فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2019.1332
حوزههای تخصصی:
روایت خشم انوشروان نسبت به بزرگمهر و سبب آن، در ادب فارسی و عربی جلوه های گوناگونی دارد که با توجّه به اختلافات بسیار آن، شایسته است براساس تقدّم تاریخی به آن نگریست.
مقایسه نظریات مولوی درباره زبان، عشق و آفرینش در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
165 - 182
حوزههای تخصصی:
در اندیشه عرفانی مولانا حقیقت زبان ریشه در معنا دارد که منبعث از بارگاه الهی است. مولانا در «مثنوی» نسبت به زبان دیدگاهی کاملاً درونی و محتوایی دارد. در نظر وی دنیا همواره در حال تحول است و هر لحظه مشکل و صورت تازه ای می یابد. در تعاملات عرفانی مولوی پیرامون زبان، حقیقت زبان چیزی از جنس لفظ نیست بلکه از جنس صداست و آن «صدا» سرچشمه اصلی کلمات است. نظریات عرفانی مولانا بر ارکان خاصی استوار است که یکی از آن ها رکن عشق که مولانا آن را در لابه لای اشعار خود اساس پیشرفت ها و کرامت های انسانی می داند و در عین حال مولانا خداوند را مظهر و محور اصلی عشق معرفی می کند. عشق به خداوند در سرتاسر «مثنوی» شریف با عشق است. نظام موجود در جهان با هماهنگی خاصی قابل رؤیت است و حکمت خداوند ایجاب می کند که همه چیز و همه کس در محل به خصوص خویش بگیرند.
بررسی تطبیقی اشعار انگلیسی آغازین و پایانی جنگ جهانی اول بر اساس مفهوم هژمونی و ضد هژمونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
275 - 296
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو دو گروه از شاعران جنگ جهانی اول ادبیات انگلیسی را بر اساس نظریات آنتونیو گرامشی مورد خوانش تطبیقی قرار می دهد. گروه اول، که دربرگیرنده چهره هایی همچون هنری نیوبولت ، روپرت بروک ، جسی پوپ ، آلیس مِینل ، آلیو لیندسِی و جان مک کری می شود را می توان شعرای وابسته به نظام حاکم نامید که در آغاز جنگ اشعاری موافق با جنگ می نوشتند و دسته دوم، که شامل نویسندگانی همچون زیگفرید سوسون ، رابرت گریوز و ویلفرد اوون می شود را می توان شعرای مخالف با سیاست های نظام حاکم خواند که در پایان جنگ اشعاری ضد جنگ می سرودند. با توجه به اینکه درونمایه های وطن، مذهب و مرگ از جمله شاخصه های اصلی نوشته های مربوط به جنگ است، این پژوهش به بررسی این درونمایه ها در قلم شاعران مد نظر می پردازد. در این راستا، تعاریف گرامشی از نخبگان و دسته بندی آن ها به سنتی و ارگانیک، و همچنین مفاهیم هژمونی و ضد هژمونی در درک هر چه بهتر خوانش مد نظر یاری می رسانند.
