فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۴۱ تا ۵٬۶۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
167 - 184
حوزههای تخصصی:
تبریز که سریع ترین رشد شهری را در شمال غرب کشور داراست، از بزرگترین شهرهای ایران از لحاظ جمعیتی، اقتصادی، صنعت و حمل ونقلی است که توسعه فزاینده به موازات عدم رعایت برنامه ریزی اصولی کاربری های اراضی و فرسودگی حمل و نقل عمومی و بخش احتراق صنایع و عدم فیلترازسیون مناسب این صنایع به عنوان مثال نیروگاه حرارتی منجر به افزایش آلودگی هوا در سطح شهر شده است. بدین منظور پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از متغیرهای ورودی ( فاصله از مراکز صنعتی، رطوبت، دما، تراکم جمعیت، فاصله از مراکز تجاری، فاصله از ایستگاه های اتوبوس، فاصله از مراکز آموزشی، تغییرات پوشش گیاهی، فاصله از آزاد راه ها، تراکم ساختمانی، جهت باد، دی اکسید کربن و مونوکسید کربن ) به ارزیابی آلودگی هوا با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون خطی در کلانشهر تبریز بپردازد. در پژوهش حاضر سعی گردید متغیرهای مستقل موثر در توزیع احتمال آلایندگی در دو مدل شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (MLP) و رگرسیون خطی در ارتباط گذاشته شود تا بتوان با تعریف تمهیداتی در مدیریت شهری و اثر گذاری و برنامه ریزی در متغیرهای یاد شده کنترل آلودگی را بهبود بخشد. نتایج نشان می دهد که عمده ترین آلاینده ها بیشتر مربوط به ذرات معلق (PM10)، گاز (CO2)، (SO2) و (NOx) می باشد. پراکندگی ذرات معلق در هوا بیشتر بر اثر تردد وسایط نقلیه، فعالیت های صنعتی، احتراق سوخت موتورهای دیزل و ساخت و ساز بی رویه و نیاز به تولید برق بیشتر می باشد. فعالیت های نیروگاه های حرارتی، پالایشگاه تبریز و سیستم های گرمایشی خانگی و تجاری درون شهری نیز از جمله عوامل تولید کننده SO2 بوده و بیشترین تولید CO2 مربوط به سوخت خودروهای بنزین سوز می باشد. شدت افزایش مقدار این آلاینده در تمامی ایستگاه های منتخب در فصل های پاییز و زمستان به مراتب بیشتر بوده به طوری که در این فصول آلاینده ها به بیش از دو برابر مجاز نیز می رسند. سهم آلاینده های هوای تبریز را می توان به سه دسته کلی تقسیم بندی نمود که بیشترین عامل متعلق به بخش نیروگاه حرارتی و حمل و نقل می باشد.
بررسی تأثیر آینده نگاری راهبردی بر برنامه ریزی شهری (موردمطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهری و تنوع ذینفعان شده که به عدم قطعیت های آن افزوده است. شهر خلاق صنایع دستی یونسکو (اصفهان) نیاز به نگاهی آینده نگرانه دارد تا بتواند روندی رو به رشد را رقم بزند اما عدم قطعیت ها منجر به مبهم شدن آینده بلندمدت آن شده است. می توان در برنامه های راهبردی شهر اصفهان مشاهده کرد که باوجود سابقه 24 ساله در برنامه ریزی، همچنان با مشکلات بسیاری ازجمله: خشک سالی، کاهش رونق اقتصادی به واسطه بیماری کرونا، ترافیک، آلودگی دست و پنجه نرم می کند. هدف این پژوهش تعیین مؤلفه های آینده نگاری راهبردی به عنوان رویکردی ظرفیت ساز برای شهر اصفهان به منظور تقویت برنامه راهبردی است. در مدل عمومی وروس 6 گام: ورودی، تحلیل، تفسیر، چشم انداز سازی، خروجی و راهبرد برای این رویکرد تعریف شده است. در این پژوهش که درسال 1399 انجام شده است، با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و به روش فراترکیب، مؤلفه ها در هریک از گام های مدل عمومی استخراج شد. پس ازآن با استفاده از نظر 26 خبره و با استفاده از ضریب لاوشه روایی مدل سنجش شد و درنهایت با استفاده ازنظر 86 کارشناس در اصفهان و به کمک روش تحلیل عاملی تأییدی که به کمک نرم افزار PLS مؤلفه های نهایی به دست آمد. در انتها با استفاده از ماتریس MICMAC نقش هریک از این مؤلفه ها ارزیابی شد. مدل تحلیل عاملی تأییدی نهایی نشان داد که مؤلفه های آینده نگاری راهبردی می تواند در کارآمد کردن برنامه های شهر اصفهان بسیار اثرگذار باشد.
چالش های ژئوپلیتیکی مذاکرات صلح خاورمیانه با تمرکز بر معامله قرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
155 - 186
حوزههای تخصصی:
طرح های صلح پیشین جهت حل مسئله فلسطین به علت عدم توجه مؤثر به چالش های سرزمینی از یک سو و انگاره های هویتی و نمادین دخیل در این مناقشه از سوی دیگر قادر به حل پایدار این منازعه نبوده اند و طرح معامله قرن هم از این قاعده مستثنی نیست. در این راستا پرسش اصلی مقاله حاضر این است که مهم ترین چالش های ژئوپلیتیکی مذاکرات صلح خاورمیانه با تمرکز بر معامله قرن کدامند؟ یافته های این پژوهش که با رویکرد توصیفی-تحلیلی، روش اسنادی و گردآوری داده های کتابخانه ای به دست آمده، نشان می دهد که چالش های عمیق سخت و نرم ژئوپلیتیکی دخیل در مسئله فلسطین نظیر فقدان دولت مستقل فلسطینی و فقدان عمق استراتژیک آن، عدم پیوستگی سرزمینی، عدم ارائه راه حل پایدار برای آوارگان داخلی و خارجی فلسطینی، چالش های هیدروپلیتیک با همسایگان و بی توجهی به انگاره های نمادین دینی، هویتی و تمایلات ناسیونالیستی، مهم ترین چالش های ژئوپلیتیکی مذاکرات صلح خاورمیانه هستند که در معامله قرن نیز مانند طرح های صلح پیشین نادیده انگاشته شده اند.
Geopolitical Challenges in the Formation of Nations in Central Asia and the Caucasus; A Comparative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
156 - 193
حوزههای تخصصی:
Central Asian and Caucasian countries are among the countries that have faced numerous ups and downs in the process of nation-building, and they are currently facing various challenges, particularly in the geopolitical arena. Since nation-building is a process greatly influenced by a country's historical roots and events, Central Asian and Caucasian countries have unique coordinates despite sharing a part of history. This article examines the nation-building process in Central Asian and Caucasian countries through a comparative approach. It focuses on the practical geopolitical challenges of nation-building in these two regions. The study findings indicate that Due to differences in the social context, historical processes, and geopolitical features, Central Asia and the Caucasus countries have gone through two different patterns of nation formation. In particular, Central Asian countries face significant geopolitical challenges during this process.
