فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به رشد نرخ جمعیت سالمند ، مفهوم شهر دوستدار سالمند به یکی از پایه ای ترین مفاهیم در برنامه ریزی شهری مبدل شده و ابزارها و راهکارهای متعددی برای سنجش و بهینه سازی ساختارهای شهری و اجتماعی در سال های اخیر به ویژه توسط سازمان بهداشت جهانی منتشر شده است . این سازمان یک مجموعه شاخص هشت گانه برای سنجش وضعیت شهر دوستدار سالمند در کلان شهر ها ارائه داده است . تحقیقات زیادی در شهرهای مختلف دنیا بر حسب این شاخص ها انجام شده و در این پژوهش شاخص حمل ونقل از شاخص های هشت گانه شهر دوستدار سالمند با ده مؤلفه اصلی در کلان شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است . روش تحقیق توصیفی تحلیل و با تکنیک پیماشی است . جامعه آماری در بعد اول سالمندان کلان شهر مشهد هستند که نمونه با روش تصادفی از دو منطقه یک (پربخوردار) و سه (کم برخوردار) شهری انتخاب شده اند . داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه های استاندارد سازمان بهداشت جهانی گردآوری و نتایج تحقیق نشان می دهد ، مؤلفه های فراوانی وسایل حمل ونقل عمومی ، کیفیت وسایل نقلیه عمومی ، شرایط رانندگی ، ایمنی و اطلاع رسانی در حمل ونقل عمومی تفاوت معناداری با معیار میانگین دارند . از سوی دیگر مؤلفه های مورد بررسی از حیث اهمیت برای شهروندان سالمند رتبه بندی شده است . در بعد دوم تحقیق وضعیت اعمال مؤلفه های شاخص حمل ونقل در شهر دوستدار سالمند در پروژه های شهری مورد بررسی قرار گرفته است . در این بعد تحقیق جامعه هدف مدیران شهری دخیل در برنامه ریزی شهری در پنج سال گذشته انتخاب شد که با نمونه گیری تصادفی ، داده ها از نمونه 40 نفری از مدیران با پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و تحلیل شد . نتایج این تحلیل حاکی از آن است که در پروژه های شهری اخیر توجهی به مؤلفه های ده گانه شاخص حمل ونقل شهر دوستدار سالمند نشده است .
تحلیل نقش عوامل ساختاری_کالبدی بر مطلوبیت منظر شهری (مورد مطالعه: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
101 - 112
حوزههای تخصصی:
منظر شهر، نخستین ویژگی بصری یک شهر است که حاصل تعاملات مکانی- فضایی بین کاربری ها با فعالیت های شهری است. طبق تجارب علوم شهری، منظر شهری نامطلوب، درکوتاه مدت بر کلیه فرایند های داخلی شهر تأثیر منفی می گذارد و در بلند مدت سبب ناپایداری توسعه شهری را در ابعاد مختلف می شود. از آنجایی که عوامل ساختاری، از مهم ترین گزینه های تشکیل دهنده نما و منظر شهر هستند، لذا هدف این پژوهش تحلیل نقش عوامل ساختاری-کالبدی بر کیفیت منظر شهر بابل است. این پژوهش در بخش مرکزی شهر بابل به روش توصیفی-تحلیلی اجرا و گردآوری اطلاعات به روش های میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته شده است. برای تحلیل آماری از نرم افزار spss و روش رگرسیونی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که منظر شهری بابل به لحاظ مؤلفه های ساختاری-کالبدی از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و از سوی دیگر در شاخص هایی همچون" دسترسی به خدمات و امکانات شهری و فضاهای باز و سبز"، و شاخص"عملکرد پیاده مدار و دوچرخه مدار" به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر میزان مطلوبیت از کیفیت منظر شهری بابل داشته است.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهر تبریز (نمونه موردی: محلات ویجویه، بهار، قراملک، بارنج، شمس تبریزی و منجم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
192 - 207
حوزههای تخصصی:
مقدمه امروزه مشارکت در شکل های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی روانی مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفته است، زیرا مشارکت می تواند باعث ارتقای کیفیت توسعه جامعه و به مراتب آن، کیفیت زندگی شهروندان و تعالی رشد و توسعه انسانی شود. مشارکت شهروندان در طرح های نوسازی شهری می تواند در تأمین منابع اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش انسجام اجتماعی، کاهش آسیب ها و تنش های ناشی از زندگی شهری و رضایت شهروندان مؤثر باشد. بنابراین مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهری می تواند به ارتقای کیفیت بافت های فرسوده بینجامد و رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد. یکی از شهر های ایران که از مشکلات ناشی از بافت های فرسوده رنج می برد، تبریز است که در گذر زمان محله های فرسوده را در ساختار خود پذیرا شده است. تبریز بعد از کلان شهر تهران رتبه دوم را از نظر مساحت بافت فرسوده در کشور دارد و 44 درصد سطح کل بافت فرسوده استان آذربایجان شرقی در شهر تبریز واقع شده است. بافت های فرسوده یک پنجم از مساحت کل شهر تبریز یعنی حدود 2530 هکتار را به اشغال خود درآورده است. بر اساس آخرین برآوردها، حدود 500 هزار نفر از شهروندان در این بافت ها سکونت دارند. جمعیت چند صد هزار نفری ساکن در این مناطق از یک سو از ناایمن بودن سکونت گاه هایشان رنج می برند و از سوی دیگر، به دلیل فقر مالی و نیز ماهیت بافت اطراف محل زندگی شان بدون حمایت و کمک دیگران امکان نوسازی آن را ندارند. امروزه این شهر حدود 28 محله فرسوده دارد. نوسازی این بافت ها بدون در نظر گرفتن ویژگی های اقتصادی اجتماعی ساکنان این محلات و مشارکت آن ها امکان پذیر نیست. در نهایت سؤال تحقیق حاضر به این صورت مطرح می شود: چه عواملی مؤثر بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهر تبریز هستند؟مواد و روش هااین تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و توسعه ای بوده و از جنبه روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری درنظر گرفته شده شامل 767 پلاک به همراه مالکان بوده که در محدوده بافت های فرسوده شهر تبریز اقدام به نوسازی آن ها کرده اند. حجم نمونه انتخابی براساس جدول مورگان بوده است که برابر 167 پلاک به همراه 167 مالک به دست آمد که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. جدول 2 از طریق آمارهای ارائه شده توسط سازمان نوسازی و برداشت های میدانی نویسندگان تهیه شده است. متغیرهای این پژوهش، در رابطه با مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده محدوده مورد مطالعه با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت در نظر گرفته شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. داده ها به دو صورت توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند و متناسب با نوع داده ها از آزمون های توصیفی شاخص های پراکنش مرکزی (میانگین، مد و میانه) و شاخص های پراکندگی (دامنه تغییرات، واریانس و انحراف معیار) استفاده شده است. در رابطه با تحلیل استنباطی هم از روش رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. برای روایی سؤالات از روایی صوری و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی داده ها برابر 0/86 به دست آمد. با توجه به اینکه پایایی داده ها بالاتر از 0/7 شد. بنابراین داده ها از پایایی بالایی برخوردارند. یافته هایافته های تحقیق نشان می دهد ضرایب استاندارد و غیراستاندارد برای متغیرهای مستقل (سابقه سکونت، روحیه مشارکتی، میزان تعلق خاطر، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و تمایل به سکونت) و وابسته (مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده) ارائه شده است. با توجه به آزمون معناداری ضرایب نتیجه