فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
551 - 580
حوزههای تخصصی:
عشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و خود نیز در این آثار جلوه های گوناگونی یافته است. مقاله حاضر به بررسی نظریه مولوی و حافظ درباره عقل و عشق است. طنازی شنیدنی و خاطر نوازی مکرر که ذائقه فرد را شیرین می کند. در این مقاله به شیوه تطبیقی، عشق در غزلیات دو شاعر بررسی و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت بیان شده است. اگرچه می توان گفت عشق زمینی و آسمانی دو رنگ اصلی عشق هستند و عشق به قدمت عمر و گستردگی اش، وسیع و مبهم است اما تطبیق عقاید بزرگان ادبیات همچون مولانا و حافظ درباره عشق می تواند در روشنگری پیچیدگی های این موضوع جهانشمول مؤثر باشد. همچنین با بررسی دیدگاه آنان علت شهرت هر یک در گونه ای از غزل عاشقانه مشخص خواهد شد. بحث عقل و عشق از مباحث بسیار مهم و کلیدی شعر مولانا و حافظ است. لذا در این نوشتار به بحث و تفحص در خصوص عقل و عشق در این دو اثر پرداخته شده است.
تحلیل و بررسی رئالیسم اجتماعی در شعر شاعران معاصر؛ با تأکید بر چند شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
119 - 148
حوزههای تخصصی:
در هر دورانی، بزرگان و روشنفکران زمان در صدد یافتن راه حلی تازه برای مسائل و پیچیدگی های دنیای خود بوده اند تا از تنگناهای موجود زمان رهایی یابند و شعر یکی از ابزارهای مهم در خدمت این اندیشه است. واقع گرایی و حقیقت نمایی دو عنصر مهم شعر شاعران دوران معاصر می باشد و مستندسازی به شکل عام، ضبط، تفسیر و روایت تجارب شخصی فرد و تبدیل و ارجاع آن به جنبه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بر بستری از زبان می باشد که سرشار از ابتکار و تجربه بوده است. رئالیسم مکتبی ادبی است که در فاصله سال های 1880-1850 در اروپا و آمریکا رواج یافت. مهم ترین ویژگی آثار رئالیستی آن است که انسان را به عنوان موجودی اجتماعی مطرح می کند و ریشه همه رفتارهای نیک و بد او را در اجتماع جست وجو می کند. مکتب رئالیسم از جمله مکتب هایی است که مانند آینه مشکلات فرد و جامعه را به تصویر می کشد و نویسنده نظرات شخصی خود را در آن دخیل نمی کند. اغلب شاعران معاصر هم به عنوان نویسنده رئالیسم به خوبی توانسته اند فقر و مشکلات مردم و مبارزه آنان را برای ادامه زندگی در شعر بیان کنند و به تصویر بکشد.
بررسی و تحلیل ابعاد تأثیرپذیری مهدی اخوان ثالث از آیات قرآن کریم با رویکرد به نظریه بینامتنی ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، در عرصه نقد ادبی نظریه ای تحت عنوان نقد بینامتنی رواج پیدا کرده است که بر اساس آن، هیچ یک از متون دارای هویت مستقل نیستند و تحت تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم آثار پیش از خود خلق شده اند. چهارچوب های نقد بینامتنیت برای نخستین بار از سوی ژولیا کریستوا تبیین گردید، ولی با آراء ژرار ژنت به اوج رسید، به طوری که امروزه نظرات ژنت به عنوان الگو در بررسی های میان متنی در نظر گرفته می شود. او بینامتنیت را به سه دسته «آشکار، ناآشکار و ضمنی» تقسیم کرده است که همه متون خلق شده ذیل آن جای می گیرند. یکی از زیرمتن هایی که شاعران به آن توجه می کنند، نویسه های دینی است که در گستره ادب فارسی معاصر، اخوان ثالث در زمره شاعرانی قرار دارد که مسائل دینی را در اشعار خود منعکس کرده اند. او با استناد به مهم ترین متن دینی اسلامی یعنی قرآن، بخشی از ذهنیات خود را شرح داده و با مخاطبان به اشتراک گذاشته است. به این اعتبار، در مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، ابعاد تأثیرپذیری اخوان ثالث از آیات قرآن در چهار لایه محتوایی، واژگانی، ساختاری و داستان های آیینی بررسی و کاویده شده است تا به این پرسش ها پاسخ داده شود که: الف) اخوان ثالث در چه سطوحی از آیات قرآن تأثیر پذیرفته است؟ ب) کاربرد کدام یک از ترازهای نگره بینامتنی در شعرهای اخوان ثالث بیشتر بوده است؟ برای پرهیز از پراکنده گویی از مبانی نظریه بینامتنی ژنت استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاعر، برای تبیین مفاهیم سیاسی، اعتقادی، توصیفی، اعتراضی- فلسفی، اخلاقی و غنایی از متن متقدم، یعنی قرآن استفاده کرده است.
