فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
37 - 62
حوزههای تخصصی:
پدیده استعمار از پدیده هایی است که همواره کشورها و ملت های مشرق زمین با آن مواجه بوده اند؛ لذا انسان های آگاه و توانمند به ویژه هنرمندان و ادیبان، با سلاح شعر به مبارزه با استعمار و استعمارگران می پرداختند. با توجه به اینکه شگردهای استعمار، گوناگون و مختلف است؛ لذا شگردهای مبارزه با آن نیز بایستی گوناگون و مناسب باشد. در این مقاله بر اساس مکتب ادبی اروپای شرقی و به روش کتابخانه ای، به بررسی تطبیقی دیدگاه های ملک الشعراء بهار و سیّد اشرف الدّین حسینی در باب پدیده استعمارستیزی در اشعار آن ها پرداخته می شود. پژوهش های صورت گرفته در این مقاله نشان می دهد که هر دو شاعر، به شکل های گوناگون به معرفی پدیده استعمار پرداخته اند و برای مبارزه با آن، شگردهای مشابهی نیز داشته و راهکارهایی نیز ارائه نموده اند که مهم ترین آن ها عبارت است از آگاه کردن مردم و غفلت زدایی، دعوت به اتّحاد و مقابله با استعمار، تحقیر استعمار با زبان طنز، نکوهش و محکوم نمودن استعمارگران، برانگیختن مردم و بازگشت به هویت فرهنگ اسلامی.
مقایسه رویکردهای ابن مقفع و جاحظ بصری در معرفی فرهنگ و تمدن ساسانی به خلافت عباسی*(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
261 - 288
حوزههای تخصصی:
از جمله مترجمان و دانشمندان معروف عصر نخست خلافت عباسی(232-132ق) ابن مقفع است. وی از آن دسته مترجمانی است که توانست در سیرت خلفا تأثیر بگذارد و نیز حرکت او سرآغازی بود برای شکل گیری نهضت شعوبیه و نهضت ترجمه که پاسداری از تمدن ایران و انتقال دستاوردهای مهم آن به دوران اسلامی از نتایج مهم آن است. جاحظ بصری نیز با آنکه معتزلی بود و نگرشی مذهبی داشت اما با ترجمه کتاب پهلوی تاج تلاش کرد تا نکات برجسته اخلاقی و اجتماعی ساسانیان را به عباسیان در جهت احیای ساختار حکومتی آنان تذکر دهد. این مقاله با استفاده از روش پژوهش تاریخی مبتنی بر توصیف و تحلیل و نیز با استناد به منابع معتبر تاریخی و ادبی، ابعاد و زوایای این موضوع را بررسی می نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد که ترجمه متون پهلوی توسط ابن مقفع و جاحظ در معرفی آداب و رسوم و سنن ایرانیان همچون عید نوروز، ورزش چوگان و نیز مسائل حکومتی مانند شیوه اخذ مالیات از مردم، نحوه برخورد با شورشیان و مخالفان حکومت و در نهایت تشکیلات سپاه به عباسیان نقش مهمی داشته است.
بررسی تطبیقی مضمون «توجیه مشیّت و حکمت الهی در آفرینش جهان» از دیدگاه سعدی و الکساندر پوپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
199-226
حوزههای تخصصی:
یکی از درونمایه هایی که در جهان پیوسته ذهن متفکّران را به خود مشغول کرده، توجیه مشیّت و حکمت خداوند در آفرینش جهان است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی دیدگاه های سعدی و الکساندر پوپ، دو تن از شاعران بزرگ ایران و انگلیس، در شناخت خدا و توجیه درستی مشیّت او در خلقتِ جهان است. در این تحقیق، نخست نگرش دو شاعر درباره آفریدگار جهان ترسیم شده و آنگاه درستی مشیّت و حکمت الهی، علی رغم اشکالاتی که به نظر عامه انسان ها می رسد، با ارائه نمونه های روشنی از آثار ایشان تفسیر شده است. این پژوهش با استفاده از اصول مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و با بهره گیری از رویکرد مضمون شناسی، به تحلیل و بررسی موضوع می پردازد. یافته های این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به دست آمده و هدف از تطبیق، نشان دادن این واقعیت است که این دو شاعر بزرگ شرقی و غربی، در اندیشه های بنیادی و زیربنایی برای توجیه مشیّت و حکمت خداوند در آفرینش جهان، با هم شباهت دارند امّا در شیوه بیان و پاره ای ظرافت های فکری با یکدیگر متفاوت ند.
