فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۸۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هر علمی، یک خاستگاه زمانی، شیوه نگرش و سیر تکوینی در طول تاریخ دارد و هیچ علمی از شرایط محیطی، تفکرات و پارادایم های علمی همسو با آن برکنار نمانده است. بنابراین بررسی علمی مکتب های مهم جغرافیایی و پارادایم های علمی از قرن شانزدهم و پیشرفت همسوی علم جغرافیا و به خصوص ژئومورفولوژی با بقیه علوم در تاریخ، محققان را در درک پیدایش و تا حدی ضرورت وجود رشته ژئومورفولوژی یاری می کند. ژئومورفولوژی به صورت یک رشته علمی مستقل از تحولات و پیشرفت های بقیه علوم تأثیر پذیرفته و در عین حال در رویکردهای علمی حاکم بر جغرافیا تأثیر گذاشته است. به همین دلیل بررسی مکتب ها و پارادیم های مؤثر بر رشته ژئومورفولوژی و زایش رویکردهای متفاوت در آن برای درک درست از این رشته علمی ضروری به نظر می رسد. روش حاکم بر این تحقیق، کتابخانه ای - تحلیلی بوده و سعی شده است همزمان با تشریح مکتب ها و پارادایم های علمی جغرافیا و سیر تکوینی علم، ارتباط تاریخی آن ها با ژئومورفولوژی تبیین شود.
ویژگی های ژئومورفولوژیکی دامنه ای مشرف به جاده سولقان (از پل زر تا سولقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ویژگی های ژئومرفولوژیکی دامنه ای مشرف به جاده سولقان (از پل زر تا سولقان) و خطراتی که دارند مورد بحث قرار گرفته است. بعضی دامنه های مشرف به این جاده از نظر مخاطرات ژئومورفولوژیکی دامنه ای مهم تلقی می شوند. اهداف کلی این مقاله تشخیص و بررسی اقدامات، ارزیابی مطلوب و شناسایی میزان ناپایداری دامنه ای و احتمال خطر برای جاده و مردم است. پدیده های دامنه ای در امتداد این جاده در سه شکل عمودی (قائم)، جانبی و مورب مشاهده می شود. علت و مکانیسم ایجاد و تغییراتی که دارند بسیار پیچیده است. استفاده از دامنه های مشرف به جاده سولقان و جاده مستلزم دادن آگاهی به مسوولین و کسانی که مجری طرح در امتداد جاده و دامنه هستند می باشد. به هنگام سازی بسیار دقیق اطلاعات خطر از پدیده های دامنه ای و جاده سولقان و ارزیابی درست و دقیق آن از دیگر اقدامات است. در این دامنه ها، میانگین بارش سالانه بیش از 350 میلی متر و یخبندان فصلی و قطعی است. بیشترین قسمت منطقه بین 0 تا 45 درجه شیب دارد. شکستگی های شیب دار و تند منطقه بدون شک اهمیت زیادی دارد. در شیب های 15 تا 45 درجه فرو ریختن ناگهانی، ریزش خرده سنگ، واژگونی قطعه سنگ و سقوط سنگ زیاد مشاهده می شود. کاهش مقاومت مواد بیشتر بر اثر هوازدگی و افزایش حجم، آماس پذیری، زدوده شدن سیمان بین ذره ای و لایه ای و متورم شدن به وسیله یخ و شستشو توسط آب می باشد. اغلب مواد تحکیم نیافته در سطح دامنه از طریق فعالیت درزه ها در حال افزایش است. در این منطقه درزه ها اهمیت زیادی در تولید اشکال ایفا می کنند.
