فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۳٬۶۸۷ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۵
39 - 56
حوزههای تخصصی:
نفوذ فرهنگ و ادب شرق در غرب که از زمان جنگ های صلیبی آغاز شد، تا آن جا پیش رفت که نویسندگان دوره ″رمانتیسم″ آلمان در شرق نیروی تازه ای برای الهام در خلق آثار ادبی دیدند. گوته بعد از مطالعه ی ابیاتی چند از ترجمه ی دیوان حافظ هامر-پورگشتال تحت تأثیر قرار گرفت و در آشنایی فرهنگ و ادب ایران در آلمان نقش بسزایی ایفا کرد. فردریش روکرت نیز در راستای افکار و اندیشه های گوته، با ترجمه ی فرهنگ و ادب شرق نه فقط به دنبال آشنایی بیش از پیش غرب با فرهنگ و ادب شرق بود، بلکه در جهت غنا سازی زبان آلمانی که از منظر او از تمامی ابزار لازم برای بیان تفکر ملت ها برخوردار بود، گام برداشت. مقاله ی ذیل با استناد با افکار گوته و روکرت در باب شرق و ایران، جایگاه فرهنگ و ادب ایران را در دوره ی رمانتیسم در آلمان به تصویر می کشد.
غزل در اشعار سعدی و متنبی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
121 - 145
حوزههای تخصصی:
سعدی و متنبی هر دو از شاعران بزرگ و نامی ایران و عراق به شمار می آیند که در برخی از وجوه تفکر و نحوه بیان و نوع بینش و هنر تصویرگری و جوشندگی طبعی بسیار نزدیک به یکدیگر دارند. در این پژوهش، غزل و به تبع آن، عشق و عاشق و معشوق در اشعار این دو شاعر و در راستای آن، مضامین و دیدگاه های مشترک آنان درباره این سه مقوله بررسی شده است.
تاثیر شعر عربی پیش از اسلام بر مضامین شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، درباره تاثیر مضامین شعر عربی پیش از اسلام بر مضامین شعر فارسی بحث به میان می آید.عمده بحث مطرح شده در این مقاله به بیان نحوه تاثیر پذیری شعر فارسی دوره خراسانی از شعر عربی قبل از اسلام اختصاص یافته است.دراین نوشتار برخی از اغراض و مضامین شعری مانند وصف، مدح، رثا، فخر و خمر مورد توجه قرار گرفته و با تطبیق نمونه هایی از این مضامین با شعر برخی از سخن سرایان پارسی تاثیرپذیری آنان را از اغراض شعر عربی نشان داده ایم.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در اندیشه ابوالعلاء معری و عمرخیام نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو به بررسی تطبیقی مفهوم مرگ و زاویه دید و شیوه برخورد دو سراینده اندیشمند هم دوره، ابوالعلاء معری و خیام پرداخته شده است. دغدغه فکری عمده دو شاعر بیم از مرگ و نابودی و سرانجام آدمی در جهان بازپسین است. به اعتبار یگانگی آبشخورهای فکری و رنگ پذیری خیام از معری، همانندی های بسیار میان اندیشه های دو شاعر دیده می شود. اما فرجام کار و شیوه برخورد آنان به فراخور تفاوت بینش و زیستگاه با یکدیگر سخت متفاوت است. معری در وحشت شدید از مرگ، زندگی این جهانی خویش را نیز تباه کرده، اما خیام راهی بهتر از آن نمی یابد که در همین مجال اندک با اغتنامِ فرصت تکرار ناشدنی موجود، داد خویش از بهره های خوشگوار، اما ناپایدار این جهان بستاند. دستاورد این پژوهش بازگفت همین همانندی ها و تفاوت هاست.
مطالعه تطبیقی داستان مرد و گنج از مثنوی با کتاب کیمیاگر پائولوکوئیلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات فارسی مولانا از برجسته ترین شاعرانی است که درسرودن مضامین عارفانه دستی توانا دارد و تمثیلاتش مشحون از معرفت و عشق است. از زمره این حکایات عرفانی داستان مرد و گنج از دفتر ششم مثنوی معنوی است که رد پای این شناخت را بوضوح در کتاب کیمیاگر پائولوکوئیلو می بینیم. این تأثیر انسان راوادار می سازدکه بر فراگیر بودن اندیشه عالی و جهانی مولانا آفرین گوید و او را بستاید. پژوهش حاضر در صدد است با تطبیق بین این دو داستان، وجوه تشابه و تفریق آن دو را بنماید و تأثیر ذهن و سخن مولانا را بر اندیشه نویسنده بزرگ آمریکای لاتین بوضوح نشان دهد.
