
با گسترش شهرنشینی و افزایش تولید وسایل نقلیه، تمایل شهروندان به استفاده از خودروهای شخصی نیز افزایش یافته است. در نتیجه، همگام با پیاده سازی سیاست های مدیریت تقاضا، افزایش ظرفیت معابر شهری امری غیرقابل اجتناب خواهد بود. افزایش ظرفیت معابر در ابتدا با تکیه بر گسترش معابر از طریق افزودن خطوط اضافی به معابر انجام می گردید اما با گذشت زمان و افزایش تقاضا، افزایش خطوط به علت معارضین ملکی امری غیرممکن می نماید. به منظور رفع محدودیت ها، اجرای معابر چندسطحی مورد توجه بسیاری از کلانشهرها واقع شده است. در این پژوهش، نویسندگان سعی نموده اند تا با بررسی نمونه هایی از این معابر و شناسایی معیارهای موثر، اقدام به تهیه پرسشنامه کارشناسی نموده و با اخذ نظریات کارشناسان حوزه حمل ونقل و شهرسازی، عوامل موثر برای امکان سنجی این نوع معابر را براساس روش تحلیل عاملی اولویت بندی نمایند. بررسی نتایج تحلیل ها نشان می دهد عواملی همانند سطح سرویس معبر در ساعت اوج، حفظ بافت باارزش تاریخی، آلودگی های صوتی، هزینه کلی اجرا، حفظ مراکز خطی- محله ای و شهری، تعداد گلوگاه های ترافیکی موجود در معبر، ملاحظات ایمنی و حجم روزانه شمارش شده در کمان به عنوان مهمترین عوامل موثر از بین 30 معیار شناسایی شده است که با استفاده از این 8 عامل می توان بدون انجام هزینه زیاد و صرف زمان طولانی، مطالعات امکانسنجی این نوع معابر را برای سایر شهرها به انجام رسانید.
رابطه بین تقاضای انرژی و حمل ونقل خانوارهای شهری و آلودگی محیط زیست از طریق انتشار گازهای گلخانهای در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انرژی به عنوان ی کی از مهم ترین عوامل تولید جایگاه ویژه ای در رشد و توس عه اق تصادی ه ر کشور دارد. به طوری که بخش بزرگی از مصرف انرژی در جهان توسط سوخت های فسیلی تأمین می شود که این امر موجب انتشار وسیع مواد آلاینده و نیز آسیب های جهانی هم چون گرم شدن کره زمین و تغییرات آب و هوایی شده است. در این مطالعه برای تخمین تابع تقاضای انرژی (شامل برق و گاز طبیعی) و حمل ونقل (مصرف سالانه بنزین برای خانوارهایی که خودروی شخصی دارند) از روش داده های ادغام شده و روش دو مرحله ای هکمن استفاده شده است. برای این منظور داده های هزینه-درآمد خانوار برای سال 1388 که تقریباً 14000 خانوار شهری می باشد به کار گرفته شده است. بعد از تخمین تابع تقاضای انرژی و حمل ونقل به برآورد ضرایب انتشار آلودگی ناشی از مصرف سه حامل انرژی برق، گاز و بنزین پرداخته و در نهایت میزان انتشار ناشی از سه حامل انرژی فوق محاسبه شده است. نتایج حاصل از تخمین تابع تقاضای سه حامل مختلف انرژی (برق، گاز و بنزین) نشان می دهد بیش ترین میزان انتشار دی اکسیدکربن مربوط به برق بوده و کم ترین آن مربوط به بنزین می باشد. هم چنین نتایج حاصل از برآورد انتشار دی اکسیدکربن ایجاد شده توسط مصرف حامل های مختلف انرژی در استان های کشور نیز نشان می دهد بیش ترین میزان انتشار CO2مربوط به استان تهران بوده و کم ترین آن مربوط به سه استان کهگیلویه و بویراحمد، خراسان شمالی و ایلام است.