گرفته می شود که متغیر میزان تعلق خاطر ساکنان محلات با ضریب استاندارد تأثیر قابل توجهی در مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده (محلات ویجویه، بهار، قراملک، بارنج، شمس تبریزی و منجم) شهر تبریز داشته است و میزان همبستگی و روحیه مشارکتی با ضریب استاندارد 0/394- و تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی با ضریب استاندارد 0/125- تأثیر معناداری در متغیر وابسته میزان مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده محلات مورد مطالعه در شهر تبریز ندارد. همچنین با توجه به جدول 12 به جز متغیرهای همبستگی و روحیه مشارکتی با ضریب تعیین 0/133 یعنی 13 درصد واریانس و تمایل به مشارکت در امر بهسازی با ضریب تعیین 0/141 یعنی 14 درصد واریانس متغیر وابسته مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده در محلات شهر تبریز را پیش بینی نکرده و هیچ تأثیری نداشته اند. اما بقیه متغیرها (سابقه اقامت، میزان تعلق خاطر شهروندان، تمایل به سکونت) روی متغیر وابسته مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده تأثیر داشته و پیش بینی کرده اند. که در میان همه متغیرهای پیش بین متغیر میزان تعلق خاطر با ضریب تعیین 0/836 که 83/6 درصد متغیر واریانس مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده شهر تبریز را در محلات مورد مطالعه تبیین می کند. در نهایت مقدار ضریب تعیین (R2) برابر 0/751 به دست آمده که نشان می دهد 75/1 درصد متغیر واریانس مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده شهر تبریز پنج متغیر مستقل (سابقه سکونت، روحیه مشارکتی، میزان تعلق خاطر، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و تمایل به سکونت) تبیین می کند که مقدار قابل توجهی است. نتیجه گیریبررسی های انجام شده در پژوهش نشان می دهد از جمله مهم ترین عوامل مؤثر در مشارکت مردم می توان به افزایش حس تعلق مردم رابطه با بهسازی بافت های فرسوده، سابقه سکونت ساکنان محلات مورد مطالعه، تمایل به سکونت و ماندگاری ساکنان، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و همبستگی و روحیه حس مشارکت ساکنان از روش های مشارکت در زمینه بهسازی بافت فرسوده اشاره کرد.نبود یا کمبود تشکل های مردمی فرهنگی اجتماعی در محله مورد نظر، کمبود اعتبارات مخصوص توسعه بافت های فرسوده، عدم امکان دسترسی به بافت مرکزی محله از تمام نقاط شهر، عدم اطلاع رسانی به موقع و دقیق دولت درباره روش های بهسازی و بازسازی بافت های فرسوده، عدم برگزاری جلسات گفت وگوی مسئولان با مردم در رابطه با بهسازی بافت های، عدم توانایی مالی ساکنان در بازپرداخت تسهیلات، عدم آگاهی ساکنان از تسهیلات ویژه بهسازی بافت های فرسوده، هزینه زیاد مصالح ساختمانی و ساخت و ساز از مهم ترین عواملی است که مانع از تحقق مشارکت مردم می شود، که بخشی از آن ها به مدیران و بخشی دیگر نیز به شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم باز می گردد. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محلات مورد مطالعه شهر تبریز کوچک تر از حد متوسط ارزیابی شده، بنابراین مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محلات مورد بررسی در سطح مناسبی نیستند.
تعیین LST در تصاویر سنجش از دور و افزایش دقت آن با استفاده از ادغام الگوریتم های مختلف و روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
63 - 78
حوزههای تخصصی:
-چکیده:دمای سطح زمین (LST) یکی از معیارهای مهم در برنامه های کاربردی است و پایش دقیق زمانی و مکانی آن جهت مطالعات محیطی و مدیریت و برنامه ریزی امری ضروری محسوب می شود. با توجه به محدودیت هایی که در ایستگاه های هواشناسی برای تعیین این پارامتر ضروری وجود دارد، به کمک الگوریتم های مختلف و به کمک سنجنده های حاوی باندهای مادون قرمز حرارتی، می توان این پارامتر را در سطح گسترده ای تعیین کرد. دقت الگوریتم های مختلف تعیین دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر سنجش از دور، در مناطق مختلف و با استفاده از سنجنده های مختلف تغییر می کند و تاکنون الگوریتم مشخصی با دقت بالا برای تمام مناطق در نظر گرفته نشده است. در این مقاله هدف تعیین دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم های تک کاناله، پنجره مجزا، پلانک، تک پنجره و معادله انتقال تابشی و همچنین استفاده از روش ادغام الگوریتم های تعیین LST به صورت وزن دار و ساده است. در روش وزن دار، وزن هر روش به کمک الگوریتم های تصمیم گیری چندمعیاره TOPSIS و SAW مشخص شده است. همزمان با عبور ماهواره لندست8 از منطقه مورد مطالعه، دمای سطح زمین برای 25 نقطه برداشت شده است. برای ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی ادغام الگوریتم های تعیین LST، از معیار آماری ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) استفاده شده است تا مقایسه ای بین برداشت های زمینی و مقادیر محاسبه شده به وسیله الگوریتم ها انجام شود. نتایج نشان می دهد روش ادغام الگوریتم ها که ضریب هر الگوریتم با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS محاسبه شده است دارای بیشترین دقت است(RMSE=0.552oK). با استفاده از این الگوریتم ترکیبی، به روش های دارای دقت بیشتر وزن بیشتری تعلق می گیرد. از بین پنج الگوریتم به طور مجزا، الگوریتم تک کاناله دارای بیسترین دقت (RMSE=0.5623oK) و الگوریتم تک پنجره دارای کم ترین دقت می باشد (RMSE=1.0046ok).
مدل سازی ساختاری نقش شاخص های اقتصادی بر تاب آوری کالبدی زیرساختی روانآب های سطحی شهری (مطالعه موردی: منطقه 7 شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
205 - 220
حوزههای تخصصی:
موضوع تاب آوری هم از لحاظ علمی و نظری و هم از لحاظ کاربردی و عملی در جهان اهمیت بسیاری یافته است. مفهوم تاب آوری شهری نیز شامل روش هایی می شود که در آن شهر ها با تغییر روبرو هستند و ظرفیت افراد، جوامع، مؤسسات، مشاغل و سیستم های درون یک شهر جهت رویارویی و پاسخگویی با انواع فشار ها، افزایش می یابد. امروزه نگاه جهانی به مخاطرات از تمرکز بر کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری تغییر کرده است. در نتیجه کاربرد مفهوم جوامع تاب آور و راه های ایجاد و تقویت آن ها کاربرد بیشتری یافته است؛ در این راستا این پژوهش کاربردی با استفاده از روش تحلیلی _توصیفی با هدف یافتن نقش شاخص های اقتصادی بر تاب آوری کالبدی _زیرساختی در برابر رواناب های منطقه 7 شهرداری شهر اهواز تدوین گردیده است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین این منطقه تشکیل می دهد و جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 382 پرسشنامه بین افراد این منطقه توزیع شد. پایایی ابزار تحقیق به وسیله آلفای کرونباخ تأیید شد که عدد آن برابر با 852/0 می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون های آماری و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار های SPSS و Amos انجام شد؛ سطح معناداری 189/0 در معیار کالبدی و 040/0 در معیار اقتصادی نشان دهنده تاب آوری ضعیف هرکدام از این معیار ها بصورت جداگانه می باشد و همچنین نتایج این پژوهش در مدلسازی ساختاری نشان می دهد که شاخص های اقتصادی نقش بسزایی در تاب آوری کالبدی _زیرساختی دارد و نامطلوب بودن شاخص های اقتصادی، تاب آوری کالبدی_زیرساختی منطقه را بشدت کاهش می دهد و از طرفی موجب افزایش ریسک آسیب پذیری منطقه 7 شهرداری اهواز می گردد.
