فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
99 - 128
حوزههای تخصصی:
من خلال دراسه النصوص المختلفه والتمعّن فیها، نکشف وجوهاً وموضوعات مماثله تؤدی إلى معرفه العلاقات البنیویه وعلاقه حضور مشترک بین نصین أو عدّه نصوص. فی غضون ذلک، فإن استخدام علاقات النصیه المتعالیه القانونیه لجیرار جینیت، من خلال إنشاء علاقات مختلفه بین النصوص المختلفه وإنشاء أنظمه، ومشفّرات، وأسالیب ثقافیه وقواعد وصفیه، وکذلک اکتشاف العلاقات بین النصوص المختلفه، یؤدی بدوره إلى کشف الدلالات المشترکه وأوجه التشابه فیما بینها. من هنا، توفّر "روایه التاریخ السری للأبطال الفرس القدامى"، ذات العلاقات التاریخیه والعلمیه والعقائدیه والاجتماعیه والثقافیه (مع نصوص أخرى)، أرضیهً مناسبه لدراسه أسس "النصیه المتعالیه"، بما فی ذلک الأسالیب الوصفیه التحلیلیه وکذلک خصائصها المتنوعه وهی؛ التناص (نصی بینی)، النصیه المتفرعه، النصیه الجامعه، النص الموازی والماوراء نصیه (التعالی النصی للنص). لذلک، قام هذا البحث بدراسه وشرح جمیع الأحداث والتلمیحات الحقیقیه لهذا العمل وتطابقها مع النصوص السابقه، لمعرفه کیف أن الدکتور شمیسا، استطاع من خلال توفیر مساحه بنیویه مناسبه، أن یجعل القارئ یتّجه نحو معرفه أسس علم الاجتماع بشکل واسع. وإلى أی مدى حقّق نجاحاً فی إنشاء شبکه معقده للنصیه المتعالیه من خلال خلق مساحه شکلیه ومضمونیه مماثله فی ظل تغییر حجم ومحتوى النصوص السابقه وتخفیض وإطاله فترتها الزمنیه (النصیه المتفرعه) فضلاً عن التداخل الواعی للأنواع الأدبیه المختلفه للنصوص (النصیه الجامعه).
مطالعه جایگاه شعر در زیباشناسی باومگارتن و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش براین است با روش توصیفی–تحلیلی به سوال اصلی پاسخ داده شود: نظر کانت درباره جایگاه شعر در میان هنرهای زیبا چه وجوه اشتراک و افتراق و همخوانی هایی با رأی باومگارتن دارد؟ هدف مقاله روشن کردن دلایل درنظرگرفتن ِشعر به منزله برترین هنر نزد یکی از پیروان اصالت عقل و مقایسه آن با نظر کانت است. باومگارتن در عصر روشنگری شعر را به منزله گفتار و خطابه کامل حسی در نظر می گیرد. او بر آوا، غنای کلام و اثرگذاری آن بر تأثرات و عواطف و فرم گرایی و کمال حسی تأکید می کند. وی، هماهنگی اندیشه ها به صورت مجزا از ابزار بیان، هماهنگی اندیشه ها و ابزار بیان، همچنین نظم و هماهنگیِ نشانه های ابزار بیان را سه منشأ زیبایی شعر می خواند. باومگارتن، به کمال درجه ادراک حسی در مواجهه با زیبایی می پردازد. کانت علاوه بر تمایز شعر از خطابه به دو نوع زیبایی در شعر یعنی: زیبایی آزاد معطوف به هماهنگی، وزن و ریتم یا آوای واژگان و زیبایی وابسته در ارتباط با علاقه عقلی اشاره می کند. از نظر وی زیبایی شعر به منزله زیبایی آزاد رها از مفهوم کمال و نیز صورت آن، برانگیزنده بازی آزادی است که بین حس و فاهمه در می گیرد. در نظر باومگارتن با مفهوم کمال حسی در شعر، جایی برای بازی آزاد قوا باقی نمی ماند.