مطالعه جایگاه شعر در زیباشناسی باومگارتن و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش براین است با روش توصیفی–تحلیلی به سوال اصلی پاسخ داده شود: نظر کانت درباره جایگاه شعر در میان هنرهای زیبا چه وجوه اشتراک و افتراق و همخوانی هایی با رأی باومگارتن دارد؟ هدف مقاله روشن کردن دلایل درنظرگرفتن ِشعر به منزله برترین هنر نزد یکی از پیروان اصالت عقل و مقایسه آن با نظر کانت است. باومگارتن در عصر روشنگری شعر را به منزله گفتار و خطابه کامل حسی در نظر می گیرد. او بر آوا، غنای کلام و اثرگذاری آن بر تأثرات و عواطف و فرم گرایی و کمال حسی تأکید می کند. وی، هماهنگی اندیشه ها به صورت مجزا از ابزار بیان، هماهنگی اندیشه ها و ابزار بیان، همچنین نظم و هماهنگیِ نشانه های ابزار بیان را سه منشأ زیبایی شعر می خواند. باومگارتن، به کمال درجه ادراک حسی در مواجهه با زیبایی می پردازد. کانت علاوه بر تمایز شعر از خطابه به دو نوع زیبایی در شعر یعنی: زیبایی آزاد معطوف به هماهنگی، وزن و ریتم یا آوای واژگان و زیبایی وابسته در ارتباط با علاقه عقلی اشاره می کند. از نظر وی زیبایی شعر به منزله زیبایی آزاد رها از مفهوم کمال و نیز صورت آن، برانگیزنده بازی آزادی است که بین حس و فاهمه در می گیرد. در نظر باومگارتن با مفهوم کمال حسی در شعر، جایی برای بازی آزاد قوا باقی نمی ماند.
التماسک السببی فی النص الروائی العربی المعاصر؛ قصه قاع المدینه لیوسف إدریس نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
131-160
حوزههای تخصصی:
التماسک أو الربط المعنوی مصطلح یرتبط بلسانیات النص عامه والنصوصیه خاصه. إن دوبوغراند ودریسلر عند تعریفهما لأدوات النصیه أو خصائص تجعل مجموعه من الجملات کنص مقبول، یشیران إلى سبعه عوامل منها الاتساق والتماسک کعاملین أساسیین للنصیه أو النصوصیه. یتشکل التماسک فی مستوى المعنى أی البنیه التحتیه للنص على أساس عناصر مختلفه یمکن أن نعتبر السببیه أهم هذه العناصر. إن السببیه یشکل سلسله من الترابط الشدید بین وحدات النص الصغیره لإیجاد البنى المعنویه فی مستوى أعلى وتختلف أهمیتها ونسبه ورودها من نص إلى آخر. المقال هذا یبحث عن هذه الأدوات المهمه للتماسک فی قصه معاصره على المنهج الوصفی التحلیلی باستخدام أسلوب إحصائی ویتناول نسبه ورود السببیه وکیفیه ظهورها فی نص سردی معاصر؛ ونتائج التحلیل تشیر إلى أن السببیه تقل نسبتها وأهمیتها فی الأجزاء الوصفیه للقصه ولکنها تکثر نسبه ورودها فی أجزاء القصه ذات أحداث وتزداد أهمیتها فی مستویات التحلیل المختلفه.
