فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۹
219 - 245
حوزههای تخصصی:
هم راستایی آموزش عالی گردشگری با اهداف توسعه گردشگری کشور، یکی از ارکان پرورش نیروی انسانی آن است؛ اما مطالعه این رابطه، از نظر محققان مغفول مانده است. هدف مقاله حاضر، بررسی برازش برنامه درسی رشته گردشگری در مقطع کارشناسی با اهداف توسعه این حوزه است. با اتخاذ رویکردی کیفی، وضع مطلوب و موجود آموزش عالی گردشگری کشور مقایسه شده است. وضع مطلوب در قالب دانش و مهارت لازم برای تحقق اهداف توسعه گردشگری در اسناد بالادستی ترسیم شده است. در این راستا، اهداف توسعه گردشگری در سیزده سند احصاء و با بررسی ادبیات، دانش و مهارت لازم برای تحقق آن ها شناسایی شده است. برای وضع موجود، برنامه درسی رشته گردشگری مصوب وزارت عتف (1395) بررسی و دانش و مهارت های هدف در آن شناسایی شده است. با مقایسه برنامه درسی موجود با نمونه های بین المللی، جامعیت و به روز بودن دروس نیز بررسی شده است. با تحقق اشباع داده، پانزده برنامه درسی گردشگری در دانشگاه های برتر دنیا انتخاب شده است. تحلیل محتوای کیفی نمایشگر سه شکاف اصلی در برنامه درسی موجود است: دانش و مهارت های تصمیم گیری و مدیریت راهبردی، آگاهی های زیست محیطی و مدیریت منابع انسانی. همچنین عدم جامعیت و به روز نبودن محتوای دروس موجود در زمینه هایی مانند بازاریابی، فروش و کارآفرینی نمایشگر ارائه دانش و مهارت های سنتی است؛ بنابراین به رغم ارائه طیفی از دانش نظری و مهارت لازم، برنامه موجود از ظرفیت کافی برای تربیت نیروی انسانی برای تحقق اهداف توسعه گردشگری کشور برخوردار نبوده و بازنگری این برنامه درسی را به یکی از اولویت های اصلی در بهبود آموزش عالی گردشگری تبدیل کرده است.
بررسی قصد رفتاری و نگرش گردشگران به غذاهای محلی با استفاده از نظریه ارزش های مصرف و فاکتور چشم انداز غذای مقصد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
93 - 106
حوزههای تخصصی:
غذا همواره از اولویت های اساسی و بسیار مهم زندگی افراد بوده است؛ از همین رو، خوردن غذاهای محلی در مقصد برای گردشگران نیز بسیار مهم است. این پژوهش با هدف بررسی قصد رفتاری و نگرش گردشگران به غذاهای محلی با استفاده از نظریه ارزش های مصرف و فاکتور چشم انداز غذای مقصد در بین گردشگران شهر رشت انجام شده است. پژوهش از نظر ماهیت و هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش همه گردشگران داخلی که غذاهای محلی شهر رشت را خورده بودند در نظر گرفته شده و حجم نمونه 138 نفر برآورد شه استد. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسش نامه های استاندارد بوده که روایی و پایایی آن بررسی و تأیید شده است. فرضیه ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی با نرم افزار اسمارت پی ال اس آزموده شده اند. نتایج نشان می دهد که بین چشم انداز غذای مقصد، ارزش کیفیت، ارزش سلامتی، ارزش قیمت، ارزش عاطفی، ارزش متقابل، ارزش شناختی و ارزش مکانی و نگرش به غذای محلی و درنهایت قصد رفتاری گردشگران برای مصرف غذای محلی رابطه معنی داری وجود دارد؛ اما ارزش پرستیژ و ارزش تنوعی نقش چندانی در نگرش به غذای محلی و قصد رفتاری گردشگران برای مصرف آن ندارد. یافته ها حاکی از آن است که صاحبان مشاغل غذایی و بازاریابان مقصد غذا باید برای ترویج غذاهای محلی تبلیغات راهبردی مؤثری را به عنوان ابزار بازاریابی مقصد و جذب گردشگران بین المللی بیشتر به مقصد طراحی کنند و توسعه دهند.
عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلّاق در محوطه های میراثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
141 - 172
حوزههای تخصصی:
محوطه های میراثی فرآیند طولانی توسعه تاریخی را در خود ثبت کرده است و آن را بیان می کند. این عرصه های با ارزش قابلیت ها و ظرفیت های فرهنگی و طبیعی متنوع و بدیعی دارند. به همین خاطر، می توانند به عنوان مقصد گردشگری فرصت تجربه ای خلّاق را برای گردشگران با فراهم کردن امکان مشارکت فاعلانه آنها در بستر فراهم کنند. گردشگری خلّاق در همین راستا و با رشد الگوهای جدید مصرف، اشکال ماهرانه تر فعالیت های گردشگری و تغییر در تولید محصولات گردشگری شکل گرفته است. با توجه به تأخر گفتمانی این رویکرد گردشگری و سهم اندک پژوهش هایی که به چگونگی کاربست آن در محوطه های میراثی پرداخته اند، شناسایی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری خلّاق در این عرصه های حقیقی ضرورت دارد و به مثابه هدف برای پژوهش حاضر انتخاب شده است. روش دلفی فازی مبتنی بر اجماع نظر نخبگانی تحقق این هدف را به صورت کیفی ممکن کرد. یافته های پژوهش که با مشارکت 9 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های مختلف با تخصص های مرتبط حاصل شد، نشان می دهد 29 نماگر در قالب 10 معیار تنوع میراثی، آموزندگی محیط، هم آفرینی، خلاقیت مکانی، ایمنی و امنیت، دعوت کنندگی محیط، نفوذپذیری و دسترسی، همه شمولی، مشارکت و شراکت و بازیابی و ترویج با سه مؤلفه تجربه خلّاقانه، زیرساخت های گردشگری و ظرفیت های گردشگری عرضه و مدیریت گردشگری را در محوطه های میراثی ممکن می کند؛ به نحوی که پویایی رابطه میان گردشگر، جامعه محلی، ارائه دهنده خدمات گردشگری و بستر گردشگری بدون آسیب به ارزش های مکان برقرار باشد و به دنبال آن تجربه ای اصیل خلق شود.