دفاعیات عمار بصری از کلام مسیحیت در "البرهان"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
357 - 374
حوزههای تخصصی:
عمار بصری نسطوری یکی از متکلمین برجسته مسیحی در دوره عباسیان و در حدود سال های 800 الی 850 میلادی در بغداد و شهر بصره می زیسته و برای تبلیغ و ترویج مسیحیت نسطوری فعالیت می کرده است. وی دارای دو اثر کلامی مهم است: یکی کتاب «البرهان علی سیاقه التدبیر الالهی» و دیگری کتاب «المسائل والأجوبه». وی در این دو کتاب با تفکر فلسفی و فکر دینی به شرح و بسط اندیشه های مسیحی می پردازد و در اصل دفاعیاتی را برای کلام مسیحیت فراهم آورده و پاسخ انتقادات مخالفان(به ویژه متکلمان اسلامی) را می دهد و در واقع با برهان و دلایل عقلی و نقلی در دفاع از باورها و اعتقادات مسیحیان می کوشد. کتاب «البرهان» در این خصوص به عنوان یکی از کهن ترین کتاب های دفاعیه مسیحیت شناخته شده و از این حیث کم نظیر است. وی در این اثر کلامی به دوازده مبحث اصلی به ویژه موارد انتقادی(همچون تثلیث، تجسّد، اتحاد، تحریف کتاب مقدس، به صلیب کشیدن عیسی مسیح و قربانی) به طرح و بررسی و پاسخ شبهات می پردازد.
بررسی و تحلیل ابعاد تأثیرپذیری مهدی اخوان ثالث از آیات قرآن کریم با رویکرد به نظریه بینامتنی ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، در عرصه نقد ادبی نظریه ای تحت عنوان نقد بینامتنی رواج پیدا کرده است که بر اساس آن، هیچ یک از متون دارای هویت مستقل نیستند و تحت تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم آثار پیش از خود خلق شده اند. چهارچوب های نقد بینامتنیت برای نخستین بار از سوی ژولیا کریستوا تبیین گردید، ولی با آراء ژرار ژنت به اوج رسید، به طوری که امروزه نظرات ژنت به عنوان الگو در بررسی های میان متنی در نظر گرفته می شود. او بینامتنیت را به سه دسته «آشکار، ناآشکار و ضمنی» تقسیم کرده است که همه متون خلق شده ذیل آن جای می گیرند. یکی از زیرمتن هایی که شاعران به آن توجه می کنند، نویسه های دینی است که در گستره ادب فارسی معاصر، اخوان ثالث در زمره شاعرانی قرار دارد که مسائل دینی را در اشعار خود منعکس کرده اند. او با استناد به مهم ترین متن دینی اسلامی یعنی قرآن، بخشی از ذهنیات خود را شرح داده و با مخاطبان به اشتراک گذاشته است. به این اعتبار، در مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، ابعاد تأثیرپذیری اخوان ثالث از آیات قرآن در چهار لایه محتوایی، واژگانی، ساختاری و داستان های آیینی بررسی و کاویده شده است تا به این پرسش ها پاسخ داده شود که: الف) اخوان ثالث در چه سطوحی از آیات قرآن تأثیر پذیرفته است؟ ب) کاربرد کدام یک از ترازهای نگره بینامتنی در شعرهای اخوان ثالث بیشتر بوده است؟ برای پرهیز از پراکنده گویی از مبانی نظریه بینامتنی ژنت استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاعر، برای تبیین مفاهیم سیاسی، اعتقادی، توصیفی، اعتراضی- فلسفی، اخلاقی و غنایی از متن متقدم، یعنی قرآن استفاده کرده است.
تحلیل ستیز قدرت در شاهنامه و ایلیاد از دیدگاه فوکو (با تکیه بر خاندان لهراسپ و پریام)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه فوکو قدرت بر همه ساز و کارهای تبادلات اجتماعی تسلّط دارد و از طریق برخی نیروها نظیر قدرتِ گفتمانی، قدرتِ مشرف بر حیات و قدرتِ انضباطی (تبارشناسی) به اهدافش می رسد تا بر جزئی ترین کردارهایِ سوژه ها نظارت داشته باشد. در این مسیر در بُرهه هایِ زمانی و مکانی، گفتمان های بسیاری تولید می شوند که فضایِ متخاصم و منازعاتِ معنایی ایجاد می کنند (دیرینه شناسی). جُستار حاضر با توجّه به وجود زیرساخت ها، واحدهای گفتمان ساز، کارکردهای گفتمانی و بویژه گفتمانِ قدرت در دو متن (خاندان لهراسپ و خاندان پریام) به تحلیل و تطبیق می پردازد تا شیوه تولید گفتمان ها، خاستگاه هایِ گفتمان ساز و گفتمانِ قدرت را بررسی کند. این پژوهشْ تحلیلی _ توصیفی، تطبیقی و نظریّه بنیاد است و نشان می دهد ساختار اصلی داستان لهراسپ را کلانْ گفتمان های هویّت دینی _ سیاسی، هویّت سیاسی و هویّت شاه شکل داده اند. ساختار اصلیِ داستان پریام را کلانْ گفتمان های هویّت طبقاتی خدایان، هویّت دینی _ سیاسی و هویّت فرهنگی _ ملّی (خانواده) شکل داده اند. این مقاله روشن می سازد که از ترکیبِ واحدهای گفتمان سازِ پُر بسامدی چون تقدیرگرایی، مقدّس بودن و ... گفتمان هویّت دینی _ سیاسی شکل گرفته و توانسته بر روی هویّت گفتمان های دیگر تأثیر بیشتری بگذارد. قدرتمندترین و با دانش ترین شخصیّت ها در این دو خاندان، گشتاسپ و پاریس می باشند، زیرا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند، عقایدِ شخصیّت های دیگر را تغییر و به سمت عقاید خود سوق دادند.
