فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۸۱ تا ۴٬۷۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
286 - 309
حوزههای تخصصی:
د ر نگاه جامع به سیمای سکونتگاه های روستایی بخش کجور می توان به نقش عوامل گوناگون طبیعی، اقلیمی، اقتصاد ی و اجتماعی د ر شکل گیری و مکان گزینی بافت کالبد ی روستاهای این ناحیه پی برد. اینکه این عوامل خود بر یکد یگر تأثیر د ارند، امری واضح است. اما تأثیرپذیری ویژگی های کالبد ی از عوامل اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی موضوع این پژوهش است. هد ف اصلی پژوهش «تبیین میزان اثرگذاری مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی بر سیماشناسی بافت سکونتگاه های روستایی بخش کجور شهرستان نوشهر» بود ه تا به این پرسش پاسخ د هد که «سیماشناسی بافت سکونتگاه های روستایی بخش کجور تا چه حد تحت تأثیر مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی قرار د ارد؟». روش تحقیق مورد استفاد ه کاربرد ی - توسعه ای و ازلحاظ شیوه تحلیل د اد ه ها از نوع توصیفی و علّی است. د اد ه های پژوهش با تکیه بر اسناد کتابخانه ای و مطالعات مید انی به روش مشاهد ه مشارکتی گرد آوری گرد ید ه است. یافته های پژوهش نشان می د هد که مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی شامل جمعیت، قومیت، تجانس فرهنگی، روابط اجتماعی، امنیت، بهد اشت، آموزش، سبک زند گی و کنش های معیشتی و مؤلفه های اعتقاد ی - معنوی شامل اعتقاد ات مذهبی، مراسم آیینی، محرمیت، وقف، امد اد رسانی و کمک به نیازمند ان و زیارت، عباد ت، نذر و توسل به اهل بیت (ع) بر چهار خصیصه اصلی کالبد ی متشکل از مسکن، کاربری اراضی، شبکه معابر و مراکز محلات تأثیر قابل توجهی د اشته و میان مؤلفه های مطرح شد ه و ساختار کالبد ی روستاهای بخش کجور ارتباطی تنگاتنگ وجود د ارد. این تأثیر به ویژه د ر شکل گیری و مکان گزینی اماکن و فضاهای مذهبی و زیارتی د ر روستاهای این ناحیه قابل توجه است. همچنین انسجام روابط اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی بین ساکنان منجر به هماهنگی کالبد، د ر روستاهای بخش کجور شد ه است.
تاثیر عوامل موثر در گسست هویت مسکن معاصر شهر تبریز (مطالعه موردی محله ولیعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۱
159 - 170
حوزههای تخصصی:
هویت شهری مجموعه ای از ارزشها است که اصطلاحات مختلف فرهنگی، اقتصادی یا سیاسی را در بر می گیرد و یک شهر را از بقیه جدا می کند. در این میان معماری و برنامه ریزی شهری نقش بسیار مهمی در حفظ هویت و فرهنگ یک جامعه دارد، در ایران با ورود مدرنیته به کشور، در شهر تبریز هم بدون توجه به هویت – فرهنگ، معماری تبریز را تحت تاثیر قرار داد باعث بروز بی هویتی در شهر و مسکن معاصر در شهر تبریز شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر دگرگونی بنیان های اندیشه ای در گسستگی هویت مسکن معاصر شهر تبریز است. تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل همه متخصصین، اساتید متخصص در این زمینه بوده، حجم نمونه برابر 12 نفر از خبرگان و اساتید می باشد. پایایی برابر 585/0 بدست آمد. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد که ابتدا از طریق نرم افزار SPSS، داده ها را آنالیز و سپس برای تبیین مدل نهایی از نرم افزاز Smart PLS و AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین تاثیر بر گسست هویت مسکن معاصر از نظر دگرگونی بنیانهای اندیشه ای، به فراموشی سپردن و تخریب وسیع هر آنچه مربوط به گذشته با بار عامی 92/0 و تولید نمونه های شاخص در شرایط گلخانه ای اندیشه با بار عاملی 20/0 کمترین تاثیر گذاری را داشته اند. بنابراین بین دگرگونی اندیشه ای و گسست هویت معماری در مسکن معاصر ولیعصر تیبریز رابطه مستقیمی وجودارد.
