فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
گرمایش جهانی یکی از اساسی ترین مسائلی است که امروزه توجه بسیاری از کشورها را به خود جلب کرده است. این پدیده، به عاملی مهم در ایجاد فضای رقابت بر سر افزایش و کاهش گازهای گلخانه ای تبدیل شده است. از این رو، کارشناسان گرم شدن زمین را یکی از مهم ترین مشکلات محیطی، اقتصادی و سیاسی در قرن بیست و یکم قلمداد می کنند. این نوشتار تلاش دارد، پدیده گرمایش جهانی و چالش های بین المللی ناشی از آن را در چارچوب نظام ژئوپلیتیک تجزیه و تحلیل کند. در این راستا، موقعیت ژئوپلیتیک کشورها و نیز نگرش و موضع گیری آنها در مواجهه با پیامدهای این پدیده مد نظر بوده است. به همین منظور، ابتدا روند تغییرات دما و تراز آب دریا با استفاده از خروجی مدل های گردش عمومی جو، تحت سناریوی انتشار 50 و با استفاده از مدل ریزمقیاس نمایی MAGICC-SCENGEN شبیه سازی شد. سپس با استناد به خروجی های مدل به کار رفته، دیدگاه ها و درنهایت تحولات ژئوپلیتیک در نظام بین الملل، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بر اساس خروجی سناریوی بدبینانه انتشار 50P، دمای جهان در سال 2100 به میزان 2/3 درجه سلسیوس نسبت به دوره 1990-1961 افزایش خواهد داشت و در مجموع مناطق مختلف جهان به طور یکسان از شرایط ناشی از گرمایش جهانی برخوردار نخواهند بود. از سویی این شرایط ارتباط معناداری با موقعیت ژئوپلیتیک کشورها دارد؛ زیرا موضع گیری و دیدگاه های مختلفی را بر سیاست خارجی کشورها تحمیل کرده و به مثابه فرصت یا تنگنا، صحنه رقابت برخی از دولت ها شده است. از این رو گرمایش جهانی پدیده ای است که در آینده نقش برجسته ای را در منازعات ژئوپلیتیک ایفا خواهد کرد. در این راستا، تعیین بهترین استراتژی، شامل تدوین طرح های ملی و مدیریت محلی، یکی از راهکارهای ایجاد توازن در تحولات ژئوپلیتیک جهانی خواهد بود.
الزامات دریانوردی، دریایی گرایی و چشم انداز نیروی دریایی کره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیدان اتریشی، الکساندر سوپان با کار خود تحت عنوان راهبردهای عمومی جغرافیای سیاسی کمک عمده ای به ژئوپلیتیک آلمان کرده است. جنبه کمی کارش شامل دو نوآوری می شود: ضریب دریایی که رابطه مرزهای دریایی به مرزهای خشکی را تعیین می کند. و ضریب فشار که کمیت رابطه فشار بیرونی به فشار درونی را بر حسب قدرت تعیین می کند. در این مقاله نویسنده سعی بر به کارگیری این مدل در جهت نتیجه گیری یا کشف این رابطه در مورد کشورهای شمال شرقی آسیا را دارد تا به کمک نتایج حاصله، به بحث در رابطه با الزامات و انتظارات دریایی در دو کره بپردازد
عوامل خارجی مؤثر بر توسعه نیافتگی روابط ایران و گرجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی، به دلایل مختلف و از جمله نبود مرز مشترک میان دو کشور، وزن اندک گرجستان در عرصه منطقه ای و نیز بی علاقگی ج. ا. ایران به ارتباط با این کشور، روابط ایران با گرجستان پیشرفتی نداشت و اولویتی در سیاست خارجی ایران نیافت. در چند سال اخیر، به ویژه پس از حمله نظامی سنگین روسیه به گرجستان در اوت 2008 و برقراری رژیم لغو روادید میان دو کشور در نوامبر 2010، سطح مناسبات دوجانبه تهران-تفلیس ارتقا یافت. همین تحول در توسعه روابط میان دو کشور نیز، تا حدودی به عوامل بیرونی و پاسخ گرجستان به کم توجهی غرب بود و به فهم ضرورت گسترش روابط تفلیس با تهران ارتباطی نداشت. بر این اساس، بازیگرانی مانند روسیه، آمریکا، ترکیه و همچنین اسراییل، به گونه ای متفاوت بر روابط دوجانبه تهران-تفلیس اثرگذار بوده اند. هرچند این کشور جایگاه مهمی در سیاست منطقه ای ایران نداشته، اما در آینده اهمیت گسترش روابط ایران با گرجستان از جنبه های مختلف و به ویژه اقتصادی و ملاحظات جغرافیایی تغییر پیدا می کند. در این راستا، نویسندگان در این نوشتار با رویکردی توصیفی-تحلیلی، بر آن هستند تا با نشان دادن محدودیت ها و نیز موانع موجود (با تمرکز بر عوامل خارجی)، به تبیین نقش آفرینی چهار بازیگر یادشده در روابط دوجانبه بپردازند و در پایان، چشم انداز همکاری ایران و گرجستان تجزیه و تحلیل می شود.
