فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۳۲۱ تا ۲۴٬۳۴۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۷
129 - 140
حوزههای تخصصی:
خشکسالی اقلیمی به معنی کمبود بارش، بخش های مختلف جوامع انسانی، کشاورزی، تولید آب، صنعت و محیط زیست را تحت تاثیر قرار می دهد. درک روابط زمانی و مکانی پارامترهای موثر بر خشکسالی بعنوان یک خطر طبیعی توسط متغیرهای چندگانه هواشناسی بهتر تفسیر می گردد. هدف این تحقیق استفاده از مدل نمودار سه متغیره برای تفسیر پدیده خشکسالی هواشناسی در ایستگاه های سینوپتیک استان کردستان است. پس از اخذ آمار ماهانه هفت ایستگاه سینوپتیک در سطح استان کردستان شامل بارش، دما و رطوبت نسبی، تحلیل های اولیه روی آن ها انجام گرفت. سپس مقادیر شاخص بارش استاندارد ماهانه برای هر ایستگاه محاسبه گردید. پس از محاسبه و ترسیم نیم تغییرنمای هر مدل ، با روش ارزیابی متقاطع و استفاده از معیارهای ضریب تبیین و مجموع مربعات خطا، روش مناسب درون یابی جهت تهیه نمودارهای سه متغیره انتخاب گردید و نمودارهای سه متغیره بر اساس مقادیر شاخص بارش استاندارد، دمای متوسط ماهانه و درصد رطوبت نسبی برای هر یک از ایستگاه های مورد مطالعه، رسم گردید. بر اساس نتایج، طبقه بندی مقادیر شاخص بارش استاندارد در نمودار سه متغیره چارچوبی را برای تفسیر خصوصیات و تغییرات عناصر اقلیمی فراهم می نماید. هم چنین ضمن مقایسه شرایط رطوبتی میان ایستگاه ها، می توان ارتباط فضایی آن ها را تجزیه و تحلیل نمود. نمودارهای سه متغیره امکان تفسیر ارتباط وقایع حدی و روند میان متغیرها را فراهم می نماید.
ارزیابی شدت بیابان زایی با استفاده از مدل IMDPA (مطالعه موردی: منطقه باغدر، یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۹
42 - 54
حوزههای تخصصی:
بیابان زایی پدیده ای است که در مناطق خشک، نیمه خشک، و خشک نیمه مرطوب به دلیل شکننده بودن اکوسیستم اثرات تخریبی بیشتری نسبت به سایر مناطق دارد. هدف از این تحقیق، بررسی وضعیت بیابان زایی و ارائه نقشه بیابان زایی در منطقه باغدر از توابع شهرستان بافق در استان یزد با استفاده از مدل IMDPA می باشد. جهت استفاده از این مدل و ترسیم نقشه بیابان زایی در منطقه باغدر، دو معیار خاک و پوشش گیاهی به عنوان معیارهای کلیدی بیابان زایی در نظر گرفته شد. با استفاده از روش فوق امتیازات هر شاخص در معیار مربوطه مشخص و ارزش هر معیار با محاسبه میانگین هندسی امتیاز شاخص های آن مشخص گردید و پس از آن با روی هم گذاری و تلفیق لایه های رستری معیارهای مذکور و محاسبه میانگین هندسی معیارها و تجزیه و تحلیل آن با استفاده از مدل IMDPA نقشه شدت بیابانزایی منطقه بدست آمد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان می دهد منطقه از نظر معیار خاک در کلاس شدید قرار داشته و بر اساس معیار پوشش گیاهی در کلاس متوسط تا شدید قرار دارد. از بین شاخص های معیار خاک، بافت خاک و شوری با میانگین وزنی 79/1 و 2/1 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را در روند بیابان زایی منطقه دارند. از بین شاخص های معیار پوشش گیاهی، شاخص های تجدید حیات و وضعیت پوشش گیاهی با میانگین وزنی 53/1 و 54/1 تاثیر بیشتری در روند بیابان زایی منطقه داشته است. مطابق نقشه های به دست آمده مشخص گردید، شدت بیابان زایی منطقه باغدر در کلاس متوسط تا شدید قرار دارد. بنابراین پیشنهاد می گردد با ارائه راهکارهای مدیریتی در چرای متعادل دام و آموزش و ترویج ساکنان محلی در بهره برداری مناسب از مراتع منطقه، از تخریب بیشتر جلوگیری نموده و حتی در صورت نیاز منطقه به طور موقت قرق گردد.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی- اقتصادی بازارچة مرزی سِرو بر توسعة مناطق روستایی پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی تأثیرات اجتماعی- اقتصادی بازارچة مرزی سِرو (در استان آذربایجان غربی) بر توسعة مناطق روستایی پیرامون پرداخته است. در این مطالعه از روش توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شد. جامعة آماری پژوهش، روستاهای پیرامون بازارچة سِرو بودند. منطقة مطالعه شده براساس نظر کارشناسان به سه لایه با فاصله های سه، شش و نُه کیلومتری از بازارچه دسته بندی شدند. درمجموع 14 روستا در این سه لایه شناسایی و مطالعه شدند. در هر روستا به روش نمونه گیری تصادفی ساده، سرپرست خانوار مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامة محقق ساخته انجام شد. برای تعیین اعتبار ابزار پژوهش از اظهار نظر استادان و متخصصان ذی ربط و برای تعیین پایایی آن از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ 66/0 تا 84/0 برای متغیرهای گوناگون به دست آمد که نشان از بهینگی پرسشنامه داشت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS19 بهره گرفته شد. یافته های تحلیل واریانس نشان دادند که بین روستاها (سه لایة مورد مطالعه) از نظر وضعیت شاخص های اقتصادی اجتماعی، تفاوت معناداری وجود دارد. تأثیر بازارچة سِرو بر شاخص های رفاه اجتماعی، اقتصاد روستایی، صنایع دستی و مشارکت اجتماعی در روستاهای لایة اول (سه کیلومتری) مشهود و به صورت کاهشی بود. از طرفی در لایه های دوم و سوم ازنظر شاخص های مذکور تفاوتی مشاهده نشد، بنابراین بازارچه موجب کاهش وضعیت این شاخص ها شده است و اثر کاهشی بر کیفیت زندگی تا لایة دوم قابل ره گیری است. تحلیل اثر کل نشان می دهد که محدودة تأثیر این بازارچه تا شعاع شش کیلومتری بوده و اثر اقتصادی آن در منطقة روستایی پیرامون بیش از اجتماعی و کاهشی بوده است.
