فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۴٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات معاصر فارسی نیز همچون بسیاری از آثار ادبی جهان معاصر از کاربست تکنیک های فراداستانی که از ویژگیهای ممتاز ادبیات پسامدرنیستی به شمار می روند، غافل نمانده است. فراداستان دارای مؤلفه های متنوعی است که همه آنها آشکارا به برساختگی و تصنعی بودن متن داستانی اشاره دارند. درهم آمیختگی امر واقع و امر تخیلی، ورود نویسنده به داستان و آشکار ساختن سنت ها و عرف های رایج ادبی از ویژگیهای بارز فراداستان می باشد. در مقاله حاضر داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» از مجموعه داستان دیوان سومنات نوشته ابوتراب خسروی را برگزیده ایم و به واکاوی آن در پرتو نظریه های فراداستانی می پردازیم. در واقع در نوشتار حاضر در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که آیا داستان مذکور را می توان بعنوان نمونه ای از فراداستان در ادبیات داستانی معاصر بشمار آورد یا خیر؟ و آیا خسروی توانسته است با اتکای بر این نوآوری و نوجویی در ساحت روایت و پیرنگ داستانی، تصویری جامع و چشمگیر از دغدغه های نواندیشانه خود و نویسندگان هم نسلش اراﺋﻪ دهد یا خیر؟
مقاله به زبان فرانسه: نقل قول مستقیم و غیرمستقیم شخصیت ها در «طرف خانه سوان» (Discours direct et indirect chez les personnages de Du côté de chez Swann)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دقت وسواس گونه نویسنده «در جستجوی زمان از دست رفته» در انتخاب نهایی شکلی از نقل قول به جای شکل دیگر آن، ما را بر آن می دارد تا از خود بپرسیم که هر یک از اشکال مختلف نقل قول چه چیز برای رمان به ارمغان می آورند. منظور از «نقل قول»، همان گفتار شفاهی است که شخصیت ها با صدای بلند به زبان می آورند و مسئولیت آن را می پذیرند، یعنی همان دو شکل سنتی نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم. یکی، با داشتن هماهنگی با داستان و دیگری، با حفظ استقلال خود و با دادن مستفیم رشته کلام به شخصیت داستانی، اغلب، این دو نوع نقل قول به عنوان راهی برای بروز استعداد راویِ رمان پروست مورد استفاده قرار می گیرند. به دور از انتخابی اتفاقی، استفاده و نیز تعداد این دو نوع نقل قول در داستان، با دستاوردی روانشناختی، اجتماعی و یا روایتگری ارتباط تنگانگ دارد که شایسته تجزیه و تحلیل است. از سوی دیگر، باید از خود پرسید که آیا استفاده از نقل قول مستقیم و یا غیرمستقیم در رمان «طرف خانه سوان» با کاربردی که دستور زبان سنتی به آن ها اختصاص داده، سازگار و هماهنگ است، یا شاهد برخی نوآوری ها از جانب نویسنده هستیم.
«تکیه گاهی در میان شن های روان» مورد بررسی: «تصادف شبانه» پاتریک مودیانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک برخورد میان یک اتومبیل و یک عابر پیاده موقعیت دغدغه آوری برای شخصیت اصلی داستان تصادف شبانه پاتریک مودیانو ایجاد می کند. با این تصادف یک جستجوی هویتی آغاز می شود. شخصیت داستان سعی می کند به جواب سؤالاتی برسد که از سالهای گذشته برایش مطرح بوده است. او در جستجوی نشانه ای در شهر اسرارآمیزی، بزرگ و پر رمز و راز به نام پاریس است که هویت و زندگی مدرن امروزی، با تحول شهرها، گسترش شهرنشینی و گوناگونی فرهنگی، متغیر و ناپایدار شده. او دیگر قادر به شناخت هویت خویش نیست و فرد در میان جمع گم شده است. جستجوی هویت در این شرایط شبیه آن است که در شن روان رد پایی را جستجو می کنیم، که هر حرکتی رد پای حرکت قبلی را پاک می کند. دراین مقاله، مولف در ابتدا کوشیده است نشان دهد که چرا یک تصادف معمولی دراین رمان باعث این جستجوی بی امان برای یافتن هویت می شود. سپس این عدم امکان دسترسی به هویت خویش، به ویژه در پاریس، موضوعی است که در این تحقیق، مورد توجه قرار داده شده است.
