فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۴٬۲۲۱ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
19 - 43
حوزههای تخصصی:
مدیریت سیاسی فضا فرآیندی است که به صورت آگاهانه انجام می گیرد و به ساختار سیاسی یک کشور نظم خاصی می دهد. مدیریت سیاسی فضا به منظور ساماندهی قلمرو سرزمینی و بکارگیری مؤثر نیروهای مادی و معنوی برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده. روش پژوهش مورد نظر توصیفی تحلیلی است. شیوه جمع آوری داده ها به دو گونه اسنادی و میدانی صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج در بعد " زیست محیطی " نشان داد که بیش ترین سطح میانگین به شاخص "کنترل منابع ابی" با میزان "3.58"، در بعد " مدیریتی" به شاخص "وضعیت فعال بودن بازارچه های مرزی" با میزان "3.91"، در بعد " اقتصادی " به شاخص "توسعه جاذبه های گردشگری" با میزان "3.54"، در بعد " کنترل قاچاق " به شاخص "کنترل قاچاق سوخت در مناطق مرزی" با میزان "3.01"، در بعد "مشارکت های مردمی" به شاخص "جذب مشارکت های مردمی در شناسایی قاچاقچیان مرزی" با میزان "3.54"؛ در بعد "اجتماعی" به شاخص "کنترل فقر بین ساکنان مناطق مرزی " با میزان "3.83"، در بعد " عوامل سیاسی و نظامی " به شاخص "کنترل رفت و آمدهای غیرقانونی" با میزان "3.54"، در بعد " زیرساخت ها " به شاخص "استقرار زیر ساخت های خطوط انتقال برق به ساکنان در مناطق مرزی" با میزان "3.52" و در بعد " امنیت " نتایج نشان داد که بیش ترین سطح میانگین به شاخص "میزان کنترل درگیری های نظامی" با میزان "3.98" تعلق یافته است.
تغییرات زمانی-مکانی آتش سوزی نواحی رویشی ایران مبتنی بر برونداد سنجنده MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
41 - 60
حوزههای تخصصی:
افزایش فعالیت آتش سوزی در بسیاری از عرصه های رویشی ایران در دهه های اخیر نگرانی ها را در مورد پیامدهای کوتاه مدت و بلندمدت ناشی از آن افزایش داده است. آتش سوزی جنگل ها و مراتع بر کمیت، کیفیت و سلامت اکوسیستم های طبیعی تاثیر خواهد داشت. گام اول در مهار و پیش گیری از آتش سوزی جنگل ها پایش دقیق آن است. لذا این پژوهش با هدف برآورد مساحت گستره های آتش سوزی و شناسایی تغییرات زمانی-مکانی این رخدادها در نواحی رویشی ایران انجام شده است. برای دستیابی به این هدف از داده های سنجنده MODIS ماهواره TERRA شامل محصولات آتش سوزی فعال (MOD14A1) و مناطق سوخته شده (MCD64A1) در یک دوره 20 ساله (2020-2001) استفاده شده است. نتایج نشان داد که بیشینه گستره آتش سوزی در نواحی رویشی ایران مربوط به ماه ژوئیه می باشد که حدود 4100 هکتار از اراضی ایران را در بر می گیرد. در این ماه بخش وسیعی از جنگل های کشور بخصوص در قسمت های شمال غربی در ناحیه رویشی ارسباران دارای رخداد آتش سوزی می باشد. در مقابل، کمینه مقدار گستره های آتش سوزی در نواحی رویشی ایران مربوط به ماه آوریل می باشد که به صورت دو پهنه محدود در شمال غرب و غرب کشور مشاهده شد. به جهت زمانی بیشینه رخدادهای آتش سوزی جنگل در ماه های گرم و خشک سال شامل ژوئن، ژوئیه، اوت و سپتامبر در نوار غربی کشور در رویشگاه زاگرس رخ داده است. همبستگی خطی بین مناطق سوخته شده و مناطق دارای آتش سوزی فعال در ایران نشان داد که یک ارتباط معنی دار بین این دو محصول ماهواره ای وجود دارد. این ارتباط نشان می دهد مناطق سوخته شده در نواحی رویشی ایران جز کانون های فعال آتش سوزی جنگل هستند.