زیبایی شناسی اکسپرسیونیسم و امپرسیونیسم در سروده های مهدی اخوان ثالث و بدر شاکر السّیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم دو مکتب مهمّ هنری در اواخر قرن نوزده و آغاز قرن بیستم است که توانست در ادبیّات نیز اندیشمندانی را به تکاپو وادارد. مسائل مهمّ انسانی، جهش های بزرگ صنعتی، جنگ، استثمار و هزاران بحران بزرگ دیگر دست مایه بسیاری از آثار بزرگ و ماندگار هنری شد. ایران و خاورمیانه نیز همانند دیگر کشورهای پرآشوب قرن از تنش ها و پیامدهای خارجی و داخلی این بحران ها درامان نبودند. مهدی اخوان ثالث و بدر شاکر سیّاب دو نماینده هنر ایرانی و عراقی هستند که هم صدا با دیگر هنرمندان، تنهایی و انزوای انسان در قرن آشوب زده را ترسیم کردند و با به تصویرکشیدن تابلوهایی از جنس واژه و خیال، به آرزوی آزادی، مجال پرواز دادند. در نوشتار پیش رو با توجّه به حال و هوای سروده ها، نقاط اشتراک آن ها با برخی از آثار نقّاشی در سبک های مورد نظر بررسی شده است. سروده ها با توجّه به درون مایه آن ها در دو سبک نقّاشی مورد نظر دسته بندی شد. جستار حاضر درپی گزینش و بازنمایی زیبایی شناختی تصاویر امپرسیونیستی و اکسپرسیونیستی است. با توجّه به پژوهش پیش رو، اخوان ثالث و بدر شاکر سیّاب تصویرسازانی در هردو سبک هنری هستند؛ ولی تصاویر برساخته خیال سیّاب با همه درد و رنج دورانش به سبک امپرسیونیسم و اخوان ثالث به اکسپرسیونیسم گرایش بیشتری دارد. دلیل این امر، توجّه شاکر سیّاب به محیط زیست پیرامونش یا همان دیده های ملموس او و تمایل اخوان به تاریخ است. از همین روی، ذهنیت مبهم تری در تصاویر شعری اخوان دیده می شود.
مدرنیسم اجتماعی در شعر محمود سامی بارودی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
393 - 418
حوزههای تخصصی:
عصر نهضت یا عصر معاصر عربی هم زمان با عصر مشروطه در ایران، روزگار تجدّد در زندگی اجتماعی مردم مصر و فارس بود. تحوّل و دگردیسی در زندگی اجتماعی این دو ملّت در عصر معاصر، دگرگونی در عرصه ادبیات را نیز در پی داشت. با دگرگونی ادبی، موضوعات اجتماعی جدید نیز وارد ادبیات گردید. محمود سامی بارودی شاعر برجسته مصر و فرخی یزدی شاعر پارسی گوی از مشهورترین نمایندگان تجدّد در این عصر هستند که القای مفاهیم حسّاس اجتماعی را بر عهده می گیرند تا فضا را برای داشتن اجتماعی مطلوب فراهم نمایند. بارودی با بهره گیری از ذوق سلیم و استوار و همچنین پیروی از منتقدان غرب به امور مردم و اصلاح عیوب موجود در جامعه می پردازد. او به مانند فرخی یزدی مسائلی چون عدالت محوری، وطن، ترک ذلت و خواری، توجه به فقر، مخالفت با ظلم و ستم و دعوت به علم آموزی را محوری ترین موضوعات اشعار خود قرار می دهد. این پژوهش در صدد آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه اجتماعی و نشانه های نوآوری را با ذکر نمونه مورد تحلیل و بررسی قرار داده و در پایان وجوه تشابه و اختلاف هر کدام را در این خصوص بیان می کند.
