فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۰۱ تا ۵٬۶۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
دشت جلفا - هادیشهر واقع در شمال غرب ایران، در دهههای اخیر به عنوان مقصد گردشگری یا معبر گردشگران برای مسافرت به مکانهای گردشکری پیرامون دشت مطرح شده است. این مقاله سعی دارد تا با معرفی این دشت به عنوان مکانی ژئومورفولوژیک از یکسو توجه برنامهریزان را به آسیبپذیری گردشگران از مخاطرات ژئومورفولوژیکی و از سوی دیگر آسیبپذیری میراث زمین از فعالیتهای گردشگری، جلب نماید. فرایند پژوهش بر پایه تحقیق و تحلیل دادهها در چند مرحله صورت گرفته است: 1) توصیف ویژگیهای عمومی منطقه مورد مطالعه، 2) تشخیص و شناسایی واحدهای ژئومورفولوژیک، 3) شناسایـی پدیدههای ژئومورفولوژیکی و عـناصر زمین محیطی که میتواند در توانمندی یا آسیبپذیری گردشگری منطقه نقش داشته باشد، و 4) تعریف سناریوهای خطر احتمالی در منطقه. بر اساس نتایج این پژوهش، دشت جلفا - هادیشهر یک مکان ژئومورفولوژیک است که ویژگیهای آن در جدولی با عنوان کارت شناسایی مکان ژئومورفولوژیک تنظیم گردیده است. افزایش روز افزون تراکم جمعیت ساکن و گردشگر در این مکان، آن را در برابر چالشی مهم به نام تهدید پایداری محیطی قرار داده است. به نظر میرسد این مسأله با درک و فهمی درست از چشمانداز و مخاطرات تهدیدکننده آن براحتی قابل حل است و میتوان با تهیه نقشههای ژئومورفولوژی، تهیه کارتهای شناسایی و ارائه اطلاعات به مسئولین و برنامهریزان جهت لحاظ در برنامههای توسعه از یک طرف و القاء این اطلاعات به گردشگران از طریق همین نقشهها از طرف دیگر به این مهم دست یافت.
نقش مهاجرت فصلی نیروی کار در معیشت خانوارهای روستایی(مطالعه ی موردی: شهرستان سروآباد استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت های روستایی شهری، از موضوع های مهم در مطالعات توسعه ی شهری روستایی است. رویکرد معیشتی از جدیدترین رویکرد ها برای بیان این پدیده است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل آثار مهاجرت های فصلی بر سرمایه های معیشتی خانوارهای مهاجر و غیرمهاجر است، به این منظور، رویکرد معیشتی به عنوان نظریه ی تحلیلی به کار گرفته شده است. در این رویکرد، دارایی های معیشتی خانوارها به پنج دسته، شامل سرمایه های طبیعی، فیزیکی، انسانی، اجتماعی و مالی تقسیم می شود که بهبود و بالابردن این سرمایه ها باعث بهبود معیشت خانوار و توسعه روستایی خواهد شد. محدوده ی این مطالعه، شهرستان سروآباد در استان کردستان است. جامعه ی آماری این پژوهش تمام خانوارهای روستایی دارای مهاجر فصلی و غیرمهاجر شهرستان سروآباد است. تعداد خانوارهای شهرستان 11700 خانوار (جامعه ی آماری) است که با استفاده از روش کوکران، 324 پرسش نامه به عنوان حجم نمونه تهیّه شد. تعداد روستاهای شهرستان 65 روستا است که 20 درصد روستاها (13روستا) به صورت تصادفی برای نمونه گیری انتخاب و در هر روستا 24 پرسش نامه با روش انتساب متناسب به صورت تصادفی بین دو گروه توزیع و تکمیل شد. یافته های تحقیق نشان داد، سرمایه های طبیعی و اجتماعی در میان خانوارهای غیرمهاجر (کشاورز) بیشتر و در مقابل سرمایه های فیزیکی، انسانی و مالی در میان خانوارهای مهاجر بالاتر است. میانگین سرمایه ی کُلّی نیز در خانوار مهاجر بالاتر از خانوارهای غیرمهاجر است. در نهایت، می توان این گونه بیان کرد که مهاجرت فصلی خانوار های روستایی در شهرستان سروآباد اثر مثبتی بر دارایی های سرمایه ای خانوارهای دارای مهاجر فصلی داشته که نتیجه ی آن بالارفتن دارایی های معیشتی خانوار، کاهش فقر و کاهش آسیب پذیری خانوارهای روستایی بوده است؛ در نتیجه، مهاجرت فصلی نیروی کار روستایی در شهرستان سروآباد به شهرها، به عنوان راهبرد معیشتی خانوارهای روستایی در حفظ و بالابردن معیشت خانوار و توسعه ی روستایی مؤثّر است.