معرّفی کتاب: الدراسات الأدبیه المقارنه فی العالم العربی، تألیف: علی عشری زاید
حوزههای تخصصی:
مقاربه أسلوبیه فی قصیده "مَلحَمَه الصُّمُود" لسمیر العُمَری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
110 - 90
حوزههای تخصصی:
تُعَدُّ الأسلوبیه من المناهج النقدیه واللسانیه التی تتناول دراسه النصوص الشعریه فی شتی المستویات کالفونیمات، والإیقاع والحقول الدلالیه والصور الشعریه للعثور علی الدلالات ورصد الملامح الأسلوبیه فی النصّ، فهی طریقه الشاعر فی تشکیل الماده اللغویه. یستهدف البحث دراسه السمات الأسلوبیه فی شعر الشاعر الفلسطینی الحدیث - سمیر العُمَری- عبر قصیدته "ملحمه الصمود". تمّ إعداد هذا البحث وفق المنهج الأسلوبی ثمّ الوصفی التحلیلی للعثور علی نماذج الصور الأسلوبیه فی القصیده والإبانه عن قصدیه الشاعر فی توظیفها. حاول الشاعر عبر توظیف هذه الصور الأسلوبیه إضفاء نمط من أنماط الجمال والتأثیر علی بنیه القصیده الحدیثه. وأخیرًا خلص البحث إلی أنّ الشاعر أراد من خلال استخدام هذه الأنماط الأسلوبیه التعبیر عن العواطف والمشاعر المکبوته التی ترأسها القضیه الفلسطینیه لیجعلها قضیه إنسانیه تشمل کلّ أبناء البشر علی مرّ العصور. من أهمّ المظاهر الأسلوبیه المدروسه فی هذا البحث المستوی الصوتی والإیقاعی والترکیبی والدلالی والصوره الشعریه. تُعَدُّ الأسلوبیه من المناهج النقدیه واللسانیه التی تتناول دراسه النصوص الشعریه فی شتی المستویات کالفونیمات، والإیقاع والحقول الدلالیه والصور الشعریه للعثور علی الدلالات ورصد الملامح الأسلوبیه فی النصّ، فهی طریقه الشاعر فی تشکیل الماده اللغویه. یستهدف البحث دراسه السمات الأسلوبیه فی شعر الشاعر الفلسطینی الحدیث - سمیر العُمَری- عبر قصیدته "ملحمه الصمود". تمّ إعداد هذا البحث وفق المنهج الأسلوبی ثمّ الوصفی التحلیلی للعثور علی نماذج الصور الأسلوبیه فی القصیده والإبانه عن قصدیه الشاعر فی توظیفها. حاول الشاعر عبر توظیف هذه الصور الأسلوبیه إضفاء نمط من أنماط الجمال والتأثیر علی بنیه القصیده الحدیثه. وأخیرًا خلص البحث إلی أنّ الشاعر أراد من خلال استخدام هذه الأنماط الأسلوبیه التعبیر عن العواطف والمشاعر المکبوته التی ترأسها القضیه الفلسطینیه لیجعلها قضیه إنسانیه تشمل کلّ أبناء البشر علی مرّ العصور. من أهمّ المظاهر الأسلوبیه المدروسه فی هذا البحث المستوی الصوتی والإیقاعی والترکیبی والدلالی والصوره الشعریه.
تطبیق منابع معرفت از دیدگاه مولوی و دیوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی ساختار ساقی نامه و مغنی نامه حافظ با رویکرد عناصر حماسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹
119-137
حوزههای تخصصی:
ادبیات فارسی گنجینه ارزشمندی از ساقی نامه ها و مغنّی نامه های شاعران ایران زمین است. ساقی نامه، گونه ای منظومه ادبی است که در آن شاعر خطاب به ساقی، از بی ثباتی دهر شکایت می کند و با طلب شراب از او می خواهد بر زخم های روزگار دون، مرهم فراموشی قرار دهد. مغنّی نامه گونه ادبی دیگری است که در آن شاعر، به مغنّی خطاب می کند و برای بهجت خاطر، از او طلب آهنگ و سرودی می کند. غالباً شاعران به جهت اهمّیّت و زیبایی دوچندان کار به این دو نوع ادبی همزمان با یکدیگر پرداخته اند و کمتر شاعری تنها به یکی از این ها توجّه