تحلیل دینامیکی پیامدهای اجتماعی- اقتصادی شرکت کشت و صنعت روژین تاک در شهرستان کرمانشاه با استفاده از نرم افزار ونسیم(Vensim)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از راهبردهای توسعه ی روستایی راه اندازی صنایع فرآوری محصولات کشاورزی و همچنین کشت و صنعت ها در مناطق روستایی می باشد. اگرچه این کارخانجات با هدف بهبود زندگی کشاورزان در مناطق روستایی احداث می شوند، با این حال نباید پیامدهای آن ها را نادیده گرفت. با توجه به پیچیدگی پیامدهای اجتماعی- اقتصادی طرح های توسعه، استفاده از تحلیل دینامیکی به عنوان تکنیکی مؤثر در تحلیل پیامدهای اجتماعی- اقتصادی ضروری به نظر می رسد. لذا هدف از این پژوهش کیفی تحلیل دینامیکی پیامدهای اجتماعی و اقتصادی شرکت کشت و صنعت روژین تاک در شهرستان کرمانشاه می باشد. جامعه ی مورد مطالعه ی این پژوهش را کشاورزان بالای 30 سال که قبل از احداث کارخانه ی روژین تاک در روستاهای تپه افشار، احمدوند، تازه آباد، توللی، سرابله و نظام آباد واقع در منطقه ی میان دربند و الهیارخانی زندگی می کردند، تشکیل داد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و از طریق تکنیک گلوله برفی از مجموع این روستاها 120 نفر انتخاب شدند. در این تحقیق به منظور گردآوری اطلاعات از تکنیک های مصاحبه ی انفرادی و گروه متمرکز بهره گرفته شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از یک مدل سیستم دینامیکی با استفاده از نرم افزار ونسیم(Vensim) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل دینامیکی نشان داد که شرکت کشت و صنعت روژین تاک در منطقه ی الهیارخانی و میان دربند رابطه ی مستقیمی با موارد زیر داشته است: 1. ترویج کشت گوجه فرنگی 2. توسعه ی کسب و کار بخش کشاورزی و غیر کشاورزی3. اشتغال زایی 4.کاهش هزینه ی حمل و نقل محصول 5. تغییر الگوی کشت. بعلاوه افزایش درآمد و بهبود وضع اقتصادی یکی دیگر از پیامدهای مثبت ایجاد صنایع تبدیلی است که منجر به مهاجرت معکوس به روستاهای مورد مطالعه شده است. از طرفی افزایش بار ترافیکی از جمله تغییراتی است که منجر به آلودگی صوتی و تصادف در منطقه شده است. سیاست گذاران توسعه ی روستایی استان می توانند نتایج این مطالعه را مبنایی برای سنجش ریسک در برنامه ریزی صنایع روستایی آینده به کار گیرند. .
ارزیابی مقایسه ای ژئومورفوسایت های کویری و بیابانی شهرستان شاهرود در راستای توسعه پایدار گردشگری
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
69 - 49
حوزههای تخصصی:
در مطالعات گردشگری، توسعه پایدار گردشگری می بایست هسته مرکزی این گونه مطالعات قرار گیرد تا بهره برداری نادرست از این جاذبه ها، مشکلات آینده در زمینه برنامه ریزی محیطی را افزایش ندهد. در شهرستان شاهرود علی رغم وجود ژئومورفوسایت های متنوع کویری و بیابانی و پتانسیل بالای شهرستان شاهرود در زمینه گردشگری بیابانی، در رابطه با ارزیابی قابلیت این ژئومورفوسایت ها در راستای معرفی این ژئومورفوسایت ها و جاذبه های آنها تحقیقات نظام مندی صورت نگرفته است. این پژوهش سعی دارد تا به ارزیابی این ژئومورفوسایت ها با استفاده از روش های ژئومورفوتوریستی پریرا و فاسیلوس بپردازد. بدین منظور ابتدا با استفاده از عکس های هوایی و عملیات میدانی، ژئومورفوسایت های مورد نظر مشخص گردید و در گام دوم با استفاده از روش های ارزیابی مدل های مربوطه به ارزیابی ژئومورفوسایت ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که این دو روش در عیارسنجی خود متغیرهای متعدد و متفاوتی را مدنظر قرار می دهند و مدل های کارآمدی در ارزیابی ژئومورفوسایت ها هستند. یافته ها نشان می دهد که کویر طرود با کسب بالاترین امتیاز در هر دو روش ، در روش پریرا با کسب ۱۵ امتیاز و در روش فاسیلوس با کسب ۳۷/۴۵ امتیاز به عنوان مناسب ترین سایت برای توسعه گردشگری می باشد. در کل، نتایج نشان می دهد که مناطق کویری و بیابانی شهرستان شاهرود پتانسیل های بالایی در توسعه ژئوتوریسم در استان دارند، ولی متاسفانه تاکنون از سوی برنامه ریزان و تصمیم گیران استانی توجهی به آنها نشده و هیچ گونه تاسیسات زیر بنایی برای جذب گردشگر در منطقه ایجاد نگردیده است.