بررسی علل تشکیل و توسعه ی پیچان ها در دره های نواحی کوهستانی
حوزههای تخصصی:
وضعیت سنجی و اولویت بندی شاخص های توسعة پایدار در مناطق روستایی مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین نیازهای اساسی توسعه و اولویت بندی مؤلفه های آن در مناطق روستایی، از ضرورت های برنامه ریزی روستایی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، وضعیت سنجی و اولویت بندی شاخص های توسعة پایدار در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. جامعة آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی این شهرستان (89 روستا) بود که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونة لین، 566 خانوار روستایی مطالعه و بررسی شدند. برای جمع آوری داده ها، افزون بر اسناد، پرسشنامة محقق ساخته به کار رفت و برای تعیین اعتبار بخش های مختلف پرسشنامه از روش اعتبار محتوا و به منظور تعیین پایایی آن از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ، 955/0-561/0 به دست آمد که بهینگی پرسشنامه را نشان می داد. داده پردازی پژوهش با استفاده از نرم افزار MATLAB7.10 انجام گرفت. با نگرش اندام وار به توسعة پایدار روستایی، شاخص ها انتخاب شدند و سپس برای عملیاتی کردن شاخص ها از استانداردسازی فازی بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب جینی و آنتروپی شانن استفاده شد. نتایج وضعیت شناسی شاخص ها ازلحاظ پایداری حاکی از آن بود که 32 درصد از شاخص های بررسی شده در وضعیت پایدار، 32 درصد در وضعیت پایداری متوسط و 36 درصد نیز در وضعیت ناپایدار قرار داشتند. افزون بر آن، نتایج ضریب جینی نشان داد که شاخص ها به صورت مناسب توزیع نشده اند. بنابراین، لازم است که درخصوص تعیین مراکز و کانون های اصلی خدمات رسانی براساس نظام سلسله مراتبی سکونتگاه ها بازنگری صورت گیرد.
تحلیلی بر محدودیت های پهنه بندی مناطق حساس به حرکات توده ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"همگام با توسعه سریع سخت افزار و نرم افزارهای رایانه ای در دهه نود، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای پهنه بندی زمین لغزه ها در ایران شتاب بیشتری گرفته است. ولی استفاده از این ابزار بدون توجه به بعضی ملاحظات مربوط به داده های پایه نتایج دقیقی ارایه نمی دهد.
منطقه غرب و جنوب غرب اورمیه به عنوان نمونه ای از مناطق آسیب پذیر در برابر واژگونی ها و لغزش های چرخشی جهت مطالعه در نظر گرفته شد. نخست به نظر می رسید که داده های پایه مناسبی داشته باشد، لیکن کمبود داده ها به سرعت محسوس گردید و با توجه به امکانات موجود هفت ویژگی زمین؛ شامل، شیب، هیدروگرافی، پوشش گیاهی، خاک، سنگ شناسی، کاربری اراضی و نفوذپذیری زمین برای یک تجزیه و تحلیل کارتوگرافیک که به وسیله ی GIS انجام شد، استخراج گردید. ولی، نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که این داده ها اساسا دارای ضعف مقیاس هستند و یا از درجه ی اعتبار کمی برخوردارند. در نتیجه، بسنده کردن به همین داده ها، تنها به تهیه ی نقشه های خطر خیلی کلی منجر می شود.