بررسی اثر های مکانی- فضایی گردشگری شهری بر پایداری نظام فضایی شهر (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۷)
95 - 122
حوزههای تخصصی:
به دنبال جهانی شدن فعالیت گردشگری و پی بردن به میزان اهمیت آن در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشورها این فعالیت بنا بر عملکرد خود می تواند زمینه ساز اثر های مثبت و سازنده در بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و زیست محیطی شهرها شود. محققان در پژوهش حاضر اثر های مکانی-فضایی گردشگری شهری را بر پایداری نظام فضایی منطقه 3 شهر اصفهان بررسی کردند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه انجام دادن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل ساکنان و شاغلان در منطقه 3 شهر اصفهان است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری تصادفی و ابزار پژوهش پرسشنامه است. در این مطالعه برای تجزیه وتحلیل پرسشنامه از روش های آماری در محیط نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 استفاده شده است. یافته های حاصل از تحلیل مسیر پژوهش نشان می دهد که اثر های مکانی- فضایی گردشگری شهری بر منطقه 3 شهر اصفهان در بعُد نشاط اجتماعی با مقدار بتای (98/0β=)، در بعُد درآمد و رونق کسب وکار با مقدار بتای (97/0β=)، در بعُد فرهنگی و رفاهی با مقدار بتای (94/0β=) و در بعُد اشتغال و کارآفرینی با مقدار بتای (91/0β=) و سطح معناداری (000/0) تأیید شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد بُعد نشاط اجتماعی گردشگری در منطقه 3 شهر اصفهان زمینه حفظ میراث تاریخی، سلامت روحی شهروندان و حس سرزندگی و شادابی ساکنان و در بُعد اشتغال و کارآفرینی باعث حرکت منطقه به سمت افزایش اشتغال جوانان و ایجاد کارآفرینی شده است.
چالش های سیاستگذاری امنیتی خاورمیانه در عصر بحران های ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
1 - 25
حوزههای تخصصی:
بحران های ژئوپلیتیکی تابعی از معادله رقابت سیاسی بازیگران نوظهور و تغییر در موازنه قدرت می باشد. خاورمیانه در زمره مناطقی محسوب می شود که اولاً دچار چالش های سیاستگذاری امنیتی بوده، ثانیاً با نشانه هایی از بحران های تصاعدیابنده ژئوپلیتیکی روبه رو گردیده و نکته سوم آنکه در گذر زمان زمینه برای ظهور نخبگان رایکال نیز به وجود آمده است. هر یک از مولفه های یادشده را می توان در زمره چالش های اصلی سیاستگذاری امنیت منطقه ای در خاورمیانه دانست. ساخت اجتماعی و الگوی کنش نخبگان نقش موثری در روند سیاستگذاری دارد. هر گونه سیاستگذاری راهبردی و امنیت منطقه ای ماهیت زمینه ای داشته و تابعی از شکل بندی های ساختار محیطی و الگوی کنش کارگزاران می باشد. سیاستگذاری امنیت منطقه ای خاورمیانه به این دلیل با چالش های پایان ناپذیر روبرو می باشد که اولاً دارای محیط آشوب زده بوده، ثانیاً بر اساس نشانه هایی از کنش رادیکال کارگزاران قرار دارد و نکته سوم آنکه تحت تاثیر مداخله قدرت های بزرگ و ائتلاف منطقه ای آنان می باشد. این مقاله با ماهیت بنیادی و با بهره گیری از رهیافت هویت و ساختار باری بوزان با استفاده از روش شناسی تحلیل داده ها و تحلیل محتوی داده های در دسترس در پی پاسخ به این سوال می باشد: «سیاستگذاری امنیت منطقه ای خاورمیانه برای ثبات و موازنه دارای چه نشانه هایی بوده و چه عواملی منجر به تداوم بحران های منطقه ای خاورمیانه گردیده است؟» نتایج نشان می دهد که درک واقعیت های محیط منطقه ای خاورمیانه بر اساس الگوی کنش کارگزاران حاصل می شود. سیاستگذاری امنیتی در محیط آشوب زده ماهیت تاکتیکی خواهد داشت. معادله قدرت و بحران های منطقه ای را باید به عنوان چالش پایان ناپذیر سیاست های امنیتی در خاورمیانه دانست.