جهانی شدن، فضا و تغییرات در فرهنگ مصرف با تأکید بر تغییر کاربری ها (مورد پژوهی: محله سعادت آباد، منطقه 2 شهرداری تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
65 - 78
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن تأثیرات مختلفی را بر کلان شهرها بر جای نهاده است که از مهم ترین آن ها می توان به تغییر در شیوه مصرف اشاره کرد. تغییرات در شیوه مصرف موجب تغییر در کاربری اراضی (از شکل سنتی به مدرن) و بروز مشکلات فراوانی می شود. در همین راستا، پژوهش حاضر، محله سعادت آباد در منطقه 2 شهرداری تهران را به عنوان نمونه موردی برگزیده است تا عوامل تأثیرگذار بر تغییر در شیوه مصرف ساکنان را مورد بررسی قرار دهند. حجم جامعه آماری 30 هزار نفر است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 380 نمونه به صورت غیراحتمالی انتخاب شده اند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی- عملی می باشد. داده ها و اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. در تحلیل داده ها علاوه بر مباحث کیفی و توصیفی از آزمون های استنباطی پیرسون و رگرسیون نیز استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کاربری های با اولویت اول و ضروری (خرده فروشی ها، نانوایی ها، سوپری ها و...) کمترین سهم را در سال 1393 با مقدار 9.16 درصد به خود اختصاص داده اند درحالی که کاربری های با اولویت چهارم و کاربری های غیرضروری (پیتزافروشی، کافی شاپ و ...) سهم خود را با 48 درصد، نسبت به سال 1385 و ماقبل افزایش داده اند. متغیرهای جهانی شدن، شیوه مصرف را تحت تأثیر قرار داده است؛ بطوریکه بیشترین ضریب همبستگی میان رفت وآمد به خارج از کشور و استفاده از کاربری های جدید با مقدار 0.527 مشاهده می شود.
ارزیابی توانمندی های ژئومورفوتوریسمی لند فرم ها. مطالعه موردی: منطقه پنج دانگ ساری با مدل پرالونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
153 - 168
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم یا گردشگری زمین شناسی، یکی از رشته های گردشگری وابسته به طبیعت یا طبیعت گردی است که به معرفی پدیده های زمین شناسی به گردشگران با حفظ هویت مکانی آن ها می پردازد. روش انجام این تحقیق توصیفی تحلیلی با استفاده از مدل پرالونگ بوده است. در این مدل لندفرم های ژئومورفولوژیکی با چهار معیار (زیبایی ظاهری، علمی، فرهنگی – تاریخی و اقتصادی – اجتماعی) با توجه به نظر کارشناسان خبره و آشنا به محل مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این تحقیق کارشناسان گردشگری بوده است. نمونه انتخابی 10 کارشناس گردشگری از منطقه مورد مطالعه است. نتایج نشان می دهد که با توجه به مقادیر بدست آمده از محاسبه ارزش گردشگری لندفرم های ژئومورفولوژیکی منطقه چشمه های باداب سورت با 7/0 می باشد بنابراین منطقه باداب سورت تقریباً داری ارزش بالای گردشگری می باشد. همچنین منطقه چورت با میانگین ارزش گردشگری 44/0 دارای ارزش گردشگری کمتری برخوردار است. همچنین ارزش های زیبایی شناختی و علمی هر دو منطقه در سطح بالایی قرار دارد اما ارزش بهره برداری در سطح پایین تری قرار دارد.