تحت این شرایط، هر چند که نقشه های خطر یا حساسیت به وقوع لغزش ها، در بعضی طرح های عمرانی و آبخیزداری کاربرد خواهند داشت، ولی برای این که آنها بتوانند از درجه دقت و کارایی بالایی برخوردار شوند، بررسی مفصل و دقیق مهم ترین عامل یا عوامل موثر بر وقوع زمین لغزه ها مفید خواهد بود و در این صورت کاربرد این نقشه ها نیز طیف وسیع تری را پوشش خواهد داد. "
سنجش عملکرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مطالعه توسعه نواحی روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و شناخت سنجش عملکرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه روستایی، به اهدافی همچون توانمند سازی دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارائه خدمات به مناطق روستایی، افزایش رفاه و کاهش مشکلات حوزه روستایی و ارزیابی دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداخته است. نوع تحقیق به صورت کاربردی- توسعه ای است و روش مطالعه اسنادی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تکمیل اطلاعات موجود از پرسش نامه استفاده شده است. حوزه مورد مطالعه ساکنین چهار روستای کبوتر آباد، مدیسه، مهرگان و سین به ترتیب از شهرستان های اصفهان، لنجان، فلاورجان و برخوار و میمه می باشد. با توجه به جمعیت 6139 نفر آنها حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 236 نفر برآورد شده است. برای آزمون فرضیات پژوهش نیز از آزمون کای اسکوئر، آزمون T. student و آنالیز واریانس با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد نتایج تحقیق نشان می دهد عوامل متعددی از قبیل ارائه خدمات از قبیل پست بانک، خدمات پستی و اینترنتی، میزان آگاهی افراد از نوع خدمات ارائه در دفاتر فن آوری اطلاعات و ارتباطات، دیدگاه افراد نسبت به این خدمات در مناطق روستایی در میزان عملکرد دفاتر فن آوری اطلاعات و ارتباطات در ارائه خدمات نقش به سزایی دارند. لذا در این مقاله به تقویت زیر ساخت های مخابراتی و تجهیز دفاتر فن آوری اطلاعات و ارتباطات، جهت ارائه خدمات به نواحی روستایی، ترغیب روستاییان به استفاده از شیوه های مجازی به منظور کاهش واسطه ها و سفرهای غیر ضروری به شهر پیشنهاد گردیده است.
آشنائی با کشورهای جهان: آنتیل هلند
حوزههای تخصصی:
تحلیل مولفه های اصلی مشخصات بارش سالانه شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مولفههای اصلی یک روش بهینه ریاضی برای کاهش حجم دادهها و تبدیل متغیرهای اولیه به چند مولفه محدود است بهطوری که این چند مولفه بیشترین پراش متغیرهای اولیه را توجیه نماید. در این مطالعه برخی مشخصات آماری بارش سالانه شهر زنجان شامل مجموع بارش سالانه، تعداد روزهای بارانی، بزرگترین بارش روزانه در سال، نسبت بارش بیشینه به مجموع بارش سالانه و مشخصاتی از قبیل انحراف معیار، چولگی، کشیدگی، میانگین قدر مطلق انحراف از میانگین و میانگین قدر مطلق تغییرپذیری سالانه که از بارش ماهانه برای هر سال محاسبه گردید در معرض تحلیل مولفههای اصلی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با چهار مولفه میتوان بیش از 95 درصد از تغییرات بارش سالانه را توضیح داد. مولفه اول که بالاترین پراش دادهها (6/42 درصد) را تبیین میکند، نماینده بارش سالانه و شاخصهای مطلق تغییرپذیری آن یعنی انحراف معیار، میانگین قدر مطلق انحراف از میانگین و میانگین قدر مطلق تغییرپذیری سالانه میباشد. مولفه دوم نماینده شاخصهای شکل توزیع فراوانی (چولگی و کشیدگی)، مولفه سوم نماینده بارشهای بیشینه و در نهایت مولفه چهارم نماینده تعداد روزهای بارانی میباشد. تحلیل روند نمرات مولفهها نشان داد که نمرات مولفههای اول و چهارم به ترتیب دارای روند معنی دار کاهشی و افزایشی حول یک خط را دارند که نشان از کاهش بارش در طول دوره آماری مورد مطالعه از یک طرف و یکنواخت شدن توزیع زمانی آن دارد.
