فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۴٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
از جمله مضامین اصلی اثر در جستجوی زمان از دست رفتهاثر مارسل پروست مضمون عشق است، که می توان ادعا کرد سایر مضامین دیگر در ارتباط با این مضمون بنیادین معنا می دهند. هرچند پروست در تحلیلی که از عشق در این اثر ارائه می دهد، از بینشی که استاندال در اثر خود، در باب عشق، مطرح نموده ، تأثیر گرفته است و طبیعتاً نقاط مشترکی بین این دو بینش وجود دارد، اما نباید تفاوت اساسی که این دو بینش را از یکدیگر جدا می کند نادیده گرفت. تفاوت این دو نگاه را می توان با تکیه بر تفاوت بین دو بینش از آگاهی توجیه نمود: یکی آگاهی کلاسیک که بر تعبیری که دکارت از آگاهی دارد استوار است و دیگری تعبیر مدرنی که از آگاهی وجود دارد، که از آن جمله می توان از تعبیری که مرلو-پونتی از آگاهی دارد اشاره کرد. مقاله حاضر ضمن مطرح کردن دو برداشت متفاوت از آگاهی و معرفی موشکافانه تحلیل پروست از عشق و نگاه مقایسه ای آن با بینش استاندال، نشان خواهد داد چگونه دو بینش متفاوت از آگاهی می تواند به ما کمک کند تا تفاوت بنیادین و جوهره ای بین تحلیل عشق نزد پروست و استاندال را تجزیه و تحلیل کنیم.
نقش عناصر پیرامتنی در توسعه دریافت و فهم متن مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
249 - 268
حوزههای تخصصی:
پیرامتن ها آستانه های ورود به جهان متن اند و از این رو در زمره شاخص های کلیدی فهم و دریافت متن به شمار می روند.به عقیده ما، عناصر پیرامتنی کتاب مثنوی معنوی دربرگیرنده، تداوم بخش و تکمیل کننده متن کانونی مثنوی محسوب می شوند. این عناصر به خوبی از عهده ایفای مسلّم ترین نقش پیرامتن یعنی تحقّق و تکمیل معنای متن اصلی برآمده اند. عناصر پیرامتنی مثنوی معنوی ، آشکارا در جهت سامان دادن به ساختار و کلیّت روایت و ایجاد همپیوندی و تناسب بین دیگر اجزای متن پریشان نمای آن به کار گرفته شده اند. در واقع حضور پیرامتن ها در کتاب مثنوی ، نوعی مکانیسم جبران برای گسسته واری روساختی متن آن به شمار می رود. از سوی دیگر این عناصر پیرامتنی عرصه تحقق گفت و گویی راستین میان مؤلف و مخاطب و نشانه روشنی از عنایت مولانا به نقش چشمگیر مخاطب در معناآفرینی متن است. بنابراین مجموعه این عناصر پیرامتنی نه تنها در دریافت و فهم متن مثنوی تأثیر قابل اعتنایی دارند، بلکه عموماً در فرایند معناسازی و مشارکت فعال خواننده، نقش برجسته ای پیدا می کنند. مقاله حاضر در پرتو بررسی عناصر پیرامتنی این کتابنظیر دیباچه ها، عناوین منثور و پیش گویه مثنوی ، کارکردهای متصوّر برای به کارگیری پیرامتن توسط مولانا را مورد مطالعه قرار می دهد.