ظرفیت سنجی پایداری کالبدی و اجتماعی در شهرها، مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
61 - 78
حوزههای تخصصی:
محیط شهری، فضایی است که نیازهای انسان در آن پاسخ داده می شود و ازاین رو باید برای زندگی انسانی مناسب باشد. عدم توجه به ابعاد اجتماعی و کالبدی شهرها در توسعه پایدار، برنامه ها و پروژه های گوناگون توسعه ای را با مخاطره مواجه می سازد، زیرا پایداری کالبدی و اجتماعی در گرو عدالت در توزیع کالبدی خدمات به صورت کافی می باشد. لذا در این پژوهش سعی بر آن بوده تا ظرفیت پایداری شهر ارومیه بر اساس شاخص های اجتماعی و کالبدی و با استفاده از مدل های کمی موردسنجش قرار گیرد. این تحقیق با توجه به هدف آن از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با توجه به روش انجام کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار می باشد. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، مقالات موجود، مطالعات میدانی و اطلاعات سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 صورت گرفته است. بدین صورت که پس از مطالعه و بررسی اسناد و منابع مرتبط با توسعه پایدار، شاخص های اجتماعی و کالبدی مؤثر از منظر پایداری استخراج شده و سپس با توجه به موجود بودن داده های GIS، 12 شاخص از بین عوامل مختلف تأثیرگذار برای رسیدن به خروجی تحقیق انتخاب شده است. محاسبه وزن شاخص ها با استفاده از روش بهترین- بدترین در نرم افزار گامز انجام شده و در نهایت با ضرب وزن ها در شاخص های استانداردشده بر اساس توابع فازی، ظرفیت پایداری در شهر ارومیه موردسنجش قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که 8 درصد از محدوده شهر در پهنه پایداری خیلی کم، 16 درصد در پهنه پایداری کم، 4 درصد در پهنه پایداری متوسط، 36 درصد در پهنه پایداری زیاد و 36 درصد در پهنه پایداری خیلی زیاد قرارگرفته است.
تبیین اثرگذاری عوامل مصنوع شهر در الگوی فضایی و تراکم آلاینده های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهران یکی از آلوده ترین شهرهای دنیا است. آلودگی هوا به دلایل مختلف، ازجمله تمرکزگرایی، افزایش ترافیک، مکان یابی ناصحیح الگوی فضایی کاربری ها، مصرف سوخت های فسیلی، عدم وجود مقررات و ضوابط به منظور محدود ساختن مناطق صنعتی و ناپیروی مقررات زیست محیطی به وجود آمده و بعضاً بر اثر بعضی عوامل اقلیمی شدت می یابند. در این پژوهش، هدف ارتباط سنجی عوامل مصنوع شهری با آلودگی هوای شهر تهران و یافتن درجه اهمیت هر یک از آن ها است. تکنیک های مورد نظر بر پایه داده های رادار نشان می دهد که الگوی فیزیکی و پیامدهای نظام برنامه ریزی شهری در آلایندگی هوای شهر تهران بسیار تاثیر گذار است. در این ارتباط ضریب همبستگی الگوی محیط ارتفاعی ساخت و سازها (بُعد سوم شهر) و آلودگی هوای تهران 86/0 محاسبه گردید. به بیان دیگر درصورت برنامه ریزی مناسب یا وجود امکان اصلاح ساختار بُعد سوم، می توان آلودگی هوای شهر تهران را به میزان زیادی کنترل و تعدیل کرد. مستند بر یافته های تحقیق از لحاظ کاربری های شهری، صنایع، تجاری، حمل و نقل، سازمان ها و ادارات و مراکز بهداشتی و درمانی با الگوی فضایی آلاینده های ذرات معلق 2.5 میکرونی و مونواکسید کربن منطبق بوده و بیشترین ضریب تعیین را با الگوی فضایی آلودگی هوای شهر تهران داشته اند. در بحث ترافیک، شاخص گره گاه های ترافیک با الگوی فضایی آلاینده ذرات معلق 2.5 میکرونی بیشترین انطباق را داشته اند؛ در محدوده خطرناک و خیلی ناسالم الگوی فضایی آلودگی هوای شهر تهران، تعداد زیادی گره گاه ترافیکی با مسافت کم نسبت به هم موجود می باشند که در نهایت این گره گاه ها در کنار هم در بعضی از نقاط شهر کانال های ترافیکی را شکل داده اند. نتایج مدل کرنل نشان می دهد که با شناسایی این کانال ها و مدیریت ترافیک شهری می توان تاحد زیادی آلودگی مرتبط را تعدیل کرد. به علت امکان پذیر نبودن تعدیل یا از بین بردن عوامل جبری ایجاد یا تشدید آلودگی هوا، می توان با تغییر در الگوی مدیریت کلان شهری و برنامه ریزی شهری، با حفظ یا تغییر در ساختارها –کارکردها، محیط مصنوع شهر تهران را به سمت الگوی زیست محیطی مناسب هدایت کرد.
ارزیابی مؤلفه های طراحی فضای زیست فراغتی کودکان (نمونه موردی: بوستان های ناحیه ای منطقه چهار زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
83 - 100
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری به عنوان یکی از فضاهای تنفس، استراحت خانواده ها و تفریح کودکان و همچنین محلی برای آموزش مهارت های اجتماعی است. فضای بازی کودکان به عنوان فضای پرتحرک، فعال و محل حضور و تمرکز کودکان شناخته می شود تا هیجانات و انرژی خود را در این فضاها تخلیه و بخشی از مهارت های زندگی را یاد بگیرند. مطابق بودن فضای بازی کودکان با مؤلفه ها طراحی آن همچون مکان یابی، جانمایی، مطلوبیت، ایمنی و امنیت، مبلمان زمین بازی کودکان موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده و ضرورت توجه بیشتر در حوزه مدیریت، برنامه ریزی و طراحی شهری را می طلبد. این مقاله باهدف تبیین مولفه های اثرگذار طراحی در فضای بازی کودکان پارک های عمومی پرداخته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی در غالب آمار توصیفی و استنباطی (واریانس و پیرسون) بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های طراحی زمین بازی کودکان در پارک های عمومی منطقه چهار شهر زنجان به طور نسبی از میانگین تراز شده پایین تر و به سمت نامطلوب گرایش دارد. همچنین فاصله جغرافیایی، اقتصادی و بافت اجتماعی موقعیت پارک ها در میزان رعایت اصول طراحی زمین بازی چندان اثرگذار نبوده و پارک ها از نظر وضعیت طراحی شرایط یکسانی را دارا است. از بین مولفه های طراحی زمین بازی کودکان مؤلفه ایمنی و امنیت زمین مهم ترین مولفه های طراحی به دست آمد. بین میزان سطح مولفه های ایمنی و امنیت و میزان حضور کودکان در زمین بازی، با ضریب اطمینان 95 درصد و سطح معناداری Sig:0/000 ، با مقدار ارتباط 640/0 برای ایمنی و 720/0 برای مؤلفه امنیت بدست آمد که نشان از ارتباط معنادار با جهت قوی و مثبت می باشد.
