فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحریم های بین المللی خواه در قالب تحریم های یکجانبه و چندجانبه و خواه در قالب تحریم های فصل هفتمی شورای امنیت ملل متحد اما آثار مختلفی از جمله بر زنان و کودکان دارند .این تحریم ها به طور عمده با توجه به تجربیات موجود در ارتباط با عراق ، لیبی و نهایتا جمهوری اسلامی ایران درصدد هستند تا با کاهش سطح رشد اقتصادی معضلات اجتماعی اقتصادی فراوانی را برای جوامع به بار آورده و به عنوان یک مانع توسعه ای، منجر به ایجاد زمینه های افزایش تورم و التهاب اقتصادی شود و فرصت های گسترش فعالیت های زنان و کودکان را به حداقل برساند و حقوق بنیادین بشری آن ها را نقض نمایند در همین راستا موضوع مسئولیت بین المللی دولت های مورد تحریم مطرح می شوند.سوال اصلی تحقیق حاضر آن است که با توجه به مفهوم حقوق بنیادین بشری که عمدتا در رویه قضایی بین المللی مطرح شده است ، در وهله اول مسئولیت بین المللی دولت ها در اعمال تحریم های ناقض حقوق زنان و کودکان به چه صورت احراز شده و ثانیا مسئولیت بین المللی در وضعیت تحریم ها به چه صورت احراز خواهد شد؟ نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد تحریم های بین المللی هم به صورت کلی و هم در وضعیت ایران می تواند حق حیات (تاکید شده در ماده 3 اعلامیه حقوق بشرو ماده 6 کنوانسیون حقوق کودک)؛ حق برخورداری از استانداردهای مناسب زندگی، حق سلامت و بهداشت، حق آموزش، حق توسعه و... را در زنان و کودکان تحت تاثیر قرار داده و موجبات نقض حقوق آنان را فراهم آورد.
تاثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی بر گونه های مسکن طبقه متوسط (در دوره میانی و پایانی پهلوی دوم بین سال های 1332 تا 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
۱۳۳-۱۵۰
حوزههای تخصصی:
جهت شکل گیری مسکن می بایست به ابعاد مختلفی توجه نمود که یکی از مهمترین این ابعاد، طبقه اجتماعی ساکنین آن است. شکل گیری طبقات اجتماعی در هر جامعه متاثر از عوامل اجتماعی و فرهنگی آن به شمار می رود که نوسازی حکومت در دوران پهلوی، منجر به شکل گیری طبقه متوسط جدید در کنار طبقه سنتی جامعه شد. این پژوهش در صدد است با شناسایی تحولات اجتماعی - فرهنگی دوره پهلوی دوم، به بررسی عوامل تاثیرگذار بر ظهور طبقه متوسط جدید و سپس مسکن این طبقه بپردازد. در این راستا، شماری از کوی های مسکونی تهران براساس طبقه اجتماعی ساکنان آن در دو دوره میانی و پایانی پهلوی دوم به عنوان جامعه آماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. این پژوهش بر پایه روش کیفی و بر استدلال منطقی استوار است اما اساس پژوهش تحقیق، تاریخی تفسیری است که استنتاج از تحلیل ها به صورت مقایسه ای صورت می گیرد. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مشاهده میدانی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد طبقه اجتماعی و ویژگی های فرهنگی معیشتی طبقه متوسط جدید جامعه که به دنبال تفکرات مدرن بودند، بر معماری مسکن این گروه تاثیر گذاشته و مسکن مدرن جایگزین مسکن سنتی شده است.
عوامل مؤثر بر تخریب مراتع در بین دامداران نواحی روستایی شهرستان نمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت مسئله تخریب منابع طبیعی کشور و با هدف دستیابی به عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در تخریب مراتع، این پژوهش در شهرستان نمین انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق در سه روستای ساقصلو، آغزمان کندی و تیفیه در مجموع 1279 نفر و بهره برداران ذینفع 326 نفر در سه روستا بودند. ابزار پژوهش در این تحقیق پرسشنامه بود که 21 نفر از بهره برداران (خانوارها) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده به صورت پیمایشی مورد مصاحبه قرار گرفتند. روایی پرسشنامه بر اساس دیدگاه کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. سپس داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSSVer.22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین متغیر ها، ناکافی بودن میزان درآمد سالیانه از بین عوامل اقتصادی و عدم تشکیل دوره های آموزشی و ترویجی در حد نیاز و مشارکت دادن بهره برداران در اجرای طرح های مرتعداری در سطح بسیار محدود و نبود مدیریت مناسب و حس مسئولیت پذیری از بین عوامل اجتماعی ازجمله عوامل مؤثر در تخریب مراتع محسوب می شوند. تعداد بهره بردار و شیوه بهره برداری بیشترین تأثیر را در تخریب و از بین بردن مراتع داشتند. همچنین تعداد دام و هزینه های زندگی و وضع اقتصادی بهره برداران مرتعی برای گذراندن امرار معاش در روستا از عوامل مؤثر محسوب می شوند. باتوجه به نتایج، مؤلفه هایی که در تخریب مراتع تأثیر داشتند ازجمله میزان دانش و آگاهی، بهبود وضعیت، درآمد و معیشت و اثر گذاری دوره های آموزشی و مشارکت ذینفعان و تشکل های محلی بودند. بنابراین، از آنجائی که روستائیان برای تأمین علوفه موردنیاز دام با کمبود مراتع مواجه هستند، می توان با واگذاری طرح های مرتع داری و اصلاح مراتع به گروه های ذینفع با رعایت ضوابط و اجرای مدیریت برنامه ریزی شده در کاهش تخریب مراتع اقدام نمود.