ارزیابی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیطی محلات شهری نوبنیاد (نمونۀ موردی: محله های منظریه و برم پهنۀ شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه بی رویه شهرها در سال های اخیر موجب عدم توجه به کیفیت محیط انسانی و طراحی برای جوامع انسانی شده که پیامد آن، رشد پراکنده شهری و شکل گیری محلات جدید در بسیاری از شهرهای جهان سوم است. پژوهش حاضر دارای ماهیتی توسعه ای-کاربردی و روش توصیفی-تحلیلی است و با هدف ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیطی محلات نوبنیاد منظریه و برم پهنه شهر شهرکرد انجام شده است. در این پژوهش داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی در سطح خانوار جمع آوری شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 315 خانوار برآورد شد. با بهره گیری از روش های کمّی و آماری ازجمله رگرسیون چندگانه در محیط نرم افزار SPSS، معادلات ساختاری در محیط نرم افزار LISREL و تحلیل چندمتغیره فازی در محیط GIS، به بررسی میزان کیفیت محیطی و اولویت بندی مؤلفه های مؤثر در محلات مدنظر پرداخته شده است. 54 شاخص کیفیت محیط شهری در قالب 4 شاخص کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مورد بررسی قرار گرفته است. در نرم افزار LISREL شاخص های آشکار براساس درجه اهمیت و تأثیرگذاری، اولویت بندی و خلاصه سازی شدند و برای تهیه نقشه شاخص های مؤثر از مدل منطق فازی در قالب GIS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که محله منظریه دارای کیفیت محیطی پایین و محله برم پهنه دارای کیفیت محیطی بالایی است؛ از لحاظ برخورداری از شاخص های کیفیت محیطی نیز به ترتیب اولویت در محله منظریه، شاخص های کالبدی-محیطی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی با 511/0، 456/0، 287/0 و 266/0 درصد و در محله برم پهنه به ترتیب اولویت، شاخص کالبدی-محیطی، اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی با 548/0، 306/0، 294/0 و 278/0 درصد بیشترین نقش را در کیفیت محیطی شهرکرد دارند که نشان گر مهم بودن بُعد کالبدی نسبت به بقیه ابعاد است.
پایش خشکسالی بوم شناختی زاگرس میانی برپایه داده های ماهوارۀ لندست – 7 و داده های اقلیمی (مطالعۀ موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش گیاهی نقش مهمی در حفاظت از منابع آب و خاک، تثبیت کربن و بهبود کیفیت هوا دارد. در زاگرس میانی، پوشش گیاهی جنگلی و مرتعی و تأثیر آن در حفاظت از منابع خاک و آب و پایداری فعالیت های اقتصادی، دارای اهمیت بسیار است. در این پژوهش، با استفاده از پلتفرم گوگل ارث انجین و تصاویر ماهواره لندست – 7، خشکسالی زاگرس میانی (استان لرستان) با شاخص های گیاهی NDVI، SAVI و VCI و همچنین شاخص خشکسالی هواشناسیSPI ، متعلق به دوره آماری 2020-2000 پایش شد. برای محاسبه شاخص SPI از داده های بارش نُه ایستگاه هواشناسی سینوپتیک، با پراکنش مکانی مناسب و طول دوره آماری (2020-2000) استفاده شد و پردازش ها در نرم افزار DPI انجام شد. به منظور محاسبه شاخص های گیاهی، ابتدا تمامی تصاویر ماهواره ای تصحیح هندسی شده سنجنده ETM+ ماهواره لندست برای استان لرستان، متعلق به هر سال، فراخوانی شد. در این مرحله، به طور متوسط درمورد هر سال 52 تصویر فراخوانی شد. سپس تصاویر با پوشش ابری کمتر از 5% انتخاب و پردازش شدند. نتایج شاخص VCI نشان داد منطقه مورد مطالعه، در طول دوره آماری 2020-2000، اغلب تحت تأثیر خشکسالی خفیف بوده و بین سال های مورد مطالعه، در سال 2008، بیشترین میزان مساحت خشکسالی مربوط به طبقه متوسط را با 6/5880 هکتار، دارا بوده است. نتایج شاخص SPI نشان داد در سال 2010 خشکسالی متوسط، در سال های 2008 و 2017 خشکسالی شدید، در 2006 ترسالی ملایم و سال 2019 ترسالی شدید رخ داده است. نتایج شاخص های NDVI و SAVI نیز گویای افزایش طبقات پوشش گیاهی تنک و مناطق فاقد پوشش گیاهی، به ترتیب، 1/331679 و 115164 هکتار و کاهش پوشش گیاهی نرمال و متراکم، به ترتیب، 7/446160 و 4/682 هکتار در سال 2008، در قیاس با سال های 2006 و 2007 بود. براساس نتایج، هر سه شاخص مورد بررسی شرایط مساعد پوشش گیاهی و ترسالی اکولوژیک در سال های 2016، 2019 و 2020 به دست آمد. بیشترین میزان این هماهنگی میان خشکسالی هواشناسی SPI و شاخص های گیاهی در سال های 2008 و 2010 و تاحدودی ترسالی سال 2019 مشاهده شد. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که افزایش یا کاهش پوشش گیاهی می تواند ناشی از رخداد یا نبود خشکسالی باشد؛ ضمن آنکه دیگر عوامل، مانند تغییرات کاربری اراضی نیز، باید درنظر گرفته شود.