تغییرپذیری و روند تغییرات شدت- گستره ی ترسالی و خشکسالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
129 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تغییرپذیری و روند تغییرات گستره ی شدت های ترسالی- خشکسالی در مقیاس های سالانه، فصلی و ماهانه در ایران است. برای این منظور، از شاخص ZSI ، آزمون روند من-کندال و داده های بارش ماهانه بازکاوی شده (ERA5) مرکز پیش بینی میان مدت اروپا (ECMWF) در بازه زمانی 2021-1979 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در گستره شدت های ترسالی – خشکسالی سالانه کشور، سه دوره مشخص: دهه 80 با گستره های تقریباً برابر ترسالی- خشکسالی، دهه 90 گستره های ترسالی و دو دهه اول قرن 21 میلادی که در شروع آن در سال آبی 2000-1999 بیش از 97 درصد کشور (70 درصد مساحت خشکسالی بسیارشدید) تحت شرایط خشکسالی بوده، بیشتر گستره های خشکسالی مشاهده می گردد. الگوی تغییرپذیری گستره های شدت ترسالی- خشکسالی در فصل زمستان و بهار تقریباً مشابه سالانه بوده، اما در فصل پاییز متفاوت از الگوی سالانه، در اواخر دوره، افزایش گستره های ترسالی بیشتر مشاهده می گردد. در این فصل در ماه نوامبر مساحت شدت های مختلف خشکسالی به ویژه (متوسط و شدید) کاهشی و در مقابل مساحت شدت های ترسالی افزایشی بوده است. اما در زمستان و بهار به خصوص ماه های ژانویه و تا حدودی مارس روند گستره های شدت ترسالی-خشکسالی برعکس بوده است. شدت شاخص نیز در برخی دوره های زمانی دارای روند بوده که افزایش شدت طبقات خشکسالی (افزایش شدت منفی شاخص) بارزتر است. در کل در هر سه مقیاس ماهانه، فصلی و سالانه، رخداد خشکسالی های ضعیف و متوسط اما متوالی زیاد، درحالی که ترسالی های بسیارشدید و شدید با توالی کم، بیشتر بوده است. افزایش گستره های خشکسالی شدید مشهودتر و شدت طبقات خشکسالی نیز کمی افزایش یافته است. افزایش شدت شاخص و گستره های ترسالی در فصل پاییز شاید گویای تغییر رژیم بارشی و در مقابل افزایش گستره های خشکسالی به خصوص خشکسالی های شدید در دو فصل اصلی بارشی ایران (زمستان و بهار) هشداری برای مدیریت منابع آب در دوره گرم سال باشد.
برآورد تغییرات زمانی و مکانی شاخص های سیل و جریان کمینه مستخرج از منحنی تداوم جریان (FDC) در رودخانه های استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۲۶-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
در بررسی تغییرات پاسخ هیدرولوژیکی ناشی از تغییر اقلیم می توان از شاخص های مستخرج از منحنی تداوم جریان استفاده نمود. هدف از این تحقیق مشخص کردن شاخص های سیل و جریان کمینه با استفاده از منحنی تداوم جریان در ایستگاه های هیدرومتری استان اردبیل می باشد. در این تحقیق تغییرات زمانی و مکانی شاخص های Q10،Q50، Q90، Q90/50و شاخصLane در 31 ایستگاه هیدرومتری استان اردبیل طی دوره 1372تا 1393 ارزیابی شد. در این مطالعه 5 ایستگاه (حاج احمد کندی، ننه کران، شمس آباد، پل سلطانی و بوران) که دارای جریان های حداقل، متوسط و حداکثر هستند، برای نمایش نتایج گرافیکی انتخاب شدند. ایستگاه های مذکور از نظر دبی و مساحت بررسی شده و منحنی تداوم جریان و منحنی تداوم جریان بی بعد براساس متوسط دبی و مساحت رسم شد. هم چنین روند تغییرات زمانی شاخص های Q10،Q50، Q90، Q90/50 و شاخص Laneبا آزمون ناپارامتری من کندال محاسبه شد. براساس نتایج به دست آمده شاخص Q10(جریان سیلابی) در ایستگاه های واقع بر روی رودخانه اصلی قره سو در سطح یک درصد دارای روند کاهشی معنی دار بوده است. شاخص Q50(جریان متوسط) در اکثر ایستگاه ها دارای روند کاهشی معنی دار بوده است. علاوه بر این، مقدار شاخص های Q90 و Q90/50 نیز در اکثر ایستگاه ها دارای روند کاهشی معنی دار در سطح p < 0.05)) بوده اند. در خصوص شاخص Laneبه عنوان شاخص مرتبط با سیل، در ایستگاه های ارباب کندی و دوست بیگلو که تحت تاثیر احداث سد بوده اند روند کاهشی معنی دار داشته اند. در نتایج تغییرات مکانی، شاخص (Lane) بیان گر سیلاب اوج است که مقادیر بالای آن در محدوده شرق و مرکز استان بیش تر است. در مجموع مقادیر شاخص های مرتبط با جریان های سیلابی در حوزه های بالادست استان روند افزایش داشته و نیز مقادیر مرتبط با جریان متوسط و نیز شاخص مشارکت جریان پایه در اکثر ایستگاه ها روند کاهشی معنی دار داشته است.