سنجش کیفیت کالبدی- فیزیکی محیط شهری با تاکید بر سلامت روان شهروندان (موردپژوهی: منطقه 3 شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
474 - 491
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط های شهری و سلامت روان در تعامل با همدیگر هستند و کیفیت محیط های شهری بر سلامت روانی افراد تأثیر می گذارد. با عنایت به اینکه یکی از ابعاد مهم کیفیت محیط های شهری بعد کالبدی- فیزیکی می باشد..بنابراین هدف این پژوهش، سنجش کیفیت کالبدی- فیزیکی محیط شهری با تاکید بر سلامت روان شهروندان می باشد که به صورت موردی در منطقه 3 شهراردبیل انجام شده است. پژوهش پیش رو از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی است. جهت سنجش کیفیت کالبدی- فیزیکی محلات مورد مطالعه 5 شاخص(دسترسی، زیبایی و نظم بصری، جذابیت عملکردی، فرم کالبدی و امکانات واحد مسکونی) به کار گرفته شد. روایی تحقیق با استفاده از اعتبار صوری تأیید و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 830/0 به دست آمد سپس براساس نمونه گیری تصادفی ساده طبقه بندی شده 480 نفر مورد پرسشگری واقع شدند جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اولویت بندی محلات به لحاظ کیفیت کالبدی- فیزیکی از مدل تصمیم گیری چند معیاره COPRAS در محیط Excel استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش و نتایج حاصل از مدل COPRAS در بین محلات منطقه 3 شهر اردبیل، شهرک حافظ با کسب بیشترین امتیاز دارای بهترین وضعیت و جایگاه نخست را داراست و بعد از آن شهرک های رضوان، آزادی، آزادگان در مرتبه دوم تا چهارم وضعیت مطلوب قراردارند و محلات ملاباشی و ملایوسف با کسب پایین ترین درصد در نامطلوب ترین وضعیت و جایگاه آخر قرار گرفته اند. باتوجه به اهمیت کیفیت محیط های شهری در سلامت روان شهروندان، برنامه ریزی بیشتر و دقیق تر در راستای بهبود وضعیت کالبدی- فیزیکی محلات و به دنبال آن ارتقای سطح سلامت روان شهروندان بیشتر احساس می شود.
شناخت و الویت بندی خدمات فرهنگی اکوسیستم مبتنی بر ادراک کاربران در فضای سبز شهری، نمونه موردی: پارک های شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
223 - 239
حوزههای تخصصی:
خدمات فرهنگی اکوسیستم به عنوان منافع غیرمادی فضای سبز در بهبود کیفیت زندگی تأثیر قابل توجهی دارد. مطالعات خدمات فرهنگی اکوسیستم در ایران محدود است. پژوهش حاضر قصد دارد عوامل خدمات فرهنگی و میزان اهمیت آن ها با رویکرد مشارکتی مشخص کند. هدف پژوهش کاربردی بوده که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در این راستا با مطالعات اسنادی ۳۳ گویه برای ارزیابی خدمات فرهنگی فضای سبز تدوین گردید تا با پیمایش سنجیده شود. جامعه آماری شامل مراجعه کنندگان به پارک های طالقانی، ملت، آب و آتش و باغ ایرانی در شهر تهران هستند. حجم نمونه بر اساس تعداد گویه ها، ۴۰۰ نفر برآورد و با روش نمونه گیری در دسترس (توزیع پرسشنامه های آنلاین در شبکه های اجتماعی) اقدام به جمع آوری داده ها شد. روایی با تحلیل عاملی و اعتباریابی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفته است. نتایج آزمون کایزر– مایر–الکین (۸۷/۰KMO =) کفایت حجم نمونه و آزمون کرویت بارتلت توانایی عاملی شدن داده ها را تایید نمود. تحلیل عاملی اکتشافی با روش استخراج تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس همراه با نرمال سازی کایزر ۷ عامل ارزش های تفریحی، میراث فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، معنوی، الهامات و حس مکان را تأیید کرد (۸۰/۳۱۵۷ =۳۷۸ 2χ، =df، ۰۰۵/۰=p) که با دسته بندی سیستم های بین المللی منطبق است. برای رتبه بندی عوامل از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج نشان داد تفریح بیشترین و حس مکان کمترین ارزش خدمات فرهنگی پارک ها هستند. به این ترتیب مردم پارک ها را به عنوان محل مناسبی برای تفریح و فعالیت های اجتماعی درک کرده ا ند اما پارک ها زمینه مناسبی برای ارتباط روحی و عاطفی مردم با فضای سبز شهری ایجاد نمی کنند.
پهنه بندی خطر بهمن با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و LNRF مطالعه موردی: بخشی از جاده هراز، پلدختر- وانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
81 - 66
حوزههای تخصصی:
منطقه مورد مطالعه در مسیر جاده هراز از پلدختر تا وانا، با آب و هوای سرد کوهستانی البرز مرکزی برای وقوع بهمن مستعد است. هدف از این پژوهش تعیین مهم ترین عوامل موثر در وقوع بهمن و پهنه بندی خطر آن با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و LNRF است. برای این منظور از معیارهای پوشش برف، ارتفاع، شیب، جهت دامنه، انحنای دامنه، کاربری اراضی و فاصله از جاده استفاده شده است. نتایج تعیین مهم ترین عوامل موثر در وقوع بهمن منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل آنتروپی شانون نشان داد که به ترتیب جهت دامنه، کاربری اراضی، فاصله از جاده و پوشش برف با وزن های 541/0، 143/0، 129/0 و 083/0 اهمیت بیشتری دارند. نقشه های پهنه بندی خطر بهمن نشان می دهند که بیشترین خطر بهمن در قسمت های جنوبی و جنوب غربی منطقه قرار دارد که به دلیل قرار گرفتن این مناطق در ارتفاعات 2700-2100 متر و شیب 60-30 درجه با جهت دامنه های شمال شرقی و شمالی می باشد. ارزیابی نقشه های پهنه بندی خطر بهمن با استفاده از شاخص احتمال تجربی (P) حاکی از مناسب بودن مدل های آنتروپی شانون و LNRF در منطقه است، اما کاربرد آنتروپی شانون منجر به افزایش دقت نقشه تا 97 درصد شده است.
