فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۶۱ تا ۴٬۱۸۰ مورد از کل ۴٬۲۴۹ مورد.
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
298 - 322
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که کسب وکارها به طور فزاینده ای برای تعامل با مشتریان به پلتفرم های آنلاین متکی هستند، درک تفاوت های ظریف سفر مشتری دیجیتال برای توسعه استراتژی های بازاریابی مؤثر مهم است. هدف این تحقیق بررسی روندهای ادبیات سفر دیجیتالی مشتری از سال 2009 تا 2024 از طریق رویکرد کتاب سنجی است. این مطالعه به دنبال ارائه بینشی در مورد تکامل تحقیقات این حوزه و پیامدهای روندهای نوظهور برای محققان است. مبانی نظری تحقیق بر تعامل بین تئوری های رفتار مصرف کننده و پیشرفت های فناوری اطلاعات و ارتباطات استوار است. در مجموع 1275 مقاله از پایگاه استنادی اسکوپوس با پیروی از پروتکل پریزما برای اطمینان از فرآیند انتخاب دقیق بازیابی شد. پس از اعمال معیارهای ورود و خروج، 462 مقاله مرتبط تالیف شده توسط 1429 فرد در 261 منبع برای تجزیه و تحلیل شناسایی شدند. این مطالعه از VOSViewer و R Studio برای انجام تحلیل جامع از روند انتشار، شبکه های استناد و الگوهای هم نویسندگی استفاده کرد. یافته ها چندین موضوع برجسته را نشان می دهند، از جمله تأثیر فناوری تلفن همراه بر تعامل مشتری، نقش شخصی سازی در افزایش تجربه کاربر، و اهمیت تعاملات رسانه های اجتماعی در شکل دهی ادراکات مصرف کننده. علاوه بر این، مطالعه نویسندگان و مؤسسات کلیدی را که به طور قابل توجهی در این زمینه مشارکت داشته-اند، شناسایی و الگوهای همکاری و انتشار دانش را برجسته می کند. تکامل موضوعات تحقیقاتی نشان دهنده پیشرفت های تکنولوژیکی گسترده تر است، که نشان دهنده تعامل پویا بین تحقیقات دانشگاهی و کاربردهای بازاریابی عملی است. یافته ها بر ضرورت تطبیق استراتژی های بازاریابان در راستای روندهای دیجیتالی نوظهور و رفتارهای مصرف کننده تاکید می کند.
مدل سازی و تحلیل سناریوی چالش های خلق رفتار هم آفرینی برند مشتری: تحلیلی بر راهبردهای مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
121 - 148
حوزههای تخصصی:
رفتار هم آفرینی برند مشتری در برندسازی اهمیت فراوانی دارد. تاکنون پژوهش در زمینه شناسایی چالش های خلق این رفتار و راهبردهای برون رفت از آنها انجام نشده است. پژوهش حاضر برای شناسایی چالش ها، تحلیل روابط آنها و ارائه راهبردهای مقابله انجام شده است. این مطالعه در سه مرحله انجام شده است که در مرحله اول و سوم چالش ها و راهبردهای مصاحبه های نیمه ساختاریافته با رویکرد کیفی و نیز با انجام دادن تحلیل تماتیک شناسایی شد. در این دو مرحله جامعه آماری متشکل از خبرگان دانشگاهی و متخصصان فعّال در صنعت تجارت الکترونیک بوده که در آن از روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی استفاده شده است. در مرحله دوم با رویکرد کمّی پرسشنامه محقق ساخته، روش نگاشت شناختی-فازی و روابط بین چالش ها تحلیل و سناریونگاری شد. نمونه آماری این مرحله 10 نفر از خبرگان دردسترس بوده است. نتایج نشان داد که 15 چالش در سه سطح کلی «چالش های درون سازمانی»، «موانع محیطی» و «مسائل سمت مشتری» وجود دارد. چالش های نبود ارتباطات اثربخش بین برند و مشتری، برند کارفرمایی ضعیف و عدم نگرش و همسویی استراتژیک در تمامی سناریوهای روبه عقب وجود داشته است؛ بنابراین این چالش ها در خلق هم آفرینی برند مشتری اهمیت فراوانی دارند. مشکلات فرهنگی جامعه مستقل ترین چالش در سناریوهای روبه جلو بوده است. برند کارفرمایی ضعیف و فرهنگ سازمانیِ بسته دو چالشی است که در تمامی سناریوهای روبه جلو وجود داشته است؛ بنابراین این چالش ها در خلق هم آفرینی برند مشتری اهمیت فراوانی دارند. تحلیل هر دو دسته سناریو بیانگر اهمیت بسیار زیاد چالش برند کارفرمایی ضعیف است. در پایان، در این پژوهش برای مقابله با چالش های احتمالی 16 راهبرد در سه سطح «آماده سازی سازمان برای حرکت به سمت هم آفرینی»، «کاهش تأثیر موانع محیطی و خارج از کنترل سازمان» و «ترغیب مشتری برای بروز رفتار هم آفرینی برند» پیشنهاد شد.