بودجه ریزی عملیاتی پاسخی به نیازهای مدیریت نوین دولتی (درآمدی بر نظام حقوقی بودجه ریزی عملیاتی ایالات متحده آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۳۶۸-۳۴۷
حوزههای تخصصی:
امروزه تحولات بنیادینی در نظام بودجه ریزی کشورهای مختلف (بویژه کشورهای توسعه یافته) به دنبال تحول در سبک مدیریت دولتی آنها بوجود آمده است. در این کشورها به طور روزافزون بر عملکرد بودجه ای تاکید می شود و ضمن تاکید بر بهترین عملکرد، براساس قوانین مصوب، قوه مجریه موظف است که اطلاعات عملکرد گذشته و همچنین پیش بینی عملکرد آتی خود را در چهارچوب بودجه سالیانه به قوه مقننه ارائه دهد و همچنین از مدیران بودجه بخواهد که پس از اجرای بودجه، گزارش عملکرد بودجه را به قوه مقننه ارائه دهند. مفهوم نظارت قوه مقننه نیز متحول شده است. این نظارت هم اکنون لزوماً به معنای تطابق کارکردهای بودجه ای با قانون بودجه نیست، بلکه همسو بودن و انطباق با هدف ها و برنامه های تعیین شده می باشد. این کشورها در تلاشند نظام بودجه ریزی خود را در یک فرایند بهبود یا تغییر به یک نظام عملکرد محور یا عملیاتی که در آن ارتباط بین اعتبارات بودجه ای و عملکرد دستگاه های اجرایی شفاف و قابل درک است، نزدیک تر سازند و از این طریق پشتوانه اطلاعاتی معتبر و قابل اطمینانی برای تصمیمات بودجه ای دولت و مجلس فراهم آورند. در چنین چارچوبی کارآیی، اثر بخشی و صرفه جویی به عنوان هدف اصلی بودجه ریزی مطرح می شود. در این پژوهش، نظام حقوقی (بودجه ریزی) دولت ایالات متحده آمریکا به عنوان اولین نظامی که مبدع و مجری بودجه ریزی عملیاتی بوده است مورد بررسی قرار گرفته است. در حال حاضر چارچوب های قانونی ایالات متحده آمریکا در خصوص بودجه های فدرال بسیار جامع می باشد. قانونگذار با تصویب قانون عملکرد و نتایج فعالیت های دولت در سال 1993 ضمن جلوگیری از تکرار چالش ها گذشته، زمینه های قانونی استقرار بودجه ریزی عملیاتی را فراهم نمود. در این مقاله ضمن اشاره به مبانی بودجه ریزی عملیاتی، قانون بودجه و عملکرد تحلیل و در پایان چالش های پیش روی مجریان این شیوه از بودجه ریزی بیان شده است.
تحلیل تطبیقی مناطق اسکان غیررسمی ازنظر شاخص های کیفیت زندگی شهری نمونه موردی: اسلام آباد و بیسیم زنجان
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت زندگی به عنوان یکی از مؤلفه های توسعه، ابعاد گوناگونی را در برگرفته است، شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی، ابعاد مختلف کیفیت زندگی را به چالش کشانده و پیامدهای ناگواری را برای شهرها در پی داشته است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی ابعاد مختلف کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شهر زنجان و محدوده موردمطالعه، دو منطقه اسکان غیررسمی اسلام آباد و بیسیم است. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است، شیوه گردآوری اطلاعات به دو روش اسنادی و مشاهده میدانی انجام گردیده است، در زمینه مشاهده میدانی، پرسشنامه توزیع و جمع آوری شده است. مبنای تهیه پرسشنامه، تعیین تعداد 13 شاخص در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی کیفیت زندگی بوده است. روایی پرسشنامه طبق نظر صاحب نظران تأیید گردیده و برای ارزیابی پایایی آن از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که ضریب (0.751) به دست آمده است. نمونه گیری به صورت تصادفی و تعداد نمونه برای هر منطقه، 80 نفر بوده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری یومن- ویتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و روش های تعیین مرکزیت استفاده گردیده است، نتایج حاصل از تحقیق مبین آن بوده که سطح کیفیت زندگی شهری در ابعاد مختلف در منطقه اسلام آباد بالاتر از منطقه بیسیم بوده و درنتیجه ساکنین منطقه اسکان غیررسمی اسلام آباد، از سطح رضایتمندی بیشتری نسبت به ساکنین منطقه بیسیم برخوردار بوده اند، همچنین ابعاد مختلف کیفیت زندگی در دو منطقه دارای رابطه معنادار و مستقیم باهمدیگر بوده اند، به طوری که با افزایش سطح نارضایتی های اقتصادی، عدم رضایت از دیگر ابعاد نیز بیشتر شده است.
ارزیابی و مکان یابی کاربری پارک های شهری منطقه ۹ شهرداری مشهد با استفاده از تحلیل شبکه (Network Analysis)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی معیارهای مؤثر در مکان یابی پارک های منطقه ۹ شهرداری مشهد در سه مقیاس همسایگی، محلی و ناحیه ای با تأکید بر اصول الگوی تخصیص کمینة فاصله، و در نهایت بررسی پتانسیل منطقه به لحاظ ساخت این نوع پارک هاست؛ لذا با استفاده از روش اسنادی و میدانی، پس از بررسی کمبودها و تحلیل وضعیت فعلی منطقه، شش معیار برای بررسی محدوده های مناسب جهت احداث پارک انتخاب شده است که عبارت اند از: مراکز ثقل جمعیتی، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از مراکز فرهنگی، دسترسی به شبکه های ارتباطی، فاصله از پارک های موجود و دسترسی به زمین های مستعد. همچنین از سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان ابزار تلفیق، تحلیل و نمایش داده های مکانی در فرایند مکان یابی، استفاده و فضاهایی که نیازمند برنامه ریزی بوده، مشخص شده است. نتایج نشان می دهد که سرانه پارک های منطقه برابر ۳/۱ متر مربع بوده و برای رسیدن به استاندارد پیشنهادی طرح جامع (۶۲/۲ متر مربع)، بایستی حدود ۸/۵۲ هکتار به مساحت پارک های منطقه افزوده شود. بنابراین جهت رفع کمبود منطقه با استفاده از تحلیل شبکه در محیط GIS، حدود ۶۱ هکتار از اراضی بایر در دو اولویت اول و دوم، مناسب جهت احداث پارک پیشنهاد شده است.