تبیین مدیریت راهبردی بحران با رویکرد تاب آوری شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمنی شهرها به ویژه بافت فرسوده و تاریخی در برابر مخاطرات و میزان تاب آوری آن ها یکی از اهداف برنامه ریزی شهری بوده و در این راستا اولین گام، اطلاع از میزان تاب آوری شهرها در برابر مخاطرات است. ازاین رو در این پژوهش با استفاده از مدل SWOT به بررسی و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید پیش روی مدیریت بحران در بافت فرسوده هسته مرکزی شهر اهواز پرداخته شده و راهبردهایی جهت مدیریت بهینه و سریع بحران در محدوده مذکور ارائه گردیده است. این پژوهش ازلحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان شهرسازی و معماری معاونت شهرسازی شهرداری و شهرداری منطقه یک اهواز می شوند که تعداد 36 نفر را شامل می شوند؛ و به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل تحلیل راهبردی SWOT استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، وضعیت مدیریت بحران و میزان تاب آوری در هسته مرکزی شهر اهواز در موقعیت تهاجمی- رقابتی قرار دارد و بایستی از توانمندی ها و پتانسیل های موجود در هسته مرکزی شهر اهواز و فرصت های پیش رو به نحو احسن استفاده کرد تا بتوانیم در امر مدیریت بحران موفق باشیم؛ بنابراین، توجه به مسئله تاب آوری در راستای مدیریت بحران هسته مرکزی شهر اهواز به واسطه وجود آثار و ابنیه ارزشمند تاریخی و فرهنگی و همچنین ویژگی های کالبدی این محدوده به عنوان مسائل مهم مطرح می باشند.
Relative Deprivation Theory, Nationalism, Ethnicity and Identity Conflicts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Politicisation of identity is the operative and most pertinent term for the paper’s central argument. The gravity of the people’s identity problematic and state’s security concerns correlates closely with the extent to which societal identity is politicised. The more politicised these identities become, the more they display a ferocity which makes them a force to be reckoned with. By applying ‘Relative Deprivation Theory’ embedded alongside an appreciation of societal security, this research offers unique insights into how this process of politicisation takes place. This paper examines how identity, legitimacy and dissent from the existing state order have come to define a new security dynamic that denies agency to a purely Realist understanding of security dilemmas. This study builds upon an array of secondary qualitative sources, both in order to construct the theoretical argument and to back this theory up with historical and social scientific data. By combining the concept of societal security and Relative this research fuses two interrelated theories that allow the paper to make an innovative and original contribution to understanding the complexity of the internal security dilemmas and the process of political identity.
Conceptualization of Spatial Justice in Political Geography(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A proper understanding of the field spatial justice depends on understanding the interrelationship between politics and space and their dynamic mechanism. The mutual mechanism underpins the subject-matter and also the philosophy of spatial justice scheme in political geography. In political geography, the concept of justice has moved away from its objective level and has been reach to its subjective level. In other words, the concept of justice becomes operational. From this perspective, geographical or spatial justice is the relative equality of comprehensive development indexes (Economic, Infrastructural, political, cultural, social, security and health care) in the geographical places and spaces (micro and macro) of a country with indexes corresponding with development at the national level based on principles of need and equality. The paper tries to conceptualize spatial justice in political-geography studies using descriptive- analytic method, and data gathering procedure is based on library findings.