آشکارسازی کانون های جدید گردوخاک گسترش یافته در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۷۴-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
فرایند مستمر و رو به گسترش گرمایش جهانی به ویژه در منطقه آسیا، شرایط را برای افزایش خشکی و گسترش پدیده بیابان زایی فراهم کرده است. بسیاری از بیابان هایی که تا چندی پیش در تعادل اکولوژیک، شرایط حفاظت خاک را داشتند، امروزه به عنوان کانون های تازه ای از ایجاد مخاطره گردوخاک گسترش یافته تبدیل شده اند. نمونه های متعددی در ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص اش، در میان برخی از بیابان های مهم دنیا، اتفاق افتاده است. ناهنجاری دمایی 8 درجه ای در زمستان سال گذشته در حوضه آبخیر دریای کاسپین، کانون های گردوخاک جدیدی برای سواحل جنوبی این دریا فراهم کرده است. در تاریخ 30 الی 31 اردیبهشت 1400، گردوخاکی کم سابقه از لحاظ وسعت منطقه درگیر و همچنین غلظت، در ایستگاه های هواشناسی استان گیلان به ثبت رسید. اجرای مدل های پسگرد شیمیایی جو HYSPLIT نشان از گسیل گردوخاک از منطقه شمال غربی دریای کاسپین برای اولین بار به سواحل جنوبی دریای کاسپین (استان گیلان) با چنین شدتی دارد. کانون و منشاء این گردخاک بیابان راین در شمال غربی دریای کاسپین شناسایی شد. گرمایش مستمر و کم سابقه در منطقه و همراهی با جریان های قوی شمالی-جنوبی شرایط را برای گسیل این گردوخاک فراهم کرد. به دلیل منشاء گردوخاک گسیل شده و همچنین وضعیت جغرافیایی و توپوگرافیکی حوضه دریای کاسپین، تراز این گردوخاک از سطح زمین تا ارتفاع کمتر از 1500 متر ارزیابی شد. تحلیل شرایط همدید با استفاده از داده های بازتحلیل NCEP/NCAR با تفکیک مکانی 1 درجه، بیانگر استقرار توده هوای پرفشار با مرکز 1018 هکتوپاسکال روی بخش های شمال غربی دریای کاسپین و نفوذ زبانه پرفشار تا سواحل جنوبی دریای کاسپین است. با توجه به گرادیان مناسب فشاری و افزایش سرعت باد، چشمه های مولد گردوخاک روی مناطق بیابانی راین شکل گرفته و با حاکمیت جریان های شمالی (جنوب سو) توده گردوخاک به سمت استان گیلان گسیل می یابد.
Back to Geopolitics: The Problem of Ignoring Iran's Geopolitics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
220 - 246
حوزههای تخصصی:
Looking at the studies and analyses conducted in the field of Iran's issues with the world, we see the ignorance of Iran's geopolitical aspect. The concern of the present study is why Iran, despite its geopolitical importance, is always analyzed in terms of ideology and political Islam in the international arena? However, given the current geopolitical components and even its future geopolitical advantages, Iran has a potential and actual position and importance at the regional and international levels. The purpose of this study is, first, to highlight the more deliberate neglect of Iran's geopolitical aspect as an existing problem and to show some of its most important effects, and second, to highlight the geopolitical nature of Iran. The data collection method is descriptive-analytical, and they have been analyzed in the framework of the theory of "Geopolitics: The Impact of Politics on Geography" and the analytical framework of "Hermeneutics of Reflection". Based on the analysis of the effects of Iran's geopolitical neglect and with a look at the historical course (contemporary history), the research findings are a set of "historical" and "geopolitical" symbols and signs revealing the importance and determination of Iran's geopolitics, its precedence on political, ideological, cultural aspects, and the error of degradation in terms of geoculture. The result of this study is to ignore Iran's geopolitical aspect, reduce Iran's effective acting power in the international arena by introducing it more as an ideological actor, and put all the pressure on the Islamic Revolution, political Islam and the Islamic State.