الزامات تحقق پذیری کارآفرینی پایدار در روستاهای ساحلی جنوب جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در بحث توسعه و به خصوص توسعه پایدار، بهره گیری مناسب و بهینه از توانایی ها و استعدادهای روستایی در جامعه روستایی است که از آن با عنوان کارآفرینی روستایی پایدار یاد می شود. با توجه به این موضوع، اهمیت به موقعیت خاص روستاها و رونق اقتصادی برای آنان امری ضروری و دور از اجتناب است هدف پژوهش حاضر شناسایی و توسعه کارآفرینی پایدار در روستاهای ساحلی قشم از نظر تعاونی های برتر قشم است. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی بنیادی محسوب می گردد و از نظر روش تحقیق یک تحقیق توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان تعاونی های روستایی قشم است. نتایج تحقیق نشان داد که مدل نهایی کارآفرینی پایدار روستاهای ساحلی مورد مطالعه متشکل از مؤلفه های آموزشی، فرهنگی اجتماعی، زیرساخت – فیزیکی، سرمایه مالی، و در نهایت مؤلفه تولید بازاریابی بوده است. بعلاوه بیشترین اثرگذاری کارافرینی پایدار در روستاهای ساحلی جنوب جزیره قشم مربوط به مؤلفه اقتصادی و کم ترین اثر مربوط به مؤلفه دانش- مهارت بوده است.
بازشناسی عوامل مؤثر بر کالبد فضاهای مسکونی و سنجش میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی از کیفیت کالبدی محیط مسکونی (مورد شناسی: مجتمع مسکونی آسمان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
149 - 220
حوزههای تخصصی:
سنجش درجه رضایتمندی فضایی الگوی سکونت و مجتمع های سکونتی، طیف گسترده ای از مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، کالبدی و... را دربرمی گیرد که در مجموع ارزش کیفیت محیط مسکونی و سکونت را نمایان می کند. شاخص های کیفی مسکن همواره به عنوان حساس ترین ابزار برنامه ریزی مسکن محسوب می شوند. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی، علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز دربرمی گیرد. رضایت از سکونت، امری چندبُعدی است و توجه به عوامل متعدد سازنده کیفیت و رضایتمندی آن در تدوین الگوی ارزیابی ضروری است. ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان می تواند درجهت سنجش میزان دستیابی به اهداف پروژه های شهری مؤثر واقع شود و همین طور نتایج حاصل از این گونه پژوهش ها را می توان در ارتقای کیفیت محیط زندگی به ویژه در مجتمع های مسکونی به کار برد. این پژوهش که با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی تبریز صورت گرفته، به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و برای ارزیابی نهایی داده ها از نرم افزار SPSS و روش آماری همچون آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات بر پایه چک لیست هایی برای تکنیک های پرسشنامه، مشاهده، بررسی ویژگی های مکانی-فضایی بوده و در این مسیر از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. بررسی های به عمل آمده حاکی از آن است که رضایتمندی افراد در زمینه های دیاگرام عملکردی و فرم فضاهای خارجی در سطح بسیار خوب و فرم ساختمان، فرم فضاهای داخلی و ابعاد واحد مسکونی، ارتفاع سقف واحدهای مسکونی و ابعاد و اندازه مشاعات، امکانات و ارتباطات فضای خارجی در حد متوسط (بالاتر از حد میانه) و تعداد اتاق های واحد مسکونی و تعداد واحدهای موجود در مجتمع در حد ضعیف (پایین تر از حد میانه) هستند و در کل میزان رضایتمندی ساکنان از این مجتمع مسکونی در بالاتر از حد متوسط قرار دارد.