ایتالو ازووُ الگوی رمانپردازی مدرن در سالهای اولیه قرن بیست ایتالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
337 - 360
حوزههای تخصصی:
در ایتالیای قرن بیستم نویسندگانی چون پرتزولینی، پاپینی و ورگا با توجه به اینکه به ساختاررمان کلاسیک قرن نوزدهم متصل بوده و در سبک نوشتاری از لئوپاردی و مانتزونی تقلید کرده اند، در نوسازی ادبیات قرن بیستم و به خصوص رمان نقش خاصی ایفا نکرده اند، لذا رمان در قرن بیستم می بایست با نیاز فرهنگی و اجتماعی انسان عصر جدید آشنا باشد و این همخوانی به نظر برخی منتقدین فقط از طریق حرکت به سمت رمان مدرن اروپا ممکن ا ست. ایتالو ازوو در این سالها با پیروی از برخی تئوری های تفکر غربی در رمان خویش به بررسی رابطه فرد با دیگران در جامعه مدرن می پردازد و بدین سان رمان ایشان دارای نوآوری های حائز اهمیت است. این مقاله ضمن پرداختن به شرایط و ویژگی های فعالیتهای ادبی دهه سی قرن بیستم و با بررسی برخی نویسندگان مجله سولاریا سعی بر آن دارد شرایط فرهنگی و ادبی ای که با آن جامعه ایتالیا به استقبال ایتالو ازووُ می رود را مورد بررسی قرار دهد.
Les personnages de Maupassant, modèles réels ou fictifs?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Following successive revolutions in the 19th century that were concurrent with economic and political welfare of the Bourgeoisie Class at the time, France was undergoing many social transformations. Despite the prevailing apparent calm in the country after the 1848 revolution, there were some social conflicts; and Maupassant as a prominent figure among the writers of the second half of the 19th century – as it also goes for today - was trying to depict an approximately realistic image of the society of his time. Undoubtedly, from a structural perspective, this is the concern to be close to reality that gives polyphonic quality to the works of Maupassant, which sometimes makes them very impressive. Some critics claim that Maupassant’s prose does not exceed the writing rules in such a way that this "realistic" article, in principal, is only a part of a subjective and one-sided aspect of history. In this regard, the present study is an attempt to investigate the conditions and relationships between Maupassant's characters in the story.
مقاله به زبان فرانسه: طرح ریزی انواع رابطه با «دیگری» در «آخرین مصری» اثر «ژرار مَسه» (La schématisation du rapport avec «l’Autre» dans Le dernier des Égyptiens de Gérard Macé)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آثاری که با هدف احیای دوباره «زندگی های پیشین» به نگارش درآمده اند، «آخرین مصری» ژرار مَسه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در اینجا نویسنده، با تکیه بر صحنه خوانش رمان «آخرین موهیکان» نوشته فنیمور کوپر، برگرفته از اسناد مرتبط با زندگی شامپولیون به نقل زندگی کاشف هیروگلیف می پردازد. صحنه ای که درنهایت سراسر زندگی قهرمان را پوشش می دهد و دنیایی خلق می کند که همزمان برخورد میان شامپولیون و بومی های آمریکا، شامپولیون و مصریان باستان و نیز شامپولیون و مَسه را در برمی گیرد. با این توضیح، در مطالعه حاضر، از میان شبکه های مختلف معنایی که معماری مضمونی اثر مَسه را شکل می دهند، هدف خود را به بررسی دال ها و مدلول هایی محدود ساخته ایم که مستقیماً به مضمون «دیگری» مربوط می شوند؛ با طرح این سؤال که، میان «خویش» و «دیگری» چه نوع رابطه ای ممکن است؟ سؤالی که پاسخ به آن ما را به طرح ریزیِ انواع رابطه با دیگری خواهد رساند.