تحلیل شاخص های اجتماعی روستایی تاثیر پذیر از کرونا برپایه روش های سناریوپردازی و تحلیل اثرات متقاطع (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۴
35 - 44
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا آثار و تبعات بسیاری بر ساختار اجتماعی مناطق مختلف از جمله مناطق روستایی داشته است. مناطق روستایی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه برای مقابله با تاثیر مستقیم و غیرمستقیم این بحران، آمادگی کمتری دارند.. لذا هدف از این تحقیق آینده پژوهی وضعیت شاخص های اجتماعی روستایی در آینده می باشد.ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ روش ﺗﻮﺻیﻔی و ﺗﺤﻠیﻠی و در چهارچوب آیﻨﺪه ﻧﮕﺎری ﺑﺮ ﭘﺎیﻪی ﺳﻨﺎریﻮﻧﮕﺎری اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. روش ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪ دو روش اﺳﻨﺎدی و ﻣیﺪاﻧی ﺑﻮده اﺳﺖ. برای جمع آوری اطلاعات از روش پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل از تکنیک های تحلیل اثرات متقاطع استفاده شده است و پرسشنامه ها صرفا از 10 کارشناس که به مسائل روستا و توسعه روستایی احاطه دارند در دو مرحله تکمیل شده است. نتایج مرحله اول با استفاده از نرم افزار میک مک به شناسایی 5 عوامل کلیدی(سلامت خانواده، میزان اضطراب و افسردگی، امنیت غذایی خانواده، انزاوی خانواده، مراسم مذهبی و شادی) از بین 15 عامل شناسایی شد. این عوامل به عنوان پایه اصلی در سناریو نویسی در ادامه مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله دوم 15 وضعیت محتمل برای 5 عامل تعریف گردید. با تحلیل های انجام شده توسط نرم افزار سناریو ویزارد، 3 سناریوی قوی، 20 سناریوی باور کردنی براساس 15 وضعیت محتمل مربوط به 5 پیشران کلیدی استخراج گردید. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد قویترین سناریو این مطلب است که در دوران پساکرونا و اثراتی که بر شاخص های اجتماعی می گذارد به علت شیوع کرونا سلامت خانوارهای روستایی کاهش میابد. میزان اضطراب و افسردگی بیشتر می شود. همچنین امنیت غذایی خانوارهای روستایی به تبع ویروس کرونا تحت تاثیر قرار می گیرد ولی انزوای خانواده قبل و بعد کرونا تغییری نمی نماید. مردم به علت ترس قبل از کرونا در مراسمات شرکت نمی کنند.
بررسی حساسیت ژئومورفیک رودخانه طالقان با تاکید بر نقش پوشش گیاهان حاشیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حساسیت ژئومورفیک رودخانه، مبنایی برای توسعه یک رویکرد تحلیلی فراهم می کند که می تواند برای ارزیابی رفتار رودخانه در دوره های مختلف مورد استفاده قرار گیرد. هدف این مطالعه بررسی حساسیت ژئومورفیک رودخانه طالقان طی دوره مطالعاتی 1400-1370 بوده است. بدین منظور، رودخانه مورد مطالعه بر اساس روش GUS به 5 بازه تقسیم شد. شاخص حساسیت رودخانه در هر بازه با استفاده از محاسبه شاخص های نسبت انشعاب (BI)، عرض رودخانه (CW) و فعالیت مجرا (CA) در دوره 1385-1370 و 1400-1385 از طریق مقایسه عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای محاسبه شد. سپس، موقعیت کلنی های پایدار پوشش گیاهی در حاشیه رودخانه در امتداد 71 مقطع عرضی طی دوره مطالعاتی بررسی شد. بر اساس نتایج، مساحت پوشش گیاهی پایدار طی دوره مورد مطالعه از بالادست رودخانه به سمت پایین دست کاهش یافته و ناپایداری بستر افزایش یافته است. به همین ترتیب، میزان تاثیر اختلالات انسانی و حساسیت بستر نیز از بالادست به سمت پایین دست افزایش یافته است. با توجه به کاهش عرض بستر در بازه های 1 و 2 رودخانه طالقان و نیز افزایش مساحت پوشش گیاهی پایدار، می توانیم تاثیر مثبت کلنی های گیاهی ثابت را بر کاهش حساسیت ژئومورفیک این بازه ها نسبت به سایر بازه ها شاهد باشم.
چارچوب مفهومی برنامه ریزی توسعه منظومه روستایی مبتنی بر نگرش خبرگان دانشگاهی و اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی به عنوان هدف و یا راهبرد توسعه در بسیاری از کشورها مورد تأکید نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی آن ها است. برای دستیابی به این هدف، توجه به اصول محتوایی و رویه ای برنامه ریزی (توسعه روستایی) مبتنی بر ادبیات نظری-تجربی و نگرش خبرگان در سطوح مختلف فضایی از جمله منظومه روستایی اهمیت دارد. تحقیق حاضر با هدف ارائه چارچوب مفهومی برنامه ریزی توسعه منظومه روستایی مبتنی بر نگرش خبرگان انجام گرفته است. روش تحقیق، کیفی و از نوع اکتشافی است که مبتنی بر رهیافت تأویل گرایی انجام گرفته است. همچنین، در چارچوب روش تحقیق منتخب از رویکرد تحلیل محتوا (کیفی) استفاده شده است. مشارکت کنند گان، خبرگان دانشگاهی، دستگاه های اجرایی و محلی بودند. حجم نمونه بر اساس اشباع نظری تعیین و برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش های کتابخانه ای و میدانی، فنون فیش برداری و مصاحبه نیمه ساختمند و ابزارهای فیش و چک لیست مصاحبه نیمه ساختمند انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تکنیک کدگذاری باز، محوری و گزینشی در محیط نرم افزار اطلس تی آی استفاده شد. مبتنی بر یافته ها، این تحقیق به این نتیجه رسیده است که حفاظت از منابع طبیعی- بوم شناختی محدود، سرمایه انسانی- اجتماعی، اقتصاد شبه درون زای روستایی، عدالت فضایی، یکپارچگی فضایی و حکمروایی خوب روستایی اصول محتوایی و یکپارچه بودن، مشارکت اجتماع محلی، فضایی بودن، تدریج گرایی و همزمانی تهیه و اجرا اصول فرایندی هستند که چارچوب مفهومی برنامه ریزی توسعه منظومه روستایی را شکل داده اند.