رتبه بندی میزان انطباق و نزدیکی مناطق شهری شهر اردبیل با عناصر دخیل در ظهور شهر اصیل اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
221 - 252
حوزههای تخصصی:
هر نوع جهان بینی و ایدئولوژی می تواند نوع خاصی از شهرسازی و البته شکل ظاهری شهر را مطابق با آموزه های آن ایجاد کند شهرسازی اسلامی از ایدئولوژی اسلامی و ساکنان آن جدا نیست و تبلور تفکر و سبک زندگی آنها است دراسلام ظهور هر پدیده ای توسط مردم در سه جنبه اصلی رخ می دهد:جنبه های فکری و عقیدتی، جنبه های عملی و اخلاقی، جنبه های عینی که همه با هم منجر به ظهور شهر های اصیل اسلامی می شوند امروزه به دلیل تاثیر فرهنگ بیگانه جنبه های ذکر شده ضعیف و حتی آشفته است در این مقاله قصد داریم جایگاه هرمنطقه شهری اردبیل را از جنبه های ذکر شده مشخص کنیم. و به این سوال پاسخ دهیم: مناطق شهری اردبیل تا چه اندازه با عناصر دخیل در ظهور و تحقق شهر اصیل اسلامی نزدیکی دارد ؟ این تحقیق از نظر روش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است و داده های آن هم به صورت اسناد و هم به صورت میدانی (پرسشنامه شهروندان) جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان اردبیل است با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 383 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش به روش نمونه گیری طبقه ای از پنج منطقه اردبیل (متناسب با جمعیت مناطق) انتخاب شدند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل کوپراس استفاده شد و مشخص شد که هر یک از مناطق شهری اردبیل ازلحاظ نزدیکی و سازگاری با عناصر دخیل در پیدایش شهر اصیل اسلامی دارای نسبت های مختلف است بطورکلی جایگاه شهر اردبیل از نظر انطباق و نزدیکی با ویژگی های عناصر شهر اصیل اسلامی بر اساس مدل کوپراس و با میانگین ( 88.44NJ ) جایگاه مناسب تری است .
ارزیابی تحلیلی عملکردتوسعه شهری بامعیارهای شهر سبز ، مطالعه موردی، منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی تحلیلی روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران طی یک دوره پنج ساله 1390 الی 1395، انجام پذیرفت. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بوده است. داده های تحقیق در دو بازه زمانی (1390 و 1395) از اسناد رسمی و پایگاه های سازمان های دولتی و غیردولتی به ویژه معاونت های زیست محیطی و شهرداری تهران جمع آوری گردید. جهت تعیین میزان تأثیر هر یک از معیارهای ارزیابی شهر سبز و امتیازدهی به عملکرد آن ها در این دوره 5 ساله، از نظر خبرگان طی دو پرسشنامه مجزا استفاده گردید. تحلیل داده ها توسط نرم افزار Expert Choice و ماتریس ارزیابی عملکرد و صفحه گسترده اکسل انجام پذیرفت. نوآوری تحقیق، بهره گیری از معیارهای متنوع و چندگانه معتبر در رابطه با شهر سبز جهت ارزیابی عملکرد توسعه شهری سبز در طول یک دوره پنج ساله در منطقه 22 شهر تهران می باشد. نتایج مطالعه نشان داد که در دوره زمانی مورد مطالعه از 39 معیار بررسی شده، 18 معیار در طول این مدت عملکرد مطلوب داشتند از جمله: سیاست پایداری آب، میانگین روزانه میزان SO2 و سرانه فضای سبز و 21 معیار دیگر دارای عملکرد بی تأثیر یا نامطلوب بودند. نتیجه نهایی ارزیابی عملکرد شهر سبز نشان داد که توسعه شهری سبز در این منطقه باتوجه به پتانسیل های زیست محیطی قابل توجه آن در وضعیت متوسط قرار گرفته است و فاصله نسبتا زیادی با نقطه ایده ال دارد.
تحلیل قیاسی نقش مؤلفه های کالبدی مساجد در شکل گیری هویت محلات (مقایسه سه مسجد در محلات تاریخی، میانی و نوساز شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
251 - 270
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بحران هویت یا احساس بی هویتی به عنوان یکی از بحران های زندگی انسان امروز در بسیارى از قلمروهاى آن و غالب جوامع مشاهده می شود. درواقع، لزوم توجه به هویت در سطح سکونت گاههای انسانی را می توان در نابسامانی های هویتی امروز یافت که تهدیدی برای بقا و پایداری محیط مصنوع است زیرا که این نابسامانی ها می تواند تمام ارزش های جامعه را از بین ببرد و محیط پیرامون را فاقد هویت و تصویر ذهنی آن کند و پیامدهایی ناخواسته را بر پیکره حیاتی شهر وارد آورد. ازاین رو، امروزه هویت بخشی محلات و سکونت گاههای انسانی به عنوان مقدمه موضوع تقسیمات کالبدی شهر و چگونگی ابعاد و سلسله مراتب آن، به ضرورتی عمده در مباحث برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. هدف: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه نقش مؤلفه های کالبدی مساجد بر هویت مندی کالبدی محلات و درنهایت، دست یابی به راهبردهای مناسب کالبدی-فضایی هویت بخش در محلات، متناسب با بافت تاریخی، میانی و نوساز آن ها و با تأکید بر نقش مسجد محله است. روش: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و از نوع پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده های نظری و از ابزار پرسش نامه برای گردآوری داده های پیمایشی و از نرم افزار SPSS<em> جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری خانوارهای ساکن در شهر شیراز است که با استفاده از فرمول کوکران و با اشتباه مجاز 5 درصد تعداد نمونه 376 نفر برآورد شده است. برای ارائه راهکارها از متخصصان و کارشناسان پرسشگری صورت گرفته است و با بهره گیری از روش SWOT و هم چنین، کمی سازی آن توسط روش AHP، راهکارهای مناسب کالبدی-فضایی ارائه شد. نتیجه گیری: درنهایت، بر اساس نتایج بدست آمده از پژوهش برای تقویت هویت کالبدی محلات با استفاده از مؤلفه های کالبدی مساجد، در بافت درونی راهبرد رقابتی، در بافت میانی راهبرد محافظه کارانه و در بافت بیرونی راهبرد تهاجمی مورد نیاز است.