بررسی تأثیر آموزش محیط زیست مبتنی بر تئوری ارتباط گرایی بر میزان یادگیری و ارتباط با طبیعت دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر آموزش محیط زیست مبتنی بر تئوری ارتباط گرایی بر میزان یادگیری مفاهیم محیط زیستی و ارتباط با طبیعت دانش آموزان پایه ششم ابتدایی می پردازد. روش پژوهش در این مطالعه، شبه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل می باشد که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 55 نفر از دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی ناحیه سه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری متغیرها، آزمون محقق ساخته یادگیری و همچنین مقیاس استاندارد ارتباط با طبیعت نسبیت و همکاران (2009) بود. روایی ابزار اندازه گیری متغیرها در دو بعد روایی محتوایی و صوری، توسط 5 نفر از متخصصان و پایایی ابزار یادگیری با استفاده از روش آزمون مجدد و محاسبه ضریب همبستگی قابل قبول، و پایایی پرسشنامه نیز به روش آلفای کرونباخ با در نظر گرفتن میزان ضریب همسانی درونی داده ها در حد خوبی برآورد و تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، با در نظر گرفتن متغیر کمکی (پیش آزمون)، نشان می دهد که بین آموزش مبتنی بر تئوری ارتباط گرایی نسبت به روش مرسوم مدارس، بر میزان یادگیری مفاهیم محیط زیستی (008/0=Sig)، و ارتباط با طبیعت (000/0=Sig)، دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد و روش ارتباط گرایی مؤثرتر می باشد.
قله ماناسلو
حوزههای تخصصی:
آشکارسازی تغییرات کاربری و پوشش اراضی در افق 1404 با استفاده از مدل زنجیره ای CA مارکوف (مطالعه موردی: اسفراین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های پیش بینی کاربری و پوشش اراضی برای برنامه ریزی استفاده پایدار از زمین در کشوری مثل ایران که بهره برداری از زمین با سرعت در حال تغییر است یک نیاز ضروری می باشد. این مطالعه با هدف مدلسازی تغییرات کاربری اراضی برای سال 1404 که افق چشم انداز توسعه ایران اسلامی می باشد با استفاده از مدل مارکوف و CA مارکوف و تصاویر ماهواره لندست در شهرستان اسفراین، استان خراسان شمالی انجام شده است. نتایج این مطالعه کاهش 5000 و 400 هکتاری را به ترتیب در سطح مراتع و اراضی کشاورزی نشان داد. به علاوه مدل پیش بینی کرد که سطح مراتع فقیر 30 هکتار و اراضی مسکونی 450 هکتار در 13 سال آینده (1404-1388) افزایش دارد. با توجه به نتایج این مطالعه، اگر استراتژی فعلی استفاده از زمین در این منطقه بدون توجه به ملاحظات توسعه پایدار تا سال 1404 ادامه داشته باشد، تخریب شدید اراضی منطقه در آینده اجتناب ناپذیر است. به طور کلی، مطالعه حاضر کارایی بالای داده های سنجش از دور در تلفیق با مدل مارکوف در مدلسازی تغییرات کاربری و پوشش اراضی نشان داد و نقشه های حاصله می تواند مدیران اجرایی را برای تصمیم گیری بهتر در رابطه با آینده منطقه مورد مطالعه یاری نماید.