تحلیلی بر رقابت های جناحی در انتخابات دوره ششم تا یازدهم مجلس شورای اسلامی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
42 - 60
حوزههای تخصصی:
انتخابات، یکی از شاخصه های توسعه سیاسی و بیانگر نقش مردم در حکومت است. جغرافیای انتخابات نیز زیرمجموعه ای از جغرافیای سیاسی است که جنبه های جغرافیاییِ انتخابات را مورد بررسی قرار می دهد. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان نفوذ جناح های سیاسی در حوزه های انتخابیه استان تهران بوده و از این رو دو سوال اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. 1- عملکرد دو جناح سیاسی اصلی کشور و نیز نمایندگان مستقل در هر یک از حوزه های انتخابیه استان تهران در طول دوره های ششم تا یازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی در کسب کرسی های مجلس چگونه بوده است؟ 2- جناح های سیاسی در کدام حوزه های انتخابیه استان تهران توانسته اند ثبات پیروزی داشته باشند ؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اینترنتی و استفاده از ابزارهایی نظیر نقشه ها، جداول و نمودار ها نتایج ادوار ششم تا یازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی در شش حوزه انتخابیه استان تهران را مد نظر قرار داده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با وجود برتری نسبی جناح اصول گرایی در استان تهران، هیچ یک از جناح های سیاسی ثباتِ پیروزی نداشتند و جهت گیری اکثریت حوزه های انتخابیه این استان، سیال بوده است. از سوی دیگر آمارهای پژوهش نشان می دهد با افزایش میزان مشارکت، اصلاح طلبان کرسی های بیشتری را در اختیار داشتند و از طرفی در دوره هایی که اصلاح طلبان کرسی های بیشتری در مجلس را به دست آورده اند، میزان مشارکت در دوره بعدی، کاهش یافته است.
پهنه بندی مخاطره ریزش سنگ در جاده خلخال به شاهرود با استفاده از الگوریتم پرسپترون چند لایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
1 - 26
حوزههای تخصصی:
ریزش سنگ یکی از پدیده هایی است که رخداد آن سبب ایجاد خسارات زیادی به ویژه در مناطق کوهستانی می شود؛ بنابراین ارزیابی نواحی مستعد رخداد ریزش سنگ در مناطق کوهستانی، امری ضروری است. هدف از این پژوهش، پهنه بندی مخاطره ریزش سنگ در جاده خلخال به شاهرود با استفاده از الگوریتم پرسپترون چند لایه است. برای شناسایی عوامل مهم در رخداد ریزش سنگ با توجه به مطالعات میدانی 8 عامل شناسایی شده که شامل ارتفاع، پوشش گیاهی، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از جاده، زمین شناسی، کاربری اراضی و شیب است. تمامی لایه ها بعد از فرایند پیش پردازش ، وارد نرم افزار SPSS Modeler شده و مدل سازی با 9 نورون ورودی، 8 نورون میانه و 1 خروجی طراحی شده است. نتایج این پژوهش نشان داد در الگوریتم پرسپترون چند لایه، بیشترین ارزش وزنی را برای لایه زمین شناسی با مقدار 20/0 و برای لایه کاربری اراضی و فاصله از جاده به ترتیب مقدار 14/0 و 12/0 اختصاص داده است. به لحاظ پراکنش طبقات خطرپذیری، 98 درصد از طبقات خطرپذیری زیاد تا خیلی زیاد در بخش جنوبی منطقه گسترش دارد و بخش شمالی منطقه به لحاظ داشتن خطرپذیری در طبقه کم تا متوسط قرار گرفته است. همچنین در بخش اعتبار سنجی مدل، نتایج نشان داد که مقدار AUC در بخش آموزش عدد 9810/0 و در بخش تست شبکه عدد 9876/0 بوده است که این نیز نشان می دهد مدل در بخش آموزش و هم در بخش تست دارای اعتبار بالایی بوده و در رتبه عالی قرارگرفته است. درنهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای بررسی و ارزیابی ریزش سنگ و حرکات دامنه ای در این منطقه، از مدل های دیگر یادگیری ماشین استفاده شود.
پهنه بندی آسیب پذیری شبکه توزیع برق در برابر مخاطره طبیعی سیل (مورد مطالعه: حوضه بهدان، شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
87 - 108
حوزههای تخصصی:
بر اساس گزارش شرکت توزیع برق استان خراسان جنوبی تقریباً تمامی روستاهای استان از نعمت برق و خدمات مرتبط برخوردارند. در این تحقیق با توجه به اینکه تراکم آبادی ها و همچنین مراکز صنعتی و خدماتی و به تبع آن شبکه توزیع برق در حوضه آبریز شاهرود بیرجند نسبت به سایر حوضه های استان بیشتر است از طرفی، با توجه به آسیب های وارد شده به دکل ها و تیرهای انتقال شبکه برق در سنوات گذشته، پهنه بندی آسیب پذیری شبکه توزیع برق در برابر مخاطره طبیعی در حوضه آبخیز بهدان به عنوان نمونه برای اجرای مدل و برآورد خسارت های احتمالی موردبررسی قرار گرفته شده است. برای انجام تحقیق حاضر در ابتدا نقشه پایه ها و شبکه 20 کیلوولت و سایر تأسیسات شرکت توزیع برق اخذ شد، با استفاده از نقشه های توپوگرافی و تطبیق آن با شبکه توزیع برق مسیل های تأثیرگذار مشخص شدند. با توجه به عدم وجود ایستگاه هیدرومتری در محدوده مطالعاتی، دبی سیلابی حوضه موردمطالعه با استفاده از روش تجربی-تحلیلی تعیین گردید. برای تعیین پهنه های سیلاب ابتدا با استفاده دستگاه DGPS پروفیل عرضی مسیل ها برداشت شد. با استفاده از دستگاه پهپاد فتوگرامتری اقدام به برداشت تصاویر و تهیه مدل ارتفاع رقومی شد. سپس مدل ارتفاع سیلاب 100 ساله در هر زیر حوضه با استفاده از نرم افزار Hec Ras تعیین و با استفاده از افزونه Hec Geo Ras پهنه سیلاب مشخص گردید. درنهایت تأسیسات مربوط به شرکت توزیع برق در معرض آسیب سیلاب و هزینه های احتمالی ناشی از سیل برای یک حوضه معرف محاسبه گردید.
