فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
183 - 214
حوزههای تخصصی:
تا سال 2025، 60 درصد از کودکان در شهرها زندگی خواهند کرد و این گروه برای رشد سالم و تحرک کافی، نیازمند محیطی سالم و ایمن هستند؛ اما مشکل این است که در اغلب شهرهای ایران چنین شرایطی فراهم نشده است. در این بررسی با روش پیمایشی مقطعی و بهره گیری از نقاشی، فضاهای سبز و بازی کودکان در مشهد، مورد ارزیابی قرارگرفت. به این منظور، نمونه ای به حجم 120 نفر از کودکان انتخاب شدند که بین 6 تا 15 سال سن داشتند. از کودکان درخواست شد عناصر مورد نیاز در پارک ها و زمین های بازی را در نقاشی خود ترسیم کنند. نقاشی های ترسیم شده، به روش تحلیل محتوا و مطابق پنج بُعد اساسی فیزیکی، ادراکی، شناختی، عاطفی و اجتماعی که براساس مصاحبه اکتشافی با 30 نفر از کارشناسان بومی سازی شده بود، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بُعد فیزیکی در بین سایر ابعاد، جایگاه مهم تری را به خود اختصاص می دهد. علاوه بر آن، رشد کودکان به صورت مرحله ای اتفاق می افتد و ترجیحات آن ها با توجه به مرحله رشد، کاملاً متفاوت است. مطابق با یافته های این مطالعه، تا 9 سالگی کودکان به عناصر ادراکی توجه داشته و در 9 سالگی، به توسعه مهارت های شناختی تأکید دارند و در 13 سالگی و بیشتر، ابعاد عاطفی و اجتماعی، جایگاه بالاتری را به خود اختصاص می دهند. براین اساس، در صورت وجود این المان ها در پارک های شهری، هم سلامت و آمادگی جسمانی کودکان تأمین خواهد شد و هم با حضور بیشتر کودکان در فضاهای شهری، سرزندگی، امنیت و اقبال بزرگسالان به این فضاها بیشتر خواهد شد.
ارائۀ الگوی تاثیر رسانه های جمعی بر توسعۀ صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۴
123 - 155
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فناوری اطلاعات در سال های اخیر تأثیر شگرفی بر تمامی بخش های صنعت گردشگری داشته و با ایجاد بستری یکپارچه، زمینه تحول، تسریع و تسهیل امور را فراهم کرده است. از این رو، هدف تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی تأثیر رسانه های جمعی بر توسعه صنعت گردشگری انجام گرفته است.روش شناسی: این پژوهش از نوع مطالعات توسعه ای، کمی و همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان گردشگری استان مازندران می باشد که از این میان نمونه ای متشکل از 210 نفر انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد.یافته های پژوهش: یافته ها نشان داد در تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و فنون تحلیل مسیر برای تعیین روابط علّی و مدل یابی بهره گرفته شد. کلیه تحلیل ها در سطح اطمینان 95 درصد و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و لیزرل انجام شد. ضرایب مسیر نشان داد کارکرد بسیج کنندگی با 71/0 بیشترین تأثیر را بر توسعه صنعت گردشگری دارد. پس از آن کارکرد همبستگی با ضریب مسیر 69/0، کارکرد پیوستگی با ضریب مسیر 61/0، کارکرد تفریح و سرگرمی با ضریب مسیر 59/0 و در نهایت کارکرد اطلاع رسانی با ضریب مسیر 56/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را در توسعه صنعت گردشگری داشتند.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت رسانه ها می توانند با تبلیغات مثبت و یا منفی باعث تغییر نگرش گردشگران نسبت به مقصد گردشگری شوند.نوآوری و اصالت: شواهد و یافته های به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که افق های تازه ای نسبت به این موضوع باز شده، به نحوی که به گسترش مرزهای دانش کمک کرده، حل مشکلات موجود را موجب گردیده و زمینه ساز پژوهش های آتی خواهد شد.
شناسایی، دسته بندی و اولویت بندی انگیزه های گردشگران داخلی جهت سفر به شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
117 - 142
حوزههای تخصصی:
شناسایی انگیزه گردشگران جهت سفر به یک منطقه کمک ویژه ای به شناخت رفتار گردشگران می کند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی، دسته بندی و اولویت بندی انگیزه گردشگران داخلی از سفر به شهر کرمان است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی، از منظر ماهیت از نوع توصیفی و از حیث نوع داده از نوع ترکیبی است. از روش های کتابخانه ای و میدانی برای جمع آوری داده های پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل آن دسته از گردشگران داخلی است که به شهر کرمان در فروردین 1401 سفر کرده اند و همچنین در دسترس پژوهشگر قرار دارند. روش نمونه گیری پژوهش، نمونه گیری غیراحتمالی و از نوع نمونه گیری آسان یا در دسترس است. جهت شناسایی و دسته بندی انگیزه گردشگران از روش تحلیل عاملی اکتشافی و جهت اولویت بندی انگیزه های شناسایی شده از روش تاپسیس استفاده شده است. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد انگیزه گردشگران داخلی جهت سفر به شهر کرمان به ترتیب شامل موارد زیر است: انگیزه بازدید از جاذبه های فرهنگی-تاریخی، انگیزه مذهبی، انگیزه کاری، بهره مندی از سفر اقتصادی، بهره مندی از سفر گروهی، دیدار دوستان و بستگان، خرید، تفریح و سرگرمی، انگیزه نوستالژیک، بهره مندی از محیط طبیعی، یادگیری.