بررسی تطبیقی وطن دوستی در اشعار اقبال لاهوری و خلیل مطران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
539 - 550
حوزههای تخصصی:
اقبال لاهوری و خلیل مطران یکی اهل پاکستان و دیگری از لبنان است. این دو شاعر در مورد وطن دوستی اشعاری سروده اند که مردم را به دور از وطن پرستی بی حد و مرز بلکه به وحدت و یکپارچگی در زیر یک پرچم برای رهایی از ظلم و آن ها را برای کمک به هم نوعان فرا خوانده اند. در این مطالعه تحلیلی- توصیفی با بررسی دیوان دو شاعر می خواهیم به هم عقیدتی این دو شاعر برسیم. اقبال می گوید که اگر تمام مردم به یک محبوب حجازی روی بیاورند و پیرو آن شوند عشق به وطن فقط منتهی به مکان زندگی افراد نمی شود و تبدیل به عشق در یک جامعه بزرگ که تمام مسلمین را در بر می گیرد، می شود. این مطالعه کوشیده است تا با گردآوری مطالب و یکپارچه ساختن این مطالب مردم را در فهم مطالب ذکر شده توسط شاعران یاری دهد تا رسالت شاعران به خوبی انجام شود و همچنین مردم جامعه بتوانند از آن استفاده کنند.
نگاهی به مکتب سور رئالیسم و جلوه هایی از آن در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
485 - 509
حوزههای تخصصی:
سور رئالیست ها معتقد به «نگارش خودکار»اند و بر این باورند که شاعر، باید حواس خود را مختل کرده و در حالت خلسه و ناخودآگاهی شعر بسراید. به رؤیا و خواب اهمیت می دهند و از دیدگاه آن ها اثر هنری باید رؤیاگونه باشد. آن ها ویژگی های فرا واقعی به اشیاء و پدیده ها نسبت می دهند. در دوره معاصر ادبیات فارسی نیز با تأثیر از ادبیات اروپا، از این مکتب تأثیر پذیرفته و شاعران جریان های شعری «موج نو» و «حجم» تحت تأثیر آراء شاعران این مکتب بودند. در کنار این دو جریان شعری، شاعران مستقلی نیز همچون سپهری از این مکتب تأثیر پذیرفته و شگردها و بوطیقای خاص این مکتب را در شعر خود وارد کرده و منطبق با تئوری های پذیرفته شده این مکتب شعر سروده اند. در شعر قیصر نیز بارقه هایی از تأثیر این مکتب دیده می شود که در مقاله حاضر نمونه هایی از این تأثیر ذکر شده و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اگرچه قیصر شاعری سور رئالیست نیست ولی تأثیر این مکتب در برخی از اشعار وی، انکار ناشدنی است.
مطالعه تطبیقی واقع گرایی از دیدگاه والتز و فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
133 - 154
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی سیاسی که در مکاتب مختلف فکری نقش قابل توجهی دارد، در علم سیاست به عنوان سیاست قدرت شناخته می شود. واقع گرایان سیاسی که با مورگنتاو آغاز و با کنت والتز به بلوغ کاملی رسید، سیاست را علم کسب، حفظ و افزایش قدرت می دانند و در راستای تحقق مطلوب از ابزارهای متعددی بهره می گیرند. مفاهیم مقوم رئالیسم والتزی عبارتند از ذات پلید انسان، سیاست افزایش قدرت، اجتناب ناپذیر بودن جنگ و ساختار سلسله مراتبی نظام بین الملل. هریک از این مفاهیم رویکردهای هستی شناختی رئالیست ها را به تحولات نظام بین الملل جهت می دهند. با مطالعه و بررسی مفاهیم سیاسی شاهنامه فردوسی، به اشتراک نظری در مفاهیم به کار رفته در رئالیسم و شاهنامه پی می بریم. نگارنده در پژوهش پیش رو با پذیرش چارچوب ذهنی واقع گرایی والتزی و شناسایی مبانی نظری آن، به مطالعه اندیشه سیاسی حکیم توس می پردازد. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه نظریه واقع گرایی والتز تا چه اندازه با اندیشه سیاسی حکیم ابوالقاسم فردوسی قابل انطباق است؟ با توجه به سؤال اصلی پژوهش، این فرضیه مطرح می شود که با توجه به حوادث دوران حیات و نابسامانی اوضاع سیاسی عصر فردوسی، حکیم توس با استفاده از حکایات و افسانه های پیشینیان به بیان دیدگاه نظری سیاسی خود در خصوص ضرورت افزایش قدرت و تأمین امنیت ایران مطابق بامفروضه های اصلی واقع گرایی سیاسی والتز اعتقاد داشته است.