بازتعریف مقوله سلوک در ادبیات داستانی با نگاهی به کتاب سه شنبه ها با موری اثر «میچ آلبوم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مقولة سیر و سلوک در ادبیات داستانی تمام دوران کلاسیک تا مدرن را در برمی گیرد و این ژانر ادبی در تمام کشورهای جهان با رویکردهای متفاوت سبکی و داستانی همواره مطرح بوده است. آثار بسیاری حرکت انسان به سمت تعالی و خدا را تحت عنوان عرفان یا سیر و سلوک مورد توجه قرار داده و گاه به بازتعریف هایی از این مفهوم رسیده اند. کتاب سه شنبه ها با موریاثر نویسنده آمریکایی میچ آلبوم یکی از داستان هایی است که به مراتب کمال آدمی در یک زمینة داستانی واقعی پرداخته است. در این مقاله با روش توصیفی کتابخانه ای نخست شاخص ها و بن مایه های عرفانی که به طور مشخص اساس فرایند سلوک در این رمان قرار گرفته را مشاهده کرده و پس از طبقه بندی آنها را با عرفان های سنتی تطبیق داده ایم. در پایان به این نتیجه رسیدیم که روند ماهیت سلوک در ذهن نویسنده امروز به نوعی دگردیسی رسیده است؛ به این مفهوم که واژه های پیر، بیداری و آگاهی که تعاریف مشخصی در عرفان کلاسیک داشته اند، در عصر نوین با حفظ همان مفهوم، شکل و سیاقی متفاوت یافته اند. در این پژوهش با طبقه بندی مراحل سلوک شخصیت اصلی داستان، به اندازه های ظرف ادبیات داستانی معاصر جهان تأکید شده است.
Analyse structurale du conte La Fille sans mains de Bonaventure Fleury Selon les méthodes analytiques de Propp, Brémond, Greimas et Todorov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le structuralisme vise à privilégier un système cohérent et universel des relations qui se trouvent entre différents faits linguistiques, sociaux, économiques et etc. De même, l’analyse structurale des œuvres narratives a pour objectif d’accéder aux modèles globales et structurés de la narration. Certains structuralistes comme «Vladimir Propp», «Claude Brémond», «Tzvetan Todorov» et «Julien Greimas», ont inventé des méthodes analytiques basées sur la relation des unités narratives et plus ou moins applicables à toutes les œuvres littéraires.Afin de mieux connaître les théories de ces structuralistes, nous allons les appliquer dans cet article, à un conte écrit par Jean-François Bonaventure Fleury; La Fille sans mains qui possède une structure riche, néanmoins simple et convenable pour être adapté aux méthodes analytiques de ces structuralistes. En fait, en outre de connaître quatre types de l'analyse structurelle des contes, dans cet article, nous aurons un regard comparatif sur les points de concordances et divergences d'opinions de ces théoriciens, dont le résultat est de savoir le degré et la manière de la mise en pratique de ces théories avec des contes.
Пушкинская сонетиана(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Статья систематизирует современные достижения пушкинистики, стиховедения и жанрологии. Она представляет собой попытку воссоздания реальной картины сонетного опыта А.С.Пушкина и номинации его как целостного и перманентно развивающегося художественно-эстетического явления, неотъемлемого от творческого космоса поэта, задавшего константы большого русского стиля. Отмечая трудности и перипетии в установлении объёма и значения сонетного творчества Пушкина, работа показывает сложный путь движения к научной истине в историко-литературном процессе.
تلفیق ادبیات با نقاشی به شیوه مارسل پروست مطالعه پیوند ادبیات با نقاشی در رمان در جستجوی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست با تأکید بر مجلد طرف خانه سوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
217 - 248
حوزههای تخصصی:
هرگاه صحبت از تلفیق ادبیات با نقاشی است، حضور ادبیات و نقاشی را در کنار یکدیگر شاهد بوده ایم. مثل تلفیق ادبیات با نقاشی در تصویرسازی یک کتاب ادبی یا در نگارگری. اما تلفیقی که مارسل پروست از این دو ارائه می دهد، متفاوت است. سراسر رمان در جستجوی زمان از دست رفته پر از نقاشی است، بی آن که حتی یک تصویر در کل کتاب چاپ شود. او بدون آن که تصویری فیزیکی در رمانش ارائه دهد، ادبیات را با نقاشی های شناخته شده ای تلفیق می کند و متن را به آن ها ارجاع می دهد و رابطه ای بینامتنی میان آن ها برقرار می سازد تا قوه تصویرساز مخاطب را در کنترل خویش درآورد. پروست با این رویکرد قصد دارد هنگامی که رمانش خوانده می شود، راه "خیال آزاد" بر مخاطب بسته باشد و مخاطب تقریباً همان چیزی را در ذهنش تصویر کند که پروست آن را می خواهد. این مقاله از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و بر پایه آراء «لوران ژنی» در باب بینامتنیت و به ویژه «کلاژ بینامتنی» بنا گردیده است.