بررسی روند خشکسالی با استفاده از شاخص های SPEI اصلاح شده و MSPI در مقیاس های زمانی مختلف (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایش مؤثر و به موقع خشکسالی می تواند به توسعه سامانه های خشکسالی و مدیریت بهینه منابع آبی کمک کند. بنابراین، در این پژوهش وضعیت خشکسالی ایستگاه های سینوپتیک استان فارس (آباده، شیراز، فسا و لار) در مقیاس های زمانی مختلف (6،3، 9 و 12 ماهه) با استفاده از شاخص های بارش-تبخیر و تعرق (SPEI) و بارش استاندارد چند متغیره (MSPI) مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، به منظور بررسی روند شاخص های مورد بررسی از آزمون من-کندال استفاده شده است. بر اساس نتایج، در مقیاس های زمانی کوتاه مدت فراوانی دوره های خشک و مرطوب زیاد است. اما با افزایش مقیاس های زمانی، فراوانی دوره های خشک و مرطوب کاهش می یابد و تداوم آن ها افزایش پیدا می کند. از لحاظ شاخص SPEI در مقیاس زمانی 3 ماهه شدیدترین خشکسالی در ایستگاه آباده (20/5-) و شدیدترین ترسالی در ایستگاه شیراز (21/5) می باشد. در مقیاس زمانی 6 ماهه شدیدترین خشکسالی و ترسالی به ترتیب در ایستگاه های آباده (45/3-) و شیراز (10/3) مشاهده شد. در مقیاس زمانی 9 ماهه شدیدترین خشکسالی و ترسالی در ایستگاه لار به ترتیب با مقادیر 63/3- و 48/2 می باشد. همچنین در مقیاس 12 ماهه شدیدترین خشکسالی در ایستگاه شیراز (37/3-) و شدیدترین ترسالی در ایستگاه آباده (37/2) می باشد. تجزیه و تحلیل مؤلفه های اصلی سری زمانی SPI نشان داد که اولین مؤلفه اصلی (PC 1 ) می تواند درصد زیادی از تغییرات را در سری های زمانی SPI اصلی در تمام مناطق مورد مطالعه در این پژوهش، به خود اختصاص دهد. همچنین نتایج نشان داد که MSPI ها از نوسانات سری زمانیSPI به ویژه در دوره های خشک و مرطوب طولانی مدت پیروی می کنند. به طوری که، دوره های خشک و مرطوب جزئی در دوره های خشک یا مرطوب شدید و طولانی، ممکن است توسط MSPI حذف شوند.
جهان نگری و قهرمان مسأله دار در رمان «الثلج یأتی من النافذة» از منظر ساختارگرایی لوسین گلدمن و تبیین ابعاد ژئوپلیتیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مفهوم، قهرمان مسئله دار نخستین بار در سده ی بیستم توسط گئورگ لوکاچ منتقد مجارستانی مطرح و با لوسین گلدمن منتقد رومانیایی به شیوه ای کاربردی قوام یافت. از نظر این دو نظریه پرداز، تقابل ساختار ادبی و اجتماعی، ادبیات را ابزار پاسخگویی به مسائل اجتماعی ساخته است. نویسنده رمان ها ی رئالیسی، قهرمان خود را از محیط دلخواه خویش بر می گزیند و نماینده ی همنوعان جامعه ی محل زندگی خود می کند. «قهرمان مسئله دار» در پی ارزش های کیفی و اصیل انسانی در دنیایی تباه برآمده و با انتقاد از جامعه به حاشیه رانده می شود. هدف مقاله حاضر که بر روش توصیفی تحلیلی استوار است بیان جهان نگری «قهرمان مسئله دار» در رمان «الثلج یأتی من النافذه» اثر حنا مینه و عوامل مؤثر در آفرینش این نوع قهرمان است؛ از آنجا که پرداختن به داستان از بُعد جامعه شناختی و با رویکرد تبیین مسائلی همچون «قهرمان مسئله» دار یکی از انواع نقد بینارشته ای تلقی می شود، پژوهش در آثار حنا مینه را که تاکنون از این منظر مورد واکاوی قرار نگرفته است، ضروری می سازد. دستاورد این مقاله حاکی از آن است که فیّاض ، با ش اخ ص ه هایی مانند تلاش برای اصلاح مفاسد اجتماعی ، احیای ارزش های راستین به عنوان یک «قهرمان مسئله دار» به طرز بارزی جلوه گری می کند. سعی «قهرمان مسئله دار» برای اح ی ای ارزش ه ای تباه شده ی جامعه چون ایستادگی در برابر توطئه های دشمنان بی نتیجه می ماند، و با قرار گرفتن در حاشیه جامعه محکوم به شکست می شود.