جایگاه ژئوپلتیک در جهت دهی به سیاست خارجی ج.ا.ا با تأکید بر سیاست همسایگی تعامل گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوپلتیک از جمله عوامل موثر بر سیاست خارجی کشورها است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز از عوامل ژئوپلتیک متاثر بوده است. هدف اصلی مقاله ی حاضر، بررسی جایگاه ژئوپلتیک در جهت دهی به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. سوال اصلی این گونه مطرح شده است که ژئوپلتیک چه تاثیری بر جهت دهی سیاست خارجی ایران در بعد از انقلاب اسلامی داشته است؟ که این فرضیه مطرح شده است که ژئوپلیتیک با تبیین یا سنجش تأثیر هریک از عوامل موثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، به دستگاه دیپلماسی در طراحی و اجرای سیاست خارجی واقع بینانه کمک کند و دستیابی به منافع ملی و امنیت ملی را آسان تر کند. نتایج مقاله نشان می دهد که نگاه عملی و نظری در طول سال های گذشته در سیاست خارجی ایران عدم توجه به راهبرد نگاه به شرق و نگاه یک جانبه به غرب، باعث غفلت از سایر مراکز و منابع قدرت و ثروت جهانی به خصوص در نزدیکی مرزها گشته است، اما در سال های اخیر راهبرد نگاه به شرق، به راهبردی منطقه گرایانه از سوی جمهوری اسلامی ایران در منظومه نگاه ژئوپلتیک و جغرافیایی تبدیل شده است، چرا که ایران از جمله کشورهایی می باشد که به لحاظ موقعیت جغرافیایی و سیاسی، از مزیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک بهره مند می باشد. بر این اساس راهبرد نگاه به شرق که از منطق علمی و تاریخی، همچنین ریشه های جغرافیایی و سیاسی در سیاست خارجی کشور برخوردار است و هویت سازی جدیدی در گفتمان سیاست خارجی ایجاد می کند، از اهمیت مضاعفی برخوردار شده است. نوع روش تحقیق توصیفی –
ارائه پیشران های کلیدی آینده حکمروایی شهری هوشمند (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مستمر جمعیت شهری و نیازهای رو به افزایش آنها، شهرنشینی گسترده در کشورهای در حال توسعه، تغییرات جمعیت شناختی، چالش های محیط زیستی، معضلات اقتصادی، معضلات حمل و نقل شهری، پیشرفت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و بوروکراسی، فرمولاسیون شهر هوشمند و حکمروایی شهری هوشمند را ضروری ساخته است. در خصوص شهر رشت می توان بیان نمود که شهر رشت نتوانسته آینده های پیشروی توسعه را متصور شود و پیشرفتی در زمینه حکمروایی شهری هوشمند داشته باشد. لذا هدف این پژوهش واکاوی پیشران های کلیدی حکمروایی شهری هوشمند با رویکرد آینده پژوهی است. پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی - تحلیلی و اکتشافی است. گردآوری داده ها به روش اسنادی و نیز به صورت پیمایشی مبتنی بر تکنیک دلفی می باشد. جامعه آماری کلیه متخصصان شهری شهر رشت در زمینه تحقیق می باشند. حجم نمونه با استفاده از قوانین راسکو، 45 نفر تعیین شد و شیوه نمون ه گیری به صورت گلوله برفی می باشد. 8 مؤلفه و 20 پیشران در خصوص حکمروایی شهری هوشمند تدوین شد و پرسشنامه ماتریس اثرات متقابل (وزن 0 تا 3) در اختیار متخصصان قرار گرفت و در نهایت با استفاده از نرم افزار میک مک پیشران های کلیدی استخراج شدند. نتایج حاصل از تحلیل حاکی از آن است که آموزش شهروندی و آگاهی رسانی، مشارکت شهروندان و تعهد مسئولان جزء 3 پیشران اول حکمروایی شهری هوشمند شهر رشت محسوب می شوند.
وردایی دهه ای تبخیر در ارتباط با تغییرپذیری برخی عناصر اقلیمی در حوضۀ زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
تبخیر فرایند انتقال رطوبت از سطح زمین - منابع رطوبتی به جو می باشد. شناخت و ارزیابی تبخیر، یک بخش مهم در محاسبه بیلان آب و مدیریت صحیح منابع آب می باشد. از منظر اقلیمی، عوامل متعددی در فرایند تبخیر دخالت دارند که از مهم ترین آنها می توان به تابش و دمای هوا، سرعت باد و رطوبت نسبی اشاره کرد. تغییرپذیری تبخیر در مقیاس های زمانی مختلف به ویژه طی فرایند و روند گرمایش زمین، از جمله مظاهر در خور توجه تغییرات اقلیمی است. بررسی تغییرات دهه-ای تبخیر و فراسنج های موثر بر آن، نقش موثری در برنامه ریزی میان مدت و مدیریت منابع آب ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر واکاوی تغییرات دهه ای تبخیر در ارتباط با فراسنج های موثر (دما، خشکی و حرکت هوا) بر این فراسنج می-باشد. بدین منظور از پایگاه داده های روزانه تبخیر، دما، رطوبت نسبی و باد، حاصل میان یابی ایستگاه های همدید، اقلیم شناسی هواشناسی و باران سنجی وزارت نیرو طی بازه زمانی 2018-1969 با تفکیک مکانی 4 × 4 کیلومتر استفاده شد. نتایج نشان داد فراسنج دما نسبت به سایر فراسنج ها نقش مهم تر و موثرتری بر فرایند تبخیر دارد، ولی میزان سهم این فراسنج از دهه اول (1978- 1969) به سمت دهه های انتهایی رو به کاهش است. رطوبت از میان عناصر جوی جایگاه دوم را به لحاظ تاثیر بر فرایند تبخیر دارد که بالعکس دما نقش آن از دهه های ابتدایی به سمت دهه انتهایی (2018-2009) رو به افزایش است. همین روند در مورد فرایند باد نیز تکرار شده و نقش آن از دهه اول (1978- 1969) به سمت دهه انتهایی (2018- 2009) رو به افزایش است.