India-Iran Relations in the Evolving Indo-Pacific: A Contemporary Geopolitical Analysis of Strategic Ambitions and Emerging Alliances(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
303 - 324
حوزههای تخصصی:
The Indo-Pacific region has become increasingly central to global politics, reflecting significant shifts in geopolitical dynamics. This paper investigates the evolving relationship between India and Iran, focusing on their strategic ambitions and the broader geopolitical implications within the Indo-Pacific context. Key attention in the study has been given to the strategic importance of Chabahar Port, which serves as India's crucial gateway to Afghanistan and Central Asia, enhancing its connectivity and influence in the region. Additionally, the paper explores India's participation in emerging alliances, analyzing both the challenges and opportunities these partnerships present. The study has incorporateed SPSS regression analysis, examining the factors influencing India's strategic decisions and the impact of its alliances on regional stability and prosperity. By employing this statistical approach, the paper quantitatively assesses the correlations between various geopolitical and economic variables, offering a nuanced understanding of India's strategic posture with Iran in the Indo-Pacific region.
بررسی مقادیر دبی حداکثری بر وقوع سیلاب در ساختار گامای بدون بعد (مطالعه موردی: حوضه ژئومورفیک شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
25 - 44
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ مطالعه جامع، مدیریت دبی های موثر بر وقوع سیلاب های شهری حوضه شیراز انجام شده است. حوضه آبریز شیراز با مساحت 10/1865کیلومترمربع و اقلیم خشک و نیمه خشک، همراه با پوشش گیاهی متوسط، به دلیل خشکسالی ها و تغییرات کاربری اراضی است. که نشان دهنده شرایط سیلابی حوضه در زمان رخداد رگبارهای ناگهانی است. روش تحقیق آماری- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. بدین منظور در جمع آوری داده ها از آمار درازمدت بارش در ایستگاه بارانسنجی حوضه شیراز طی دوره 50 ساله و دبی حداکثر روزانه 44 ساله در منطقه استفاده شده است. سپس به منظور انتخاب توزیع مناسب، داده های هر ایستگاه در محیط "Excel" وارد شده و اقدام به استخراج ماکزیمم دبی، و خروجی ها و ضوابط جبری در نرم افزار Graphers 16 محاسبه و تهیه شده است. در مرحله بعد بر اساس ضریب نکویی برازش پیرسون مقادیر مکعب تفاضل دبی هر سال از میانگین و تقسیم مجدد آن بر میانگین، طی تحلیل کای دوی پیرسون-اویلر در یک ساختار ارگودیک محاسبه شده است.در ادامه جهت احتمال سنجی کای دوی حول مقادیر میانگین دبی های رودخانه خشک، از تابع احتمال گامای با درجه آزادی 44 سال دبی پیک، و روش انتگرال جز به جز ریمان برای احتمال وقوع واریانس دبی های واقع شده در رودخانه خشک برای پیش یابی فاصله اطمینان و احتمال وقوع استفاده شده است. در نهایت این تحقیق نشان داد که، استفاده از ساختار گروه بندی گامای بدون بعد، که مبتنی بر یک هولومورفیسم مرکب از کیاس افزاینده و فراکتال کاهنده بوده، دارای روندی بسیار قابل اعتبار با کرولیشن 0.8 درصد و ضریب همبستگی89 درصد را برای مقادیر دبی 44 ساله رودخانه خشک با گرادیان شیب 30 درصد (16 درجه و 42 دقیقه ) بوده، بسیار واقعی تر نسبت به دیگر گروه بندی ها بوده، و برای احتمال سنجی اثر وقوع دبی های پیک در سالیان آینده و مدیریت بهتر وقوع سیلاب های شهری، موثرتر است.