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار در استان کرمانشاه با استفاده ازتحلیل رگرسیونی وتحلیل سلسله مراتبی فازیFAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی همراه با مدیریت نحوه مناسبات انسان با محیط خود و منابع در دسترس، دغدغه اصلی در فرایند رسیدن به توسعه در معنی متعالی آن یعنی توسعه پایدار است.جامعیت و تعادل در برخورداری از شاخصهای توسعه پایدار و آگاهی از روند پراکنش این شاخصها امری است که امروزه در کشورهای در حال توسعه و به تبع آن در کشور ما، به علت وجود نابرابریهای موجود در میان مناطق در جهت دستیابی به توسعه متوازن به عنوان ویژگی بارز توسعه پایدار امری ضروری میباشد. در پژوهش حاضر که به شیوه «توصیفی – تحلیلی» به انجام رسیده، سعی شده نمای پایداری در روند توسعه با ارزیابی حدود 40 شاخص از شاخصهای فرعی توسعه در جهت ارزیابی میزان پایداری آن در قالب شاخصهای کلی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، درمانی، ارتباطی و تجهیزات شهری در شهرستانهای استان کرمانشاه نشان داده شود. در این راستا دو هدف آگاهی از وضعیت پراکنش شاخصهای توسعه منتخب با توجه به دادههای آماری شهرستانهای استان کرمانشاه با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی FAHP)) و میزان تأثیر شاخصهای منتخب در توسعه پایدار استان با استفاده از مدل تحلیل رگرسیونی در محیط نرم افزار (SPSS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد اولاً وضعیت پراکنش شاخصهای اقتصادی از میان شاخصهای منتخب در میان شهرستانهای استان دارای وضعیتی نابرابر است و ثانیاً رابطه عمیقی بین شاخصهای منتخب برای ارزیابی توسعه پایدار در استان و پایداری توسعه استان وجود دارد.
ارزیابی تکنیک های ژئومورفولوژیکی جهت شناسایی مخروط افکنه های قدیمی و جدید به منظور تعیین مناطق مستعد سیل خیزی در چهار مخروط افکنه در زاگرس چین خورده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، به منظور تفکیک بخش های فعال و غیرفعال مخروط افکنه ها، چهار مخروط افکنه در زاگرس چین خورده بررسی شده است. تفکیک بخش های فعال و غیرفعال مخروط افکنه ها از نظر سیل خیزی با استفاده از شاخص های ساده ی ژئومورفولوژیکی مانندالگوی زهکشی، مورفولوژی سطح مخروط و شاخص تضاریس، رنگ مخروط ها در تصاویر ماهواره ای ،حداکثر عمق برش مخروط ها و شاخص های هوازدگی مانند میزان هوازدگی آبرفت ها، حفره دار شدن قلوه سنگ های آهکی انجام شده است. جهت تعیین ناهمواری و حداکثرعمق برش سطح مخروط ها، با استفاده از دوربین نقشه برداری دو مقطع از سطح هر مخروط افکنه تهیه شد. تفکیک بخش های قدیمی و جدید مخروط-افکنه ها براساس تن (رنگ) تصاویر و همچنین تعیین الگوی زهکشی کانال ها در مخروط های جدید و قدیمی براساس تصاویر ماهواره ای کویک برد انجام شد. بررسی شاخص های هوازدگی سطح مخروط ها نیز بر اساس مطالعات میدانی انجام گرفت. نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که مخروط های قدیمی یا غیرفعال اغلب دارای الگوی زهکشی همگرا یا شبکه درختی هستند درحالی که مخروط های جدید اغلب دارای الگوی زهکشی واگرا، شاخه شاخه و متقاطع هستند. بخش های غیرفعال مخروط ها، دارای تن رنگ تیره تری نسبت به مخروط های جدید در تصاویر ماهواره ای می باشند.
