فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۷۲۱ تا ۲۵٬۷۴۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
63 - 78
حوزههای تخصصی:
استقلال حرکتی کودکان به عنوان یک کیفیت کلیدی محیط های دوستدار کودک، نمایه ای از میزان پذیرش کودکان در جامعه است. این کیفیت امکان بازی های آزادانه و متنوع را برای کودکان فراهم می کند و در شکل گیری شخصیت اجتماعی و حس استقلال آنها نقش بسزایی دارد. عوامل فردی، اجتماعی و محیطی مؤثرترین عوامل در شکل گیری و ارتقای استقلال کودکان در تحرک و بازی در محیط های خارج از خانه هستند. طی سال های اخیر، با افزایش مسائل اجتماعی محدودکننده حضور کودکان در محیط های عمومی و تبدیل آنها به تله های اجتماعی والدین، مفهوم استقلال حرکتی کودکان گسترده تر شده و علاوه بر حرکت کودکان بین خانه و مدرسه، حرکت آزادانه کودک بین خانه و محیط های پیرامون آن نیز مورد توجه قرار گرفته است. استقلال حرکتی کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی به عنوان فضای واسط بین خانه با محله و شهر زمینه ساز و تقویت کننده استقلال حرکتی کودکان در محیط های عمومی و شهری خواهدبود. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین مهمترین عوامل و شرایط اثرگذار بر استقلال حرکتی خانه محور کودکان است. باتوجه به ماهیت موضوع و ضرورت نگاه به آن از دید کودکان، والدین، متخصصین و مدیران شهری از روش نظریه زمینه ای استفاده شده و با 107 نفر از مشارکت کنندگان مذکور تا حد اشباع نظری مصاحبه شد. به دلیل اهمیت کیفیات کالبدی محیط، مشاهده میدانی مستقیم در عرصه های میانی 15 مجتمع مسکونی منتخب در شهر تهران نیز انجام شد و یادداشت های کیفی تهیه شد. داده های به دست آمده در نرم افزار Maxqda به صورت کیفی تحلیل شده و تعداد 74 مفهوم، 25 کد محوری و نُه مقوله اصلی استخراج گردید؛ یکپارچه و بهینه سازی کدها و مقوله ها انجام شده و سپس ارتباط آنها با مقوله هسته ای پژوهش تعیین گردید. مدل مفهومی حاصل نشان می دهد عوامل زمینه ای و مداخله گر شامل چارچوب های قانونی، ضوابط و مقررات، شیوه اجرا و نظارت، پذیرش جامعه نسبت به موضوع و فرهنگ سازی پیرامون حضور مستقل کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی دارای اهمیت قابل توجه هستند. کیفیت های کالبدی محیط نظیر ایمنی و امنیت کودکان، دسترسی به بازی، دسترسی به طبیعت و فضای سبز و بهداشت می توانند موجب تعدیل و بهبود اتمسفر اجتماعی مجتمع و انسجام بیشتر آن به نفع حضور مستقل و آزادانه کودکان و دستیابی به سلامت روانی و جسمانی آنها گردند.
ارزیابی عوامل کالبدی مؤثر بر رضایتمندی جانبازان جسمی - حرکتی از معماری مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن پاسخگو به نیازهای ساکنین همواره مورد مطالبه انسان ها بوده است. اگر ساکنین، افرادی با ویژگی ها و محدودیت های خاص باشند، نقش طراح مسکن در پاسخ گویی به این نیازهای ویژه، مهم است. در حال حاضر با توجه به تعداد قابل توجه افراد معلول و ناتوان جسمی و حرکتی در جامعه و به خصوص شهر اردبیل، نیازهای فیزیکی، فضایی و حرکتی این قشر اجتماع به نحو مطلوب مدنظر قرار نمی گیرد؛ بنابراین آنچه مسکن اجتماعی به این گونه افراد عرضه می دارد، گزینه های محدودی برای انتخاب محل سکونت و مکان های ارتباطات اجتماعی شان است که باعث هرچه بیشتر منزوی شدن آن ها می گردد. هدف از پژوهش حاضر، ذهن کاوی جانبازان در مورد عوامل کالبدی مؤثر بر رضایتمندی از معماری مجتمع های مسکونی است. برای این منظور از روش تحقیق کیو برای شناخت مؤلفه های کالبدی مؤثر بر رضایتمندی ذهنی جانبازان استفاده شد. جامعه آماری کیو، جانبازان جسمی- حرکتی ساکن مجتمع های مسکونی در شهر اردبیل بودند. میزان همبستگی دیدگاه های مخاطبین در مورد گزاره های کیو، با استفاده از داده های جدول حاصل از مرتب سازی و به روش تحلیل عاملی در نرم افزار 16 SPSS بررسی شد. نتایج به دست آمده مبین وجود دو ذهنیت بین مخاطبین بود. ذهنیت اول اغلب به مسائل مرتبط با نوع و سطح دسترسی به خدمات و امکانات و ذهنیت دوم بیشتر تأکید بر ابعاد و نسبت فضاهای مورد طراحی اشاره داشت. تأثیر توجه طراح به موارد به ظاهر کم اهمیت اعم از دسترسی ها، ارتباط فضاها و ابعاد و اندازه ها و موارد مشابه، بخش عمده ای از دغدغه های ذهنی جانبازان می باشد می تواند گامی مثبت در جهت مقابله بهتر با تنش های ناشی محدودیت های جسمی جانبازان نمود.