برآورد میزان تولید رسوب در حوضه یدی بولوک چای در استان اردبیل
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز یدی بولوک چای در شرق توده آتشفشانی سبلان واقع شده است. رودخانه یدی بلوک چای یکی از سرشاخه های رودخانه قره سو می باشد که این حوضه را از غرب به شرق زهکشی می نماید. از نظر تقسیم بندی حوضه های آبریز اصلی کشور جزو حوضه آبریز دریای خزر محسوب می شود. در این مطالعه میزان فرسایش و تولید رسوب در این حوضه با استفاده از روش PSIAC و جانسون - گمبهارت مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ویژگی های زمین شناسی، ژئومورفولوژی، خاک، آب و هوا، پستی و بلندی، رواناب، پوشش زمین، کاربری اراضی، وضعیت فرسایش و فرسایش آبراههای در چهار زیر حوضه با استفاده از عکسهای هوایی، نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و عملیات میدانی مورد مطالعه قرار گرفتند. بررسی عوامل متعدد نشان میدهد که تمام زیر حوضهها در کلاس سوم فرسایش (با شدت رسوب دهی متوسط) در روش PSIAC قرار دارند؛ بر اساس این مدل رسوب ویژه در کل حوضه 319 متر مکعب در کیلومتر مربع در سال برآورد شده است. برای اطمینان از نتیجه کار از روش جانسون - گمبهارت نیز استفاده گردید. بر این اساس تمام زیر حوضهها از نظر تولید رسوب در کلاس دوم فرسایش (با شدت رسوب دهی کم) قرار گرفتند و طبق این مدل رسوب ویژه در تمام حوضه 5/159 متر مکعب در کیلومترمربع در سال به دست آمده است. مقاومت زیاد سنگها (سنگهای آذرین)، پوشش گیاهی غنی، چسبندگی و نفوذپذیری خاکها، عدم وجود کاربریهای تشدید کننده فرسایش مثل کشتزارهای وسیع، ناچیز بودن انواع مختلف فرسایش در حوضه مثل فرسایش شیاری، خندقی، سطحی و رودخانهای و ملایم بودن شیب توپوگرافی در بخش وسیعی از حوضه عوامل اصلی پایین بودن میزان فرسایش و تولید رسوب در حوضه یدی بولوک چای می باشند. اما اگر روند کنونی (چرای مفرط و بدون برنامهریزی) ادامه یابد، در آینده شاهد فرسایش بیشتری خواهیم بود.
گسل های سراسری و مهم ایران
حوزههای تخصصی:
پوسته ی قاره ای و رشد آن
حوزههای تخصصی:
تحلیل تحول ژئومورفولوژیکی نیمرخ طولی دره هادرنواحی کوهستانی مطالعه موردی: یازده دره اصلی توده کوهستانی سهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه هایی که آبهای توده کوهستان سهند را به طرف دوآبگیر عمده زهکشی می کنند، در دره های نسبتاًَ عمیقی جاری هستند. انحنای نیمرخ طولی این دره ها که منعکس کننده ویژگی های ژئومرفولوژیک، رخدادهای تکتونیکی و اقلیمی هستند، بسیار متفاوتند است. دراین مقاله سعی شده تا این تفاوت ها با توجه به میزان انحنای نیمرخ طولی دره ها بررسی و با تکیه بر نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی، مراحل تحول دره ها تعیین و روند تحول آنها پیش بینی گردد. به همین منظور برای هر نیمرخ طولی یازده دره اصلی سهند با استفاده از داده های حاصل از اندازه گیری فاصله و ارتفاع آنها تحلیل رگرسیونی صورت گرفته و با بهره گیری از انواع توابع ریاضی یعنی توابع نمایی، خطی، توانی و لگاریتمی مراحل تحول هر دره تعیین شده است. به منظور تفکیک دره هایی که از نظرمراحل تحول، روند یکسانی را طی می کنند، دره های منطقه با توجه به نوع تابع گروه بندی شده و نتیجه گیری های نهایی با عنایت به شواهد میدانی صورت گرفته است. تفاوت در نوع تابع در واقع میزان انحنای نیمرخ طولی دره ها و تفاوت در مراحل تحول آنها را نشان می دهد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که، آن دسته از دره های سهند که نیمرخ طولی آنها از انحنای بیشتری برخوردار بوده اند، با تابع نمائی، دره هایی با نیمرخ های دارای انحنای کمتر، با تابع توانی و نیمرخ های تقریباً بدون انحناء و نزدیک به خط راست، با تابع خطی برازش شده اند.