تغییر اقلیم و تاثیر آن بر شاخص های اقلیم کشاورزی درخت پسته در استان کرمان مطالعه موردی ایستگاه رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
179 - 191
حوزههای تخصصی:
بر اساس داده های مشاهداتی 2021-۱۹۹۲ شاخص های اقلیمی درخت پسته و روند آنها با آزمون های موجود بررسی گردید. بر مبنای دمای 5/7 درجه سانتیگراد 5 مرحله مهم فنولوژِی رقم اوحدی به ترتیب گل دهی تا تمام گل ، سخت شدن پوسته استخوانی، آغاز رشد سریع مغز، پایان رشد مغز، و زمان برداشت بر اساس شاخص درجه روز-رشد تعیین گردید. داده های دما و بارش مدل CanESM5 تحت سناریوهای SSP5-8.5 و SSP2-4.5 برای سه دوره۲۱۱۰۰-۲۰۷۵، 2074-2050 ، 2049-2025 شبیه سازی گردید. نتایج نشان داد در دوره پایه دما فصل رشد(متوسط دمای روزانه، متوسط بیشینه) به صورت سالانه دارای روند معنی داری مثبت هستند، در فصل رشد متوسط کمینه در ماههای اسفند و فروردین دارای روند معنی داری مثبت را آشکار نمود. درمرحله گل دهی،( متوسط دمای رورانه و متوسط کمینه دما) به صورت سالانه روند معنی داری مثبت را نشان داد. در دوره آینده 2049-205 تحت سناریو ssp2-4.5 در فصل رشد(متوسط دمای روزانه، متوسط بیشینه و متوسط کمینه دما) در ماههای فروردین، تیر و مهر روند معنی داری افزایشی را آشکار نمود. شبیه سازی نشان داد متوسط دمای روزانه در فصل رشد پسته تحت سناریوی SSP2-4.5 طی دوره 2074-2025 نسبت به دوره پایه(5/23 درجه سانتی گراد) افزایش دارد و به 6/24 درجه سانتی گراد می رسد.و تحت سناریو ssp5-8.5 در دو دوره آتی 2100-2075 و 2074-2050 از 5/23 به 63/26 درجه سانتی گراد بالغ می گردد متوسط کمینه دما در دوره پایه 8/15 درجه سانتی گراد است. تحت سناریوی ssp2-4.5 به 3/16، 1/17 و 3/17 بالغ می گردد.
مدل سازی آمیخته بازاریابی پایدار در صنعت گردشگری ورزشی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
35 - 58
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر حسب هدف کاربردی، براساس شیوه های گردآوری داده ها ، توصیفی از نوع پیمایشی، و بر مبنای ماهیت داده ها پژوهشی آمیخته (کیفی- کمی) بود. از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان حوزه مدیریت بازاریابی ورزشی، گردشگری ورزشی و مدیریت بازاریابی گردشگری گویه های مؤثر در آمیخته بازاریابی پایدار در صنعت گردشگری ورزشی ایران استخراج شدند؛ با توجه به گویه های شناسایی شده، مؤلفه های اصلی دسته بندی شدند و با نظر سنجی از گروه دلفی گویه های تبیین کننده هر کدام از مؤلفه های اصلی شناسایی شدند؛ سپس پرسشنامه تحقیق ساخته شد. در بخش کیفی از تکنیک های کد گذاری، تلخیص، فیلترگذاری و دلفی در جهت استخراج داده های خام و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی برای آزمون میزان انطباق و همنوایی بین سازه نظری و سازه تجربی با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. در مجموع 104 گویه در آمیخته بازاریابی پایدار در صنعت گردشگری ورزشی ایران نقش دارد که در 10 آمیخته(محصول، قیمت، ترویج و ترفیع، توزیع و مکان، جایگاه یابی و شواهد فیزیکی، منابع انسانی و افراد، برنامه ریزی و مدیریت، اصول، وعده، شراکت) دسته بندی می شوند.
تحلیل ساختار کالبدی _فضایی شهرهای کوچک نوپا در انتظام شبکه شهری مورد مطالعه: شبکه شهری استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
113 - 142
حوزههای تخصصی:
عملکرد شهرهای کوچک در پیوند نظام سکونتگاهی به منظور انتظام شبکه شهری مستلزم کارایی و مطلوبیت در ساختار کالبدی_ فضایی این شهرها است. البته به دلیل برخی سیاست گذاری های نامتوازن شهری _منطقه ای در گذر زمان، شاهد دگرگونی در ساختار کالبدی این شهرها بوده ایم که موجبات ناکارآمدی عملکردی شهرهای کوچک را در پی داشته است. این تغییرات ساختاری به جهت موقعیت مکانی–فضایی در بین شهرهای کوچک نوپا استان گلستان متفاوت است. این مقاله با هدف تبیین و تحلیل ساختار کالبدی- فضایی شهرهای کوچک نوپا در انتظام شبکه شهری استان گلستان انجام گرفت. روش انجام پژوهش ازلحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ هدف کاربردی است. دادها به روش های اسنادی و پیمایشی و مبتنی بر پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شد. جامعه آماری شامل: مدیران شهری، شهروندان و دهیاران و جامعه نمونه شامل تمام 14شهردار و 28 نفر اعضای شورای شهر، 379 شهروند و 74 دهیار می باشند. یافته-های پژوهش نشان می دهد، ناحیه دشت شمالی هم از نظر شهروندان با ضریب کندال (588/0) و میانگین رتبه ای کروسکال والیس (95/193) و هم از نظر دهیاران با ضریب کندال (585/0) و میانگین رتبه ای کروسکال والیس (87/39) و ناحیه کوهستانی جنوب از نظر مدیران شهری با ضریب کندال (702/0) و میانگین رتبه ای کروسکال والیس (50/24) درزمینهٔ کالبدی-فضایی دارای بیشترین تغییرات بوده است؛ اما ناحیه جلگه میانی روند متوسطی را در این تغییرات داشته است. نتیجه اینکه نواحی سه گانه علی رغم اینکه در یک منطقه جغرافیایی قرار دارند اما با توجه به مقتضیات محلی و ناحیه ای، ساختارهای کالبدی-فضایی متفاوتی را در انتظام شبکه شهری تجربه کردند.