مقاله به زبان روسی: حوزه شخصی متکلم (بر مبنای قوانین منطقه ای) ( Личная сфера говорящего (на материале регионального законодательства) )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، بازطراحی حوزه شخصی متکلم – آنچه به وی نزدیک است و توجه و علاقه اش را جلب می کند - به تصویر کشیده شده است. در اسناد و مدارک، نقش اجتماعی متکلم منعکس می گردد؛ بنابراین، جهت بررسی آن ها می توان از شیوه اجتماعی حوزه شخصی استفاده کرد. حوزه شخصی از طریق بررسی نوع کنترل و (هم) مشارکت و نوع ارزیابی، که گوینده به کمک آن جهان و فعالیت های خویش را در آن ارزیابی می نماید، بازسازی می گردد. در مقاله استدلال می شود که هنجار به عنوان جزء دائم و لاینفک حوزه شخصی، رفتار متکلم را شکل می دهد. همچنین ابزارهای زبانی ابراز (هم) مشارکتی، مانند «مای فراگیر»، دیکسیس شخصی، اسامی رابطه و افعال دارای معنی مساعدت و نیز ابزارهای زبانی ابراز کنترل، همچون: انواع افعال، ساختارهای مجهول با افعال کامل و ساختارهای مصدری در جملات امری در این پژوهش بررسی و تحلیل و انواع هم کنشی های متکلم با دنیای خارج تشریح می گردد. متکلم ابتکار به خرج می دهد و پروسه هدایت را تحت کنترل خود می گیرد و جذب آن می گردد و در رفتارهای خویش که به لحاظ اجتماعی اهمیت دارند، ادامه «من» خویش را می بیند.
Triomphe de la syntonie dans Le Docteur Pascal d’Émile Zola; une lecture figurative(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Clore le vaste cycle romanesque des Rougon-Macquartpar un roman qui se démarque par l’absence quasi-totale des images temporelles (ces dernières dans la conception durandienne du terme) et qui chante dans l’achèvement de l’amour idyllique, la naissance d’un fils “rédempteur”, peut nous frapper de stupeur au prime abord. Il nous semble cependant que la genèse de la figure du Fils avec laquelle le roman, et de facto, l’ensemble de la saga zolienne touche à sa fin, soit inductrice du triomphe de l’imaginaire zolien vis-à-vis de l’expérience temporelle issue de la fuite du temps. Nous nous pencherons tout au long de cet article sur la manière par laquelle le romancier _ tout en développant un système figuratif efficace _ procède pour vaincre les forces négatives de la temporalité. Nous cherchons à saisir dans quelle mesure l’émergence de certaines structures ou certaines figures archétypales est capable de rejeter l’angoisse existentielle de l’imaginaire zolien vis-à-vis de l’écoulement temporel et à mettre parallèlement en lumière les structurations figuratives qui assurent le retour équilibrant de l’imagination créatrice sur la gamme de la syntonie.
اما و اگرهای برشتی وغیربرشتی در نمایشنامه های جنگل دیوانه اثر ادوارد باند و سرخ، سیاه و نادان اثر کاریل چرچیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
361 - 378
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تلاش کاریل چرچیل و ادوارد باند برای پیاده سازی شگردهای بیگانه سازی برشت در نمایشنامه های آنان - به ترتیب جنگل دیوانه و سرخ، سیاه و نادان – می پردازد. به منظور ایجاد تفکر نقادانه و عینی، و نیز حصول عمل برای تحول مثبت، هر دو نمایشنامه نویس از شگردهای بیگانه سازی برشتی، شامل شخصیت پردازی، پایان گشودگی، ساختار اپیزودیک و رسانه های سمعی و بصری مدد می جویند. این شگردها به نمایشنامه نویس اجازه می دهند تا موقعیت ها، اعمال داستانی، و نگرش های مأنوس را چنان نامأنوس ارائه دهند که برای شنوندگان و خوانندگان، بیگانه سازی شده و با بینشی نقادانه سنجیده شوند. این پژوهش علاوه بر بررسی عناصر برشتی در این دو نمایشنامه، به بحث پیرامون نکته ای می پردازد که منجر به راندگی سرخ، سیاه و نادان از فن درام نویسی برشتی و نیز از جنگل دیوانه می شود. منشأ این تفاوت، وجود جنبه های شخصیت پردازی غیر-برشتی در سرخ، سیاه و نادان و نیز عدم وجود رسانه های سمعی و بصری برشتی در آن است.