نوآوری سنایی در قلندریات و تأثیر آن بر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
341 - 363
حوزههای تخصصی:
سنایی شاعر پیشگامی است که مسائل عرفانی را در حوزه غزل و قصیده وارد کرد. سنایی نماینده شعر اخلاقی و عرفانی زمان خویش است. استفاده از مضامین رندانه و مفاهیم قلندرانه چنان جایگاهی دارد که پس از سنایی ، شعرایی همچون عطار و مولوی و حافظ ، آن ها را در شعر خود به کار برده اند. روح خاصی در عرفان سنایی ساری و جاری است که با عرفای قبل و بعد از او تفاوتی دارد به طور مثال قلندر در شعر عطار جلوه های منفی و مثبت دارد اما حکیم سنایی با شیوه ملامتی، از هرچه نام مسلمانی و ظاهری خداپسندانه اما باطنی نفرت انگیز دارد، دوری می کند. خرابات و پیر خراباتی و ویژگی های او دو عنصر مهم در قلندریات سنایی به شمار می رود. از طرفی در تحلیل محتوایی غزلیات عطار هم بسامد مفاهیم ملامتی چشمگیر است. در این گفتار به این معانی و مفاهیم و مقایسه مختصری با غزلیات عطار عارف پرداخته می شود.
بررسی تطبیقی آمیختگی مفهوم هویت با زبان در ابعاد ساختاری و محتوایی دو رمان مادر کوچک و ناپدیدی زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران هویت و دوپارگی وجودی از موضوعات محوری ” ادبیات مهاجرت “ است، در همین حال یکی از شاخصه های ساختاری اصلی ادبیات ” پسااستعماری “ تلاش نویسندگان بر واژگونی جایگاه قدرت ما بین زبان استعمار گر و زبان استعمارزده یا به عبارتی دیگر مقابله نرم با استعمار است. بدین ترتیب بررسی داد و ستد هوشمندانه ای که در آثار ادبی مابین دو زبان استعمارگر و استعمارزده صورت می گیرد مبین موضع، مهارت و خلاقیت نویسنده در بکارگیری ابزار زبان است. هدف از نگارش این جستار برجسته سازی تأثیر تجربیات مشترک و همسان نویسنده ایتالیایی-سومالیایی، کریستینا اوباکس علی فرح و نویسنده الجزایری تبار و فرانسوی زبان، آسیه جبار در نگارش دو رمان ایشان با عناوین مادر کوچک و ناپدیدی زبان فرانسه است. در این جستار ابتدا شیوه و فن نگارش این دو نویسنده را بر اساس نظریات صاحب نظر ادبیات پسااستعماری، شانتال زابوس، بررسی کرده و سپس با تأکید بر رویکرد مکتب امریکایی و به روش تحلیلی – تطبیقی ارتباط تنگاتنگ اصل زبان با مفهوم هویت را برجسته می کنیم.
بررسی و تحلیل مؤلّفه های هویّت ملّیِ جغرافیایی و فرهنگی در شاهنامه فردوسی با رویکرد به شخصیّت رستم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹
83-101
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی به دلیل بازآفرینی هویّت ملّی از اهمّیّت ویژه ای برخوردار است. فرزانه طوس با تکیه بر عناصر و مفاهیم هویّت ساز، نقش محوری در پیوند دادن ایرانیان با پیشینه غنی فرهنگی خود داشته است. رستم یکی از شخصیّت های برجسته است که فردوسی با تکیه بر ویژگی های جسمانی و معنوی او، بخش عمده ای از آراء هویّت ساز خود را تبیین کرده است. در این پژوهش، با روش توصیفی -تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای، مؤلّفه های هویّت ملیِ جغرافیایی و فرهنگی که فردوسی از طریق به کارگیری شخصیّت رستم در شاهنامه به مخاطبان خود انتقال داده، بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رستم به عنوان مهم ترین شخصیّت شاهنامه در پیشبرد اهداف ملّی گرایانه فردوسی و ایجاد نوعی هویّت خواهی ایرانی بسیار مؤثّر بوده است. فردوسی، مفاهیم هویّت سازِ جغرافیایی همچون: ترسیم محدوده جغرافیایی کشور ایران؛ نگرش مثبت و تعلّق خاطر نسبت به آب و خاک؛ نگرش نسبت به جایگاه سرزمین ایران در سطح جهان و مرجع دانستن آن؛ آمادگی برای دفاع از آب و خاک در زمان خطر و تعرض به آن؛ علاقه مندی به یکپارچگی سرزمین در آینده و نیز، مفاهیم هویّت سازِ فرهنگی همچون: تربیت فرزند و احترام به میراث گذشتگان را با خلق رستم و بهره مندی از ظرفیّت های رویدادهایی که این شخصیّت تجربه کرده، در شاهنامه بازتاب داده و با مخاطبان خود به اشتراک گذاشته است.