بررسی تنوع ژنتیکی برخی از ژنوتیپ های گردوی ایرانی(Juglans regia L.) با استفاده از نشانگر مولکولی رپید RAPD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین شناسی منطقه ی دوچاه قم
حوزههای تخصصی:
ارزیابی قابلیت گردشگری لندفرم های ژئومورفولوژی (مطالعه موردی: گنبد نمکی کرسیا - دشت داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومورفوتوریسم یکی از نگرش های تازه در ارائه جاذبه های لندفرم های ژئومورفولوژیکی است که تلاش می کند، ضمن معرفی ظرفیت و توانمندی های گردشگری لندفرم ها، هویت و خصیصه های جغرافیایی لندفرم را حفظ کرده یا ارتقا دهد. گنبد نمکی کرسیا در جنوب شرقی استان فارس و شمال دشت داراب واقع شده و از دسته لندفرم های جالب ژئومورفولوژیکی است که از ارزش و توانمندی گردشگری مناسبی برخوردار است. در این نوشتار تلاش شده با استفاده از داده های حاصل از بازدیدهای میدانی و مدل های امری کاظمی و روش پرالونگ، قابلیت ژئومورفوتوریستی این لندفرم مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان داد که براساس مدل های امری کاظمی، این گنبد نمکی دارای ارزشی در مقیاس منطقه ای، ملی (به دلیل اشکال ناشی از تحولات در این گنبد و کم نظیر بودن این اشکال در میان گنبدهای نمکی دیگر ایران) و بین المللی است و از دید ماگماتیسم، فرسایش، طبیعت گردی، باستان زمین شناسی، زیست محیطی، رسوب شناسی و زمین ساخت، اهمیت قابل توجهی دارد. بر اساس روش پرالونگ، چهار ارزش مورد بررسی قرار گرفت که ارزش اجتماعی اقتصادی (بهره برداری و استفاده از نمک آن) این گنبد نمکی بیشتر از ارزش های دیگر است.
نقش وقوع گسیختگی در دامنه ها و نزول رگبارها در افزایش میزان رسوب زایی رودخانه های کوهستان های نیمه خشک
حوزههای تخصصی:
وقوع گسیختگی هادردامنه های منطقه که به اشکال گوناگون و توسط عوامل مختلف صورت می گیرد، علاوه بر وارد آوردن صدمات جانی و خسارات مالی مستقیم، موجب افزایش میزان رسوبات وارده به رواناب های سطحی می گردد. با این استدلال که این گسیختگی ها به طورمستقیم و یا غیر مستقیم با ویژگی های مورفولوژیکی حوضه ها در ارتباط هستند، در مقاله ی حاضر میزان رسوبات حاصل از گسیختگی دامنه ها در رابطه با این ویژگی ها، با استفاده از روش های تجربی و با دخیل دادن پارامترهای مختلف، نظیر وسعت حوضه ها و انحنای دامنه ها، محاسبه و تحلیل شده اند و با استفاده از نتایج حاصل، بخش های حساس نسبت به گسیختگی که مواد دامنه ای بیشتری را در اختیار آب های جاری قرار می دهند، ممیزی گردیده اند. نتایج حاصل از تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که بخش های مختلف منطقه از نظر استعداد گسیختگی یکسان نبوده، بلکه از این نظر بخش های مرکزی و جنوب شرقی منطقه، کاملاً متفاوت از یکدیگرند. بخش های متعارض منطقه و دامنه های متشکل از آبرفت های قدیمی تحکیم نیافته و با حساسیت زیاد نسبت به فرسایش آبی، از بخش های مستعد به گسیختگی محسوب می شوند و سالانه مقدار متنابهی از مواد دامنه ای وخاک از سطوح شیب دار منطقه را در اختیار آب های سطحی قرار می دهند.