تاثیر امنیت و سرزندگی فضای شهری بر توسعه روابط شهروندی در خیابان گوهردشت شهر کرج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
15 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تاثیر امنیت و سرزندگی فضای شهری بر توسعه روابط شهروندی در خیابان گوهردشت شهرکرج بوده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ساکنان شهر کرج (1592492 نفر) بودند که از بین آنها با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه تعیین که با روش طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته های پژوهش نشان داده است که رابطه بین ایمنی و امنیت و سرزندگی فضاهای شهری با توسعه روابط شهروندی در بین شهروندان شهر کرج معنادار بوده که در این بین با توجه به مقادیر ضریب همبستگی رابطه سرزندگی فضاهای شهری با توسعه روابط شهروندی از شدت بالاتری برخوردار است. همچنین مشخصه ی آماری رگرسیون نیز نشان داده است که 43.5 درصد واریانس مربوط به توسعه روابط شهروندی در بین ساکنان شهرکرج به وسیله متغیرهای ایمنی و امنیت، سرزندگی و خوانایی تبیین می شود. که متغیر سرزندگی فضاهای شهری بیشترین ضریب تاثیر و ایمنی و امنیت کمترین ضریب را به خود اختصاص داده است. ایمنی و امنیت فضای شهری بر توسعه روابط شهروندی خیابان گوهردشت شهرکرج تاثیر داشته که ضریب تاثیر آن از مقدار قابل توجهی نیز برخوردار است. ضمنا در بین دو متغیر مورد بررسی (ایمنی و سرزندگی) متغیر ایمنی کمترین تاثیر را بر ارتباط شهروندی داشته است. سرزندگی فضای شهری بر توسعه روابط شهروندی در خیابان گوهردشت شهرکرج تاثیر داشته و ضریب تاثیر آن نیز از مقدار قابل توجهی برخوردار است. ضمنا در بین دو متغیر مورد بررسی(ایمنی و سرزندگی) متغیر سرزندگی بیشترین تاثیر را بر ارتباط شهروندی داشته است نتیجه اینکه سرزندگی فضاهای شهری بویژه در خیابان گوهر دشت کرج در ارتباطات اجتماعی شهروندان تاثیر داشته است. زیرا وقتی فضا از سرزندگی لازم برخوردار باشد با حضور فرد در این فضا احساس شادی و نشاط در او ایجاد گردیده که این احساس شادی و نشاط منجر به برقری ارتباط با دیگران می گردد. این شادی و نشاط هم منجر به تقویت حس تعلق خاطر نسبت به شهر در شهروندان گردیده و هم از آنجایی که یک نیاز طبیعی فرد را مرتفع می کند احساس خوشی در زندگی به او دست خواهد داد
سنجش قابلیت دسترسی به مراکز درمانی در شهر اصفهان با استفاده از روش 2SFCA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های پیش روی سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری طی دهه های اخیر، مسئله دسترسی به انواع خدمات شهری است. هدف پژوهش حاضر، محاسبه دسترسی بلوک های جمعیتی به مراکز درمانی با استفاده از روش توسعه یافته حوزه نفوذ شناور دو مرحله ای (2SFCA) در شهر اصفهان است. در پژوهش حاضر، روش 2SFCA با استفاده از توابع افت فاصله در دو حالت با محدودیت و بدون محدودیت شعاع دسترسی به کار گرفته شد. نتایج نشان دهنده آن بود که روش 2SFCA با استفاده از تابع فرصت تجمعی خطی منفی بیشترین متوسط همبستگی را در دسترسی در مقایسه با سایر توابع داراست. محاسبه میانگین دسترسی در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان حاکی از آن بود که مناطق مرکزی (3،1 و 5) بیشترین کاهش و مناطق حاشیه ای (8، 9 و11) بیشترین افزایش دسترسی را در حالت بدون محدودیت نسبت به حالت با محدودیت داشته اند. به طور کلی نتایج حاصل از به کارگیری روش 2SFCA و محاسبه ضریب جینی نشان دهنده آن است که میزان نابرابری در دسترسی بلوک های جمعیتی به خدمات درمانی در شهر اصفهان زیاد بوده است و این میزان نابرابری در حالت توأمان دسترسی به بیمارستان ها و درمانگاه ها افزایش می یابد. با توجه به قابلیت بالای روش 2SFCA توسعه یافته به دلیل در نظر گرفتن واقع بینانه تر عرضه، تقاضا، حوزه نفوذ و میزان فاصله، استفاده از این روش برای ارزیابی میزان دسترسی به انواع خدمات به خصوص خدمات اضطراری و درمانی به مدیران و برنامه ریزان شهری کمک بسزایی می کند.
تعیین تغییرات هیدرولوژیکی طالقان رود بر اساس شاخص های IHA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
157 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر تغییرات هیدرولوژی رودخانه طالقان رود پرداخته شده است. در این پژوهش از روش های توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. مهم ترین داده های تحقیق شامل تصاویر ماهواره لندست 5 و 8، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM، اطلاعات اقلیمی ایستگاه سینوپتیک طالقان و اطلاعات سه ایستگاه هیدرومتری منطقه بوده است. همچنین مهم ترین ابزارهای مورد استفاده در تحقیق ArcGIS، ENVI و SPSS بوده است. با توجه به موضوع مورد مطالعه، این تحقیق در چند مرحله انجام شده است که در مرحله اول به ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی، در مرحله دوم به ارزیابی تغییرات عناصر اقلیمی و در مرحله سوم با استفاده از شاخص های IHA به ارزیابی تغییرات هیدرولوژیکی رودخانه طالقان پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که در طی سال های 1379 تا 1396، میانگین دمای منطقه دارای روند افزایشی و سطح پوشیده از برف منطقه دارای روند کاهشی بوده است. همچنین تحت تاثیر روند افزایشی جمعیت، کاربری نواحی انسان ساخت دارای روند افزایشی و کاربری باغات و مراتع دارای روند کاهشی بوده است. همچنین مجموع نتایج این تحقیق نشان داده است که تحت تاثیر تغییرات اقلیم و تغییرات کاربری اراضی، دبی رودخانه طالقان از نظر تمامی شاخص های IHA، دارای روند کاهشی معناداری بوده است. همچنین در بین ایستگاه های منطقه، ایستگاه گلینک که در پایین-دست سایر ایستگاه ها قرار دارد، با تغییرات بیش تری مواجه شده است.