رویکرد مشارکت جویانه در ساماندهی بافت فرسوده شهری (نمونه مورد مطالعه محله نادر کاظمی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
305 - 318
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از معضلاتی که امروزه بسیاری از کشورها با آن دست به گریبان هستند مشکل بافت های فرسوده در شهرهاست که هر کشوری سعی در رفع آن بر اساس امکانات و توانایی های بومی خویش و برپایه آراء نظریه پردازان گوناگون دارد. تحقق چنین هدفی مستلزم انجام مطالعات گسترده، شناخت جنبه های محیطی – کالبدی و بررسی ابعاد اقتصادی – اجتماعی، بافت های فرسوده است. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش به سازی و نوسازی بافت فرسوده محله نادرکاظمی به منظور حیات دوباره بافت است. اهداف فرعی در چارچوب هدف کلی پژوهش عبارت است از: شناخت ویژگی های اقتصادی و اجتماعی ساکنان، وضعیت کالبدی مجموعه، بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردمی در به سازی بافت فرسوده نادرکاظمی و ارائه راهبردها و راهکارهای علمی و عملی در این زمینه است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی است که در محله نادرکاظمی شیراز با جمعیت 2302 نفر و نمونه قابل تعمیم 329 نفر مورد بررسی قرار گرفته است.داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از راه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل آماری گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد که کمبود امکانات، خدمات شهری و تاسیسات زیربنایی سبب مهاجرت بیش تر ساکنان بومی این منطقه به مناطق دیگر شهر شده است، از سوی دیگر، وضعیت اجتماعی – اقتصادی ساکنان بافت سبب شده تا روند به سازی و نوسازی درون بافت کند و سرعت فرسوده شدن و تخریب بافت افزایش یابد. بر اساس یافته ها پاسخ گویان بیش ترین تمایل را به مشارکت در تصمیم گیری و کم ترین گرایش را به مشارکت مالی داشتند؛ نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از آزمون پیرسون نشان داد که بین میزان مشارکت مردمی در روند ساماندهی بافت فرسوده با مولفه های دسترسی به خدمات و امکانات شهری و اعتماد سازی رابطه ای معنادار وجود دارد.
ارزیابی توسعه معماری و شهرسازی مدرن در معماری خانه های قاجار(مورد شناسی: شهرکرمانشاه در منطقه غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات معماری و فضاهای شهری کرمانشاه در دوران قاجار همزمان با ظهور فرآیند توسعه و رشد کالبدی شهرهای ایران، به واسطه ی ورود شاهزادگان قاجار به کرمانشاه و تاثیرات موقعیت ارتباطی این شهر محقق شد. بدین ترتیب زمینه لازم برای شکل گیری و توسعه ی فضاهای شهری و معماری، تغییر روابط اجتماعی، تفکیک اقشار جامعه و پیدایش نیازهای جدید پدید آمد. در این پژوهش، چگونگی شکل گیری معماری خانه های قاجار در منطقه غرب ایران و به طور اخص شهر کرمانشاه و بررسی رابطه ی الگوهای توسعه معماری و شهرسازی مدرن با معماری خانه های قاجار به عنوان پرسش های اساسی تحقیق مطرح شده است. این پژوهش با روش تاریخی، تفسیری مبتنی بر سه مرحله ی «ارزیابی فرآیند توسعه معماری و مولفه های تاثیرپذیری از شهرسازی غرب در خانه های قاجار»؛ «بررسی خانه های شاخص بر اساس مبانی نظری و چگونگی تاثیر معماری غرب و فضای شهری مدرن بر معماری دوره قاجار» و «چگونگی شکل گیری و دگرگونی متاثر از معماری غرب و فضای شهری مدرن و انعکاس آن بر کالبد معماری و شهرسازی در خانه های کرمانشاه درمنطقه غرب ایران» صورت گرفت. تحلیل موضوع در این نوشتار بر اساس جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی برای بررسی محدوده ی مطالعاتی مورد نظر میسر شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت قاجار زمینه های تغییرات و الگوبرداری از تمدن غرب را در فضای سنتی جامعه ایران فراهم نموده و در این دوره ساختمان هایی به سبک تلفیقی با عناصر و تزئینات متاثر از معماری و الگوهای توسعه شهری غرب در معماری ایران ظهور کرده است. فرآیند ارزیابی در این پژوهش مطابق شاخصه های تعیین شده، مبین آن است که میزان تاثیرگذاری و الگو برداری شامل دوران تداوم سنت های معماری ایران، دوران تلفیق معماری سنتی ایران با معماری غرب و دوران جایگزین شدن معماری غرب با معماری سنتی ایران است. سیر تکاملی و تغییرات کالبدی معماری خانه های قاجاری کرمانشاه بر اساس وابستگی به تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در ساختار شکل گیری و توسعه شهر قاجاری کرمانشاه میسر شده است.