واکاوی راهبرد خودکفایی و تهدید امنیت آبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
104 - 124
حوزههای تخصصی:
خودکفایی در محصولات اساسی همواره یکی از اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است که از ابتدای انقلاب اسلامی در قوانین و اسناد بالادستی ایران انعکاس یافته است. هدف از این پژوهش، واکاوی سیاست خودکفایی و تأثیر آن بر منابع زیستی و امنیت آبی ایران است. به طور کلی، راهبرد خودکفایی با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کاهش آسیب پذیری ایران در برابر تهدیدات خارجی تصمیم سازی و سیاستگذاری شده است. در این راستا، سیاست امنیت غذایی، کشاورزی محور اشتغال زایی و توسعه، خوداتکایی و اقتصاد مقاومتی هم پوشانی زیادی با راهبرد خودکفایی داشته است. سوال اصلی پژوهش این است که سیاست خودکفایی چه تأثیری بر امنیت آبی ایران داشته است. صورت بندی فرضیه پژوهش بیان می کند که سیاست و راهبرد خودکفایی زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است و ادامه این سیاست موجب تشدید خطرات محیط زیستی شده و می تواند امنیت ملی ایران را تهدید کند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و داده های مورد نیاز تحقیق از اسناد و قوانین بالادستی ایران و به ویژه شش برنامه پنج سال توسعه جمهوری اسلامی ایران اخذ شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست خودکفایی نه تنها به اهداف خود دست نیافته است بلکه زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است که ادامه این روند می تواند امنیت ملی ایران را نیز تهدید کند.
ارائه الگوی بهینه توسعه منطقه ای با رویکرد تحلیل ساختار (مطالعه موردی: شهرستان بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
229 - 261
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزان به برنامه ریزی منطقه ای برای کاهش نابرابری ها و نبود تعادل منطقه ای، همچون یک راهبرد کارآمد توجه می کنند. بنابراین، هدف این پژوهش طراحی الگوی برنامه ریزی توسعه منطقه ای شهرستان بجنورد با رویکرد تحلیل ساختار است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نوع، توصیفی-پیمایشی با رویکرد آمیخته اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کارشناسان و مسئولین شهرستان بجنورد است که از روش نمونه گیری هدفمند، 20 نفر انتخاب شده و در بخش کمی، کلیه شهروندان بالای 25 سال به روش نمونه گیری دردسترس به تعداد 384 نفر از طریق تعیین حجم نمونه در جوامع نامحدود انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته بوده است. در بخش کیفی و مصاحبه ها با روش نظریه زمینه ای[1] و به کمک نرم افزار مکس کیودا[2] کدگذاری شد و به روش تکنیک دلفی[3] نهایی سازی شاخص انجام شده است و در بخش کمی با تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار لیزرل[4] اعتباریابی و روابط بین متغیرها مدل انجام شد. یافته های این پژوهش نشان داد که مهم ترین عوامل برنامه ریزی توسعه منطقه ای شهرستان بجنورد شامل 6 عامل اصلی (اقتصادی، اجتماعی، طبیعی، سیاسی، مدیریتی و زیرساختی) و 40 زیرعامل است. بنابراین، در الگوی بهینه مناسب توسعه پایدار منطقه، عوامل (اجتماعی (با ضریب تأثیر 54/0)، طبیعی (71/0)) به عنوان عوامل علی و عوامل (زیرساختی با ضریب تأثیر (64/0)) به عنوان شرایط زمینه ای تأثیر مثبت و مستقیمی بر راهبردها (عوامل سیاسی) دارند. به عبارتی هرچقدر میزان این عوامل بالاتر و مناسب تر باشد، برنامه ریزی توسعه منطقه ای در سطح بالاتری خواهد بود. همچنین، عامل (مدیریتی) به عنوان عوامل مداخله گر، رابطه بین عوامل علی و راهبردها را با ضریب تأثیر (64/0) بهبود می بخشد و نقش میانجی بازی می کند. درنهایت، توسعه راهبردها با ضریب تأثیر معنادار (85/0) در برنامه ریزی توسعه منطقه ای شهرستان بجنورد منجر به تبدیل شدن آنها به شرایط اقتصادی مناسب شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی خواهد شد. [1]. Grounded Theory[2]. MAXQDA[3]. Delphi Technique[4]. Lisrel
بررسی پیش نشانگر ابر زلزله در زمین لرزه ۱۳۹۶ ازگله کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
151 - 172
حوزههای تخصصی:
ابر زلزله، پیش نشانگری باستانی و عینی است که گاه چند روز پیش از وقوع زلزله، بر فراز گسل مسبب زلزله و اغلب در نزدیکی رومرکز آن تشکیل می شود. مهم ترین مشخصه ابر زلزله، جوشیدن آن از زمین و ساکن ماندن آن برای ساعاتی در آسمان است. هدف این پژوهش، یافتن ابر زلزله بزرگ ازگله در سال ۱۳۹۶ با تفسیر چشمی در تصاویر ماهواره متئوست-۸ و سپس بررسی ویژگی های آن ابر با استفاده از محصولات همان ماهواره است. با جستجو در تصاویر مادون قرمز، ابر زلزله ازگله شناسایی گردید و نشان داده شد که سرچشمه ای زمین شناسی دارد و تشکیل چنین ابری در آنجا مرسوم نیست. زلزله ازگله، نزدیک به گسل زاگرس مرتفع (HZF) رخ داده بود، ولی ابر آن ۱۲ روز پیشتر و حدود ۷۰۰ کیلومتر دورتر از رومرکز زلزله و در قطعات دیگری از همان گسل، در خطی به طول ۱۶۰ کیلومتر تشکیل شده بود. بررسی ها نشان داد این ابر مرتفع، از دو بخش تشکیل شده است: سرچشمه ای پرفشار و دنباله ای رقیق شده در دست باد. همچنین در این پژوهش، ابر زلزله متوسط سی سخت در سال ۱۳۹۹ نیز شناسایی گردید که ۶ روز پیشتر و نزدیک به رومرکز زلزله تشکیل شده بود. جستجوی چشمی ابر زلزله از زمین و فضا، یک سرگرمی علمی همگانی، به ویژه برای هواشناسان آماتور با استفاده از تصاویر ماهواره ای است. پدیدار شدن ابر زلزله بر فراز یک گسل، هشداری برای رخداد احتمالی زلزله ای قریب الوقوع در آن گسل است، که البته نیاز به بررسی های بیشتری دارد.