مورفولوژی سطح مخروط های قدیمی (به علت غلبه ی فرسایش قهقرایی و توسعه ی بدلندها به-سمت بالادست) ناهموارتر و دارای تضاریس بیشتری نسبت به مخروط های جدید هستند. به طور کلی حداکثر میزان برش در مخروط های قدیمی بیش از مخروط های جدید است. شاخص های هوازدگی مانند حفرات در ذرات آهکی نیز در مخروط های قدیمی وجدید کاملاً با هم متفاوت است به-طوری که بخش های غیرفعال دارای هوازدگی و انحلال بیشتر و بنابراین دارای خاک ضخیم تری نسبت به مخروط های جدید هستند. تحقیق حاضر نشان می دهد که شاخص های ژئومورفولوژی ابزارمناسبی جهت تفکیک مناطق فعال و غیرفعال مخروط افکنه ها از نظر سیل خیزی می باشند. با این وجود به علت تاثیر عواملی مانند تکتونیک، تغییرات اقلیمی، لیتولوژی حوضه-های بالادست مخروط ها و مساحت مخروط ها نمی توان از تمامی شاخص ها در هر مخروط استفاده نمود.
ارزیابی کارایی چهار روش شبکه ی عصبی مصنوعی در تهیه ی نقشه ی پوشش/کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای ETM+ مطالعه موردی: سه منطقه دویرج، مهران و سرابله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشه هایپوشش/کاربریاراضیحاصلازتصاویرماهواره اینقشمهمیدرارزیابی هایمنطقه ایوملیپوشش/کاربریاراضیایفامی کنند.طیّ سال های گذشته، کاربردهای زیادی از روش های طبقه بندی شبکه عصبی مصنوعی برای طبقه بندی پوشش/کاربری اراضی در منابع گزارش شده است، اما مطالعات معدودی، مقایسه ی آنها با هم را ارزیابی نموده اند. در این مطالعه، ابتدا تصحیحات هندسی بر روی داده های+ ETM صورت گرفت. سپس با بازدیدهای میدانی، طبقات مختلف پوشش/کاربری اراضی تعریف و نمونه های آموزشی انتخاب گردید. در این مطالعه، هدف اصلی مقایسه ی چهار روش شبکه ی عصبی مصنوعی برای طبقه بندی پوشش سطح زمین در سه منطقه ی مهران (مرکز استان ایلام)، دویرج (جنوب استان ایلام) و سرابله (شمال استان ایلام) با شرایط اقلیمی متفاوت می باشد. در این مطالعه، از روش های شبکه ی عصبی مصنوعی آرتمپ فازی، تابع پایه شعاعی، کوهونن و پرسپترون چند لایه استفاده شده است. نتایج ارزیابی دقت تصاویر طبقه بندی شده نشان داد که روش طبقه بندی آرتمپ فازی با دقت کل متوسط 84/9۴ و ضریب کاپای متوسط 93/0 درصد دارای بیشترین دقت نسبت به سایر روش های بررسی شده می باشد. اختلاف دقت کل متوسط در این روش نسبت به روش تابع پرسپترون 44/11 و اختلاف ضریب کاپا متوسط 18/0 درصد، نسبت به روش کوهونن به ترتیب 3/17 و 23/0 درصد و نسبت به روش پایه شعاعی 01/31 و 36/0 درصد می باشد. در این تحقیق، بالاترین دقت طبقه بندی مربوط به طبقه بندی شبکه ی عصبی مصنوعی آرتمپ فازی بود. بنابراین این مطالعه کارایی و قابلیت روش شبکه ی عصبی مصنوعی آرتمپ فازی را در طبقه بندی بهتر تصاویر سنجش از دور اثبات می نماید.