بیان «آیرونیک» یا طنزآمیز در دیوان ناصرخسرو و آثار برادران شلگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
242-266
حوزههای تخصصی:
ایران و آلمان دو کشوری هستند که تاریخ و سنت های فکری و ادبی پرباری دارند. هر دو در دوران شکوفایی مکاتب فکری؛ خواه دینی و خواه فلسفی، ادبا و متفکران برجسته ای را در دامان خود پرورانده اند. مطالعه تطبیقی آثار اندیشمندان این دو کشور می تواند ابعاد مختلفی از شباهت ها و تفاوت های این دو فرهنگ را نشان دهد. به این منظور دو اندیشمند و ادیب برای مطالعه تطبیقی انتخاب شدند: ناصرِخسرو (394 -481 ه.ق) و فردریش شلگل (1772-1829م). اما از آنجایی که عموماً نام برادران شلگل به عنوان همکار و همفکر با هم می آید، آگوست ویلهلم ( 1767- 1845م) هم به این پژوهش اضافه شد. شیوه بیانی ناصرخسرو در طنزآوری با روش فردریش در کتاب «قطعات» شباهت هایی دارد اما بیان آگوست ویلهلم به گونه ای دیگر است. این پژوهش در پی آن بوده که با مطالعه و قیاس آثار شاخص آنان، چگونگی استفاده آنها از بیان آیرونیک و طنزآمیز در برابر مخالفان و نیز مصادیق آن را در آثارشان نشان دهد. آیرونی(irony) نوعی بیان غیرمستقیم و طنزآلود است که مؤلف می کوشد به وسیله آن، دو یا چند وجه گوناگونِ یک امر را بنمایاند. قیاس آثار ناصرخسرو و برادران شلگل نشان می دهد که جهان بینی آنها که متأثّر از مکاتب فکریشان بوده، تا چه حد بر روش بیان آنها در طنزپردازی تأثیر داشته است. این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای، فیش برداری و به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
مفهوم "آلوده" در اندیشه فروغ فرخزاد و تطبیق آن با تفکر"طرد" در «قدرت های وحشت» کریستیوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
97 - 118
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تطبیقی مفهوم "آلوده" در شعر «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد با تفکر "طرد" در «قدرت های وحشت» جولیا کریستیوا می پردازد. این مقاله در پی آن است که تصاویر "آلوده" را بر اساس خوانشی تطبیقی با «قدرت های وحشت» کریستوا در «تولدی دیگر» فروغ مورد مطالعه قرار دهد. دلیل انتخاب فروغ فرخزاد این است که نظریه کریستیوا بسیار قابلیت پیاده سازی روی اشعار وی را دارد. این نظریه البته گستره وسیع تری از اشعار فرخزاد را در بر می گیرد که از حوصله این مقاله خارج است. از سوی دیگر اشعار او به عنوان پایه ای مرکزی برای روشنگری نظریه کریستیوا در باب پدیده آلوده انگاری نیز بسیار گویا است. آلوده انگاری یکی از اساسی ترین جریان های سوژه در فرآیند است: یعنی حالتی از طرد و واپس زنی آنچه که برای خود، دیگری محسوب می شود و خود به این وسیله مرزهایی برای یک من همواره ناپایدار ایجاد می کند. آلوده چیزی است که شخص آن را طرد می کند، پس می زند و تقریباً به شدت از خود بیرون می راند.