بررسی تطبیقی رمان های خارج الجّسد از عفاف البطاینه و کولی کنار آتش از منیرو روانی پور بر اساس مؤلّفه های فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
281 - 309
حوزههای تخصصی:
اندیشه های فمینیستی که دوران معاصر و پس از انقلاب صنعتی از اروپا آغاز شد و در سراسر جهان گسترش پیدا کرد، در حوزه ادبیّات نیز، راه یافت و نویسندگان بسیاری فارغ از جنسیّت، به حقوق تضییع شده زنان در جوامع مردسالار پرداختند و دغدغه های زنانه را در سطوح خُرد و کلان بازگو کردند. با توجّه به ریشه دوانیدن باورهای مردسالارنه در جوامع ایرانی و عربی، پرداختن به مسائل زنانه در ادبیّات این کشورها روایی داشته است. از این بین، عفاف البطاینه در رمان خارج الجّسد و منیرو روانی پور در رمان کولی کنار آتش، تحت تأثیر باورهای فمینیستی و ساختار مردسالار جوامع خود، با رویکردی انتقادی سعی در تشریح وضعیّت نابسامان زنان و ارائه راهکارهایی برای برون رفت این قشر از شرایط موجود داشته اند. در این تحقیق، با کاربست مبانی فمینیستی و روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه های مشابه و غیرمشابه دو نویسنده در رمان های مذکور با رویکرد تطبیقی (مکتب آمریکایی) بازگو و تبیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو نویسنده به مسائلی چون: انقیاد کامل جنس زن در برابر مردان؛ ازدواج سنّتی در جوامع شرقی؛ احساس سرشکستگی از مؤنّث بودن؛ سرکوب عشق و عاطفه در جوامع شرقی از ترس قضاوت های نادرست جامعه؛ ارائه چهره ای خشن و منفی از مرد و مساوات طلبی اشاره کرده اند. وجه اصلی تفاوت دیدگاه دو نویسنده، خودباختگی، استحاله فرهنگی و شیفتگی افراطی "منی" در رمان خارج الجّسد و رفتار اعتدالی "آینه" در رمان کولی کنار آتش نسبت به تغییرات واقع-شده است.
مقایسه تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
23 - 62
حوزههای تخصصی:
کوشش فردوسی بر این بوده که با نگهداری نام پهلوانان و شهریاران باستانی، آن ها را با زبان حماسه به پیش چشم بکشد. فردوسی از روی دل بستگی ملی، درون مایه های اسطوره ای و هویت ایرانی را که در خطر فراموشی قرار گرفته بود، به حماسه تبدیل و وارد شاهنامه کرد. شاهنامه چکیده فرهنگ، دین، آداب و رسوم و آرزوهای ملتی در گذر سده ها و هزاره ها و تأثیر عمیق باورهای دینی، رویدادهای تاریخی و رسوم فرهنگی در تمامی ادوار تاریخی و اجتماعی آن آشکار است. عشق ها و نفرت ها، پیروزی ها و شکست ها، غم ها و شادی ها، خوشی ها و ناخوشی ها، جنگ ها، ستیزه ها و آشتی ها، همه و همه در حافظه جمعی یک ملت رسوب و ته نشین و دستمایه آفرینش اثری شده اند که بن مایه آن، رویارویی و نبرد اهورا و اهریمن، زشتی و زیبایی، تاریکی و روشنی و ستیز پیوسته نیکان و بدان در پهنه هستی و حماسه است. در شاهنامه و اوستا ما با دو نوع از مردان اهورایی و اهریمنی مواجه می شویم. البته عده ای از مردان در این دو اثر، چهره های متفاوت از یکدیگر دارند و در یکی اهورایی و در دیگری اهریمنی هستند و یا تعیین اهورایی و اهریمنی بودنشان دشوار است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی - تحلیلی و روش کتابخانه ای تنظیم شده است، نویسنده به مقایسه تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی پرداخته است. در این بررسی مشخص گردید که پادشاهان اشاره شده در شاهنامه و اوستا به جز گشتاسپ، همگی یکسان هستند و دید کلی فردوسی در شاهنامه نسبت به او با بیانات اوستا متفاوت است.
نگاهی تطبیقی به مفهوم آزادی در شعر احمد شاملو و احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
145 - 165
حوزههای تخصصی:
احمد شاملو و احمد مطر از سردمداران شعر سیاسی و اجتماعی در ادبیات فارسی و عربی هستند. آزادی و آزادی خواهی از مهم ترین بن مایه های شعر شاملو و مطر است. ما در این پژوهش بر آن شدیم تا به بررسی تطبیقی جایگاه آزادی در شعر این دو شاعر بپردازیم و با بررسی وجوه اشتراک و افتراق آن درک عمیق تری از آن ارائه دهیم. جستار حاضر با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی انجام پذیرفته است. ابتدا نمونه هایی از اشعاری که به مضمون آزادی اشاره کرده است را در شعر هر دو شاعر یافته و به صورت تطبیقی در کنار هم قرار داده ایم و به چهار مورد زیر تقسیم کرده ایم: 1. در حسرت بدست آوردن آزادی 2. آزادی بیان و اندیشه 3. عشق به آزادی 4. آزادی به مثابه انسانیت. در مواردی که ذکر شد شاملو و مطر در زمینه آزادی هم عقیده هستند و هر دو رسالت شعر را رسیدن به آزادی قرارا داده اند؛ با این تفاوت که زبان شعر شاملو مانند مطر تند و انتقادی نیست.