نگرشی به مطالعات مخروط افکنه ها به عنوان محیط های رسوبی نواحی کوهستانی
حوزههای تخصصی:
زمین ریخت شناسی و ریخت زمین ساخت دره رودخانه لردگان در میان تاقدیس بادامستان
حوزههای تخصصی:
چگونگی تشکیل، تحول و تعیین سن کوهریگ اردکان یزد
حوزههای تخصصی:
بررسی موقعیت ژئواکونومیکی حوزه ی دریای خزر
حوزههای تخصصی:
دریای خزر به عنوان یکی از بزرگ ترین و غنی ترین دریاچه های جهان و همچنین به لحاظ داشتن منابع عظیم انرژی (نفت و گاز) و هم به علت موقعیت ژئواستراتژیکی از گذشته های دور، در نظام جهانی و منطقه ای دارای اهمیت فراوانی بوده است. این اهمیت بخصوص پس از فروپاشی شوروی در 1991 و پیدایش واحدهای سیاسی به عنوان بازیگران جدید در حوزه ی این دریا دو چندان شده است. زیرا قدرت های جهانی و منطقه ای، این دریا را به دلیل دارا بودن منابع انرژی فراوان و موقعیت جغرافیایی و اهمیتی که از نظر ژئواکونومیکی دارد، آن را در کانون توجهات مهم منطقه ای و جهانی خود قرار دادهاند. توانمندی های تولید انرژیی (نفت و گاز) کشورهای حاشیه ی خزر و چگونگی انتقال آن به بازار مصرف جهانی با توجه به محصور بودن این کشورها و همچنین نبود یک رژیم حقوقی در خصوص چگونگی استفاده از منابع بیولوژیکی و انرژی و غیره دریای خزر و اختلاف دیدگاه های کشورهای این حوزه، موجب ظهور ژئوپولیتیک جدیدی در انتقال نفت و گاز (معبر انرژی) شده که در تجزیه و تحلیل هر یک از راه های انتقال، معایب و مشکلات آنها کاملاً آشکار شده است. در مقابل جایگاه و اهمیت ژئواکونومیکی ایران، به عنوان مهمترین، امن ترین و نزدیک ترین و با صرفهترین مسیر انتقال انرژی آسیای مرکزی و قفقاز کاملاً مشخص می شود. در ادامه این مقاله، مسأله بازگشت ژئوپولیتیک آسیای مرکزی پس از چند دهه و تبعات آن برای ایران، بطور مختصر مورد بررسی قرار می گیرد.
پایش جابجایی ریگ و برخان های غرب لوت (پشوئیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین ویژگی تپه های ماسه ای، پویایی و حرکت جانبی آن ها است که بخشی از آن ها کانون های بحران و تهدیدکننده حریم مراکز مسکونی، شهری، روستایی، اقتصادی، نظامی و شریان های ارتباطی هستند. در منطقه موردمطالعه که در روستای پشوئیه از توابع بخش شهداد، در شرق شهر کرمان و در بیابانی در ضلع غربی گسل نایبند قرارگرفته است، ریگی نسبتاً متحرک و تعدادی برخان منفرد قرار دارد که در حدفاصل آن ها بر اثر سیلاب در دوره های مختلف سله هایی بسته شده و ریگ و برخان ها نسبت به آن ها در حال حرکت و جابجایی اند. در این تحقیق با استفاده از این سله ها و مقایسه آن ها با عکس های هوایی سال های مختلف، میزان حرکت ریگ و برخان ها نسبت به سله ها اندازه گیری و مقایسه شده است. با استفاده از عکس های هوایی ( مقیاس 1:55000، سال 1334، مقیاس 1:20000 سال 1348و مقیاس 1:40000، سال 1374) و تصاویر ماهواره ای گوگل ارث مربوط به سال 2005، میزان جابجایی ریگ و برخان ها، با در نظر گرفتن شاخص سله و نیز با بررسی گلبادهای منطقه در دوره های زمانی مختلف، موردبررسی و مقایسه قرار گرفت. از این پژوهش نتیجه حاصل گردید که ریگ مورد نظر به سمت جنوب و جنوب شرق در حال جابجایی است و بر اساس مطالعات میدانی به عمل آمده میزان حرکت برخان دوم 96 متر و برخان اول 135 متر محاسبه شد. نتایج حاصل از مطالعه ی زمان ایجاد سله و میزان جابجایی برخان ها نسبت به آن، یافته های فوق را تائید کرده است. ضمناً نتایج تحقیق نشان می دهد که سله های ناشی از سیلاب ها در منطقه به غیر از محاسبه میزان حرکت ماسه می توانند زمان ایجاد سیل در منطقه را نیز مشخص نمایند که با توجه به جابجایی سالانه برخان های منطقه، سال بارش و سیلابی شدن منطقه، مربوط به سال 1994 می باشد.