تحلیلی بر ارزش ها و توانمندی های اقتصادی در مناطق ژئوتوریستی (مطالعه موردی: ژئوسایت های شهرستان طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارزش ها و توانمندی های اقتصادی ژئوسایت های شهرستان طارم و شناسایی اولویت های مداخله نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته، هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی- اکتشافی می باشد. در این راستا، ابتدا ژئوسایت های شهرستان طارم با استفاده از مصاحبه و مشاهدات میدانی شناسایی شدند. در مرحله دوم، با استفاده از روش قابلیت سنجی کومانسکو، ارزش های اقتصادی مناطق ژئوتوریستی شهرستان ارزیابی شده و در نهایت ژئوسایت های این شهرستان بر مبنای توانمندی های اقتصادی و با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای فازی و مدل ویکور از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره MCDM اولویت بندی گردیده اند. ارزش اقتصادی در مدل کومانسکو یک ژئوسایت بر اساس 5 زیرمعیار (دسترسی، زیرساخت ها، تعداد گونه ها و عوارض ژئوموفولوژیک مورد استفاده، تعداد بازدیدکنندگان در هر سال و توانمندی اقتصادی) محاسبه می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که از 17 ژئوسایت مورد بررسی، تنها 5 ژئوسایت رودخانه های ولیدرشیت، قزل اوزن، نوکیان، کوه های مسیر تهم- چورزق و چشمه پلنگه به ترتیب با امتیاز 5/18، 25/17، 17، 5/16 و 5/15 از منظر ارزش ها و توانمندی های اقتصادی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. نتایج مدل ویکور نیز، تأییدی از نتایج کومانسکو بود و تنها تفاوت آن تغییر وضعیت چشمه پلنگه از مطلوب به متوسط و رودخانه زاجکان از متوسط به مطلوب می باشد.
تحلیل راهکارهای سازگاری جوامع محلی با اثرات بادهای 120 روزه سیستان (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان نهبندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برخی از فرایندهای طبیعی در تلفیق و تعامل با سایر رخدادها و الگوهای رفتاری جوامع تبدیل به مخاطرات خسارت باری می شوند که پایداری و بقای اجتماعات به مدیریت و واکنش مناسب در برابر آنها بستگی دارد. بادهای 120 روزه شرق کشور از این دست فرایندهای طبیعی هستند که از دیرباز تداوم داشته است. امروزه تغییرات اقلیمی و خشکسالی ناشی از آن، بر اثرات بادهای 120 روزه در ابعاد مختلف زندگی اجتماعات محلی دامن زده است. هدف: مطالعه حاضر به بررسی اثرات این بادها در 10 روستای شهرستان نهبندان و همچنین تحلیل مهمترین اقدامات 240 نفر نمونه از ساکنین منطقه برای سازگاری و رویارویی با این اثرات پرداخته است. روش شناسی تحقیق: برای تعیین مهمترین اثرات و اقدامات روستاییان برای سازگاری، ابتدا مصاحبه نیمه ساختار یافته ای با تعدادی از خبرگان و کارشناسان سازمان های درگیر در مساله صورت گرفته و پس از تحلیل مصاحبه ها، شاخص ها و متغیرها استخراج و مبنای طراحی پرسشنامه ساختاریافته ای برای ارزیابی اثرات و اقدامات اجتماعات محلی قرار گرفته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو این پژوهش شامل 10 روستای دهستان بندان از شهرستان نهبندان است که بیشتر در معرض و مسیر بادهای 120 روزه قرار دارند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که در تمام ابعاد اثرات بادهای 120 روزه، سطح معناداری پایین تر از آلفا (05/0) است که بیانگر اثرات شدید آن در بعد زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. از طرفی در بررسی اقدامات مقابله ای توسط مردم بیشترین اقدامات در بعد اجتماعی - فرهنگی با مقدار 47/3 صورت گرفته در حالی که کمترین اقدامات در بعد زیست محیطی با مقدار 20/3 انجام شده است. نتایج: نتایج بیانگر این است که از بین اثرات متعدد بادهای مذکور، بیشترین اثرات در بعد زیست محیطی است و با توجه به اینکه بعد زیست محیطی منابع عمومی دارد و منافع فردی در آن کمتر احساس می شود، اقدامات مدیریتی آن توسط خود روستاییان کمتر و بیشتر توسط نهادها مورد حفاظت قرار می گیرد. در حالی که مهمترین اقدامات توسط روستاییان برای مقابله در بعد اجتماعی- فرهنگی صورت گرفته است.
