فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
15 - 34
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های مناسب برای جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی، شناسایی مناطق آسیب پذیر آبخوان و مدیریت بهره برداری از منابع آب وکاربری اراضی است. نیترات به عنوان یکی از شاخص های شیمیایی آلودگی آب از دیرباز مورد توجه بوده است. هدف از این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری آبخوان میمه به نیترات با استفاده از GIS، روش های آماری و مدل دراستیک می باشد. بر اساس روش دراستیک آسیب پذیری آبخوان میمه در محدوده آسیب پذیری کم و متوسط (128-75) قرار می گیرد. پس از محاسبه شاخص جدید دراستیک با استفاده از Raster Calculation در محیط ARCGIS، بار دیگر همبستگی بین غلظت نیترات در نمونه های آب زیرزمینی و شاخص دراستیک جدید محاسبه گردید. در این حالت ضریب هبستگی از 162/0 – (قبل از بهینه سازی) به 842/0(بعد از بهینه سازی) افزایش یافت. همبستگی فوق در سطح احتمال 95 درصد معنی دار بود (05/0>P-value). برای تهیه نقشه پهنه بندی غلظت نیترات، نمونه برداری از 10 حلقه چاه بر اساس اصول نمونه برداری استاندارد انجام و به روش اسپکتروفتومتری مورد آنالیز قرار گرفت. سپس نقشه پهنه بندی غلظت نیترات با استفاده از مدل های میانیابی ترسیم شد. تلفیق دو نقشه آسیب پذیری و پهنه بندی غلظت نیترات نشان می دهد اکثر محدوده مورد مطالعه در محدوده بی خطر و کم خطر قرار دارد و تنها بخش کوچکی از منطقه که غلظت نیترات نیز در آب زیرزمینی آن بالاتر از 50 میلی گرم در لیتر است، در محدوده خطرناک طبقه بندی شده است. بر اساس نقشه پهنه بندی غلظت نیترات، بالاترین غلظت در آب های زیرزمینی قسمت جنوبی آبخوان میمه مشاهده گردید که ناشی از تأثیر متقابل آلودگی ناشی از فعالیت های کشاورزی، برگشت آب آبیاری، جنس زمین، نرخ بالاتر تغذیه، هدایت هیدرولیکی و نفوذپذیری خاک می باشد.
ارزیابی میزان تاب آوری اجتماعی نواحی روستایی در برابر سیلاب با استفاده از مدل FANP و WASPAS(مطالعه موردی: بخش چهاردانگه شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب از جمله مخاطرات طبیعی محسوب می شود که علاوه بر عوامل طبیعی تا حدودی تحت تأثیر عوامل انسانی نیز می باشد و اجتماعات روستایی به دلیل ارتباط عمیقی که با محیط و فعالیت های کشاورزی دارند بیش تر از سایر گروه های انسانی تحت تأثیر آسیب های ناشی از مخاطره سیلاب می باشند. بر این اساس در سطوح مختلف مدیریت سوانح شرایط مطلوبی برای کاهش کارآمد و موثرتر خطرها ایجاد شده است. در این میان تاب آوری و افزایش آن در ابعاد مختلف به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تحقق پایداری و عامل مکمل در فرایند مدیریت بحران در نظر گرفته شده است. هدف تحقیق حاضر آن است تا میزان تاب آوری اجتماعی روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری را در برابر سیلاب ارزیابی کند. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش و ماهیت توصیفی-زمینه یابی است. جامعه آماری تحقیق را تعداد 10 روستا از روستاهای بخش چهاردانگه تشکیل می دهد که بیش از سایر روستاهای این بخش در معرض سیلابند (حدود 1435 نفر) که 303 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های FANP و WASPAS استفاده شده است. نتایج تحقیق بر اساس مدل FANP نشان داد که در بین شاخص های 24 گانه تاب آوری اجتماعی شاخص های پیوند همسایگی و حس تعلق به مکان به ترتیب با ضریب 0935/0 و 0902/0 بیش ترین تأثیر را در تاب آوری اجتماعی روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری داشتند. در نهایت نتایج حاصل از مدل WASPAS برای سنجش میزان تاب آوری اجتماعی نشان داد که روستاهای مورد مطالعه از لحاظ میزان تاب آوری اجتماعی در سطوح متفاوتی قرار دارند، به طوری که روستای اراء با ضریب اهمیت نسبی 9184/0 دارای بیش ترین و روستای ذکریاکلا با ضریب اهمیت نسبی 6597/0 دارای کم ترین میزان تاب آوری اجتماعی در برابر سیلاب بودند. لذا برقراری تعامل مستمر بین روستاهایی با ضریب تاب آوری بالا و روستاهایی با ضریب تاب آوری پایین به منظور بهره مندی از تجربیات یکدیگر و برگزاری کارگاه ها و دوره های آموزش آمادگی و نحوه مقابله با سیلاب احتمالی برای تشریح و عملیاتی کردن شاخص های تاب آوری اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه پیشنهاد می گردد.