مدرنیسم اجتماعی در شعر محمود سامی بارودی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
393 - 418
حوزههای تخصصی:
عصر نهضت یا عصر معاصر عربی هم زمان با عصر مشروطه در ایران، روزگار تجدّد در زندگی اجتماعی مردم مصر و فارس بود. تحوّل و دگردیسی در زندگی اجتماعی این دو ملّت در عصر معاصر، دگرگونی در عرصه ادبیات را نیز در پی داشت. با دگرگونی ادبی، موضوعات اجتماعی جدید نیز وارد ادبیات گردید. محمود سامی بارودی شاعر برجسته مصر و فرخی یزدی شاعر پارسی گوی از مشهورترین نمایندگان تجدّد در این عصر هستند که القای مفاهیم حسّاس اجتماعی را بر عهده می گیرند تا فضا را برای داشتن اجتماعی مطلوب فراهم نمایند. بارودی با بهره گیری از ذوق سلیم و استوار و همچنین پیروی از منتقدان غرب به امور مردم و اصلاح عیوب موجود در جامعه می پردازد. او به مانند فرخی یزدی مسائلی چون عدالت محوری، وطن، ترک ذلت و خواری، توجه به فقر، مخالفت با ظلم و ستم و دعوت به علم آموزی را محوری ترین موضوعات اشعار خود قرار می دهد. این پژوهش در صدد آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه اجتماعی و نشانه های نوآوری را با ذکر نمونه مورد تحلیل و بررسی قرار داده و در پایان وجوه تشابه و اختلاف هر کدام را در این خصوص بیان می کند.
تحلیل دو داستان «همای و داراب» و «موسی و فرعون» بر پایه الگوی روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطالعه در قرآن و «شاهنامه» فردوسی می توان شباهت هایی بین شخصیت ها و روایت های آن دو یافت. یکی از مشهورترین مکتب های روایت شناسی که در بررسی متون ادبی به کار می رود ساختارگرایی است. گریماس با ساده کردن الگوی تحلیل قصه پراپ نشان داد که همه عناصر شکل دهنده قصه قابل تجزیه، تحلیل و دارای نقش مؤثر هستند. او با ارائه فرضیه مدل کنشی، نقش شخصیت ها را در روایت مطرح می کند که با تمام روایت ها قابل تطبیق باشد. بر همین اساس در این پژوهش سعی بر آن است که ساختار روایتی داستان های «همای و داراب» و «موسی و فرعون» به عنوان نمونه ای از داستان های «شاهنامه» و قرآن بر مبنای نظریه گریماس مورد مطالعه قرار گیرد. پس از تجزیه و تحلیل متن، این نتیجه حاصل شد که بر اساس الگوی گریماس ، هر دو داستان، روایتی کامل می باشند.
نگاهی تطبیقی به شکل گیری وضعیت نمایشی در «پیچک» دلدّا و «کریستین و کید» گلشیری بر اساس تقسیم بندی ژرژ پولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات نمایشی و داستانی از دیرباز با یکدیگر پیوند داشته اند؛ داستان به عنوان وسیله بیان رویدادهای زندگی و نمایش ابزار ارتباط با جهان پیرامون، همواره در ارتباط با یکدیگر، ضمن برآورده کردن برخی از مهم ترین نیازهای انسان، امکانات خود را با یکدیگر به اشتراک گذاشته اند و روند رو به گسترش آن همچنان هم ادامه دارد. امروزه نمایش از ظرفیت های ادبیات داستانی و داستان از برخی ویژگی های درام استفاده می کند. با این وصف در این پژوهش سعی می شود با تمرکز بر سی و شش وضعیت نمایشی ژرژ پولتی، دو اثر « پیچک» از گراتزیا دلددا و« کریستین و کید» از هوشنگ گلشیری بررسی شده و به روش توصیفی تحلیلی چگونگی خلق ظرفیت های نمایشی دو اثر از طریق وجوه اشتراک محتوا نشان داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد هرچند این دو اثر در دو مکتب با مختصات متفاوت شکل گرفته اند؛ اما با درونمایه مشترک عشق و روابط انسانی و عاطفی، از وضعیت های نمایشی مرتبط با این درونمایه برخوردارند؛ چنانکه گلشیری با توجه به بعد فردی روابط و دلددا با تمرکز بر بستر اجتماعی شکل گیری و رشد شخصیت ها، موفق به خلق موقعیت های نمایشی در آثار خود شده اند.