گردشگری روستایی و اثرات اقتصادی آن بر جوامع میزبان(مورد مطالعه: روستاهای گردشگرپذیر شهرستان رضوانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۳
18 - 31
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی گردشگری روستایی و اثرات اقتصادی آن بر جوامع میزبان روستاهای گردشگرپذیر شهرستان رضوانشهر انجام شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کمی و از نظر هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش ساکنین روستاهای گردشگرپذیر در شهرستان رضوانشهر تشکیل داده اند، در این راستا نمونه گیری در منطقه مورد مطالعه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله استفاده شد، به گونه ای که سه تیپ روستاهای ناحیه (جلگه ای، ساخلی و کوهپایه ای) شناسایی شدند. سپس با روش سهیمه ای تعداد روستاهای نمونه به تفکیک بخش و دهستان تعیین شد. در نهایت تعداد 380 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل ماتریس تعاملی استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد، که میزان اثرات مثبت اقتصادی در چهار شاخص (درآمد، اشتغال، قیمت زمین، سرمایه گذاری) از دیدگاه جامعه میزبان زیاد بوده، و به نسبت آن میزان اثرات منفی اقتصادی از جمله: (ایجاد شکاف و اختلاف درآمدی بین ساکنان، افزایش میزان استفاده از کالاهای تحملی و لوکس، فصلی شدن درآمد خانوارهای روستایی، تقویت شغل-های کاذب، تغییر کاربری های زمین برای اهداف و فعالیت های گردشگری، سوداگری زمین، بالا رفتن قیمت زمین، بالا رفتن میزان ریسک پذیری سرمایه گذاری )، در روستاهای گردشگرپذیر زیاد می باشد. در ادامه نیز نتایج مدل ماتریس تعاملی نیز نشان داد، شاخص اشتغال با قدرت نفوذ (4) بیشترین تاثیرپذیری و شاخص قیمت زمین و سرمایه گذاری با قدرت نفوذ (2)، کمترین میزان تاثیرپذیری را از گردشگری به خود اختصاص داده اند. به عبارت دیگر، شاخص اشتغال در سطح اول همانند سنگ بنای زیربنای مدل عمل می کند، در ادامه نیز نتایج مدل ماتریس تعاملی نیز نشان داد، شاخص اشتغال با قدرت نفوذ (4) بیشترین تاثیرپذیری و شاخص قیمت زمین و سرمایه گذاری با قدرت نفوذ (2)، کمترین میزان تاثیرپذیری را از گردشگری به خود اختصاص داده اند. به عبارت دیگر، شاخص اشتغال در سطح اول همانند سنگ بنای زیربنای مدل عمل می کند،شاخص درآمد در سطح دوم، و شاخص های قیمت زمین و سرمایه گذاری در سطح سوم مدل قرار گرفته اند.
اولویت بندی و تحلیل فضایی پتانسیل سیل خیزی مبتنی بر رویکرد FUZZY-AHP (مطالعه موردی: حوزه آبخیز قمصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
139 - 159
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از بلایای طبیعی است که می تواند فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و پایداری محیط را تهدید کند؛ بنابراین شناسایی مناطق مستعد سیل خیز حوزه آبخیز امری ضروری در این زمینه است. هدف پژوهش حاضر، اولویت بندی و تحلیل فضایی سیل خیزی حوزه آبخیز قمصر با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره و منطق فازی است که با رویکرد توصیفی – تحلیلی و با روشFUZZY-AHP انجام شده است. برای این منظور ابتدا 14 معیار مؤثر بر سیل خیزی حوضه (شامل باران، ارتفاع، کاربری اراضی، بافت خاک، سنگ شناسی، فاصله از رودخانه، شیب، تراکم زهکشی، رتبه آبراهه، شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص توان آبراهه، تجمع جریان، انحنای سطح، انحنای طولی) شناسایی شد و سپس در نرم افزار Expert choice 11 بین معیار ها با روش AHP مقایسه های زوجی انجام گردید و وزن نهایی هر معیار به دست آمد. در ادامه، معیار ها با استفاده از توابع فازیlinear و large فازی سازی شدند و درنهایت وزن های نهایی به دست آمده برای هر معیار در لایه های مربوطه اعمال شد و نقشه نهایی سیل خیزی حوضه تهیه گردید. نتایج حاصل از اولویت بندی معیار های کمی و کیفی بر اساس نظر کارشناسان آبخیزداری با روش AHP نشان داد از بین 14 معیار پیشنهادی، معیار باران با وزن نهایی 229/0 بیش ترین تأثیر را در سیل خیزی حوضه دارد. همچنین معیارهای بافت خاک سنگین تا خیلی سنگین (499/0)، واحد سنگی Plvav (252/0)، کاربری های پهنه های آبی و اراضی لخت به ترتیب با وزن نهایی 345/0 و 225/0 نقش پررنگ تری در سیل خیزی حوضه دارند. نتایج حاصل از نقشه نهایی سیل خیزی حوضه نشان داد که حدود 841/30، 056/27 و 406/12 درصد از مساحت کل حوضه به ترتیب در طبقه سیل خیزی متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارند که این مناطق بیشتر در بخش مرکزی و در امتداد جنوب شرقی حوضه واقع شده اند؛ بنابراین آگاهی از پتانسیل سیل خیزی حوضه می تواند در جهت تدوین برنامه های مدیریت بحران در هنگام مواجه شدن با سیلاب مؤثر واقع شود.