بازتاب اسطوره هابیل و قابیل در برخی از رمان های ادبیات ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان هابیل و قابیل در ادامه و کنار داستان آفرینش، یکی از اصلی و اصیل ترین اساطیر انسانی است که جریان روایت آن در حصار زمان و مکان خاص، متوقف نمانده و در سرشت و سرنوشت اعصار، ردپایی ژرف برجای نهاده است.مقاله پیش رو کوششی است برای بررسی داستان هابیل و قابیل در برخی از رمان های ایرانی و غیر ایرانی از جمله «هابیل»، «افسانه فلوت بداغ»، «سمفونی مردگان» و «فریدون سه پسر داشت»؛ و نیز بررسی تاثیر نوع ادبی رمان به عنوان قالب ادبی غالب در ادبیات این روزگار، با امکانات و ویژگی های خاص خود، در روند بازخوانی و بازآفرینی این اسطوره.
مقایسه برخی از اصطلاحات عرفانی تمهیدات با چند متن عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آنچه در این مقاله مطرح می شود، نقد و بررسی نگرش عرفانی عین القضاه است. اگر با نگاهی دقیق و موشکافانه کتب عرفانی را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه می شویم که عرفا در بعضی از مسایل عرفانی اختلاف نظر دارند و نظرات متفاوتی را ارایه داده اند. عین القضاه نیز از جمله این عرفاست که شیوه تقلید را کنار زده و عرفانی را که حاصل نظر و عمل اوست، در پیش روی خواننده قرار داده است و شاید علت جذابیت آثار وی، همین نگاه منحصر به فرد اوست. نگاه عین القضاه به بعضی از مسایل عرفانی از جمله ابلیس، عشق، روح، غیرت، کفر و ... در خور توجه است.هدف نگارنده از نوشتن این مقاله تکرار مکررات نیست، بلکه در این مقاله سعی شده که اصطلاحات عرفانی را که عین القضاه در معانی و تعابیر جدیدی به کاربرده - که تاکنون کسی در آن معنی به کار نبرده و اگر هم به کار رفته بسیار نادر بوده - بیان شود.
مقایسه ی رستم و سهراب «ماتیو آرنولد» با رستم و سهراب شاهنامه
حوزههای تخصصی:
مقایسه داستان «رستم و سهراب» با نمایشنامه «کوهولین»
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
33 - 43
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به تحلیل و مقایسه داستان غم انگیز «رستم و سهراب» از حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر قرن چهارم هجری و نمایشنامه «کوهولین» از ویلیام باتلر ییتز، شاعر و نمایشنامه نویس شهیر ایرلندی در قرن نوزدهم میلادی دست زده ایم و هدف از مقایسه این دو اثر، تبیین بده بستان های ادبیات کشورها است که در دو برهه مختلف تاریخی به رشته تحریر درآمده است. فردوسی در داستان غم انگیز «رستم و سهراب»، ماجرای پهلوانی را که به دست خود، ندانسته، فرزند خویش را می کشد، بیان کرده است. فردوسی این گزاره را با توجه به مقدمه چینی و براساس تعداد اتفاقاتی که با هم رابطه علّی و معلولی دارند، شکلداده است و در اصل، طرح اصلی داستان غم انگیز او است. «نمایشنامه کوهلین» نیز نبرد تن به تن میان پدر و پسر است که هیچ یک از آن دو از خویشاوندی که با حریف خود دارد، آگاه نیست.
تأثیر صفات الهی در نهج البلاغه بر بوستان سعدی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۵
123 - 142
حوزههای تخصصی:
بعد از قرآن کریم نهج البلاغه حکیمانه ترین کتابی است که به صورت کلامی نافذ و پرمعنی برای ما مسلمانان به یادگار مانده است. این گنجینه ی معنوی بر بزرگان ادبی کشور ما نیز تأثیرات به سزایی داشته است. در این مقاله کتاب بوستان سعدی مورد بررسی قرار گرفت و مواردی که سعدی از سخنان گهر بار حضرت علی (ع) از نهج البلاغه و غررالحکم و درر الکلم استفاده کرده و از کلام ایشان بهره برده است، مشخص شد و مورد بررسی و توضیح قرار گرفت. اما دریافت کلام حکیمانه ی اهل حکمت، سرمایه ای کلان می خواهد که نگارنده در حد بضاعت خود به آن پرداخته است. ضمناً در ابتدای هر موضوعی در صورت امکان آیه ای از قرآن کریم آورده شده است.
