فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۴٬۴۸۳ مورد.
امت اسلامی، جایگزینی برای جامعه مهاجران (دیاسپورا) در رمان مناره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
163 - 179
حوزههای تخصصی:
به دیاسپورا یا جامعه مهاجران، در عصر حاضر بسیار توجه شده است. حضور جوامع مهاجر در کشورهای «جهان اولی» و مشکل های ناشی از ناسازگاری فرهنگی سبب ورود محققان بسیاری به این حوزه شده است. چند ویژگی برای تعریف جوامع دیاسپورایی یا مهاجر از سوی پیشروان نظریه پردازی این حوزه درنظر گرفته شده است. مهم ترین این ویژگی ها، نحوه تلقی و ارتباط این جوامع با سرزمین مادری است. مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر نظریه «میل به خانه» آوتار برا به بررسی چگونگی بازنمایی روایی رابطه جامعه مهاجر با سرزمین مادری در رمان مناره اثر لیلا ابوالعلی، نویسنده سودانی الاصل مقیم انگلستان بپردازد. این رمان نویس مسلمان سودانی، با تکیه بر دانش و آگاهی خود «از درون فرهنگ و تمدن اسلام» و همین طور با بهره گیری از تجربه زندگی در غرب، در رمان مناره، تصویر و تفسیر بدیعی از جامعه مهاجران ارائه کرده است. وی با استفاده از مفهوم اختصاصی امت اسلامی که در فرهنگ های دیگر بیگانه است، راهی کاملاً جدید برای مهاجران مسلمان، به ویژه زنان مسلمان برای مقاومت در برابر «دیگری سازی» و «به حاشیه رانده شدن» در کشور میزبان و حفظ هویت فرهنگی اصیل فرد مهاجر، پیش رو نهاده است.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی تطبیقی موضوع «مسخ»؛ «گرگدن ها» اوژن یونسکو و «مسخ» کافکا (Une étude comparée du thème de la «métamorphose»; dans Rhinocéros d’Ionesco et La Métamorphose de Kafka)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع "" مسخ شدگی "" که از دوران کهن تا به امروز به طور وسیعی در ادبیات مورد بحث و بررسی قرار گرفته، به وسیله اوژن یونسکو و فرانتس کافکا که به کارکرد مبهم و چند پهلوی آن پرداخته اند، جلوه ای نو یافته است. آن چه که در این مقاله به انجام آن خواهیم پرداخت، بررسی تطبیقی موضوع "" مسخ شدگی "" در کرگدن های یونسکو و مسخ کافکا خواهد بود تا بدین طریق به واکاوی دوگانگی یک تغییر و تحول که در آن واحد هم روح و هم جسم را تحت شعاع خود قرار می دهد، بپردازیم. با در نظر گرفتن قابلیت استعاری مسأله مسخ شدگی، بر آن خواهیم بود تا به آشکارسازی تمام تمایلات وحشیانه و هراس های عمیق بشری چه در حوزه اجتماعی و سیاسی، چه در حوزه فلسفی و چه در حوزه روانشناختی مبادرت کنیم.