ژئوپولیتیک و اهمّیّت ابعاد پنجم با مطالعه ی نقش قدرت اطلاعات و استراتژی رزم مدرن در قرن بیست ویکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی دیدگاهی جدید در حوزه ی علم ژئوپلیتیک است که بنای آن قدرت اطلاعاتی و رشد شاخص های رزم مدرن در نظام معاصر است و براساس اهمّیّت ژئوپلیتیک در عصر حاضر و نقش آفرینی آن در نظام بین الملل و تحوّلات متصوّر بر آن استوار شده است. واژه ی اینفوسفر (نیروی اطلاعاتی)، به دلیل ماهیّت ظریف و حسّاس خود، اهمّیّت زیادی در دست یابی به پاسخ فرضیه های این نوشتار دارد؛ زیرا مفاهیم ژئوپلیتیکی در زمان حاضر با این موضوع جدید در ارتباط هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از بین مفاهیم رایج ژئوپلیتیکی، فرایندهای اطلاعاتی در اهدافِ انتزاعیِ جهانِ معاصر از جایگاه برتری برخوردارند؛ یعنی نقش تعیین کننده ی این پژوهش به صنعت اطلاعات و ارتباط مستقیم و غیرمستقیم آن با علم ژئوپلیتیک با قابلیّت های زمانی است. بنابراین هدف مقاله این است که نشان دهد، در راستای این تغییر و تحوّلات، بسیاری از کشورها، ازجمله کشورهایی که دارای موقعیّت ممتاز ژئوپولیتیکی هستند، تلاش های گسترده ای برای تقویّت قدرت رزم آوری و توان اطلاعاتی امنیّتی انجام داده اند، تا بتوانند در مواقع لازم و ضروری در موضع پدافندی و آفندی از خود دفاع کنند. این پژوهش از نوع پژوهش کاربردی با اصالت توصیفی تحلیلی است. دامنه ی مطالعاتی این پژوهش، تغییر الگوها و روند حاکم بر نظام بین الملل بر اساس اصول متحوّل شده ی ژئوپلیتیکی است که موضوع قدرت رزم آوری و توان اطلاعاتی یکی از این ایده های جدید به شمار می رود و این پژوهش تلاش در اثبات آن دارد. هفت شاخه ی متّصل در پیکره ی نظام معاصر را می توان جنگ فرماندهی و کنترل؛ جنگ برپایه ی اطلاعات؛ جنگ الکترونیک؛ جنگ روانی؛ جنگ هکرها؛ جنگ اطلاعاتی اقتصادی؛ جنگ سایبر بیان کرد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل ویکور ( مطالعه ی موردی: حوضه آبخیز آق لاقان چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی زیاد، به ویژه در نواحی کوهستانی می شوند. حوضه آبخیز آق لاقان چای با داشتن چهره ی کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، لیتولوژی و اقلیمی، عمده شرایط لازم جهت شکل گیری حرکات لغزشی را دارد. این پدیده همه ساله موجب خسارات به مناطق مسکونی، تخریب راه ارتباطی، رسوب زایی گسترده و پر شدن مخزن سد یامچی و بستر رودخانه از رسوب می شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر، سطح بندی حوضه ی آق لاقان چای ازلحاظ خطر زمین لغزش می-باشد. در این مطالعه ابتدا با بررسی های میدانی و مطالعه منابع، ده عامل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، فاصله از مناطق مسکونی، بارش، کاربری اراضی و خاک، به عنوان عوامل مؤثر برای ایجاد لغزش در منطقه شناسایی شدند. سپس لایه های اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. تحلیل و مدل سازی نهایی، در محیط ادریسی، با استفاده از روش ویکور به عنوان یکی از روش های تحلیل تصمیم-گیری چند معیاره، انجام شد. درنهایت، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغرش، در پنج رده با خطر بسیار کم تا خطر بسیار زیاد طبقه بندی گردید. طبق نتایج به دست آمده، 8 درصد از مساحت حوضه در طبقه بسیار پرخطر و 27 درصد نیز در طبقه پرخطر قرار دارد. همچنین، طبقات با خطر متوسط، کم خطر و بسیار کم خطر به ترتیب، 31، 25 و 9 درصد مساحت حوضه را تشکیل می دهد. به طور عمده مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در قسمت کوهستانی شمال و جنوب غربی حوضه مطالعاتی، در سازندهایی با زیربنای سنگ سخت به همراه مواد رسوبی و سست سطحی، شیب های 35-20 درصد و مقدار بارش بالا (550-350 میلی متر) قرار دارند. به طورکلی نتایج مطالعه نشان می دهد که حوضه آق لاقان چای دارای توان بسیار بالا ازلحاظ رخداد حرکات لغزشی می باشد. لذا انجام اقدامات حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی در حوضه مطالعاتی ضروری به نظر می رسد.