تحلیل عوامل مؤثر بر الگوی فضایی مشارکت سیاسی در انتخابات شورای شهر (مورد مطالعه: قائمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی آراء نامزدها و عوامل موثر بر آن یکی از موضوعات مطرح در جغرافیای انتخابات است. تصمیم سیاسی رأی دهندگان در مناطق مختلف و عوامل موثر بر آن را می توان در قالب الگوی فضایی مشارکت سیاسی مورد مطالعه قرار داد. پژوهش حاضر به دنبال شناخت الگوی فضایی مشارکت سیاسی و عوامل موثر در مشارکت شهروندان در انتخابات شورای شهر است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و تحلیل های فضایی بر اساس نتایج انتخابات سال 1392 و 1396 و همچنین بلوک های آماری سال 1390 انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد طی 5 دوره اخیر تعداد جمعیت واجد شرایط افزایش قابل توجهی داشته اما نرخ مشارکت سیاسی با کاهش چشمگیری روبرو بوده است. این تفاوت در توزیع فضایی الگوی مشارکت نیز مشاهده می شود که هم در سطح شهر و هم در دوره های مختلف قابل ملاحظه است. نتایج نشان داد الگوی فضایی گروه سنی 30 تا 44 سال بیشتر از سایر گروه های سنی به الگوی توزیع فضایی کل آراء نزدیک است. همچنین میان آرای باطله و جمعیت با سواد همبستگی مثبت ولی ضعیف مشاهده شده است، ولی نتایج انتخابات با اشتغال همبستگی مشخص و معناداری ندارند. محلات 11، 12 و 13 با توجه به موقعیت شان بیشترین جمعیت مهاجر را دارا می باشند که در دوره چهارم جزو محلاتی هستند که مشارکت پایین تری نسبت به سایر محلات دارند. میانگین آرای اعضای شورای شهر در محلات 6، 7، 15، 14 و بخش هایی از 5 متمرکز شده است و این امر نشان می دهد منتخبین شهر بیشتر حاصل انتخاب افراد ساکن در این محلات بوده و الگوی فضایی آرای آنها از پراکنش مناسب برخوردار نیست.
بررسی تأثیر نظام جبران خدمات مبتنی بر عملکرد و بازاریابی داخلی بر انعطاف پذیری منابع انسانی در هتل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر سیستم جبران خدمات مبتنی بر عملکرد بر انعطاف پذیری منابع انسانی با توجه به نقش تعدیل کنندگی بازاریابی داخلی می باشد. این پژوهش از حیث هدف کاربردی بوده با روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مدیران (عملیاتی، میانی و عالی) هتل های 5 ستاره تهران که 363 نفر می باشند؛ تشکیل می دهند. نمونه گیری از میان هتل های اسپیناس، استقلال، پارسیان آزادی، نووتل، هما و لاله و با روش تصادفی خوشه ای صورت گرفت. حجم نمونه نیز با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 187 نفر تعیین گردید. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. روایی صوری، محتوایی و سازه پرسشنامه ها بررسی و مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی، برای همه مؤلفه های پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و PLS Smart استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که سیستم جبران خدمات مبتنی بر عملکرد و بازاریابی داخلی بر انعطاف پذیری منابع انسانی تأثیر مثبت دارند، ولی نقش تعدیل کنندگی بازاریابی داخلی در این رابطه تائید نشد. بنابر این می توان نتیجه گیری نمود که هتل ها می توانند با قرار دادن عملکرد مدیران به عنوان مبنای جبران خدمات و بکارگیری بازاریابی داخلی زمینه مناسبی را برای ارتقای انعطاف پذیری منابع انسانی فراهم سازد
طراحی مدل بازاریابی مبتنی بر تجربه مشتری در طبیعت گردی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
45 - 69
حوزههای تخصصی:
هسته اصلی خدمات صنعت گردشگری به طور کلی و طبیعت گردی به طور خاص ، خلق تجربه است و افراد با سفر به طبیعت و درگیر شدن در یک فرآیند طبیعت گردی به کسب تجربه می پردازند. در این پژوهش به طراحی مدل پارادایمی بازاریابی مبتنی بر تجربه طبیعت گردها در استان کردستان پرداخته شده است ، که بدین منظور با مصاحبه از طبیعت گردها و خبرگان در حوزه طبیعت گردی ، نظرات آن ها گرفته شده و با به کارگیری نظریه داده بنیاد ، عوامل علّی ، زمینه ایی ، مداخله گر ، راهبردها و پیامدهای ناشی از بازاریابی مبتنی بر تجربه در شش مقوله اصلی ، چهل و شش مقوله فرعی و یک صد و سیزده مفهوم طبقه بندی شده است. نتایج نشان می دهند، مدل بازاریابی مبتنی بر تجربه مشتری در طبیعت گردی از مقوله های اصلی ، علّی (عوامل فردی و اجتماعی) ، پدیده محوری(ابعاد بازاریابی مبتنی بر تجربه) ، عوامل زمینه ایی(نقش شرکت های خدمات گردشگری ، جامعه محلی و ایمنی و امنیت) ، عوامل مداخله گر(سیاسی و قانونی، اقتصادی ، اجتماعی، فنّاورانه و زیست محیطی ) ، راهبردها (محصول، قیمت، ترفیع، مکان، مردم و کارکنان ، شواهد فیزیکی ، فرآیند و برنامه ها ، شخصی سازی و مشارکت)و پیامدها برای (طبیعت گردها، شرکت های خدمات گردشگری و جامعه محلی) تشکیل شده است.
بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی برند محور بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری با روش مدل سازی خطی سلسله مراتبی (HLM) (مورد مطالعه: هتل های شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
160 - 177
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی می تواند نقش مهمی در موفقیت برندسازی سازمان ایفا کند، اما کمتر به آن پرداخته شده است. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر مدیریت منابع انسانی برند محور بر ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری با نقش میانجی تناسب فرد-برند و رفتار شهروندی برند انجام شد، که از نظر روش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری را کارکنان و مشتریان 20 هتل سه، چهار و پنج ستاره شیراز تشکیل دادند، که بر اساس حجم نمونه محاسبه شده با استفاده از فرمول کوکران، 142 سرپرست و مدیر، 346 کارمند و 384 مشتری از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد، که به ترتیب ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مدیریت منابع انسانی برند محور(75/0، 85/0)، تناسب فرد-برند(79/0، 88/0)، رفتارشهروندی برند(73/0، 84/0)، و ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری(74/0، 86/0) حاصل گردید. آزمون یک عاملی هارمن نیز نشان داد، تهدید واریانس روش مشترک متوجه روایی سنجه نمی گردد. آزمون فرضیه ها از طریق مدل سازی خطی سلسله مراتبی (HLM) انجام شد. نتایج نشان داد، مدیریت منابع انسانی برند محور بر تناسب فرد-برند و رفتار شهروندی برند تأثیر مثبت دارد. در سطح فردی تناسب فرد-برند بر رفتار شهروندی برند تأثیر مثبت دارد. همچنین رفتار شهروندی برند سطح سازمانی در رابطه بین مدیریت منابع انسانی برند محور و ارزش ویژه برند نقش میانجی ایفا می کند. بنابراین مسئولین هتل ها بایستی در انتخاب، آموزش، توسعه، ارزیابی و پاداش دهی کارکنان، به برند و ارزش های آن توجه ویژه داشته باشند.
ارزیابی اثرات زیست محیطی کارخانه کمپوست زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
233 - 244
حوزههای تخصصی:
ﮐﻤﭙﻮﺳﺖ ﯾﮑﯽ از راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻮاد زائد ﺟﺎﻣﺪ ﺷﻬﺮی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف ﮐﺎﻫﺶ ﺣﺠﻢ و وزن ﻣﻮادی ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ دﻓﻊ ﺷﻮد، ﮐﺎﻫﺶ اﻧﺘﺸﺎر ﺑﻮ و ﺷﯿﺮاﺑﻪ، بازیافت منابع و کاهش هزینه های احتمالی دفع مورد استفاده قرار می ﮔﯿﺮد. ﺟﻬﺖ رﻋﺎﯾﺖ ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﻣﻘﺮرات زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ در ﭼﺎرﭼﻮب اﻧﻄﺒﺎق ﻃﺮح ﺗﻮﺳﻌﻪ ای ﺑﺎ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﻫﺎی زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ، اﻧﺠﺎم ﻃﺮح ارزﯾﺎﺑﯽ اثرات زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﮐﺎرﺧﺎﻧﺠﺎت ﮐﻤﭙﻮﺳﺖ اﻟﺰاﻣﯽ ﺷﺪه است. بر این اساس در ارزیابی زیست محیطی کارخانه کمپوست زاهدان از روش های چک لیستی و ماتریس تغییر یافته ﻟﺌﻮﭘﻮﻟﺪ استفاده شده است. با توجه به اطلاعات بدست آمده مشخص گردید که منطقه فاقد سکنه می باشد و از جهات دیگر نیز با توجه به تحقیقات و نقشه های کاربری اراضی، هیچگونه عارضه خاص اکولوژیکی و اقتصادی_اجتماعی در محدوده 10 کیلومتری طرح شناسایی نشده و زمین محل طرح عمدتاً بایر و سنگلاخی می باشد. تنها عاملی که به طور مشخص می تواند شعاع اثر گذاری طرح را افزایش دهد جهت و مقدار بادهای 120روزه استان می باشد که معمولاً از سمت زابل به سمت زاهدان می وزد که با توجه به فاصله مناسب محل طرح، خطری متوجه ساکنین شهر نمی باشد. در مجموع گزینه انجام طرح با 94/0+ در مقابل گزینه عدم انجام با 7/3- دارای برتری کامل بوده و طرح به لحاظ طرح های بهسازی و اقدامات اصلاحی قویاً توصیه شده است. بر اساس بررسی صورت گرفته عمده آثار دراز مدت طرح در مرحله بهره برداری در مورد شیرابه و نشت آن، مخاطرات بهداشتی داخل کارخانه برای شاغلان و محیط بیرونی (عمدتاً از حشرات و جانوران موذی)، آلودگی بویایی و آلودگی محصول می باشد.
ارزیابی آسیب پذیری بافت های فرسوده شهر کاشان ناشی از خطرات زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
61 - 74
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری دارای مشکلات متعددی در زمینه های کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی هستند که زندگی ساکنان در این گونه بافت ها را با مشکلات روبه رو ساخته است. در موجودیت بافت های فرسوده و با توجه به رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی وقوع حوادث طبیعی مثل زلزله می تواند خسارات و تلفات سنگینی را در چنین مکان های برجای گذارند. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهرها و بخصوص بافت های فرسوده در برابر این پدیده به عنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری و سایر رشته های مرتبط شهری محسوب می گردد. با توجه به اینکه آسیب پذیری ناشی از زلزله یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شهرهای ایران بوده و موضوع پهنه بندی خطر لرزه خیزی و ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله در مباحث مرتبط به جغرافیا و برنامه ریزی شهری است، در این تحقیق سعی گردیده که میزان آسیب پذیری بافت های فرسوده شهر کاشان مورد ارزیابی قرارگرفته و راهکارهای بیرون رفت از این معضل پیشنهاد گردیده اند. در این تحقیق از داده های موجود سازمان های مختلف، با استفاده از مدل فازی [1] و فازی میمبرشیب [2] در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد شهر کاشان با داشتن 754.3 هکتار بافت فرسوده که در مکان های مختلفی از شهر قرار دارند، بیشترین کاربری مسکونی باکیفیت پایین ابنیه، بافت های تاریخی، اراضی مخروبه، عمر زیاد ساختمان ها و معابر تنگ و باریک در معرض آسیب پذیری بیشتری ناشی از زلزله نسبت به سایر مناطق شهری قرار دارند که در میان بافت های فرسوده، مرکز شهر با بیشترین و لتحر در پایین ترین درجه از آسیب پذیری قرار می گیرند. [1] Fuzzy [2] Fuzzy Membership
تبیین نقش عوامل ژئوپلیتیکی بر استقرار رژیم حقوقی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
1 - 22
حوزههای تخصصی:
خزر، دریای بستهای است که تاکنون رژیم حقوقی آن تعیین نشده است. مشکل اصلی عدم استقرار رژیم حقوقی خزر، ریشه در شرایط جغرافیایی آن دارد. کنوانسیون 1982، استقرار رژیم حقوقی دریاهای بسته را در اختیار کشورهای ساحلی گذاشت. عدم اتفاق آراء در چگونگی تحدید حدود، خزر را به یکی از مناطق بحرانی تبدیل کرد. شرایط خاص ژئوپلیتیکی بعد از فروپاشی شوروی، زمینه ساز قلمروسازی، حوزه نفوذ، رقابت بین قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای گردید. هرگونه توافقات و همکاریهای منطقهای از جمله تعیین رژیم حقوقی را به چالش کشید و توانست آن را به تأخیر بیاندارد. تحقیق حاضر نیز بر آن است تا نقش شرایط ژئوپلیتیکی را بهعنوان یکی از عوامل جغرافیایی تأثیرگذار در استقرار رژیم حقوقی دریای خزر مورد بررسی قرار دهد. مؤلفه های ژئوپلیتیکی می توانند در تعیین مرز دریایی و دستیابی بیشتر به مناطق دریایی تأثیرگذار باشند. این مؤلفهها شامل الگوی روابط درون منطقه ای، قلمروسازی، حوزه نفوذ، رقابت، حضور و تهدیدات قدرت های منطقهای و فرامنطقه ای باشند که مطابق با کنوانسیون 1982 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که بهره برداری از منابع هیدروکربن و انتقال آن موجب حضور کشورهای فرامنطقه ای با علایق اقتصادی و استراتژیک متفاوت، در منطقه خزر شد. کشورهای قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان به جهت عدم اعتماد به قدرتهای منطقهای و ترس از آنها خواهان حضور قدرتهای فرامنطقهای، در ابعاد سیاسی، نظامی، اقتصادی میباشند و قدرتهای منطقهای (ایران و روسیه) حضور قدرتهای فرامنطقهای بویژه آمریکا را موجب تهدید حوزه نفوذ خود قلمداد میکنند و در پی رقابت با آنها بر آمدهاند.
تحول در ساختار ژئوپلیتیک جهانی و بازدارندگی نیابتی و یک جانبه ایالات متحده (با محوریت عربستان سعودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
146 - 172
حوزههای تخصصی:
پیش از جنگ سرد؛ ساختار امپریالیستی جوامع غربی تلاش گسترده ای برای تسلط سرزمینی داشت که با وقوع جنگ های جهانی اول و دوم و سپس ورود به فضای دوقطبی دستخوش تغییر شد. در خلال جنگ سرد تقسیم بندی های ژئوپلیتیکی میان دو ابرقدرت زمینه را برای شکل گیری نظریه های سد نفوذ، بازدارندگی و دومینوهای جهانی آماده ساخت. در ادامه، فروپاشی شوروی نقطه عطفی بود که تداوم تغییر در ساختار ژئوپلیتیکی را نشان می داد. در فضای جدید، غرب آسیا به عنوان کمربند انتقالی ژئواستراتژیک شرقی به غربی اهمیت دوچندان یافت. گذشته از این؛ تغییر دسته بندی بازیگران نیز، دو کشور قدرتمند منطقه ای ایران و عربستان سعودی را رودرروی یکدیگر قرار داد که درنتیجه، سیاست خارجی این دو به سمت بازدارندگی سوق داده شد. در این میان با ورود ایالات متحده و اعمال بازدارندگی یک جانبه گسترده به حمایت از عربستان، توازن در قدرت و نفوذ منطقه ای در حال تغییر است؛ بنابراین، سؤال محوری پژوهش این است که تحول در ساختار ژئوپلیتیک جهانی چگونه مسئله بازدارندگی آمریکا در غرب آسیا و حمایت از عربستان سعودی را به دنبال داشته است؟ یافته های تحقیق مؤید این است که ایالات متحده با بهره گیری از نظریه بازدارندگی یک جانبه گسترده برای جلوگیری از توسعه نفوذ منطقه ای ایران بازدارندگی نیابتی را علیه جمهوری اسلامی ایران بکار گرفته است. درنتیجه، ضمن افزایش فشار ساختاری بر ایران به تقویت متحد منطقه ای خود عربستان سعودی و پوشش نارسایی های ژئوپلیتیک این کشور و تسلیح نظامی فراگیر و نیز مهم تر از همه، همکاری راهبردی با این کشور روی آورده است. هدف از این پژوهش نشان دادن مسئله بازدارندگی نیابتی آمریکا در غرب آسیا در قالب حمایت از عربستان سعودی است.
واکاوی چگونگی تبدیل اصفهان صفوی به پیش الگوی یک مقصد سفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
181 - 201
حوزههای تخصصی:
در دوران شاه عباس اول، شمار بسیاری از جهانگردان، بازرگانان، کاوشگران و ماجراجویان جهان به اصفهان سفر نمودند. از این رو پایتخت وی را به عنوان یک فضای شهری جمعی باز، می شود پیش الگوی موفقی برای مقاصد گردشگری جذاب امروزی دانست. این پژوهش تلاش دارد با بررسی سیاست های مدیریتی و اقتصادی این دوره، نتایج این رویکردها بر تبدیل اصفهان به یک مقصد شناخته شده سفر در جهان سده هفدهم میلادی را آشکار سازد. پژوهش حاضر یک موردکاوی تاریخی با رویکرد تحلیلی تفسیری و با هدف توسعه ای است که داده های کیفی آن با بررسی اسنادی داده اندوزی شده اند. بر پایه بررسی سفرنامه های جهانگردان آن دوره، در کنار ارزیابی میزان رضایت و تصویر ذهنی آنان از اصفهان، دلایل محبوبیت این مقصد را می توان بر چهار بنیاد مدیریتی استوار دانست: گسترش و زیباسازی شهر (توسعه برنامه محور، تعامل با طبیعت، طراحی حساس به آب، ساخت کاخ ها، میدان ها، خیابان ها و بازارهای باشکوه و...)؛ دست یابی به مرکزیت اقتصادی (تثبیت فضای سیاسی، نوسازی راه ها، فعال سازی بنادر، مهار دوجانبه تجارت منطقه ای و...)؛ تامین زیرساخت های موردنیاز در مسیر و مقصد (بازسازی و ایمن سازی جاده ها، کاستن از دشواری ها و مخارج سفر، برگزاری جشن ها در ساختار شهری زنده اصفهان و...)؛ و پذیرش غیرایرانیان/غیرمسلمانان (تبدیل پایتخت به یک مادرشهر فرامذهبی و چندملیتی، برقراری درست تعاملات میزبان مهمان و...).
برآورد میزان رواناب حوضه آبریز لنبران چای در استان آذربایجان شرقی: کاربرد مقایسه ای روش های واسنجی و تحلیل عدم قطعیت مدل SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی جریان رودخانه ها، پیش بینی رفتار هیدرولوژیکی حوضه های آبریز و درک درست از مؤلفه های مختلف چرخه هیدرولوژیکی برای برنامه ریزی و حفاظت از منابع آبی ضرورت دارد. از طرف دیگر، نبود برآورد مناسب رواناب حاصل از بارش در حوضه های آبریز، مدیریت بهینه منابع آب به ویژه مدیریت بهره برداری از سدها و شبکه آب رسانی را دچار مشکل می نماید. در این پژوهش، بیلان آبی حوضه آبریز لنبران با استفاده از مدل SWAT شبیه سازی شد. برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل SWAT از دو روش GLUE و SUFI-2 استفاده شد. نتایج حاصل با استفاده از چهار معیار ارزیابی مدل ها شامل معیار نش ساتکلیف، ضریب تبیین، نسبت باقیمانده میانگین مربعات خطا به انحراف از معیار داده های مشاهداتی و دو فاکتور p-factor و r-factor مقایسه شدند. نتایج حاصل از کاربرد این دو روش نشان داد که روش SUFI-2 دارای الگوریتم موترتری برای واسنجی و تعیین عدم قطعیت مدل در این حوضه است. بر این اساس با اطمینان بیشتری می توان از مدل SWAT واسنجی شده با الگوریتم SUFI-2 در مدیریت منابع آب، کمی سازی سناریوهای تغییر اقلیم و تغییر کاربری در داخل حوضه استفاده کرد.
تأثیرگذاری زیرساخت گردشگری بر انتخاب مقصد (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
126 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین تأثیر زیرساخت گردشگری بر انتخاب مقصد به صورت مستقیم و غیرمستقیم (با توجه به متغیرهای واسطه ای «بازاریابی گردشگری، رضایت گردشگر، تصویر مقصد قبل از بازدید و تصویر ادراک شده از مقصد») است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را گردشگران داخلی شهر اصفهان تشکیل دادند که در بازه زمانی شهریور تا آبان ماه ۱۳۹۷ از شهر اصفهان بازدید کرده بودند. به منظور جمع آوری اطلاعات، نمونه ۳۸۴ نفری از جامعه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شد و پرسشنامه پژوهش در اختیار ایشان قرار گرفت و درنهایت ۳۵۲ پرسشنامه معتبر به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOUS و SPSS استفاده شد. در تجزیه وتحلیل اطلاعات، میزان تأثیرگذاری زیرساخت گردشگری بر انتخاب مقصد محاسبه و برابر با ۶۶۲/۰ به دست آمد. همچنین در ارتباط با متغیرهای واسطه ای نتایج نشان داد به ترتیب، رضایت گردشگر، بازاریابی مقصد، تصویر مقصد قبل از بازدید و تصویر ادارک شده از مقصد، بیشترین تأثیر را در انتخاب مقصد گردشگری دارند، لذا با توجه به نحوه و میزان تأثیر زیرساخت گردشگری و متعاقباً متغیرهای واسطه ای بر انتخاب مقصد، در جهت افزایش بازدید از شهر اصفهان توسط گردشگران داخلی، به ترتیب لزوم توجه به بهبود رضایت گردشگر، بازاریابی مقصد، تصویر مقصد قبل از بازدید و تصویر ادارک شده از مقصد، با بهره گیری از بهبود زیرساخت گردشگری مورد تأکید قرار گرفت.
ارزیابی شاخص های شهر اکولوژیک در شهر چناران در راستای توسعه پایدار با روش Emergy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
10.22067/geo.v0i0.69187
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به ارزیابی شاخص های شهر اکولوژیک و ابعاد توسعه پایدار در شهر چناران، پرداخته شده است. جامعه آماری، شهر چناران و ابزار تحلیل داده ها، استفاده از روش Emergy است. برای بررسی، شاخص های چون منابع تجدید پذیر، تجدید ناپذیر، سوخت و تولیدات، استفاده شده و سپس شهر چناران را به لحاظ ابعاد مختلف Emergy (شدت، ساختار، بهره وری و فشار زیست محیطی) مورد بررسی قرار داده، که جهت بررسی شدت از تراکم و سرانه Emergy، در بررسی ساختار، جریان Emergy از منابع تجدید پذیر در مقایسه به واردات انرژی و مواد و همچنین نرخ خودکفایی و در بهره وری فرآیند، Emergy سوخت و برق در نظر گرفته شده و درنهایت جهت نشان دادن فشار زیست محیطی و شاخص های پایداری (ESI) از ترکیب همه عوامل و جریان ها استفاده می شود که نسبت EYR به ELR(عملکرد Emergy به بارگذاری محیط زیست) است و همچنین تحمل تراکم ظرفیت بر اساس Emergy تجدید پذیر می باشد. نتایج نشان می دهد، EYRبه دست آمده در شهر چناران 1.05 و (ELR) 3.76e+04 می باشد که از نسبت این دو با هم، میزان پایداری (ESI) برابر با 2.79e-05 است و با توجه به اینکه نسبت EYR به ELR کمتر می باشد درنتیجه فشار زیست محیطی ناشی از استفاده از منابع تجدید ناپذیر و سوخت های فسیلی بالا بوده، این نیز بر پایداری تأثیر مستقیم داشته، از طرفی رشد و گسترش شهر و ساخت وسازهای صورت گرفته نیز باعث استفاده بیش تر از منابع محلی و درنتیجه منجر به کاهش پایداری شده است. همچنین، اقدامات و جهت گیری ها با توجه به شاخص های در نظر گرفته شده در راستای، شهر اکولوژیک نیست.