تحلیل نقش تفاوت های مکانی- فضایی در احساس نشاط شهروندان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز با چالش های محیطی و تفاوت های مکانی- فضایی(نابرابری فضاهای نشاط آفرین) اثرگذاری در وضعیت نشاط شهروندان روبروست. تفاوت های مکانی و احساس نشاط شهروندان از مهمترین متغیرهای مورد بررسی این پژوهش هستند. برنامه ریزی عدالت محور و کاهش نابرابری های مکانی و فضایی در برخورداری از فضاهای نشاط آفرین مهم ترین پیشنهاد این پژوهش است. پژوهش حاضر نظری-کاربردی و به لحاظ روش شناسی"توصیفی-تحلیلی" است. جامعه آماری شامل شهروندان اهواز (اعم از زن و مرد) در محدوده سنی 15 سال به بالا است که برابر با 887280 نفر از کل جمعیت شهر اهواز است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده و پرسش نامه ها در شش محله منتخب تکمیل گردید. تحلیل داده ها با روش های آماری از جمله میانگین پاسخ ها، رگرسیون خطی، آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه و نرم افزارArcGIS انجام شده است. بر اساس نتایج، سطح نشاط شهروندان اهوازی، پایین تر از حد میانگین و مطلوب است. میان دو گروه زنان و مردان شهر اهواز از نظر سطح نشاط تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین گروه های سنی از نظر سطح نشاط تفاوت معنادار وجود دارد. تفاوت سطوح مکانی در تفاوت سطح نشاط شهروندان در محله های مختلف شهر اهواز نقش دارد و سطح نشاط شهروندان از مکان ها و محله های با سطوح بالاتر به سمت مکان ها و محله های سطوح پایین تر متغیر و سیر نزولی دارد. در واقع تفاوت ها و نابرابری های فضایی و مکانی منجر به نابرابری سطح نشاط در بین شهروندان می شود و توزیع نشاط در بین شهروندان بر اساس تفاوت های مکانی دارای یک الگوی عادلانه نیست.
تبیین دل بستگی به مکان در فضاهای سبز شهری مطالعه مورد: فضاهای سبز شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
115 - 130
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری به مثابه کانون های سبز و طبیعی اند که انسان امروز شاید برای گریز از محیط پرهیاهوی شهری به آن ها پناه می آورد. هرچند همین جذابیت ها در برخی موارد سبب شده که این فضاهای سبز ارزشمند، دچار تغییر و تحولات نامطلوبی بعضاً ناشی از ساخت وسازهای سرمایه گرایانه شوند. پژوهش حاضر باهدف تببین دل بستگی به مکان در فضاهای سبز شهری نوشته شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که به منظور بررسی پایایی چندین بار توسط اساتید و کارشناسان مورد بازبینی قرار گرفت و به منظور بررسی روایی پرسشنامه از روش ترکیبی و آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج نشان دهنده روایی موردقبول ابزار گردآوری پژوهش است. جامعه آماری پژوهش حاضر را شهروندان ساکن شهر رفسنجان مشتمل بر 161909 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید که به منظور اطمینان بیشتر تعداد 400 پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی در محیط نرم افزار pls استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ازنظر دل بستگی به مکان محدوده موردمطالعه در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که فعالیت های مکان تأثیر مثبت و معناداری بر دل بستگی به مکان دارد، ضریب مسیر به دست آمده برابر با 598/0 بود. از دیگر نتایج این پژوهش آن بود که مؤلفه های فعالیت های مکان عملکرد مکان، حضور پذیری، زیبایی بصری، مشارکت پذیری مکان و قابلیت های مکان بر دل بستگی به مکان تأثیر مثبت و معناداری دارد از بین مؤلفه های استخراج شده قابلیت مکان با ضریب مسیر 406/0 دارای بیشترین تأثیر و شاخص مشارکت پذیری مکان با ضریب مسیر 111/0 دارای کمترین تأثیر بر دل بستگی به مکان در فضاهای سبز شهری بود.
شراکت روستایی - شهری و توسعه پایدار ناحیه ای؛ رویکردی مفهومی و تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
632 - 653
حوزههای تخصصی:
شهرها و روستاها با مجموعه ای از جریان ها و پیوندهای با یکدیگر تعامل دارند. این تعاملات جغرافیای مختلفی را شامل می شود که اغلب فراتر از مرزهای اداری محلی و ناحیه ای است. این تعاملات و پیوندها می تواند علاوه بر آثار مثبت،آثار منفی نیز به همراه داشته باشد. مدیریت شهری و روستایی همیشه به طور جداگانه قادر به مدیریت آثار جریان ها و پیوندها برای توسعه پایدار شهری و روستایی نیست. همکاری روستایی - شهری و به طور خاص شراکت روستایی - شهری، الگوی مؤثری برای پاسخگویی به ضرورت حکمرانی این تعاملات در راستای رفاه و توسعه اقتصادی ناحیه ای است. مقاله حاضر با استفاده از روش مرور روایتی به تشریح مفاهیم و ابعاد شراکت روستایی- شهری و بررسی تجربه های جهانی در این زمینه و نیز تأثیرات آن بر توسعه اقتصادی - اجتماعی و پایداری ناحیه ای می پردازد. یافته ها نشان می دهد نواحی شهری و روستایی دارایی های مختلف و غالباً مکمل یکدیگر دارند. درواقع، شراکت مؤثر روستایی - شهری با استفاده از این دارایی ها می تواند در تحقق اهداف توسعه اقتصادی و افزایش تولید کالاهای عمومی و همچنین دستیابی به صرفه جویی ناشی از مقیاس در ارائه خدمات عمومی نقش مؤثری داشته باشد، و ظرفیت شرکا را برای تصمیم گیری در زمینه های دارای تأثیرات قلمروی افزایش دهد. علاوه بر این ،شراکت می تواند به توسعه فرصت های جدید اقتصادی در شهر و روستا کمک نماید.
تاثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر تهران بر مطلوبیت ادراکی- بصری از منظر شهروندان، متخصصان و هنرمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ایستگاه های مترو در زمره فضاهای همگانی شهرها قرار می گیرند، جداره آنها مشتمل بر آثار هنری همگانی به ویژه دیوارنگاره ها، بخشی از منظر شهری به حساب می آید. آثار هنری موجود در جداره می تواند با ایجاد سامانه ارتباطی میان اثر، هنرمند و مخاطب، زمینه ای برای تعامل بیشتر میان مردم و محیط فراهم آورد. بدین جهت، شناخت عوامل مؤثر بر ترجیحات بصری مخاطبان برای ایجاد مطلوبیت ادراکی _ بصری ضرورت دارد. هدف این پژوهش، شناخت چگونگی تأثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر بر مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری جداره ایستگاه است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر چگونه بر مقبولیت و مطلوبیت بصری جداره ایستگاه تأثیرگذارند؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش آمیخته و برای گردآوری داده ها از روش های مشاهده، مصاحبه و تکنیک ترجیح بصری استفاده شده است. از بین شهرهای گوناگون، به لحاظ موقعیت الگوفرستی، شهر تهران و از میان ایستگاه های مترو در این شهر، ایستگاه متروی تئاتر شهر به دلیل موقعیت مکانی و نزدیکی به خیابان ولی عصر، تئاتر شهر و پارک دانشجو انتخاب شد. از میان دیوارنگاره های این ایستگاه، نُه دیوارنگاره مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که مطلوبیت ادراکی _ بصری در هر سه گروه ناظران تعلیم نیافته (شهروندان)، ناظران تعلیم یافته (متخصصان هنرهای تجسمی) و خالقان آثار (هنرمندان) وجود داشته و نظر شهروندان و هنرمندان به یکدیگر نزدیک تر بوده است. در ارزیابی به عمل آمده، شهروندان از به کارگیری طرح های دارای نوآوری، ریتم و تضادهای فرمی استقبال نموده و از نظر ایشان محل نصب دیوارنگاره ها به لحاظ میدان و زاویه دید و ارتباط با جداره ها مطلوب ولی نورپردازی آثار، نامطلوب ارزیابی شد. این موارد در نمونه های مورد مطالعه به عنوان عوامل اصلی مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری دیوارنگاره های ایستگاه شناخته شد.
تحلیل مقیاس طرح های بازآفرینی شهری و اثرات آن بر کیفیت زندگی ساکنان با تأکید بر تجربه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
99 - 112
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های کلانشهرهای امروز، وجود محله های شهریِ نابسامان و فقیر شهری در فضاهای حاشیه ای است. مجموعه سیاست ها و برنامه های بازآفرینی برای رویارویی با چنین چالشی، در طی سده بیستم تلاش کرده است تا کیفیت زندگیِ بهتری برای ساکنینِ واقع در چنین فضاهای فقیر شهری ایجاد کند. اما چنین اقداماتی، کمتر با موفقیت قابل توجهی همراه بوده است. پیش فرض پژوهش حاضر این است که یکی از دلایل اصلیِ چنین شکست هایی، کم توجهی به مقیاسِ برنامه ها و طرح های بازآفرینی شهری بوده است. بر این اساس در این پژوهش، دو پرسش اصلی طرح شده است: نخست، چرا مفهوم مقیاس باید در محوریت برنامه های بازآفرینی شهری قرار بگیرد و چنین محوریتی چگونه می تواند به کارآمدترسازیِ برنامه ها و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین شهریِ هدف کمک کند؟ و دوم، وضعیت پروژه های بازآفرینی شهری، بر اساس معیارها و شاخص های موردنظر در این پژوهش، چه اثراتی بر کارایی پروژه و وضعیت کیفیت زندگی ساکنین هدف می تواند داشته باشد؟ برای پاسخ به چنین پرسش هایی، از دو روش شناسی زمینه گرا برای تحلیل مفهوم مقیاس و پیمایشی_داده نگر برای سنجش کیفیت زندگی استفاده شده است. منابع داده و اطلاعات، شامل سرشماری ها و پرسشگری و همچنین کتابخانه ای_اسنادی، برنامه ها و طرح ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل نیز شامل همبستگی و رگرسیون(برای سنجش کیفیت زندگی) و فرا_تحلیل(در مقیاس شناسی) بوده است. نتایج این پژوهش در چهار نمونه شهر رشت، همدان، سنندج و گرگان نشان می دهد که همبستگی معناداری بین تعداد پروژه های بازآفرینی، انرژی اولیه و موقعیت مکانی آنها (متغیرهای مستقل) و اثرگذاری آنها بر کیفیت زندگی ساکنین هدف (متغیر وابسته) وجود دارد. وجود چنین همبستگی بدین معناست که برنامه های بازآفرینی شهری در ایران می تواند از طریق توجه بنیادی به مقیاس برنامه بازآفرینی، تأثیر بیشتری در ارتقای کیفیت زندگی ساکنین هدف داشته باشد.