روایت شناسی ارسطویی: کشف و دگرگونی در سه حکایت مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
447 - 470
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی روایت شناسانه پیرنگ درونی سه حکایت مثنوی معنوی، «طوطی و مرد بازرگان»، «مار و مرد مارگیر» و «استاد و شاگردان»، بر اساس نظریات ارسطو در کتاب فن شعر، می پردازد و با استناد به نظریات وی در مورد «پیرنگ تأثیرگذار» می کوشد عناصرارسطویی «دگرگونی» (Peripetia) و «کشف و وقوف» (Anagnorisis) در حکایات مذکور را بشناساند، عناصری که از آن طریق، مولانا مفاهیم اخلاقی و تعلیمی از طریق ایجاد حس ترس و ترحم را به خواننده منتقل کرده است. «کشف»، در این حکایت ها از نوع پنجم و ششم کشف های ارسطویی ست که آن ها را کشف های تأثیرگذار می نامند که از ترتیب حوادث و یا برداشت نادرست شخصیت ها از وضعیت موجود، نشأت می گیرند. این نوشتار، بر آن است تا به این سؤال پاسخ دهد که آیا می توان نظریات ارسطو را در بررسی شعر روایی مولانا به کار برد؟ روش تحقیق در آن بیشتر مقایسه ای، تطبیقی و تحلیلی است که از ابزارهای اسنادی بهره جسته است.
مقاله به زبان فرانسه: رویکردى تطبیقى به مسأله ى جنایت در بیگانهى آلبر کامو و دست هاى آلودهى ژان پُل سارتر (Une approche comparée du crime dans L’Étranger d’Albert Camus et Les Mains sales de Jean-Paul Sartre)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع جنایت همواره توجه نویسندگان را که در جستجوی پرداختن به طرح های داستانی پیچیده بوده اند، جلب نموده است. به واسطه جنایاتی که تا ابد، نه تنها برای کسانی که به قضاوت این جنایات می نشینند بلکه برای مرتکبانشان نیز غیر قابل حل می نمایند، وجه رازآلود جنایت بیشتر از پیش تقویت می یابد. دو جنایتی که در رمان بیگانه آلبر کامو و در نمایشنامه دستهاى آلوده ژان-پل سارتر به وقوع می پیوندند، با قرار گرفتن در زمره این جنایات مبهم، موضوع مورد بحث این مقاله قرار می گیرند که با رویکردى تطبیقى به بررسی محرک های این دو جنایت که در بین آنان « تصادف » به عنوان مهم ترین و تعیین کننده ترین عامل ظاهر می شود، می پردازد. علاوه بر عواملی که به قتل منتهی می شوند، محاکمه و مجازاتی که در انتظار این دو جنایت شوم می باشند نیز موضوع مقایسه این مقاله قرار می گیرند. در نهایت با پرداختن به رابطه ادبیات و جنایت این مقاله با گذر از تاریخچه این رابطه به بررسی مسایل فلسفی آن خواهد پرداخت که امکان فهم این دو اثر مورد نظر را میسر خواهند ساخت.