تبیین رابطه پیچیدگی بصری منظر شهری و هویت کالبدی آن (مورد پژوهی: هسته تاریخی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف منظر شهرها تلفیقی از اجزا سنتی و مدرن هستند که در دوره های زمانی مختلف و با سبک های متفاوت شکل گرفته اند. برخی از این اجزا با گذشته بافت رابطه دارد و به سرعت در ذهن افراد خاطره و حس تعلق ایجاد می کنند. برخی اجزا نیز شناخت بافت را مشکل می کنند و حواس را درگیر مکان نخواهد کرد. از طرف دیگر تئوری پیچیدگی به دنبال یافتن نظمی پنهان در عناصر هویت بخش است و بر مبنای آن نظم روابط فضایی تصادفی نیست و می تواند تابع یک جریان معین با یک فرمول ریاضی مشخص باشد. شکل، فرم و هندسه حاصل از عناصر و روابط بین آن ها نیز هر چند پیچیده ولی با نظمی نهفته، معانی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که هویت و حس تعلق به فضا یکی از مظاهر آن است. پژوهش حاضر با تشریح نظریات هویت کالبدی و منظر شهری، به پیوند آنها با نظریه پیچیدگی کالبدی پرداخته است هدف اصلی پژوهش این است که میزان پیچیدگی مناظر هویت بخش کالبدی را که به طور طبیعی قدیمی تر از مناظر نوساز هستند، نسبت به سایر عناصر تفسیر کند؛ بنابراین به سنجش میزان پیچیدگی یک منظر شهری می پردازد.روش شناسیپژوهش حاضر از روش توصیفی - تحلیلی و کمی - کیفی هم زمان استفاده شده و دارای دو قسمت کلی است: در قسمت اول، مبتنی بر مبانی نظری و پیشینه پژوهش، به بررسی منابع موجود در زمینه فراکتال و کاربرد آن در منظر شهری و بافت تاریخی پرداخته شده است. در قسمت دوم با بررسی میدانی مناظر شهری انتخاب و تصویربرداری در بافت تاریخی شهر کرمانشاه برای سنجش پیچیدگی کالبدی تصاویر استفاده شد. برای ارزیابی بعد فراکتال (پیچیدگی کالبدی) تصاویر منظر شهری هر عکس مطابق نظریه منوچهر مزینی در سه مقیاس پیکر (فاصله دور)، سیما (فاصله میانی) و چهره (فاصله نزدیک) تقسیم شده به صورتی که در مقیاس پیکر یک تصویر، در مقیاس سیما، دو تصویر و در مقیاس چهره 4 عکس ایجاد شد که با یکدیگر همپوشانی ندارند (A1 تا A7). فرایند سنجش بعد فراکتال با استفاده از 14 تصویر از هفت منظر تاریخی و عناصر الحاق شده به مناظر در دوره های مختلف با نرم افزار «ایمیج جی» محاسبه شده است.یافته ها و بحثمحاسبه ابعاد فراکتال مناظر منتخب بافت تاریخی شهر کرمانشاه در فاصله دور نشان داد مناظر شهری قدیمی که دارای ابنیه و عناصر تاریخی هستند دارای پیچیدگی بالاتری نسبت به مناظر جدیدتر هستند. مشاهده بعد فراکتال در فاصله میانی نشان داد در مناظر شهری تاریخی که دارای هویت کالبدی بالاتر هستند، پیچیدگی کالبدی افزایش یافته یا با ثابت ماندن آن و یا کاهش جزئی همراه است. در فاصله نزدیک نیز این امر تکرار شده و نمود بارز افزایش پیچیدگی کالبدی با نزدیک شدن به مناظر شهری که دارای هویت کالبدی بیشتری دارند، خواهد بود. علاوه بر تغییرات بعد فراکتال باید توجه داشت که تصاویر در فاصله دور دارای تعدد عناصر و اجزای بیشتری نسبت به دو فاصله دیگر هستند؛ لذا انتظار می رود با کمترشدن جزئیات در کل تصویر بعد فراکتال به شدت کاهش پیدا کند؛ ولی این نتیجه فقط در مناظر شهری جدیدتر حاصل شد. نتیجه گیری نتایج به دست آمده از ابعاد فراکتال اندازه گیری شده در مناظر دارای بافت تاریخی و غیرتاریخی شهر کرمانشاه نشان می دهد مناظر شهری دارای هویت تاریخی بیشتر دارای پیچیدگی کالبدی بیشتری نیز نسبت به مناظر بدون هویت تاریخی هستند. همچنین پژوهش نشان می دهد بین بعد فراکتال (میزان پیچیدگی کالبدی) و شناخت ذهنی و معنای مترتب بر آن منظر شهری رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین ارزیابی پیچیدگی مناظر شهری از سه مقیاس مختلف نشان دهنده پایدارتر بودن پیچیدگی کالبدی در مناظر شهری تاریخی نسبت به مناظر جدیدتر است. یعنی مناظر شهری در گذر زمان غنی تر و از لحاظ کالبدی پیچیده تر می شوند، به شرطی که اجزاء جدیدتر منظر شهری به جای تخریب و جایگزینی به تداوم محتوای کالبدی - بصری آن بیفزایند. در مناظر باهویت شهری که پیچیدگی بیشتری دارد، تشابه عناصر جدید و قدیم بیش از تمایز، وحدت بیش از کثرت، و درجه تداوم بیش از تحول آن است. محاسبه این پیچیدگی ها ابزار مناسبی برای رصد میزان آسیب مناظر تاریخی شهر و ارائه راهکارهایی برای تداوم هویت، پیوستگی و پیوند بین حال و آینده است.
عوامل اثرگذار بر قیمت مسکن از دیدگاه ساکنان در محله چرنداب شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
172 - 187
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوسانات قیمت مسکن طی سال های اخیر در کشور تأثیرات منفی گسترده ای بر خانوارها و عملکرد بخش های مختلف اقتصادی داشته است. این نوسانات همواره بر تولید، سرمایه گذاری، اشتغال و سایر متغیرهای اقتصادی به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیرات منفی داشته است . بنابراین، با توجه به تأثیرات اساسی قیمت مسکن در شهرهای بزرگ بر رفاه خانوارها و بخش های مختلف اقتصادی و همچنین، تأثیرات آن در ایجاد دوره های رونق و رکود در بازار مسکن ، ضرورت پژوهش در این امر نمایان می شود. تحلیل عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار در تعیین قیمت مسکن و مدیریت صحیح آن ها، از بروز نوسان در بازار مسکن جلوگیری می کند و میزان موفقیت برنامه های احداث مسکن و برنامه ریزی های مطلوب مسکن را به طور قابل توجهی افزایش می دهد. در واقع ، می توان گفت که کنترل نوسانات قیمتی مسکن ، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر آن است. قیمت های بالای مسکن به طور جدی بر کیفیت زندگی ساکنان شهری، به خصوص طبقه پایین جامعه، تأثیر می گذارد. امروزه بر اثر شهرنشینی مستمر و توسعه اجتماعی و اقتصادی در شهر تبریز، مشکل قیمت مسکن به عنوان یک معضل اجتماعی پایدار همچنان باید مورد توجه و بهبود قرار گیرد. در این راستا، پژوهش حاضر به منظور تحلیل عوامل اثر گذار بر قیمت مسکن از دیدگاه ساکنان شهر تبریز است. عوامل مؤثر بر قیمت مسکن توسط چند متغیر از قبل مشخص شده در مطالعات گذشته سازماندهی شده اند. با توجه به مطالب گفته شده این فرضیه به دست می آید که عوامل مختلفی بر قیمت مسکن از نظر ساکنان در محله چرنداب شهر تبریز مؤثر هستند. تحلیل عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار در تعیین قیمت مسکن و مدیریت صحیح آن ها در محلات شهر تبریز، می تواند از بروز نوسان در بازار مسکن تا حدودی جلوگیری کند. در واقع، می توان گفت که کنترل نوسانات قیمتی مسکن در محلات شهری، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر آن است که یکی از این بررسی ها از دیدگاه ساکنان محلات شهری است. قیمت های بالای مسکن به طور جدی بر کیفیت زندگی ساکنان شهری به خصوص طبقه پایین جامعه تأثیر می گذارد.مواد و روش هاروش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی محسوب می شود و از نظر گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری 37532 نفر در این پژوهش ساکنان محله چرنداب شهر تبریز است. حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 380 نفر به دست آمد. نمونه ها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده می شود. بعد از مراحل یادشده، اقدام به دسته بندی داده ها با تحلیل معادلات ساختاری با روش با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos انجام شد. برای پایایی سؤال ها از آلفای کرونباخ استفاده شد. ﺑﺮای ﺗﺤﻠیﻞ دادهﻫﺎ از رویکﺮد ﻣﺪلﺳﺎزی ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری ﺑﺎ ﺑﻪ کﺎر ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻧﺮم اﻓﺰارﻫﺎی Spss (نسخه 19) و Mplus (ﻧﺴﺨه 7/4) و (نسخه 22) Amos اﺳﺘﻔﺎده می شود. ﻣﺪلﺳﺎزی ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری (SEM) یکی از روشﻫﺎی اصلی ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ ﭼﻨﺪﻣﺘﻐیﺮه اﺳﺖ کﻪ برای ﺑﺮرﺳی رواﺑﻂ ﭘیﭽیﺪه ﻣیﺎن ﻣﺘﻐیﺮﻫﺎی آﺷکﺎر و ﻣکﻨﻮن ﺑﻪ کﺎر ﻣیرود. از دو ﺑﺨﺶ ﻣﺪل اﻧﺪازهﮔیﺮی و ﻣﺪل ﺳﺎﺧﺘﺎری ﺗﺸکیﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ایﻦ ﺗﺤﻘیﻖ اﺑﺘﺪا ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮم اﻓﺰار SPSS ﺗﺤﻠیﻞ ﻋﺎﻣﻠی اکﺘﺸﺎﻓی ﺑﺎ کﺎرﺑﺮد روش اﺳﺘﺨﺮاج ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎی اﺻﻠی و ﭼﺮﺧﺶ واریﻤﺎکﺲ و ﺑﺎ ﻫﺪف کﺸﻒ ﺳﺎﺧﺘﺎری ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ قیمت مسکن از نظر ساکنان محله چرنداب شهر تبریز به کار گرفته شد. ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮم اﻓﺰار Mplus روش ﺗﺤﻠیﻞ ﻋﺎﻣﻠی ﺗﺄییﺪی برای ﺗأیید ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻋﺎﻣﻠی اکﺘﺸﺎﻓی، ﺑﻪ کﺎر ﺑﺮده ﺷﺪه و از ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﺑﺮازش ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ارزیﺎﺑی ﺑﺮازش ﻣﺪل ﻧﻬﺎیی ﺑﻪدﺳﺖآﻣﺪه از رویکﺮد ﻣﺪلﺳﺎزی ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری اﺳﺘﻔﺎده شد. از تحلیل عاملی تأییدی به دلیل اینکه بعضی از داده های مشاهده شده به طور مستقیم قابل اندازه گیری نیستند، ولی الگوهای مشابهی در مقادیر خود دارند، از این مدل استفاده شده است. همچنین برای ارزیابی سازه از این مدل استفاده شد. این نوع تحلیل عاملی به آزمون میزان انطباق و همنوایی بین سازه نظری و سازه تجربی تحقیق می پردازد. از تحلیل عاملی اکتشافی برای کاهش تعداد متغیرها و مشخص شدن عوامل اصلی مؤثر در تعیین قیمت مسکن استفاده شده است.یافته هابر پایه نتایج این مطالعه، ثابت شده که عوامل رضایتمندی سکونتی (HS) و درآمد خانوار (HI) عملاً دارای رابطه معنادار با قیمت مسکن هستند. چون مقادیر p کمتر از 0/05 بوده در ضمن، سیاست مسکن (HP) هیچ گونه اهمیت کاربردی برای قیمت خانه ها ندارد. یافته ها نشان داد از بین سه مؤلفه بررسی شده: رضایت از مسکن و درآمد خانوار بر قیمت مسکن با وزن رگرسیونی 0/799 و 0/558 در محله چرنداب شهر تبریز اثر می گذارند، اما سیاست مسکن با وزن رگرسیونی 0/252- به هیچ وجه بر قیمت مسکن اثر نمی گذارد. از میان زیرشاخص ها هم خریداران مسکن هنگام خرید مسکن، عمدتاً به امنیت محله، میزان جرم و جنایت در محله، به جامعه محله و ساختار داخلی و بیرونی خانه ها بیشتر توجه می کنند. تأمین مسکن با قیمت مناسب همواره به عنوان مهم ترین ضرورت در برنامه ریزی مسکن شهری مطرح است. مسکن از دیدگاه اقتصاد خرد نوعى کالای غیر منقول، ناهمگن و وابسته به مکان خاص به شمار مى رود که در مقایسه با سایر کالاها از متغیرهای مختلف ساختاری، مکانى و انسانى در ارزش گذاری خود تأثیر مى پذیرد. نتیجه گیریعوامل داخلی و خارجی متعددی همراه با اثرات نسبی مستقیم یا غیرمستقیم با دسترسی به قیمت مسکن مرتبط بوده است. یافته ها نشان می دهند رضایتمندی سکونتی و درآمد خانوار تأثیر معناداری بر قیمت خانه ها در محله چرنداب دارند. به همین دلیل، رضایتمندی سکونتی را می توان به عنوان عامل اثرگذار مهم بر قیمت خانه ها در محله چر نداب شهر تبریز به شمار آورد، یعنی اگر بساز و بفروش ها قصد داشته باشند ساختار، امکانات و محیط خانه ای عالی برای خریداران در محل چرنداب تبریز فراهم کنند، باید اول از همه رضایت از مسکن را در نظر بگیرند. علاوه بر این، درآمد خانوار نیز از طریق تعهد خریدار در تأمین پول مورد نیاز برای خرید خانه، بر قیمت خانه ها در محله چرنداب اثر می گذارد. به رغم عدم اثرگذاری مستقیم عوامل سیاست مسکن بر تعیین قیمت خانه ها در محله چرنداب شهر تبریز همچنان باید توسط کنشگران اصلی صنعت ساختمان سازی مورد توجه جدی قرار گیرد. برای مثال، سیاست گذاران باید مطمئن شوند که بساز و بفروش ها یک محیط مسکن مناسب، ایمن، راحت و در دسترس برای هر خانواده در کنار امکانات امنیتی، خصوصی و بهداشتی مناسب فراهم می کنند. این مطالعه می تواند تا حدی کمک راهنمای خرید خانه مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی و پهنه بندی تقویم اکوتوریسم منطقه شمال غرب کشور در جهت توسعه فعالیت های گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
793 - 810
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آب و هوا از مهم ترین عوامل مؤثر بر تعیین زمان مناسب گردشگری و توسعه صنعت توریسم می باشد و کشور ایران و منطقه آذربایجان به لحاظ قدمت تاریخی و دارا بودن جاذبه های توریستی و اکوتوریستی و همچنین شرایط آب و هوایی مناسب پتانسیل بسیار بالایی در زمینه جذب توریست دارد.
هدف: با توجه به تأثیر فراوان اقلیم بر آسایش انسان و صنعت توریسم و پتانسیل های اکوتوریستی فراوان استان های واقع در شمال غربی کشور و تنوع فراوان اقلیمی این منطقه، هدف این تحقیق ارزیابی شرایط اقلیم گردشگری برای فعالیت های اکوتوریستی مانند پیک نیک، طبیعت گردی، کوهنوردی و ... در چهار استان واقع در شمال غرب کشور در جهت تعیین مناسب ترین زمان برای گردشگری می باشد.
روش شناسی: در این تحقیق به منظور ارزیابی و پهنه بندی تقویم اکوتوریسم در شمال غربی کشور از مدل ریمن و شاخص دمای معادل فیزیولوژیک ([1]PET) استفاده گردیده است. بدین منظور از بین ایستگاه های سینوپتیک موجود در منطقه، 19 ایستگاه که دارای طول دوره آماری بالای 30 سال (2014- 1985) بودند، انتخاب گردید. سپس داده های مربوط به پارامترهای اقلیمی شامل دمای هوای خشک، رطوبت نسبی، سرعت باد، ابرناکی و فشار بخار اشباع در دوره روزانه و ساعتی از سازمان هواشناسی دریافت گردید. شرایط آسایش اقلیم گردشگری و تنش های گرمایی و سرمایی در روزها و ماه های مختلف سال با استفاده از شاخص PET ارزیابی گردیده و سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS پهنه بندی گردید.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل شمال غرب ایران می باشد .
یافته ها و بحث: در این مناطق مناسب ترین زمان برای فعالیت های گردشگری از اواسط اردیبهشت تا اواخر خرداد و از اوایل شهریور تا اواسط مهر ماه دیده می شود. در مقابل در ماه های تیر و مرداد برای دوره بسیار کوتاهی تنش گرمایی با شدت پایین و از اواخر مهر تا اواسط فروردین تنش های سرمایی با شدت های مختلف وجود دارد. اما در مناطق کوهستانی مانند اردبیل، خلخال، سراب و مشکین شهر تقویم اقلیم گردشگری تا حدودی متفاوت است؛ در این مناطق دوره آسایش اقلیمی از اوایل خرداد شروع شده و تا اواسط شهریور ادامه می یابد. در این مناطق در ماه های فصل تابستان شرایط بسیار ایده آلی از لحاظ اقلیمی برای فعالیت های گردشگری وجود دارد. همچنین در بین ماه های مهر تا فروردین تنش های سرمایی با شدت های متوسط تا خیلی شدید حاکم است اما تنش های گرمایی در این مناطق به ندرت اتفاق می افتد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در بیشتر بخش های منطقه شمال غرب مانند شهرهای تبریز، ارومیه و زنجان تقریباً روند مشابهی از شرایط اقلیم گردشگری وجود دارد.
شناسایی مؤلفه های اثرگذار بر ماندگاری گردشگری کشاورزی و ارائه راهکارهایی مناسب برای توسعه آن با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر روند رو به رشدی در بهره برداری از مفاهیم مربوط به گردشگری خصوصاً در حوزه گردشگری کشاورزی ایجادشده است. قاطبه اصلی این تلاش ها بر ایجاد جذابیت در کلاس جهانی و داخلی برای گردشگران بوده است تا برای اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مورد بهره برداری قرار گیرد. مقاله پیش رو به شناسایی مؤلفه های اثرگذار بر ماندگاری گردشگری کشاورزی و ارائه راهکارهایی مناسب برای توسعه آن با رویکرد فراترکیب پرداخته است. با استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو بررسی جامعی بر کلیه مقالات علمی-پژوهشی و علمی- تدریجی نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی صورت پذیرفت. در این تحقیق تلاش شد تا پژوهش های منتشرشده تا سال 2021 بررسی شوند که حاصل این جست وجو تعداد 110 مقاله با رویکرد گردشگری کشاورزی و عوامل موثر بر ماندگاری آن یافت شد و پس از غربالگری تعداد مقالات اولیه به عدد 40 مقاله تقلیل یافت و مناسب کدگذاری و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد مؤلفه های اثرگذار بر ماندگاری گردشگری کشاورزی می تواند متأثر از عوامل متعددی باشد که در این زمینه به هفت مقوله که بیش از سایر عوامل می تواند بر این مهم مؤثر واقع شود، پرداخته شد. این مقوله ها عبارت اند از عوامل نهادی؛ زیرساختی؛ آموزشی؛ معنایی و ادراکی؛ زیست محیطی و زیباشناسی؛ عملکردی- ساختاری و درنهایت عوامل فرهنگی. همچنین نتایج این مطالعه می تواند مورداستفاده سیاستگذاران و برنامه ریزان بخش گردشگری، کشاورزی و کارآفرینی قرار گیرد.
ارزیابی تطبیقی کیفیت محیطی از بعد مؤلفه ریخت شناسی – کالبدی در محلات سنتی و جدید، مطالعه موردی: محلات منجم- باغمیشه کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
187 - 204
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیطی از اساسی ترین بخش های کیفیت زندگی در جامعه شهری محسوب می شود. یکی از عواملی که در کیفیت شرایط زیست شهری نقش مهمی دارد، بحث مؤلفه ریخت شناسی و کالبدی محلات شهری هست که مسلماً شدت و ضعف این مؤلفه نشان از کیفیت محیطی در هر محله شهر دارد. لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی تطبیقی کیفیت محیطی از جنبه مؤلفه ریخت شناسی- کالبدی محله سنتی منجم و محله برنامه ریزی شده باغمیشه کلان شهر تبریز ازلحاظ شاخص های کیفیت بافت و مسکن می باشد.پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی است. جمع آوری داده ها از روش مشاهدات میدانی و روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه اقدام گردید. با استفاده از مدل تحلیلی آلفا کرونباخ میزان اعتبار و روایی سنجی پرسشنامه برآورد شده است. برای مقایسه وضعیت رضایت شهروندان با استفاده از آزمون تی دو نمونه ای و آزمون لون دو محله با هم قیاس گردیده است. درنهایت با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره سهم نسبی مؤلفه ریخت شناسی و کالبدی در دو محله مشخص گردید.نتایج پژوهش بیانگر آن است که معیارهای کالبدی- ریخت شناسی محله باغمیشه نسبت به محله منجم از شرایط مناسبی برخوردار می باشد و این نشان از تفاوت در نحوه فرآیند شکل گیری این دو محله در دوره زمانی می باشد.
تحلیلی بر عادت واره های کاربران کافه ها در بلوار دانشگاهِ شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است که به تحلیل فضای حاکم بر کافه های خیابان دانشگاه در شهر زاهدان بپردازد. در این راستا، از رویکرد نظری بوردیو و نظریه میدان وی بهره برده شده است. روش تحقیق این پژوهش، کیفی و مبتنی بر تحلیل دیدگاه های کافه داران و باریستاهای کافه های منتخب در این خیابان بوده که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، دیدگاه آن ها جمع آوری شده است. به این منظور، دو نوع کافه در این خیابان (درمجموع 8 کافه)، مشتمل بر کافه های بیرون بر و کافی شاپ، انتخاب و با 12 نفر مصاحبه انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده دو نوع عادت واره مصرف قهوه و اسپرسو (بین بومیان) و کافه نشینی (بیشتر بین دانشجویان) قابل مشاهده است. میدان های مطرح در بررسی کافه ها، مشتمل بر میدان اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، سیاسی و قدرت هستند. کافه داران با بهره گیری از استراتژی های متضاد، سعی در جذب کاربران مختلف دارند و میان کنش و فعالیت بومیان و دانشجویان نیز تمایز مشاهده می شود. بررسی ارتباط بین مقوله های شناسایی شده نشان داد که مقوله های مرکزی شامل تغییر عادت واره و افزایش مصرف قهوه و تبدیل شدن کافه ها به فضایی شبه عمومی و جاذب جمعیت، تحت تأثیر شرایط علی چون تمایل به تغییر موقعیت اجتماعی، تغییرپذیری عادت واره ها و استفاده از قهوه برای درمان است. کنش کاربران کافه ها در برابر این تغییرات، پذیرش عادت واره جدید و درعین حال بومی سازی مصرف و فضا است. پیامدهای ناشی از این کنش، کم رنگ شدن محدودیت ها، بهبود اقتصاد، ارتباط مداری و اندیشه ورزی است.