تحلیل بن مایه های اساطیری در رود راوی اثرابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
469 - 500
حوزههای تخصصی:
رمان "رود راوی" با استفاده از روش بینامتنیت خلق شده است. قرآن، اندیشه های اسلامی، رساله عربی حدود الاعمال فی شیئ و... زنجیره های نقل قول آن را تشکیل می دهند. اساﺳاً این اثر شرح خلقت جهان و نقش مایه ی شیطان از منظر فرقه ی نمادین مفتاحیه است، که نماینده فکری- عقیدتی شخصیت اسطوره ای ابودجانه است. ابوتراب خسروی در حین بازآفرینی اسطوره ی آشوب ازلی، به همزادان او، درد، رنج، بیماری و مرگ پرداخته است. او با شناخت ماهیت قدسی "کلمه" (اسم اعظم، واژه ی اسطوره ای هستی آفرین) و کاربست ماهرانه ی شکل گیتیانه آن، قادر به آفرینش آثارش از جمله "رود راوی" است. با توجه به فضاها و عناصر آشنای بوف کوری در رود راوی، مثل رقص، رقاصه از هند و لاهور، زن اثیری و... می توان آن را از زمره آثاری تلقی کرد، که ﻣﺘﺄثر از ادبیات بوف کوری نوشته شده است. این مقاله، با روش توصیفی – کتابخانه ای، ﻣﺸﺨصاً بنمایه های اساطیری اثر را استخراج کرده، و آنها را مورد تحلیل قرار داده است.
«موقعیت پذیری مجازی داستانی/حقیقی»: نگرشی نوین به خوانش ابعاد گفتمانی خود؛ بررسی رمان مردی در تاریکی اثر پال آستر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
183 - 202
حوزههای تخصصی:
در تحقیق پیش رو مفهوم بدیعی با عنوان موقعیت پذیری مجازی داستانی/حقیقی (VFP) در رابطه گفتمانی مؤلف (خالق اثر) و قهرمان به عنوان نگرشی نوین بر تحلیل روایت های ادبی معرفی شده است. VFP ریشه در «تئوری خودِ گفتمانی» هوبرت هرمنز در مطالعات روان شناسی و دیدگاه گفتمانی رابطه مؤلف و قهرمان در مطالعات ادبی و زیبایی شناختی باختین دارد. با توجه به ویژگی های میان رشته ای پژوهش های متنی، VFP به ارزیابی روایت های خود از دیدگاه روان شناختی و ادبی می پردازد و امکان مشارکت و کنش گفت و گویی موقعیت های شخصیتی قهرمان اول داستان به عنوان من ِ هنرمند/داستانسرا و من ِ قهرمان داستان را در میان دیگر موقعیت های درونی و بیرونی او بررسی می کند. برای تبیین شیوه کاربست تئوری VFP، این جستار به عنوان نمونه، تحلیلی از رمان مردی در تاریکی (۲۰۰۸) اثر پال آستر را ارائه می دهد. این بررسی نشان می دهد که موقعیت های درونی و بیرونی مشابه در دنیای واقعی مؤلف و دنیای داستانی قهرمان به صورت گفتمانی در ارتباط تنگاتنگ بوده و سرانجام تحت تأثیر این روند پویای موقعیت پذیری، خودِ پسا مدرن در جایگاه من ِ هنرمند می تواند تا حدود زیادی خصوصیات شخص گفتمانی را به معرض بروز بگذارد و با رها کردن گذشته و پذیرش وضعیت کنونی و ایجاد دیدگاه های مثبت برای آینده به موقعیت بحرانی و کشمکش درونی خود به صورت کاملاً نوینی پاسخ دهد.