تحلیل و ارزیابی شاخص امنیت آب (WSI) در حوزه آبخیز دشت نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
116 - 135
حوزههای تخصصی:
ناکامی و ناکارآمدی سیاست های گذشته مدیریت منابع آب موجب شده تا حرکتی برای بازنگری، آسیب شناسی و یافتن راه هایی برای افزایش کارایی مدیریت منابع آب و به دنبال آن افزایش امنیت آب آغاز گردد. ازآنجاکه عوامل زیادی بر امنیت آب تأثیرگذار است، شناخت این عوامل می تواند در ارتقای عملکرد مدیریت پایای منابع آب تأثیرگذار باشد. ازاین رو هدف از این پژوهش، تعیین شاخص امنیت آب (WSI) با کمک چهارچوب ارزیابی وضعیت امنیت آب در مقیاس حوزه آبخیز به منظور تجزیه وتحلیل جامع مسئله بحران آب و پیامدهای ناشی از این کم آبی در حوزه آبخیز دشت نیشابور است. جامعه آماری موردمطالعه 125 نفر از کشاورزان حوزه است که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی با افراد مصاحبه گردید. همچنین پرسش نامه های عامل نهادی نیز با روش نمونه گیری گلوله برفی از کارشناسان سازمان های مرتبط با آب تکمیل گردید. نتایج نشان می دهد در بین 5 معیار اصلی شناسایی شده جهت ارزیابی امنیت آب، معیار اقتصاد آب در طول 3 دوره آماری موردمطالعه (1390-1391، 1395-1396 و 1398-1399) روند افزایشی داشته و در سال آبی 1398-1399 بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است. اما به طورکلی روند وضعیت امنیت آب کلی در حوزه آبخیز دشت نیشابور طی 10 سال گذشته روند کاهشی داشته و در وضعیت ضعیف قرار دارد. بنابراین، در صورت توجه سازمان های دست اندرکار در مدیریت منابع آب به معیارهای اثرگذار بر مفهوم امنیت آب، با بهره گیری و پیاده سازی چهارچوب ارائه شده در این پژوهش، می توان با آسیب شناسی صحیح و به موقع، ارتقای ظرفیت سازگاری و تدوین برنامه های عملیاتی مؤثر، به مدیریت پایاتر و جامع منابع آب در حوزه های آبخیز کشور دست یافت.
ارزیابی فعالیت گسل تالش در استان گیلان با بررسی های مورفوتکتونیکی و لرزه زمین ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه تالش در استان گیلان و ایالت لرزه زمین ساختی گرگان-رشت واقع شده است. به منظور تعیین میزان فعالیت های نوزمین ساختی در راستای مقابله با رخداد زلزله، از شاخص های ریخت زمینساختی و تحلیل آماری لرزه زمین ساخت منطقه استفاده گردید. به منظور ارزیابی نسبی زمینساخت فعال در امتداد گسل تالش در زون ساختاری البرز، برخی از شاخص های مورفوتکتونیکی از قبیل: انتگرال هیپسومتری و منحنی هیپسومتری، نسبت کشیدگی، شاخص نسبت پهنای دره به عمق آن، شاخص عدم تقارن آبراهه ها در حوضه آبریز، پیچ و خم جبهه کوهستان و شاخص شیب آبراهه در محیط نرم افزار GIS محاسبه شده است. بررسی شاخص های مورفومتریک در حوضه های منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که میزان فعالیت تکتونیکی در امتداد گسل تالش به یک اندازه و ثابت نیست. برخی از شاخص ها، مناطق شمالی گسل تالش را به عنوان مناطق فعال و برخی دیگر قسمت های جنوبی را فعال تر ارزیابی می کنند، اما تعداد شاخص هایی که بر قسمت های جنوبی اشاره دارند بیشتر است. بازدید های صحرایی انجام شده از منطقه، وجود شکستگی ها، گسل های جدید، چین خوردگی ها و نیز حفر قائم رودخانه ها، تأیید کننده ی فعالیت های نئوتکتونیکی می باشند. در بررسی های لرزه زمینساختی و محاسبه بیشینه شتاب محتمل گسل های محدوده مورد مطالعه معلوم گردید که گسل تالش با طول تقریبی 82 کیلومتر و به فاصله کمتر از 7 کیلومتر از مرکز منطقه مورد مطالعه، بیشترین شتاب افقی را به میزان 63/0 وارد می کند. به طور کلی مطالعه ی نشانگر های نوزمین ساختی و محاسبات انجام شده بیانگر فعال بودن گسل تالش از نظر تکتونیکی می باشد.
تحلیل ارتباط حس مکان و سطح امنیت اجتماعی، مطالعه موردی: محله آبشوران، شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
191 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط حس مکان و سطح امنیت اجتماعی بر یکدیگر است. روش پژوهش حاضر با توجه به موضوع پژوهش، از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف نوع آن کاربردی و از نظر نوع داده کمی است. جامعه آماری تمام ساکنین بخش غربی محله آبشوران (سبزه میدان تا مدرس) شهر کرمانشاه بوده که مطابق سرشماری سال 1395 کرمانشاه کل جمعیت این بخش از محله 290 نفر معادل 73 خانوار است. در این میان 166 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی با توجه به ماهیت و نوع داده استفاده شده است. به این صورت که با به دست آوردن فراوانی و درصد، متغیرهای موردمطالعه توصیف می گردند و درزمینه آمار استنباطی از نرم افزار Spss در قالب آزمون آماری همبستگی پیرسون جهت سنجش ارتباط متغیرها بر همدیگر و آزمون رگرسیون چندمتغیره برای ارزیابی چگونگی این ارتباط استفاده شده است. یافته های آزمون پیرسون حاکی از آن است که میان ابعاد حس مکان و ابعاد امنیت اجتماعی همبستگی و رابطه متوسطی وجود دارد. به طوری که نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد 0.42 از تغییرات مؤلفه های اجتماعی مربوط به ابعاد حس مکان است. یافته های پژوهش گویای رابطه دو سویه میان ابعاد حس مکان و امنیت اجتماعی است به گونه ای که هرچه حس مکان افزایش یابد امنیت اجتماعی بیشتر می گردد و بالعکس هرچه امنیت اجتماعی بیشتر شود حس مکان نیز افزایش می یابد.