منابع متقابل نگرانی ایران و عربستان سعودی؛ چرایی و چگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
273 - 298
حوزههای تخصصی:
روابط دو کشور ایران و عربستان سعودی همواره دچار تنش و نوسان بوده و چند مورد قطع روابط دیپلماتیک را تجربه کرده است. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده می شود به همین منظور از منابع کتابخانه ای، مقالات و پایان نامه ها کمک گرفته شده و برای تبیین آن از روش رئالیسم تهاجمی استفاده شده است. سؤال اصلی این مقاله: دلایل نگرانی بین دو کشور ایران و عربستان سعودی از یکدیگر چیست؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سؤال مورد آزمون قرار می گیرد این است که تضادهای هویتی، سیاسی_ امنیتی و رقابت منطقه ای از منابع متقابل نگرانی دو طرف است که آنها را به سوی پیشبرد سیاست خارجی تهاجمی، رقابتی و در مواردی خصومت گرا سوق داده است و عامل اصلی این تنش ها، تضادهای داخلی و رقابت منطقه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهد ایران و عربستان به خاطر ترس مداوم از فعالیت های مخرب یکدیگر و همچنین کاهش نفوذ و قدرت طرف مقابل در خاورمیانه، از تضادهای بین خود جهت پیشبرد سیاست خارجی استفاده می کنند که این عامل ایجاد تنش و نگرانی بین دو کشور است
اهمیت اوکراین و نقش آن در رقابت و تقابل میان روسیه و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
299 - 329
حوزههای تخصصی:
رقابت، تعارض و رویارویی میان قدرت های بزرگ در برخی از مناطق جهان که ازلحاظ ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی دارای اهمیت قابل توجهی هستند از ویژگی های بارز نظام بین الملل به حساب می آید. به طوری که معمولاً در وقوع بحران در مناطق و کشورهایی که چنین ویژگی هایی دارند، دست و نقش مؤثر قدرت های بزرگ را چه در ایجاد، چه در تطویل و چه در مدیریت بحران می توان دید. اوکراین نیز یکی از همین کشورها می باشد که به دلیل ویژگی های منحصربه فرد خود از دیرباز محل تلاقی منافع قدرت های بزرگ منطقه ای و فرا منطقه ای به ویژه بعد از استقلال میان روسیه و غرب بوده است. ازاین رو، هدف اصلی این مقاله پاسخگویی به این پرسش است که اوکراین چه اهمیتی برای روسیه و غرب دارد که باعث شده است تا همواره پس از استقلال صحنه رقابت و تقابل روسیه و غرب باشد؟ در این مقاله با روشی کیفی و رویکردی توصیفی – تحلیلی، پرسش پژوهش در بستر مفهومی نظریه واقع گرایی تهاجمی با استفاده از منابع کتابخانه ای موردبررسی قرارگرفته است. یافته های مقاله نشان می دهد که اهمیت اوکراین در ابعاد مختلف برای دستیابی به اهداف راهبردی متعارض روسیه و غرب و همچنین سیاست های غرب گرایانه اوکراین باعث شده است تا این کشور همواره پس از استقلال، صحنه رقابت و تقابل غرب و روسیه باشد.
The Role of Iran and Russia as Regional Powers in the Middle East (2011-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
Since the beginning of the Arab Spring in the Middle East, the region has undergone major changes, with regional and transnational powers shifting their foreign policy orientations based on their national interests. Meanwhile, Iran and Russia, as two major players, have focused on these developments. Therefore, using this Kinderman's Neorealism theory, the authors of the article seek to answer the question of what was the role of Iran and Russia in the Middle East region. The main hypothesis is that given the geopolitical developments, the strategic importance of the region, the tensions between Iran and the US in the Strait of Hormuz, the recent withdrawal of US forces from Syria, Iran and Russia as Regional Powers in the Middle East have played a key role to integrate their interest and deter U.S, in the Middle East. Indeed, the results show that Iran and Russia disagree in some areas, but given recent crises in the region, Trump's withdrawal from a nuclear deal with Iran and the imposition of more sanctions, opposed to unilateralism lead these two countries to cooperate politically and militarily to prevent influence of U.S in the region. The research method in this research is descriptive-analytical.
The Causes of Ineffectiveness of US Sanctions against the Islamic Republic of Iran based on the Political, Economic and Geopolitical Components(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
314 - 337
حوزههای تخصصی:
Sanctions have been used as a foreign policy tool since the post-World War II as an alternative means to war, to change governments or switch their behavior. From that period until now, the methods of imposing sanctions have become distinctive and complicated. Additionally, sanctions have become increasingly smarter day by day. The history of sanctions imposed by the United States of America against the Islamic Republic of Iran dates back to the first year after the victory of the Islamic Revolution (1980). The sanctions imposed against Iran are among the most durable and at the same time the most extensive ones imposed against the government and people of any country in terms of duration, scope and methods of application. The general conclusions are that the application of sanctions against Iran, even with different goals, produced sufficient impact during the long time of their application, resulting in economic losses, great people’s suffering and relative isolation of Iran.However, it did not achieve the intended goals previously defined as basis for their application. In this article, assuming the ineffectiveness of the sanctions (considering the failure to change of change in the government/behavior of the Islamic Republic of Iran as the main goals of the United States, we seek to investigate the reasons for this ineffectiveness. In this article, by introducing the components and examples of political, economic, technological factors and geopolitical advantages the arguments for the ineffectiveness of the American sanctions against the Islamic Republic of Iran have been presented. Qualitative document analysis constitutes the research method applied in this article.