تحلیل و رتبه بندی درجه ی توسعه یافتگی دهستان های شهرستان ممسنی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره ی تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از خدمات مختلف رفاهی و تسهیلات اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی، از اساسی ترین شاخص های توسعه در هر واحد برنامه ریزی و بویژه مناطق روستایی است. هدف از انجام این پژوهش شناخت وضع موجود دهستان های شهرستان ممسنی به لحاظ برخورداری از شاخص های مختلف توسعه است؛ و تعیین همگنی دهستان ها و درجه توسعه یافتگی و محرومیت آنها از دیگر اهداف آن محسوب می شود. مبنای گردآوری اطلاعات در این پژوهش آمار سال 1385 می باشد و رویکرد حاکم بر آن « توصیفی – تحلیلی» می باشد. در این مقاله 43 شاخص از شاخص های توسعه شامل شاخص های آموزشی، بهداشتی، زیربنایی، تولیدی، ارتباطی و خدماتی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. و در ادامه از مدل TOPSIS(یکی از فنون تصمیم گیری چند شاخصه) با توجه به مبانی ریاضیاتی بسیار قوی و همچنین توانایی بارز آن در حل مسائل از این روش جهت ارزیابی وزن شاخص ها و همچنین به منظور سطح بندی و تعیین میزان نابرابری دهستان های شهرستان ممسنی، و برای تحلیل نابرابری های توسعه روستایی و تعیین میزان پراکندگی این شاخص ها، از روش ضریب تغییرات استفاده شده است. با توجه به اینکه شهرستان ممسنی از جمله مناطق محروم استان فارس می باشد نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر حاکی از آن است که در سال 1385دهستان فهلیان دارای رتبه نخست از لحاظ درجه توسعه یافتگی(در گروه دهستان های نیمه برخوردار) بوده است. و در این میان دو دهستان میشان و ماهور از لحاظ درجه توسعه یافتگی در انتهای جدول رتبه بندی تاپسیس(در گروه دهستان های محروم) قرار گرفته اند. از جمله دلایل اینکه دهستان فهلیان در صدر این رتبه بندی قرار گرفته مرکزیت روستای فهلیان تا سال 1341 به عنوان مرکزیت اداری شهرستان ممسنی می باشد.
بررسی تغییرات الگوی شریانی رودخانه جاجرود بر اساس شاخص های شریانی بریس، ریچاردز و واربوردن (حد فاصل سد لتیان تا سد ماملو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی الگوی رودخانه ها برای درک شرایط کنونی و پتانسیل تغییرات احتمالی آن ضروری است. ژئومورفولوژیست ها از شکل کانال به عنوان یک پارامتر مهم در طبقه بندی، آنالیز و پیش بینی پاسخ های رودخانه ای استفاده کرده اند. یکی از ابزارهای رفع این مشکلات طبقه بندی رودخانه ها است. منطقه مورد مطالعه بخشی از رودخانه جاجرود در شرق تهران به طول 19 کیلومتر (17 بازه) بین دو سد لتیان و ماملو انتخاب گردید. در این مطالعه از تصاویر ماهواره ای (سال های 1383 و 1397) ، عکس های هوایی (سالهای 1334 ، 1350 و1372) و بازدیدهای میدانی استفاده گردید. برای بررسی الگو شریانی از شاخص های بریس، ریچاردز و واربوردن استفاده شد. به منظور بررسی تاثیر سد جاجرود بر الگوی شریانی رودخانه جاجرود از آزمون ویلکاکسون و بررسی تفاوت الگوی شریانی در بازه های مختلف از آزمون t جفتی استفاده شد. بر اساس مقادیر میانگین شاخص شریانی رودخانه جاجرود، از سال 1334 تا 1372 مقادیر شاخص شریانی کاهشی و بعد از آن تا سال 1397 افزایشی بوده است. بررسی تاثیر سد جاجرود بر الگوی شریانی نشان داد که مقادیر شاخص شریانی بریس و ریچاردز قبل از احداث سد با مقادیر آنها بعد از احداث سد اختلاف معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج آزمون t جفتی در شاخص بریس و ریچاردز، مقادیر شاخص شریانی در بازه های مورد مطالعه از سال 1350 به بعد در مقاطع زمانی مختلف دارای اختلاف معناداری بوده است. بر اساس یافته های این مطالعه، مدل بریس و ریچاردز کارایی بیشتری نسبت به مدل واربوردن جهت مطالعه الگوی شریانی در منطقه مورد مطالعه داشته است.
بهبود الگوهای کیفیت فضایی پارک های شهری به منظور افزایش تعاملات اجتماعی شهروندان. نمونه موردی: پارک های شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
183 - 198
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل رشد شهرنشینی و زندگی مکانیکی افراد با انزواطلبی و کاهش تعاملات اجتماعی روبه رو هستند و پارک ها به عنوان یکی از فضاهای مهم شهری نقش به سزایی در افزایش تعاملات اجتماعی میان افراد را ایفا می کنند. به همین دلیل ضرورت دارد پارک های شهری به گونه ای طراحی شوند تا به نیاز تعاملات اجتماعی میان افراد پاسخ دهند. از این رو پژوهش حاضر به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی افراد به بررسی رابطه کیفیت فضایی با تعاملات اجتماعی شهروندان در پارک های شهری می پردازد. روش انجام پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که برای جمع آوری داده های موردنیاز از روش پیمایشی استفاده شده است. داده ها از طریق 359 پرسشنامه که به صورت کاملاً تصادفی از میان مراجعه کنندگان به سه پارک ملت، شهر و چاله باغ در شهر گرگان به دست آمده است و با روش های آماری توصیفی و تحلیل همبستگی پیرسون، و تحلیل رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل ها صورت گرفت. نتایج نشان داد که کیفیت فضایی پارک های شهری بر تعاملات اجتماعی افراد تأثیرگذار است و مؤلفه های کیفیت فضایی خوانایی، نفوذپذیری، گوناگونی، انعطاف پذیری، سرزندگی و تناسبات بصری با تعاملات اجتماعی ارتباط معناداری دارند و مؤلفه گوناگونی در سطح بالاتری نسبت به بقیه مؤلفه ها قرار دارد. در نهایت با توجه به چهار مولفه گوناگونی ،خوانایی،سرزندگی و نفوذپذیری که تاثیر گذاری بیشتری بر تعاملات اجتماعی دارند، به ارائه راه کارها و پیشنهاد هایی جهت افزایش تعاملات اجتماعی میان شهروندان در پارک های شهری پرداخته شد.