ارزیابی و تحلیل نقش مؤلفه های مکانی در چیدمان فضایی کانون های جمعیتی حوزه سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
253 - 276
حوزههای تخصصی:
برخی مؤلفه ها در مکان های طبیعی مانند سواحل دریاها و دریاچه ها، حاشیه رودخانه ها و معابر یخچالی دارای ساختارهای خاصی هستند که پتانسیل های موجود در ریخت شناسی آن باعث جذب گروه های انسانی برای تشکیل سازمندی های اجتماعی شده است. کشف الگوهای توزیع و نحوه چیدمان این کانون ها، قواعد حاکم بر محیط را مشخص می کند؛ به همین علت این پژوهش سعی دارد، نقش مؤلفه های مکانی را در چیدمان کانون های جمعیتی حوزه سیرجان ارزیابی و تحلیل کند؛ بر این اساس، با استفاده از روش پدیدارشناسی و تکیه بر تکنیک تحلیل فضایی، تحولات طبیعی که عامل به وجود آمدن تاریخ طبیعی و میراث های ژئومورفیک در منطقه مطالعاتی گردید، شناسایی و تبیین شد. سپس قواعد حاکم بر چیدمان سکونتگاه ها در منطقه موردمطالعه استخراج شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو هویت مکانی یخچالی و دریاچه ای، منطق چیدمان فضایی سکونتگاه های منطقه موردمطالعه را تعریف می کند. در نگاره ساحلی دریاچه قدیم سیرجان، چینش سکونتگاه ها متأثر از پادگانه های دریاچه ای و قانون بزرگی-فاصله است؛ به طوری که تراکم مراکز سکونتگاهی در اطراف پادگانه ها به خصوص پادگانه های سوم و چهارم که فاصله بیشتری از مرکز چاله دارند، به طور معناداری افزایش پیدا می کند. هرچه از مرکز چاله به سمت تراس های بالاتر حرکت کنیم، کانون های جمعیتی بزرگ تر و با جمعیت بیشتر شکل می گیرند. روستاهای دائمی در محل تلاقی زبانه های یخی با یک سطح حرارتی (با دمای 6 درجه سانتی گراد) یعنی خط تعادل آب و یخ شکل گرفته اند. از طرفی چیدمان فضایی سکونتگاه های بالاتر از خط تعادل آب یخ که عمدتاً مراکز سکونتی غیردائم و ییلاقی هستند، منطبق بر معابر یخچالی و توزیع جریان یخ رودهای گذشته است. همچنین باید توجه داشت که برنامه ریزی توسعه و تحقق اهداف راهبردی نظام سکونتگاهی ایران مستلزم تحلیل و درک چیدمان فضای زمین و کشف روابط موجود بین سازمندی های اجتماعی است، به عبارت دیگر، هنر و مهارت کشف منطق چیدمان فضا این امکان را برای ما فراهم می آورد که بتوانیم فضا های با چیدمان فاخر تدارک کنیم.
برنامه ریزی راهبردی توسعه شهرهای جدید در ایران (مطالعه موردی: شهر جدید پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در ایران شهرهای جدید باهدف کاهش تمرکززدایی از کلان شهرها و توسعه متعادل منطقه ای احداث شدند، اما این شهرها از بدو تأسیس تابه حال خود درگیر یکسری مسائل و مشکلات عدیده ای شده اند که نیازمند بررسی و بازنگری های اساسی هستند.هدف: در پژوهش حاضر هدف اصلی، مطالعه قابلیت های و عوامل کلان تأثیرگذار بر توسعه شهر جدید پردیس است همچنین با توجه به نتایج به دست آمده به دنبال ارائه راهکارها و نقشه تناسب راهبردی برای توسعه موفق شهر جدید پردیس با استفاده از تکنیک جدید Meta-SOWT هستیم. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و هدف تحقیق کاربردی می باشد. داده ها و اطلاعات موردنیاز از منابع اسنادی، کتابخانه و پیمایشی (پرسشنامه، مصاحبه) جمع آوری شده است. تعداد افراد نمونه 42 نفر از کارشناسان و پژوهشگران در حوزه برنامه ریزی شهری بوده اند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر جدید پردیس می باشد.یافته ها: یافته ها حاکی از آنست که موقعیت شهر پردیس در نقشه رقابتی ازلحاظ پارامتر توسعه اقتصادی- اجتماعی(محورX) با امتیاز 75/2 از 5 امتیاز ممکن در سال 1404 در بین رقبای خود به ترتیب بعد از پرند و اندیشه که با امتیاز 4 و 5/3 در بالاترین جایگاه قرار دارند جایی دارد و همچنین در رقابت فشرده با هشتگرد و اشتهارد که امتیاز (85/2) را کسب کرده اند قرار دارد. در زمینه پارامتر جمعیت پذیری ( نمودارY) شهر پردیس در سال هدف با امتیاز 3 از 5 امتیاز ممکن به ترتیب دارای جایگاهی برابر با پرند و بالاتر از هشتگرد و اشتهارد خواهد داشت. نتایج: همچنین عوامل کلان تأثیرگذار بر توسعه شهر جدید پردیس عبارت اند از؛ سیاست های کلان مدیریت کشور، کمبود بسترهای شغلی، زیرساخت های نامناسب، سیاست های وزارت راه و شهرسازی در امر مسکن و مسئله خدمات شهری ازجمله تأمین آب شرب شهر هستند.
آینده پژوهی در ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر منطقه 2 شهرداری تهران و میزان کارایی آن در برابر زلزله(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
استفاده از روش های آینده پژوهی می تواند یکی از بهترین فن های مدیریت بهینه، در آینده ای باشد که ممکن است در آن هر لحظه بحرانی رخ دهد. به منظور کاهش خسارات و تلفات ناشی از وقوع زلزله با کمک علم آینده پژوهی آمادگی لازم کسب می شود. تحقیق حاضر باهدف آینده پژوهی در ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر منطقه 2 شهرداری تهران و میزان کارایی آن در برابر زلزله انجام پذیرفته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی مکانی بوده است. معیارهای در نظر گرفته شده در پژوهش، 8 معیار کاربری زمین، تعداد طبقات (ارتفاع ساختمان)، کیفیت بنا، تراکم ساختمان، درجه محصوریت معابر، عرض معبر، تراکم جمعیت، فاصله از گسل بود. لایه های اطلاعاتی با روش اسنادی- میدانی آماده شد. درروش IHWP، با روش دلفی رتبه بندی، امتیازدهی و در محیط GIS، پردازش شدند. درروش ANP، توسط کارشناسان در super decision ارزش گذاری شد. نتایج نشان داد طول طبقه آسیب پذیری در مدل IHWP، در کلاس آسیب پذیری خیلی زیاد 63.121 کیلومتر بیشترین طول و کلاس آسیب پذیری خیلی کم با 3.961 کیلومتر کمترین طول را داراست. در روش ANP، کلاس آسیب پذیری خیلی کم، با 135.35 کیلومتر بالاترین طول و کلاس آسیب پذیری متوسط با 11.329 کمترین طول را داراست. در این روش طبقه آسیب پذیری خیلی زیاد، با طول 40.94 کیلومتر در درجه اولویت دوم ازنظر طول آسیب پذیری قرار دارد. در مدل IHWP، مناطق آسیب پذیر در مرکز و قسمت کمی از جنوب در خیابان های آزادی، رودکی شمالی، نیایش غربی و در مدل ANP مناطق آسیب پذیر به صورت متمرکز در جنوب و قسمت کوچکی از شمال منطقه 2 در بزرگراه جناه، خیابان حبیب الله، بزرگراه یادگار امام، خیابان های شادمهر، نیایش غربی، بهبودی، پرچم، نصرت غربی قرار دارد. نتایج بازدید میدانی مناطق انتخابی در دو مدل نشان از دقت بالاتر روش IHWP نسبت به AHP داشته است.