مقایسه بیش متنیت اشعار ابوالعتاهیه با پروین اعتصامی در آموزه های اخلاقی قرآن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
21 - 43
حوزههای تخصصی:
قرآن بهترین راهنما و اخلاق یکی از مهمترین مسائل در زندگی بشر است از اینرو رهگیری موضوعات اخلاقی در قرآن اهمیت ویژه می یابد، زبان شعر نیز بسیار گویا و از شاخصه های هر فرهنگی به شمار می رود و آثار قرآنی اخلاقی شاعران مسلمان، دارای اهمیت زیاد است، بیش متنیت یکی از زیر مجموعه های نظریه ژنت در موضوع بینامتنیت است که برداشت متن دوم از متن اول است به گونه ای که اگر متن اول نبود امکان شکل گیری متن دوم وجود نداشت. این نگاشته با روش تحلیل واژگان و محتوا انجام پذیرفته است. بررسی مقایسه ای اشعار دو شاعر مسلمان یعنی ابوالعتاهیه و پروین اعتصامی در زمینه مفاهیم اخلاقی قرآنی با رویکرد بیش متنیت ژنت هدف اصلی این مقاله است. جامعه آماری این تحقیق، دیوان پروین اعتصامی و دیوان ابوالعتاهیه است. این بررسی نشان داد دوشاعر مفاهیم اخلاقی قرآن را با زبان شعر، بازنشر داده اند، با توجه به تقسیم بندی مسائل اخلاقی به کلیات اخلاق، اخلاق بندگی، فردی، اجتماعی و زیست محیطی، بررسی مقایسه ای در سه زمینه اول، انجام شد که این نتایج به دست آمد: در کلیات اخلاق؛ تطابق و تناسب پاداش انسان با اعمالش، آلی بودن دنیا برای آخرت و نه اصالی بودن آن، در اخلاق بندگی؛ همیشه خود را در محضر خدا دانستن و همیشه راضی به قضای الهی بودن و در اخلاق فردی، برخورداری از ملکه صبر در زندگی و عبرت آموزی از گذشتگان و توجه به گردش روزگار برای همگان.
تحلیل ستیز قدرت در شاهنامه و ایلیاد از دیدگاه فوکو (با تکیه بر خاندان لهراسپ و پریام)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه فوکو قدرت بر همه ساز و کارهای تبادلات اجتماعی تسلّط دارد و از طریق برخی نیروها نظیر قدرتِ گفتمانی، قدرتِ مشرف بر حیات و قدرتِ انضباطی (تبارشناسی) به اهدافش می رسد تا بر جزئی ترین کردارهایِ سوژه ها نظارت داشته باشد. در این مسیر در بُرهه هایِ زمانی و مکانی، گفتمان های بسیاری تولید می شوند که فضایِ متخاصم و منازعاتِ معنایی ایجاد می کنند (دیرینه شناسی). جُستار حاضر با توجّه به وجود زیرساخت ها، واحدهای گفتمان ساز، کارکردهای گفتمانی و بویژه گفتمانِ قدرت در دو متن (خاندان لهراسپ و خاندان پریام) به تحلیل و تطبیق می پردازد تا شیوه تولید گفتمان ها، خاستگاه هایِ گفتمان ساز و گفتمانِ قدرت را بررسی کند. این پژوهشْ تحلیلی _ توصیفی، تطبیقی و نظریّه بنیاد است و نشان می دهد ساختار اصلی داستان لهراسپ را کلانْ گفتمان های هویّت دینی _ سیاسی، هویّت سیاسی و هویّت شاه شکل داده اند. ساختار اصلیِ داستان پریام را کلانْ گفتمان های هویّت طبقاتی خدایان، هویّت دینی _ سیاسی و هویّت فرهنگی _ ملّی (خانواده) شکل داده اند. این مقاله روشن می سازد که از ترکیبِ واحدهای گفتمان سازِ پُر بسامدی چون تقدیرگرایی، مقدّس بودن و ... گفتمان هویّت دینی _ سیاسی شکل گرفته و توانسته بر روی هویّت گفتمان های دیگر تأثیر بیشتری بگذارد. قدرتمندترین و با دانش ترین شخصیّت ها در این دو خاندان، گشتاسپ و پاریس می باشند، زیرا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند، عقایدِ شخصیّت های دیگر را تغییر و به سمت عقاید خود سوق دادند.