کیاس فرسایشی و تحولات پیش بینی نشده چاله اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده پاره ای تغییرات جزئی در یک سیستم محیطی می تواند پیامدهای شگرف و غیر قابل پیش بینی را بدنبال داشته باشد. چنین تغییرات اندک، که می تواند تحولات بزرگ و غیر قبل تصوری را بوجود آورد اصطلاحاً کیاس گفته می شود. رصد تغییر در حوضه-های آبی از جمله مباحث مهم و اساسی است که همواره دید تیز بین محققان را بخود معطوف داشته است. همجواری حوضه های آبی می تواند تاثیرات عمده ای بر رفتار پاره ای از حوضه ها بگذارد. یکی از تاثیرات مهم همجواری حوضه ها وقوع پدیده فرسایش قهقرائی و بدنبال آن رخ دادن پدیده اسارت است. چاله اردبیل نیز از این قائده مستثنی نبوده و تحت تاثیر حوضه مجاور خود در شرف وقوع پدیده فرسایش قهقرایی است که در ادامه به اسارت و انحراف شبکه اصلی زهکش های این دریاچه قدیمی خواهد انجامید و در صورت وقوع چنین فرایند محتملی تغییرات عمده ای در ساختار هیدرولوژی کل منطقه ایجاد و تحولات بسیار مهمی برای مراکز جمعیتی، کشاورزی و صنعتی این دشت رخ خواهد داد. این مقاله که بر گرفته از یک طرح پژوهشی در دانشگاه اصفهان است با اتکا به روش تحلیل مقاطع توپوگرافی و زمین شناسی سعی دارد علاوه بر شناسایی عامل یا عوامل ایجاد اسارت رودخانه ای و مکانیسم چنین فرایندی در چاله اردبیل، آثارناشی از وقوع این پدیده را نیز مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که: محتمل ترین مکان وقوع چنین پدیده ای در حوالی کوه خان بلاغی است. با وقوع چنین پدیده ای جریان عمومی آب های سطحی و زیرزمینی در چاله اردبیل بطور کلی تغییر یافته و از میانه چاله به سمت خزر جاری خواهد شد. بیشترین خطر-پذیری در این رخداد متوجه فرودگاه اردبیل خواهد بود و تغییرات بنیادی در شبکه فاضلاب شهری رخ خواهد داد. از عوامل کنترل چنین فرایندی بازنگری در نحوه توسعه قسمت شرقی دشت اردبیل است.