ارزیابی شاخص های نوشهرگرایی در پایداری نواحی شهری ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
191 - 218
حوزههای تخصصی:
نوشهرگرایی مهم ترین جنبش طرح ریزی در قرن اخیر است. یک حرکت بین المللی برای اصلاح محیط انسان ساخت و ارتقای کیفیت معیارهای زندگی و ایجاد مکانی بهتر برای آن می باشد. بااین حال ارائه یک روش و شناسایی مؤلفه های مؤثر جهت میزان برخورداری محله های شهری از الگوی نوشهرگرایی و ارائه راهکارهای مداخله ای مناسب در جهت تحقق بخشی این رویکرد که تابه حال کمتر موردبحث قرار گرفته، ضروری است. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی تحقق پذیری معیارهای نوشهرگرایی در پایداری نواحی شهری نمونه موردی محله مرکزی شهر ایلام می-باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. جامعه آماری را در این پژوهش مدیران شهری و متخصصین دانشگاهی در حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری در شهر ایلام تشکیل داد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (100 نفر) انتخاب شده است. در این تحقیق، 26 شاخص موردنظر در قالب چهار عامل اصلی پیاده مداری، مسکن، سنت، مدیریت با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و دیگر آزمون های آماری در نرم افزار Spss و نیز مدل معادلات ساختاری در نرم افزار (Smart Pls) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد شاخص های بررسی شده نه تنها در وضعیت خوبی قرار ندارند؛ بلکه بعضی از مؤلفه ها پایین تر از حد متوسط و در شرایط ضعیف قرار دارند که بیانگر آن است در مدیریت شهری به این شاخص ها توجهی نشده است؛ شاخص پیاده مداری با میانگین 1/3 نسبت به سایر شاخص ها بیشترین میانگین را دارد. میانگین دیگر شاخص ها؛ یعنی مدیریت با 5/2، مسکن با 6/2 کمترین میانگین را دارا بوده اند. یافته های حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که چهار مؤلفه ی این پژوهش، پایداری وضعیت نوشهرگرایی نواحی شهری ایلام را 45 درصد تبیین می کنند که در بین متغیرهای پژوهش بیشترین تأثیرگذاری بر توسعه ی درون زا عبارت از قرارگیری مراکز خدماتی در نزدیکی ایستگاه ها، کیفیت پیاده روها، ترکیبی از اقشار مختلف مردم در کنار هم به ترتیب باارزش 934/0 و 813/0، 754/0 می باشد.
در این تحقیق، 26 شاخص موردنظر در قالب چهار عامل اصلی پیاده مداری، مسکن، سنت، مدیریت با استفاده از آزمون T تک-نمونه ای و دیگر آزمون های آماری در نرم افزار Spss و نیز مدل معادلات ساختاری در نرم افزار (Smart Pls) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد شاخص های بررسی شده نه تنها در وضعیت خوبی قرار ندارند؛ بلکه بعضی از مؤلفه ها پایین تر از حد متوسط و در شرایط ضعیف قرار دارند که بیانگر آن است در مدیریت شهری به این شاخص ها توجهی نشده است؛ شاخص پیاده مداری با میانگین 1/3 نسبت به سایر شاخص ها بیشترین میانگین را دارد. میانگین دیگر شاخص ها؛ یعنی مدیریت با 5/2، مسکن با 6/2 کمترین میانگین را دارا بوده اند. یافته های حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که چهار مؤلفه ی این پژوهش، پایداری وضعیت نوشهرگرایی نواحی شهری ایلام را 45 درصد تبیین می کنند که در بین متغیرهای پژوهش بیشترین تأثیرگذاری بر توسعه ی درون زا عبارت از قرارگیری مراکزخدماتی در نزدیکی ایستگاه ها، کیفیت پیاده روها، ترکیبی از اقشار مختلف مردم در کنارهم به ترتیب باارزش 934/0 و 813/0، 754/0 می باشد.
توسعه شاخص حوزه عرضه و تقاضای پارک های شهری با ضریب توزیع فضایی، مطالعه موردی: منطقه 1 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
81 - 98
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزان منظر به دنبال ایجاد ارتباط مناسب میان توزیع مکانی خدمات پارک های شهری با ساکنین شهر ها هستند. توازن توزیع فضایی فضا های سبز شهری یکی از جدید ترین موضوعات مورد مطالعه در حوزه برنامه ریزی منظر در سطح جوامع علمی جهان است. بررسی مطالعات پیشین نشان می دهد که برای انجام تحلیل های متناسب با توازن فضایی از تکنیک هایی همچون تحلیل شبکه و منطق فازی در GIS استفاده می شود. روش های تحلیلی مذکور از دیدگاه فنی به بانک اطلاعاتی گسترده نیاز دارند که باعث صرف هزینه های بسیار خواهد شد. هدف این پژوهش، ارائه مدلی برای اندازه گیری نابرابری فضایی، بدون استفاده از داده های تحلیل شبکه است که نشان دهنده عدم دسترسی به خدمات پارک های شهری باشد. از این رو مقاله حاضر با تعیین حوزه عرضه و تقاضا برای هر پارک به کمک ضریب فاصله هندسی و ضریب توزیع فضایی، جنبه ای نوآورانه را برای محاسبه آن پیشنهاد می دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد شاخص حوزه عرضه و تقاضای اولیه نسبت به شاخص حوزه عرضه و تقاضای جدید دقت کمتری دارد و شاخص D نتایج را مورد ارزیابی قرار می دهد. انتظار می رود یافته های پژوهش، به برنامه ریزان منظر شهری کمک کند تا به طور کلی محدوده خارج از دسترس پارک ها را درک کرده و اولویت برای ارائه خدمات متوازن پارک ها به مخاطب را تعیین کنند. نتایج به دست آمده به کمک تحلیل GIS نشان می دهد پارک هایی که شاخص D آ ن ها حدّ واسط 0.08 تا 0.03 است، نسبت میان ضرایب آن ها در محدوده هشدار قرار دارند و پارک هایی با شاخص D بین 0.7 تا 0.34 در محدوده بحرانی هستند. منطقه یک تهران به اندازه کافی پاسخگوی نیازهای عرضه و تقاضای ساکنان نیست و در بخش هایی از منطقه، این کمبود کاملاً احساس می شود. همچنین نشان می دهد پارک هایی با مساحت کم و فاصله کم از یکدیگر، وضعیت عرضه و تقاضای نامطلوب تری دارند، زیرا فاصله کم پارک های کوچک از یکدیگر، از قدرت آن ها در جذب افراد از فواصل طولانی تر می کاهد.