بررسی و مقایسه نماد از دیدگاه میزان ابهام در شعر سلمان هراتی، سیدحسن حسینی و طاهره صفار زاده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نماد از منظر علوم بلاغی، کلمه، عبارت و ی ا جمل ه ای اس ت که ع لاوه ب ر معنای ظاهری، طیف معنایی گسترده ای را به خواننده القا می کند. بیان اندیشه های پیچیده عرفانی و انعکاس غیرمستقیم اندیشه های سیاس ی و اجتم اعی در قال ب نمادین، سبب ظهور ویژه نم اد در گس تره ش عر فارس ی ش ده اس ت. در ادبیّات معاصر، علاوه بر عوامل مذکور، بروز مکاتبی که گ رایش خ اص ب ه ابه ام دارن د، توجه به نمادپردازی را افزون تر می نماید. هدف نویسنده از ای ن پژوهش، بررس ی نماده ای ش عر معاصر، گره گشای ابهام حاکم بر آن هاست. در ای ن پ ژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای صورت گرفته است، نماده ای موج ود در ش عر هراتی، حسینی و صفار زاده ک ه از ش اعران برجس ته انقلاب و جنگ محسوب می شوند، از لحاظ میزان ابهام، بررسی شده است. در بررسی نماد از دیدگاه میزان ابهام، نماده ای حقیق ی، نم اد مطابق با تعریف اصلی خود و موارد نزدیک به نماد، یعن ی کنایه های رم زی و استعاره های نمادنما، قابل تعریف اند. نتایج نش ان می دهد ک ه هرات ی ب ا 55 درص د، صفار زاده با 31 درص د و حس ینی ب ا 14درصد در رده های اول ت ا س وم نمادپردازی قرارگرفته اند؛ بنابر این می توان نتیج ه گرف ت ک ه جنس یّت در رون د نمادپردازی تأثیری ندارد، بلکه بسته به سبک و رویکرد شاعر است.
تحلیل أسباب الفروق الطبقیه فی صحافه الخمسینیات؛ أشعار أبی القاسم حالت أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
175-190
حوزههای تخصصی:
تزامناً مع نشر الصحف، تأسّس فرع جدید عن أدب الفکاهه تحت عنوان الفکاهه الصحفیه، وهی معرّضه للتغیر والتطوّر حسب التطورات السیاسیه والاجتماعیه والثقافیه ولا ثبات لها فتتوقف حیناً وتُعلّق حیناً آخر. وکانت إیران فی فتره الخمسینیات للتقویم الهجری الشمسی من الدول التی واجهت مصاعب کثیره من حیث الفقر والتوزیع غیر المتساوی للدخل من بین دول العالم الثالث. یسلّط البحث الحالی الضوء على أسباب الفروق الطبقیه فی المجتمع الإیرانی فی فتره الخمسینیات للتقویم الشمسی لدراسه النشاطات الصحفیه التی قام بها أبوالقاسم حالت فی تلک الفتره. کما قام البحث باستخراج أشعار قاسم حالت الفکاهیه فی صحف تلک الحقبه لدراستها معتمداً المنهج الوصفی التحلیلی. تشیر نتائج البحث إلى أن "أبا القاسم حالت" اتخذ خطواتٍ هامّه لإصلاح وتقویم المجتمع بتطرقه إلى مشاکل الشعب والمجتمع، وعدم المساواه، ونقد السلطه الحاکمه، وتفوق العلاقات على المعاییر، والفجوه الاجتماعیه وإشاعه الفساد الاجتماعی، وعبر استخدامه اللغه البسیطه والسهله والمصطلحات المتداوله بین الناس. وقد تسبّب بنقده الساخر فی إحداث تطورات فی الأوضاع الاجتماعیه والثقافیه للمجتمع الإیرانی فی فتره الخمسینیات.