تحلیل و مقایسه مؤلفه های مشترک رئالیسم جادویی در «قرن روشنفکری» اثر از آلخوکارپانتیه و «روزگار سپری شده مردم سالخورده»، اثر محمود دولت آبادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جادویی، به عنوان سبکی جدید و متأثر از غرب به ویژه آمریکای لاتین، به ادبیات جهان عرضه شد؛ اما این شیوه داستان نویسی تنها به این منطقه از جهان اختصاص ندارد، بلکه در ادبیات داستانی سایر کشورها ازجمله ایران نیز مشاهده می شود. بر همین اساس، سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مؤلفه های رئالیسم جادویی در زمان های «قرن روشنفکری» از آلخو کارپانتیه به عنوان یکی از پیشگامان این سبک از منطقه آمریکای لاتین و اثر محمود دولت آبادی به نام «روزگار سپری شده مردم سالخورده» چیست؟ هدف اصلی این پژوهش نیز تحلیل تطبیقی مؤلفه های مشترک رئالیسم جادویی در آثار منتخب این دو نویسنده است که با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است. نتیجه حاصل از بررسی آثار موردنظر دو نویسنده در این پژوهش نشان می دهد، هر دو هم بن مایه های مشترکی از سبک رئالیسم جادویی داشته و به کاربرده اند و هم در آثار خود بن مایه های منحصربه فرد خود را آورده اند؛ اما ماهیت و شکل این مؤلفه ها علیرغم شباهت و طبقه بندی یکسان، دارای ویژگی های منحصربه فردی است که از عقاید و باورهای بومی، فرهنگی و محیط زندگی نویسنده نشات می گیرد. همچنین، موجودات، حیوانات و عناصر فراطبیعی و عجیب وغریب این دو نویسنده باهم تفاوت های محسوسی دارد. دولت آبادی در هرزه نگاری و یا فضاسازی های تعفن بار، عفیف تراز کارپانتیه است.
التواصل الادبی الایرانی – الکویتی المعاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
69 - 95
حوزههای تخصصی:
إن التواصل الادبی رغم تأثره بالمؤشرات التأریخیه و الثقافیه و الاجتماعیه و السیاسیه بین البلاد، لکن یفوق العوائق فی تقریب الافکار و الشعوب. یتمیز تواصل إیران الاسلامیه و الکویت بقدم العلاقات و حسن الجوار و تواجد الایرانیین فی الکویت؛ کما لا تخلو من الانتباه تنمیه حرکه التنویر الفکری و الاهتمام بالقضایا الثقافیه و الاجتماعیه فی البلدین خلال العصر الحاضر؛ و بما أن الأدب جسر بین الشعبین للتواصل، فدراسه ما بذل من الجهود العلمیه الأدبیه فی البلدین تجاه الأدب المقابل تکشف عن أنماط التواصل الادبی و قدره رسوخ جذوره. إن هذه الدراسه تحاول العثور علی معرفه الجوانب الملفته للإهتمام بین الأدباء و الباحثین فی الأدب الکویتی و الفارسی و تحلیل النشاطات فی ظلّ العوامل المؤثره علی التواصل ایجابیاً و سلبیاً، کما تعرض إحصائیات عن وسائط التواصل الادبی بین البلدین فی حقل البحوث العلمیه المتمثله فی التألیف و الترجمه، المقاله العلمیه و الرساله و الاطروحه الجامعیه و المساعی المبذوله فی النشاطات الثقافبه مثل المنتدیات و الندوات و اللقاءات و البعثات. کل هذا فی محاوله معتمده علی المنهج الوصفی التحلیلی مستعیناً بالکتب و الدراسات فی جمع المعلومات و تقدیم الاحصائیات. لعل من أهم ما توصل إلیه البحث هو أن إیران بذلت جهوداً مثمره فی معرفه الأدب العربی الکویتی ودراسته و ترجمته فی العصر الحدیث و لا سیما بعد العقد الثانی من انتصار الثوره الاسلامیه حیث ازدادت البحوث العلمیه و المقالات و الدراسات فیها، کما أولت الکویت بالمقابل اهتماماً کبیراً بالأدب الفارسی و نشر الکتب المترجمه من الفارسیه فی العالم العربی. فمثل هذا التواصل الذی جری بین البلدین خلال عشرین سنه من عمره، یستدعی انتباهاً أکثر من جانب المهتمین بالامر لعرض صوره واضحه فی الآتی.