بازخوانی ابزار ارزیابی گرافیکی پایداری در سنجش پایداری پردیس دانشگاهی با هدف ارتقای نقش آن به عنوان فضای عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مکانی - فضایی سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
99 - 119
حوزههای تخصصی:
تحقق دانشگاه پایدار به عنوان نهادی که پایداری زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را در راهبردها، سیاست ها و عملکردهای خویش در اولویت قرار می دهد، به عنوان یک مرکز استراتژیک نقش محوری در محیط های شهری ایفا می کند و در چند دهه اخیر مورد توجه پژوهشگران برنامه ریز و طراح شهری بوده است. دانشگاه به عنوان یک نهاد آموزش عالی، که سه عرصه عملکرد آموزشی، فضای آموزشی و تجربه آموزشی را در بستر زمینه و محیط طبیعی فراهم می آورد، نقش مهمی در تعادل و تعامل محیط اجتماعی-فعالیتی، ساخته شده-کالبدی و طبیعی-زمینه ای ایفا می کند. ارائه روش و ابزاری جهت ارزیابی سطح پایداری فضای آموزشی به عنوان فضای کالبدی-فضایی موضوعی است که در این پژوهش به آن می پردازیم. برای این منظور، انواع ابزارهای ارزیابی معرفی و سپس ابزار ارزیابی گرافیکی پایداری در دانشگاه (GASU) را به عنوان یکی از ابزارهای تحلیلی بررسی خواهیم کرد. این پژوهش مبتنی بر رویکرد تفسیری خود به دنبال معرفی و کاربست روشی ارزیابانه برای سنجش پایداری پردیس های دانشگاهی، به عنوان گونه ای خاص از فضای عمومی شهری، است. براین اساس، این پژوهش از استراتژی مرور ادبیات پژوهش از منابع کتابخانه ای (رویکرد استباطی) بهره گرفته است. نتایج حاصل در دو بخش چهارچوب شاخص های GASU و بازخوانی این روش برای کاربست آن در دانشگاه با هدف تبدیل آن به فضای عمومی در شهر ارائه می شود. نتایج حاکی از آن است که شاخص های کلی با محوریت هسته نهادی پردیس دانشگاهی به دنبال چشم اندازسازی برای اطلاع رسانی و مشارکت عمومی، شاخص های اقتصادی به عنوان بخش دیگری از هسته نهادی به دنبال ترسیم شرایط رقابت، منفعت و مشارکت عمومی در عرصه اقتصادی و در نهایت شاخص محیط زیست برای توصیف محیط دوستدار طبیعت، مبتنی بر ارزش های بومی و کارایی انرژی مبتنی بر تکنولوژی است.
تحلیل عوامل موثر در وقوع فرونشست دشت قهاوند با استفاده از تصاویر راداری و ماهواره ای
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
542 - 553
حوزههای تخصصی:
فرونشست مخاطره ای است که بسیاری از دشت های ایران را تهدید می کند. دشت قهاوند در استان همدان، از جمله دشت هایی است که به دلیل شرایط نامناسب هیدرواقلیمی و نوع فعالیت های انسانی، در معرض این مخاطره قرار دارد. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به بررسی وضعیت فرونشست دشت قهاوند و عوامل مؤثر در وقوع آن پرداخته شده است. با توجه به موضوع و اهداف موردنظر، در این پژوهش از 31 تصویر راداری ماهواره سنتنیل 1، تصویر ماهواره لندست 8 و مدل رقومی ارتفاعی 30 متر به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزارهای تحقیق، نرم-افزارهای GMT، ENVI و ArcGIS بوده است. این تحقیق در سه مرحله انجام شده است که در مرحله اول، به تهیه نقشه پوشش زمین و بررسی آن پرداخته شده است. در مرحله دوم، با استفاده از روش سری زمانی SBAS، به ارزیابی وضعیت فرونشست منطقه پرداخته شده و در مرحله سوم نیز به تحلیل عوامل مؤثر در وقوع فرونشست منطقه پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصله از این پژوهش، دشت قهاوند در طی دوره زمانی 2 ساله (از تاریخ 05/01/2017 تا 19/01/2019) بین 15 تا 78 میلی متر فرونشست داشته است. همچنین نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که عامل اصلی فرونشست منطقه، افت شدید منابع آب زیرزمینی بر اثر توسعه اراضی کشاورزی آبی بوده است. درواقع، بیش ترین میزان فرونشست منطقه، منطبق بر اراضی کشاورزی آبی بوده است.