سنجش تبدیل و ارتقای روستاها به شهر در راستای توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال شانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
181 - 206
حوزههای تخصصی:
امروزه تبدیل روستا به شهر به عنوان یک چالش اساسی در مباحث شهرنشینی و توسعه مطرح بوده و بسیاری از کشورها، خصوصاً کشورهای در حال توسعه با آن مواجه هستند. در ایران نیز تبدیل روستا به شهر به عنوان یکی از موضوعات مهم در مباحث توسعه شهری و روستایی مطرح بوده است. چون توسعه این استراتژی تأثیر بسزایی در بهبود کیفیت زندگی در نواحی روستاها، توزیع متعادل جمعیت، امکانات و سرمایه، کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ، افزایش مشارکت روستاییان و توسعه اشتغال در روستاییان به طور کلی توسعه پایدار منطقهای را بدنبال دارد. پژوهش حاضر با هدف الویت بندی ارتقاء روستا شهرها در جهت توسعه پایدار منطقه ای در شهرستان تبریز در روستاهای بالای 4000 نفر جمعیت (به عنوان نمونههای مورد بررسی) در قالب 24 شاخص انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات و داده ها اسنادی و پیمایشی است. در پردازش و تحلیل داده ها از روش موریس و شاخص مرکزیت برای رتبه بندی روستاها استفاده شده و از تکنیک کپ لند برای تلفیق رتبه های حاصل از این مدل ها و اولویت بندی نهایی روستاهای مستعد ارتقاء به شهر بهره گرفته شد. نتایج حاصل از تکنیک کپ لند حاکی از این است که روستای مایان سفلی در اولویت اول و الوار سفلی در اولویت آخر جهت ارتقاء به شهر قرار دارند؛ چرا که بررسی وضعیت طبیعی و اقتصادی و کالبدی این روستاها گویای وضعیت مناسب و نامناسب این روستاها می باشد. پیشنهاد می شود در جهت تقویت و بستر سازی تبدیل به شهر، پراکندگی سکونتگاه ها و کارکرد اقتصادی آن ها، بازار سکونتگاه و شعاع عملکرد آن، اولویت محلی و منطقه ای در استقرار صنایع و توان سکونتگاه روستایی مستعد در تأمین یا برخورداری از این اولویت ها، برنامه ریزی شود.
ارزیابی اثر زیستگاه های پیرامونی جاده (بوم سامان های کشاورزی و غیرکشاورزی) بر تلفات جاده ای حیات وحش و تحلیل دیدگاه های رانندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورد وسایل نقلیه با حیوانات در جاده رخدادی جهانی است و عمدتاً به دلیل تخریب و تکه تکه کردن زیستگاه های حیات وحش اتفاق می افتد. پژوهش حاضر بخشی از جاده ی بین المللی آسیایی در شرق ایران، استان خراسان رضوی، حدفاصل بین شهرهای تایباد و تربت جام را به مدت سه ماه موردمطالعه قرار داده و هدف از آن، تحلیل اثر زیستگاه های پیرامونی جاده بر تلفات جاده ای حیات وحش، همچنین ارزیابی دیدگاه رانندگان در خصوص ماهیت و میزان این تلفات می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه رانندگان بین شهری تایباد بوده، ابزار جمع آوری داده ها شامل مشاهده مستقیم در دو نوبت صبح و عصر، اجرای پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های یومان ویتنی و رتبه ای اسپیرمن انجام پذیرفت و نتایج نشان دادند که بیشترین تلفات حیات وحش در جاده مربوط به پستانداران کوچک نظیر خارپشت ایرانی و سنجاب زمینی بوده ولی تلفات پستانداران بزرگ تر نظیر روباه، شغال و حیوانات اهلی نیز به همراه پرندگان و خزندگان مشاهده گردید. همچنین همبستگی معنی داری بین میزان تلفات در ماه های مختلف سال و زمان وقوع تلفات در نوبت های صبح و عصر، نیز بین تعداد تلفات و نوع زیستگاه پیرامونی جاده مشاهده شد. یافته ها همچنین نشان دادند با تبدیل اراضی پیرامون جاده به بوم سامان های کشاورزی، تلفات حیات وحش به طور معنی داری کاهش می یابد. در بخش پرسشنامه نیز مشخص گردید رانندگان هیچ گونه آموزش رسمی و غیررسمی در خصوص حفاظت از حیات وحش عبورکننده از جاده دریافت نکرده، اما همدلی زیادی با حیوانات تلف شده یا آسیب دیده در حوادث دارند. آنان بیشترین علل تصادف را سرعت زیاد، ترافیک جاده و کوچک بودن اندازه حیوانات ذکر کردند.
تحلیل نابرابری فضایی شهر کرمان با استفاده از آمار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شهرها همان گونه که یک پدیده اجتماعی، جغرافیایی و اقتصادی اند، یک پدیده فضایی مهم نیز می باشند و در واقع شهر یک واحد فضایی است که در آن سیاست و قدرت، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و شهر ها نیازمند سیاست گذاری برای توسعه هستند و محیط زندگی شهری، نیازمند حجم عظیمی از سیاست اندیشی و مداخله های توسعه ای است. تداوم مشکلات عمده در حوزه شهری مانند (مهاجرت یا اسکان غیر رسمی) از دهه های پیش تاکنون نشان می دهد که معضلات کلانی وجود دارند که سیاست ها و برنامه های توسعه شهری، از توجه به آن ها و حل شان بازمانده اند.داده و روش: نوع تحقیق کاربردی _توسعه ای است و روش بررسی آن توصیفی _تحلیلی است و داده های مورد استفاده در این تحقیق از دو طریق منابع کتابخانه ای و نقشه های کاربری اراضی شهر کرمان گرد آوری شدند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات با انتقال به محیط نرم افزاری (Arc GIS) مورد تجزیه ون تحلیل قرار گرفته است و جهت بررسی و شناخت میزان پراکندگی و یا خوشه بندی وگسترش شهر کرمان و شناخت الگوی توسعه فیزیکی آن از روش های تحلیل آمار فضایی مانند میانگین نزدیکترین همسایگی (Average Nearest Neghbior)، خوشه بندی زیاد و کم High/Low Clustering(Getis-Ord General G)، روش خود همبستگی فضایی (موران) Spatial Autocorrelation(Morans I)، گروه بندی عوارض Grouping Analysis، تحلیل لکه های داغHot Spot Analysis(Getis-Ord Gi*) ، و نمایش آماری تراکم جمعیت از روش تحلیل خوشه و ناخوشه Cluster and Outlier Analysis (Anselin Local Morans I) و روش تحلیل لکه های داغ بهینه شده Optimized Hot Spot Analysis استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که الگوی توزیع فضایی شهر کرمان به صورت خوشه ای است و شدت میزان خوشه بندی فضاهای شهر کرمان کم می باشد و فضاهای شهر کرمان در نقاط خاصی در شهر تمرکز دارند و در سطح شهر به صورت یکنواخت توزیع نشده اند و بررسی ها نشان داد الگوی توزیع فضاهای مرکز شهر به صورت خوشه ای می باشد و هرچه از مرکز به حاشیه و اطراف آن می رویم نشان می دهد الگوی توزیع فضایی شهر به صورت پراکنده می باشد و در بررسی توزیع جمعیت شهر کرمان نشان می دهد بیشتر تراکم جمعیت شهر در حاشیه و اطراف آن می باشد.نتیجه گیری: نشان دهنده این است که توسعه شهر کرمان به صورت افقی بوده و الگوی توسعه شهر کرمان در مرکز شهر، پیوسته و متراکم می باشد و نتایج نشان داد هرچه از مرکز شهر به حاشیه شهر می رویم الگوی توزیع فضایی شهر پراکنده است و توسعه در خارج از حصار قدیمی و حد فاصل دو کمربندی شمالی و جنوبی صورت گرفته است و همچنین بعضی روستاها به علت نزدیکی زیاد به شهر عملاً جز مناطق شهری کرمان به حساب می آیند و در داخل محدوده قانونی نیز قرار دارند مانند طاهرآباد در غرب و سراسیاب در شرق شهر و ... این آبادی ها هم از نظر شکل و ساختار فضایی و هم از نظر اشتغال ساکنین حالت نیمه شهری و نیمه روستایی دارد.