تحلیل تأثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی شهر اردکان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
225 - 235
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به سبب فعالیت های گردشگری و نوسان های شدید محیطی، وضعیت کاربری زمین در حال تغییر است. از این رو برای حفاظت و صیانت از نواحی گردشگری، بررسی وضعیت کاربری زمین در مقاصد گردشگری ضروری می باشد. بخش اردکانِ استان فارس یکی از قطب های گردشگری کشور است که در چندسالِ گذشته با تغییر کاربری های مختلفی مواجه شده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش گردشگری در بروز تغییرات کاربری زمین در نواحی محدوده و حریم شهر اردکان در استان فارس می باشد. به همین منظور اطلاعات مربوط به وضع موجود و تغییرات صورت گرفته در کاربری های بخش اردکان طی دوره زمانی 1376 تا 1397 جمع آوری شد. پس از جمع آوری و تحلیل نقشه های پایه و بررسی عکس های هوایی و همچنین مصاحبه با ساکنان محلی و گردشگران، جهت ارزیابی تاثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه، از روش تحقیق ِ توصیفی و تحلیلی مبتنی بر پیمایش استفاده گردید. براساس نتایج، گردشگری در حوزه مورد مطالعه، با ایجاد تغییرات گسترده در کاربری های اراضی، بویژه اراضی زراعی، باغات، اراضی حریم رودخانه، تخریب منابع طبیعی و گردشگری در دهه های اخیر را به دنبال داشته است. همچنین نتایج نشان داد بیشترین تغییرات کاربری ها به ترتیب مربوط به ساخت مجتمع های گردشگری (55/50 درصد)، تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم (9/16 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی (11/4 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به خانه دوم (8/12 درصد) و تغییر کاربری های باغ به صنعتی (64/5) بوده است. علاوه براین، نتایج آماری از مجموعه تغییرات پیش آمده نشان می دهد سهم ساخت و سازهای مربوط به مجتمع های گردشگری با 55/50 درصد بیشترین سهم را داشته و بعد از آن تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم به 9/16 درصد و تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی و خانه های دوم در اولویت های بعدی با 11/14 درصد و 8/12 درصد قرار گرفته است. در پایان، با توجه به نتایج حاصل از مطالعه، پیشنهادات سیاستی در زمینه طراحی مناسب در رابطه با ساماندهی مجتمع های گردشگری و اتخاذ تمهیدات لازم برای جلوگیری از تخریب باغها در منطقه ارائه گردید.
ارائه مدل اقتصادی به روش هدانیک: بوستان قیطریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
61 - 69
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر ارزش گذاری اقتصادی پارک قیطریه با استفاده از روش هدانیک انجام گرفته است. به این منظور، 19 متغیر که قابل تفکیک به سه دسته کلی متغیر های فیزیکی، متغیر های همسایگی و متغیر های محیطی هستند، در نظر گرفته شده و ۴۱ واحد مسکونی در شعاع مؤثر اطراف این بوستان به عنوان نمونه انتخاب شده و با توجه به متغیر های در نظر گرفته شده بررسی شدند. نتایج به دست آمده از این مشاهدات در نرم افزارEviews10 تجزیه و تحلیل شده و یک مدل رگرسیونی به روش حداقل مربعات معمولی یا OLS برآورد شد. از ۱۹ متغیر بررسی شده، ۷ متغیر مساحت زیربنا، عمر بنا، تعداد واحد کل، داشتن پارکینگ، فاصله تا مراکز تفریحی، فاصله تا فروشگاه ها و میادین و فاصله تا بوستان قیطریه از سطح معناداری خوب، یعنی کمتر 05/0 یا ۵ درصد داشتند. در بین متغیر های فیزیکی داشتن پارکینگ و از بین متغیر های همسایگی، فاصله تا پارک قیطریه به ترتیب با مقادیر عددی 66/0 و 26/0 بیشترین ضریب همبستگی را به خود اختصاص دادند. در بین متغیر های معنادار مساحت زیربنا، تعداد واحد کل و داشتن پارکینگ با متغیر وابسته یعنی قیمت واحد مسکونی رابطه مستقیم و عمر بنا، فاصله تا مراکز تفریحی، فاصله تا فروشگاه ها و میادین و فاصله تا پارک با قیمت واحد مسکونی رابطه معکوس داشتند.
تحلیل جغرافیایی کیفیت زندگی در روستاهای شهرستان انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
209 - 222
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی مفهومی چند وجهی است که نشان دهنده ویژگی های کلی اجتماعی، اقتصادی و محیطی مناطق و نواحی می باشد و در مناطق روستایی بیانگر شرایطی است که میزان بهره مندی، برخورداری، بهزیستی و رفاه فردی یا اجتماعی را نشان می دهد.هدف: هدف این مقاله، تبیین جغرافیایی کیفیت زندگی در روستاهای شهرستان بندر انزلی با در نظر گرفتن سه متغیر تعداد جمعیت روستاها، فاصله روستاها از مرکز شهرستان و فاصله روستاها از منطقه آزاد تجاری بندر انزلی است.روش شناسی: روش تحقیق در این مطالعه توصیفی تحلیلی و جامعه آماری تمامی 26 روستای شهرستان است که بغیر از یک روستا، 25 روستای دیگر با استناد به نتایج سرشماری (مطالعات اسنادی) و داده های بدست آمده از مطالعات میدانی (مشاهده، چک لیست، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه) بررسی شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با بهره گیری از آمار توصیفی (جدول فراوانی، نمودار و میانگین) و همچنین آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون) انجام شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه در این پژوهش روستاهای شهرستان انزلی می باشد.یافته ها و بحث: بر اساس یافته های پژوهش و با بررسی 14 شاخص، نتیجه حاصل شد که بین متغیرهای تحقیق و موضوع کیفیت زندگی روستایی رابطه وجود دارد به طوریکه بر اساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون، میزان رابطه بین متغیر فاصله از منطقه آزاد و کیفیت زندگی، 55/0 - (رابطه معکوس متوسط)، بین متغیر فاصله از مرکز شهرستان و کیفیت زندگی، 43/0 - (رابطه معکوس متوسط) و بین متغیر فاصله از مرکز شهرستان و کیفیت زندگی، 56/0 (رابطه مستقیم متوسط) است.نتیجه گیری: با توجه به اینکه در بیشتر روستاها شاخص های جمعیتی وضعیت نسبتا مناسبی دارند پس برای بهبود شاخص های کیفیت زندگی باید تاکید بر جنبه های کالبدی روستا مثل کیفیت معابر، مقاومت و نمای سازه ها، سیستم فاضلاب و دفع زباله، راه دسترسی، خدمات زیربنایی (عمودی) و خدمات روبنایی (افقی) باشد و آشکار است که در موضوع خدمات روبنایی و بخصوص در روستاهای کوچک، تاکید بر امکان دسترسی راحت تر به خدمات در مراکز برتر است.