Georgia’s Foreign Policy from A Geopolitical Perspective (2008-2018); based on the Grand Chess Board Doctrine by Brzezinski(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
337 - 361
حوزههای تخصصی:
The Russo-Georgia war in 2008 interrupted Georgia’s membership in NATO and the EU. After the collapse of the USSR in 1991, Georgia was a proper destination for the western countries due to its geopolitical superiority, located between the Caspian Sea and the Black Sea. Georgia’s goal also was to obtain the conditions of the EU and NATO to achieve the membership of these two organizations as an Eastern European State. With the occurrence of war in 2008, Georgia’s Geopolitical situation changed. The research hypothesis is, by losing 20% of Georgia’s territory in that war, one of the main conditions for joining NATO and the EU which is the territorial integrity, was suspended. This research is based on the Grand Chessboard Doctrine by Brzezinski, marking the geopolitical factors of Georgia and the great powers’ interests in this territory. The main question of the article is “What are the main features of Georgia's Foreign Policy from the Geopolitical perspective from 2008 to 2018?” the hypothesis is, “Geopolitically, Georgia’s neighborhood with Russia and the August war in 2008 resulted the occupation of South Ossetia and Abkhazia by Russia, delayed the Georgia’s membership to EU and NATO and Georgia tilted toward the West since it needed to counterbalance its foreign policy with strong powers against Russia.” Therefore, despite the fact Russia tried to show the war was just an ethnic conflict, it was further than that, and Russia’s southern border security with a logical distance from NATO was the main reason for war.
بررسی و ارزیابی نظریه های قدرت دریایی و ارائه مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
116 - 154
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اول قرن بیست و یکم، شاهد تغییرات و تحولات عظیمی در استراتژی دریایی کشورها، محیط ژئوپلیتیکی دریاها و نظام بین المللی هستیم. قدرت دریایی کشورها باید با این تحولات هماهنگ باشد. امروزه دیدگاه صرف نظامی از قدرت دریایی، با اهداف چندگانه و استراتژی دریایی و ملی کشورها هم خوانی ندارد. بررسی پیشینه نظریه های قدرت دریایی بیانگر آن است که این نظریه ها در قالب تشریح ماهیت قدرت دریایی، عوامل و عناصر آن و یا ارائه مدل بوده است. این تحقیق با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی، نظریه های قدرت دریایی را از لحاظ ساختار و محتوا، ارزیابی و عوامل و عناصر قدرت دریایی را در قالب مدل نظری پیشنهاد کرده است. یافته های تحقیق و مدل نظری حاصل از آن، نشان می دهد که قدرت دریایی از 7 عامل یا مؤلفه: جغرافیایی و سرزمینی؛ ژئوپلیتیکی؛ انسانی و اجتماعی؛ اقتصادی و صنعتی؛ نظامی؛ سیاسی و نهادی (داخلی و بین المللی)؛ تکنولوژیک و فن آوری اطلاعات، شکل یافته است. هر یک از این عوامل به تعدادی نماگر یا عناصر تقسیم می گردد. عوامل 7 گانه قدرت دریایی با یکدیگر تعامل دارند و تفکیک آنان از یکدیگر سخت است؛ به عبارت دیگر قدرت دریایی محصول ترکیبی از اجزاء به هم پیوسته و خروجی عوامل 7 گانه است.
Personal Media Restrictions on Freedom of Speech: A Social Contract Theory Behind It(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
119 - 144
حوزههای تخصصی:
In the burst of sophisticated platforms, it reached its peak where people worship and preach their rights of freedom of speech. We witnessed a subsequent arose issue where people questioned the imposed restrictions on them in the realm of social media platforms by the authority. Nonetheless, the merely conferred freedom of speech will bring public disharmony. It was because people are exposed to and choose to be permeated by personal media applications. Thus, via the platforms, people are inclined to voice, issue and navigate their statements based on feelings, thoughts, and opinions without contemplating the effects and rationale of it. Normally, the statement is controversial while dripping at the edge of the sensitive topic while creating social disharmony and triggering social bonding. Thus, principle of Social Contract was brought in order to justify the restrictions imposed by the authority. At the same time, people used Social Contract as a defense to uphold their rights. Nevertheless, it may lead to numerous problems with the absence of restrictions. Besides, Twitter, Facebook, LinkedIn, Instagram and etc. were the examples of personal media platforms the writer referred to. Thus, the thrust of the paper is to examine to what extent the government may impose restrictions on their citizens via personal media platforms in relation to Social Contracts and the right of freedom of speech. Thus, the writers will conduct the paper through a qualitative approach which is a pure literature review. The gist of limitation is where the personal media platform would be focused, and restrictions referred to which were imposed by the governmental authorities instead of the personal media administrator. The The paper suggests that, notwithstanding the conventional Social Contract theory, the writers argued that the restrictions shall be imposed on personal media users.