زندان در سرزمینی بر فراز تپه: ملکوم اکس و قدرت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر براساس اندیشه های میشل فوکو درباره زندان، به بررسی زندگینامه خودنوشت ملکوم اکس می پردازد که پس از دوره حبس او به نگارش درآمد. نگارندگان درصددند تا ابهام و دوگانگی نهفته در ماهیت اسارت و زندان را که به کسب دانش و قدرت از سوی ملکوم اکس در دوره حبس او منجر شد، با توجه به نظریه های فوکو تبیین کنند. زندان از یک سو نیرویی محدودکننده و سرکوبگر برای روح و روان این سیاهپوست آمریکایی بود؛ از سوی دیگر، اگر به مفهوم زندان از دیدگاهی گسترده تر بنگریم، آمریکا و نژادپرستی آمریکایی (گفتمان های غالب، محدودکننده و سرکوبگر) را می توان نوعی زندان دانست که به طرز شگفت آوری نقشی حیاتی در روشنگری، کسب معرفت نفس و تولید دانش جدید از سوی سیاهان آمریکایی ایفا می کند. این فشار و سرکوب، سبب قدرتمندشدن ستمدیدگان نژادی و اصلاح فرهنگ غالب ستمگران نژادپرست می شود. رویکرد این پژوهش عبارت است از کاربست نظریه های میشل فوکو درباره روان شناسی زندان و تأثیر آن بر زندانی در کتاب زندگینامه خودنوشت ملکوم اکس . هدف آن است که نشان دهیم ابهام و تناقض نقش زندان در شکل دادن به شخصیت زندانی در نظریه های فوکو در زندگینامه خودنوشت ملکوم اکس نیز به صورت مشابهی انعکاس می یابد.
Об историзме А.К. Толстого (هیستوریزم (نگاه تاریخی) در آثار آ.ک. تالستوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گرایش های مهم فکری و هنری آلکسئی کنستانتینوویچ تالستوی با موضوعاتی که در حوزه تاریخ اروپا و روسیه؛ به ویژه دوره قرون وسطی قرار می گیرند، مرتبط است. این مضامین در آثار تاریخی و همچنین ادبی او از جمله در قصاید، رمان ها و درام های تالستوی انعکاس یافته اند. تالستوی در آثار خویش از ماده تاریخی از همه لحاظ متفاوت، چه به لحاظ حقیقی، چه افسانه ای و چه فولکلور استفاده کرده و در این میان، گاه به شدت از شخصیت ها و موضوعات حقیقی دور شده است. عصر ایوان چهارم به طور ویژه توجه او را به خود جلب کرد؛ زیرا شخصیت ها و چالش های این عصر، امکان پردازش هنری- ادبی مؤثری را برای تالستوی فراهم کرد. این امر به خوبی در قصاید «شاهزاده میخایلو رپنین»، «واسیلی شیبانوف»، «سپه سالار کهن»، در رمان «شاهزاده نقره ای» و همچنین در سه گانه نمایشی او دیده می شود. تالستوی حوادث و شخصیت های عصر روسیه «کیف» و «گالیتسک- والینسک» را در قصاید «خواستگاری»، «توگارین اژدها»، «ایلیا مورامتس»، «گاکن نابینا» و «حمله ولادیمیر به کورسون» به صورتی نسبتاً ایده آل تصویر کرده است. او در قصاید «نورمنی» خویش از قهرمانان تاریخ اسکاندیناوی نیز سخن گفته است.
Éléments de poïétique dans la correspondance de Van Gogh avec son frère Théo(عناصرِ تولید هنری در نامه نگاری های وَن گوگ با برادرش تِئو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکاتبات وَن گوگ نه تنها سند مهمی از حیات و سیر تحول نقاشی محسوب می شود، بلکه می تواند به عنوان یک اثر درخور توجه از یک نظریه پرداز قابل در حوزه «تولید هنری» مطرح گردد. مقاله حاضر می کوشد تا با بهره گیری از چند مفهوم کلیدی در حوزه تولید هنری چون غیرشخصی (عامی) سازی خلاقانه یا پیشامد، به عناصر خاص رفتار نقاش به عنوان یک خالق از ورای نامه های ون گوگ پی برده و نشان دهد که کار او می تواند به لطف همپوشانی بی نقص خود با شاخص های تولید هنری/بوطیقای معاصر «تفسیر» شود.