مولفه های جغرافیایی تاثیرگذار بر رویه های نظارتی گزارشات شورای حقوق بشر سازمان ملل و ضمانت اجراهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمول جغرافیایی تعهدات حقوق بشری دولت های متعاهد نسبت به اسناد و معاهدات حقوق بشری اکنون صرفا به عرصه قلمرو تحت حاکمیت آنها محدود نمی گردد؛ بلکه به نظر می رسد با خروج از آن حیطه، سیر تکامل را می پیماید به طوری که دولت های متعاهد را در حوزه جغرافیایی گسترده تری ملتزم به رعایت حقوق و آزادی های مندرج در این اسناد می کنند. با شکل گیری شورای حقوق بشر و مطرح شدن مساله (( عدالت جغرافیایی )) و افزایش گستره تصمیمات این شورا در راستای نظارت بر عدم نقض حقوق بشر توسط دولت ها رویه های نظارتی بهتری همچون یو.پی.آر در این شورا شکل گرفت و توانست به پیشرفت های چشمگیری برسد.سوال اصلی تحقیق حاضر به این صورت است که چه مولفه های جغرافیایی بر رویه های نظارتی گزارش های شورای حقوق سازمان ملل متحد تاثیرگذار است ؟ نتیجه تحقیق حاضر بدین صورت است که مولفه های جغرافیایی هم چون تناسب اعضا با جغرافیای منطقه ای أعضاء، تلاش برای عضویت دولت ها از یک منطقه جغرافیایی و ... از مولفه های جغرافیایی تاثیرگذار بر رویه های نظارتی گزارش های شورای حقوق بشر ملل متحد است کما اینکه در طول سال های گذشته، عضویت عربستان سعودی در شورای مزبور موجب عقیم ماندن تلاش ها برای محکومیت این کشور در شورای حقوق بشر شد.
تحلیل موانع گرایش زنان روستایی به مشارکت در مدیریت اجرایی روستاها (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، توجه به مشارکت زنان روستایی در مدیریت روستایی اهمیت زیادی یافته است؛ با وجود این، ورود زنان به عرصه مدیریت روستایی با کندی چشمگیری مواجه است؛ ازاین رو هدف این پژوهش، تحلیل موانع گرایش زنان روستایی به مشارکت در مدیریت اجرایی روستا یی در شهرستان زنجان است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده شده توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته شد. جامعه آماری این تحقیق در دو سطح مردم محلی (267نفر نمونه) و مدیران محلی (28 نفر) در نظر گرفته شد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، از دیدگاه مردم محلی، موانع نهادی و سازمانی با میانگین رتبه ای 3/32و موانع اقتصادی-مالی با 2/72 بیشترین و کمترین رتبه را به خود اختصاص دادند. از طرف دیگر، دیدگاه مدیران محلی نشان داد، موانع نهادی و سازمانی با میانگین رتبه ای 3/47 و موانع اطلاعاتی و ارتباطی 2/57 بیشترین و کمترین رتبه را در موانع مشارکت زنان در مدیریت اجرایی روستاها به خود اختصاص دادند. نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد، از دیدگاه مردم محلی، عامل های فردی و شخصیتی، محیط اجتماعی و فرهنگی، نهادی و سازمانی، اطلاعاتی و ارتباطی و اقتصادی و از دیدگاه مدیران محلی ، عوامل محیط اجتماعی و فرهنگی، فردی و شخصیتی، نهادی و سازمانی، اطلاعاتی و ارتباطی و اقتصادی-مالی مهم ترین موانع مشارکت اجرایی زنان بودند. نتایج نشان داد، موانع بسیاری در تمایل به گرایش زنان روستایی به مشارکت در مدیریت اجرایی روستاها وجود دارد و یافته های تحقیق آن را تأیید می کند.
تأملی آینده پژوهانه در صلاحیت حرفه ای بازاریابی گردشگری با نگاهی بر توسعۀ پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به کمبود مطالعات نظری در حیطه چیستی صلاحیت حرفه ای بازاریابی گردشگری، در این مقاله به بررسی تأملی آینده پژوهانه در صلاحیت حرفه ای بازاریابی گردشگری با نگاهی بر توسعه پایدار پرداخته شده است.روش شناسی: داده های مورد نیاز از دو بخش ادبیات پژوهش به منظور شناسایی شاخص های صلاحیت حرفه ای (بازاریابی) گردشگری و نیز نظرات 9 تن از مدیران ارشد سازمان های دولتی و شرکت های معتبر گردشگری برای شناسایی ساختار بومی شاخص ها گرداوری گردید. برای شناسایی شاخص ها، از ابزار تحلیل محتوای استقرائی و به منظور ارائه مدل بومی از ابزار تحلیل مضمون در نرم افزار مکس کیو دی ای استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که صلاحیت حرفه ای فعالان در صنعت گردشگری را می توان مبتنی بر 88 شاخص مهارتی، دانشی، ویژگی های شخصیتی، نگرشی، انگیزشی و عمومی مورد ارزیابی قرار داد. همچنین نتایج نشان دادند که نظام صلاحیت حرفه ای بازاریابی گردشگری کشور در بردارنده شش بعد مهارت ها، دانش و اطلاعات، شاخص های رفتاری، شایستگی های عام، قابلیت های مدیریتی و عوامل افزاینده کمکی بوده است.نتیجه گیری و پیشنهادات: صنعت گردشگری و بازاریابی گردشگری عملاً بدون وجود افرادی که توانمند در نشان دادن انعطاف رفتاری بوده و سطح اعتمادبه نفس و خلاقیت بالایی داشته باشند قادر نخواهد بود تا بر رفتارها و تصمیمات مشتریان اثرگذار باشد. ضمن این که توانمندی رهبری به وجود قابلیت های کاریزماتیک در فرد اشاره داشته و عملاً وجود چنین قابلیت ها و ویژگی هایی به معنای توانمندی در اثرگذاری عمیق بر دیگران می باشد.نوآوری و اصالت: مسأله صلاحیت حرفه ای در صنعت گردشگری امری به شدت حیاتی محسوب می گردد. علی رغم این اهمیت، بررسی ها نشان می دهد که توجه نظری چندانی به مسأله صلاحیت حرفه ای بازاریابی گردشگری و شاخص های مؤثر سنجش چنین صلاحیتی در کشور وجود ندارد که مطالعه حاضر به دنبال رفع این شکاف تحقیقاتی در میان مطالعات داخلی می باشد.
تحلیل کارکردهای نظام نوآوری کشاورزی در توسعه دانش بنیان بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
27 - 52
حوزههای تخصصی:
نظام نوآوری از ارکان اصلی دستیابی به تولید مبتنی بر دانش و اقتصاد دانش بنیان است. در بین نظام های نوآوری بخشی، نظام نوآوری کشاورزی به دلیل ماهیت و جایگاه ویژه بخش کشاورزی در تأمین امنیت غذایی، ایجاد ارزش افزوده و اشتغال زایی، از اهمیت ویژ ه ای برخوردار است. توسعه دانش بنیان کشاورزی با به کارگیری یافته های علمی، فناوری های دقیق و نوآوری های توسعه یافته در نظام نوآوری کشاورزی محقق می شود. درک صحیح از کارکردهای نظام نوآوری کشاورزی در دستیابی به توسعه دانش بنیان، می تواند به سیاست گذاران این بخش در تدوین سیاست های نوآوری کمک نماید. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش نظریه بنیانی به تحلیل کارکردهای نظام نوآوری در توسعه دانش بنیان کشاورزی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش اساتید، صاحب نظران، مدیران ارشد وزارت جهاد کشاورزی و کشاورزان پیشرو بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند شروع و تا رسیدن به اشباع نظری به روش گلوله برفی ادامه یافت. داده ها با بررسی اسناد و مدارک، یادداشت های عرصه و مصاحبه های غیرساختارمند گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. داده ها در قالب 69 مفهوم و 19 مقوله کدگذاری شد. در مرحله کدگذاری محوری مدل پاردایمی، کارکردهای خلق و توسعه دانش و انتشار دانش به عنوان پدیده اصلی و کارکرد هدایت و جهت دهی نظام، به عنوان شرایط زمینه ای،کارکرد تأمین و تسهیل منابع به عنوان شرایط علّی و کارکرد مشروعیت بخشی به عنوان شرایط مداخله گر شناسایی شد. همچنین کارکرد فعالیت های کارآفرینانه و شکل دهی به بازار به عنوان راهبرد و تدوین استانداردهای بخشی، بهبود زنجیره ارزش محصولات، افزایش رقابت پذیری اقتصادی محصولات تولیدی، تنوع بخشی به اقتصاد بهره برداران به عنوان پیامدها شناسایی شد. با توجه به یافته های پژوهش، ایجاد مراکز ترویج نوآوری و کارآفرینی کشاورزی با رویکرد سیاست گذاری باز و طرف تقاضا می تواند گامی موثر و هدفمند در جهت تقویت کارکردهای نظام نوآوری کشاورزی در توسعه دانش بنیان بخش کشاورزی باشد.
تحلیلی بر شرایط توسعه و عملکرد اثربخش اقامتگاه های بومگردی در نواحی روستایی پیرامون تالاب زریوار شهرستان مریوان مبتنی بر رویکرد سیستمی مدیریت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی حوزه تالاب زریوار شهرستان مریوان استان کردستان، حوزه ای بکر و پرطرفدار برای گردشگری روستایی است. در سال های اخیر چندین اقامتگاه بوم گردی در آن احداث شده است. این پژوهش در چارچوب رویکرد سیستمی مدیریت توسعه ای فعالیت های گردشگری با هدف بررسی وضعیت موجود، شناخت شرایط و لوازم مؤثر بر عملکرد اثربخش و توسعه اقامتگاه بومگردی در حوزه تالاب زریوار انجام شده است. برآیند آن ارائه راهکارهای کاربردی متناسب با وضع موجود به منظور پایداری این کسب و کارها و اثربخشی و موفقیت عملکردی اقامتگاه بومگردی در منطقه موردمطالعه است. روش پژوهش کاربردی حاضر، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها با مطالعات اسنادی در بخش نظری و در بخش پیمایشی بر انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند، توزیع پرسشنامه و مشاهده مستقیم است. برای تحلیل وضع موجود با ماهیت کمی-کیفی از گروه دلفی (28 نفر از تمامی ذی نفعان و دست اندرکاران عرصه توسعه گردشگری و بوم گردی؛ انتخاب به شیوه هدفمند) بهره گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها (در بخش کیفی با تکنیک تئوری بنیادی و در بخش کمی برای تأیید و تعمیم پذیری یافته های کیفی با استفاده از آزمون تحلیل مسیر) نشان دهنده آن بود که ضعف برنامه ریزی، سیاست گذاری و مدیریتی (در هر دو عرصه گردشگری و توسعه اقتصادی روستایی) با بار کلی 842/0 اثرگذارترین مؤلفه است و این موارد در مراتب بعدی قرار دارند: نامناسب بودن محیط کسب وکار منطقه، مدیریت امنیتی مرز، ضعف امکانات رفاهی، اقامتی و خدماتی، ضعف اطلاع رسانی، آموزش و تبلیغات، ناپایداری اکوسیستم تالاب، کمبود سرمایه، ضعف های اجتماعی-فرهنگی جامعه محلی، ضعف منظر، نما و معماری روستاهای حوزه تالاب، ضعف جاذبه ها در بخش عرضه و نارسایی های مرتبط با نیازها و عملکرد گردشگران در بخش تقاضا. در بخش توسعه عمومی و سامان دهی نظام گردشگری منطقه، نارسایی ها و ضعف های متعددی در قالب مؤلفه های مدیریت و سازمان دهی نهادی، اثربخشی اقتصادی، آموزش (اثرگذارترین مؤلفه با بار کلی 603/0)، بازاریابی و جذب تقاضا، مدیریت زیست محیطی، یادگیری و تخصص محوری، طراحی و معماری در برگیرنده سه بعد سیاست گذاری و برنامه ریزی، توانمندسازی منابع انسانی (اثرگذارترین مقوله با بار کلی 453/0) و تجربه گرایی و خلاقیت محوری در بخش تخصصی و حوزه بومگردی ها به عنوان عوامل و شرایط اثرگذار بر توسعه و اثربخشی اقامتگاه بومگردی و پایداری و ارزش افزایی آنها شناسایی شدند.
ارائه مدل مفهومی فضای زیرسطحی زیست پذیر با استفاده ازنظریه بنیانی (نمونه موردی: کلان-شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : امروزه عواملی از قبیل رشد شتابان جمعیت، افزایش فقر، کاهش شاخص های کیفیت زندگی، رشد سکونتگاه های غیررسمی (حاشیه نشینی)، آلودگی های زیست محیطی و غیره منجر به ناپایداری و کاهش زیست پذیری جوامع شهری شده است. بدین منظور طی دهه های اخیر، برنامه ریزان شهری راهکارهای گوناگونی را ارائه نموده اند که در این بین، بهره گیری از فضاهای زیرسطحی، مفهومی در حال ظهور است که طی سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب نموده است. داده و روش : هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل مفهومی فضای زیرسطحی زیست پذیر است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به لحاظ نوع شناسی "تک روشی موازی" است. لذا جهت تحلیل داده های کیفی از روش فرا ترکیب (تحلیل پایه) و تحلیل محتوا (تحلیل مکمل) به صورت هم زمان استفاده شده است. تحلیل پایه منجر به ارائه مدل مفهومی اولیه و تحلیل مکمل منجر به تبیین مؤلفه ها و کشف روابط علی– معلولی می گردد. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شده است. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از 4 مولفه بنیادی و کلیدی در ساختار مدل نهایی است که عبارتنداز: " فرهنگ- اجتماع"، "تاب آوری"، " محیط زیستی" و " کالبدی- بصری". بر اساس 4 مؤلفه کلیدی و در بخش دوم پژوهش، 458 ارجاع به دست آمد که با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله تلخیص داده ها، 24 کد اولیه و 4 کد محوری استخراج گردیده است. نتیجه گیری : مدل مفهومی منطبق بر الگوی دانه ستاره ای جهت تحقق فضای زیرسطحی زیست پذیر ارائه گردید. در راستای الگوی مذکور 4 مؤلفه کلیدی فرهنگ- اجتماع؛ کالبدی- بصری؛ تاب آوری و محیط زیستی به عنوان ساختار اصلی ارائه گردیدند. هرکدام از عوامل دارای زنجیره ای آشیانه ای و سلسله مراتبی هستند. مؤلفه های رنگ تعلق و هویت به عنوان درون مایه های بعد فرهنگ– اجتماع بوده و زیر درون مایه های مکان یابی با توجه به بحران های طبیعی، مدیریت بهینه بحران، کاهش درجه ریسک و خطر از طریق نوع کاربری ها، توجه به آسایش اقلیمی در سطوح زیرین و تنظیم دقیق تأسیسات در سطوح زیرین به ترتیب تکمیل کننده بعد تاب آوری در الگوی دانه ستاره ای می باشد.
ارزیابی میزان برخورداری گردشگران از خدمات گردشگری شهری، مطالعه موردی: مناطق ده گانه شهرداری تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
99 - 124
حوزههای تخصصی:
برخورداری از خدمات شهری را می توان، داشتن حقوق شهروندی یک شهروند، بدون توجه به نژاد، جنسیت، مکان و... در برخورداری از امکانات شهر دانست. رتبه بندی مناطق شهری از بعد خدمات گردشگری، معیاری برای تعیین زیرساخت های مورد نیاز و تعدیل نابرابری بین مناطق شهرداری است. در همین راستا اولویت بندی مناطق شهری که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع خدمات به منطور استفاده گردشگر باشد، ضروری است. با توجه به اهمیت صنعت گردشگری و وجود پتانسیل های گردشگری در شهر تبریز، تعیین میزان برخورداری مناطق مختلف این شهر جهت انجام برنامه ریزی های مناسب و کارا به منظور خدمات رسانی بهتر و جلب رضایت گردشگران در مناطق مختلف ضروری می نماید. بدین منظور میزان برخورداری از عناصر گردشگری در خدمات شهری مورد ارزیابی قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی- مقایسه ای و نوع آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز میدانی-اسنادی است. در ابتدا نحوه پراکندگی عناصر در مناطق ده گانه با استفاده از روش تراکم هسته ای kernal density)) مورد ارزیابی قرار گرفت. در ادامه برای رتبه بندی عناصر بر اساس میزان اهمیت، عناصر با استفاده از مدل AHP وزن دهی و رتبه بندی شدند و سپس در مرحله بعدی با استفاده از مدل TOPSIS اقدام به تعیین میزان برخورداری مناطق از خدمات گردشگری شهری بر اساس میزان اهمیت عناصرگردید. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل، منطقه 8 با ضریب تاپسیس0.836523 در رتبه اول و منطقه 7 با ضریب 0.065989 در رتبه آخر از نظر میزان برخورداری قرار دارند.
نقش تعدیل کنندگی استرس حاصل از کرونا در رابطه بین کیفیت ایمنی و مدیریت بحران منابع انسانی در آژانس های طبیعت گردی و بوم گردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
77 - 93
حوزههای تخصصی:
شرایط بحرانی حاصل از ویروس کرونا باعث شده است تا کسب وکارهای مختلف به ویژه در حوزه گردشگری، بوم گردی و طبیعت گردی دستخوش مشکلات زیادی شوند. از سوی دیگر، بوم گردی یا طبیعت گردی که ترجمه اکوتوریسم است در سال های اخیر رواج زیادی پیداکرده و در سال های گذشته طبیعت گردی در گروه های کوچک و واحدهای اقامتگاهی بوم گردی در استان های مختلف کشورمان تأسیس شدند و فرصت های شغلی زیادی ایجادشده است، لکن بحران کرونا ضربات سختی بر این حوزه وارد کرده است. ازاین رو، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر عواملی چون کیفیت ایمنی، استرس و آشنایی با رویه ها بر مدیریت بحران منابع انسانی در آژانس های طبیعت گردی و بوم گردی استان آذربایجان شرقی است. این مطالعه به صورت کمی و از نوع کاربردی است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه صورت گرفته است که از نظرات مدیران آژانس های طبیعت گردی و بوم گردی برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. در این مطالعه، برای تحلیل فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج نرم افزارها نشان می دهد که بین متغیرهای پژوهش روابط معناداری وجود دارد. به طوری که، کیفیت ایمنی و آشنایی با رویه های مدیریت بحران تأثیر منفی و معنادار بر بحران منابع انسانی دارند. از سوی دیگر، نقش تعدیل گری میزان استرس در رابطه بین کیفیت ایمنی و بحران منابع انسانی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که وقتی یک آژانس از کیفیت ایمنی بالایی برخوردار بوده و با رویه های مدیریت بحران آشنا است، بهتر می تواند بحران منابع انسانی را در زمان بحران کنترل کند. همچنین، کنترل میزان استرس منجر می شود که تا از طریق کیفیت ایمنی بر شدت کاهش بحران منابع انسانی آژانس های طبیعت گردی و بوم گردی افزود
شناسایی و تدوین راهبردهای مداخله در توسعه بافت های فرسوده شهری «مورد مطالعه: بافت مرکزی شهر سنندج»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
70 - 86
حوزههای تخصصی:
تبعات حاصل از تشدید مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و زیست محیطی ناشی از رشد شهر و زوال بافت های بارزش قدیمی بخش مرکزی، سیاست های شهری را به سمت نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری یا به عبارتی بهتر «رشد شهر از درون» سوق داد. هدف این مقاله شناسایی بافت های فرسوده شهری و تدوین راهبردهای مداخله در توسعه بافت فرسوده بخش مرکزی شهری سنندج است. روش تحقیق توصیفی – تحلیل است. در این پژوهش از نرم افزار GIS به منظور شناسایی فرسودگی بخش مرکزی شهر با توجه به سه شاخص (ریزدانگی، نفوذناپذیری و پایداری)، استفاده شده است. در ادامه برای تعیین راهبرد در سه معیار ویژگی های عملکردی، ارتباطی و زیست محیطی از مدل SWOT استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های GIS نشان می دهد که بافت فرسوده محدوده موردمطالعه به جز در قسمت های مرکزی بافت، آن هم به دلیل وجود کاربری های نوساز و تجمیع شده و هم جواری بافت های این بخش با مسیرهای اصلی ارتباطی شهر، در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. همچنین نتایج تحلیل مدل SWOT نشان داد که برای تقویت ویژگی عملکردی، ارتباطی و زیست محیطی بافت، به ترتیب استراتژی های محافظه کارانه، تهاجمی و محافظه کارانه به کار گرفته شود.
ناپایداری اشکال تراکمی بادی, مطالعه موردی: دشت لوت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهارم زمستان ۱۳۸۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استناد به مطالعات انجام شده و مشاهدات جدید به قابلیت ناپایداری اشکال تراکمی بادی در دشت لوت پرداخته می شود. فعالیت اشکال بادی در مقایسه با یکدیگر بدلیل ماهیتی که دارند می تواند متفاوت باشد. در این مقاله چنین استدلال می شود که برخانهای دشت لوت بدلیل وضعیت و ماهیتی که دارند فعالتر از سایر اشکال هستند . بنابر این از قابلیت ناپایدار بیشتری می توانند برخوردار باشند.
این مقاله براساس روش مقایسه ای در ماهیت اشکال است و با استفاده از تصاویر ماهواره ای 100000/1 لندست، نقشه های توپوگرافی 50000/1، نقشه زمین شناسی 100000/1، داده های بادنگاری ایستگاههای پیرامون و عکس هوایی 5500/1 تهیه شده است. تحلیل آن براساس بعضی مشاهدات در Google Earth و مشاهدات محلی است. در این مقاله بر چهار نوع شکل شامل برخانها، تپه های طولی، تپه های عرضی و هرمهای ماسه ای که در دشت لوت فراوانی بیشتری دارند و در مقیاس تصاویر و پیکسلهای مورد استفاده قابل مشاهده هستندتأکید شده است.