ارزیابی ابعاد تاب آوری شهری در برابر سیلاب در شهرهای غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
1 - 22
حوزههای تخصصی:
سنجش میزان تاب آوری شهرها و مناطق با استفاده از شاخص های مناسب به برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان در درک توان و قابلیت مناطق در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی به منظور تدوین استراتژی ها و برنامه های مناسب کمک شایانی می کند.هدف اصلی تحقیق حاضر،ارزیابی تاب آوری شهری در برابر سیلاب در منطقه مورد مطالعه می باشد و همچنین تحقیق حاضر در تلاش است تعیین کند که کدام یک از شهرها در وضعیت مناسبی از لحاظ تاب آوری قرار دارد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، نوع تحقیق کاربردی و ماهیت انجام، توصیفی – تحلیلی می باشد. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای – میدانی شامل مشاهده و پرسش نامه (بسته و طیفی) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شهرهای غرب استان مازندران شامل نوشهر، چالوس، هچیرود، کجور، مرزن آباد، کلارآباد و عباس آباد می باشد که طبق فرمول کوکران تعداد 384 تعداد به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. روایی تحقیق توسط اساتید دانشگاه تایید شده و پایایی آن طبق آزمون آلفای کرونباخ 87/0 درصد شده است برای تجزیه -تحلیل اطلاعات و داده ها در محیط نرم افزاری SPSS از روش های آماری توصیفی (میانگین توزیع فراوانی) و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه ) استفاده شده است؛ یافته های تحقیق نشان می دهند که در شهرهای موردمطالعه در شرایط متفاوتی از تاب آوری قرار دارند. با در نظر گرفتن هر چهار بعد تاب آوری، مشخص گردید. شهر نوشهر با بیشترین میانگین در رتبه اول از لحاظ تاب آور بودن در برابر مخاطرات طبیعی قرار دارد.شهرهای چالوس، عباس آباد و سلمان شهر در جایگاه بعدی هستند. با توجه به نتایج به دست آمده شهر کجور با کمترین میانگین در رتبه آخر از نظر تاب آوری به دست قرار گرفته است.
ارزیابی روند توسعه نواحی سکونتگاهی و تاثیر وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه در توسعه آینده شهر بانه با استفاده از مدل LCM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
41 - 52
حوزههای تخصصی:
میزان رشد جمعیت شهری در مناطق مختلف متفاوت است و نقش و موقعیت شهرها در این میزان بسیار تاثیرگذار است. شهر بانه در حال حاضر یکی از مهم ترین شهرهای غرب کشور محسوب می شود که بسیار مورد توجه قرار دارد و با توجه به موقعیت تجاری که دارد جمعیت شهری و گسترش نواحی سکونتگاهی شهری آن با روند قابل توجهی در حال افزایش است. با توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه، توسعه نواحی سکونتگاهی این شهر با محدودیت هایی مواجه است و به همین دلیل در ادامه روند توسعه این شهر، بسیاری از سکونتگاها در مناطقی استقرار می یابند که از نظر ژئومورفولوژی جزء مناطق مخاطره آفرین هستند. با توجه به موارد مذکور در این تحقیق به ارزیابی روند توسعه شهری بانه از سال 1990 تا 2020 پرداخته شده است و هدف از تحقیق حاضر این است تا روند توسعه شهری بانه در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 ارزیابی و سپس بر مبنای آن، میزان توسعه شهر بانه را تا سال 2030 پیش بینی کرد. داده های تحقیق شامل تصاویر ماهواره ای لندست سال های 1990، 2000، 2010 و 2020 و همچنین لایه های اطلاعاتی از جمله DEM 30 متر و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو نرم افزار ARC GIS و IDRISI استفاده شده است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای کاربری اراضی محدوده مطالعاتی در طی سال های 1990 تا 2020 تهیه شده است و سپس بر مبنای این نقشه ها با مدل LCM میزان توسعه نواحی سکونتگاهی تا سال 2030 پیش بینی شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 وسعت نواحی سکونتگاهی از 9 کیلومترمربع به 20 کیلومترمربع افزایش یافته است و همچنین نتایج حاصل از پیش بینی میزان توسعه نواحی سکونتگاهی نیز بیانگر این است که وسعت نواحی سکونتگاهی محدود مطالعاتی تا سال 2030 به حدود 4/27 کیلومترمربع خواهد رسید.