تجزیه و تحلیل میزان فرونشست زمین در محدوده شهر نیشابور
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
698 - 717
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطراتی که طی سال های اخیر در بسیار از مناطق دنیا به خصوص ایران رخ داده، مخاطرات ناشی از فرونشست است. مهمترین علل آن برداشت بی رویه از منابع آب های زیرزمینی همانند سایر مخاطرات محیطی(زلزله، خشکسالی، سیل، طوفان و لغزش و ...) ،خشکسالی است که مشکلات زیادی را برای امور کشاورزی، عمرانی، اقتصادی- اجتماعی دولت به وجود آورده است. شهر نیشابور در سطح دشت نیشابور واقع شده که این دشت از جمله مهم ترین دشت های استان خراسان رضوی که شدید با بحران پدیده فرونشست زمین روبرو است. تکنیک تداخل سنجی راداری یک ابزار قوی با دقتی در محدوده میلی متر در برآورد فرونشست با استفاده از مشاهدات فاز را دارا است. در این تحقیق به منظور پایش میزان فرونشست رخ داده در محدوده شهر نیشابور که بخش کوچکی از دشت نیشابور است، از داده های ماهواره Sentinel 1A سال های 2017 تا 2022 استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی تداخل سنجی راداری نشان داد که در طول دوره آماری در منطقه مورد مطالعه 18 سانتی متر فرونشست اتفاق افتاده است. به علاوه برای پی بردن به علت فرونشست ، اطلاعات چاه های پیزومتری موجود در منطقه اخذ و تغییرات آن ها در طول دوره 1398-1370 بررسی گردید. میزان فرونشست های ثبت شده برای هر دوره به ترتیب 4 سانتی متر برای 2017-2018(1395-1396)، برای دوره 2018-2019(1396-1397) حدود 6 سانتی متر، 5 سانتی متر برای دوره 2019-2020(1397-1398) و 2 سانتی متر برای دوره 2020-2021(1398-1399) و 1 سانتی متر برای دوره 2021-2022(1399-1400) بدست آمد. بعلاوه نتایج تحقیق نشان داد که در محدوده شهر نیشابور ارتباط تنگاتنگی بین افت سطح آب های زیرزمینی و مناطق دارای فرونشست زمین وجود دارد. لازم ذکز است که قسمت شمال شهر که بیش ترین میزان افت سطح آب زیرزمینی 36/78 متر را دارا می باشد و در پهنه فرونشست شدید دارد.
بازشناسی نقش کالبد خانه های تاریخی اصفهان در ارتقای تعاملات اجتماعی ساکنان، با تکیه بر تجربه زیسته افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
23 - 41
حوزههای تخصصی:
همگرایی اجتماعی و ایجاد شرایط مناسب در جهت ایجاد آن، از ضروریات معماری مسکونی است، خصوصاً در شرایطی که عمده بناهای مسکونی معماری معاصر، قادر به ایجاد موقعیت های ممتاز، جهت برقراری تعاملات اجتماعی مناسب نمی باشند. به بیان دیگر، این وظیفه در خانه ها و مجموعه های زیستی شهرهای امروز، حس و حال ویژه خود را ازدست داده اند. در این راستا به نظر می رسد خانه های تاریخی با بهره گیری از مواردی نظیر قابلیت های کالبدی خود، شرایط موردنیاز برای برقراری تعاملات اجتماعی را به گونه ای مناسب مهیا می کرده اند. لذا سؤال پژوهش حاضر این است که عوامل کالبدی مؤثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در خانه های تاریخی کدم اند؟ و کدام یک از این عوامل در این خصوص مؤثرترند؟ در این راستا، هدف تحقیق حاضر آن است تا با بررسی تعدادی از خانه های تاریخی شهر اصفهان، با استفاده از روش تحقیقی داده بنیاد کلاسیک و با بهره گیری از نظریات افرادی که سابقه زیسته در این خانه ها را دارند، عوامل کالبدی مؤثر بر قابلیت بالای تعاملات اجتماعی در این خانه ها را شناسایی کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که از دیدگاه مصاحبه شوندگان، عوامل کالبدی خانه های تاریخی شهر اصفهان، به شیوه های مختلف در ارتقای تعاملات اجتماعی در این خانه ها مؤثرند که همه آن ها در یک نکته با یکدیگر مشترک اند و آن «قابلیت کلی محیط در پاسخ دهی به نیازهای جسمی و روانی انسان» هست. ضمن آن که در یک تقسیم بندی کلی، این عوامل، در سه دسته بعد قابلیت بصری، بعد قابلیت فعالیتی و بعد قابلیت حسی- ادراکی قابل تقسیم می باشند.