تحلیل محدودیت زمانی- فضایی زنان شاغل روستایی شهرستان ورزقان در تعامل با ویروس کرونا در چشم انداز جغرافیای زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای زمان، چارچوبی برای توصیف نقاط قابل دستیابی در یک محیط فضایی-زمانی است که در آن، زمان و مکان با هم تلفیق و ساخته می شوند. با توجه به چشم انداز جغرافیای زمان و تأکید این رویکرد بر شاخه همه گیرشناسی، مطالعه حاضر به تحلیل محدودیت زمانی- فضایی زنان شاغل روستایی شهرستان ورزقان در تعامل با ویروس کرونا پرداخته است. تحقیق بر اساس هدف، کاربردی بوده و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است که از روش پژوهش آمیخته (کمی- کیفی) مبتنی بر طراحی اکتشافی (مدل توسعه ابزار) استفاده شده است. تعداد 60 نفر زن برای شرکت در مصاحبه و پاسخ به سوالات چند گزینه ای (طیف لیکرت) انتخاب شدند که 30 نفر از این حجم در مصاحبه های عمیق کیفی شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل متن کیفی، رویکرد نظریه ای مبتنی بر نظریه بنیانی پیش گرفته شده که در کدگذاری ثانویه مربوط به آن برای ساخت کدهای متمرکز و مدیریت داده ها از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. مفاهیم محوری مستخرج از فاز اول به صورت پرسشنامه محقق ساخته درآمده و پس از گرداوری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار اسمارت. پی. ال. اس تحلیل شده است. جغرافیای زمان، شامل مفاهیم محدودیت های زمان و مکان و مسیرهای روزانه، یک چارچوب مفید برای شناسایی موانع است. محیط شغلی، تعاملات شغلی، تحرکات روزانه و شرایط جنسی به عنوان فاکتورهای اساسی تأثیرگذار شناخته شدند. اهتمام ویژه به طرح فاصله گذاری اجتماعی، مهمترین متغیر تاثیرگذار در زمینه غلبه بر محدودیت زمانی- فضایی زنان شاغل روستایی منطقه مورد مطالعه در تعامل با ویروس کرونا از طریق حمایت اجتماعی می باشد. تصویرسازی جغرافیایی ضمنی در بحث های فمینیستی درباره سیاست زمان- فضا و مکان، یک نمونه ای از جغرافیا است که تفاوت در نام مردانگی جهانی را انکار نمی کند.
واکاوی تأثیر پاندمی کووید 19 بر سیاست گذاری استفاده از حمل ونقل عمومی در تجارب جهانی شهرها با بهره گیری از رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
179 - 222
حوزههای تخصصی:
همه گیری کرونا با کاهش شدید تقاضا، چالش بسیار بزرگی را برای سیستم حمل ونقل عمومی ایجاد کرد. بر همین اساس باید سیاست ها به گونه ایجاد شوند که خطرات احتمالی، سلامتی مسافران را تهدید نکند. درحالی که درک علمی و جمعی در ارتباط میان این دو حوزه در حال افزایش است اما نبود بررسی جامع از تحقیقات فعلی با تمرکز بر سیاست گذاری درست، امری حائز اهمیت تلقی می شود. پژوهش حاضر باهدف ترکیب کمی پژوهش های صورت گرفته در حوزه موردمطالعه انجام شده است تا بتوان با هم پوشانی منابع و تلفیق آن ها شدت اثر سیاست های تأثیرگذار را شناسایی نمود. به منظور بررسی هدف پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شده است و مقالات علمی پژوهش فارسی و انگلیسی جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده اند. جستجو ها به صورت دستی صورت گرفته است و مبتنی بر کلیدواژه های (حمل ونقل عمومی، کووید 19) است. جامعه آماری نهایی 50 مقاله علمی-پژوهشی (فارسی و انگلیسی) می باشد. به منظور انجام فراتحلیل داده ها وارد نرم افزار استاتا شده اند تا نمودار جنگلی (نمودار انباشت) ترسیم شود و هم چنین از نرم افزار وس ویور برای ارتباط تحلیلی میان مقالات پژوهش استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که شکاف عمیق پژوهشی برای درک سیاست گذاری در منابع وجود دارد.
تأثیر کیفیت های محیط مصنوع بر سرزندگی و انسجام اجتماعی (نمونه موردی: محلات شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
155 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین کیفیت های محیط مصنوع، سرزندگی و انسجام اجتماعی است. انسجام اجتماعی دربرگیرنده پویایی بین فردی و احساس ارتباط بین افراد است. الگوی ساخت کالبدی و مولفه های کیفیت محیط مصنوع نیز از راه های دستیابی و ارتقای انسجام و همبستگی اجتماعی در سطح محلات است و تعاملات اجتماعی موجود در محلات مؤثر ترین عامل در جهت افزیش انسجام اجتماعی است. این در حالی است که اهمیت این موضوع و نقش آن در توسعه و همچنین تأثیرگذاری کالبدی محلات شهری سهم به سزایی در شکل گیری روابط اجتماعی دارند و تبیین نقش آن به عنوان یکی از عوامل مؤثر در ارتقای توسعه است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی است. داده های این پژوهش به دو روش مطالعات کتابخانه ای و پرسش نامه تهیه شده اند. جامعه آماری این پژوهش 383 نفر از ساکنین 28 محله مختلف شهر سنندج است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، آزمایش مدل مفهومی تحقیق و رسیدن به هدف پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و AMOS استفاده شده است. نتایج کلی نشان داده اند که فاصله از مرکز شهر، سرزندگی شهری ارتباط مستقیمی با کیفیت های محیط مصنوع نظیر تراکم، دسترسی به خدمات و تسهیلات، دسترسی به فضاهای سبز دارد. در نهایت راهبرد ها و سیاست های اجرایی در جهت ارتقای کیفیت ساختار کالبدی و افزایش انسجام اجتماعی در سطح محلات ارائه شده است.