اولویت بندی متغیرهای تأثیرگذار بر ادراک دیدارکنندگان از ازدحام در آبشار مارگون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرضه فرصتهای تفریحی با کیفیت یکی از اهداف مهم مدیریت سایت های گردشگری است و سنجش «ظرفیت تحمل اجتماعی گردشگری» از ابزارهای مدیریتی برای نیل به این مقصود میباشد. به علاوه، ظرفیت تحمل اجتماعی با «ازدحام ادراک شده» توسط دیدارکنندگان ارتباط نزدیکی دارد. مطالعات پیشین نشان داده است که با عبور از آستانه ظرفیت تحمل اجتماعی و نزدیک شدن به وضعیت ازدحام، شاهد افت کیفیت تجربه تفریحی دیدارکنندگان و به دنبال آن کاهش مطلوبیت منبع تفریحی خواهیم بود. در ایران، تاکنون مطالعه ای که به بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر ازدحام ادراک شده توسط دیدارکنندگان پرداخته باشد، صورت نگرفته است؛ از این رو هدف از این مطالعه، شناسایی و اولویت بندی این متغیرها بوده است. بدین منظور داده های تحقیق در تعطیلات نوروز 1390، به روش میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. جامعه آماری این تحقیق گردشگران درون حوزهای دیدارکننده از آبشار مارگون بوده است. دادهها با استفاده از روش های آماری توصیفی- استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل 273 پرسش نامه، نشان داد که 4 متغیر انتظار فرد از تراکم، کمبود فضای پارکینگ، رفتار سایر دیدارکنندگان و کمبود فضای پیک نیک (به ترتیب) بر ادراک دیدارکنندگان از ازدحام در آبشار مارگون مؤثر بودند. به علاوه، ازدحام ادراک شده در نقاط مختلف سایت تفاوت معناداری نشان داد.
بررسی و بازخود محیط طبیعی در توسعه فیزیکی- کالبدی شهر گله دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محل استقرار هر سکونتگاه انسانی تحت تأثیر عوامل محیطی به ویژه توپوگرافی و مورفولوژی زمین است که سکونتگاه بر مبنای آن محیط و وضعیت شکل گرفته و باعث مکان گزینی کاربری اراضی شهری با مورفولوژی خاص شده است. شناخت وضع موجود و مشکلات فعلی شهر و پیش بینی تغییرات آتی آن در گرو شناخت این عوامل، نیروها و مکانیزم عمل آنها است. پژوهش حاضر با هدف بررسی محیط طبیعی رودخانه های موقت شهری (هیدروژئومورفولوژی) و فرایندهای آن در توسعه فیزیکی- کالبدی شهر گله دار انجام گرفته است. این بررسی در راستای بهبود و سامان دهی فضایی، کالبدی و ساختاری شهر، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات تاریخی، کتابخانه ای- اسنادی و بازدیدهای مکرر میدانی در توسعه پایدار شهر و رفع تنگناهای توسعه شهر صورت گرفته است. یافته های پژوهش با اعمال نگرش سیستمی (محیط مصنوع، هیدرولوژی، ژئومورفولوژی شهر) به صورت کمی و با در نظر گرفتن انطباق بین شبکه مسیل و حوضه آبخیز مصنوعی درون شهری با خطوط شبکه ارتباطی قدیمی درون شهر (خیابان ها و کوچه ها) که معابر اصلی و فرعی شهر هم جهت با شیب عمومی آب های سطحی به طرف شمال شهر گله دار (شیب از جنوب به سمت شمال کاهش می یابد) است و موجب «نظمی هدفمند در کالبد و ساختار و بافت شهر در ارتباط با محیط طبیعی» شده است. بر این اساس، با توجه به هسته های مختلف شهر در دوره های زمانی و انفصال هسته ها و همچنین دینامیک توسعه فیزیکی شهر گله دار، آرایش فضایی محلات (توسعه پراکنده) و توسعه کالبدی شهر بیانگر تأثیر مستقیم رودخانه های موقت شهری در شکل گیری، توسعه و ساختار فضایی شهر گله دار است. عملکرد متقابل عناصر دو زیرسیستم حوزه طبیعی و زیرسیستم انسانی محدوده شهر در گذشته همراه با تعادل در زیرسیستم ها و پویایی هیدروژئومورفولوژی شهر در گذشته و کنترل آن بوده است. ولی در وضعیت فعلی، با توسعه شتابان فضای شهری در بستر دو عامل طبیعی ژئومورفولوژی و هیدرولوژی (اقلیم) سیستم به سمت بی تعادلی پیش می رود.