مکان یابی بهینه ی جهات توسعه ی فیزیکی شهر سرخنکلاته با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از موارد بسیار مهم و پیچیده برای برنامه ریزان شهری، تصمیم گیری در مورد مکان های مناسب جهت گسترش آتی شهر و تعیین اراضی مناسب توسعه می باشد که این مهم تنها با نگاهی جامع نسبت به تمام عوامل تأثیرگذار در جهت یابی توسعه ی فیزیکی شهر، محقق خواهد شد. در این راستا، پژوهش حاضر نیز که از نوع توسعه ای-کاربردی می باشد، با هدف تعیین مکان های مناسب جهت گسترش آینده ی شهر سرخنکلاته در استان گلستان، به مطالعه ی این مهم با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است. بدین منظور از روش ارزیابی چندمعیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط GISاستفاده شده و طیّ این فرایند،13 شاخص طبیعی و انسانی شناسایی و مورد استفاده قرار گرفته است. نتیجه ی حاصل گویای آن است که اراضی مناسب توسعه با مساحت 61/33% عموماً در قسمت های جنوبی و جنوب شرقی و غربی و اراضی با تناسب کم و بسیار کم با مساحت 42/38% در قسمت های شمالی و شمال شرقی و غربی قرار گرفته اند که با تدوین استراتژی های مناسب توسعه و هدایت مراکز سکونت و فعالیّت به سوی اراضی مناسب می توان از گسترش سکونتگاهها در اراضی نامناسب ممانعت نموده و ضمن حفاظت از اراضی کشاورزی منطقه از منابع موجود به نحو مطلوب تری استفاده کرد. در نهایت با اعمال رابطه ی جبری همه ی نقشه های عامل با هم در محیط GIS مورد هم پوشانی قرار گرفتند و نقشه ی پتانسیل اراضی مناطق واقع در محدوده ی طرح هادی شهر سرخنکلاته جهت توسعه ی شهر کلاس بندی شد. در نهایت پیشنهاد اساسی یافته های حاضر، بر تمرکز توسعه ی فیزکی آتی شهر در قسمت های شمالی، شمال شرقی و غربی، با توجه به وضعیت مناسب موجود جهت توسعه ی آتی آن است.
رویکردی تحلیلی به تأثیر آیین ها بر جسم و جان شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۵۸-۴۱
حوزههای تخصصی:
اجرای آیین ها و مراسم یکی از ارکان اساسی هویت فرهنگی تمامی جوامع بوده است و همواره یکی از شاخصه های تأثیر گذار بر جسم و جان شهرها بوده است در کشور ما، به واسطه پیشینه فرهنگی غنی، آیین ها از جایگاهی ویژه برخوردار است و توانی بالقوه در پیوند ساکنان شهرها با محیط زندگی اشان می باشد. این پژوهش بر آن است که به مطالعه تأثیر آیین ها بر جسم و جان شهرها بپردازد. آیین ها با توجه به ماهیت اشان در چهار دسته قابل بررسی می باشند که عبارتند از: آیین های کهن، آیین های مذهبی، آیین های موردی و آیین های محلی. در این مقاله آیین های محلی به واسطه گستردگی و تنوع اشان مورد بررسی قرار نمی گیرند. با کنکاش در تأثیر هر دسته از آیین ها بر جسم و جان شهرها ابعاد ناشناخته آنها شناسایی و تأثیر آیین ها بر روحیه و در سه گروه آموزه های معنوی، آموزه های فردی و آموزه های اجتماعی مشخص گردید. در ارتباط با تأثیر آیین ها بر کالبد شهرها سه زمینه عناصر ثابت، عناصر نیمه ثابت و عناصر متحرک مورد پژوهش قرار می گیرد که این تأثیرات علاوه بر این که کالبد شهرها را دگرگون می سازد در روحیه ساکنان شهرها نیز تأثیر بسیار می گذارد و سبب می گردد شهروندان خود را جزئی از محیطی فرهنگی، اجتماعی، کالبدی ادراک و شناسایی نموده و در رابطه با اصلاح آن کوشا باشند.
مشارکت الکترونیکی در برنامه ریزی ومدیریت محله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۲۲-۲۰۳
حوزههای تخصصی:
به منظور توسعه محله محور مشارکتی در گستره های وسیع کنونی که ارتباطات رودررو برای تمامی افراد جامعه مقدور نیست، بهره مندی از پتانسیل ارتباطات الکترونیکی با هدف مشارکت در برنامه ریزی و مدیریت شهر، امکان سطح بالاتری از مشارکت، به علت افزایش میزان اطلاعات و تعداد مشارکت کنندگان در فرآیندها را به وجود می آورد. هدف از این پژوهش، طرح مفهوم مشارکت الکترونیکی و ارزیابی کاربرد آن در مدیریت و برنامه ریزی محلات تهران و ارائه الگویی به منظور بهره مندی از مزایای فناوری های نوین ارتباطی در جهت تسهیل مشارکت عمومی است. در این پژوهش، شیوه های گوناگون کاربرد این ابزار توسط شهروندان در محله هایی از شهر تهران بررسی شده و راهکارهایی برای ارتقای سطح مشارکت الکترونیکی ارائه گردیده است. علاوه بر این ها، یک پایگاه مشارکت تعاملی درسطح محله انقلاب واقع در منطقه 11 تهران طراحی شده است. تحقیق حاضر به لحاظ رویکرد، تحقیقی کیفی و از منظر هدف، تحقیقی کاربردی است و از مطالعات اسنادی، مشاهده، بررسی تجارب، مصاحبه و همچنین یادداشت های میدانی در 10 محله منتخب در شهر تهران به منظور بررسی امکانات موجود و فهم سطح تعامل الکترونیکی آنها با هدف ارتقای وضعیت کنونی بهره برده است. مطابق با یافته های پژوهش، سطح تعامل و امکانات مشارکت الکترونیکی محلات مورد بررسی، پایین است و کلیه وبلاگها و وبسایت های مورد بررسی صرفاً در حد اطلاع رسانی فعالیت می کنند. در طراحی پایگاه نمونه محله انقلاب بر دسترسی شهروندان به یک پایگاه مشارکتی همراه با امکانات بحث، نظردهی و سایر تسهیلات مشارکتی مورد تأکید قرار گرفته است. در کنار شناسایی محدودیت های ارتباط واقعی شهروندان و مسئولان و اجرای پیشنهادات ارائه شده در خصوص امکانات سطوح بالای مشارکت الکترونیکی می توان انتظار داشت استقبال ساکنان محلات از پایگاه های مشارکتی نیز افزایش یابد.