بررسی تطبیقی جلوه های مبارزه با استعمار انگلیس و روس در انقلاب مشروطه (مطالعه موردی: اشعار نسیم شمال و ملک الشعرای بهار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
48 - 80
حوزههای تخصصی:
ادبیّات مقاومت در عصر مشروطه، درخت تناوری است که در دامان فرهنگی انقلاب مشروطه، علیه استبداد و استعمارِ بیگانگان روییده است. این شاخه ادبی بر پایه ستیز با بیدادگران و ترسیم چهره آنان و به منظور دفاع از هویّت ایرانی در مقابل تاخت و تاز بیگانگان ظهور کرده است. پدیده استعمار از پدیده هایی است که همواره کشورها و ملّت های مشرق زمین با آن مواجه بوده اند؛ لذا انسان های آگاه و توانمند به ویژه هنرمندان و ادیبان، با سلاح شعر به مبارزه با استعمار و استعمارگران می پرداختند. باتوجّه به این که شگردهای استعمار، گوناگون و مختلف است؛ لذا شگردهای مبارزه با آن نیز بایستی گوناگون و مناسب باشد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه های محمّدتقی بهار و سیّد اشرف الدّین حسینی در باب پدیده استعمارستیزی در دیوان اشعارآن ها پرداخته می شود. پژوهش های صورت گرفته در این مقاله نشان می دهد که هر دو شاعر، به شکل های گوناگون به معرفی پدیده استعمار پرداخته اند و برای مبارزه با آن، شگردهای مشابهی نیز داشته و راهکارهایی نیز ارائه نموده اند که مهم ترین آن ها عبارت است از: آگاه کردن مردم و غفلت زدایی؛ دعوت به اتّحاد و مقابله با استعمار؛ تحقیراستعمار با زبان طنز، نکوهش و محکوم نمودن استعما رگران؛ برانگیختن مردم و بازگشت به هویّت اصیل فرهنگ اسلامی
تحلیل داستان"اعرابی درویش و همسراو"در مثنوی معنوی مولوی بر اساس نظریه مثبت گرای مارتین سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا، جنبش جدیدی در روان شناسی است که بر بنا نهادن و گسترش هیجان های مثبت، به منظور ایجاد سپر و مانع در برابر اختلالات روانی و افزایش شادکامی تاکید می کند.این رویکرد بر شناسایی سازه ها و پرورش توانمندی هایی تأکید دارد که ارتقاء سلامت و شادکامی انسان را فراهم می آورد.زیر بنای نظری روان شناسی مثبت گرا متعلق به مارتین است.او معتقد است که شادی شامل زندگی لذتمند،متعهدانه و معنادار است.هیجان های مثبتی که روان شناسی مثبت گرا بر آن تأکید دارد،اغلب توانایی بهتری برای سازگاری و تاب آوری در مواجهه با مشکلات زندگی ایجاد می کند.آراءجلالدین محمد بلخی ،به عنوان یکی از بزرگترین عارفان و شاعران ادب فارسی،حاوی برجسته ترین آموزه های روان شناختی است این شاعر عارف در مثنوی معنوی خویش،به طور عملیاتی، متنوع ترین روش های روان درمانی را ارائه کرده است در پژوهش پیش رو سعی برآن است تا در یکی از داستان های مندرج در این اثر شگرف با عنوان "اعرابی و همسر درویش او"،روش روان درمانی توانمند-مدار که یکی از شیوه های روان درمانی مثبت گراست تحلیل و بررسی شود تا در نهایت مشخص گردد که آراء و اندیشه های مولوی علاوه بر ظرفیت های ادبی و زیبایی شناختی حائز ظرفیت های روان شناختی بسیاری ست.