ارزیابی بافت های فرسوده شهری با رویکرد بازآفرینی شهری، مطالعه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
115 - 139
حوزههای تخصصی:
مروزه بیشتر شهرها گریبان گیر بافت های فرسوده هستند که در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و زیست محیطی مشکلاتی را برای شهرها فراهم ساخته است. وجود این معضلات و نبود استراتژی های مدون و روشن در خصوص مدیریت و برنامه ریزی برای بافت های فرسوده سبب شده است تا این مشکلات دوچندان شود. لذا از میان انواع رویکردهای مداخله در بافت های مذکور بازآفرینی شهری جهت ملاحظات توأمان اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و غیره نسبت به سایر رویکردها زمینه را برای حرکت به سوی شهر پایدار فراهم می کند. هدف از این مقاله ارزیابی بافت های فرسوده با رویکرد بازآفرینی شهری در شهر میاندوآب است که با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مورسی بررسی قرار گرفت. بدین منظور در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات موردنظر از روش مشاهده، کتابخانه ای و پرسشنامه و همچنین برای تجزیه وتحلیل یافته ها از روش ترکیبی SWOT-AHP و برای رتبه بندی استراتژی ها از روش FAHP و برای بررسی رابطه معناداری متغیرها از مدل معادلات ساختاری SMART PLS استفاده شد. جهت سنجش روایی و پایایی پرسشنامه از پیش آزمون و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و کلیه مؤلفه های تحقیق مورد تأیید قرارگرفته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد غالب بر محدوده موردمطالعه از نوع تهاجمی (SO) که با امتیاز 256/0 نشان از برتری آن در مقایسه با سایر راهبردها هست. این راهبرد نشان دهنده این است که بازآفرینی بافت فرسوده شهر میاندوآب با فرصت ها و قوت های زیادی برای غلبه بر تهدیدها و ضعف ها روبه رو است. نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد مؤلفه های پایداری اقتصادی، شفافیت قوانین و مقررات و همکاری و تعامل میان بخشی رابطه معنادار و مطلوبی با توسعه مشارکت وجود دارد.
ارائه مدل بازاریابی توسعه گردشگری سلامت شهر تهران با استفاده از روش گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
6 - 21
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گردشگری به یکی از بخش های در حال رشد در جهان امروز تبدیل شده و اثر آن بسیار فراتر از جنبه های اقتصادی و کسب وکار است. با افزایش روزافزون تقاضای سفر و تبدیل شدن صنعت گردشگری به یکی از صنایع بزرگ در جهان، هر کشور به منظور جذب گردشگران بالقوه لازم است در راستای توسعه اجتماعی اقتصادی و رشد زیربنایی خویش تلاش کند. در این راستا، گسترش فنون ارتباطی همراه با انتقال دانش پزشکی باعث به وجود آمدن شکل جدیدی از گردشگری به نام گردشگری سلامت شده است. به بیان دیگر، ترکیب پزشکی و گردشگری امروزه به عنوان شکل جدیدی از حوزه گردشگری مطرح است [1]. در واقع، آشنایی با طب پزشکی و انتقال دانش پزشکی مناطق مختلف دنیا به یکدیگر باعث به وجود آمدن شاخه ای از صنعت گردشگری با عنوان گردشگری سلامت شده است. عواملی همچون تغییر در ارزش های مصرف کنندگان، تغییرات سازندگی، مسن تر شدن جمعیت و اقتضاهای سیستم خدمات بهداشتی را می توان از عوامل اصلی ظهور گردشگری سلامت دانست. از مهم ترین عوامل مؤثر بر توسعه صنعت گردشگری سلامت نیز می توان به امنیت اجتماعی، برخورداری از استانداردهای جهانی در مراکز درمانی، صدور روادید درمان، توسعه استراتژی زیرساخت عمومی، استراتژی توسعه منابع انسانی، استراتژی توسعه سیستم اطلاعاتی و بازاریابی و استراتژی توسعه محصول اشاره کرد [21]. بنابراین، با توجه به اهمیت بازاریابی در گردشگری به ویژه گردشگری سلامت، پژوهشی که نشان دهنده مدلی علمی در این زمینه باشد وجود ندارد. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازاریابی بر توسعه گردشگری سلامت و ارائه مدل بازاریابی توسعه گردشگری سلامت در شهر تهران است.مواد و روش هادر این تحقیق به ارائه مدل بازاریابی توسعه گردشگری سلامت شهر تهران پرداخته شده است. با توجه به هدف، روش تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ رویکرد، اکتشافی - تبیینی و شیوه انجام تحقیق نیز به صورت کیفی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت است. با توجه به کیفی بودن تحقیق، ابتدا از کثرت گرایی در منابع کتابخانه ای استفاده شد. برای این منظور، از پایگاه مقالات داخلی و خارجی و پایگاه های انسانی برای دستیابی به منابع استفاده شده و در ادامه، برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه استفاده شد. به همین دلیل، از روش نمونه برداری گلوله برفی هدفمند استفاده شد. به این صورت که ابتدا، با افرادی که در زمینه موضوع مورد پژوهش از تخصص لازم برخوردار بودند، مصاحبه انجام گرفت و در انتها از آن ها خواسته شد، سایر کسانی که می توانند به محقق در امر تحقیق کمک کنند را معرفی کنند. به این منظور، با مراجعه به تعدادی از کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت نمونه اولیه انتخاب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با آن ها انجام شد. در این مرحله با پرسیدن سؤال های مصاحبه و با توجه به تخصص افراد اقدام به شروع و پیشبرد و جهت دهی به فضای مصاحبه صورت گرفت. بر همین اساس، در این پژوهش جمع آوری اطلاعات تا زمان اشباع نظری اطلاعات در زمینه موضوع و جایی که داده های جدید جمع آوری شده با داده هایی که قبلاً جمع آوری شده تفاوتی نداشت انجام شد. در نهایت، در این فاز تعداد 12 نفر به عنوان نمونه تحقیق در بخش کیفی انتخاب شد. مصاحبه به صورت رودررو، بدون سوگیری و بیشتر در محل کار مشارکت کنندگان، به تنهایی و با استفاده از ضبط صدای آن ها (با هماهنگی) انجام شد.یافته هادر تحقیق حاضر مراحل تئوری داده بنیاد در 4 مرحله به صورت: مطالعه و جمع آوری داده های اولیه؛ انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت؛ کدگذاری داده ها برای دستیابی به مفاهیم، مؤلفه ها و ابعاد؛ شناسایی مؤلفه های جدید و برقراری روابط بین مؤلفه ها و ابعاد طی شد. بر این اساس، سه نوع کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) صورت گرفت. در ادامه پس از کدگذاری باز 160 مفهوم حدود 760 کلمه، از دل داده ها استخراج شد. پس از کدگذاری باز، کدگذاری محوری صورت گرفت و مقوله های (مؤلفه ها) تحقیق تعیین شد. بر این اساس، 22 مؤلفه در قالب 7 بعد تعیین شد. پس از استخراج مؤلفه ها، در مرحله کدگذاری انتخابی اقدام به دسته بندی مؤلفه ها در قالب تم ها (ابعاد) شد. پس از کدگذاری باز، کدگذاری محوری صورت می گیرد. از طریق کدگذاری محوری می توان به مقوله ها (مؤلفه ها) دست پیدا کرد. پس از تعیین ابعاد، مؤلفه ها و مفاهیم، به منظور تعیین روابط بین مؤلفه ها و ابعاد شناسایی شده از چارچوبی که تئوری داده بنیاد برای مدل سازی تجویز می کند استفاده شد.