کارآفرینی و توسعه روستایی؛ آموزه هایی از تجارب کشور چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی در بهره گیری از توان محلی محسوب شده و در برنامه ریزی توسعه روستایی مورد توجه بیشتری قرار گرفته است . مقاله حاضر با رویکردی پژوهشی با تأکید بر کارآفرینی روستایی به بررسی سیاست گذاری ها و برنامه های عملیاتی توسعهکارآفرینی روستایی در کشور چین پرداخته است. با توجه به نوپا بودن کارآفرینی روستایی در ایران، هدف اصلی این مقاله، شناسایی نتایج برنامه های موفق کارآفرینی روستایی در کشور چین به منظور بهرمندی از آنها در تدوین برنامه های کارآفرینی روستایی در ایران است. مطالعات این پژوهش نشان می دهد که چالش های متعددی در برنامه های کارآفرینی روستایی کشور چین وجود داشته است و اتخاذ راهبردهای مناسب مختلف بویژه در سه دهه گذشته نظیر صنعتی سازی تواحی روستایی و ارائه خدمات آموزشی و ... موجب موفقیت برنامه های کارآفرینی روستایی در این کشور شده است.
توسعه و بحران آب در شهرستان سبزوار
حوزههای تخصصی:
نقش داده های زمین شناسی در کم کردن خطرات بیابانی شدن زمینها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیابان ها بخشی از مناظر زمین ما را در طول دوره های طولانی زمین شناسی شکیل داده اند و بیابانی شدن پدیده ای است که در آن، تعادل حیاتی طبیعی(بیوستازی) به طور کلی بر هم می خورد و عدم تعادل زیستی یا « اگسیستازی » حاصل می شود. عوامل متعدد ایجاد این پدیده را به طور خلاصه به شرح زیر عنوان کرد: 1- فعالیتهای زمین شناسی مانند زمین ساخت، آتش فشان،پیدایش ارتفاعات نمکی ( دیاپیریسم)، چین گسل ، زلزله و فرسایش، رسوب گذاری تخریبی- شیمیایی- تبخیری و غیره. 2- تغییرات کلی یا محلی اقلیمی همراه با تغییرات سطح دریاها ،یخبندان، تبخیر و جابجائی های توده های هوائی به خصوص در عرض های پائین و بالا (مثلا حاشیه یخچالی – عرض های اسبی ) و غیره با ایجاد بیابانهای سرد یا گرم 3- فعالیتهای حیاتی به خصوص اثرات انسانی ( آنتروپولوژیک) که متاسفانه بر اثر کمی یا بی اطلاعی متخصصین محیطی از مسایل زمین شناسی، به آن بهای زیادی داده شده است. با بررسی عوامل متعدد بیابان زائی در ایران و خاورمیانه،نقش عوامل زمین شناسی به نحو چشمگیری در قابلیت بیابانی شدن ایران بچشم می خورد که به صورت تعادل شکننده و ظریف محیطی است و فقط با شناخت روند تکامل آن می توان با خطرات احتمالی بیابانی شدن مقابله کرد و برنامه ریزی توسعه و پیشرفت را با آن هماهنگ ساخته و کاربریهای جدیدی در جهت بهره مندی از مواهب طبیعی ( معدنی و تطابق های تازه زیستی) را تعریف نمود.