برنامه ریزی سبزراه های شهری (مطالعه موردی: منطقه یازده شهری کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صاحب نظران در عرصه محیط زیست شهری از کارشناسان جنگل داری شهری و فضای سبز گرفته تا معماران منظر و محیط زیست هر کدام سعی خود را بر این نهاده اند تا با ارائه راهکارهای جدید، میزان فضاهای سبز شهری را افزایش داده و در جهت واردکردن فضای سبز به شهرها، به عنوان بخش جاندار محیط شهری، بهترین راه حل ها را ارائه دهند. در این میان، سبزراه ها علاوه بر تأمین نیاز شهرها به فضای سبز می توانند در عرصه حمل ونقل پاک شهری ایفای نقش کنند. در این پژوهش سعی شده جهت چگونگی برنامه ریزی سبزراه های شهری بر اساس فرمول جاذبه کالیبره شده و به کمک روش تحلیلی سلسله مراتبی AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) راهکاری ارائه شود. استفاده از این روش در منطقه یازده شهری کلان شهر مشهد منجر به پیشنهاد سبزراهی به طولی حدود ۵/۱۱ کیلومتر شد. استفاده از این روش در کلان شهرهایی که دارای قطعات طبیعی در میان بافت مصنوعی شهر نیستند و در عین حال خواهان تغییر در فرم شهر و ایجاد ارتباط و تعامل بیشتر انسان به صورت پیاده با فضای شهر هستند، مناسب و انجام پذیر است.
تحلیل فضایی زمانی مدیریت مخاطرات آنتروپوژنیکی معادن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات در حیات بشر متأثر از دو نیروی انسانی و طبیعی ظهور و نمود می یابند. تاکنون این گونه بوده که انسان تأثیرگذارترین محرک پایابی مخاطرات و شدت دهی به آن بوده است. علت نقش آفرینی منفی انسان در صحنه ی زیستی به عوامل عدیده ای چون ناآگاهی، قدرت عمل و واکنش پایین، توان فناوری کم، ایدئولوژی های سلطه جویانه و رقابت باز می گردد. اما، در کل آنچه در نظام اجتماعی و مهندسی رفتار بشر (به خصوص در برخورد با طبیعت) به شدت تابعی از آن است، نظام مدیریتی است. یکی از رفتارهای متداول و مرسوم انسان ها، که در چارچوب نظام اقتصادی جای می گیرد، استخراج و بهره برداری از معادن است که دارای تبعات بی شماری برای اکوسیستم است. در واقع، معادن جلوه ای از کنش انسان در برخورد با طبیعت هستند که روز به روز بر دامنه ی فعالیتی آن افزوده می شود. ایران کشوری است که حیات اقتصادی آن در مقیاس خرد تا کلان بر پایه ی ذخایر عظیم معدنی مستقر در آن است. از سوی دیگر، بهره برداری از معادن در کشور دارای آثار گوناگون محیط زیستی است. در این تحقیق تلاش شده تا به تحلیل فضایی زمانی پدیده ی انسان ساخت مخاطرات محیط زیستی معادن در حال بهره برداری کشور، تحت عنوان مخاطرات آنتروپوژنیکی معادن پرداخته شود که به طور عمده ناشی از نظام مدیریتی است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و از مرکز آمار ایران برای دو سال 1388 و 1392 گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل و پاسخ پرسش تحقیق، داده ها در 5 شاخص و 16 زیرشاخص دسته بندی شدند. سپس، به تهیه ی نقشه های توزیع درصدی معادن و فعالیت های محیط زیستی استان ها در نرم افزار GEO DaTM و استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره COPRAS، مدل AHP و الگوریتم بیضوی انحراف معیار در GIS.10 اقدام شد. نتایج نشان داد به رغم وجود معادن در همه ی مناطق کشور و گسترش بهره برداری از آن، توجه ها و ملاحظه های لازم برای کاهش یا تعدیل سازی آثار مخرب محیط زیستی معادن دایر در کشور وجود ندارد، به ویژه این که در زمینه ی اقتصادی کاهش دهی تخصیص سرمایه به تقویت بنیان های «زیست سازگار» کردن معادن در پیش گرفته شده است. پدیده ی «مخاطرات آنتروپوژنیکی معادن در حال بهره برداری ناشی از مدیریت»، می تواند در ایجاد و تشدید مخاطرات زیست محیطی فضا نقش اساسی داشته باشد و در پهنه ی سرزمینی ایران، مخاطرات آنتروپوژنیکی با سرعتی مضاعف در حال خزش به سوی کانون های مهم جمعیتی و بسترسازی برای بحران های گوناگون مخاطراتی است
انباشت سرمایه و تشدید مخاطرات محیطی شهر- منطقه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر - منطقه تهران در معرض مخاطرات محیطی مختلفی است. نقش فرآیند انباشت سرمایه در شرایط خاص اجتماعی ، اقتصادی در شکل پذیری فضاهایی قابل بررسی است که می تواند به زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آورد. هدف اصلی مقاله درک روندهای قانون انباشت سرمایه و اثرش بر آن بخش از مدیریت فضای شهر- منطقه تهران است که زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آوده است. ناحیه مورد مطالعه تحقیق را شهر-ناحیه تهران به عنوان یک ساختار تحلیلی تشکیل می دهد. در جستجوی جمع آوری داده های مورد نیاز تحقیق، پنج فضای مختلف شهری تهران انتخاب شده