بررسی توزیع زمانی- مکانی و امکان پیش بینی جست باد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
209 - 228
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد انبوهی از پدیده های مخرب طبیعی هواشناسی و هیدرولوژیکی هستیم که هرساله تلفات و خسارات مالی و زیست محیطی بیشتری به زندگی بشر وارد می کنند. یکی از پدیده های جوی که می تواند بر ایمنی پرواز، حمل و نقل، سازه ها، انرژی و بسیاری دیگر از جنبه های زندگی بشری اثر مستقیم داشته باشد، جست باد است. هدف از این مطالعه، بررسی توزیع زمانی-مکانی جست باد در کشور ایران در یک بازه زمانی 15 ساله و ارزیابی یک روش تجربی تحت عنوان WPD جهت پیش بینی این پدیده با استفاده از برونداد مدل WRF است. بدین منظور داده های ثبت شده در 32 ایستگاه همدیدی بین سال های 2004 تا 2018 میلادی موردمطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد تعداد دفعات وقوع جست باد در مناطق جنوب شرق و شمال غرب کشور به مراتب بیشتر از سایر مناطق بوده است؛ درحالی که فراوانی وقوع جست بادهای همرفتی در نیمه غربی کشور بیشتر بود. به طور کلی، فراوانی وقوع جست باد در بازه موردمطالعه روندی صعودی داشته و اغلب گزارش های جست باد همرفتی مربوط به فصل بهار بوده است. در مجموع، 67 درصد جست بادها در نیمه اول سال گزارش گردیده اند و تنها 13 درصد از آن ها در فصل پاییز اتفاق افتاده اند. همچنین محتمل ترین زمان وقوع جست باد بین ساعت های 18-12 محلی بوده است. در ادامه و از میان روش های پیش بینی جست باد، رابطه مورداستفاده در سامانه پس پردازش یکپارچه مدل WRF (WPD) انتخاب و عملکرد آن در کشور ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از روش پیش گفته بر روی 885 مورد جست باد غیرهمرفتی، حاکی از عملکرد مطلوب این روش جهت پیش بینی جست باد در ایران بود.
نقش چالش های سازماندهی فضا و تاثیرات آن بر عدم توسعه انرژی های فسیلی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
44 - 70
حوزههای تخصصی:
همواره انرژی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تولید وهمچنین به عنوان یکی از ضروری ترین محصولات نهایی، از نظر اقتصادی دارای اثرات قابل توجهی است . کشور ایران نیز با داشتن ظرفیت های عظیم انرژی ، در رده دوم تولید انرژی در سطح جهان قرار دارد و این در حالی است که کشور ایران با مشکلات عدیده اقتصادی به خصوص در دهه های اخیر مواجه بوده است . استان ایلام نیز که دارای بیشترین ذخایر انرژی فسیلی در سطح کشور می باشد ، همواره به عنوان یک استان محروم و فاقد توسعه انسانی محسوب می شود . در این راستا یکی از راهکارهای برون رفت استان ایلام از بحران های اقتصادی و عدم توسعه یافتگی ، مدیریت و بکارگیری انرژی های فسیلی در سطح شهرستان های استان می باشد . در این زمینه تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به تحلیل اثر بخشی بکارگیری انرژی های فسیلی در توسعه شهرستان های استان ایلام با استفاده از مدل Topsis ، به ارزیابی اثرات بکارگیری انرژی های فسیلی در میزان توسعه شهرستان های استان ایلام پرداخته است . نتایج تحقیق نشان داد که در این زمینه شهرستان ملکشاهی با 16.17 % ، شهرستان دهلران با 12.74 % ، شهرستان سیروان با 11.03 % و شهرستان های ایلام و ایوان هر کدام با 10.80 % از جمله شهرستان هایی می باشند و نتایج جدول سوات نشان داد که استراتژی جایگاه انرژی های فسیلی در راستای توسعه شهرستان های ایلام در وضعیت رقابتی خفیف قرار دارد .
تحلیل تاثیرات تحریم های اقتصادی بر کیفیت زندگی روستاییان (مطالعه موردی: روستاییان ساکن در بخش مرکزی شهرستان کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقاء و توسعه کیفیت زندگی روستاییان به عنوان عاملی در جهت افزایش رفاه، کاهش نابرابری های روستا - شهری و دستیابی به توسعه پایدار روستایی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این درحالی است که تحریمهای اقتصادی ابعاد مختلف زندگی مردم ایران از جمله روستاییان را تحت تاثیر قرار داده است. لذا پژوهش حاضر با هدف تحلیل تاثیر تحریم های اقتصادی (سال های 1397 تا 1399) بر کیفیت زندگی روستاییان شهرستان کاشمر انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، از نوع پژوهشهای کمی، از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از جهت روش، در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی به شمار می آید. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات اسنادی و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (951/0) محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل روستاییان ساکن در 13 روستای، بخش مرکزی شهرستان کاشمر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای 05/0، تعداد 369 خانوار به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده است. یافته های پژوهش با توجه به سطح معناداری 00/0 کلیه شاخص ها در آزمون T تک نمونه ای، بیانگر آن است که تحریم های اقتصادی تاثیرات قابل توجهی بر ابعاد عینی و ذهنی کیفیت زندگی روستاییان برجای گذاشته است. همچنین مقادیر میانگین ها نشان می دهد که به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر تحریم ها در بعد ذهنی مربوط به شاخص های امید به آینده (02/4) و رضایت از زندگی (81/3) و در بعد عینی بیشترین تاثیر بر توانایی پس انداز (43/4) و قدرت خرید (39/4) روستاییان و کمترین تاثیر بر شاخص بهداشت و سلامت (78/3) می باشد. همچنین نتایج حاصل از مدل شاخص انتخاب ارجحیت( psi)، با توجه به امتیاز نهایی به ترتیب روستای تربقان(095/3) و جردوی(416/2)، بیشترین و کمترین میزان تاثیر را از تحریم های اقتصاد ی پذیرفته است.
تبیین محرک های مؤثر بر وضعیت شکنندگی کلان شهرها با رویکرد تحلیل ساختاری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
207 - 231
حوزههای تخصصی:
شهرها مانند هر سیستم پیچیده ای، اگر مدیریت درست نداشته باشند، شکسته می شوند؛ بنابراین درک شرایط شکنندگی برای احصای استراتژی های مؤثر در پاسخ ها، بسیار مهم است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد ساختاری به تبیین عوامل شکنندگی در کلان شهر تهران می پردازد. همچنین پژوهش حاضر تحقیقی میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که عوامل مؤثر در شکنندگی شهر تهران کدام اند؟ برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات موضوع بیان شده و سپس بر اساس تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی استخراج گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 نفر از خبرگان و متخصصین حوزه شهرسازی بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. ابتدا بر پایه ادبیات نظری، 91 محرک به عنوان شاخص های اولیه شکنندگی شهری استخراج شدند، سپس بر اساس نظرات خبرگان از طریق پرسشنامه 51 محرک که درصد اجماع کمتری داشتند حذف و 40 محرک باقی ماند. در گام بعدی پاسخ ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MicMac مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند. در این تحلیل میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم محرک ها بر یکدیگر و بر روند شکنندگی شهر تهران مشخص شد. نتایج نشان دهنده آن است که از بین 40 محرک اولیه تأثیرگذار، تعداد 20 محرک در شکنندگی کلان شهر تهران نقش کلیدی دارند. این محرک ها عبارتند از: رشد سریع شهرنشینی؛ فقر متمرکز؛ فساد مالی گسترده؛ نابرابری اجتماعی و جنسیتی؛ درصد بیکاری؛ بی ثباتی سیاسی؛ بیماری های همه گیر؛ سکونتگاه های غیر رسمی؛ خشونت شهری؛ امنیت اقتصادی؛ میزان مشارکت مردم؛ کمبود خدمات شهری اساسی؛ قرارگرفتن در معرض بلایای طبیعی؛ میزان امنیت اجتماعی؛ نابرابری درآمد؛ توزیع نامناسب ظرفیت های امنیتی-توسعه ای؛ تحریم ها؛ شوک های اقتصادی جهانی؛ ناامنی واقعی؛ شوک های ناگهانی قیمت.
تبیین معیارهای کالبدی مؤثر در ارتقای تاب آوری سکونتگاه های غیر رسمی در برابر مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
79 - 94
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری سکونتگاه های غیررسمی در برابر مخاطرات محیطی، توجه به تاب آوری را ضروری می سازد. در واقع تاب آوری به دلیل پویا بودن واکنش جامعه در برابر مخاطرات، نوعی آینده نگری است و یکی از راه های کاهش ریسک و آسیب پذیری در سکونتگاه های انسانی است. هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی فاکتورهای اثرگذار کالبدی بر ایجاد محلات تاب آور در مناطق درگیر با اسکان غیررسمی شهر همدان در برابر مخاطرات محیطی است. شاخص های پژوهش در پنج طیف شاخص کاربری، شاخص تراکم، شاخص دسترسی، شاخص ساختار کالبدی و شبکه معابر مورد ارزیابی قرار گرفت. روش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و به منظور جمع آوری اطلاعات و داده ها از روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. سطح تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی شهر همدان از حد متوسط پایین تر است و عامل اول (مقاومت ساختمان) بیشترین نقش را در تبیین ارتقای تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی شهر همدان دارد. این عامل می تواند در مقابله و انطباق با تاب آوری موفق عمل کند. از بین عوامل شناسایی شده، عامل تراکم بر ارتقای تاب آوری سکونتگاه های غیر رسمی تأثیر ندارد و سایر عوامل تأثیر مستقیم و مثبت دارند.