سطح بندی توسعه یافتگی شهرستان های استان بوشهر با استفاده از مدل تاکسونومی عددی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
97 - 112
حوزههای تخصصی:
ارزیابی میزان توسعه یافتگی جوامع از دغدغه های برنامه ریزان منطقه ای در همه کشورها بوده است. به کارگیری معیارهای کمّی جهت سطح بندی سکونتگاه ها منجر به شناخت میزان نابرابری نقاط سکونتگاهی شده و معیاری جهت کاهش و رفع نابرابری های میان آن ها محسوب می گردد. برای رفع عدم تعادل منطقه ای، باید مناطق از نظر میزان برخورداری در زمینه های مختلف شناسایی و سطح بندی شود. هدف این پژوهش، شناسایی مناطق محروم و برنامه ریزی برای کاهش شکاف های درون منطقه ای جهت نیل به توسعه متوازن است. در این پژوهش 12 شاخص جهت بررسی توسعه یافتگی در چارچوب آنالیز تاکسونومی عددی اقدام به سطح بندی درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان بوشهر، انتخاب شده است. روش کار این تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در این سطح بندی، شهرستان بوشهر با ضریب توسعه یافتگی 0.01382 برخوردارترین و شهرستان جم با ضریب 0.724444 محروم ترین شهرستان استان شناسایی شده است. بر پایه این تحقیق الگوی مرکز-پیرامون بر ساختار فضایی استان بوشهر حاکم است.
سنجش و تحلیل میزان برخورداری از شاخص های سلامت شهری، مطالعه موردی: شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت شهر در گروِ داشتن محیط سالم و بسترهای مناسب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی، زیباشناختی، آموزشی، علمی، روان شناختی، بهداشتی، ورزشی و... است. یکی از مهم ترین شهرهای شرقی ایران که به نظر می رسد از جهت شاخص های سلامت شهری، با مشکلات عدیده ای مواجه می باشد، شهر زابل است. ازاین رو، تحقیق حاضر با رویکرد تلفیقی (کتابخانه ای و پیمایشی) و ابزار پرسش نامه، به سنجش و تحلیل میزان برخورداری از شاخص های سلامت شهری در شهر زابل پرداخته است. باتوجه به تعدد محلات شهری، در این پژوهش سه ناحیه از سه بافت (قدیم، میانه و جدید) به صورت هدف مند انتخاب گردید تا وضعیت کنونی سه ناحیه شهری زابل (ناحیه دو، ناحیه سه و ناحیه پنج) را از نظر وضعیت استاندارد شهر سالم و میزان برخورداری این نواحی از شاخص های گزینش شده شهر سالم را بررسی و ارزیابی نماید. وزن دهی به معیارهای و زیر معیارها بر اساس بررسی های پیمایشی و نظرسنجی صورت گرفت. در تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل تحلیل شبکه ای و نرم افزار Super Decisions استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد، میزان برخورداری نواحی موردمطالعه در شاخص های شهر سالم مطابق با استاندارد نیست. همچنین ناحیه دو با وزن 528/0 در سطح برخوردار و در سطحی بالاتر از دیگر نواحی موردمطالعه قرار دارد. ناحیه سه با وزن نرمال 258/0 در رتبه دوم و در سطح نیمه برخوردار قرار گرفته و ناحیه پنج با امتیاز نرمال 213/0 در رتبه سوم و در سطح کم برخوردار (محروم) قرار گرفت. بنابراین میزان برخورداری نواحی موردمطالعه شهر زابل از شاخص های شهر سالم نیز، یکسان نیست.
طراحی مدل مفهومی تأمین منابع مالی شهرهای هوشمند با رویکرد داده بنیاد (مورد مطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
74 - 89
حوزههای تخصصی:
مقدمه به منظور رفع معضلات شهری، مفاهیم شهر هوشمند جهش قابل ملاحظه ای در دیدگاه ها و راهکارهای مرتبط ایجاد کرده و ضرورت استفاده از راه حل های هوشمندانه و بهره برداری از قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت تبدیل شهرها به نیرویی مثبت برای زندگی پایدار، توجه به شهر هوشمند را افزایش داده است. یک شهر زمانی هوشمند است که سرمایه گذاری در سرمایه انسانی، اجتماعی و زیرساخت های ارتباطی سنتی (حمل ونقل) و مدرن (فناوری اطلاعات و ارتباطات) به رشد اقتصادی پایدار و کیفیت بالای زندگی منتج شود. تمرکز بر این تعریف بیش ازپیش نقش سرمایه گذاری و در کل، تأمین منابع مالی در شهرهای هوشمند را نمایان می سازد. تأمین مالی پروژه های شهر هوشمند در حال حاضر به میزان قابل توجهی بر اساس بودجه فعلی شهرداری تهران انجام شده و حوزه های مختلف سرمایه گذاری نقش چندانی در پروژه های یادشده ایفا نکرده و موضوعات مختلف مربوط به تحریم تکنولوژیکی کشور بر این فرایند تأثیرگذار بوده است. لازمه تأمین مالی این شهرها فاصله گرفتن از تأمین مالی سنتی و استفاده از رویکردهای جدید تأمین مالی است که در این پژوهش نیز موارد مختلفی از این گونه رویکردها بررسی شده اند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با طراحی یک مدل مفهومی داده بنیاد، عوامل تأثیرگذار در تأمین منابع مالی پروژه های فناوری اطلاعات در شهر هوشمند را شناسایی کند.