تحلیل امر نشانه ای و امر نمادین در قصه شهر سنگستان بر اساس نظریه کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
615 - 639
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های گوناگون اندیشمندان غربی درباره زبان و ادبیات، مجال وسیعی را برای نگرشی تازه از ابعاد گوناگون به متون ادبی فراهم آورده است. از جمله مکاتب ادبی که در قرن بیستم مطرح شد پسا ساختارگرایی است. ژولیا کریستوا یکی از پساساختگرایان است که اندیشه هایش درحوزه آثار ادبی بسیار مورد توجه قرار گرفت. بخشی از نظریات وی مربوط به امر نمادین و نشانه ای در زبان است. به عقیده وی زبان نمی تواند منحصرا نشانه ای یا نمادین باشد بلکه هر یک از این دو امر دیگری را تعدیل می کند و معنی محصول ارتباط میان آنهاست. این پژوهش در صدد پاسخ به این پرسش است که در شعر قصه شهر سنگستان امر نشانه ای بر زبان شاعر چه اثراتی دارد و چگونه می توان با توجه به امر نشانه ای این شعر را تأویل کرد. با بررسی امر نشانه ای و نمادین آشکار می گردد که اخوان بشدت تحت تأثیر رانه های نشانه ای قرار دارد و با دقت در این رانه ها می توان ناامیدی و یأس را مهمترین رانه نشانه ای شعر وی دانست.
روایت تضاد سنت و تجدد با نگاهی به نام من سرخ اثر اورهان پاموک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اورهان پاموک نویسندة اهل ترکیه در رمان خود باعنوان نام من سرخضمن روایت داستانی شبه تاریخی از برهه ای از تاریخ تحولات فرهنگی و هنری کشورش، تقابل هنر سنتی و هنر غربی را در قالب روایتی بلند از نقاشان دربار عثمانی در مواجهه با نقاشی ونیزی (غربی) نمایانده است. او با رجوع به گذشته ای دور و نقل داستان و داستانک هایی که در تاریخ، افسانه و رؤیا ریشه دارند، به گونه ای مسائل امروز جامعة خود و در نگاهی وسیع تر، یکی از معضلات جهان امروز را بازسازی می کند. این بازسازی هوشمندانه که با نوعی بینامتنیت در نقاشی و ادبیات همراه است، در برخورد با مخاطب خود این پرسش را در ذهن او تداعی می کند که نویسنده از پس این متن، درپی بیان چه چیزی است و مقصود خود را چگونه بازنمایی می کند. از یافته های پژوهش به این شرح است که این داستان درنهایت تفسیرِ تضاد یا پارادوکس تاریخی- فرهنگی سنت و تجدد در ترکیه ای است که دست کم از پنج قرن پیش تاکنون همچنان درگیر این ماجراست. به همین منظور، در این پژوهش وجوه هنری و ادبی رمان نام من سرخرا بررسی و تحلیل می کنیم. روش این مقاله توصیفی- تحلیلی، و شیوة گردآوری اطلاعات اسنادی/ کتابخانه ای است.
Écriture leclézienne, reflet de sa mobilité mentale et spatiale(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Depuis la deuxième moitié du XXe siècle, la notion de mobilité est considérée comme un aspect indissociable de la vie de l’homme moderne, et constitue l’un des penchants de la littérature française contemporaine. Nombreux sont des écrivains qui ont consacré des œuvres de grande qualité littéraire, à aborder ce sujet de manière à en refléter les dimensions et les manifestations dans le monde de la littérature afin que les récits de voyage et les romans d’aventure représentent le mieux l’universalité de la nouvelle tendance de l’homme moderne, configurée par l’idée de déplacement. Le Clézio fait parti de cette génération d’écrivains qui a destiné bon nombre de ses romans à caractériser la mobilité sous forme d’un parcours d’investigation et d’une quête identitaire. Dans ses œuvres, Le livre des fuites, L’étoile errante et Hasard, sur lesquelles notre recherche s’appuie, des voyageurs, des nomades, des enfants et des bergers qui errent partout, figurent parmi les protagonistes qui, même lorsqu’ils sont voués à l’immobilité, continuent leurs voyages, leurs aventures à l'intérieur. Pour Le Clézio, la mobilité peut correspondre à de différentes motivations; Sa littérature n'est pas celle de l'évasion, mais celle de la recherche. Cela rend possible la réconciliation et l'alliance entre les notions habituellement impitoyables. L'immobilité, et donc la coexistence des cultes, restent un fait commun dans ses travaux. Les résultats de ces mouvements sont innés à son idée et à sa vision du monde: la quête d’identité, la connaissance de Soi et celle de l'Autre font partie intégrante de ces résultats.
محاکات و روایت از دیالوگ های افلاطون تا درام های خواندنی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیالوگ های افلاطون همواره در حوزه فلسفه بستر مطالعه و بررسی بوده ، اما در حوزه درام، کمتر توجهی به ویژگی های دراماتیک این دیالوگ ها شده است. به ویژه آنکه افلاطون از مخالفان هنرهای محاکاتی به ویژه تئاتر و درام بوده، و همین امر موجب تفوق عنصر روایت در آثار او شده بود. ازاین رو می توان دیالوگ های او را با معیارهای درام های روایی بررسی کرد. درام های روایی در دوره مدرن در اروپا رونق یافت و تحت عنوان درام های خواندنی به رسمیت رسید. پژوهش پیش رو به بررسی مؤلفه های محاکاتی و روایی در این درام ها و تطبیق آن با دیالوگ های افلاطونی می پردازد. ابتدا مفاهیم محاکات و روایت تشریح، و سپس آراءِ افلاطون درباره محاکات و روایت بیان شده است. رابطه افلاطون با تراژدی و کمدی نیز به طور مشخص مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به جایگاه تئاتر در دوره مدرن و در میان هنرهای غیرمحاکاتی پرداخته ایم که حاصل آن، درام های خواندنی هستند. در تفسیر درام های خواندنی، نمایشنامه چهار قدیس در سه پردهاثر گرترود استاین و ساختار کلی نمایشنامه های برتولت برشت و ساموئل بکت، از نمایشنامه نویسان مدرنیست، بررسی شده است. در انتها با دستیابی به مؤلفه های درام های خواندنی و تطبیق آنها با دیالوگ های افلاطونی، به مختصات دیالوگ های افلاطونی در قالب گونه ای دراماتیک دست می یابیم.
بررسی نظریه پرسی بیشی شلی و آنتونن آرتو با نگاهی بر نمایشنامه خاندان چن چی اثر شلی و خاندان چن چی اثر آرتو.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال ها پیش در روم فاجعه ای در قصر خاندان مشهور و ثروتمند چن چی رخ داد که موجبات نوشتن نمایشنامه ای با نام خاندان چن چی را توسط دو نمایشنامه نویس جریان ساز با رویکردها و اندیشه های نوشتاری متفاوت، فراهم ساخت. مقاله حاضر مقایسه تطبیقی رویکردهای متفاوت این دو نویسنده است: نظریه پرسی بیشی شلی با توجه به جنبشی که در انگلیس به شکل رومانتی-سیسم در جریان بود و نظریه آنتونن آرتو با توجه به عقاید او در مورد تئاتر بی رحمی. هدف از نگارش این مقاله یافتن تفاوت ها و شباهت های فکری دو نویسنده در باب یک واقعه تاریخی و ربط آن به تئاتر و متن از دیدگاه آنها است. شاعرانگی، بخشیدن وجه ادبی و توصیف کلامی از ویژگی های بارز کار شلی محسوب می شود؛ در حالیکه آنتونن آرتو با مخالفت شدید نسبت به ادبیات در تئاتر، سعی می کند به کارگردانی و اجرا تأکید کند و نمایشنامه را با عملکردها و روش های اجرایی مورد نظرش بنویسد. در این راستا مطالعه تطبیقی دو نمایشنامه مذکور به شرح تفاوت های ساختمایه ای آنها می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که پرسی بیشی شلی برای تلطیف بخشیدن به ماجرای خشونت آمیز چن چی ها، به وقایعی که فقط در کلام نمود پیدا می کنند و اعمال شخصیت ها را با زبان در صحنه های متفاوت نشان می دهند، پناه آورده است؛ در حالیکه آنتونن آرتو اعمال خشونت آمیز شخصیت ها را در زمان حال و با خشم مضاعفی به تصویر می کشد، آنقدر که از شخصیت های لال و بی کلام بهره برده و صحنه های فرعی را حذف کرده است.