ابوالفرج رونی و ادبیات عرب
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۵
165 - 180
حوزههای تخصصی:
یکی از ادیبان و سرایندگان معروف نیمه دوم قرن پنجم هجری که با الهام از شاعران عرب، توانست مضامین بسیاری را اقتباس کرده و آن ها را در لا به لای اشعار و سروده های خود به کار برد، ابوالفرج رونی است. وی از استادان مسلّم شعر فارسی است که در میان معاصران و شاعران بعد از خود به استادی مشهور بود و دیوان وی بسیار مورد علاقه و توجه انوری، شاعر بزرگ قرن ششم بوده است. وی در تکامل شعر فارسی به خصوص در تصویرسازی های شاعرانه، نهضتی به وجود آورد که اسلوب قدما و پیروان خویش را به کلی نسخ کرد. این پژوهش بر آن است تا حد مقدور به میزان تضمین و اقتباس ابوالفرج از اشعار و سروده های ادب عرب و نیز میزان تأثیرپذیری از مفاهیم، تصاویر و ساختار شعری شاعران عرب بپردازد.
بررسی تطبیقی جلوه های حدیث در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۶
56 - 74
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ اسلام، احادیث و اخبار و استناد به آنه ا پس از ق رآن، موثق ترین سخن اعتقادی بوده است و علاوه بر آن که محدثان و عالمان در تداول و حفظ آن کوشیده اند شاعران عرب و عجم نیز به خاطر استواری و فصاحت کلام خویش از آنها بهره برده اند. استفاده از احادیث و آیات علاوه بر این که بر جزالت و فصاحت کلام می افزاید، آرایش لفظی و معنوی را نیز به دنبال دارد بنابراین شاعران بسیاری از احادیث و مضمونشان تأثیر پذیرفته اند که مولوی سرآمد آنه است. در می ان آث ار مول وی، غزلی ات شمس چ ون سایر آث ارش مجلای مناسب ی در اثر پذیری از احادیث به شمار می آید و این امر یکی از بسترهای جاودانگی مولوی است.
مقایسه ساختار تشبیهات مخزن الأسرار و مطلع الأنوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تشبیهات مخزن الأسرار و مطلع الأنوار، از وجوه مختلفِ بلاغی؛ یعنی موضوعی، طرفین تشبیه، زاویه تشبیه، ساختار شکلی، وجه شبه، ادات، حسی، عقلی و انتزاعی بودن، تشبیهات گسترده و فشرده، مفرد و مرکب بودن، بررسی، دسته بندی و مقایسه و پس از تطبیق تشبیهات هر دو شاعر، تحلیلی آماری و علمی از آن ارائه شده است. مسأله اصلی پژوهش بررسی و مقایسه تشبیهات این دو اثر از وجوه مذکور است، زیرا تشبیه یکی از مهمترین عوامل مخیّل شدن کلام و تولید شعر است و بررسی فرایند آن در دو اثر مورد بحث، مخاطب را از رازهای پنهان شعر نظامی و امیرخسرو آگاه می کند. از سوی دیگر در این پژوهش تأثیرات تشبیه بر ساختار زبانی و سبکی دو اثر نشان داده می شود. از اهداف این نگرش تحلیلی و تطبیقی، بررسی آماری تشبیهات هر دو شاعر و مشخص نمودن میزان ابتکار و تقلید هر یک و دست یافتن به دیدگاه جامعی درباره نوع و دسته بندی تشبیهات آنها است. این پژوهش کاملاً جنبه علمی دارد؛ یعنی تمام تشبیهات دو اثر مورد بررسی قرار گرفته است. (به دلیل محدودیت مقاله بخش هایی از آنها به عنوان نمونه ذکر شده، ولی آمارها و درصدها شامل تمام تشبیهات است).
نکته مهم آن است که مخزن الأسرار با 2254بیت، 631تشبیه و مطلع الأنوار با 3216بیت، 462 تشبیه دارد؛ یعنی نظامی با وجود ابیات کمتر، تشبیه سازتر و تصویرگرتر از امیرخسرو است. (زیرا از کل تشبیهات این دو اثر سهم نظامی 54%و سهم امیرخسرو39%است و 7% تشبیه مشترک دارند). از سوی دیگر میزان تراکم تشبیهات و تصویرگری دو شاعر متفاوت است؛ یعنی در هر 6/3 بیتِ نظامی یک تشبیه و در هر 7 بیت امیرخسرو یک تشبیه به کار رفته است که نشان دهنده تراکم تشبیه، تصویرگری و مخیّل بودن ابیات نظامی نسبت به امیرخسرو است. از نکات مهم دیگر مقاله، گرایش دو شاعر به اوصاف انسانی و مفاهیم مجرّد در اخذ مشبّه است، همان طور که در آوردن مشبّهٌ به بسامد استفاده از اشیا و اوصاف انسانی بیشتر است، از نظر زاویه تشبیه و نو و کهنگی آن، اگرچه نظامی از امیرخسرو مبدع تر است؛ اما در مجموع 16درصد تشبیهات نظامی و 13درصد تشبیهات امیرخسرو نو و ابداعی است و سایر موارد تکراری هستند. هر دو شاعر ساختار تشبیهی خاصی دارند که در یکی از طرفین تشبیه، یک ترکیب تشبیهی یا استعاره می آورند و تشبیهی خیال انگیز می آفرینند. از نظر ساختار شکلی هر دو شاعر از انواع مختلفی از تشبیه در شعر خود بهره جسته اند؛ ولی گرایش هر دو به تشبیه بلیغ و مفروق بیشتر بوده است. این پژوهش همچنین ثابت می کند که هر دو شاعر به تشبیهات حسی به حسی و عقلی به حسی، تشبیهات گسترده و مفرد بیشتر گرایش دارند.