بررسی تطبیقی دیدگاه سنایی و مولوی در مورد سفر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
81 - 102
حوزههای تخصصی:
در ادبیات فارسی، سفر با دو بعُد جسمانی و عرفانی در اشعار شاعران آمده است، بُعد معنوی که از آن با عنوان سفر درونی، روحانی و باطنی یاد می کنند، اصل اندیشگانی ادبیات عرفانی است، این سفر، سیرالی الله است که در نهایت با فنای فی الله به نوعی به تولد دوباره ی سالک (بقای بعد فنا) ختم می شود، تمام تلاش عرفا در یک کلام، هدایت انسان به این مسیر هست، چناچه اگر اندیشه های عارفان را در طی قرن ها بررسی کنیم به یک پیوند اندیشگانی در این رابطه می رسیم. هرکدام در بیانی دیگر اما مفهومی یکسان بر سفر درونی تأکید دارند. در این مقاله اندیشه های دو قطب بزرگ عرفان: سنایی و مولوی در این رابطه بررسی شده است، سفر در بُعد جسمانی و عرفانی در شعر آن ها بسیار توصیه شده اما اهمیتی که سفر باطنی دارد، سفر جسمانی ندارد، حاصل تحقیق نشانگر این است، هر دو شاعر رسالت عرفانی خود را در این دیده اند که انسان را در مسیر شناخت هویت الهی خود قرار بدهند. بنابراین توصیه به سفر درونی دارند، سفر اجباری انسان هبوط او از عالم علوی به این جهان است و انسان با سفر درونی باید تلاش کند دوباره به آن عالم برگردد؛ آداب آن نیز ترک شهوات دنیایی و سیر و سلوک عرفانی با پیروی از پیر راهنما است، از این منظر می توان آن را با کهن الگوی سفر قهرمان بررسی کرد.
بررسی تطبیقی دو حماسه مضحک، موش و گربه و تجاوز به طره گیسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
135 - 156
حوزههای تخصصی:
حماسه مضحک یکی از انواع مهم نقیضه پردازی است که هم به خاطر ماهیت نقیضی و هم به خاطر اهمیت ژانر حماسه شایسته توجه و بررسی است. حماسه مضحک با وارونه کردن محتوا و شکل حماسه فاخر، متنی طنازانه و خلاقانه را شکل می دهد؛ در تحقیق پیش رو در صدد تحلیل چگونگی شکل گیری دو حماسه مضحک با استفاده از تحلیل ساختار و محتوای آنها هستیم. به منظور روشن شدن اختلاف و شباهت های میان حماسه مضحک در ادب اروپائی و ادب فارسی دو منظومه انتخاب شده است که ساختار و محتوای آنها با رویکردی تطبیقی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. رویکرد تطبیقی به کار رفته در این پژوهش کمک می کند تا تفاوت ها و شباهت های دو ادیب نامدار در پرداختن به یک ژانر واحد مورد بررسی قرار گرفته و علت تفاوت نگرش آنها در ساخت این منظومه ها روشن شود. منظومه موش و گربه از عبید زاکانی و حماسه تجاوز به طره گیسو اثر الکساندر پوپ مبنای این پژوهش خواهند بود. روش تطبیقی مورد استفاده در این تحقیق بیانگر این مسئله است که نقاط مشترک و متفاوت میان حماسه مضحک در ادبیات فارسی و انگلیسی چیست و در نهایت با تحلیل محتوی و ساختار دو اثر، روشن می شود که منظومه انگلیسی با قوت و مایه بشتری توانسته است به واسازی عناصر حماسه فاخر دست یابد و از ساختار منسجم تری در نقض حماسه فاخر برخوردار است.
بوف کورصادق هدایت و خیزاب های ویرجینیا وولف: روایت روایت زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صادق هدایت، متفکر و هنرمندی بر آشوبنده، نا بهنگام، پی افکن و نویسنده ای صاحب سبک بود. به جریت می توان گفت که بوف کوراو درنیم قرن اخیر بیش ازهراثرادبی ایرانی دیگری مورد نقد و بررسی جدی قرار گرفته و هر روز منتقدان ابعاد تازه ای از این اثر را هویدا می کنند. آنها ابعاد سورریالیستی، سمبولیستی، اگزیستانسیالیستی، ناسیونالیستی، اکسپرسیونیستی و متافیزیکی این اثر را تجزیه تحلیل کرده اند. از دیدگاه ادبیات تطبیقی، از تاثیر پذیری هدایت از شوپنهاور، ژان پل سارتر، گی دو موپاسان، ژرار دونروال، فرانتس کافکا و دیگر ادیبان هم از بعد محتوایی و هم از بعد ساختاری قلم فرسایی ها شده است. پژوهش حاضر تاثیر پذیری و اشتراکات انکار ناپذیر و درعین حال کشف نشده ی بوف کور از رمان خیزابها ی ویرجینیا وولف را مورد نقد و موشکافی قرار می دهد. در این پژوهش، ارتباطات بینا متنی بوف کور با خیزابها از بعد مضمونی واکاوی شده و در این راستا پژواک یکی از مهمترین مضامین رمان خیزابها یعنی روایت زدگی در بوف کور رد یابی می شود. بر اساس تطبیق متنی نشان داده می شود که چطور برخی از جملات بوف کورشباهت خیره کننده ای به جملات کلیدی رمان خیزابها دارند.
مظاهر التجدید فی شعر فتره الدّستور فی العراق وإیران (بساطه اللغه نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
115 - 132
حوزههای تخصصی:
امتاز شعراء فتره الدّستور فی العراق وإیران بالبساطه أو السّهوله فی لغه الشعر و قد شملت أنواع الشعر بأجمعها کان الزهاوی رائداً فی هذا المضمار وقد تبعه الرّصافی ووصل إیرج القمّه فی الشعر الفارسیّ ثمّ بسّط عشقی شعرهُ و قرّبه للعامیه الدارجه. وقد صبغت لغتهم هذه بصبغه عامیه واضحه هی أقرب إلی لغه المجلات والصحف. وقد خصّص ملک الشعراء بهار بعض أشعاره بالبساطه والسهوله. وفی السیاق المتصل یرمی هذاالبحث و اعتماداً علی منهج الوصفی - التّحلیلی إلی دراسه شعر حقبه الدُستور فی العراق وإیران من ناحیه البساطه. ومن أبرزالنتائج الّتی توصلنا إلیها عبر هذا البحث هی: أنَّ شعر البساطه ولیده الأوضاع الثوریه السائده علی فتره الدُستور حیث إنّها کانت تقتضی تقریب الشعر إلی أفهام النّاس وأداء الشاعر رساله اجتماعیه لتوعیه القارئین علی هموم المجتمع وحثّهم علی حمل مهام الثوره.
آموزه های تعلیمی طب القلوب و کیمیای سعادت بر اساس روی کرد بینامتنیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
25 - 47
حوزههای تخصصی:
تحلیل با رویکرد «بینامتنیت» ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی می کند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه تعالیم اخلاقی کیمیای سعادت و طب القلوب است. اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. به گونه ای که در زبان فارسی آثاری همچون کیمیای سعادت و طب القلوب، با موضوع ادب تعلیمی و سرشار از آموزه های اخلاقی به وجود آمده اند. در بررسی پاره ای از فضایل و رذایل اخلاقی این دو کتاب، درمی یابیم تعالیم اخلاقی در این دو اثر به خوبی نمایان و چشمگیر است. غزالی و نقشبندی در آثار خود به صراحت پیام های اخلاقی خود را به نوع بشر عرضه می کنند. انسان عصر حاضر، به عامل کنترل کننده و بازدارنده از سقوط در منجلاب فساد، بیشتر از روزگاران گذشته نیازمند است. درنتیجه نیاز جهان معاصر به اخلاقیات، برای برون رفت از فسادهای اخلاقی موجود، حیاتی است. بر این اساس با شناخت فضیلت ها و رذیلت های اخلاقی از نگاه این دو نویسنده، می توان به جهان بینی آن ها پی برد و با تعمّق در اندیشه هایشان، درراه معرفت اخلاقیات و نیز معرفی پیام های اخلاقی آن ها در راستای اِعمال آن ها در زندگی فردی و اجتماعی برای نجات نوع بشر از تباهی و فسادهای دنیای کنونی، گام برداشت، نگارنده با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش کتابخانه ای موضوع حاضر را در قالب مقاله ای علمی -پژوهشی بررسی و تحلیل کرده است.