واکاوی چند دهه ای تغییرات تابش تجمعی روزانه فرابنفش سطحی در ایران و همبستگی آن با تغییرات ازون کلی و ابرناکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
243 - 264
حوزههای تخصصی:
تابش فرابنفش خورشیدی رسیده به سطح زمین تأثیر بیولوژیکی قابل توجهی بر سلامت انسان، حیوانات، گیاهان و اکوسیستم های زمینی و آبی دارد. پایش مستمر تغییرات شدت تابش فرابنفش و ازون کلی در ایران فقط در دو ایستگاه انجام می شود که در دوره هایی به خاطر مشکلاتی ازجمله کالیبراسیون و هزینه سنگین نگهداری با مشکلاتی مواجه شده است. این مشکلات انگیزه استفاده از دیگر منابع اطلاعاتی نظیر ماهواره ها و داده های باز تحلیل را در طیف های مهم الکترومغناطیسی خورشید فراهم می نماید. در پژوهش حاضر، تابش تجمعی روزانه فرابنفش-مرئی (انتگرال کلی تابش فرابنفش-مرئی از طول موج 200 تا 440 نانومتر) حاصل از پایگاه داده بازتحلیل ERA5، ازون کلی و درصد ابرناکی مربوط به دوره آماری 1979-2020 در گستره ایران موردبررسی قرار گرفت. منطقه موردمطالعه با استفاده از روش خوشه بندی سلسله مراتبی به 8 خوشه تقسیم و بررسی روند در سری داده ها با استفاده از آزمون من-کندال انجام شد. نتایج میانگین شدت تابش تجمعی فرابنفش-مرئی(UV-VIS200-440) نشان داد در مقیاس سالانه در نواحی شمال و شمال غرب کشور (خوشه های 5، 6، 7 و 8) روند مثبت وجود دارد، اما در سایر مناطق روند معنی داری مشاهده نشد. مطالعه سری زمانی ازون کلی کشور نیز نشان داد در هر 8 خوشه مطالعه شده ازون کلی در سال های 1979 الی 2000 روند کاهشی معنی دار و از سال 2001 میلادی به بعد روند افزایشی معنی دار را تجربه نموده است. در این پژوهش به منظور تخمین تابش در نقاط فاقد ایستگاه، روابط رگرسیونی خطی بین تابش تجمعی(200 الی 440 نانومتر) با ازون کلی و ابرناکی در مقیاس های ماهانه، فصلی و سالانه استخراج شدند. بررسی ضرایب همبستگی بین سری زمانی تابش فرابنفش-مرئی (200 الی 440 نانومتر) با ابرناکی و ازون کلی نشان داد در هر سه مقیاس زمانی ماهانه، فصلی و سالانه، تابش با ابرناکی همبستگی قوی تری نسبت به ازون کلی دارد. به طوری که در مقیاس سالانه بیشترین ضریب همبستگی تابش فرابنفش-مرئی با ابرناکی 81./0 و برای ازون کلی 25/0 به دست آمد.
ارزیابی و تحلیل روند توسعه فیزیکی نواحی شهری گتوند به سمت مناطق سیل خیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
15 - 30
حوزههای تخصصی:
در طی سال های اخیر، رشد جمعیت سبب توسعه فیزیکی بعضی از شهرها به سمت مناطق سیل خیز شده است. از جمله شهرهایی که با این مسئله مواجه شده است، شهر گتوند در استان خوزستان است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به بررسی روند توسعه فیزیکی شهر گتوند به سمت مناطق سیل خیز پرداخته شده است. در این تحقیق از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM، تصاویر ماهواره لندست و لایه های رقومی اطلاعاتی به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین نرم افزارهای تحقیق شامل ArcGIS، Expert Choice، ENVI و IDRISI بوده است. همچنین در این تحقیق از مدل های منطق فازی AHP و LCM استفاده شده است. با توجه به اهداف مورد نظر، این تحقیق در سه مرحله انجام شده است که در مرحله اول، مناطق در معرض سیلاب شناسایی شده است. در مرحله دوم، به بررسی تغییرات کاربری اراضی پرداخته شده است و در مرحله سوم، روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق سیل خیز ارزیابی شده است. بر اساس نتایج حاصله، بخش زیادی از شهر گتوند از جمله مناطق شرقی آن، دارای پتانسیل سیل خیزی بالایی است. نتایج بررسی تصاویر ماهواره ای نشان داده است که روند توسعه فیزیکی این شهر به سمت مناطق سیل خیز نیز افزایش یافته است به طوری که در سال 1992، حدود 1/1 کیلومترمربع از وسعت محدوده شهری گتوند در منطقه دارای پتانسیل خیلی زیاد قرار داشته است که این میزان در طی سال های 2002، 2012 و 2022 به ترتیب به 3/1، 6/1 و 8/1 کیلومترمربع افزایش یافته است. همچنین نتایج مدل LCM نشان داده است که وسعت نواحی سکونتگاهی در طبقه با پتانسیل سیل خیزی زیاد تا سال 2050 به 7/2 کیلومترمربع افزایش خواهد یافت که در صورت عدم توجه به آن در برنامه ریزی ها، بخش زیادی از نواحی سکونتگاهی و جمعیت شهر گتوند با خسارات جانی و مالی ناشی از مخاطره سیلاب مواجه خواهند شد.