است. در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از ""روش کیو"" استفاده شده است. مناسب بودن داده ها برای انجام تحلیل عاملی توسط شاخص KMO مشخص شده است. نتیجه نشان داده که چهار عامل مرتبط به هم شامل ""کارکرد سودا گری مستغلات "" ، ""کالایی سازی زمین و مسکن"" ،""مدیریت و نظارت بر فضای شهر- منطقه"" و ""نظارت و کنترل منابع طبیعی"" سبب شده که اقتصاد مولد تضعیف و ساخت و ساز شهری و پیراشهری را به حرفه ای سود آور و جذاب تبدیل شود در نتیجه سازندگان ساختمان در جستجوی سود با استفاده از کالایی شدن زمین و مسکن و نفوذ پذیری قوانین نظارتی، به روش های شبه قانونی هر نوع کاربری اعم از پارک، فضای سبز، منابع طبیعی، مسیل و کوه را به فضای ساخت و ساز تبدیل کرده و فضا برای بروز و تشدید مخاطرات محیطی آماده شده است
بهبود طبقه بندی بدون نظارت تصاویر فراطیفی با استفاده از مدل خوشه بندی فازی Gustafson-Kessel(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های خوشه بندی c-means یکی از پرکاربردترین شیوه های طبقه بندی نظارت نشده در آنالیز داده ها به شمار می رود. مدل فازی این روش، یعنی Fuzzy c-means، یکی از مشهورترین مدل هایی است که در آن هر داده با یک مقدار درجه عضویت بین 0 و 1، به هر یک از خوشه ها اختصاص داده می شود. این مدل خوشه بندی جهت طبقه بندی داده های سنجش از دوری بسیار استفاده شده است. مدل Fuzzy c-means از فاصله اقلیدسی جهت خوشه بندی استفاده کرده و برای همه خوشه ها شکل یکسانی فرض می کند. با وجود این، این مدل برای داده هایی که در آن ها کلاس ها دارای شکل و حجم متفاوت اند، مناسب به نظر نمی رسد. برای رفع این مشکل، مدل Gustafson-Kessel جهت خوشه بندی داده های پیچیده ارائه شده است. این مدل برمبنای به کارگیری یک ماتریس کوواریانس فازی برای هر خوشه عمل می کند و شکل هندسی، حجم و جهت گیری یکسانی برای همه خوشه ها در نظر نمی گیرد. در این تحقیق، از هر دو مدل خوشه بندی مذکور جهت داده های سنجش از دوری فراطیفی واقعی حاصل از سنجنده های Hyperion، ROSIS و CASI استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل های خوشه بندی Fuzzy c-means و Gustafson-Kessel به پارامتری به نام فازی کننده وابسته است که در این تحقیق، مقدار بهینه آن با محاسبه و بررسی دقت طبقه بندی هر یک از این مدل ها، در ازای فازی کننده های مختلف به دست آمده است. نتایج به دست آمده در ازای مقدار بهینه فازی کننده، نشان می دهد که مدل Gustafson-Kessel دقت و صحت طبقه بندی را حدود 5/12% برای داده های Hyperion و حدود 45/8% برای داده های ROSIS افزایش می دهد. همچنین، ارزیابی دیداری نتایج دو مدل خوشه بندی روی داده های CASI نشان می دهد که مدل Gustafson-Kessel عملکرد بهتری دارد. البته در مقابل، باید گفت مدل Gustafson-Kessel هزینه زمانی بیشتری را صرف می کند و همچنین، جهت تعیین پارامتر مربوط به حجم خوشه ها، به دانش قبلی نیاز دارد.
راهبردهای باززنده سازی میدان های تاریخی (نمونه موردی: میدان صاحب آباد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان در طول سالیان طولانی در محل زندگی خود مکان هایی را به انجام فعالیت های گروهی اختصاص داده است. یکی از این مکان ها، میدان ها هستند. علی رغم وجود خاطرات جمعی مردم از فضاهای عمومی از جمله میدان ها و برقراری تعاملات اجتماعی و اهمیت میدان به عنوان عنصر هویت بخش شهرها در طول تاریخ، از بین رفتن میدان های تاریخی چالش مهمی در شهرهای کنونی به شمار می آید. از این رو هدف مقاله حاضر، ارائه راهبردهایی در جهت احیای میدان تاریخی صاحب آباد تبریز می باشد. هم چنین تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های مورد نظر با استفاده از ابزار اسنادی و پرسشنامه ای که به تعداد 30 عدد در بین متخصصان توزیع گردید، به دست آمده که برای تجزیه و تحلیل داده های مزبور از تکنیک تحلیلی سوات استفاده شده که با استفاده از این تکنیک به بررسی نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدها در سه مرحله اساسی در قالب ماتریس ارزیابی عوامل خارجی، ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و ماتریس تطبیقی سوات پرداخته شده و در نهایت به ارائه راهبردهای باززنده سازی مبادرت شده است. با توجه به نتایج از بین مجموع عوامل داخلی تعداد 6 نقطه قوت و تعداد 9 نقطه ضعف و از بین عوامل خارجی 9 عامل به عنوان نقطه فرصت خارجی و تعداد 7 عامل، به عنوان نقطه تهدید خارجی شناسایی شدند. این نتایج بیانگر این مطلب است که میدان صاحب آباد در حال حاضر با نقاط ضعف و تهدیدهایی روبه روست ولی پتانسیل تبدیل شدن به یک مرکز تاریخی فرهنگی در سطح شهر و منطقه را دارد.