پسامدرنیسم در فیلم کلوزآپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی عناصر پسامدرن در فیلم کلوزآپ، ساخته عباس کیارستمی می پردازد. استفاده از تمهیدهایی چون بینامتنیت، فروپاشی روایت های اعظم، آشکارسازی تصنع، مرگ اقتدار م ؤلف، اتصال کوتاه، دور باطل و پیوند دوگانه، فیلم را به اثری پسامدرن تبدیل کرده است. نویسنده از نظریه های منتقدانی چون کریستوآ، برایان مک هیل، بری لوییس، پتریشیا و دیوید لاج استفاده کرده است. فیلم، نوعی سینما درباره سینماست و در فضایی بین فیلم داستانی و مستند اتفاق می افتد و به طرح پرسش هایی درباره ماهیت واقعیت و بازنمایی می پردازد. به عبارتی این فیلم، نمونه ای از درهم آمیختن واقعیت و خیال در دنیای پسامدرن است و در آن، مرز میان زندگی و سینما، نه تنها برای مخاطب، بلکه برای شخصیت ها نیز از بین می رود. از دیگر ویژگی های آشکار این فیلم، به عنوان یک اثر پسامدرن می توان به فروپاشی روایت های اعظم اشاره کرد.
Особенности семантического потенциала и функционирования отсубстантивных глаголов (на материале русского языка) (ویژگی های امکانات معنایی و عملکردی افعال اسمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، پدیده «گذرایی» در زبان روسی و پروسه فعل گون سازی بررسی می شود. افعال اسمی در مقایسه با افعال معمولی از لحاظ انتقال معنا مفیدتر و با صرفه تر هستند و افزایش تعداد آن ها در زبان نیز ناشی از قانون کم کوشی زبانی است. کم کوشی زبانی به واسطه تعدادی علل زبان شناختی و فرازبان شناختی؛ ازجمله پیدایش فناوری های نوین اطلاعات، ارتباطات در شبکه های اینترنت و افزایش سرعت زندگی قابل توجیه و توضیح است. معناشناسی افعالی که از اسامی ساخته می شوند، ویژگی هایی دارند: معنای آن ها را می توان از طریق معنای نوع وابسته که به معنای فعل منضم می شود و همچنین ضمن لحاظ نوع دانشی که گوینده و شنونده از آن برخوردارند، تفسیر کرد. در این مقاله افعال اسمی طبقه بندی می شوند، پایه این طبقه بندی، نوع وابسته منضم شده است. در اینجا همچنین تأثیر دانش عمومی و فردی شرکت کنندگان در گفتگو بر درک صحیح معنای فعل بررسی شده است.
بررسی سه مضمون باختینی کارناوال، گفت وگوگرایی و کرونوتوپ در نمایشنامه سر فرود آورد تا پیروز شود یا اشتباهات یک شب اثر الیور گلدسمیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
245 - 274
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه سر فرود آورد تا پیروز شود یا اشتباهات یک شب را می توان نقطه اعتلای زندگی ادبی الیور گلدسمیث دانست. ارجاعات متعدد به رخدادها و آثار ادبی قرن هجدهم انگلستان، بر غنای نمایشنامه افزوده و گواه حضور معانی عمیق در پس مکالمات زنده شخصیت هاست. در این نوشتار، معانی ادبی و اجتماعی این نمایشنامه بررسی می شود. برای نیل به این هدف، مفاهیم کارناوال، گفت وگوگرایی و کرونوتوپ میخائیل باختین به کار گرفته می شود تا با بررسی گفتمان های موجود در متن و عناصر زمانی و مکانی، روشن شود که چگونه گلدسمیث با خلق شرایطی کارناوالی، جامعه ای را به تصویر می کشد که در آن، صدای خدمتکاران، زنان و آنان که زیر سلطه صاحبان قدرت اند، اهمیت می یابد و شنیده می شود؛ درحالی که هنجارهای تحمیل شده اجتماعی و ایدئولوژی های قدرت مدارانی که سعی در انزوای صدای طبقات فرودست دارند، به چالش کشیده می شوند.