مبذول داشته است. در این پژوهش ضمن سیر اجمالی در ساقی نامه سرایی و بیان ویژگی های آن، ساختار ساقی نامه و مغنی نامه حافظ را بررسی نموده و نشان داده ایم حافظ با استفاده از زمینه های سیاسی و اجتماعی، قالبی کاملاً غنایی را در خدمت موضوعی کاملاً سیاسی - اجتماعی به کار گرفته است و مطابق با یافته های این تحقیق، می توان گفت که در زبان حماسی شعر حافظ، بین روح حماسی حاکم بر شعر و زبانی که حافظ آن را به کار گرفته ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. بر این مبنا، زبان حافظ از ظرفیت های حماسی بهره گرفته تا سوژه های اجتماعی- سیاسی و حتی تغزلی مورد نظر خود را به شکلی زیبا و متفاوت بسراید
دین و اخلاق در «شهریار» ماکیاولی و «سیاست نامه» نظام الملک؛ یک مطالعه تطبیقی با تکیّه بر تفاوت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ین و اخلاق در «شهریار» و «سیاست نامه» و وجوه تفاوت آن ها، موضوع اصلی این نوشتار است. روشی که برای این کار مدنظر است، مطالعه تطبیقی است. آنچه این مطالعه مفروض داشته، این است که دید ماکیاولی در «شهریار» نسبت به دین یکسره فایده گرایانه، واقعگرا، مدرن و البته غیرسکولار بوده و آن را تنها وسیله ای جهت اتّحاد مردم می داند و در اخلاق نیز بی پروا، عاری از احساسات و گاه بی اخلاق است، بعلاوه که هیچ اخلاقی مقدّم بر جامعه و حکومت نمی داند و اخلاق را محصول زور و قانون حکومت می پندارد. از سوی دیگر نگرش نظام الملک در «سیاست نامه» نسبت به دین متعصّبانه، کلاسیک و محافظه کارانه است و برخلاف ماکیاولی، دین را هم به خاطر خود دین و حقانیّت آن، ارزش می نهد و هم اینکه از آثار سیاسی آن غافل نیست. در اخلاق نیز چون آن را برآمده از دین (اسلام) می داند معتقد بود در صورت عدم وجود حکومت، باز اخلاقی وجود خواهد داشت، یعنی اخلاق را منوط به وجود حکومت نمی انگارد. همه اینها به عنوان فرضیه این نوشتار، با رجوع به متن هر دو اثر مذکور، بررسی می شود.
صوره أطفال الحجاره فی الانتفاضه الفلسطینیه الأولی عند نزار قبانی؛ ثلاثیه أطفال الحجاره أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
105 - 90
حوزههای تخصصی:
بعد هزیمه العالم العربی النکراء التی تجرعها أمام الکیان الصهیونی، خاض نزار قبانی بقلمه فی ساحه حرب ضدّ الصهاینه واللوم على ساسه العالم العربی، حیث التحق بالانتفاضه وصنع من الحجاره بید الأطفال شعراً ثوریاً، لیجعلهم روّاد انتفاضه الحجر. فحاولنا فی بحثنا هذا وفی ضوء منهج وصفی تحلیلی أن نلقی الضوء على أهمّ ما أنشده نزار قبانی تحت عنوان "ثلاثیه أطفال الحجاره" ونرى کیف استطاع أطفال الحجاره أن یلعبوا دورهم فی ساحه المقاومه وکیف تجلّت صورتهم فی شعر نزار قبانی. ودراسه الأشعار تبیّن أنّ صوره الأطفال فی شعر الشاعر تأتی ردّا على نکسه الرجال الکبار أمام الصهاینه وتغافل المجتمع العربی إزاء قضیه "فلسطین" حیث تتجلى صوره أطفال الحجاره فی شخصیات یقاومون وینفجرون ویستشهدون عن الرجال الخونه المشغولین بتجارتهم ومقاهیهم وقصورهم ،کما یعید إلیهم هویتهم ولغتهم وأسماءهم العربیه، ضدّ حرکه الصهاینه لتهوید "فلسطین" وتاریخها وثقافتها ویبثّون الأمل والنور فی الظلمه وفی تصویر آخر یکسر هؤلاء الأطفال المقاومون بأحجارهم المتحوّله إلى ماس ثمین، الأشعار التافهه للشعراء.