Spatial Reflections of Regional Legal Treaties: A Case Study of the EU Legal Treaties(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
52 - 78
حوزههای تخصصی:
Regional treaties are set out to make regional institutions efficient and transparent, and pave the way the member states to work in harmony. From the other hand, the regional treaties legitimize every action by the regional institutions, because they are proven democratically and voluntarily by the member states. The regional treaties affect every regional space and can have some negative and positive consequences as well. The European Union is often viewed as the epitome of regional integration which has challenged most of regional studies theories. The EU has tried to base every action on treaties, because it is based on the rule of law. The EU treaties have transformed the regional space after the Second World War. This paper argues that these treaties have some positive and negative reflections on the regional space. Positive reflections of the EU treaties are as follows: regional peace and security, the establishment of a new regional identity, the establishment of a security community, development and blurring national boundaries. This paper also challenges this claim that the EU has only positive reflections and the public and the elites enjoy from the EU, equally. The sense of marginality and exclusion by some of the Europeans is also the negative reflection of the European integration.
Macro-Narratives and Development in Iran: Critique and Study of Political Culture Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
184 - 205
حوزههای تخصصی:
The present study aims to discuss a macro-narrative in the analysis of development obstacles in Iran. Political culture approach is a structural psychological approach that stresses the decisive role of culture in development and reduces the development obstacles to cultural matters. Its main suggestion is transition from tradition to modernity and its data includes psychological elements, stories and accounts. This approach was adopted by some voyagers (diarists) and diplomats to understand the third world and later some political scientists used this data to form their theories. The important question posed by this study is that why this approach adopted to study Iran and what are its implications and inefficiencies to understand the obstacles of development in this country? The findings of the study show that Macro-Narratives including political culture approach due to reductionism, essentialism, general orientation, lack of attention to the complexities of the societies and other factors are inefficient for analyzing Iran’s developments. Therefore, to understand Iran, one has to bypass the macro-narratives and applies the micro ones. The research method is explanatory by using documentary studies and critique and reviewing the published works within the framework of this approach.
بررسی مناطق خطر آتش سوزی جنگل در استان گلستان، بر اساس شاخص خطر آتش سوزی (FRSI)با بهره گیری از تکنیک(GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
89-102
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی در عرصه های منابع طبیعی یکی از بحران هایی است که هر ساله خسارت های غیر قابل جبرانی بر اکوسیستم ها و محیط زیست وارد می سازد . هدف از این تحقیق تلاش جهت بررسی مناطق حساس به خطرآتش سوزی و تهیه نقشه منطقه خطر آتش سوزی جنگل ، بوسیله ادغام داده های توپوگرافی و سایر اطلاعات اضافی از یک سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) برای استان گلستان است. برای انجام این تحقیق ابتدا بااستخراج اطلاعات ثبت شده مربوط به موقعیت آتش سوزی های رخداده شده درسالهای 1388 و1389 حوزه ی ادار ه کل منابع طبیعی استان گلستان انجام گرفته است. جهت شناسایی مناطقی با پتانسیل بالای آتش سوزی ازپارامترهای استاتیکی مؤثردرآتش سوزی جنگل های منطقه (ارتفاع،شیب،جهت شیب ،کاربری زمین/پوشش زمین،،میزان تبخیر)استفاده گردید.بدین صورتکه ، هر کدام از پارامترهای استاتیکی به کلاس های مختلف تقسیم شده و به هر کلاس با استفاده از دانش کارشناسی و مرور تحقیقات انجام شده، داده های زمینی و نتایج حاصل از بررسی های فوق، وزنی از یک تا ده اختصاص داده شده است. در ادامه با استفاده از همپوشانی لایه های مذکور با وزنهای متفاوت، مناطق با پتانسیل بالای آتش سوزی برای جنگل های استان گلستان شناسایی شده است، در نهایت کلیه وزنها با هم جمع شده که مقدار وزن نهایی بدست آمدو نقشه خطر آتش سوزی تهیه گردید. . برای تولیدنقشه خطر آتش سوزی،ازنرم افزار Arc GIS9.2 استفاده گردیده است. همچنین باروش شاخص خطرآتش سوزی ( FRSI )،وشاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی ( NDVI )، و باکمک نقشه پهنه بندی،ریسک آتش سوزی درپنج رده خطر (بسیارکم تا بسیارزیاد) تهیه گردید . .نتایج نشان داد بیشتر آتش سوزی ها در مناطق جنگلی با تاج و پوشش انبوه و همچنین در مناطق جنگلی با تاج و پوشش متوسط و در مرحله بعد در مناطق بیشه زار و بوته زار ها اتفاق افتاده است . دربررسی محاسبه تراکم آتش سوزی در پهنه های ارتفاعی ، نتایج نشان داد ، تقریبا 90 درصد آتش سوزی ها در پهنه های ارتفاعی متوسط بین 700 تا 1 5 00 متر رخ داده اند. در کل یافته های تحقیق نشان داده است، 90 درصدآتش سوزی های بوقوع پیوسته درمناطق باخطرزیادآتش سوزی،30 درصددرمناطق خطرناک و 60 درصددرمناطق پرخطرواقع شده اند، ،به طوریکه مناطق گالیکش، مینودشت، آزاد شهر ،از درجه ریسک وقوع آتش سوزی بالا برخوردار بوده اند.