خیال خدایی و بادافره آن در نقدی اسطوره ای بر روایت های کاووس و ایکاروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرواز، اوج گرفتن و رسیدن به بلندی آسمان، از دیرباز یکی از آرزوهای بشر بوده است که جلوه آن را در اسطوره ها می بینیم. از طرفی، ادبیات جایگاه همیشگی اسطوره ها بوده است. اسطوره ها از لابه لای فرهنگ های کهن ملل به متون رسوخ کرده اند و به شکل های گوناگون، به زندگی خود ادامه داده اند، اما آنچه همواره موجب غنای ادبیات می شود و آن را از ایستایی به پویایی می رساند، داشتن نگاهی درزمانی به آثار ادبی در طیف گسترده آن است. اسطوره ها نیز که خود با تحول زمانی پیش می روند و در گاه شمار تاریخ، همواره حضور دارند، از این امر مستثنا نیستند. امروزه در ادبیات جهان، اسطوره ها و بازگشت آن ها، یکی از مباحث شایان تأمل ادبیات تطبیقی محسوب می شود که گونه ای رویکرد به جهان هستی، در قالب تمثیل و حکایت و روایت است. از همین روست که اسطوره ها را نباید حکایت هایی نادرست و باستانی به شمار آورد؛ بلکه باید معنای آن را در مسائل وجودی و زیستی انسان در طول تاریخ مشاهده کرد. هدف این مقاله، خوانشی نو از دو روایت اسطوره ای ایران و یونان باستان است: داستان کاووس در شاهنامه فردوسی و خیال خدایی اش در کنار اسطوره یونانی ایکاروس و آرزوی رسیدن او به آسمان ها که در قالبی نو و براساس دیدگاه های نظریه پردازان معاصر نقد اسطوره ای، مطالعه و واکاوی می شود.
تحلیل تطبیقی اشعار اجتماعی برتولت برشت و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
111 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در گستره ادبیات تطبیقی و براساس مکتب فرانسه، به بررسی و مقایسه اشعار اجتماعی احمد شاملو، شاعر مشهور معاصر ایرانی و برتولت برشت، شاعر، نویسنده و نظریه پرداز نام آور تئاتر می پردازد. این دو شاعر با زبانی ساده و روان و با نگاهی انسانی به مسائل اجتماعی خود نگریستند و این مهم در شعرشان نمایان است.شیوه کار در این پژوهش، از نوع بنیادین و به صورت کتابخانه ای و سندکاوی است که با ارائه نمونه مثال ها به تحلیل تطبیقی هشت مفهوم اجتماعی از جمله انسان، آزادی، عدالت، وطن، عشق، زن، ظلم و مرگ در سروده های شاملو و برشت پرداخته شد و این نتیجه به دست آمد که شعرهای احمد شاملو و برتولت برشت، بیانگر دردها و آلام جامعه انسانی اند. آنان با درون مایه اجتماعی شعر خود، موجب تحریک اندیشه، احساس و تخیل می شوند تا جامعه بیماری را از خواب غفلت بیدار کنند که تشنه مفاهیمی مانند آزادی، عشق، عدالت، ظلم ستیزی و... است.
تحلیل نشانه شناختی «من و دیگری» در گفتمان پل والری «دیگری در خویش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
181 - 198
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در آثار پل والری، نویسنده فرانسوی قرن بیستم، مسئله «دیگری» است که به شناخت منجر می شود. «دیگری» به شکل تازه ای در ارتباط با «من» نویسنده مطرح شده که «انعکاسی از «خود» است و دیالکتیکی بین این دو برقرار است. مخاطب با دو نمود از نویسنده مواجه است: خوددیگریت وخودهمانی[1]. درواقع، والری مثال ملموسی از «دیگربودن در خود»[2] را به تصویر می کشد که نمودی از یک «شخص ثالث ناشناخته» است و با او گفت وگوی درونی دارد. رویکرد این پژوهش برای نشان دادن رابطه «من» و «دیگری»، نشانه شناسی مکتب پاریس و همچنین تحلیل پل ریکور است. هدف از ارائه این پژوهش آن است که نشان دهیم چگونه «من» نویسنده در ارتباط با «دیگری» مطرح می شود و چگونه نویسنده به شناختی از خود دست می یابد.