تأثیر ژئومورفولوژی مخروط افکنه بر تغییرات فیزیکی و شیمیایی نهشته های سطح مخروط افکنه جنوب شرق گنبد نمکی شاه غیب لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط افکنه ها مکان های ایده آلی برای بررسی تأثیر فرآیندهای ژئومورفیک و شکل زمین بر ویژگی های خاک هستند. این پژوهش، به منظور بررسی فرم ها و فرایندهای ژئومورفولوژی سطح مخروط افکنه بر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی نهشته های سطح مخروط افکنه جنوب شرق گنبد نمکی شاه غیب انجام شده است. مخروط افکنه مذکور از سه سطح خیلی قدیمی، قدیمی و جدید تشکیل شده است. تعداد 72 نمونه نهشته به طور هدفمند در میاناب ها و کانال های منطقه موردمطالعه برداشت شد. پارامترهای فسفر، پتاسیم، سدیم قابل جذب، کربنات کلسیم، رطوبت اشباع خاک، ظرفیت نگهداری آب در خاک، بافت خاک و کربن آلی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد در سطوح خیلی قدیمی و قدیمی مخروط افکنه، سدیم، پتاسیم، EC، آهک، فسفر، نگهداشت آب در خاک، سیلت و رس در میاناب ها بیش تر از کانال ها است. در کانال ها، مواد آلی، pH خاک، رطوبت اشباع خاک و شن بیش تر می باشد. همچنین مقدار عناصر سدیم، پتاسیم و EC در سطح جدید نسبت به سطح خیلی قدیمی و قدیمی بیش تر می باشد. مقادیر pH، فسفر و رطوبت اشباع در سطح قدیمی نسبت به سطح جدید و خیلی قدیمی بیش تر است. مقدار عناصر آهک، نگهداشت آب در خاک و سیلت در سطح خیلی قدیمی بیش ترین مقدار را دارند. ضریب همبستگی بین عناصر اندازه گیری شده نهشته ها نشان داد که بین مقدار رس و پارامترهای سدیم، هدایت الکتریکی، کربنات کلسیم و پتاسیم رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. به طورکلی نتایج نشان می دهد که فرایندهای ژئومورفولوژی مانند برش در کانال ها و هوازدگی در سطح میاناب ها بر مقادیر پارامترهای فیزیکوشیمیایی نهشته های سطح مخروط افکنه منطقه موردمطالعه مؤثر می باشد.
بررسی تطبیقی سرزندگی شهری و نشاط شهروندان در محلات جدید و قدیم شهر زاهدان (محلات منتخب منطقه یک و چهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه تأمین شادی، نشاط اجتماعی و سرزندگی شهری به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت شهری به ویژه در کشورهای توسعه یافته تبدیل شده است. تأمین سرزندگی شهری به مثابه یک آرمان مشروع، در صدر بسیاری از اسناد رسمی شهرسازی به چشم می خورد که خود برخاسته از اهمیت سرزندگی شهری و نشاط شهروندان به صورت توأمان به مثابه یک هدف و یک وسیله است. بنابراین، هدف پژوهش پیش رو، بررسی تطبیقی سرزندگی شهری و نشاط شهروندان در بین محلات جدید و قدیم شهر زاهدان است.داده و روش: پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان محلات منتخب مناطق یک و چهار شهر زاهدان با جمعیت 212717 نفر است که با بهره گیری از فرمول کوکران، حجم نمونه 383 نفر محاسبه شد. برای گردآوری داده ها، نمونه گیری به شیوه خوشه ای چندمرحله ای بوده که در داخل خوشه های انتخاب شده نمونه ها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و همبستگی اسپیرمن و همچنین برای ترسیم نقشه ها از نرم افزار ArcGIS استفاده شد.یافته ها: نتایج به دست آمده از آزمون تی مستقل برای شاخص های سرزندگی نشان می دهد که شاخص سرزندگی اجتماعی در محلات منتخب منطقه یک با میانگین 3.05 و در محلات منتخب منطقه چهار با میانگین 2.72، شاخص سرزندگی اقتصادی در محلات منتخب منطقه یک 3.11 و منطقه چهار 2.78، شاخص سرزندگی کالبدی در محلات منتخب منطقه یک 3.12 و منطقه چهار 2.28، شاخص سرزندگی زیست محیطی در محلات منتخب منطقه یک 2.85 و در منطقه چهار 2.31 بوده است. در شاخص های نشاط اجتماعی هم شاخص نشاط عاطفی در محلات متخب منطقه یک با میانگین 2.53 و در منطقه چهار 3.49، شاخص نشاط شناختی در محلات منتخب منطقه یک با میانگین 2.63 و در منطقه چهار3.0، شاخص نشاط اجتماعی در محلات منتخب منطقه یک 2.56 و در منطقه چهار 3.32 بوده است.نتیجه گیری: در میان محلات منتخب مناطق یک و چهار شهر زاهدان به لحاظ شاخص های سرزندگی شهری و نشاط شهروندان تفاوت معنی داری وجود دارد. به این صورت که شاخص های سرزندگی در محله های منطقه یک وضعیت بهتری نسبت به محله های منطقه چهار دارند، اما در مقابل، شاخص های نشاط در محله های منطقه چهار وضعیت بهتری نسبت به منطقه یک دارند.
ارزیابی امنیت اجتماعی کلان شهرها در شرایط تغییر اقلیم با استفاده از مدل پویایی سیستم (مورد مطالعه: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه جمعیت شهری جهان در حال افزایش است و این رشد فزاینده و افسارگسیخته، ساکنین شهرها را با مشکلات فراوانی درگیر ساخته و باعث وقوع انواع ناامنی ها و ناهنجاری های اجتماعی شده است. بحران آب وهوا یکی از چالش های اصلی قرن بیست و یکم است که منجر به ناآرامی های اجتماعی می شود و معیشت، ثبات و رفاه را تهدید می کند.
داده و روش: هدف این پژوهش ارزیابی و تحلیل نقش برنامه ریزی شهری در ایجاد امنیت اجتماعی در شرایط تغییرات اقلیمی پیش رو در (کلان شهر اهواز) می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی کتابخانه ای و بررسی های میدانی می باشد. در این راستا ابتدا روند تغییرات پارامترهای اقلیمی برای یک دوره 50 ساله (فصلی و سالانه) ایستگاه سینوپتیک اهواز با استفاده از آزمون آماری من- کندال مورد بررسی قرار گرفت، سپس با استفاده از رویکرد پویایی سیستم به مدل سازی پیامدهای ساختاری تغییرات اقلیمی در شهر اهواز پرداخته شد. در این پژوهش که مبتنی بر رویکرد سیستمی است، فاکتورهای اثرگذار و اثرپذیر دخیل در موضوع و ارتباطات بین آن ها از طریق حلقه های علّی و معلولی در نرم افزار Vensim مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که طی بازه زمانی مورد مطالعه تغییرات اقلیمی بر شهر اهواز در افزایش دما و کاهش بارش، افزایش رطوبت نسبی و کاهش تابش خورشید خود را نشان داده است. به طوری که در طی روند 60 ساله میانگین دما ( 48) درجه سانتی گراد با افزایش هر سال (0/01) درجه بوده که یک روند افزایشی را نشان می دهد. همچنین بررسی تغییرات بارندگی سالانه در ایستگاه اهواز طی روند 50 ساله با میانگین بارش (72) میلیمتر و کاهشِ حدود (0/0186-) میلیمتر در هر سال، روند کاهشی داشته است.
نتیجه گیری: نتایج گویای این واقعیت است که تغییرات اقلیمی در شهر اهواز پیامدهای اجتماعی- امنیتی متنوعی در بر داشته است. اثرات مستقیمی بر بخش های مختلف تأسیساتی- زیرساختی و برنامه ریزی- مدیریتی از جمله کاهش سرمایه گذاری ها، آسیب به زیرساخت ها، حاشیه نشینی و افزایش هزینه ها که مهم ترین آن ها کاهش کیفیت زندگی، کاهش رفاه و ناهنجاری های اجتماعی و ناامنی در فضاهای شهری می باشد.