چغاخور و اکوتوریسم
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی در بستر تغییرات اقلیمی (مورد مطالعه: کشت کلزا در استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور به دست دادن روشی برای ارزیابی تغییرات تناسب اراضی در دوره های آینده با توجه به وقوع تغییرات اقلیمی، برای کشت کلزا و در استان آذربایجان غربی انجام گرفته است. به این منظور، پس از شناسایی نیازهای رویشی کشت کلزا، از الگوی LARS-WG و شبکة عصبی و براساس نتایج الگوی HADCM3 و تحت دو سناریوی A1 و B1 استفاده شد. سپس نیازهای رویشی کلزا به صورت رقومی برای دورة 2010-1987 و سه دوره در آینده آماده سازی شد. برای تعیین درجة اهمیت معیارها، از روش دیماتل و تحلیل شبکه استفاده شد. براساس نتایج، روش مطرح شده قابلیت الگوسازی اثر تغییرات اقلیمی در تناسب اراضی را دارد. اجرای این روش برای کشت کلزا نشان می دهد که تغییرات دما و بارش سبب کاهش اراضی بسیار مناسب و مناسب برای کشت این محصول می شود؛ به طوری که اراضی مناسب کشت این محصول از 47 درصد در دورة پایه به 34 درصد در آینده تغییر خواهد یافت. همچنین، باوجود تغییرات دما و بارش در زمینة تغییرات اقلیمی، منابع زمینی در هر دوره به مثابة یکی از مهم ترین شاخص های نیازهای رویشی در تولید محصولات زراعی تأثیر بسزایی دارد.
سرگذشت گندم/ تاریخ تمدن
مدل فضایی تولید گندم دیم استان کردستان با ریز پهنه بندی اقلیم کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گندم محور اصلی اقتصاد استان کردستان است. نوسان سالانه عملکرد گندم دیم استان تحت تاثیر عناصر اقلیمی محل 4/11 برابر است. در تحقیق حاضر نقش متغیرها و شاخص های آگروکلیمایی بر عملکرد گندم در استان کردستان بررسی شد. داده های بازه ی 31 ساله مربوط به سطح کاشت، تولید، خسارات و عملکرد گندم در 10 منطقه و عناصر اقلیمی در مقیاس ساعتی، روزانه، دهه ای، ماهانه فصلی و سالانه مربوط به 22 ایستگاه سینوپتیک گردآوری و همبستگی بین متغیر عملکرد گندم و 128 متغیر مستقل تعیین شد. اثر متغیرها بر عملکرد گندم با رگرسیون چند متغیره -همزمان و گام به گام- سنجش شد. متغیرها تحلیل فضایی شدند و مدل فضایی عملکرد گندم برای استان و شهرستانها معرفی شد. نتایج تحقیق نشان داد عناصر اقلیمی با 99 درصد اطمینان پراکنش فضایی متفاوت دارند. بیشتر متغیرهای مستقل هر کدام منفردا اثر معنادار بر عملکرد گندم دارند، اما در مدل گام به گام 7 متغیر و شاخص آگروکلیمایی از جمله تعداد روزهای بارانی سال، جمع درجه ساعت دمای کمتر از oC 11- مرحله جوانه زنی تا پنجه دهی، میزان بارندگی سالیانه و مقدار بارش دهه پنجم سال زراعی عوامل تعیین کننده عملکرد گندم دیم هستند. تفاوت مکانی متغیرها و عملکرد حتی در یک تیپ اقلیمی معنادار است. ضریب تغییرات عملکرد در مناطق بانه و مریوان کمتر از سایر شهرستان ها و در بیجار و دیواندره بیش از سایر نقاط استان است. بیشترین میزان عملکرد در منطقه کامیاران بانه و مریوان و کمترین عملکرد در منطقه سنندج و بیجاراست. تولید گندم در منطقه بیجار ریسک بالاتری داشت.