اولویت بندی سیاست های مشارکتی در بازآفرینی شهری با تأکید بر احتمال وقوع ناسازگاری میان بهره وران مطالعه موردی: برنامه بازآفرینی بافت قدیم آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
5 - 16
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل اصلی شکست برنامه های بازآفرینی شهری، ناسازگاری هایی است که بر سر منافع، میان بهره وران کلیدی مختلف در راستای اجرای سیاست های مشارکت محور آن رخ می دهد.از پیامدهای این وقوع ناسازگاری می تواند به تأخیر افتادن جدول زمان بندی اجرا، افزایش هزینه ها و کاهش کارایی و مطلوبیت باشد که در نتیجه برنامه از دستیابی به اهداف خود باز خواهد ماند. برنامه بازآفرینی بافت قدیم آمل نیز از این امر مستثنی نبوده و سیاست های آن به علت دارا بودن ماهیت مشاجره ای از خطر شکست برخوردارند.در همین راستا مقاله حاضر بر آن است تا با به کارگیری روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن(FMEA) و ترکیب آن با روش رتبه بندی VIKOR تحت محیط فازی، در قالب یک فرآیند پیشنهادی به ارزیابی و رتبه بندی پنج سیاست مشارکتی از برنامه یاد شده بر اساس میزان ریسک وقوع ناسازگاری و شکست آنها بپردازد. روش تحقیق مقاله مبتنی بر تحلیل و ارزیابی بوده و روش شناسی آن از نقطه نظر مدیریت پروژه به ویژه در زمینه ناسازگاری با عنوان روش مدیریت ریسک مطرح است. روش نمونه گیری نیز به روش هدفمند و غیرتصادفی می باشد. یافته های مقاله در برنامه بازآفرینی شهر آمل نشان می دهد که سیاست سوم یعنی اقدام به تملک اراضی مجاور خیابان 30 متری (طبرسی) به دلیل دارا بودن پیچیدگی ها و کشمکش ها در زمینه های مالی، قانونی و اجتماعی_فرهنگی با بیشترین ریسک ناسازگاری میان بهره وران مواجه بوده و نیازمند بازنگری و در نظر گرفتن تمهیدات ویژه به هنگام اجراست.
ارزیابی تکتونیک فعال ازبک کوه در شمال طبس، ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه ازبک کوه در ایران مرکزی در پهنه گسلی کلمرد قرار دارد. گسل کلمرد یکی از گسل های مهم بنیادی ایران مرکزی به شمار می رود که در کواترنری نیز فعال می باشد. کوه های ازبک کوه در قسمت های شرقی تحت تأثیر پهنه گسلی کلمرد قرارگرفته اند. همان طور که ذکر شد گسل کلمرد در شرق ایران به عنوان یک گسل کواترنری در نظر گرفته می شود و آخرین حرکات این گسل را به عهد حاضر نسبت داده اند، بنابراین برآورد شاخص های مورفومتری به منظور شناسایی تأثیر تکتونیک فعال آن بر تکامل تکتونیکی حوضه های زهکشی ضروری به نظر می رسد. لذا در این مطالعه به تجزیه وتحلیل 6 شاخص مورفوتکتونیکی مهم نظیر گرادیان طولی رودخانه، عدم تقارن حوضه زهکشی، انتگرال هیپسومتریک، شکل حوضه زهکشی، نسبت عرض کف به ارتفاع دره و پیشانی کوهستان پرداخته شده است. برای تشکیل حوضه ها بر روی منطقه موردمطالعه از نرم افزار Arc Hydro (از افزونه های نرم افزار Arc GIS) بر پایه داده های حاصل از مدل رقومی ارتفاعی استفاده شده است، سپس 6 شاخص مورفوتکتونیکی بر روی هر یک از حوضه ها موردمحاسبه و رده بندی قرارگرفته است. در نهایت، شاخص تکتونیک فعال(Iat) محاسبه گردیده که بر اساس آن ازبک کوه به 4 رده فعالیت تکتونیکی بسیار بالا، بالا، متوسط و پایین رده بندی گردیده است. بر اساس شاخص IAT کمتر از 5 درصد از محدوده موردمطالعه، فعالیت تکتونیکی بسیار بالا نشان می دهند، 27 درصد از منطقه موردمطالعه فعالیت تکتونیکی بالا، 50 درصد فعالیت تکتونیکی متوسط و حدود 20 درصد هم فعالیت تکتونیکی پایین را نشان می دهند. در گستره مطالعاتی بیشترین سطح فعالیت تکتونیکی در بخش شرقی ازبک کوه مرتبط با فعالیت گسل کلمرد در نظر گرفته شده است. در بخش غربی نیز سطح فعالیت تکتونیکی بالا تا متوسط بوده که نشانگر عملکرد پهنه گسلی غرب ازبک کوه می باشد.