نگاهی تطبیقی به مفهوم آزادی در شعر احمد شاملو و احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
145 - 165
حوزههای تخصصی:
احمد شاملو و احمد مطر از سردمداران شعر سیاسی و اجتماعی در ادبیات فارسی و عربی هستند. آزادی و آزادی خواهی از مهم ترین بن مایه های شعر شاملو و مطر است. ما در این پژوهش بر آن شدیم تا به بررسی تطبیقی جایگاه آزادی در شعر این دو شاعر بپردازیم و با بررسی وجوه اشتراک و افتراق آن درک عمیق تری از آن ارائه دهیم. جستار حاضر با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی انجام پذیرفته است. ابتدا نمونه هایی از اشعاری که به مضمون آزادی اشاره کرده است را در شعر هر دو شاعر یافته و به صورت تطبیقی در کنار هم قرار داده ایم و به چهار مورد زیر تقسیم کرده ایم: 1. در حسرت بدست آوردن آزادی 2. آزادی بیان و اندیشه 3. عشق به آزادی 4. آزادی به مثابه انسانیت. در مواردی که ذکر شد شاملو و مطر در زمینه آزادی هم عقیده هستند و هر دو رسالت شعر را رسیدن به آزادی قرارا داده اند؛ با این تفاوت که زبان شعر شاملو مانند مطر تند و انتقادی نیست.
تحلیل مقطوعتین غزلیتین للشاعرین عالمی درابجردی وسعدی الشیرازی على أساس النقد الشکلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
1-30
حوزههای تخصصی:
لطالما قامت مدارس النقد الأدبی بدراسه نصوص أدبیه ونقدیه لمثل هذه الأعمال. حیث أنشأت فی القرن العشرین مدرسه تسمى الشکلیه أو الشکلانیه وعرفت فیما بعد بالنقد الأدبی الحدیث. کانت الدراسه النقدیه للعمل الأدبی فی هذه المدرسه ترکّز فقط على الشکل والأغراض البنیویه وتقوم على المقاربات اللغویه. فی هذه المقاله یقوم الباحثون بدراسه مقارنه بین مقطوعه غزلیه لسعدی (690ه ) ومقطوعه غزلیه أخرى لمیرزا سهراب درابجردی الملقب بعالمی (975ه ) بمنهج وصفی تحلیلی على أساس النقد الشکلی. واستنتج الباحثون بعد دراسه کل من المقطوعتین الغزلیتین والمصادر المتعلقه بالنقد الشکلی، أن الألفاظ المستخدمه بالشحنه العاطفیه السلبیه والموسیقى (الخارجیه والداخلیه والجانبیه) وکذلک الصناعات البدیعیه والتعبیریه فی النص الشعری، لعبت دوراً هامّاً فی تقدیم المعنى والمحتوى المقصود لدى سعدی وعالمی على النحو الذی أراد الشاعران إیصاله إلى الجمهور. ویبدو أن عالمی درابجردی أخذ بأسلوب سعدی ولغته فی مقطوعته الغزلیه وقد تأثر بشکل وبنیه مقطوعه سعدی ونجح فی تصویر المعنى وهو الحزن وهجر الحبیب بالشکل المطلوب.
التفاؤل فی مدائح المتنبی؛ دراسه فی الاتجاه السیکولوجی لسلیجمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
101-130
حوزههای تخصصی:
فی النصف الثانی من القرن العشرین، ابتکر عالم النفس الأمریکی مارتن سلیجمن نظره جدیده فی علم النفس واتخذ اتجاهاً جدیداً فی هذا العلم. فی هذا الاتجاه الجدید أخذ علماء النفس النظر فی النصف الممتلئ من الکأس (التفاؤل) بدلاً من النظر فی النصف الفارغ منها (التشاؤم)، ویسعى من خلال تنمیه مواهب الأشخاص وقدراتهم إلى تنویر جو الأفکار والأنفس. والتفاؤل فی هذا الاتّجاه ینقسم إلى قسمین، التفاؤل الطبیعی والتفاؤل التبیینی. والتفاؤل الطبیعی هو أنّ الشخص یرى کلّ شیء فی المستقبل متفائلا ویبرّره للتخلص من الضغوط النفسیه. أمّا التفاؤل التبیینی فهو أن یُنسِب الشخص النجاح إلى قواه النفسیه وأسباب نفسیه داخلیه وأن ینسب الفشل فی حیاته إلى أسباب خارجیه. إنّ معرفه الکاتب لهذا الاتجاه السیکولوجی ساقه إلى البحث عن هذا الاتجاه حتى یتطرق البحث إلى دراسه شعر المتنبی معترفا بفرضیه أنّ المتنبی یتسم بنظره إیجابیه وتسلیط الضوء على موضوع التفاؤل فی مدائحه وفق اتجاه سلیجمن السیکوجی فی ظل دراسات متعدده التخصصات. واعتمد البحث منهج الدراسات المکتبیه وجمع المعلومات والبیانات وإثبات الفرضیه المذکوره، متوصلاً إلى الإجابه على سؤال رکّز علیه البحث حول التفاؤل إذا ما کان قد ظهر فی مدائح المتنبی وفق الاتجاه السیکولوجی الذی سلکه سلیجمن، وقد توصل البحث إلى أن هناک نوعین من التفاؤل فی شعر المتنبی وهما کما مضى؛ التفاؤل الطبیعی أو الفطری والتفاؤل التبیینی (الخارجی).