مدل سازی تصمیم گیری گروه های کشاورزی دشت سگزی برای تعیین نوع کشت براساس مدل رگرسیون لجستیک چندمتغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری، یکی از مهم ترین و اساسی ترین وظایف مدیریت است و تحقق اهداف سازمانی، به کیفیت آن بستگی دارد. در مناطق کشاورزی، تغییرات کاربری اراضی، ناشی از تصمیم گیری کشاورزان است و تصمیم گیری در این زمینه، تأثیر بسیاری بر این سیستم می گذارد. به طور متقابل، رخدادهای مختلف زیست محیطی، بر تصمیم ها و رفتار آینده انسان تأثیر مستقیم می گذارند؛ بنابراین، مدل سازی تغییرات کاربری اراضی، متأثر از پیچیدگی های ناشی از تعامل انسان و محیط است. دراین صورت، شناسایی عوامل مؤثر محیطی و اجتماعی- اقتصادی در تصمیم گیری و درک چگونگی بازخورد تغییر کاربری اراضی در محیط (ناشی از تغییر آن در طولانی مدت)، چالشی کلیدی برای مدل سازی این تعاملات در مدیریت پایدار زمین محسوب می شود. در این پژوهش، مدل سازی تصمیم گیری کشاورز برای تعیین نوع کشت، با استفاده از مدل M-Logit در منطقه سگزی، با به کارگیری مدل مبتنی بر عامل ارائه می شود. بدین منظور ابتدا ساختار معیشتی منطقه برای نمایش ناهمگنی حاکم بر رفتار فردی مشخص می شود. سپس با استفاده از مدل M-Logit، عوامل مؤثر و میزان تأثیر آن ها بر تصمیم گیری، بسته به نوع معیشت فرد شناسایی می شود. درنهایت، با محاسبه بردار، انتخاب های انواع کشت برای هر کشاورز، شبیه سازی و در مدل عامل مبنا، با استفاده از قانون تناسب تصادفی نوع کشت انتخاب می شود. این پژوهش، با بررسی عوامل مؤثر مدل M-Logit در هر گروه معیشتی و هر نوع کشت نشان می دهد که با توجه به شرایط حساس منطقه و خطر بیابان زایی، عوامل محیطی از جمله عوامل شیمیایی خاک، به همراه عوامل درآمدی، نقش مؤثرتری در تعیین انواع کشت دارند.
آشکارسازی تغییرات پوششی و کاربری اراضی با رویکرد به مجموعه های فازی (مطالعه ی موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی ارتباطات جهانی در ابعاد مختلف و گسترش شهرها، شرایطی را به وجود آورده است که انسان خواسته یا ناخواسته، پا را از چارچوب مجاز بهره برداری ضابطه مند از محیط زیست فراتر گذاشته است که سبب افزایش روند تغییرات غیراصولی در کاربری زمین شده است. در تخریب زمین های کشاورزی اطراف شهرها و روستاهای مجاور، عوامل خارجی، مانند تصمیمات سیاسی، تغییر در استانداردهای زندگی و فن آوری، آثار نیروهای بازار و فشار توسعه ی شهر، بسیار مؤثّر است و آثار عمیق و پُرشتابی در نابودی زمین های کشاورزی بر جای می گذارد. در این پژوهش برآنیم تا به تأثیر گسترش افقی شهر گرگان بر تغییر کاربری کشاورزی و جنگلی، پیش بینی روند تغییرات و تعیین مناطق جنگلی و کشاورزی مهم، از نظر خطر تبدیل به شهر بپردازیم. برای پی بردن به شدّت و میزان تغییرات کاربری در محدوده ی شهر گرگان تصاویر LISS III سال 2007 ماهواره، IRS-1D و TM سال 1991 ماهواره لندست منطقه، مورد استفاده قرار گرفت. نقشه ی تغییرات کاربری و پوشش منطقه با استفاده از نرم افزارهای ERDAS و ENVI به عنوان نرم افزار های پردازش تصاویر ماهواره و Arc GIS به عنوان نرم افزارهای سامانه ی اطلاعات جغرافیایی تهیّه شد. با استفاده از الگوریتم های مناسب از لحاظ هندسی و رادیومتریک، بازنگری های لازم انجام شد. برای تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری از ترکیب روش های تفریق تصاویر، همچنین تقسیم تصاویر و تحلیل مؤلّفه های اصلی با استفاده از رویکرد فازی، احتمال تبدیل کاربری ها مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که مناطق جنوبی شهر گرگان، از نظر میزان تغییر کاربری در رده ی اوّل بوده و در رده های بعدی، بیشترین تغییرات مربوط به زمین های هموار و دشت شهر گرگان در شمال و شمال شرق است و به کارگیری امور حفاظتی برای کنترل تبدیل اراضی مرغوب کشاورزی و چشم اندازهای زیبای جنگلی ناهارخوران به شهر در این مناطق، اهمّیّت بیشتری دارد.
آسیاهای بادی
حوزههای تخصصی: