فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی سنجش رضایت شهروندان و مراجعین مدیریت خدمات شهری و کانال های ارتباط با شهروند (مورد کاوی: منطقه ویژه اقتصادی پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی سنجش رضایت شهروندان و مراجعین مدیریت خدمات شهری و کانال های ارتباط با شهروند انجام شد. پژوهش از لحاظ نوع هدف کاربردی و از لحاظ شیوه ی جمع آوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری شامل کلیه شهروندان در سازمان منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی به تعداد نامحدود می باشد که پس مشورت با متخصصان از طریق فرمول کوکران 300 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش یک پرسشنامه محقق ساخته بررسی میزان رضایت شهروندان از خدمات واحد مدیریت شهری منطقه ویژه بود. که روایی آن علاوه بر تحلیل گویه، مورد تأیید متخصصان قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر 83/. محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش های آمار توصیفی و روش های آم ار استنباطی (تی و مدل معادلات ساختاری)، انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ 12 مؤلفه ی وضعیت نور و روشنایی، وضعیت پروژه های عمران شهری، وضعیت مهندسی ایمنی، وضعیت حمل و نقل عمومی، وضعیت علایم و تابلوهای شهری، وضعیت جمع آوری پسماند، وضعیت تنظیف شهری، وضعیت سرویس های بهداشتی، وضعیت فضای سبز، وضعیت سلامت شهروندان، وضعیت امنیت اجتماعی و وضعیت زیست محیطی بر رضایتمندی از خدمات عمومی تأثیر معناداری بر رضایت شهروندان دارد. همچنین میانگین (انحراف معیار) مربوط به وضعیت هر 12 مؤلفه میانگینی بالاتر از میانگین فرضی جامعه (0/3)، دارند. لذا، وضعیت تمامی 12 حوزه از دیدگاه شهروندان مطلوب است.
انواع جریان های سیلابی رخ داده در رودخانه مادرسو (در اثنای سیلاب های کاتاستروفیک مرداد ماه سال های 1380 و 1381)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب های شدید مردادماه سال های 1380 و 1381 حوضه رودخانه مادرسو از نظر نوع جریان با سیلاب های عادی تفاوت های زیادی داشته است، به طوری که تغییرات عمده ای را در ریخت شناسی (مورفولوژی) حوضه ایجاد کرده است. این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی ـ تحلیلی و ابزارهایی چون عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی منطقه و اندازه گیری های حاصل از برداشت های میدانی و عکس های زمینی به بررسی و تقسیم بندی انواع جریان های سیلابی وقوع یافته در رودخانه مادرسو (جنگل گلستان) پرداخته است. تجزیه و تحلیل در قالب روش حوضه ای و داده های ایستگاه هیدرومتری با استفاده از مدل های هیدرولوژیک و سرانجام تطبیق آنها با یافته های روی زمین انجام پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که از تعداد 75 زیرحوضه واقع در حوضه های تنگراه و جنگل گلستان، قیزقلعه و دشت، حدود 42 زیرحوضه دچار جریان های سیلابی معمولی شده است، در حالی که 3 زیرحوضه با جریان های بسیار غلیظ و 30 زیرحوضه نیز با جریان های مواد مواجه بوده اند. مسئله مهمی که مورد تاکید قرار گرفته، این است که حجم جریان های بسیار غلیظ، جریان های مواد، جریان های چوبی و دبی های آنها، بسیار بزرگ تر از جریان های سیلابی معمولی است. بدیهی است که در برنامه ریزی های آتی برای طراحی هر سازه ای در مسیر رودخانه، باید این مسئله پیش بینی شود.
برنامه ریزی و کارکرد شهرهای جدید در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
محیط شناسی ۱۳۸۱ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
سنجش و ارزیابی معیارهای موثر بر عملکرد کشاورزان عادی و موفق روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از تجربیات افراد موفق و نمونه در محیط زندگی و فعالیت خود از ضروریات و ابزارهای تسهیل و تسریع کننده جریان توسعه روستایی پایدار است. افراد موفق به عنوان کارآفرینان، نوآوران و افراد خلاق جامعه روستایی دارای الگوهای معیشت و فعالیت ویژه ای هستند که بر اثر نوع درک آنها از محیط پیرامون، استفاده اصولی از توانایی ها، استعدادها و خلاقیت های فردی، ریسک پذیری، آینده نگری، گروه گرایی و مانند اینها به دست می آید و این افراد به خاطر تجربیات موفق خود می توانند الگوی مناسب زندگی و فعالیت برای سایر کشاورزان روستایی در منطقه باشند. به این دلیل که اکنون کشاورزی به مثابه الگوی غالب اقتصادی و اجتماعی و اکولوژیکی پیرامون، تاثیرات شکننده و جبران ناپذیری را بر کشاورزان وارد می سازد. بر این اساس، در تحقیق پیش رو هدف سنجش نگرش کشاورزان نسبت به شاخص ها و متغیرهایی است که می توانند روشنگر و تسریع کننده بخش های کشاورزی مناطق روستایی باشند. از این طریق زمینه های تفاوت و شکاف اندیشه ای، عملکردی و فعالیت در بین کشاورزان عادی و موفق شناسایی می گردد و راهکارهای مناسب برای کاهش آن تبیین و تشریح می شود. به منظور رسیدن به این هدف از روش تحقیق ترکیبی کیفی و کمی استفاده شده است و نتایج به دست آمده با استفاده از از آزمون من ویتنی و T نشان از وجود تفاوت در جنبه های گوناگون نگرش کشاورزان دو گروه نسبت به متغیرهای موثر در عملکردشان دارد.
تحلیلی بر فرهنگ شهروندی در شهر یزد
حوزههای تخصصی:
تحقق مفهوم و شکل گیری ایده شهروندی، نیازمند وجود بستری مناسب و زمینه ساز می باشد که از آن به عنوان جامعه مدنی یاد می شود. کیفیت مشارکت شهروندان در امور جامعه، از شاخص های اساسی توسعه یافتگی و از الزامات اساسی سرمایه اجتماعی در هر جامعه مدنی محسوب می شود. عناصر کلیدی فرهنگ شهروندی، همواره از طرف محققان و صاحب نظران، از ادوار باستان تا کنون مورد بحث و چالش قرار گرفته است. از ضروریات دستیابی به شاخص های توسعه، تعیین میزان نهادینه شدن فرهنگ شهروندی می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل فرهنگ شهروندی در شهر یزد است.رویکرد حاکم بر پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی با ماهیت کاربردی است و با استفاده از توزیع و تکمیل پرسشنامه (200 مورد)، مطالعات پیمایشی شهر یزد، مطالعه تاریخی مفهوم شهروندی و با استفاده از نظریه های گوناگون، به بررسی وضعیت شهروندی و ابعاد مختلف آن در شهر یزد و میزان آن در بین شهروندان یزدی پرداخته شده است. نتایج تجربی این تحقیق نشان می دهد که: شهروندان یزدی در ابعاد سه گانه شهروندی یعنی مشارکت جویی، مسئولیت پذیری و رعایت قوانین و در نهایت پایبندی به اصول شهروندی در حد متوسط می باشند. یافته های پژوهشی به مواردی دیگر اشاره دارد که در مقاله به صورت مشروح به آنها پرداخته شده است.
شناسایی تغییرات حداکثر رطوبت نسبی استان اصفهان طی نیم قرن اخیر با استفاده از آزمون من- کندال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روند تغییرات پارامترهای هواشناسی در طولانی مدت اهمیت بسزایی در مطالعات تغییر اقلیم و آشکارسازی آن دارد. بر مبنای این نگرش اقلیمی، پژوهش حاضر با هدف آشکارسازی روند تغییرات ماهانه حداکثر رطوبت نسبی استان اصفهان طی نیم سده گذشته صورت پذیرفته است. بر این اساس از آمار حداکثر رطوبت نسبی 21 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی داخل و خارج استان طی مقطع زمانی 2010-1961 استفاده به عمل آمد. با حصول اطمینان از غیرنرمال بودن داده ها توسط آزمون اندرسون دارلینگ و همچنین همگن بودن داده ها با استفاده از آزمون ران تست، آزمون ناپارامتری من – کندال جهت محاسبه و تحلیل روند برگزیده شد. با توجه به این که در پژوهش حاضر بررسی تغییرات ماهانه به صورت پیکسلی مدنظر می باشد، از این رو داده های ایستگاهی در ماتریسی با ابعاد 600 × 21 چیدمان شده و توسط نرم افزار سرفر با روش کریگینگ به داده های پیکسلی با تفکیک مکانی 5 × 5 کیلومتر تبدیل گردید. سپس ماتریس جدید با ابعاد 600 × 4260 و با حالت T آرایش شده و به نرم افزار مت لب منتقل، و روند هر یک از پیکسل ها توسط آزمون من – کندال در سطح معنا داری 95 درصد محاسبه شد. بر پایه یافته های حاصل از این پژوهش طی دوره آماری مورد مطالعه روندهای کاهشی رطوبت نسبی بر روندهای افزایشی غلبه داشته به طوری که در هر ماه بیش از 8/66 درصد از مساحت استان را به خود اختصاص داده است. همچنین بیشترین میزان کاهش رطوبت نسبی در ماه فوریه و کمترین میزان آن در ماه ژوئن به وقوع پیوسته است.
منشایابی نهشته های بادی شرق زابل از طریق مورفوسکپی و آنالیز فیزیکی و شیمیایی رسوبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت سیستان بدلیل وجود رسوبات آبرفتی و رودخانه ای ریز دانه، فرسایش پذیری زیادی داشته که با توجه به وزش بادهای 120 روزه و خشک بودن منطقه این ذرات ریز به راحتی جا بجا شده و باعث به وجود آمدن تپه های ماسه ای به اشکال مختلف می شوند. تحقیقات میدانی حکایت از این دارد که منشا رسوبات منطقه به رسوبات پلییستوسن و رسوبات جدید یعنی نهشته های دریاچه ای بستر هامونهای خشک شده فعلی و نهشته های دلتایی رودخانه های سیستان، پریان و نیاتک که با ده ها متر ضخامت، کف چاله سیستان را پوشانده اند، بر می گردد. بخشی از این بادرفتها از نهشته های دریاچه ای نشات گرفته و بخشی دیگر از دانه های حمل شده توسط باد به ویژه بادهای 120 روزه از قسمتهای غربی و خارج از محدوده مطالعاتی ممکن است ناشی شده باشند. دشتهای غربی رودخانه هامون از جمله نواحی است که آن را می توان منشا بخش هایی از شنزارها به حساب آورد. هدف این مقاله آن است که با استفاده از روش های آنالیز فیزیکی و شیمیایی مثلDSC, TGA, BET, XRD و طیف گیری و تفسیر فازهای متعدد نمونه ها و همچنین مورفوسکپی رسوبات، منشا آنها را تعیین نماید، زیرا اگر آزمایشات جنس و مورفوسکپی نمونه ها را یکسان نشان دهد، حکایت از آن دارد که منشا همه این رسوبات یکی است، در غیر این صورت باید منشا و خواستگاه های متفاوتی داشته باشند.
پالئوژئومورفولوژی (ژئومورفولوژی دیرینه)
حوزههای تخصصی:
بررسی مفهوم Territoriality و تحول آن از دیدگاه جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فعالیت های مهم و بنیادین دانشگاهی در هر رشته ارائه تعریف درست از مفاهیم کلیدی آن رشته است. در مورد اصطلاحاتی که از زبان های بیگانه وارد ادبیات زبان فارسی می شوند این امر از اهمیت ویژه برخوردار است.یکی از اصطلاحاتی که در سال های اخیر کاربرد فزاینده ای در جغرافیای سیاسی پیدا کرده ولی در ادبیات فارسی به آن توجه کافی نشده است و در نتیجه از آن بدفهمی می شود واژه Territoriality است.هدف اصلی این مطالعه در درجه اول ارائه یک تعریف منسجم و دقیق از این واژه از طریق ردیابی اصلیت و سیر تحول آن در جغرافیای سیاسی با استفاده از آخرین نظرات ارائه شده توسط صاحبنظران این رشته است، و سپس انتخاب یک واژه معادل در زبان فارسی به گونه ای که گویای آن مفهوم باشد.
تحلیلی بر تاثیرات اقلیمی سیکلون حاره ای گونو (خرداد 1386) بر جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خرداد ماه 1386 طی فعالیت گونو از تولید تا اضمحلال، برخی تغییرات معنی دار در سطح زمین و سطوح پایینی و میانی جو منطقه رخ داد. هدف این مقاله ارزیابی تاثیرات اقلیمی سیکلون حاره ای گونو بر نواحی جنوب شرق ایران به خصوص سیستان و بلوچستان است. برای این منظور داده های اقلیمی ایستگاه های هواشناسی اصلی منطقه و همچنین داده های آنالیز مجدد مراکز NCAR/NCEP وابسته به مرکز ملی هوا و اقیانوس شناسی امریکا (NOAA) مورد تحلیل قرار گرفت. تصاویر سنجنده های ماهواره متئوست 7 و ماهواره های ترا و اگوا (سنجنده مودیس) در باندهای مرئی، مادون قرمز و ترکیبی طی دوره حیات سیکلون گونو دریافت گردید و به منظور دستیابی به نتایج و تایید آنها مورد تفسیر قرار گرفت. نتایج حاصل از نقشه های ترکیبی نشان داد که با افزایش قدرت گونو، محور مراکز پُرفشار جنب حاره ای در سطوح پایینی جو به سمت شرق، و در سطوح میانی به سمت شمال جابه جا شده است. این جابه جایی شرایط را برای همرفت شدید و بارش سنگین مهیا ساخته است. حداکثر بارش در نیک شهر (144 میلی متر) گزارش شده است. نقشه های اُمگا حرکات صعودی شدید را بر فراز جو منطقه طی روزهای 14 تا 17 خرداد تایید کرد. افزایش حرکات قائم شدید در سطح 500 هکتوپاسکال همرفت شدید و عمیقی را بر روی منطقه نشان داد. ناهنجاری های منفی درجه حرارت در سطح زمین (به دلیل ابر آلودگی شدید) و در سطح 850 هکتوپاسکال به علت چگالیدگی قوی ناشی از همرفت بسیار شدید هوای مرطوب، اهمیت فراوان دارد. بسیاری از ایستگاه های منطقه ناهنجاری دمایی در حدود 10- درجه سلسیوس را ثبت کرده اند و در سطح 850 هکتوپاسکال هم در حدود 8- درجه سلسیوس در مقایسه با شرایط نرمال اقلیمی ناهنجاری وجود داشته است؛ اما در سطح 500 هکتوپاسکال به علت آزاد شدن انرژی نهان ناشی از بخار آب، ناهنجاری های مثبت در حدود 10 درجه سلسیوس به وقوع پیوسته است. تغییرات در سمت و سرعت بادهای با تداوم، همزمان با فعالیت گونو بر روی منطقه باعث تغییرات معنی داری در آنها در مقایسه با شرایط نرمال اقلیمی گردید.
تحلیل نقش سیمای توپوگرافی در کاربری اراضی شهرستان گلوگاه با استفاده از GIS و RS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از زمین بدون توجه به سیمای توپوگرافی منطقه، باعث پیامدهای ناگواری، مانند: فرسایش، بیابان زایی وتخریب منابع محیطی می شود. این مطالعه که در منطقه گلوگاه در شرق استان مازندران صورت گرفته است، درصدد تبیین نقش عامل توپوگرافی در کاربری اراضی، در بخشی از شهرستان به وسعت، 19603 هکتار با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تصاویر سنجش از دور است. در این تحقیق، به منظور طبقه بندی تصویر ماهواره ای برای تهیه نقشه کاربری اراضی، از روش حداکثر احتمال( Maximom likelihood )، به دلیل دقت بیشتر این روش در منطقه، استفاده شده است. پراکنش و وسعت کاربری های مختلف، شامل: ابنیه انسانی، اراضی کشاورزی، باغ ها، مراتع، جنگل های انبوه وتنک، منابع آب دایمی، زمین های شنی و سنگلاخی با استفاده از نرم افزار Arcview تعیین و تفسیر و نقشه سیستم های ارضی بر مبنای نقشه های کاربری اراضی، شیب و هیپسومتری تهیه شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در منطقه مورد بررسی، کاربری کشاورزی و جنگل انبوه به طور تقریبا"" یکسان، بیش از 95 درصد از وسعت منطقه را در برگرفته و سایر کاربری های انسانی 7/3 درصد از مساحت ناحیه را به خود اختصاص داده که قریب 90 درصد آن در ارتفاع کمتر از 200 متر جلگه ای هموار استقرار یافته است. به این ترتیب، سه کاربری عمده متناسب با توپوگرافی منطقه استقرار یافته اند.
جایگاه مدیریت در پیشبرد اهداف توسعه روستاییمطالعه موردی: روستای جوانمردی (شهرستان لردگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند توسعه روستایی، پرداختن به جایگاه و نقش مدیریت در توسعه روستایی الزامی است. توسعه روستایی فرایندی است که بهبود شرایط محیط روستا توأم با بهبود زندگی روستاییان را ضمن حفاظت از محیط زیست روستا هدفگیری می کند و در این جریان چند بعدی، سه عنصر اساسی (انسان، محیط و نظام سیاسی) به ایفای نقش می پردازند. در این راستا نحوه پیشبرد امور مختلف روستا اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و کالبدی با همراهی و مشارکت روستاییان و مدیریت روستایی به انجام می رسد. مدیریت روستایی مجموعه ای درهمتنیده از امکانات، شرایط گوناگون طبیعی، انسانی، نهادی و ساختاری- کارکردی است که پرداختن کامل به آن مجال دیگری را می طلبد؛ بنابراین نمی توان مدیریت روستایی را منحصر به شورای اسلامی و دهیاری نمود. این نوشتار درصدد آنست تا ضمن اینکه جایگاه مدیریت نوین روستایی را در ایران تبیین می کند، این موضوع را در محدوده روستای جوانمردی در بخش خانمیرزا (شهرستان لردگان)، تحلیل نماید و با بررسی فعالیتهای انجام گرفته پس از تأسیس نهادهای شورای اسلامی و دهیاری در ابعاد اجتماعی- اقتصادی، کالبدی- فیزیکی و خدمات عمومی توأم با ارزیابی میزان رضایت ساکنین از فعالیتها در سه بعد یاد شده، نقش مدیرت روستایی را در این روستا روشن نماید، سپس با جمع بندی این موارد به ارایه راهکارها و پیشنهادات اجرایی بپردازد.
ارزیابی کیفیت نواحی شهری با توجه به توزیع خدمات شهری در بحران های انسان ساخت با رویکرد پدافند غیر عامل (نمونه موردی: نواحی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به دلیل گستره جغرافیایی وسیع، تجمع مراکز ثقل، تأسیسات و نیروی انسانی همواره مورد تهدید بوده اند. بر این اساس پژوهش حاضر جهت ارزیابی کیفیت نواحی شهر تهران با محوریت توزیع خدمات شهری در بحران های انسان ساخت با رویکرد پدافند غیر عامل صورت گرفته است. این مقاله با رویکرد تحلیلی-کاربردی جامعه آماری نواحی 117 گانه شهر تهران را بررسی می نماید، که جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات مذکور از مدل های AHP، Topsis، Vikor، شاخص موران (Moran's I) و Getis-Ord استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که در شاخص نهایی کیفیت نواحی شهر تهران تنها تعداد 38 ناحیه یعنی 32.5 درصد از کل نواحی شهری تهران دارای کیفیت مناسب و نسبتاً مناسبی می باشد که با توجه به تحلیل Hotspot به طور واضح شکاف بین مرکز و غرب شهر تهران را در کیفیت نواحی شهر تهران در بحران های انسان ساخت پی برده شد.
اولویّت بندی مکان های مستعد دفن پسماند شهر مشهد با تأکید بر شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیّت شهرها و کلان شهرها ضمن ایجاد فرصتهای مناسب جهت توسعه فیزیکی - کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و افزایش سطح رفاه، نیاز به مدیریت شهری را در برنامهریزی محیط زیست کلان شهرها ضروری کرده است. افزایش تولید زبالههای خانگی، از جمله چالش های محیط زیستی گریبانگیر اکثر کلان شهرها در سالهای اخیر است، به گونهای که انتخاب مکان مناسب دفن این پسماندها با توجه به شرایط مکانی، از اولویتهای مدیریت شهری است. شهر مشهد، با بیش از 3 میلیون نفر جمعیّت، دومین کلا ن شهر ایران، دومین شهر مذهبی جهان و پایتخت معنوی ایران است که با تولید حجم وسیعی از زباله های خانگی در دهه اخیر روبه رو است. شناخت مناطق مستعد دفن زباله های مذکور، از مسائل مهم مدیریت پسماندها در این کلان شهر محسوب میشود. هدف این پژوهش مکان گزینی مناطق مناسب دفن پسماند خانگی کلان شهر مشهد بر پایه ی شاخص های ژئومورفیک بوده است. بدین منظور با کمک روش های تصمیم گیری چندمعیاره رتبه ای تاپسیس و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، پنج مکان دفن پسماند شناسایی، اولویّت بندی و مکان یابی گردید. رتبه بندی مناطق دفن پسماند بر اساس هفت معیار ژئومورفولوژیک شیب، جنس سنگ بستر، فاصله از گسل، فاصله از آب سطحی، عمق آب زیرزمینی، کاربری اراضی و تیپ ژئومورفولوژی انجام گرفته است. با استفاده از الگوریتم تاپسیس شاخص ها امتیازدهی و وزن دهی شد و در نهایت، رتبه بندی مناطق، صورت گرفت. همچنین، با کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، مقایسه زوجی بین شاخص ها انجام و اهمیت معیارها و نقش مؤثر هرکدام در انتخاب مناطق مشخص شد. نتایج نشان دهنده ی آن است که منطقه ی دو - مکان جدید دفن پسماند واقع در جاده میامی- در رتبه ی نخست دفن زباله قرار دارد. همچنین منطقه یک، واقع در جاده نیشابور، که مکان قدیم دفن زباله های شهر مشهد بوده است، در این رتبه بندی، جایگاه مناسبی را کسب نکرده است.
مکانیابی دفن پسماند جامد شهری با استفاده از مدل AHP و تکنیک GIS (مطالعه موردی: شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر رشد بی رویه جمعیت و توسعه شهرنشینی موجب بروز انواع ناسازگاریهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی نظیر تولید انواع پسماند جامد شهری شده که دفع غیراصولی آن را به دنبال داشته است، بهطوری که امروزه چگونگی دفع، مکانیابی و مدیریت صحیح محل دفن زبالههای جامد به عنوان یکی از معضلات زیست محیطی شهری تبدیل شده است. بنابراین یافتن محل مناسب برای این مهم از اهداف اصلی و اولیه طرحهای توسعه شهری جهت نیل به توسعه پایدار میباشد. بخش مرکزی شهرستان کوهدشت، با تولید روزانه 110 تن زباله، به دلیل عدم وجود تجهیزات بازیافت و مکانیابی نامناسب دفن آن با معضلات زیست محیطی، اجتماعی و بهداشتی متعددی در این زمینه روبرو است. هدف از این پژوهش مکانیابی محل مناسب دفن زباله در شهرستان کوهدشت با استفاده از تحلیل پارامترهای انسانی، زیست محیطی، هیدرولوژیکی، زمینشناسی و ژئومورفولوژی منطقه از طریق مدل AHP و تکنیک GIS میباشد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از کارآمدترین تکنیک های طراحی شده برای تصمیم گیری با معیارهای چنـدگانه است، زیرا امکـان فرموله کـردن مسائل پیچیده را به صورت سلسله مراتبـی فراهم مـی سازد. نتایج نشان میدهدکه پهنههای دفن زباله در شهرستان کوهدشت را میتوان به پنج کلاس طبقهبندی نمود. در این میان پهنههای بسیارمناسب و مناسب به ترتیب با مساحت 18/205 و 319/198 کیلومترمربع بالاترین ارجحیت را جهت دفن پسماند دارا بوده و در مجموع با داشتن 14/10 درصد مساحت کل محدوده شهرستان در اولویت نخست طرحهای دفن پسماند قرار میگیرند. نتایج حاصل از این پژوهش در مدیریت سیستمی محیط زیست شهری و همچنین در طرحهای دفع بهینه پسماندهای جامد شهری منطقه مطالعاتی مثمر ثمر خواهد بود.
ارزیابی و سنجش شاخص های ذهنی کیفیت زندگی شهری (مورد شناسی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
107 - 126
حوزههای تخصصی:
هدفمطالعه حاضر سنجش کیفیت زندگی در منطقه 6 شهر تهران با استفاده از شاخص های ذهنی است که این شاخص ها در قالب سه قلمرو اقتصادی،کالبدی-زیست محیطی و فرهنگی-اجتماعی تدوین و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش ساکنان منطقه 6 شهر تهران بوده اند. حجم نمونه گیری به طور تصادفی ساده انجام شده و برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران با احتمال 95 درصد صحت استفاده شده است که حجم نمونه 383 نفر برآورد شده و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. به همین دلیل در این پژوهش به منظور دستیابی به قضاوتی صحیح، از 10 شاخص در سه قلمرو اقتصادی، کالبدی-زیست محیطی و فرهنگی-اجتماعی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، رضایت مندی شهروندان از کیفیت زندگی شهری در منطقه 6 در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و شاخص های دسترسی و حمل و نقل با میزان بتای 234/0، شاخص تسهیلات خدماتی با میزان بتای 172/0 و شاخص زیبایی شناختی با میزان بتای 167/0، تأثیر گذارترین شاخص ها بر کیفیت زندگی شهری هستند. طبق نتایج، بین ویژگی های فردی، (سن، جنس، میزان تحصیلات) و سطحکیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد و میزان رضایت مندی زنان از کیفیت زندگی، بیشتر از مردان است که با افزایش میزان تحصیلات، کیفیت زندگی نیز افزایش پیدا می کند. همچنین بین دو متغیّر سن و کیفیت زندگی، روابط به صورت معنادار و معکوس است، به این صورت که با افزایش میزان سن، کیفیت زندگی کاهش پیدا می کند.
ارزیابی نقش شورای اسلامی در توسعة روستایی (مطالعة موردی روستاهای شهرستان های خوی و نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شوراهای روستایی از نهادهای محلی و مردمی هستند که با توجه به تمرکززدایی اداری و اجرایی، مدیریت امور روستایی را بر عهده گرفتند. به نظر میرسد شوراهای روستایی از توانایی لازم در مدیریت روستایی برخوردار نیستند و بیشتر کارگزار نهادهای دولتی هستند تا اینکه به صورت نهاد های مستقل و مردمی عمل کنند. سؤال اساسی تحقیق این است: چرا شورای روستاها، برخلاف انتظاراتی که از آن ها می رود، در توسعهیافتگی روستاها نقش چندانی ایفا نمی کنند؟ به منظور پاسخ به این سؤال، متغیر های رضایت، آگاهی و اختیارِ اعضای شورای روستایی دو شهرستان خوی (از شهرستان های استان آذربایجان غربی) و نور (از شهرستان های استان مازندران) بررسی شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه است. پس از اثبات رابطة معناداری بین متغیرها مشاهده میشود که متغیر رضایت از نقشی که شوراها بر عهده دارند بیشترین تأثیر مستقیم را نسبت به متغیرهای آگاهی و اختیار بر توسعة روستایی دارد و میتواند به تنهایی 40 درصد از واریانس متغیر توسعة روستایی را تبیین کند. متغیر اختیار از طریق متغیر واسط عملکرد شوراها نیز بیشترین تأثیر غیرمستقیم را بر توسعة روستایی دارد. در مجموع، 68 درصد از شوراها اعلام کرده اند اختیارات آن ها محدود است و 57 درصد اظهار داشته اند به طور کامل از وظایف خود آگاهی ندارند و درنهایت 53 درصد بیان کرده اند از کار خود رضایت کامل ندارند. (این متغیرها براساس شاخص سنجیده شده و تحلیل علل آن در تحقیق تشریح شده است.)
بهینه سازی جهت گیری فضاهای آزاد در شهر اردبیل بر اساس شرایط اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر اردبیل به دلیل واقع شدن در عرض جغرافیایی بالا، شرایط توپوگرافی خاص خود و سامانه های جوی موثر بر منطقه شرایط زیست اقلیمی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به طوری که یخبندان های طولانی مدت مشکلات عدیده ای را برای ساکنین این شهر ایجاد می کند، لذا لزوم بررسی شرایط اقلیمی در رابطه با طراحی فضاهای آزاد تلاشی است برای کاستن مشکلات مربوطه که در این رابطه با استفاده از داده های هوا شناسی سینوپتیک وضعیت زیست اقلیمی شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد:بر اساس شاخص الگی مشخص گردید حدود 53.77 درصد از مواقع سال هوا کاملا سرد می باشد و تنها 11.9 درصد از مواقع سال در سایه آسایش نسبی حاصل می گردد.حدود 34 درصد از مواقع نیز با بهره گیری از تابش آفتاب می توان شرایط مناسبی را در اردبیل فراهم نمود.به منظور بهره گیری بهینه از شرایط اقلیمی در فضاهای باز و معابر موقعیت انواع مختلف حیاط و معابر بر روی دیاگرام مسیر حرکت خورشید عرض جغرافیایی اردبیل ترسیم و مشخص گردید،در اردبیل جهت استقرار بهینه حیاط ساختمان جهت جنوب شرقی با کشیدگی در راستای شرقی - غربی می باشد.جهت استقرار معابر نیز به منظور جلوگیری از ماندگاری یخ و برف در سطح خیابان ها و معابر جهات تا 30 درجه انحراف از جنوب به سمت غرب با توجه به تداخل دو عامل درجه حرارت و تابش آفتاب و جلوگیری از ورود بادهای سرد مناسب ترین جهت می باشد.