سنجش رضایتمندی از تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی شهری از دیدگاه گاربران؛ مطالعه موردی پارک بانوان شمس تبریزی
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت شهروندان موجب بالا رفتن آسایش، رفاه شهروندان و پذیرش انجام امور تعهدات و مسئولیت نخواهد شد. امنیت از شاخصه های کیفی زندگی در شهرهاست و آسیب های اجتماعی از مهم ترین پیامدهای مختلف امنیت به شمار می روند. زنان نیز در مقام نیمی از اجتماعات انسانی، به واسطه خصوصیات بیولوژیک، مسئولیت ها و نگاه متفاوت، ارتباط متمایز تری با فضا برقرار می کنند. این تحقیق به سنجش میزان رضایتمندی از تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی شهری در بین زنان مراجعه کننده به پارک بانوان شمس شهر تبریز پرداخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف توصیفی و در قالب مطالعات پیمایشی است. از نظر زمانی مقطعی بوده و از نظر نتایج کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، زنان بالای هجده سالی است که در زمان پژوهش به تنهایی در پارک حضور داشتند. بر مبنای فرمول کوکران، حجم نمونه 114 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت خوشه ای در سطح پارک انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد دامنه معیارهای امنیت محیطی هم گسترده بوده و هم از اهمیت بالایی برخوردار است. توجه به جایگاه زنان در جوامع کنونی و محدودیت ها- شاخصه ها را تا حدودی پررنگ تر نمود تا احساس امنیت محیطی در بخش های مختلف فضاهای شهری به ویژه پارک ها و فضاهای گردشی در ساعات مختلف شبانه روز برای زنان فراهم شود. عواملی همانند طراحی مناسب فضای درونی پارک نسبت به اشرافیت ساختمان های مجاور، نحوه توزیع کاربری های مختلف در درون پارک(چیدمان عناصر)، مکانیابی و نحوه دسترسی به پارک و احساس امنیت و آرامش روانی در پارک با افزایش رضایتمندی پاسخگویان از حضور در پارک بانوان رابطه معناداری دارد.
رابطه فراموشی سازمانی با عملکرد شهرداری در زمینه توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهرداری منطقه 16 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انفجار اطلاعات در عصر جدید، پدیده ای نو در سازمان ها با عنوان فراموشی آگاهانه سازمانی را رقم زده است. این پدیده موجب شده تا پژوهش هایی در زمینه تأثیر انباشتگی اطلاعات در سازمان ها و راه های برون رفت از آن، مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه فراموشی سازمانی با عملکرد شهرداری در زمینه توسعه پایدار شهر، صورت گرفته است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی- همبستگی بود. برای گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه محقق ساخته، استفاده گردید. جامعه آماری در این تحقیق، شامل مدیران و کارشناسان شهرداری منطقه 16 تهران به تعداد تقریبی 700 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 400 نفر نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده و هدفمند، انتخاب گردیدند. آنچه در این پژوهش، مورد بررسی قرار گرفت عبارت است از: 1- ارتباط بین فراموشی سازمانی با عملکرد، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی 2- ارتباط بین عملکرد شهرداری با یادگیری سازمانی و مدیریت دانش، 3- ارتباط بین یادگیری سازمانی با مدیریت دانش. در این تحقیق از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و آزمون همبستگی با ضرایب اسپیرمن و پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دادند بین فراموشی آگاهانه با عملکرد مدیریت شهری در زمینه توسعه پایدار شهری، رابطه معنی داری وجود دارد. از این رو باید در این زمینه، زیرساخت های لازم برای حذف اطلاعات غیرضروری گذشته، فراهم شود.