بررسی کمی ترجمه های فرانسوی گلستان سعدی و بررسی کیفی برگردانِ چند حکایت با رویکرد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرت سعدی از دیرباز از مرزهای ایران فراتر رفته است. از میان شاهکارهای ادبیات فارسی که به دیگر زبان ها و از جمله به فرانسه ترجمه شده اند، شاید هیچ کدام به اندازه گلستان تأثیرگذار نبوده است. این کتاب به لطف ترجمه های صورت گرفته، سبب فیض بسیاری از فرانسویان و به ویژه منبع الهام آن دسته از شاعران و نویسندگان غربی بوده است که ذوق و قریحه ای نزدیک به سعدی داشته اند. در این مقاله، در دو بخش، پس از مروری گذرا بر روند آشنایی فرانسویان با زبان و ادبیات فارسی، ابتدا به بررسی کمی ترجمه های گلستان سعدی از آغاز تا به امروز پرداخته ایم؛ سپس، با مطالعه تطبیقی نمونه هایی از کار مترجمان کوشیده ایم نشان دهیم که هر ترجمه از لحاظ کیفی چه ویژگی ها و نقص هایی در بر دارد. در نهایت، به این پرسش پاسخ خواهیم داد که از میان ترجمه های موجود گلستان به زبان فرانسه کدامیک وفاداری و اصالت بیشتری نسبت به متن اصلی فارسی دارد.
تحلیل روایت شناختی داستان طوطی و بازرگان مثنوی بر اساس نظریه زمان در روایت ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
35 - 55
حوزههای تخصصی:
یکی از روی کردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگ ترین داستان پردازان ادب فارسی، مولاناست؛ وی در مثنوی برای رسیدن به اهداف خود و بیان مفاهیم والا از داستان گویی و روایت بهره جسته است. چیره دستی وی در به کارگیری اصول دقیق فنون داستان پردازی و اشراف او بر انواع شگردهای داستان پردازی باعث شده که مثنوی به عنوان یک اثر مشهور در جهان زنده و پایدار بماند. یکی از این شگردها، چگونگی به کار گرفتن عنصر زمان در روایت است. یکی از محققانی که در چند دهه ی اخیر به چگونگی زمان بندی در روایت پرداخته، ژرار ژنت فرانسوی است. هدف از این مطالعه، استفاده از نظریه ی زمان در روایت ژنت در قالب سه مبحث: نظم، تداوم و بسامد، برای تحلیل روایت شناسی داستان طوطی و بازرگان در مثنوی است. روش این مطالعه تحلیلی- توصیفی با روی کرد روایت شناختی است؛ همچنین یافته های این مطالعه نشان می دهد نظریه ی ژرار ژنت الگوی مناسبی برای تحلیل داستان های مثنوی به دست می دهد. یکی دیگر از دستاوردهای این پژوهش، بهره مندی از روی کردهای نوین نقد و تحلیل ادبی و دانش های جدید از جمله روایت شناسی در برسی متون کلاسیک همچون مثنوی است.
مقایسه مقابله ای مضامین اجتماعی سخریه در شعر أحمد مطر و نسیم شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
31 - 56
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی و مقابله ای به رغم عمر کوتاه خود در مشرق زمین، در سال های اخیر رونق چشمگیری در حوزه نقد ادبی یافته است. امروزه با شکل گیری فضاهای دانشگاهی، تحقیقات جامع و دقیقی راجع به ماهیت نقد و انواع آن صورت گرفته است. کتاب ها و مقالات متعددی در این باره نوشته شده و به اقتضای آن در جهت مصداق یابی، آثار بسیاری از شاعران مورد توجه موشکافانه قرار گرفته است. امروزه نگاه های پژوهشگرانه بیش تر معطوف به یافتن وجوه تشابه بین آثار ادبی خلق شده در زوایای جهان ادبیات است. در همین راستا پژوهش های ارزشمندی به صورت تطبیقی و مقابله ای صورت گرفته است. جستار پیش رو با التفات به نظریات متعدد در باب نقد، به مقابله شعر نسیم شمال ، شاعر عصر مشروطه و احمد مطر شاعر برجسته عراقی پرداخته است. از آنجا که هر دو شاعر با بکارگیری شیوه های مختلف طنز اعم از کنایه، تعریض، تلویح، نقیضه گویی و ... زبان به انتقاد علیه ناملایمی های روزگار خود باز کرده اند و شعر خود را صرف پرده برداشتن از ماهیت ظالمانه صاحبان و غاصبان قدرت نموده اند. کاری که برای هر دو شاعر به قیمت تحمل شکنجه های فراوانی تمام شده است. سعی شده مشترکات این دو مورد توجه و تحلیل قرار گیرد و راهکارهای هر دو در جهت مبارزه علیه استبداد و خودکامگی اربابان مورد نظر واقع گردد.
بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی حوزه خشم در رمان های «شوهر آهوخانم» و «هرگز رهایم مکن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
35 - 53
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی مهم ترین دستاورد زبان شناسی نوین است که در آن مفاهیم انتزاعی و مجرد به طور عینی و تجربی مفهوم سازی می شوند. نظریه استعاره مفهومی اولین بار توسط لیکاف و جانسون در کتابی به نام «استعاره هایی که باور داریم» مطرح شد. بر اساس این نظریه، استعاره مفهومی امری تصوری و ذهنی است که در زبان به صورت استعاری تجلی می یابد. بیش تر مطالعه ها در مورد استعاره مفهومی منحصر به گفتار و نوشتار است در صورتی که استعاره های عواطف می تواند به گسترش الگوی استعاره مفهومی کمک کند. پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی حوزه خشم در رمان «شوهر آهو خانم» افغانی و رمان «هرگز رهایم مکن» ایشی گورو (برنده جایزه نوبل ادبی 2017) می پردازد. داده های این تحقیق از عبارات و اصطلاحات مربوط به خشم در این دو رمان استخراج گردیدند. در این جستار بر آن ایم تا با بررسی قسمت هایی که در آن ها مفهوم خشم در قالب استعاره مفهومی مطرح است، پر بسامدترین نگاشت های استعاری و حوزه های مبدأ را تبیین کنیم.
دراسه المثلیه الجنسیه فی الروایه السعودیه علی ضوء نظریه الانعکاس فی علم الاجتماع؛ روایه "شارع العطایف" لابن بخیت نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
50 - 31
حوزههای تخصصی:
الروایه السعودیّه تتعامل مع ثالوث (الجنس، السیاسه، الدین) من منطلقات استعراضیّه والتی یری أنّ السیاسه والدین هما من الدوافع الرئیسه لما یتعلق بالجنس إذ إنّ توظیف الجنس فی الروایه السعودیه لیس من أجل العمل الأدبی بل هو ظاهره یوظفها الکاتب لأجل الجنس نفسه أو لنقل إقحام الجنس بوصفه جسدا کمصطلح دالّ علی مفهوم محدّد وبوصفه یشکّل حضورا دالّا فی الروایه السعودیّه. فالجسد الجنسی لایمکن أن تتمّ مناقشته بمعزل عن السیاق الثقافی والاجتماعی ومن هذا المنطلق یری عبدالله بن بخیت فی الجسد الجنسی دلالات عدّه، منها التمرّد علی عباءه العرف الاجتماعی باعتباره رمزا للحجاب الفکری لذا نحن فی هذه الروایه لانری إلا مهاد السریر(الجنس) لذلک استحق أن تکون بؤره تصبّ فیها کلّ شیء؛ بناء علی هذا فإنّه تمّ مناقشه هذه الروایه علی ضوء نظریّه الانعکاس وانتهی البحث إلی أنّ الراوی یرکّز علی المثلیّه الجنسیّه وکذلک العلاقات الجنسیّه غیر المشروعه لجمیع سکّان الحی حتی الأطفال الصغار لم یستثنوا من القاعده وکأنّ الجنس هو المحرّک الرئیس لکلّ الناس فی هذا المجتمع المحافظ. فالکاتب الروائی وضع مبضعه فی شارع العطایف لیشرّح مظاهر التفسخ الاجتماعی إذ إنّ الشارع فضاء اجتماعی للصراعات التی تجری فی المجتمع السعودی وکذلک إنه رمز الفضاء الاجتماعی ومطّرح المعیش الیومی وکأنّ هذا الشارع بکل مجریاته یمثّل العمود الفقری للمجتمع وکأنّه أهمّ معرّض لشبکه العلاقات الاجتماعیّه.