مضامین درد و رنج در اشعار عبدالوهاب البیاتی و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
341 - 361
حوزههای تخصصی:
عبدالوهاب البیاتی شاعری آزادی خواه و استبدادستیز است. اشعارش دارای مضامین سیاسی و اجتماعی است و نوستالژی دلتنگی بر گذشته و اسطوره پردازی و بیان غیر صریح اش، بیان گر خفقان زمانه اوست. رنج مردمان دیار خویش را با قصیده هایی بیان می کند چراکه خوف و بیم و خفقان حاکم بر جامعه آن روز البیاتی را وادار به زدن نقابی به نام سندباد می نماید. اما قیصر ایران در شرایط پیچیده جنگ و محاصره، آلامی که بر ملت بسیار سنگین و گران بود را همراه با آنان چشید و هم نوا با آنان سرود. ما در این مقاله با هدف تبیین مضامین درد و رنج در صدد آن ایم که اشعار قیصر امین پور و عبدالوهاب البیاتی این دو شاعر که نظاره گر مقاومت دو ملت بودند را با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات با مراجعه به سایت های اینترنتی بررسی کنیم.
بررسی تطبیقی تراژدی سیاوش در ایران و آراگِقِتسیک و شامیرام در ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
423 - 449
حوزههای تخصصی:
دین داری، در بسیاری از ملت ها، با پرستش طبیعت آغاز شد. بعدها گرایش به پرستش طبیعت با آیین ها و مراسم نمادینی همراه گردید. آیین مرگ و رستاخیز گیاهی نیز از این گونه آیین هاست که در دوره مادرسالاری و فرهنگ کشاورزی شکل گرفت. انسان کشاورز اعتقاد داشت با برپایی هر ساله این آیین، محصولات اش فراوان و پربرکت می شوند. این پژوهش مبتنی بر ابزار کتابخانه ای، آیین مرگ و رستاخیز گیاهی را در ایران و ارمنستان بررسی می کند و وجوه اشتراک و تفاوت های آن را در هر دو کشور با توجه به خویشکاری های ایزدان و ایزدبانوان تجزیه و تحلیل می کند. با توجه به اینکه ایران و ارمنستان از همسایگان دیرین یکدیگر در طول تاریخ بوده اند اشتراکات فرهنگی بسیاری دارند؛ علاوه بر آن، پس از سقوط دولت آشور، بخش هایی از ارمنستان، از زمان حکومت مادها تا زمان حکومت قاجاریه، تحت سلطه ایران بوده و این سلطه طولانی مدت باعث شده است ارمنی ها به اساطیر ایرانی گرایش یابند.
بررسی تطبیقی آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
14 - 24
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که در تحلیل اشعار شعرای دوره صفوی، نوعی جامعه شناسی مولد و زادگاه، مثل هر دوره دیگری محسوس است و با عنایت به این که شناخت و تحلیل آثار ادبی و نیز شناخت زندگی آفرینندگان این آثار، بدون بررسی اجتماع و فرهنگی که در آن بالیده اند میسر نیست؛ پژوهش حاضر، با هدف بررسی مستند اوضاع اجتماعی این عهد و آشنایی با زندگی عمومی مردم آن روزگار، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی انواع آداب و رسوم اجتماعی در شاخه ایرانی شعر دوره صفوی (اشعار وحشی بافقی، محتشم کاشانی، نظیری نیشابوری، کلیم کاشانی و صائب) می پردازد و نشان می دهد که اشاره به انواع مختلف آداب و رسوم برگزاری اعیاد، ازدواج، سوگواری، باده نوشی و سایر آداب و رسوم از قبیل انعام دادن، بستن طفل بر گهواره، بستن نامه بر بال کبوتر، پری در شیشه کردن و تعویذ بر بازو بستن، بیشترین فراوانی و بسامد را در دیوان صائب دارد. در اشعار وحشی بافقی نیز کمترین اشارات به آداب و رسوم اجتماعی دیده می شود.
تحلیل شخصیّت های اصلی در رمان کاندید اثر ولتر بر مبنای نظریه آبراهام مزلو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
100 - 116
حوزههای تخصصی:
ﺷﺨﺼیﺖ ﻫﺎی داﺳﺘﺎﻧی، ﺑﺎزﻧﻤﺎی ﺷﺨﺼیﺖﻫﺎی واﻗﻌی ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻨﺎﺑﺮ شخصیتﭘﺮدازی ﻧﻮیﺴﻨﺪه، اﻃﻼﻋﺎت داﺳﺘﺎن ﻣﺴﺘﻨﺪﺗﺮ از اﻃﻼﻋﺎﺗی اﺳﺖ کﻪ اﻓﺮاد از ﺧﻮد ﺑﺮوز ﻣیدﻫﻨﺪ. ﻧیﺎزﻫﺎی اﺷﺨﺎص داﺳﺘﺎن، ناپایداری ها را ﺑﻪ وﺟﻮد می آورﻧﺪ و اﻧﺴﺎنﻫﺎ در ﺷﺮایﻂ ﺧﺎص، ﺑﺴیﺎری از ﺟﻮاﻧﺐ و زوایﺎی درون ﺧﻮد را ﺑﺮﻣﻼ میﺳﺎزﻧﺪ. داستانﻫﺎ ﻧیﺰ ﺑﺎزﻧﻤﺎی ﺷﺮایﻂ ﺧﺎص زﻧﺪﮔی اﻧﺴﺎن ها ﻫﺴﺘﻨﺪ؛ بنابراین، میﺗﻮان ﺑﺮاﺳﺎس نظریه های روان شناسی ﺑﻪ ﺗﺤﻠیل شخصیتﻫﺎی داﺳﺘﺎﻧی ﻫﻤﺖ ﮔﻤﺎﺷﺖ و ﺑﻪ ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﻬﺘﺮی در ایﻦ ﺧﺼﻮص دﺳﺖ یﺎﻓﺖ. یکی از ایﻦ ﻧﻈﺮیﻪﻫﺎ، ﻧﻈﺮیه روان شناس انسانﮔﺮا، آﺑﺮاﻫﺎم ﻣزﻟﻮ میﺑﺎﺷﺪ. ﻫﺮم سلسلهﻣﺮاﺗﺐ ﻧیﺎزﻫﺎی ﻣزﻟﻮ، ﻋﻤﺪه ﻧﻈﺮیﺎت او را ﺷﺎﻣﻞ ﻣیﺷﻮد و میﺗﻮان ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑﻪ ایﻦ ﻧﻈﺮیﻪ، ﺟﺎیﮕﺎه اﻧﺴﺎنﻫﺎ را در ﻫﺮم ﻣﺰﺑﻮر ﺗﻌییﻦ و ﺗﺒییﻦ ﻧﻤﻮد. از آﻧﺠﺎ کﻪ رمان کاندید اثر ولتر یکی از ﺑﻬﺘﺮیﻦ رمان های وی از لحاظ ﺷﺨﺼیﺖپردازی است، در ایﻦ ﮔﻔﺘﺎر ﺑﻪ ﺗﺤﻠیﻞ و ﺑﺮرﺳی ﺷﺨﺼیﺖ های اﺻﻠی داﺳﺘﺎن ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻫﺮم ﻧیﺎزﻫﺎی ﻣزﻟﻮ، ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. بر اساس نتایج این پژوهش، میﺗﻮان ﮔﻔﺖ کﻪ در تمامی شخصیت ها اعم از کاندید، کانگاند، پانگلوس، پیرزن، مارتین و کاکامبو ﻏﻠﺒه ﻧیﺎزﻫﺎی ﻓیﺰیﻮﻟﻮژیکی و ﺳﭙﺲ ﻋﺸﻖ و ﻣﺤﺒﺖ دیﺪه ﻣیشود؛ و به دلیل مشکلات و مفاسدی که گریبانگیر جامعه اروپایی عصر ولتر بوده است، قهرمان داستان و شخصیت های پیرامون وی در ابتدا واجد شرایط لازم برای پرورش استعدادهای نهفته خود در جهت نیل به شکوفایی و کمال نبوده اند؛ لذا قهرمانان این رمان، اغلب آدم هایی درون گرا، منزوی، روان رنجور و شکست خورده اند که اهتمام بسیار می ورزند تا به خودشکوفایی و کمال برسند.
نمادگرایی در شعر بهزاد کرمانشاهی و عبد الوهّاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر به دلیل مشترکات فراوان بین دو فرهنگ ایرانی و عربی، می توان تشابه افکار و تصاویر و درنهایت مضامین شعری همسان را که البتّه در برخی موارد با دیدگاه های متفاوت همراه هستند، در آثار شعری شاعران دو ملّت به خوبی حس کرد. بهزاد کرمانشاهی و عبد الوهّاب بیاتی، به مثابه عضوی از جامعه ادبی خویش، نقش مهمّی در بازتاب تحوّلات سیاسی و اجتماعی ایفا کرده اند؛ امّا گاهی اوقات واقعیّت های جامعه، بنا به دلایلی همچون مناسب نبودن فضای سیاسی و اجتماعی، در سروده های آن ها به صراحت، بیان نمی شود؛ چراکه بیان این واقعیّت ها در برخی موارد با نهادهای سیاسی و اجتماعی در تقابل قرار می گرفت؛ از این رو، دو شاعران برای بیان دیدگاه های خویش از نماد استفاده کرده اند؛ لذا با توجّه به این اصل که ارزیابی درست ادبیّات ملّی و تبیین جایگاه آن در میراث فکری و ادبی بشریت جز با مقایسه ادبیّات ملّت ها میسّر نمی شود، نوشتار پیش رو در راستای غنابخشیدن به ادبیّات ملّی و نشان دادن ارزش های ادبی آن در کنار ادبیّات ملل مختلف، می کوشد تا با رویکردی توصیفی - تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی که دامنه پژوهش آن منحصر به تأثیر و تأثّر نیست، بلکه بر زیبایی های هنری تأکید دارد؛ کارکرد نماد را در شعر بهزاد کرمانشاهی و عبد الوهّاب بیاتی تحلیل کند. بررسی ها نشان می دهد نماد با تجربه های روحی و عاطفی این دو شاعر، پیوندی ناگسستنی دارد و بازتابی از سرخوردگی های هنرمند و شرایط سیاسی - اجتماعی روزگار آنان و راهی برای آشکارکردن زشتی ها و خفقان حاکم بر جامعه است.
بررسی تطبیقی داستان «چاه و آونگ» اثر ادگار آلن پو و «مردی در قفس» اثر صادق چوبک از دیدگاه کهن-الگویی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه از دو نویسنده پیشگام ایرانی و آمریکایی از دیدگاه کهن الگویی یونگ می پردازد. بررسی دو داستان «مردی در قفس» از صادق چوبک که شباهت های زیادی با «چاه و آونگ» از ادگار آلن پو دارد، نشان می دهد چگونه می توان بدون ازدست دادن هویت مستقل، از آثار دیگران تأثیر گرفت و دست به آفرینش هنری جدیدی زد بی آنکه اثر رنگ و بوی تقلید محض به خود بگیرد. رویکرد کهن الگویی به کار رفته در این پژوهش نشان می دهد که یکی از دلایل رویکرد کم و بیش یکسان این دو اثر به مسائل مشابه بشری، مراجعه به ناخودآگاه جمعی است که فارغ از زمان و مکان عمل می کند. در هر دو داستان شخصیت های اصلی تحت تأثیرات مخرب کهن الگوی مادر قرار گرفته و توانایی برقراری رابطه ای سازنده با ناخودآگاه خویش ندارند و گرفتار در زندان و اتاقی زهدان گونه، رویکردی واپسگرایانه در پیش می گیرند. این پژوهش نتیجه می گیرد که بسیاری از نویسندگان مرد در زمان ها و مکان های مختلف، از جمله چوبک و پو، دیدگاه های مشابه مردسالارانه را در برخورد با مسائل ادبی برگزیده اند که بارزترین آنها، انکار نقش مثبت ناخودآگاه و شخصیت های زن یا نماد های آن است. در نهایت راهکارهایی از جمله تعامل سازنده به شیوه ای که یونگ ترسیم می کند، برای اصلاح این دیدگاه ها پیشنهاد می شود.