ارزیابی ابعاد تغییر قلمروهای مدیریتی در منطقه کلان شهری تهران (مطالعه موردی: جداسازی سیاسی-اداری فردیس از شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
555 - 587
حوزههای تخصصی:
انتزاع و گسیختگی سیاسی و کالبدی-فضایی مقدمه بحث درباره حکومت های کلان شهری به انضمام تعداد زیادی از قلمروهای حکومتی و مدیریتی درون یک منطقه کلان شهری عملکردی بدون هیچ مرجع حکومتی واحد برای تصمیم گیری و عمل در گستره کل منطقه کلان شهری بوده است. بر این مبنا، یکی از چالش های موردبحث در نظام مدیریت منطقه ای ایران به ویژه در دهه اخیر، مسئله تقسیم کالبدی و انتزاع فضایی سرزمین در سطوح ملی، میانی و محلی بوده است. استان البرز سی ویکمین استان زایشی ایران است که در سال 1389 به طور رسمی شکل گرفت. تبعات فضایی چنین زایشی محدود به تقسیمات رده ملی و میانی نیست و در سال 1391شکل گیری شهر فردیس و انتزاع کالبدی این هسته از دو هسته دیگر (کرج و مهرشهر) آغاز شد. در این پژوهش، ضمن ارزیابی ماهیت این تصمیم و تبعات فضایی-کالبدی آن، به بیان مهم ترین پیشنهاد ها و بازخوردهای التزام به رویکرد مدیریت یکپارچه در منطقه کلان شهری تهران و کرج پرداخته می شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناختی توصیفی-تحلیلی است. برای انجام این پژوهش از روش پیمایش، تکنیک دلفی و همچنین تلفیق مدل SWOT-MetaSWOT استفاده شد. نتایج این پژوهش ضمن بازخوردهایی منفی درباره گسست فضایی منطقه نظیر تراکم بالای جمعیت، ناهمگونی بافت جمعیتی مناطق و محله ها، بروز اختلاف در سطح محدوده ها و نامشخص بودن حریم را نشان می دهد. همچنین مطابق نتایج، نهاد برنامه ریزی و مدیریتی یکپارچه در یک کل به هم پیوسته با دوازده منطقه شهرداری با سه هسته به هم پیوسته کرج قدیم، مهرشهر و فردیس و به صورت نیمه دولتی که فرای مدیریت محلی قرار می گیرد، دارای انعطاف پذیری و پویایی ذاتی است. این نهاد دارای حوزه های عملکردی معین در سطح منطقه کلان شهری یکپارچه است و ابزار کافی را برای اطمینان از اجزای تصمیمات خود دارد.
تأثیر بحران هیدروپلیتیک بر زیست پذیری مناطق جغرافیایی با تأکید بر جغرافیای مرزی ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک یکی از ابعاد رقابت ژئوپلیتیک میان واحدهای جغرافیایی رقابت بر سر منابع آبی مشترک است. این موضوع تنش-های سیاسی، اقتصادی و در مواردی نظامی را به وجود آورده است؛ اما یکی از مهم ترین تأثیرات این بحران چالش زیست پذیری مناطق جغرافیایی است؛ زیرا عنصر آب در کنار سایر مؤلفه ها نقش حیاتی در تداوم زیست انسانی و محیطی مناطق جغرافیایی دارد. مرز ایران و افغانستان از جمله مناطقی است که با بحران هیدروپلیتیک دست به گریبان است. هدف این مقاله بررسی تأثیر بحران هیدروپلیتیک بر زیست پذیری مناطق جغرافیایی با تأکید بر جغرافیای مرزی ایران و افغانستان می باشد. سؤال اصلی مقاله این است که بحران هیدروپلیتیک چگونه زیست پذیری مناطق جغرافیایی با تأکید بر جغرافیای مرزی ایران و افغانستان را دچار چالش می کند؟ روش این مقاله توصیفی- تحلیلی است. نتایج مقاله نشان می دهد که با توجه به شکننده بودن جغرافیای منطقه مرزی ایران و افغانستان هرگونه دخالتی در اکوسیستم طبیعی منطقه منجر به وارد آمدن ضربات اساسی بر عناصر زیست پذیری منطقه و تضعیف توان اقتصادی و اجتماعی منطقه خواهد شد.