روایت حلاج در آثار زرین کوب و ماسینیون: عینیت گرایی یا تخیل گرایی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
287 - 309
حوزههای تخصصی:
زندگینامه ژانری است که در حد فاصل بین امر واقع و امر مخیل، بین تاریخ و ادبیات، در نوسان مداوم است و بنابر دلمشغولی های نویسندگانش به این سو یا آن سو متمایل می شود. در دو زندگینامه از منصور حلاج، یکی زندگی حلاج (جلد اول مجموعه مصائب حلاج ) نوشته لویی ماسسینون و دیگری شعله طور نوشته عبدالحسین زرین کوب، می بینیم که نویسنده فرانسوی خود را مقید به نگارش عینیت گرا و علمی کرده است و در مقابل نویسنده ایرانی در اثر خود رویکردی تخیل گرا و ادبی دارد، اما به نظر می رسد که برای آن ها خلق زندگینامه علمی مطلق یا ادبی ناب ناممکن است. مطالعه حاضر نشان می دهد که هر دو نویسنده، برای خلق حقیقت، ناگزیر از به کارگیری عناصری هستند که در ظاهر از آن ها روی گردانده اند. عنوان روی جلد، شیوه فصل بندی، روایت پردازی و نیز ارجاع به متون پیشین از مواردی هستند که پای عناصر ناهمگون با اهداف اولیه نویسنده را به متن می گشایند.
مطالعه پروتزسازی گفتمانی : چرا دروغ روایتی پروتزی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
269 - 286
حوزههای تخصصی:
برای تبیین چگونگی عملکرد دروغ به عنوان پروتز ابتدا به تعریف پروتز و کارکرد آن در حوزه گفتمان می پردازیم. با استفاده از نظریه امبرتو اکو از پروتز و نقش آن در گفتمان، نشان خواهیم داد که دروغ به عنوان یک نظام گفتمانی، ویژگی های مشترکی با پروتز دارد. مسئله این مقاله این است که ببینیم چگونه گفتمان وجه پروتزی می یابد و به دنبال آن دروغ نیز به عنوان یک پروتز سبب خروج گفتمان از مسیر اصلی خود و ایجاد فضایی رخدادی و تخیلی که فراکنشی است، می گردد. با توجه به توضیحات فوق به بررسی این دو فرضیه می پردازیم ؛ گفتمان با استفاده از دروغ سبب تغییر نظام افقی روایت به نظام عمودی گشته و به این ترتیب برنامه کنشی به جریانی فراکنشی تغییر می یابد. این مهم در سه داستان کوتاه زاغ و روباه ، چوپان دروغگو و دختر شیر فروش و کوزه شیر بررسی می گردد. هدف این مقاله بررسی جایگاه پروتز در گفتمان روایی و همچنین تحلیل کارکرد پروتزی دروغ است.
خوانش پسا استعماری همسایه ها در پرتو نظرات اسپیواک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
337 - 352
حوزههای تخصصی:
رمان همسایه ها یکی از رمان های سه گانه ء « احمد محمود» نویسنده ء اقلیم جنوب ایران است. احمد اعطا (محمود) در این رمان نقش روشنفکران را در زندگی فرودستان در جوامع تحت استعمار بسیار تاثیرگذار می داند. شرق شناسانی چون اسپیواک، هومی بابا، ادوارد سعید و همفکرانشان با مطالعه ء روش های استعمار و تاثیر آن در جوامع، به معرفی شیوه ها، عواقب و عوارض آن پرداخته اند. در این مقاله، رمان همسایه ها ، اثر احمد محمود در پرتو نظرات اسپیواک درباره ء فرودستان به عنوان متن پسا استعماری بررسی می گردد و کوشش می شود این ادعا را ثابت کند که شخصیت های اصلی رمان در روند حوادث، فرودست بودن را تجربه می کنند و نجات آن ها به مقاومت روشنفکران متعهد وابسته است تا فرایند « دیگری سازی» و « جهانی سازی» جامعه ادامه نیابد. از منظر عقاید اسپیواک، این نویسنده می کوشد تا شرایط غیرممکن، حس منفی و ناامیدی فرودستان را مبنی بر این که هیچ چیزی برای افراد به حاشیه رانده شده تغییر نمی کند به تصویر کشد و صدای روشنفکران بومی و متعهد را جایگزین صدای فرودستان نماید.