مدل سازی سطوح توسعه یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی توسعه یافتگی، ابزاری کارآمد در ایجاد شناخت کافی از سرزمین و پراکنش توسعه آن است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مدل سازی سطوح توسعه یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی داده ها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفته است. جامعه ی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا)است که 566 خانوار، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها، افزون بر اَسناد (سالنامه های آماری استان و گزارش های بایگانی شده)، پرسش نامه محقق ساخته به کار رفت. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) به دست آمده، از بهینه گی پرسش نامه حکایت داشت. به منظور مدل سازی سطوح توسعه یافتگی، با نگرشی اندام وار شاخص ها انتخاب و از تئوری مجموعه های فازی، تحلیل سلسله مراتبی و روش وایکور استفاده به عمل آمد. مقاله حاضر رویکرد جدیدی برای سنجش درجه ی توسعه یافتگی مناطق ارایه می دهد. در واقع در این رویکرد روستاها بر مبنای ایده آل هایی مورد سنجش قرار می گیرند که وضعیت آن ها از لحاظ توسعه یافتگی مشخص است. تحلیل نتایج حاصل از رویکرد مذکور نشان داد که روستاهای مورد مطالعه با میانگین درجه ی توسعه یافتگی 387/0 (دامنه میانگین بین صفر و یک) در وضعیت نامناسبی از لحاظ توسعه یافتگی قرار دارند. فزون بر آن، بالاترین درجه ی توسعه یافتگی به روستای سرابتاوه (635/0) تعلق دارد به نحوی که این روستا به 63 درصد از سطح ایده آل شاخص های مورد بررسی دسترسی دارد. همچنین روستای گاوبرگ با درجه ی توسعه یافتگی 182/0 در انتها قرار دارد که بیان کننده ی وضعیت بحرانی آن روستا می باشد.
ارزیابی اثرات ذرات هوابرد در هوای تنفسی کارگران در فضای یک کارخانه نساجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد بارش مؤثر در رابطه با کشت گندم دیم (مورد: دشت خرم آباد)
حوزههای تخصصی:
خرم آباد منطقه ای در غرب مرکزی ایران است که از نظر اقلیمی‘ بر اساس ضریب دمارتن جزء مناطق نیمه خشک و براساس کلیموگرام آمبروژه‘ نیمه مرطوب سرد محسوب می شود. میانگین مجموع بارش سالیانه این منطقه حدود 508 میلی متر است که 54 درصد آن در زمستان‘ 5/28 درصد آن در پاییز و 3/17 درصد آن در بهار دریافت می شود. در این مقاله‘ باران مؤثر کشاورزی خرم آباد براساس روش SCS برآورد شده است. البته برای برآورد باران مؤثر‘ روشهای تجربی متعددی ارائه شده که هر یک مناسب با مناطق خاصی است؛ ولی در روش SCS تنها داده هایی مثل بارش‘ تبخیر و تعرق بالقوه و عمق آبیاری مورد نیاز بوده و در آن محدودیت مکانی وجود ندارد. جهت استفاده از روش SCS ابتداء تبخیر و تعرق ماهانه گیاه مرجع برای دوره آماری براساس روش فائو (پنمن – مانتیت) محاسبه و سپس با استفاده از بارش ماهانه دوره آماری (1995-1970)‘ بارن مؤثر برای اعماق مختلف (10‘ 20‘ 30‘ 40‘ 50‘ 60‘ 70 و 75 میلیمتری) برآورد شده است. در میان ماههای مورد بررسی (اکتبر نا مه)‘ حداکثر باران مؤثر در ماه مارس دریافت شده که برابر با 4/11 درصد کل باران مؤثر سالیانه است. به همین ترتیب و به منظور تعیین احتمال دریافت باران مؤثر در هر ماه‘ بارانهای مؤثر برآورد شده‘ با توزیع های مختلف آماری برازش داده شده و احتمال وقوع و دوره بازگشت مقادیر مختلف باران مؤثر در هر ماه ارائه گردیده است.