ارائه مدل ارزیابی ترجمه فیلم با استناد به مدل دوسار و بررسی نقش کاربردی آن در آثار دوبله شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
295 - 315
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، پس از برشمردن مشخصه های استاندارد ترجمه فیلم و مقایسه مراحل عملی این نوع ترجمه در ایران با مشخصه های ذکرشده، معیارهایی برای ارزیابی کیفیت ترجمه فیلم معرفی می شود. بدین منظور، مدل ارزیابی آندره دوسار- که برای ترجمه ادبی و براساس «حذفیات، اضافات و انتقال معنا» طرح ریزی شده است- مدنظر قرار می گیرد و کارکرد و اعتبار آن برای ارزیابی ترجمه فیلم بررسی می شود. انتقال معنای کامل، انسجام متن، زبان و سبک ترجمه، مباحثی هستند که به عنوان معیار ارزیابی به آن ها توجه شده است. برای عینیت بخشیدن به این پژوهش، از دو فیلم فرانسوی همسرایان و یکشنبه طولانی نامزدی - که نسخه دوبله شده آن ها بارها از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده- مثال هایی ارائه می شود.
مقاله به زبان فرانسه: انقلاب فرانسه و تئاتر به مثابه ی ابزار تبلیغات : «سافو» (1794) نوشته ی کُنستانس پیپله (La Révolution française et le Théâtre de propagande : exemple de Sapho (1794) de Constance Pipelet)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها و افسانه ها به تناسب ملزومات تاریخ و جامعه دگرگون و بازپرداخت می شوند. مقاله ی حاضر نشان می دهد چگونه کنستانس پیپله، پرنسس دو سلم (1845 1767) از دست پروردگان فلاسفه ی عصر روشنگری و ستایشگر آرمان های انقلاب فرانسه، داستان زندگی سافو، شاعر بزرگ یونان باستان را دستمایه ی اولین اثر مهم خود قرار می دهد تا شخصیتی مطابق با انتظارات جامعه ی فرانسه، پس از انقلاب 1789 ارائه کند. این سافو، تنها یک عاشق شکست خورده نیست بلکه او یک مبارز و انقلابی ست. در این راستا، خواهیم دید که چگونه باورهای نویسنده ی جوان با راهبرد فرهنگی نظامهای سیاسی حاکم (استفاده ی ایدئولوژیک از تئاتر) همخوانی دارد. بدین ترتیب، داستان عاشقانه ی سافو بستر یک تراژدی می شود که بر اندیشه های روشنگری تاکید می کند، علیه اشکال نوین پدرسالاری هشدار می دهد و خرافه های مذهبی را محکوم می سازد. مقایسه ی این تراژدی با آثار دو نویسنده ی زن دیگر(مادام دو بوفور و مادام دو استال)، بداعت آن را بهتر آشکار می سازد و نشان می دهد چطور هر کدام از این نویسندگان داستان سافو را بنابر نظر و عقیده ی خود عوض کرده اند.
مقایسه نمایشنامه تیمور لنگ اثر کریستوفر مارلو با پیش نمونه اسپانیایی، کتاب سیلوا اثر مخیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده این مقاله بر آن است با توجه به مستندات تاریخی زندگی امیر تیمور لنگ در نمایشنامه تیمور لنگ اثر کریستوفر مارلو (و مرجعش سیلوا) به بررسی تطبیقی ماتریالیسم فرهنگی بپردازد و نشان دهد آنها از لحاظ تاریخی چه تفاوت ها و شباهت هایی دارند و ماتریالیسم فرهنگی چه تأثیراتی در نمود اثر داشته و چرا مارلو به نوشتن چنین اثری مبادرت کرده است. همان طور که می دانید کمتر کسی است که با جهان گشایی و قساوت تیمور لنگ آشنا نباشد. او با این اشتهای سیری ناپذیر، جان بسیاری از مردم را گرفت تا به اهدافش در سرزمین های مختلف برسد. اروپاییانِ آن زمانِ کوتاه، این میل را نادیده گرفته بودند زیرا آنها تیمور را به سبب از بین بردن دشمنانشان می ستودند. از آن میان می توان به دولت اسپانیا اشاره کرد که حتی سفارتخانه ای در شهر سمرقند دایر نمود. این مسئله باعث شد تا نویسندگان و مورخان اسپانیایی به نوشتن کتاب های تاریخی درباره زندگی تیمور مبادرت کنند که از آن جمله می توان به کتاب سیلوا اثر مخیا و نمایشنامه تیمور لنگ اثر کریستوفر مارلو اشاره کرد که مورد توجه نویسندگان و نمایشنامه نویسان قرن شانزدهم (دوره الیزابت) قرار گرفت. چنین می نماید که مارلو با این کار زمینه را برای ماتریالیسم فرهنگی فراهم آورده است.