بررسی اثر نوسانات آب و هوایی بر میزان عملکرد سیب درختی(مطالعه ی موردی: ایستگاه های سمیرم و ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵
123 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر نوسانات آب و هوایی بر مراحل فنولوژیکی و میزان عملکرد سیب درختی می باشد. به این منظور از آمار پایگاه ECMWF برای داده های مشاهداتی دو ایستگاه سمیرم و ارومیه طّی بازه زمانی 21 ساله (1996-2016) استفاده شد. برای بررسی اثرات نوسانات آب و هوایی از داده های روزانه ریز گردانی دینامیک پروژه CORDEX برای خروجی مدل ICHEC-EC-EARTH تحت دو خّط سیر RCP8.5 و RCP4.5واداشت تابشی (RCP) برای بازه زمانی (2037-2017) بهره گرفته شد. با استفاده از داده های ایستگاه ها و خروجی های مدل ریزمقیاس نمایی و با به کارگیری شبکه عصبی پرسپترون و رگرسیون خطی میزان عملکرد شبیه سازی شد. سپس برای ارزیابی کارآیی عملکرد مدل ها از معیار آماره های R، R2، MSE، RMSE و NRMSE و از آزمون ناپارمتریک من- کندال و شیب سن برای روند عملکرد استفاده گردید. نتیجه مقایسه خروجی شبکه های عصبی مصنوعی با مدل رگرسیون خطی نشان می دهد که میزان خطای شبکه عصبی کم تر و نتایج شبیه سازی شده تا حّد بسیار قابل قبولی به مشاهدات واقعی نزدیک می باشد. مراحل فنولوژیکی شامل شکفتن جوانه تا رسیدن میوه در ایستگاه ها تحت هر دو سناریو و در کلیّه مراحل فنولوژیکی در دوره آینده نسبت به دوره پایه در زمان جلوتری تکمیل خواهند شد و طول دوره رشد نیز کاهش خواهد یافت. میزان عملکرد آینده در ایستگاه ارومیه تحت سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب عملکرد 7/3، 2/2 تن در هکتار و در ایستگاه سمیرم به ترتیب عملکرد 1/4، 3 تن در هکتار کاهش پیدا خواهد کرد. نتایج نشان می دهند که در آینده در مناطق مورد مطالعه با تغییر در زمان رخداد طول دوره رشد، کلیه مراحل فنولوژیکی و همچنین عملکرد کاهشی سیب درختی تحت نوسانات آب و هوایی خواهند بود.
تبیین الگوی جاری مدیریت شهری و ارایه مدل بهینه حکمروایی شهری در جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی الگوی مدیریت شهری یکی از عوامل موثر بر اثربخشی برنامه های مدیریت شهری، می باشد. شهر جیرفت، مشابه بسیاری دیگر از شهرهای ایران، سابقه ای مکتوب از برنامه ریزی بر مبنای ارزیابی های علمی ندارد. این امر خود باعث شده که کاستی هایی در شناخت، درک کامل نیازهای شهروندان و تأمین رضایت ایشان توسط مدیران شهری وجود داشته باشد. این پژوهش در پاسخ به این نیاز باهدف غایی ارائه مدل بهینه حکمروایی شهری در جیرفت، الگوی موجود مدیریت شهری این شهر را با رویکرد سیستمی و روش میدانی با ابزار پرسشنامه الکترونیک مطالعه و تبیین کرد. یافته های پژوهش نشان داد: الگوی مدیریت شهری در این شهر الگویی ناکارآمد و با اثربخشی پایین است، همچنین یافته های تحلیلی بیانگر این است که ارزیابی از الگوی مدیریت شهری، تحت تأثیر سه عامل: مشکلات مربوط به خدمات و تسهیلات در محله زندگی، ایمنی و امنیت در محلات شهری، مشارکت شهروندان در مدیریت شهری می باشد. همچنین ارزیابی شهروندان از الگوی مدیریت شهری بر: تمایل ایشان به مهاجرت از محله/ شهر، اثر معکوس، بر احساس تعلق مکانی و افتخار به محله زندگی و تمایل به سرمایه گذاری در محله/شهر، اثر مثبت داشته است. با توجه به یافته های توصیفی و تحلیلی پژوهش، در مدل بهینه حکمروایی شهری جیرفت باید: طرح ها و برنامه ها درصدد توزیع عادلانه خدمات و تسهیلات، همکاری با کارآفرینان، شفاف سازی مالی، طرح خلاقانه توسعه شهری، تعامل حسنه مدیران شهری، پاسخگویی به مشکلات و نیازهای مردم باشند
ارزیابی عوامل موثر بر میزان وابستگی شهروندان به خودروی شخصی، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به رشد فزاینده جمعیت شهرها و به طبع آن افزایش نرخ مالکیت خودرو، وابستگی شهروندان به خودروی شخصی تشدید یافته است که همین امر موجب ازدحام و ترافیک سرسام آور در مراکز شهری و از همه مهم تر، موجب افزایش آلاینده های زیست محیطی در شهرها و درنتیجه تبدیل به یک تهدید برای سلامتی شهروندان شده است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی می باشد. جهت بررسی و ارزیابی تأثیر عوامل مختلف بر وابستگی شهروندان به خودرو، پرسشنامه ای طراحی گردید و اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها توسط نرم افزار SPSS مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. سپس با استفاده از آزمون های دوجمله ای، همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی گام به گام به تجزیه وتحلیل یافته ها پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنین رشت که هر خانواده حداقل صاحب یک خودروی می باشند، است. در این پژوهش مجموعاً 405 پرسشنامه توسط ساکنین رشت، به صورت آنلاین تکمیل گردید. با توجه به نتایج حاصل شده شاخص "پاندمی کرونا" با میانگین 94/3 بالاترین میانگین را در بین شاخص ها به خود اختصاص داده است و پس ازآن شاخص "ارتباط و دسترسی" با کسب میانگین 64/3، در جایگاه دوم قرار دارد اما شاخص "حمل ونقل عمومی" با کسب میانگین 49/2، پایین ترین میانگین را در بین تمامی شاخص ها به خود اختصاص داده است. درنهایت نتایج این پژوهش نشان داد که به ترتیب سه شاخص پاندمی کرونا، نگرش زیست محیطی و سلامتی شهروندان و سبک زندگی و تمایلات بیشترین اثرگذاری را بر وابستگی به خودروی شهروندان دارند.