Грамматические способы выражения управления русских прилагательных, словообразовательно соотносительных с глаголом в персидском языке (روش های دستوری بیان هدایت نحوی صفات روسی و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی در زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر بر اساس تجزیه و تحلیل مثال های متعدد، هدایت نحوی صفات و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی در زبان روسی و نحوه بیان آن به زبان فارسی بررسی می شود. در زبان روسی صفت و فعل می توانند به عنوان جزء اصلی گروه واژه و جمله به کار روند و حالت نحوی کلمه وابسته به خود را تعیین کنند. به طور مثال: شبیه به توپ، راضی از پسر، وفادار به قول، به پیروزی ایمان داشتن. نتایج به دست آمده نشان می دهد، هدایت نحوی صفات و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی براساس روابط زیر صورت می گیرد: 1. بین هدایت نحوی صفت و فعل تفاوت کامل وجود دارد؛ 2. بین هدایت نحوی صفت و فعل شباهت کامل وجود دارد؛ 3. بین هدایت نحوی صفت و فعل تشابه و تفاوت نسبی وجود دارد. در بیشتر مواقع مفهوم هدایت نحوی صفت و فعل در زبان روسی با استفاده از انواع حروف اضافه: برای، از، به، و ساختار رایی و همچنین ساختار اضافه ای به زبان فارسی بیان می شود.
Мотив богообщения в русской поэзии первой трети ХIХ века (موتیو ارتباط با خدا در اشعار روسی ثلث آغازین سده نوزدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، شعر روسی ثلث آغازین سده نوزدهم تحلیل و بررسی شده است. این مقوله، همانند کل ادبیات روسی، هیچ گاه به طور خاص جولانگاه ادب و هنر نبوده، بلکه به عنوان فاکتور خودآگاهی ملی دوره تاریخی نیز نقش آفرینی کرده است. تصمیم گیری برای حل چالش های ادبی و هنری، سرایندگان را بر آن داشت تا به موضوعات تاریخی و سنت های مذهبی _ ارتدکسی فرهنگ روسی که در حقیقت فاکتورهای تعیین کننده اصول و پایه های اصالت ملی هستند، رجوع کنند. شاعران با استعدادهای گوناگون، مواضع و دیدگاه های ایدئولوژیک و گرایش های ادبی متنوع در یک چیز با یکدیگر اشتراک دارند و آن اینکه، سرچشمه های خودآگاهی ملی بر دوپایه اولیه استوار است: عقاید معنوی مرتبط با مذهب ارتدکس، و اصول تاریخی مبتنی بر ایدئولوژی های حکومتی. هردوی این ها با همکاری بی واسطه با یکدیگر، مهم ترین ویژگی بینش روسی به جهان اطراف را آشکار می سازند، بینشی که در مسیر کهن الگوی رستاخیز قرار دارد و قائل به ارجحیت اصول معنوی در زندگی است. شاعران با توسل به ژانر دعا، از طریق موتیو ارتباط با خدا، ارزش فراوانی به سخن می بخشند.
مقاله به زبان فرانسه: سورئالیستی بیش از حد درون نما/بررسی دلایل ناکامی آنتونن آرتو در عضویت مکتب سورئالیسم (Un surréaliste trop introjectif; L’étude de la déception d’Antonin Artaud dans son adhésion au surréalisme)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد مضمونی روشی است که به ویژه از پدیدار شناسیِ هستی گرا نشأت می گیرد. هدف اساسیِ این روش بررسیِ مضامینی است که در یک متن به کار رفته اند و بدین منظور روی تکرار مفاهیم اساسیِ متن متمرکز می شود. در این روش، شیوه ی مطالعاتیِ باشلار به ویژه به تحلیل عناصر چهارگانه که توسط هر نویسنده به کار رفته می پردازد تا بدین وسیله، جوهره ی تخیّلِ مادی وی را نمایان سازد. این تخیّل توسط رؤیایی تبیین می شود که بر پایه ی ماده شکل می گیرد.