ناتانیل هاثورن روایتگر علم و اخلاق اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناتانیل هاثورن به عنوان یکی از مشهورترین و تاثیر گذار ترین نویسندگان اخلاق گرای قرن نوزدهم ادبیات آمریکا همواره از زاویه های متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است. مباحث زیادی در ارتباط با اینکه آیا هاثورن در داستان هایش اخلاق فردی از قبیل رابطه انسان با خدا، توبه و بازگشت به من معنوی را بیشتر مد نظر داشته یا اینکه در یک سطح وسیع تر ریشه مشکلات جامعه بشری را در رعایت یا عدم رعایت اخلاق اجتماعی جستجو می کرده ، صورت گرفته است. بررسی ها نشان می دهند که هاثورن از مطرح کردن آنچه منتقدین آثار ادبی موارد اخلاق فردی می نامند، به تصویر کشیدن اهمیت اخلاق اجتماعی را در نظر داشته است. این مقاله سعی می کند از میان موارد متعددی که هاثورن در ارتباط با اخلاق اجتماعی در آثارش مطرح نموده است، به رابطه بین علم و اخلاق اجتماعی بپردازد. این مقاله علم و استفاده نا صحیح از آن را در سه داستان کوتاه "" نشان مادر زاد""، "" دختر راپاچینی"" و "" اتان برند"" بعنوان بخش مکملی از سبک ناتانیل هاثورن به تصویر می کشد و این انتقاد اجتماعی را از دیدگاه نویسنده مطرح می سازد.
Федор Достоевский против Людвига Фейербаха и Макса Штирнера (О романе Ф.М. Достоевского «Братья Карамазовы») (فیودور داستایفسکی در تقابل با لودویگ فه یرباخ و ماکس شتیرنر (بر اساس رمان «برادران کارامازوف» اثر داستایفسکی))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از متاموضوع داستایفسکی سخن خواهد رفت که در بسیاری از آثار او؛ به ویژه به طور گسترده در رمان «برادران کارامازوف» نمایانده شده است. قهرمان اصلی این رمان به پرسشی دچار می شود که دیگر قهرمانان اصلی رمان نیز، هریک به گونه ای درصدد پاسخ گفتن به آن برمی آیند. این پرسش حاوی هم وابستگی میان ایمان و اخلاقیات است: «اگر خدا نیست پس هر چیزی و هر کاری مجاز است؟» در این مقاله نشان داده شده که در طرح این مسئله، تئوری های فلسفی معاصر داستایفسکی منعکس شده اند؛ ازجمله تئوری «لودویگ فه یرباخ» یا تئوری «من خودم» (ماکس شتیرنر) که بر اساس آن ها «انسانیت» نزد انسان مدرن باید در جایگاه خدا قرار گیرد. داستایفسکی نقص عقاید و دیدگاه های ایوان کارامازوف را که در نهایت منجر به قتل پدر وی خواهد شد، آشکار می سازد. دیدگاه «زوسیم پیر» درباره اینکه «عشق فعال» به نزدیکان، به طور قطع و یقین به ایمان به خدا ختم خواهد شد، به عقاید داستایفسکی نزدیک تر است.