نتیجه گیریتوسعه زیرساخت های گردشگری سلامت در صنعت گردشگری در عصر حاضر بسیار حیاتی و حساس خواهد بود و مسیر و چشم اندازی جدید در توسعه پژوهش های حوزه صنعت گردشگری ایجاد خواهد کرد. صنعت گردشگری همانند سایر صنایع باید این الزام را بپذیرد که باید کسب و کار خود را با دگرگونی های زیرساختی مورد نیاز مطابقت داده و چشم اندازهای آتی این حوزه را به دقت رصد کند تا بتواند پاسخ گوی نیاز بازار با توجه به شرایط جدید باشد. در بخش کیفی نتایج نشان داد مدل گردشگری سلامت دارای 5 مؤلفه علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبرد و پیامدها است.با تحلیل و تفسیر مصاحبه های انجام شده، مجموعه ای از عناصر آمیخته بازاریابی نیز به منزله عوامل علّی شناسایی شد که روی عامل محوری که قصد گردشگری سلامت است، تأثیر می گذارد. بنابراین می توان ادعا کرد که اولین عاملی که بر قصد گردشگری سلامت تأثیر گذاشته و باعث کنترل رفتاری گردشگران می شود، عناصر آمیخته بازاریابی مانند خدمات پزشکی (محصول)، هزینه درمان (قیمت)، مکان، ترویج (ترفیع)، فرایندهای پیشگیرانه و عوامل طبیعی است.عمل محوری تحقیق، قصد گردشگری سلامت بوده است. لذا طی تحلیل مصاحبه های انجام شده، قصد گردشگری به عنوان پایه و اساس جذب گردشگر سلامت در مقاصد گردشگری به ویژه شهر تهران تعیین شد. در بیشتر مصاحبه های صورت گرفته افراد مورد مصاحبه به این مسئله تأکید داشتند که جذب گردشگر سلامت مستلزم قصد گردشگری است. به بیانی، یادگیری گردشگران و ارزشیابی آن ها از سفر و شرایط مقصد، موجب پذیرفتن و باور به سفر، انگیزش درونی و انتخاب دقیق مقصد گردشگری شده که در ادامه، گردشگر را مجاب به برنامه ریزی برای سفر، استفاده از فرصت ها و منابع، هماهنگی با عوامل سفر، بلیت، رزرو هتل و...، آماده کردن طرح و برنامه سفر می کند.عوامل محیطی و سازمانی از عوامل مداخله گر مدل تحقیق حاضر بوده است. تحلیل مصاحبه های انجام شده نشان داد عوامل محیطی از جمله عوامل سیاسی- امنیتی، عوامل اقتصادی و عوامل فرهنگی- گردشگری، از مهم ترین عوامل مداخله گر هستند که می توانند بر جذب گردشگر سلامت در مقاصد گردشگری تأثیرگذار باشند. نتایج نشان داد عوامل سیاسی- امنیتی منطقه، به ویژه مقاصد گردشگری که به شدت متأثر از اقدامات تروریستی، ربودن گردشگران، جنگ های منطقه ای، اغتشاشات داخلی و منطقه ای و شرایط تحریم ها است، باعث بی ثباتی سیاسی و تهدید امنیتی، می شود. این مسئله روی رکود اقتصادی، نوسان های ارز، نرخ بیکاری، رشد بی رویه قیمت ها، تأثیر گذاشته و مانع جذب گردشگر می شود.بهبود زیرساخت ها از عوامل زمینه ای مدل تحقیق حاضر بوده است و اثر معناداری بر جذب گردشگر سلامت دارد؛ برای جذب گردشگر سلامت به نحو مؤثر، باید بستر مناسب اتخاذ شود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد زیرساخت ها، بستر را برای جذب گردشگر سلامت در تهران فراهم می آورد و مقاصد باید از این معیارها برای بهبود توانمندسازی به ویژه در حوزه انسانی و محیطی استفاده کرده و با توجه به ضعف ها و قدرت خود، استراتژی هدف داری اتخاذ کنند. نتایج نشان داد توسعه زیرساخت ها از جمله سیستم های حمل ونقل، خدمات اقامتی و بهداشتی، خدمات پذیرایی (غذا و رستوران ها) و سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی به عنوان یک عامل زمینه ای روی جذب گردشگر سلامت شهر تهران مؤثرند.جذب گردشگر سلامت، عامل راهبردی مدل تحقیق حاضر بوده است. تحلیل مصاحبه های انجام شده نشان داد جذب گردشگر سلامت از طریق رضایت از سفر درمانی، مراجعه مجدد در صورت نیاز و معرفی مقصد گردشگری به دوستان و آشنایان با قصد مشابه، باعث توسعه اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی در مقاصد گردشگری می شود. بنابراین، صنعت گردشگری به عنوان بزرگ ترین تحرک اجتماعی دارای پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی متعددی است.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر گردشگری مذهبی مشهد در اسناد فرادستی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
121 - 146
حوزههای تخصصی:
با توجه به موقعیت و وضعیت شهر مشهد وجود طرح و برنامه یکپارچه، یک کلان پروژه با چشم انداز واحد برای توسعه این شهر و توجه به مهم ترین عنصر توسعه این شهر، یعنی گردشگری مذهبی امری ضروری به نظر می رسد. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال بررسی و ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر جایگاه و وضعیت گردشگری مذهبی در اسناد فرادستی شامل کلیه برنامه ها و اسناد فرادستی و طرح های توسعه ای در سطح ملی، منطقه ای و محلی از سال 1327 تا 1398 که در ارتباط با زیارت و گردشگری مشهد در طی این سال ها تهیه شده است، می باشد. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و بنا بر ماهیت تحقیق از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات به کمک تکمیل پرسشنامه توسط کارشناسان و صاحب نظران بوده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر، با توجه به تعیین سازمان های مرتبط با موضوع پژوهش، از هر سازمان 5 نفر از مدیران ارشد به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد که در مجموع تعداد 50 نفر انتخاب شدند و از روش نمونه گیری غیر احتمالی سهمیه ای که تعداد نمونه ها از قبل مشخص و از متخصصین بودند استفاده شد. یافته های تحقیق در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر جایگاه گردشگری مذهبی مشهد در طرح های توسعه شهری نشان می دهد، متغیر عرصه مدیریت گردشگری با میانگین (96/3) بیشترین امتیاز را کسب کرده است و بعدازآن متغیرهای کالبدی-زیرساختی و اقتصادی با (74/3) میانگین بیشتری داشته اند. متغیر اجتماعی-فرهنگی نسبت به سه متغیر دیگر با میانگین 3.64 در رتبه آخر قرار داشته است. همچنین در مدل ساختاری تائید شده مشخص شد عرصه مدیریت گردشگری با ضریب 86/0 بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری شهری مشهد داشته است.