محمود دولت آبادی نویسنده ا ی ایرانی است که شهرت خود را به زبانی ممتاز مدیون است که توسط شناخت و انتخابِ بجای کلمات برجسته می شود. کلیدر بلندترین رمان وی، از هر جهت از این تسلط بر زبان بهره می گیرد.
هدف این جستار اینست که ابتدا سلطه ی عنصر خاک را در آثار دولت آبادی نشان دهد و سپس به بررسی امکان تلفیق چندین عنصر و تحولاتی که این تلفیق در آینده ی شخصیت های کلیدر ایجاد می کند، بپردازد.
جلوه های ساختاری و مضمونی تئاتر ابزورد در نمایشنامه های بهمن فرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
231 - 243
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تأکید بر جلوه های ساختاری و مضمونی تئاتر ابزورد به مثابه شکل نوینی از پردازش نمایشی، مجموعه ای از اصول نمایشی وام گرفته از این تئاتر، در نمایشنامه های دهه چهل بهمن فرسی را مطالعه می کند. یکی از این اصول، درک نوین فرسی از مقوله کنش دراماتیک است که به نوعی، عامل اصلی انتقال مفاهیم مورد نظر نویسنده به شمار می رود. فرسی در این روش، متأثر از تئاتر ابزورد، نقش رویدادهای بیرونی نمایش و پیرنگ علی ومعلولی رایج در تئاتر سنتی را کنار گذاشته و لایه های فکری و عقیدتی نمایش را تقویت کرده است. طرح مدور نمایش ها، پیچیدگی و نمایش مورب شخصیت ها و مواضع فلسفی- عقیدتی آنان، تصاویر شاعرانه، گسترش و غلبه لایه کلامی نمایش بر لایه کنشی و پایان باز نمایش- که در آن خبری از گره گشایی نیست- رویکردهای نوآورانه ای هستند که در نمایشنامه های فرسی به کار گرفته شده اند که این خود نشان دهنده تأثیرپذیری بارز فرسی از این مکتب هنری و نمایشی است. مسئله اصلی این پژوهش، کشف و شناسایی حدود تأثیرهایی است که این گونه متفاوت نمایشی بر نمایشنامه های بهمن فرسی داشته است.
Формирование литературной репутации А.П. Чехова в России рубежа XIX – XX веков (شکل گیری شهرت ادبی آ. پ. چخوف در روسیه پایان سده نوزدهم و آغاز سده بیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
<span lang=""FA"" dir=""RTL"" en-us""="""" roman""="""" new="""" ""times="""" yes="""" fa="""" times="""">مقاله حاضر به بررسی یکی از جوانب شکل گیری شهرت ادبی آ. پ. چخوف در زمان حیات او می پردازد. با وجود آنکه سرنوشت ادبی چخوف، داستان موفقیتی ساده و پیش پاافتاده می نماید اما در حقیقت، شهرت یافتن او مسئله ای پیچیده و دشوار است که در آن عوامل ادبی، غیرادبی، تاریخی و ویژگی های روان شناختی اجتماعی خواننده روشنفکر دخیل هستند. برخی از این عوامل درواقع انعکاس دهنده نظام های پروسه ادبی هستند که در آن نقش حادثه و اتفاق نمود پیدا می کند. چالش میان نقد حرفه ای و خواننده روشنفکر و آزاد، در شکل گیری شهرت ادبی این نویسنده نقشی اساسی ایفا کرد؛ همین خوانندگان روشنفکر بودند که برخلاف نظر منتقدان، شهرت ادبی چخوف را تعیین می کردند. برای درک این فرآیند، علاوه بر مراجعه به منابع نقد ادبی اواخر سده نوزدهم باید منابع گوناگونی که به نوعی روحیات خوانندگان را نشان می دهند و پیش ازاین وارد چرخه ادبی نشده بودند، نیز بررسی شوند؛ منابعی چون مقالات ادبی، نامه های خوانندگان به چخوف، هجوهای روزنامه ای و مقالات فکاهی تنقیدی و غیره. تاکنون درباره تحلیل شکل گیری شهرت ادبی چخوف در فضای چالشی اشاره شده، پژوهشی انجام نشده است.