نگاهی به ساخت های نمکی در ایران زمین
حوزههای تخصصی:
تکامل مکران ساحلی، طی کواترنر پسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تغییرات تپّههای ماسهای ساحلی استان سیستان و بلوچستان (از سال 1346 تا 1372)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقة ساحلی غیر سنگی شرق دریای عمّان از واحدهای رسوبی محیطهای بیابانی، رودخانه ای، ساحلی و دریائی کمعمق تشکیل شده و مهمترین آنها که حاصل اندرکنش توأم فرایندهای دریائی و خشکی است، تپّههای ماسهای میباشند. این تپّهها در اشکال طولی، عرضی، برخان، مرکّب، پناهگاهی،گنبدی شکل و پهنههای ماسهای رخنمون یافته اند. تپّههای ماسهای این منطقه به لحاظ ماهیّت تغییر پذیر خود، شاهد تحوّلات بسیاری بهصورت تشکیل تپّههای جدید، تبدیل آنها به یکدیگر و فرسایش کلّی و جزئی بودهاند. فرسایش و حرکت تپّههای ماسهای بهعنوان یکی از فرایندهای مهمّ مناطق حاشیة بیابانهای ساحلی استان سیستان و بلوچستان مشکلات فراوانی برای ساکنین این مناطق ایجاد کرده است. هدف از این تحقیق بررسی الگوی تغییرات بیابانهای ساحلی دریای عمّان و تأثیر این تغییرات برروی منابع طبیعی مجاور آنها بوده است. در این تحقیق عکسهای هوائی سالهای 1346 و 1372 منطقة ساحلی سیستان و بلوچستان مورد استفاده قرار گرفته است. منطقة بررسی شده بالغ بر 636123 هکتار مساحت داشته و کرانهای بهطول 300 کیلومتر از سواحل دریای عمّان را در برگرفته است. کلّیة اطلّاعات پایه و بهعلاوه نتایج پیمایشهای میدانی با استفاده از روش GIS آنالیز و بررسی شده است. حاصل این بررسیها، تهیّة نقشههای پراکنش انواع تپّههای ماسهای و تعیین نوع و میزان تغییرات آن بوده است. مساحت تپّههای ماسهای در انواع مختلف در سال 1346بالغ بر 45600 هکتار بوده و این در حالی است که پس از 26 سال در سال1372، مساحت آنها با 35/10 درصد رشد به 50867 هکتار رسیده است. در این بین، تپّههای ماسهای عرضی، پناهگاهی، مرکّب، و پهنههای ماسهای به علّت تبادل رسوب بین دریا و منطقة ساحلی، رویش گیاهان در حاشیة رودخانههای فصلی، حرکت تپّههای ماسهای به سمت مرکز بیابان و تبدیل آنها به انواع دیگر و فرسایش انواع تپّههای ماسه و پخش رسوبات در حاشیة آنها شاهد افزایش و توسعة بیشتری بودهاند؛ درحالیکه انواع طولی، برخان وتپّههای گنبدی شکل به لحاظ فرسایش بادی و تغییر شکل به انواع دیگر دچار کاهش سطح شدهاند.
بررسی تغییرات خط ساحلی تراز آب دریاچه ارومیه و تاثیر آن بر مناطق شهری و روستایی اطراف دریاچه
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی تغییرات سطح آب دریاچه ارومیه با استفاده از تصاویر ماهواره ای در سال های مختلف و همچنین تعیین عوامل اصلی کاهش آب این دریاچه با استفاده از روش آماری چند متغیره تحلیل مولفه های اصلی در بین عوامل مورد مطالعه می باشد. برای این منظور از تصاویر ماهواره ای لندست و همچنین داده های 29 متغیر شامل میانگین بارش، دما، تبخیر و تعرق پتانسیل فصلی، میانگین باد، رطوبت نسبی، ابرناکی (0-2)، (6-3)، (8-7) اکتا سالانه و دبی ماهانه کل حوضه در دوره آماری 1970-2005 استفاده شده است. از روی تصاویر می توان تشخیص داد که در طی 35 سال گذشته (1975-2009) خطوط ساحلی در شرق و بویژه جنوب شرق (مصب رودخانه دائمی و پر آب زرینه رود) پسروی بسیار مشخصی داشته است و تراز آب ماکزیمم و مینیمم آن حدود 2258 کیلومتر مربع کاهش داشته است. با استفاده از تحلیل مولفه های اصلی 6 عامل اصلی به عنوان مولفه های اصلی کاهش آب دریاچه ارومیه در بین عوامل مورد مطالعه مشخص شد که 8/78 درصد از واریانس کل را به خود اختصاص دادند. دبی های ژانویه، فوریه، مارس، نوامبر و دسامبر به عنوان مولفه اول تعیین شد که 8/38 درصد از واریانس کل را شامل می شود. پایین آمدن تراز آب دریاچه ارومیه مشکلات عدیده ای را از لحاظ تغییرات اقلیمی، گردشگری، اقتصادی، زیست محیطی، کشاورزی برای سکونتگاه ها و مناطق شهری-روستایی اطراف دریاچه به بار خواهد آورد.