بررسی اثر تغییرات کاربری اراضی روی رواناب حوضه رودخانه قرهچای با استفاده از مدل SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تغییرات کاربری ارضی و تأثیر آن روی رواناب حوضه قره چای در استان همدان با استفاده از مدل SWAT تجزیه وتحلیل شده است. در این پژوهش، به منظور بررسی تأثیر کاربری اراضی بر رواناب حوضه آبخیز قره چای، از دو تصویر ماهواره ای لندست OLI-TM سال های (2001 تا 2020) استفاده شد. ابتدا تصاویر مربوطه اخذ و پیش پردازش های لازم شامل تصحیحات اتمسفری به روش FLAASH اعمال شد. برای افزایش دقت طبقه بندی روش تلفیق تصاویر چند طیفی با تصویر پانکروماتیک[1] انجام شد و قدرت تفکیک مکانی به 15 متر ارتقا یافت. سپس طبقه بندی با استفاده از روش شیءگرا[2] و الگوریتم نزدیک ترین همسایگی صورت گرفت. از مدل SWAT برای شبیه سازی هیدرولوژیکی حوضه استفاده و از الگوریتم SUFI-2 در نرم افزار SWAT-CUP برای تحلیل حساسیت، واسنجی و اعتبارسنجی بهره گرفته شد. با توجه به حساسیت مدل به پارامتر تلفات اولیه، واسنجی مدل براساس مقادیر تلفات اولیه انجام شد. مقادیر این ضرایب برای دوره واسنجی بین 72/0 تا 90/0 و نتایج اعتبارسنجی مدل، نشان دهنده تأیید صحت واسنجی انجام شده بود. بررسی کارایی مدل با استفاده از ضرایب ناش ساتکلیف، p-factor، Rو r-factor حاکی از قابلیت زیاد مدل در شبیه سازی رواناب است. 1. panchromatic2. object oriented
سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان با استفاده از روش ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 136
حوزههای تخصصی:
توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست و بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. پژوهش حاضر به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان و رتبه بندی آن ها بر اساس میزان توسعه یافتگی با استفاده از روش آنالیز ویکور و تاپسیس انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1395 و بر اساس ادبیات موجود، صد و ده متغیر در قالب هشت شاخص (آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی و عملکردی کشاورزی) مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که توزیع امکانات و خدمات بین دهستان های این استان به صورت ناهمگن صورت گرفته است؛ به طوری که دهستان شیروان، رتبه اول را دارا بوده و عنوان منطقه توسعه یافته را کسب کرده است. دهستان های بازوند و گودرزی نیز رتبه های دوم و سوم را دارند که جزء مناطق در حال توسعه محسوب می شوند و دیگر دهستان ها جزء مناطق نسبتاً محروم و محروم هستند. همچنین دهستان های گل گل، کرگاه غربی، رومیانی، ژان، شیروان، ازنا، چالانچولان و چم سنگر به ترتیب در شاخص های آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی، عملکردی کشاورزی رتبه های اول را دارا بودند. استناد به یافته های این پژوهش می تواند به منظور بهبود مدیریت و سیاست گذاری توسعه دهستان های مورد مطالعه در راستای دستیابی به توسعه پایدار توسط سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط مورد بهره برداری قرار گیرد.
بررسی شاخص محرومیت نسبی (IRSD) شهرهای استان لرستان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
257 - 277
حوزههای تخصصی:
شاخص محرومیت نسبی در ابعاد اجتماعی و اقتصادی برای تعیین جهت گیریهای توسعه متناسب با شرایط موجود و ظرفیت ها نقش کلیدی دارند، بدیهی است برنامه ریزی علمی– منطقی که به ضرورت بهره گیری از دانش و استدلال در توسعه فضای جغرافیایی تاکید دارد، بدون آگاهی دقیق از وضعیت موجود شاخص ها ، ناموفق و صرفا تلف کردن زمان و هدر دادن منابع است. از طرف دیگر مراکز جمع آوری، تحلیل و نمایه شاخص ها که اغلب سازمانهای دولتی هستند نیز می بایست با لحاظ مقتضیات و ضرورتها نسبت به شاخص سازی اقتضایی به کمک متخصصین برنامه ریزی متناسب با وضعیت موجود اقدام تا بتوان در نهایت به برنامه ریزی متناسب با مزیت ها دست پیدا کرد. هر چند فقر نسبی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، علمی و حتی آموزشی و تربیتی قابل بررسی است اما براساس هدف های مدنظر این مقاله، شاخص IRSD در دو حوزه اقتصادی- اجتماعی در محدوده جغرافیایی استان لرستان و براساس آمارهای رسمی در شهرهای این استان مورد بررسی قرارگرفته است. براساس مطالعات انجام شده با موضوع سطح بندی توسعه استان لرستان بویژه در ابعاد اجتماعی- اقتصادی و نتایج حاصل از متغیرهای شاخص IRSD، استان لرستان نسبت به میانگین شاخص های کشور از سطح توسعه یافتگی پایینی برخوردار است. در10 شهر این استان از 11 شهر، درصد شاخص ها پایین تر از میانگین کشوری است به تعبیر ساده تر از قابلیت لازم برای زندگی برخوردار نیستند. در این میان شهرهای دوره چگنی، رومشگان، پلدختر و سلسله نسبت به سایر شهرهای استان محرومیت نسبی بیشتری دارند. مالکیت مسکن و وسیله نقلیه بعنوان دو دارایی ضروری دراین استان از پایین ترین نسبت در میان 9 متغیر مورد مطالعه هستند.