نگرش ضد نظام ارباب- رعیتی در یادداشت های شکارچی اثر ایوان سرگیویچ تورگنیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
275 - 293
حوزههای تخصصی:
فئودالیسم یا نظام ارباب- رعیتی، نظامی اجتماعی- اقتصادی بود که از قرن نهم تا نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، روسیه و شرق اروپا را دربرگرفت. در این نظام، قدرت سیاسی در میان زمین داران بزرگ تقسیم می شد و هر ارباب، دارای جماعتی رعیت بود. همین موضوع دستمایه کار نویسندگانی از جمله تورگنیف شد که خود از طبقه اشراف بود، اما رعیت را مایملک ارباب نمی دید. مجموعه یادداشت های شکارچی، در بستر جریان ادبی ناتورالیسم شکل گرفت. این جریان ادبی، براساس اصول رئالیسم و دموکراتیسم، زندگی جامعه روسیه را با اولویت بخشیدن به اقشار آن به درستی به تصویر کشید. در پژوهش حاضر چگونگی بازنمایی نظام طبقاتی در آثار ادبی روسیه در این داستان، از دیدگاه منتقدان معاصر و نیز بنیانگذاران نقد ادبی روسیه بررسی می شود. دیدگاه های ناباکوف، نویسنده و منتقد سده 20 میلادی همراه با دیگر منتقدان مانند بلینسکی به عنوان بنیانگذار نقد ادبی روسیه، ماکسیم گورکی سمبل هنر پرولتاریا و پیشتاز سبک رئالیسم سوسیالیستی، بردیایف منتقد ادبی اگزیستیالیست راهگشای این پژوهش اند.
Истинные и ложные ценности в романе А.С. Пушкина «Капитанская дочка» (ارزش های راستین و دروغین در رمان «دختر کاپیتان» اثر آلکساندر پوشکین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، آخرین اثر پوشکین در بستر شاخه جدید علمی بررسی و تحلیل شده که نشأت گرفته از نگرش ارزش شناسانه به متن ادبی است. بن مایه فکری این گرایش بر این پایه استوار است که دنیای درون اثر به طور اجتناب ناپذیری خواه ناخواه در مسیر نوعی سیستم ارزشی قرار می گیرد که بدون شک از جهان بینی آفریننده اثر برمی آید. نگرش ارزش شناسانه، امکان تعیین و تبیین تقابل پارادایم های ارزشی متجلی در دو شخصیت اصلی رمان، گرینیوف و شوابرین را که به یک طبقه تعلق دارند، فراهم می کند. دوئل دو قهرمان در سطح معنوی و اخلاقی صورت می گیرد و نگرش ایشان به زندگی کاملاً با یک دیگر متضاد است؛ اساس چالش مرکزی رمان پوشکین که بر پایه تضاد و تقابل ارزش های راستین و دروغین بنا نهاده شده است، در همین نکته خلاصه می شود.
مقاله به زبان فرانسه: شعر ’هایکوی‘ بارت و آفرینش ادبی رمانی در آماده سازی رمان رولان بارت (Le «haïku» et la création romanesque dans La Préparation du roman de Roland Barthes)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آخرین جزوه رولان بارت « آماده سازی رمان I و II » صفحاتی را درباره هایکو ژاپنی می بینیم که موجب پدید آمدن مجدد رمان می شوند. بارت در پایان دوره کاری و ادبی خویش با ادبیات از طریق این نوع شعر « بسیار کوتاه » و چند شکلی آشنا می شود. این نوع شعر بر حسب فصول سال طبقه بندی شده و با عث تولد مجدد رمان می شود. در نزد بارت همانند « در جستجوی زمان از دست رفته » پروست، خواندن و نوشتن رابطه ای تنگا تنگ دارند.