مقایسه تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
23 - 62
حوزههای تخصصی:
کوشش فردوسی بر این بوده که با نگهداری نام پهلوانان و شهریاران باستانی، آن ها را با زبان حماسه به پیش چشم بکشد. فردوسی از روی دل بستگی ملی، درون مایه های اسطوره ای و هویت ایرانی را که در خطر فراموشی قرار گرفته بود، به حماسه تبدیل و وارد شاهنامه کرد. شاهنامه چکیده فرهنگ، دین، آداب و رسوم و آرزوهای ملتی در گذر سده ها و هزاره ها و تأثیر عمیق باورهای دینی، رویدادهای تاریخی و رسوم فرهنگی در تمامی ادوار تاریخی و اجتماعی آن آشکار است. عشق ها و نفرت ها، پیروزی ها و شکست ها، غم ها و شادی ها، خوشی ها و ناخوشی ها، جنگ ها، ستیزه ها و آشتی ها، همه و همه در حافظه جمعی یک ملت رسوب و ته نشین و دستمایه آفرینش اثری شده اند که بن مایه آن، رویارویی و نبرد اهورا و اهریمن، زشتی و زیبایی، تاریکی و روشنی و ستیز پیوسته نیکان و بدان در پهنه هستی و حماسه است. در شاهنامه و اوستا ما با دو نوع از مردان اهورایی و اهریمنی مواجه می شویم. البته عده ای از مردان در این دو اثر، چهره های متفاوت از یکدیگر دارند و در یکی اهورایی و در دیگری اهریمنی هستند و یا تعیین اهورایی و اهریمنی بودنشان دشوار است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی - تحلیلی و روش کتابخانه ای تنظیم شده است، نویسنده به مقایسه تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی پرداخته است. در این بررسی مشخص گردید که پادشاهان اشاره شده در شاهنامه و اوستا به جز گشتاسپ، همگی یکسان هستند و دید کلی فردوسی در شاهنامه نسبت به او با بیانات اوستا متفاوت است.
بررسی تطبیقی جلوه های دین باوری در دیدگاه یونگ و حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
61 - 86
حوزههای تخصصی:
اعتقاد و تأکید یونگ بر اینکه علم روان شناسی باید توجه خاصی به مسائل دینی مبذول دارد و در اقوال و عقاید مابعدالطبیعه غور کند موجب گردیده است؛ نظرات و دیدگاه وی با دیدگاه شاعران، عارفان و اندیشمندان دینی قابلیت تطبیق و بررسی داشته باشد. پژوهش حاضر بر آن است که به اختصار به بررسی منشأ دین و کارکرد مثبت آن در «حدیقه» سنایی با تکیه بر نظریه یونگ به طور خاص بپردازد. از این رو بخش هایی از آراء و دیدگاه های کلی او که در واقع به مثابه مقدمات و پایه های تئوری دینی اوست؛ در «حدیقه» سنایی که موضوع اصلی آن دینداری است؛ پیگیری شده است. بدین گونه خواننده به کنه تفکر یونگ درباره دین، که متأثر از روان شناسی غرب است، دست می یابد و به پیوند عمیق بین دیدگاه یونگ و عرفان ایرانی و به شباهت ها و تفاوت های بنیادین دیدگاه یونگ و سنایی ، و نوع جهت گیری دینی آن ها پی می برد.