واکاوی تغییرات زمانی - مکانی و پیش بینی آینده یخبندان های استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی است که همه ساله باعث ایجاد خسارت در فعالیت های مختلف می گردد. از سوی دیگر تغییر اقلیم سبب تغییرات مکانی و زمانی یخبندان می شود. هدف این پژوهش تحلیل تغییرات زمانی - مکانی و پیش بینی آینده یخبندان های استان همدان است. جهت پیش نگری دمای حداقل روزانه استان از مدل CanESM2 استفاده شد و ریزمقیاس نمایی داده های مدل های گردش کلی با استفاده از مدل LARS-WG صورت گرفت. شبیه سازی پارامترهای فوق برای دوره 30 ساله (2050-2021) و تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5برای ایستگاه های منتخب انجام شد. نتایج حاصل از بررسی ماهانه دمای کمینه در ایستگاه های مطالعاتی استان نشان داد که دمای کمینه در دوره (2050-2021) در همه ایستگاه های مورد بررسی بر طبق هر سه سناریو و در همه ماه های سال نسبت به دوره پایه افزایش خواهد داشت. متوسط دمای کمینه استان برابر با 2/5 درجه سلسیوس است که این مقدار در دهه های آتی بر اساس سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب به 6، 2/6 و 3/6 درجه سلسیوس خواهد رسید که بیشترین تغییرات مربوط به ایستگاه نوژه و کمترین آن مربوط به همدان است. توزیع فضایی آغاز و پایان یخبندان در دوره آینده بیانگر آن است که یخبندان در نواحی شمال شرقی و شمالی استان زودتر از سایر مناطق استان شروع و دیرتر خاتمه می یابد در حالی که در نواحی جنوبی استان دیرتر شروع و زودتر به پایان می رسد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات آغاز یخبندان در دهه آینده نسبت به دوره پایه نشان داد که در همه ایستگاه های مورد مطالعه آغاز یخبندان بین 3 تا 11 روز کاهش خواهد یافت.
پایش تغییرات زمانی-مکانی گرد و غبار معلق جوّ در استان های منتخب نیمه غرب ایران با استفاده از تصاویر MODIS و Sentinel- 5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پایش تغییرات زمانی و مکانی گرد و غبار معلق جوّ در قسمت هایی از نیمه غرب ایران در محیط گوگل ارث انجین با استفاده از کارآمدترین محصولات سنجنده مودیس در بازه زمانی (2012-2021) و تصاویر سنتینل-۵ برای دوره (2018-2021) انجام شد. برای این منظور روند تغییرات زمانی و مکانی غلظت هواویز با استفاده از تصاویر شاخص عمق نوری (AOD) و شاخص جذب آئروسل (AI) پایش و سپس شاخص بهینه پوشش گیاهی (EVI) و شاخص خاک لخت (BSI) حاصل از تصاویر MOD13Q1 برای بازه زمانی (2012-2021) محاسبه شد ودرنهایت، میانگین تغییرات آنها به دست آمد. تغییرات غلظت گرد و غبار معلق در جوّ با استفاده از شاخص AOD روند نزولی را در ماه ژانویه و روند صعودی را در ماه جولای نشان می دهد؛ درحالی که این غلظت در ژانویه سال 2021 کمترین و در ماه های جولای و سپتامبر سال 2021 بیشترین میزان آئروسل را با استفاده از شاخص AI داشته است. گروه بندی غلظت آئروسل ها در سه طبقه برای پهنه مطالعه شده نشان داد که مناطق با غلظت زیاد آئروسل بر اساس تصاویر مودیس و سنتینل شامل خوزستان و ایلام است که این طبقه بندی ها در تصاویر مودیس به صورت مداوم است؛ ولی در تصاویر سنتینل به صورت پراکنده است. هم پوشانی میزان غلظت گرد و غبار در تصاویر مودیس با شاخص های EVI و BSI نشان داد که بیشترین تمرکز آئروسل ها در مناطق فاقد پوشش گیاهی و خاک های لخت قرار دارد. نتایج این پژوهش به مدیران و برنامه ریزان کمک می کند تا با مدیریت اصولی پوشش گیاهی و کاهش خاک بدون پوشش گامی در راستای کاهش آلودگی های ناشی از گرد و غبار معلق در جوّ در این نواحی بردارند.
The Right to War and Katechon in the Geopolitics of Crisis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
86 - 113
حوزههای تخصصی:
Conducting a special military operation in Ukraine has created a crisis in legal and geopolitical order. Political documents such as ``On the Historical Unity of Russians and Ukrainians`` and ``on conducting a special military operation`` cannot be truly re-read except by re-interpreting the geopolitico-theological texts of the Heideggerian theoreticians of the Russian Katechonic identity. By re-visiting the theory of Katechon, this article aims to examine the so-called Katechontic identity of Russia in the geopolitics of crisis and the dimensions of the Russian mindset in intervention in legal rule making in the global state of war. In fact, the main question of this article is how the Katechonic identity of Russia is defined in apocalyptic geopolitics, and theories such as neo-Eurasianism and National Bolshevism, based on theological and philosophical foundations, have worked to prepare an anti-legal order beyond the international legal order? The Russo-Ukrainian War is the main case. This article is in the framework of radical political theology, critical theory in international law and critical geopolitics.