تحلیل روایت شناسانه نگاره «گذر سیاوش از آتش» از شاهنامه شاه طهماسبی، بر مبنای الگوی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات روایی در ایران همواره به عنوان یکی از منابع اصلی الهام برای بسیاری از هنرها بوده است؛ در این میان سهم هنرهای تجسمی و نمایشی بیش از سایر هنرهاست. وابستگی نقاشیِ ایرانی به ادبیات به گونه ای بوده است که نقاشی ایرانی تا اواسطِ عصر صفوی به عنوانِ زیرمجموعه ای از هنر«کتابت» دسته بندی می شده که کارکردِ اصلی آن تصویرسازی روایت های ادبی بوده است. در فرایند چنین ترجمانی بسیاری از مولفه های روایی اثرِ مبدا به دلیل ماهیت بستر مقصد، دچار تغیر و تحول می گردد. در پژوهش پیش رو سعی می شود سیر تحول و تطور روایی یکی از این مضامین را در فرایند ترجمه از ادبیات به نقاشی بررسی نماییم. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی با تکیه بر نظریه روایت شناسی پراپ انجام شده است. هدف تحقیق شناخت و تحلیل نشانه های تصویری و چگونگی ارتباط آنها با متن روایی در طول فرآیند ترجمان می باشد. گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای بوده است. مضمون مورد نظر «گذر سیاوش از آتش» است و بستر مبدا فرایندِ ترجمانیِ تحقیق، شاهنامه فردوسی می باشد. همچنین بستر مقصد، نگاره ای با همین عنوان در شاهنامه شاه طهماسبی می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ماهیت و بسامد نقش ویژه های داستان، متناسب با ویژگی های بستر مقصد (نگارگری) تغیر می کند. در واقع هنرمند نگارگر بر اساس قابلیت ها و محدودیت های رسانه مقصد و نیز ذوق هنری خود بر پی رفت هایی از داستان تاکید می کند که در روایت فردوسی از بسامد بالایی برخوردار نیستند.
بازخوانی اهداف تقیه در شعر سنایی غزنوی و شریف رضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقیه در مذهب شیعه در میان امامان (ع)، عالمان و شاعران شیعه قرن های نخستین اسلامی، به منظور رسیدن به اهداف متعالی یا حفظ جان در مواقعی که حاکم یا عرف مخالف شدید شیعه است، به کار گرفته می شد. اختناق، فقر و شیعه زدایی، می تواند از عوامل توجیه کننده تمسّک به تقیه در رابطه با مردم و حکومت تلقّی شود و چون هردو شاعر؛ سنایی غزنوی و سیّد رضی، فارغ از محدوده مکانی، در یک بازه زمانی می زیسته اند، تقیه را با توجّه به شرایط اجتماعی، سیاسی و خانوادگی خویش به کار می برند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی، موضوع تقیه را در شعر سنایی غزنوی به عنوان شاعر پارسی سرای شیعه و شعر سیّد رضی به منزله شاعر شیعه عرب با رویکرد تطبیقی بررسی کند. هرچند دو شاعر شیعه مذهب هم عصر، قاعده تقیه را وسیله ای برای دفاع از آرمان های شیعه و رسیدن به اهداف خویش در آثارشان به کار برده اند، ولی با توجّه به اینکه سیّد رضی، شاعری سیاسی و علوی است؛ از این رو، تقیه را در شعر خویش به مثابه ابزاری درراستای رسیدن به بالاترین قدرت سیاسی و مذهبی شیعه که همان ایجاد حکومت علوی به وسیله خویش است، استفاده می کند، حال آنکه سنایی غزنوی، این قاعده را با توجّه به رعایت حال عرف جامعه، حکومت و اختناقی که ناشی از شیعه هراسی وجود داشته است، درراستای تبیین امامت ائمه (ع) به کار گرفته است
نگاهی به مکتب سور رئالیسم و جلوه هایی از آن در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
485 - 509
حوزههای تخصصی:
سور رئالیست ها معتقد به «نگارش خودکار»اند و بر این باورند که شاعر، باید حواس خود را مختل کرده و در حالت خلسه و ناخودآگاهی شعر بسراید. به رؤیا و خواب اهمیت می دهند و از دیدگاه آن ها اثر هنری باید رؤیاگونه باشد. آن ها ویژگی های فرا واقعی به اشیاء و پدیده ها نسبت می دهند. در دوره معاصر ادبیات فارسی نیز با تأثیر از ادبیات اروپا، از این مکتب تأثیر پذیرفته و شاعران جریان های شعری «موج نو» و «حجم» تحت تأثیر آراء شاعران این مکتب بودند. در کنار این دو جریان شعری، شاعران مستقلی نیز همچون سپهری از این مکتب تأثیر پذیرفته و شگردها و بوطیقای خاص این مکتب را در شعر خود وارد کرده و منطبق با تئوری های پذیرفته شده این مکتب شعر سروده اند. در شعر قیصر نیز بارقه هایی از تأثیر این مکتب دیده می شود که در مقاله حاضر نمونه هایی از این تأثیر ذکر شده و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اگرچه قیصر شاعری سور رئالیست نیست ولی تأثیر این مکتب در برخی از اشعار وی، انکار ناشدنی است.