هویّت و مهاجرت در رمان دال (محمود گلاب درّه ای) و عصفور من الشّرق (توفیق الحکیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ادبیّات مهاجرت»، محصول سال های پس از جنگ های جهانی اوّل و دوم است و به آثاری اطلاق می شود که به تجربه زندگی در فضاهایی متفاوت از فرهنگ خود و مشکلات هویّتی اجتماعی ناشی از این زندگی پرداخته است. مهاجر، با سردرگمی در فرهنگ جدید دچار اختلال هویّت می شود و گویی از فرهنگ خویش گسیخته و به فرهنگ کشور میزبان تعلّق ندارد؛ بنابراین، برای یافتن هویّت حقیقی خود، همواره در تکاپو و سرگردانی است. پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی رمان دال محمود گلاب درّه ای و عصفور من الشّرق توفیق الحکیم؛ از آثار ادبیّات مهاجرت است که در آن شخصیّت های شرقی رمان ها در تعارض و تقابل با فرهنگ غرب قرار می گیرند. نویسندگان با بیان مفاهیم بنیادین ادبیّات مهاجرت، درپی نشان دادن هویّت مبتنی بر آستانه بودن و پیوندبودگی از نظریّات هومی بهابها هستند. نوشتار پیش رو، به شیوه تحلیل - محتوایی و با رویکرد تطبیقی به مقایسه این دو اثر پرداخته و به این نتیجه رسیده است که پیوندخوردگی هویّت در مواردی ازجمله هویّت دینی، پوشش، زبان، نژاد، ارتباط خانوادگی، قریحه و سرگرمی در این آثار اتّفاق افتاده است.
طبقه بندی مخاطب در هنرهای تجسمی معاصر و هنرهای کلاسیک ایران با مطالعه ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
51 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق کنونی مطالعه طبقه بندی مخاطب در بستر زمان در هنر معاصر ایران می باشد. یکی از چالش هایی که در هنر امروز جامعه ایرانی مشهود است جایگاه متزلزل مخاطب است. جایگاهی که خود باید تعیین کننده باشد اما عوامل دیگری که خارج از حوزه هنر و هنرمند است، همچون نگاه سیاست و قدرت و اقتصاد به این مقوله، تأثیرگذارتر است. به نظر می رسد شناخت مخاطب منوط به نگاه نخبه های جامعه به اقسام گوناگون مخاطب بوده است، اما تا چه حد این دسته بندی مخاطب که در نهایت به عدم وجود مخاطب انجامیده است بر اساس شناخت صحیح افراد برتر جامعه بود یا بر اساس نگرش برتر به خود نخبه های جامعه بوده است. می توان گفت عوامل مختلفی در طبقه بندی مخاطب هنر تأثیرگذار هستند. با توجه به مطالعه حاضر می توان گفت مخاطبان هنر در بستر زمان بر اساس عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... متفاوت بوده اند. همچنین برای تقسیم بندی مخاطبان باید عوامل مؤثر و کلیدی در هر زمان را در نظر گرفت.
تطبیق جدایی دین و سیاست از نگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی و سعدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
315 - 336
حوزههای تخصصی:
اگرچه به اعتقاد برخی، ادبیات پارسی بعد از ورود اسلام به سرزمین ایران «دو قرن سکوت» را در پی داشت اما سیاست و اندیشه ایرانشهری همچنان روند حرکت خود را طی کرد. کسانی که امپراطوری ایران را به دست آوردند، با ساختار حکومتِ نو، آشنایی نداشته، لذا برای حکومت بر سرزمین های در اختیار، مجبور به بهره مندی از ساختار نظام سیاسی این امپراطوری بودند. آثاری که به عنوان «سیاستنامه» نوشته می شد، روش حکومت داری را به صورت مستقیم و غیر مستقیم به حاکمان تازه وارد آموزش می داد. «شاهنامه» فردوسی را می توان نمونه ای از این سیاستنامه ها دانست. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی، «جدایی یا پیوستگی دین از سیاست» را از نگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی ، به عنوان موضوعی پر چالش در عرصه سیاسی کشور بررسی کرده است. فردوسی دین و سیاست را دوتافته در هم طنیده می داند که پادشاهی بدون دینداری و دینداری بدون حمایت پادشاهی را غیر ممکن می داند؛ دین از نگاه «شاهنامه» همان اعمال نیک و بد نیاکان بشری به حساب می آید که معنای اسطوره را در پی دارد اما به صورت مستقیم به دلیل بار معنایی اسطوره این واژه در «شاهنامه» کاربرد ندارد.