رستم بین بطل فی المذهب البرغماتی ونقیض البطل فی الفلسفه المثالیه؛ دراسه فی اتجاه الفلسفه البرغماتیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
137 - 163
حوزههای تخصصی:
البرغماتیه هی أحدث الاتجاهات الفلسفیه فی العالم. وهی تلقی نظره خاصه على مکوّنات الیوتوبیا البشریه وتقترح مبدأ العمل على أساس الاستنتاجات، وبعباره أخرى، محاوله العمل للوصول إلى منفعه حقیقیه. تنظر هذه الفلسفه إلى قضایا مثل العداله والقانون والأخلاق بنظره مغایره للفلسفه القدیمه. تعدّ رائعه فردوسی "الشاهنامه"، باعتبارها کتاباً ملحمیاً، انعکاساً متعالیاً لثقافه أمه ونموذجاً رائعا لطقوسها، وبالتالی یمکن أن تکون ذا أهمیه کبیره لمنظّری الفلسفه البراغماتیه. وبنظره موازیه على المجتمع الأسطوری للشاهنامه وتحلیل سلوک الشخصیات فیها؛ مثل رستم وأبطال الشاهنامه الآخرین على أساس هذه المؤشرات، تظهر العلاقه بین یوتوبیا فردوسی والفلسفه البراغماتیه. قامت الباحثتان بعد تقدیم الفلسفه البراغماتیه والنظریات المختلفه حولها، بالمقارنه بین المجتمع المثالی للشاهنامه والیوتوبیا البراغماتیه، وقد اعتمد البحث المنهج الوصفی التحلیلی، مستنداً إلى أبحاث المکتبات وتجمیع المصادر المترجمه المکتوبه المتعلقه بالفلسفه البراغماتیه. وفی هذا المقطع، مع إلقاء نظره خاصه على شخصیه رستم کرمز أسطوری وممثل إیرانی فی الشاهنامه، نجد أن أفعال رستم وأبطال الشاهامنه الآخرین أخذ الجانب العملی البرغماتی، وقد أثرت هذه الأفعال فی ترسیخ أهدافهم وتنمیه مجتمعهم.
نقد ترجمه عربی سمک عیّار براساس نظریه نایدا
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، «اسطوره ماه بری» ترجمه عربی داستان «سمک عیّار» با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه «نایدا» مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. مطابق با تعریف نایدا از ترجمه، مبنی بر یافتن نزدیکترین معادل طبیعی زبان مبدأ در زبان مقصد و تقسیم بندی ترجمه ها به ترجمه صوری و پویا، نمی توان «اسطوره ماه بری» را ترجمه ای صوری دانست. بروز اشتباهاتی در معادل یابی واژه ها، حذف و افزایش متن، تغییر کلمات و سبک و ساختار متن اصلی حاکی است که مترجم در مواردی از ترجمه داستان سمک عیّار به متن مبدأ وفادار نبوده و چندان دقیق عمل نکرده است؛ از این رو با تسامح باید آن را در زمره ترجمه های پویا قرارداد.
زن در شعر البیاتی و شاملو با تکیه بر نظریّه ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل تحوّل جایگاه به مثابه واقعیّتی اجتماعی، برمبنای مطالعات جامعه شناختی، با نظریّه ساخت یابی «آنتونی گیدنز» قابل بررسی و انطباق است. نظریّه حاضر برمبنای تفکیک ناپذیری دو بُعد عاملیّت و ساختار، در تحقّق وقایع اجتماعی پی ریزی شده است. دیگر رهیافت های جهان بینی وی هم به ترتیب، برقراری نوع خاصّی از ارتباط انسانی و تحقّق جامعه آرمانی را تداعی می کند. با توجّه به نظریّه ساخت یابی (ساختاربندی)، نقش زن در حوزه ادبیّات نیز متناسب با انگیزش های کنش گر/ خالق اثر و مقتضیات زمانی - مکانی، فراز و نشیب هایی را از سر می گذراند. حضور این عنصر در شعر «عبدالوهّاب البیاتی» عراقی و «احمد شاملو» ایرانی، از بسامد قابل ملاحظه ای برخوردار است. در نوشتار پیش رو، ضمن بررسی راهکارهای پیشنهادی گیدنز، برای تصویر فرایند تحوّل پایگاه اجتماعی زن در شعر دو شاعر، زن به مثابه تجلّی عشق شخصی، در کنار نمود تعهّد اجتماعی و متعارض با واقع گرایی تخیّلی بررسی شده است. نتایج نشان داده است که در دو سطح نخست، همگرایی و در مرحله سوم، واگرایی دو شاعر مشهود است.