در جست وجوی مدینه فاضله؛ نگاهی تطبیقی به آثار منتخب هارپر لی و آلدس هوکسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
249 - 270
حوزههای تخصصی:
در هر برهه از زمان و در هر نقطه ای از جهان، روشنفکران به دنبال کشف ابدیت و آرمان های خود، جامعه و جهان آرمانی بوده اند. از این رو آن ها توجه خود را معطوف به آثار هنری و ادبیات نموده اند که کانون اصلی دغدغه های فکری و الهامات آن ها بوده است. یکی ار توجهات قبلی و فعلی انسان و اشتیاق دیرینه او دستیابی به مدینه فاضله و آرمانی بوده که تمام خصلت های خلقت او را در برگیرد. با توجه به مؤلفه های داستان مثل موضوع پردازی، صحنه پردازی و شخصیت پردازی، هدف از این مقاله نگرش تحلیلی به اثر برگزیده هوکسلی «دنیای شگفت انگیز نو» و اثر هارپر لی «کشتن مرغ مینا» است تا به این پرسش که آیا تشابهی یا وجه مشترکی بین این دو اثر با توجه به موضوع تحقیق وجود دارد یا خیر، پاسخ داده شود. همچنین، در این مقاله این حقیقت به وضوح نشان داده می شود که ادبیات و تکنیک های برجسته آن، حوزه وسیعی از هنر و علوم را در انعکاس و پیش بینی آینده بشر در جهان را در بر می گیرد.
ادب عربی در آینه شعر فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
135-158
حوزههای تخصصی:
یکی از جذّاب ترین زمینه های مطالعه و پژوهش در ادبیّات مشرق زمین، پرداختن به تأثیر متقابل آثار ادبی در زبان های پارسی و عربی و به ویژه درون مایه های مشترک دیوان های شعری پارسی و عربی است که از کهن ترین مباحث ادبیّات تطبیقی و در عین حال از دشوارترین زمینه های پژوهش در این عرصه نیز به شمار می رود. در جستار فراروی که به شیوه علمی – پژوهشی فراهم آمده، نگارنده کوشیده است که با روش تحلیلی - توصیفی و بر اساس مکتب فرانسه در ادبیّات تطبیقی، تأثیر شعر و ادب عربی را بر دیوان فرّخی سیستانی شاعر پارسی قرن پنجم هجری کاوش نماید. پژوهش حاضر، پس از پیشگفتار و پرداختن به سبک شعری فرّخی، به تأثیر قرآن و واژگان و نام های عربی بر دیوان وی اشاره ای کوتاه نموده، سرانجام به مبحث تفصیلی مقاله، یعنی مقایسه نمونه های متعدّدی از اشعار و امثال عربی با اشعار فرّخی پرداخته و ازجمله به این نتیجه رسیده است که فرّخی، در عین تأثیرپذیری از تعبیرها و تصاویر شعر و ادب عربی، شاعری خلّاق و مضمون آفرین است؛ دیگر اینکه در ادبیّات مشرق زمین و به ویژه شعر فرّخی، فرهنگ غلبه قلم بر تیر و شمشیر که آرزوی انسان های فرهیخته عصر حاضر است، به خوبی جلوه گر شده است. امید، آنکه این کاوش نامه، پیوند دیرین ادب پارسی و عربی را بیش از پیش بنماید و منبعی دیگر به منابع پژوهش های تطبیقی بیفزاید.