ثر پروست از خاطره ایی یا احساسی شکل می گیرد و همواره با بازگشت به این لحظه ها بسط و توسعه می یابد. بارت همواره سعی بر این دارد تا « لحظه ای » بودن هایکو کوتاه چند شکلی را به « ادامه دار » بودن نوشتاری رمانی روبه رو ساخته و در تضاد قرار دهد. بارت همواره دست به تقلید از سبک نوشتار نویسندگان دیگر زده ولیکن ما در نزدش تفکرات الهام بخش دیگری را همانند سفر یا عکس را می بینیم که نشان دهنده «آنچه بوده است» می باشد. بالاخره با هایکو، همه چیز به شکلی شاعرانه در می آید و ادبیات به شکلی دیگر متولد می شود.
نظام ارزش گذاری خود و تبلور نفس: روایت حقیقی/ داستانی مؤلّف در رمان «مردی در تاریکی» اثر پل استر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربست تئوری نظام ارزش گذاری خود در قالب نظریه موقعیت پذیری حقیقی/داستانی مؤلّف می تواند تأثیر چشمگیری در ارائه رویکردی نوین به تحلیل رابطه هنرمند رمان نویس و قهرمان داستانی اش داشته باشد. در این نوشتار به تحلیل سیستم ارزش های شخصیت اول رمان مردی در تاریکی اثر پل استر (۲٠٠٨) می پردازیم. بر اساس مدل سیستم ارزشی هرمنز، واحدهای معنایی و دلالت های احساسی مرتبط با آنها در روایت مؤلّف، که یک رمان نویس است، از خود در جریان داستان واقعی زندگی اش و در تقابل با قهرمانش در جهان داستانی مورد بررسی قرار می گیرند. علاوه بر این، تحقیق حاضر به انگیزه های بنیادین تحقّق نفس و برقراری ارتباط و پیوند با دیگری و در نهایت پروفایل احساسی مرتبط با آنها در روایت شخصیت اول رمان، مورد می پردازد. یافته های این مطالعه نشان داد که هنر داستان سرایی و فرآیند طرح داستان به مؤلّف کمک می کند تا به ابداع طرحی نو در خود و ترمیم ویرانه های زندگی گذشته اش بپردازد. این بررسی به درستی تأیید کرد که موقعیت منِ داستان سرا توانست به طرز مؤثّری با چالش هایی که توسط موقعیت منِ همسر و منِ پدیدآورنده جنگ به وجود آمده بود مقابله کند و چشم انداز مثبتی را برای آینده ایجاد کند.
تحلیل روایت شناختی رمان کافکا در کرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هاروکی موراکامی، یکی از مطرح ترین نویسندگان کنونی جهان است و رمان کافکا در کرانه نیز به عنوان یکی از پرفروش ترین و بهترین آثار او شناخته می شود. این مقاله به تحلیل روایت شناختی رمان کافکا در کرانه از منظر دو نظریه روایت شناسی و اسطوره شناسی می پردازد. در این راستا، پس از بررسی رویکرد رولان بارت به روایت شناسی، روایت کافکا در کرانه با استفاده از یک جدول نشان داده می شود. آنچه در این رمان، نظرها را به خود جلب می کند، وجود یک الگوی اسطوره ای آیین گذار و بلوغ، براساس آن چیزی است که جوزف کمپبل در قهرمان هزارچهره مطرح کرده است. در پایان نیز به این سؤال پاسخ داده می شود که چگونه روایت اسطوره ای گذار و بلوغ، خود را مجدداً در این رمان تکرار کرده است و چگونه این آیین جهان شمول، در فرهنگ های مختلف، عناصری را در خود می آمیزد و درعین حال، در پس روایت ها باقی می ماند.