تعیین سازه های مرتبط با رضایتمندی از شغل دامپروری با استفاده از تحلیل مسیر: مطالعه موردی :شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش دامپروری به عنوان یکی از زیربخش های کشاورزی نقشی کلیدی را در امنیت غذایی جامعه بر عهده دارد. تولیدکنندگان این بخش برخلاف نقش آفرینی پررنگ در اقتصاد کشور به طور عام و اقتصاد کشاورزی به طور اخص، چندان مورد توجه محققان و دانشمندان قرار نگرفته اند. بررسی رضایتمندی از دامپروری و آگاهی از انتظارات آنها می تواند به عنوان عامل مهمی در سیاستگزاری در جهت افزایش وفاداری آنها نسبت به شغلشان و در نتیجه امنیت غذایی و کاهش مهاجریت روستا به شهر داشته باشد. لذا این تحقیق به منظور بررسی عوامل موثر بر میزان رضایتمندی دامپروران از شغلشان با کاربرد مدل سنجش رضایتمندی غربی در استان لرستان شهرستان کوهدشت انجام پذیرفت. تعداد 120 دامپرور از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج تخقیقات نشان داد، نگرش و تعهد نسبت به شغل دامپروری تعیین کننده ترین متغیر های تبیین کننده رضایتمندی بودند و رضایتمندی و تعهد نیز تعیین کننده وفادری شغلی نسبت به دامپروری بودند. بر اساس یافته های تحقیق پیشنهاداتی در راستای افزایش رضایتمندی و وفاداری نسبت به دامپروری ارائه شد.
ارزیابی قابلیت مدل سیستم استنتاجی فازی عصبی(ANFIS) در تخمین مقادیر بار معلق رسوبی و مقایسه آن با 2 نوع از مدل های شبکه ی عصبی مصنوعی مطالعه موردی: رودخانه زرینه رود، حوضه جنوب شرقی دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه های جنوب شرقی دریاچه ارومیه به علت برخورداری از شرایط هیدرولوژیکی و لیتولوژیکی خواص، از میزان بالای تولید رسوب برخوردارند. با توجه به این نکته در این تحقیق برای تخمین بار معلق رسوبی روزانه از سیستم استنتاجی فازی عصبی([1]ANFIS) بهره گرفته شده است. به این منظور داده های دبی روزانه و بار معلق رسوبی365 روز سال 1386 و 1387 ایستگاه رسوبی واقع در رودخانه زرینه رود برای تعلیم و آزمودن مدل های شبکه عصبی مصنوعی مورد استفاده قرار گرفته است. در کنار این مدل از مدل های پرسپترون چندلایه([2]MLP)، شبکه عصبی تابع پایه شعاعی([3]RBF)و منحنی سنجه رسوبی ([4]SRC) نیز بهره گرفته شد. سپس نتایج مدل ANFISبا مدل های فوق مقایسه گردید. برای تعیین کارایی مدل ها از فاکتور مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)و خطای تبیین (R2)استفاده شده و مشاهده می شود که مدل ANFIS با برخورداری از خطای تبیین معادل 9087/0 و مجذور میانگین مربعات خطای معادل 224 میلیگرم در لیتر نسبت به سایر مدل ها به نتایج بهتری دست می یابد. کمترین میزان R2 و RMSEنیز برای مدل SRC به ترتیب معادل 8251/0 و 304 برآورد گردید. مقادیر آکائیک نیز برای مدل ANFIS معادل 1993 محاسبه شد که این امر نشان دهنده ی قابلیت بالای مدل ANFIS در تخمین بار معلق رسوبی می باشد.
سنجش و تحلیل شاخص های سلامت در مناطق روستایی اسکان عشایری (مطالعه موردی: مناطق اسکان عشایری استان های فارس و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، سنجش و تحلیل شاخص های سلامت در 4 بعد (بهداشتی، اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی وکالبدی) خانوارهای اسکان یافته در مناطق روستایی اسکان عشایری است که در توسعه پایدار جامعه عشایری نقش حیاتی دارد؛ چرا که راه دست یابی به بسیاری از اهداف توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را هموار می کند.
روش: روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی است. 4496 جمعیت ساکن در پنج منطقه اسکان عشایری در استان اصفهان و فارس، جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند و با توجه به گستردگی حجم جامعه آماری، از روش نمونه-گیری استفاده شد که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر در روستاهای اسکان عشایری به عنوان نمونه بررسی و نتایج به جامعه آماری تعمیم داده شد. در این راستا، با توجه به ابعاد و شاخص های توسعه، داده های مورد نیاز با استفاده از روش میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شد و با استفاده از میانگین رتبه هر شاخص و آزمون های T.test، رگرسیون گام به گام و مدل تاپسیس استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر تعیین وضعیت شاخص های سلامت (بهداشتی، اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی وکالبدی) در روستاهای اسکان عشایری، شاخص های اقتصادی و بهداشتی اسکان از توفیق چندانی برخوردار نبوده است، به ویژه در زمینه اقتصادی، وضعیت این عشایر بدتر شده و اشتغال پایدار خود را از دست داده و به مشاغل ناپایدار وابسته شده اند. میانگین بعد اقتصادی و بهداشتی در وضعیت نامطلوب قرار دارد؛ اما در بعد اجتماعی- فرهنگی مطلوب و در بعد زیست محیطی– کالبدی وضعیت در بعضی از شاخص ها نسبتاً نامطلوب است.
راهکارهای عملی: طبق یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود در روستاهای عشایری مناطق مورد مطالعه از نظر شاخص های سلامت به بعد زیست محیطی، دسترسی به ویژه بعد اقتصادی، توجه بیشتری شود.