قسمت وسیعی از بخش غربی رشته کوههای شرقی دشت لوت ( قسمت شرق لوت مرکزی)، همچنین جنوب و جنوب غربی این دشت پوشیده از ماسه های بادی به شکلهای مختلف است. این اشکال دارای ارتفاع مختلف است. ارتفع هرمهای ماسه ای (از قاعده) حدود 475 متر می رسد. تپه های ماسه ای اغلب دارای خط الراس پرشیب مشرف به یک دامنه کم شیب تر است و می توان آن را شاخص در نقش تغییر دهنده بادهای کنونی دانست. در بین بعضی از تپه های ماسه ای بخصوص در هرمهای ماسه ای، ماندآبهای فصلی در حال افزایش است.
این افزایش نشان می دهد که تپه های ماسه ای در قاعده خود تحت تاثیر اثر جریانهای زیر سطحی فصلی نیز قرار دارند. در جایی که برخانها تجمع یافته اند و تشکیل شده اند سطح فرسایشی به نحوی که برخان را قطع کرده باشد در سطح آنها دیده نمی شود و اثر ماندآبهای فصلی نیز در پای آنها وجود ندارد و حتی در بعضی قسمتها برخانها روی دره های فرسایشی قدیمی شکل گرفته اند و به عبارتی یک سطح چرخه ای بادی ( فرسایشی قدیمی - تراکمی جدید ) را ایجاد کرده اند. بنابر این فعالیت جدیدتری را از خود نشان می دهند و بر این اساس و با توجه به معیارهایی که در متن مقاله آمده است، در مقایسه با هرمهای ماسه ای، تپه های طولی و عرضی, برخانها از ناپایداری بیشتری برخوردارند
تحلیلی بر شبکه تهدید و حلقه مخاطره در خطر پذیری زلزله با رویکرد پدافند غیرعامل (مورد مطالعه: کلان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج ارزیابی آسیب شناسی از پهنه های لرزه خیز در فضای سرزمینی حاکی از تمرکز قابل توجهی از فضاهای سکونتی بویژه شهرها است.از سوی دیگر تجارب مدیریت بحران ناشی از مخاطرات زلزله در کشور نیز نشانگر ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از فضاهای شهری و کاهش خشارات اقتصادی و انسانی بوده است. از این رو یکی از الگوهای مطلوب در شناخت، تحلیل و کاهش خسارات در فضاهای شهری بکارگیری چارچوب ساختاری و کارکردی پدافند غیر عامل است. در بسیاری از پژوهشهای اخیر موضوع کاهش خسارات ناشی از زلزله در قلمرو حوزه کالبدی_فضایی به منظور افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در حالیکه این پژوهش با شناخت مولفه های محیطی، کالبدی_ فضایی، اجتماعی، اقتصادی و شاخص های اثرگذار در هر مولفه (45 شاخص) آسیب شناسی و پهنه های خطرپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب تعیین و بر اساس آن استراتژی های کاهش خطر را باز تعریف ساخته است. بعبارت دیگر با شناخت و تحلیل مفهومی بنیادی شبکه تهدید و حلقه مخاطره با رویکرد پدافند غیرعامل در ارزیابی و آسیب پذیری از زلزله در کلان شهر کرمانشاه نسبت به تشکیل ساختار پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری مناسب، سیاست گذاری مناسب و اقدامات مدیریت بحران شهری متناسب با مخاطره زلزله طرح ریزی می شود.
واکاوی پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
105 - 114
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی توسعه گردشگری که از پیچیده ترین اجزاء و مصدر قوانین جهانی است، اساساً یکی از مهم ترین برنامه های توسعه اقتصادی، شغلی، اجتماعی و افزایش سطح رفاه عمومی مردم در هر کشوری به شمار می رود. از منظر متفکرین و دیدگاه آینده پژوهی، اعتقاد بر این مهم می باشد که اساساً آینده را مخلوط پیچیده ای از روند های غیر قابل تغییر، حوادث تصادفی و اقدامات افراد و مؤسسات کلیدی شکل می دهد و به دلیل این پیچیدگی بهترین روش برای آینده پژوهی، جمع-آوری هرچه بیشتر اطلاعات و استفاده از فرایند های نیمه خودآگاه اطلاعاتی و کشف و مکاشفه شخصی برای به دست آوردن دانش و بینش کافی است. بر همین اساس و با علم به ارتباط منطقی آینده پژوهی با مقوله گردشگری خلاق در آینده، مقاله حاضر که به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای، از حیث ماهیت، توصیفی - تحلیلی و ازنظر روش، مبتنی بر روش پیمایشی و میدانی می باشد، به بررسی پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق در استان گلستان بپردازند. به منظور آینده پژوهی گردشگری خلاق در استان گلستان، با استفاده از دو تکنیک پویش محیطی و دلفی، 38 شاخص اولیه موردبررسی قرار گرفت و در ادامه با استفاده از ابزار MICMAC به بررسی ابعاد آینده پژوهی گردشگری خلاق پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که از بین عوامل مورد مطالعه، 15 مؤلفه به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر در توسعه گردشگری خلاق در محدوده مورد مطالعه می باشند که حفظ منابع طبیعی به عنوان تأثیرگذارترین عامل است. در پایان این مقاله، برگرفته از شناخت جامع ایجاد شده از منطقه، فرصت ها و تهدیدهای موجود، پیشنهاداتی از قبیل توسعه شاخه های مختلف گردشگری با توجه به قابلیت های استان ازقبیل گردشگری صحرا و ورزشی، بهره گیری از نخبگان، برگزاری دوره های آموزشی در زمینه تولید محصول خلاق، توسعه مراکز اقامتی و پذیرایی به ویژه خانه های بوم گردی و ... ارائه گردید.