تعیین ارزش تفرجگاهی منطقه گردشگری دشت میشان با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
30 - 44
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، کیفیت اکوسیستم های طبیعی و محیط زیست به عنوان کالا در نظریه های اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. کارکردها، کالاها و خدمات حاصل از اکوسیستم ها، اغلب ارزش بسیار زیادی دارند، ولی بدلیل عدم مبادله در بازارها ارزش اقتصادی صحیح آنها در محاسبات حسابداری ملی لحاظ نشده و همین امر باعث تشدید تخریب این منابع می گردد. در همین راستا این مطالعه با هدف تعیین ارزش تفرجی دشت میشان و اندازه گیری تمایل به پرداخت افراد با رویکرد ارزش گذاری مشروط برای بازدید از این دشت صورت پذیرفته است. برای بررسی عوامل موثر بر تمایل به پرداخت بازدید کنندگان از الگوی لاجیت استفاده گردید و داده های مورد نیاز از طریق تکمیل 112 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی از بازدیدکنندگان دشت میشان در سال 1393 جمع آوری شد. بر اساس نتایج تحقیق، متوسط تمایل به پرداخت افراد به ازای هر بازدید12595.4 ریال برآورد گردید. همچنین نتایج برآورد الگوی لاجیت نشان داد که متغیر های تحصیلات و درآمد دارای اثر مثبت و معنی دار و متغیرهای جنسیت و بعد خانوار تاثیر منفی و معنی دار بر تمایل به پرداخت بازدید کنندگان از دشت میشان دارند.
بررسی پتانسیل لرزه ای در جنوب خاور تهران بزرگ (در مجاورت گسل های ماملوک و قصرفیروزه)، بر پایه گذرگاه های تنش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
161-174
حوزههای تخصصی:
بررسی پتانسیل لرزه ای گسل های تهران به عنوان پایتخت ایران امری ضروری است. گذرگاه ها یا مسیرهای تنش (Stress Trajectories) برای این برآورد کارگشا هستند، زیرا تجمع آن ها در اطراف یک گسل می تواند نشانه پتانسیل لرزه زایی آن باشد. در این پژوهش، از داده های خش لغز گسلی برای تحلیل تنش دیرین استفاده شد. بر این پایه، منطقه به شش محدوده پایدار تنشی تفکیک شده و میانگین تنش دیرین در هر یک از این محدوده ها به دست آمد. در گام بعد بر پایه میدان تنش میانگین به دست آمده از هر محدوده و چرخش داده های گسلی بر اساس تئوری آندرسن برای رژیم تنشی فشاری، نقشه گذرگاه های تنش برای میدان تنش میانگین حاکم بر منطقه در طول زمان زمین شناسی رسم شد. آرایش گذرگاه های تنش بیشینه و همگرایی ضعیف آن ها در محل تلاقی گسل ها، نشانگر تبعیت آن ها از رژیم تنش کلی حاکم بر منطقه است و افزایش میزان تنش و پتانسیل لرزه ای در محل تلاقی گسل های بزرگ، بسیار محدود است.
Cultural Foundations of the Iran-Saudi Arabia Conflict(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
181 - 163
حوزههای تخصصی:
Since 1950s, Iran and Saudi Arabia have considered each other as a rival and competition between two countries includes a wide range of issues. This field of competition along with a number of material and spiritual factors has caused conflicts in the relations of Tehran-Riyadh. Owing to this fact, a series of perceptions have occupied their minds which can be called a discourse. The discourse consisted of a set of factors such as religion, ethnicity and the nature of the political system. This research seeks to study the role and position of culture in advent of conflicts in Iran and Saudi Arabia’s relations. The methodology of the article is based on data analysis and content analysis. The results of the research indicate that the dualization of Arab/Ajam, Shiite-Sunni antagonism, and the conservative/ revolutionary approaches are the cultural foundations of conflict between Iran and Saudi Arabia. These findings show that an increase in cultural interactions, especially through non-governmental organizations and informal channels can reform perceptions and decrease tensions. Iran and Saudi Arabia can improve relations through emphasis on common grounds e.g. common beliefs, common interests in confrontation terrorism and stability in region.