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از نمونه گیری به روش گلوله برفی استفاده شده است که به طور هم زمان داده ها، گردآوری و تحلیل شده و انتخاب نمونه های بعدی بر اساس تحلیل داده های قبلی انجام شده است. به منظور تعیین مؤلفه های پژوهش، از روش بررسی مستندات و مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از خبرگان و مشاوران مختلف استفاده شده و جمع بندی مصاحبه ها نیز با استفاده از روش داده بنیاد صورت گرفته است. برای بررسی روایی مصاحبه ها، پس از طراحی چارچوب مصاحبه، از چهار نفر متخصص در زمینه پژوهش، نظرخواهی و تغییرات لازم مطابق نظرات آن ها اعمال شد. در هر مصاحبه، نظرات افراد از طریق پرسش های باز دریافت و سپس پاسخ ها یادداشت و کدگذاری شده و به منظور محاسبه پایایی مصاحبه ها، از روش توافق موضوعی دو کدگذار، استفاده شده است.یافته هادر این پژوهش مراحل نظریه داده بنیاد در سه مرحله به صورت ۱) مطالعه و جمع آوری داده های اولیه؛ ۲)مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان؛ ۳) کدگذاری داده ها برای دستیابی به مفاهیم، مؤلفه ها و برقراری روابط بین آن ها انجام شد که بر این اساس، سه نوع کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) صورت گرفت. در مرحله کدگذاری باز تعداد ۲۱۰ نکته کلیدی به همراه ۷۹ کدباز شناسایی شد. کاهش زمان انعقاد قرارداد، نظام حاکمیتی قراردادها، تغییر نوع نگاه به مقوله تأمین مالی و تفکیک پیمانکار و سرمایه گذار، افزایش اهمیت به سود پروژه ها، مشکلات رویه های دست وپاگیر، کیفیت مطالعات اولیه پروژه ها و اطمینان نسبت انجام مطالعات اولیه، وجود حس اعتماد و بسترهای فعلی تکنولوژی تعدادی از کدهای شناسایی شده طی انجام مصاحبه ها هستند. در مرحله کدگذاری محوری نیز تعداد ۲۴ مقوله فرعی شناسایی و در مرحله کدگذاری انتخابی نیز بر اساس این مقوله ها، مقوله های کلی مدل مفهومی داده بنیاد در قالب شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی شد.نتیجه گیرینتایج تحقیق بیانگر آن است که با توجه به شرایط اقتصادی فعلی و شاخص هایی نظیر نرخ تورم، نرخ برابری ارز و.... عوامل اقتصادی به عنوان شرایط علّی باید مد نظر قرار گیرد و مواردی نظیر مدیریت ریسک، ویژگی های مهارتی و رفتاری مدیریت، منابع مالی در دسترس، مدیریت قراردادها و ساختار مالی را به عنوان سایر شرایط علّی می توان نام برد. پیش از ورود به تأمین منابع مالی پروژه ها، باید شرایط زمینه ای فراهم شود؛ مدیریت چرخه عمر طرح یکی از این موارد است. هر طرح یا پروژه هوشمندسازی از ابتدا که تعریف، برنامه ریزی و اجرا می شود، دارای طول عمر مشخصی بوده و بی شک استفاده از هر مکانیزم تأمین مالی طی عمر مفید آن قابل تعریف بوده و گهگاه افزایش زمان پروژه بر مکانیزم های اولیه تعریف شده در این خصوص تأثیر بسزایی خواهد داشت. مدیریت تکنولوژی، ماهیت پروژه های هوشمندسازی، میزان در دسترس بودن داده ها سایر شرایط زمینه ای است که در این مدل شناسایی شده اند. شرایط مداخله گر در مدل داده بنیاد شرایطی است که بر راهبردها تأثیر می گذارند. عوامل سیاسی، ساختار سازمانی، مدیریت بدهی، مدیریت ذی نفعان و مدیریت نوآوری به عنوان شرایط مداخله گر تعریف شده و همچنین توسعه و به کارگیری دقیق مدل های کسب وکار، آموزش و فرهنگ سازی مدیران در خصوص روش های مختلف تأمین منابع مالی و بهبود نظام حکمرانی مالی و اجرایی نیز به عنوان راهبردهای مدل تعریف شده اند.
واکاوی اثرات کارآفرینی با محوریت کسب و کارهای کوچک در رونق گردشگری پایدار روستایی (مطالعه موردی: دهستان حسنلو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
447 - 460
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارآفرینی به عنوان یک عامل مهم برای نوآوری در نظر گرفته می شود که با ترکیب منابع موجود به روش های جدید برای توسعه و تجاری سازی محصولات جدید ، انتقال به بازارهای جدید و یا خدمت به مشتریان جدید، به بقا و عملکرد شرکت کمک می کند.هدف: هدف تحقیق واکاوی اثرات کارآفرینی با محوریت کسب و کارهای کوچک در رونق گردشگری پایدار روستایی در دهستان حسنلو است.روش شناسی: روش تحقیق از نوع کاربردی و کمی است. جامعه آماری تحقیق دهستان حسنلو می باشد که طبق فرمول کوکران 256 نفر با روش تصادفی طبقه ای حجم نمونه انتخاب شدند. در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و روایی با نظرات خبرگان و پایایی به آلفای کرونباخ 0.876 بدست آمد.برای تجزیه تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS2 استفاده شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی دهستان حسنلو می باشد .یافته ها و بحث: نتایج حاکی از آن شد که استفاده از روش مرابعات جزئی نشان داد بعد اقتصادی ، اجتماعی – فرهنگی و زیست محیطی هر یک به ترتیب دارای ضرایب تاثیر 715/0 ، 151/0و 115/0 هستند و در بخش دوم مدل سازی یعنی استفاده از روش بوت استراپینگ نشان داد مقدار T نیز برابز است با 681/ 6 701/2و 120/2می باشد.نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که بین ابعاد شناسایی و کارآفرینی روستایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در نهایت با استفاده از شاخص های برازش نکوئی مشخص شد که مدل در شاخص ها دارای وضعیت مناسبی است و مورد تایید می باشد.