Пацифистские взгляды Л.Н. Толстого(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
В статье рассмотрены особенности репрезентации представлений о войне в художественном и публицистическом творчестве Л.Н. Толстого. Концепт «Война» является ключевым для творчества писателя. Описан лексикон, воплощающий данную тему. Для выражения сущности концепта «Война» Л.Н. Толстой использует слова сумасшествие, зло, насилие. Проанализирована эволюция взглядов Л.Н. Толстого на войну. Исследованы особенности тезауруса Л.Н. Толстого в аспекте концептуализации войны. Для творчества Толстого характерно осуждение войны. Однако, если ранний Толстой поддерживал войну народную и освободительную, то поздний считал любую войну проявлением зла, насилия, негативно оценивал деятельность военного, патриотизм. Представлена модель фрагмента концептосферы писателя, в которой война является следствием деятельности институтов власти и государства.
Гамлет и гамлетизм cквозь призму творчества М. Лермонтова и А. Блока(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Автор статьи ставит себе цель объяснить универсалии мировой литературы, а именно такие понятия как гамлетизма и персонаж Гамлета в отношении к избранным произведениям русского романтизма, в частности − начала реализма и символизма как выдающегося течения Серебряного века. Объектом сопоставительного анализа становятся произведения Михаила Лермонтова («Демон» и «Маскарад»), избранные поэтические тексты Александра Блока. В статье автор пытается показать функционирование Гамлета и понятие гамлетизма ссылаясь как на самих избранных творцов, их авторский код, так и на общие тенденции усвоения шекспировских универсалий на русской почве, особо в эпоху романтизма, формирования реализма и символизма. В статье показаны художественные трансформации в их представлении, ссылающиеся прежде всего на прием амплификации у Лермонтова и использование ролевой лирики и лирики маски в поэтике Блока. В обоих случаях Гамлет как литературный персонаж и само понятие гамлетизма насыщается дополнительно новым содержанием, часто автобиографического характера, которое особо характерно для Блока.
Морально- этические представления в русском социуме на примере слова «ненависть»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
В предлагаемой статье рассматриваются вопросы, связанные с национальными особенностями оценочного компонента значения слова.
В современной научной парадигме язык рассматривается как когнитивный инструмент осознания мира, хранения и репрезентации культурного опыта и ценностей народа. Одной из важных составляющих языковой картины мира является категория оценки – система ценностей общества и личности, объективированная в единицах языка. Некоторые ученые считают категорию оценки настолько важной для языкового сознания, что наряду с языковой картиной мира отдельно выделяют ценностную, т.е. наиболее существенные для данной культуры смыслы, совокупность которых и образует определенный тип культуры, поддерживаемый и сохраняемый в языке.
Изучаются вопросы формирования оценочного значения на разных языковых уровнях, тем не менее, национальная специфика оценки до сих пор недостаточно изучена. Поскольку оценочные компоненты значения в картине мира являются теми координатами, на базе которых строится мировоззрение человека и конфликт которых приводит к невозможности или сложности понимания друг другом представителей разных культур, исследование оценочного компонента значения и его варьирования в разных социумах представляется актуальным. Статья посвящена результатам лингвистического эксперимента, целью которого была характеристика морально-этических представлений, закрепленных в семантике слова ненависть в русском социуме
De la caractérisation des personnages anonymes dans Les Fruits d’or de Nathalie Sarraute(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nathalie Sarraute, peintre des mouvements intérieurs, fugitifs et vagues de la conscience met, à priori, en scène des personnages sans caractérisation physique ou psychologique et loin de représenter un type ou une vérité. Rejetant les attributs de personnage classique, elle crée des personnages énigmatiques dont il ne reste qu’un pronom, une initiale ou des noms propres qui changent plusieurs fois dans le même récit et qui renvoient parfois aux différents personnages. La présence incessante des pronoms personnels sans référent précis fait partie des nouvelles techniques d’écriture, qui met davantage en relief l’anonymat des personnages dans Les Fruits d’or, roman publié en 1963. L’étude de l’énonciation narrative s’avère efficace dans l’analyse du personnage, de sa caractérisation à sa fonctionnalité dans la structure d’un roman. Nous appuyant sur la fonction du pronom personnel dans la caractérisation du personnage, nous nous proposons d’étudier le paraître des personnages ambigus dans ce roman de Nathalie Sarraute.