بررسی تطبیقی تربیت ظاهر و باطن در کلام مولانا و سعدی
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولوی و بوستان و گلستان سعدی از آثار تعلیمی زبان فارسی هستند و «تربیت عرفانی» یکی از جنبه های مشترک تعلیمات مولانا و سعدی است. هدف اصلی مکاتب تربیتی، دینی و عرفانی فراهم نمودن زمینه های تحول روحانی انسان است که با شناخت آلودگی ها و بیماری های نفسانی و از بین بردن آن ها و تجلی انوار الهی در وجود انسان هدف تربیتی آنان، محقق می شود. چنین تربیتی ساده و سطحی نیست و تمامی جنبه های وجود انسان را در برمی گیرد و نیاز به حرکت و تحولی همه جانبه دارد. بنابراین در تربیت عرفانی علاوه بر ظاهر و رفتارهای ظاهری، باطن و زوایای پنهان آن نیز مورد توجه قرار می گیرد. به همین سبب عارفانی چون مولانا در تعالیم تربیتی خویش، همانند عالمِ تربیتی و روان شناسی حاذق به درمان بیماری هایی می پردازند که در لایه های زیرین وجود آدمی ریشه دوانده است و مسلمانی چون سعدی نیز با گرایشی عارفانه تأثیر پنهان آن ها را در اخلاق و رفتار انسانی به تصویر می کشد.
مقایسه داستانهای مشترک مثنوی و منطق الطیربا رویکرد روایت شناسیِ ساختگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان پردازی در «مثنوی معنوی» در مقایسه با آثار تعلیمی مشابه مانند مثنویهای سنایی و عطار جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد و حتی در دوره معاصر نیز برجسته است. بسیاری از داستانهای مثنوی ساخته و پرداخته خود مولوی نیست و ریشه در آثار پیشین خود دارد که یکی از مآخذ مهم آن، منطق الطیر عطار است. نوع ارتباط میان داستانهای مثنوی و منطق الطیر از مقوله «فزون متنیت» است و منظور از آن هر ارتباطی است که متن B (بیش متن) را به متن A (پیش متن) متصل می کند. در این مقاله ساختار داستانهای مشترک میان مثنوی و منطق الطیر را با استفاده از روش روایت شناسی ساختگرا با یکدیگر مقایسه می کنیم تا با نشان دادن شباهتها و تفاوتهای این دو اثر، توجه و ذوق مثنوی به هنر داستان پردازی روشن شود. نتیجه به دست آمده این است که استفاده مثنوی از شگردهای داستان پردازی بسیار بیشتر از منطق الطیر است و واقع گشتار داستانهای مثنوی نسبت به داستانهای منطق الطیر گشتاری غیر مستقیم و پیچیده است.
بررسی مقایسه ای مفهوم خیال از دیدگاه ابن عربی و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر عرفا بر این اعتقادند که عالم خیال، عالم تجسم مثالی است. عالم واسطه، بین عقول محض و محسوسات که در آن ارواح تجسم و اجسام تجرد می یابند. از جمله کسانی که به این مفهوم پرداخته، عالم بزرگ محیی الدین ابن عربی است. مفهوم خیال در تفکر ابن عربی با توجه به دیدگاه وحدت وجودی و تلقی خاص او از ماسوی الله، بسطی عمیق می یابد که از حد واسطه صرف بودن میان محسوسات و عقول محض، فراتر می رود. در نگاه ابن عربی ماسوی الله به مفهوم وسیع خود دارای معنای مثالی است که دلالت بر وجود مطلق می کند. وی معتقد است هر آنچه در بطن خود حقیقتی دارد خیال است. مولانا نیز در مثنوی به خیال و عوالم آن پرداخته است. هرچند مفهوم خیال در مثنوی مولوی کاملاً قابل تطبیق با نظریه خیال ابن عربی نیست، اما ما در این تحقیق برآنیم تا با ارائه شواهد کافی نشان دهیم میان این دو شباهتهایی در باب مبحث خیال وجود دارد، هرچند همان گونه که شیوه همیشگی مولاناست مفهوم خیال در صافی ذهن او تا حدی تغییر یافته است. لذا در این مجال، ضمن بررسی و تحلیل دیدگاه این دو عارف بزرگ، به ذکر شواهدی که نشان دهنده این هماهنگی و مشابهت است، می پردازیم.