تحلیلی بر شرایط توسعه و عملکرد اثربخش اقامتگاه های بومگردی در نواحی روستایی پیرامون تالاب زریوار شهرستان مریوان مبتنی بر رویکرد سیستمی مدیریت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی حوزه تالاب زریوار شهرستان مریوان استان کردستان، حوزه ای بکر و پرطرفدار برای گردشگری روستایی است. در سال های اخیر چندین اقامتگاه بوم گردی در آن احداث شده است. این پژوهش در چارچوب رویکرد سیستمی مدیریت توسعه ای فعالیت های گردشگری با هدف بررسی وضعیت موجود، شناخت شرایط و لوازم مؤثر بر عملکرد اثربخش و توسعه اقامتگاه بومگردی در حوزه تالاب زریوار انجام شده است. برآیند آن ارائه راهکارهای کاربردی متناسب با وضع موجود به منظور پایداری این کسب و کارها و اثربخشی و موفقیت عملکردی اقامتگاه بومگردی در منطقه موردمطالعه است. روش پژوهش کاربردی حاضر، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها با مطالعات اسنادی در بخش نظری و در بخش پیمایشی بر انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند، توزیع پرسشنامه و مشاهده مستقیم است. برای تحلیل وضع موجود با ماهیت کمی-کیفی از گروه دلفی (28 نفر از تمامی ذی نفعان و دست اندرکاران عرصه توسعه گردشگری و بوم گردی؛ انتخاب به شیوه هدفمند) بهره گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها (در بخش کیفی با تکنیک تئوری بنیادی و در بخش کمی برای تأیید و تعمیم پذیری یافته های کیفی با استفاده از آزمون تحلیل مسیر) نشان دهنده آن بود که ضعف برنامه ریزی، سیاست گذاری و مدیریتی (در هر دو عرصه گردشگری و توسعه اقتصادی روستایی) با بار کلی 842/0 اثرگذارترین مؤلفه است و این موارد در مراتب بعدی قرار دارند: نامناسب بودن محیط کسب وکار منطقه، مدیریت امنیتی مرز، ضعف امکانات رفاهی، اقامتی و خدماتی، ضعف اطلاع رسانی، آموزش و تبلیغات، ناپایداری اکوسیستم تالاب، کمبود سرمایه، ضعف های اجتماعی-فرهنگی جامعه محلی، ضعف منظر، نما و معماری روستاهای حوزه تالاب، ضعف جاذبه ها در بخش عرضه و نارسایی های مرتبط با نیازها و عملکرد گردشگران در بخش تقاضا. در بخش توسعه عمومی و سامان دهی نظام گردشگری منطقه، نارسایی ها و ضعف های متعددی در قالب مؤلفه های مدیریت و سازمان دهی نهادی، اثربخشی اقتصادی، آموزش (اثرگذارترین مؤلفه با بار کلی 603/0)، بازاریابی و جذب تقاضا، مدیریت زیست محیطی، یادگیری و تخصص محوری، طراحی و معماری در برگیرنده سه بعد سیاست گذاری و برنامه ریزی، توانمندسازی منابع انسانی (اثرگذارترین مقوله با بار کلی 453/0) و تجربه گرایی و خلاقیت محوری در بخش تخصصی و حوزه بومگردی ها به عنوان عوامل و شرایط اثرگذار بر توسعه و اثربخشی اقامتگاه بومگردی و پایداری و ارزش افزایی آنها شناسایی شدند.
آستانه های هیدرولوژیک حوضه آبی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
47 - 69
حوزههای تخصصی:
فضا، قلمرو چندبُعدی و بی حدومرزی است که موقعیت نسبی پدیده ها در آن منعکس می شود. در طی چند دهه اخیر سطح آب دریاچه ارومیه به عنوان یک دستگاه جغرافیایی و سیستم پیچیده متأثر از برخی از عوامل طبیعی و انسانی، به شدت کاهش پیدا کرده است. درجهت بررسی آستانه ذخیره آب سدها در کاهش تراز آب دریاچه ارومیه، ابتدا بانک داده های مورد نظر تهیه شد: (DEM حوضه، داده های ایستگاه های کلیماتولوژی، دبی ایستگاه های هیدرومتری و اطلاعات سدها). روابط خطی بین ارتفاع و دما و بارش و ارتفاع در نرم افزار SPSS برآورد شد، با درنظرگرفتن ایستگاه های کلیماتولوژی و سدها به عنوان نقطه خروجی، زیرحوضه های متعددی استخراج شد و حجم ورودی آب به داخل حوضه های فاقد ایستگاه هیدرومتری، با استفاده از روش جاستین برآورد شد. همچنین درصد دبی سالانه نسبت به بارش سالانه و تغییرات حجم ذخیره آب سدها تجزیه وتحلیل شد. نتایج دال بر این است که حجم مخزن 46 سد در 12 زیرحوضه (68/1628 میلیون مترمکعب) حدود 21 درصد از حجم کل رواناب حوضه را به خود اختصاص داده اند، این عدد تا سال 1996 سدها 13 درصد بوده و در سال 2013 به 8/21 درصد رسیده است. در سال 1970 با ساخت سد مهاباد با حجم مخزن 8/197 میلیون مترمکعب، حجم مخزن سدها از آستانه محیطی گذشته و کاهش تراز آب دریاچه، غیرقابل بازگشت به گذشته شده است. بررسی حجم مخزن سد باتوجه به حجم آبگیری و حجم بارش حوضه ای سدها بیان کننده این است که از مجموع 41 سد، مخزن 28 سد متناسب با پتانسیل بارشی حوضه ساخته شده است. نسبت حجم مخزن به حجم بارش 33 سد، شرایط خیلی مطلوب و 6 سد، شرایط مطلوب دارند.