از«ادیسه» «هومر» تا «سارای» افسانه فولکلور آذری (بررسی تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها همواره جایگاه ویژه ای در ادبیات و فرهنگ ملت ها داشته اند. اشتراکات موجود در اسطوره های ملت های مختلف بیانگر علاقه و التفات ایشان به موضوعاتی خاص و مورد احترام در نزد آن ها است. در این مقاله با توجه به اهمیتی که به اعتقادات و ارزش های اخلاقی در این اسطوره ها داده شده است، به بررسی مفهوم وفاداری از خلال دو شخصیت داستانی، «پنه لوپه» و «سارای»، می پردازیم. ابتدا شخصیت زن و جایگاه ویژه ی آن در هر یک از این افسانه ها مورد تحقیق و بررسی قرار خواهد گرفت و در ادامه به مفاهیم اسطوره ای این دو شخصیت پرداخته خواهد شد؛ مفاهیمی که موجب می گردند تا این دو زن به کهن الگوی وفاداری تبدیل گردند. وفاداری به خصوص از طرف زن همواره در آثار بسیاری منعکس شده است. اما در این دو اسطوره ما شاهد باورها و آرمان های مشابهی هستیم که برخاسته از تفکرات و جهان بینی های یکسان است. در این پژوهش با تکیه بر رویکرد نقد اسطوره ای که بیانگر ناخود آگاه جمعی ملل و اقوام است، به شرح و بیان این موضوع در دو اثر می پردازیم و به این سوال پاسخ داده خواهد شد که چه عواملی منجر به این اشتراکات ذهنی می گردد و این دو زن را تا مرز اسطوره شدن پیش می راند.
بررسی تطبیقی نگاه اشعریانه به عدل در کلیات سعدی و دیوان امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
219 - 240
حوزههای تخصصی:
مسأله «عدل الهی» یکی از اصول بسیار مهم اعتقادی و کلامی است که مانند توحید، بیان گر یکی از اوصاف الهی است؛ ولی به دلیل اهمیّت وصف ناپذیر آن، جایگاه ویژه ای در مباحث اعتقادی و کلامی یافته است. این اهمیّت تا آنجاست که گاه از عدل به عنوان یکی از اصول پنج گانه دین یا مذهب و در کنار اصولی مانند نبوّت و معاد یاد می شود. از نظر اشاعره هر عملی به ذات خود عدل یا ظلم نیست بلکه هر کاری که خداوند متعال انجام می دهد، عدل است؛ تنها فاعل حقیقی خداوند است و بنابراین ظلمی وجود ندارد. به عقیده متکلمان اشعری اگر خداوند همه نیکوکاران را به جهنّم ببرد و همه گناهکاران را وارد بهشت نماید عین عدل محسوب می شود. بنابراین اشاعره، نه عدل را بر خداوند واجب می داند و نه وجود شر را در عالم، دلیلی بر ظلم و جور خداوند تلقی می کند و نه اساساً آدمی را مجاز و قادر به قضاوت درباره افعال خداوند تصور می کنند. درست بر خلاف این گروه، متکلمان معتزلی و شیعی معتقد به حسن و قبح افعال اند. از نظر آنان عدل، ذاتاً نیک و ظلم، ذاتاً بد است و خداوند کاری را که عقل می پسندد ترک نمی کند و کاری که عقل آن را مذموم می شمرد انجام نمی دهد. در این مقاله می خواهیم به بررسی دیدگاه های سعدی و امیرخسرو دهلوی در خصوص عدل الهی بپردازیم.