اولویت سنجی معابر مستعد پیاده راه سازی در عرصه بافت تاریخی شهر یزد با استفاده از ابزار تحلیلی Weighted Sum، در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اولویت سنجی معابر مستعد جهت پیاده راه سازی در سطح بافت تاریخی شهر یزد بوده است. تحقیق، از لحاظ هدف کاربردی با روش توصیفی – تحلیلی می باشد. شاخص های تحقیق با استفاده از چارچوب نظری به دست آمد و اعتبار معیارها توسط متخصصان گروه و کارشناسان شهرسازی و ترافیک شهری تائید گردید. شاخص های نهایی شامل امنیت، دسترسی به حمل ونقل عمومی، حجم تردد خودرو در معبر، میزان سازگاری کاربریهای همجوار معبر با پیاده راه، چشم انداز بصری، تعداد دسترسی سواره به معبر، عرض و طول معبر مشخص گردید. شاخص ها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، وزن دهی شده است و در ادامه در نرم افزار GIS لایه های مختلف که در مکانیابی پیاده راه نقش دارند ایجاد شد سپس وزن های اختصاص داده شده به هر لایه در تابع Weighted Sum جانمایی شد. نتایج مطالعه نشان داد که در بافت قدیم شهر یزد، خیابان های امام خمینی شمالی، امام خمینی جنوبی و قیام بیش ترین استعداد را جهت پیاده راه سازی دارند. نوآوری این تحقیق، استفاده از تابع نرم افزاری Weighted Sum بر روی لایه های خطی می باشد.
تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر گرایش به نوسازی بافت فرسوده مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها نشان می دهند که قبل از هر گونه مداخله کالبدی، لازم است ابعاد اجتماعی و فرهنگی اصلاح و بررسی شود. این پژوهش به منظور بررسی کندی روند نوسازی و بهسازی بافت فرسوده شهر تهران با توجه به تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی ساکنین بافت های فرسوده بر روند نوسازی است. مسئله اصلی پژوهش پاسخگویی به این سوال بود که از منظر اجتماعی – فرهنگی کدام دسته از عوامل بر نوسازی و بهسازی بافت فرسوده تاثیرگذار بوده است و بی توجهی به آنها روند نوسازی را با تاخیر مواجه کرده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و با بکارگیری روش کمی به دنبال بررسی علل اجتماعی – فرهنگی در نوسازی بافت فرسوده در منطقه ۱۲ شهر تهران است. بدین منظور بر اساس جامعه آماری منطقه 12 تعداد 500 پرسشنامه به تفکیک مناطق و محلات منطقه به صورت تصادفی تکمیل گردید نتایج نشان داد که در زمینه ایستارهای ساکنین از لحاظ تقدیرگرایی، سنت گرایی، پذیرش خطر و آینده گرایی متفاوت است، ایستارهای اجتماع هدف در بعدهای پذیرش خطر و سنت گرایی با گرایش به نوسازی ارتباط معناداری را نشان می دهد و ابعاد تقدیرگرایی و آینده گرایی ارتباطی را با گرایش به نوسازی نشان نمی دهد، در این زمینه متغیرهای حس تعلق به محله، سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی هنجارهای اجتماعی بررسی گردید نتایج تحقیق تا حد زیادی دال بر ارتباط معنی دار این متغیرها با گرایش به نوسازی است. در واقع حس تعلق به مکان، ارتباطات محله ای که خود متاثر از نظام هنجاری و اعتماد می باشد ترغیب کننده و تسهیل کننده امر نوسازی می باشد.
تبیین تاثیر طراحی ساختمان بر کاهش انرژی نهفته در موقعیت جغرافیایی و اقلیمی بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختمان های مسکونی مسئول بخش قابل توجهی از مصرف انرژی در سراسر جهان هستند. ساخت هر مصالح و کاربرد آن در اجرای ساختمان انرژی مصرف می کند. این انرژی مصرف شده همان انرژی نهفته است که در کشور ما کمتر به آن پرداخته می شود. هدف این تحقیق کاهش مصرف انرژی نهان در ساختمان در راستای حفظ محیط زیست وتغییرات اقلیمی می باشد. در این مقاله با استناد به پیشینه تحقیق به کاهش انرژی نهفته با راهکارهای طراحی معماری پرداخته خواهد شد. ابتدا با توجه به مبانی نظری تحقیق متغیرهای مستقل تاثیر گذار تبیین می شوند. سپس انرژی نهفته یک ساختمان دراقلیم گرم ومرطوب شهر بندر عباس پس از مدل سازی مولفه های تاثیر گذار در قالب متغیرهای مستقل، متناسب با نوع ساختمان وخروجی های مقدار مصالح در نرم افزار اکسل محاسبه می گردد. نتایج در این مقاله شامل دو بخش نتایج نظری که محصول بررسی متون است و نتایج تجربی که از محاسبات حاصل شده و تحلیل گردیده است. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که انرژی نهفته هر متر مربع ساختمان نمونه در موقعیت جغرافیایی و اقلیمی بندرعباس در بخش معماری 1.9 مگا ژول در هر متر مربع است که با تغییر متغیرهای طراحی تا 18.5 مگا ژول در هر متر مربع قابل تغییر می باشد؛ همچنین بیشترین درصد انرژی نهفته مربوط به دیوارها و کف ها است. نتایج این تحقیق الزام محاسبات و توجه به راهکارهای کاهش انرژی نهفته را در اقلیم گرم و مرطوب (بندرعباس) که نیاز به مصرف انرژی بیشتر دارند را برای دست اندرکاران ساختمان تاکید می کند .