تحلیل احساس و کاوش عقیده از متن به روش بدون نظارت با استفاده از منطق فازی: کاربرد در تحقیقات بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
127 - 146
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل احساسات کاربران در حوزه بازاریابی و بهبود تجربه مشتریان نقشی اساسی دارد و به تدوین استراتژی های بازاریابی کمک می کند. این تحلیل یکی از عوامل اساسی در ارزیابی کارآیی و عملکرد رسانه های اجتماعی به عنوان ابزارهای ارتباطی است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ زمان، مقطعی، از لحاظ متغیر پژوهشی، کمّی و کیفی و از لحاظ طرح پژوهش، توصیفی است. محققان این پژوهش با بهره گیری از سیستم فازی و رویکرد بدون نظارت، بدون نیاز به دانش پیشین و داده های برچسب گذاری شده توییت های کاربران را دسته بندی کردند. این پیشرفت در تحلیل احساسات به محققان و صنعت گران امکان می دهد تا بدون نیاز به داده برچسب گذاری شده اطلاعات مفیدی را از نظر ها و احساسات کاربران در زمینه و بستر دلخواه خود استخراج و از آن در فرآیند تصمیم گیری های تجاری برای دستیابی به سود بیشتر استفاده کنند. محققان در پژوهش حاضر تجربه های کاربران را درباره تلفن های همراه شرکت های سامسونگ و اپل از سال 2022 تاکنون بررسی و تحلیل و آنها را به شکل مثبت، منفی و خنثی دسته بندی کردند. بدین منظور از سه ابزار تحلیل احساسات واژگان SentiWordNet، AFINN و VADER برای تعیین قطبیت توییت ها استفاده شد. نتایج دسته بندی نشان داد که میزان رضایت کاربران از تلفن های همراه شرکت سامسونگ نسبت به شرکت اپل بیشتر بوده است.
تبیین محرک های ارزش ادراک شده مشتریان صنعت خرده فروشی: تحلیل مضمون و آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز صنعت خرده فروشی با چالش های متعدّدی مواجه است که یکی از مهم ترین آنها درک و تبیین ارزش ادراک شده مشتریان است. ارزش ادراک شده به معنای ارزیابی کلی مشتریان از مزایا و هزینه های مرتبط با یک محصول یا خدمت است. این ارزش نقش کلیدی در تصمیم گیری های خرید و وفاداری مشتریان دارد. در این راستا، شناسایی و تحلیل محرک های مؤثر بر ارزش ادراک شده می تواند به خرده فروشان کمک کند تا استراتژی های بهتری را برای جذب و نگه داشت مشتریان خود طراحی کنند. محققان در پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی این عوامل می کوشند تا به نقش اساسی آنها در شکل گیری ارزش ادراک شده مشتریان در صنعت خرد فروشی بپردازند و به دنبال آن بهبود استراتژی های کسب و کار را در این زمینه ترویج کنند. در بخش اول (کیفی) پژوهش با یک رویکرد ترکیبی محتوای 35 مقاله با استفاده از نرم افزار MAXQDA و روش شناسی تحلیل مضمون تحلیل و سپس عوامل مؤثر بر ارزش ادراک شده مشتریان در صنعت خرده فروشی استخراج شد. این عوامل در بخش دوم (کمّی) از نگاه 502 نفر از مشتریان این صنعت در استان مازندران با استفاده از پرسشنامه (آزمون فریدمن) و نیز از نگاه 30 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی (با روش آنتروپی شانون) اولویت بندی شد. محرک های ارزش ادراک شده مشتریان در این مطالعه عبارت است از نسبت هزینه به منفعت، فرآیند خرید درک شده، ارزش احساسی و ارزش اجتماعی. نتایج رتبه بندی از دیدگاه خبرگان و مشتریان مشابه بوده است؛ بنابراین ارزش اجتماعی از نظر هر دو گروه در رتبه اول قرار گرفته است.
تأثیرتأثیر تجربه برند آنلاین و شخصیت برند بر انعطاف پذیری در برابر اطلاعات منفی با تأکید بر نگرش و تبلیغات توصیه ای آنلاین (مورد مطالعه: مشتریان بانک دی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تجربه برند آنلاین و شخصیت برند بر انعطاف پذیری در برابر اطلاعات منفی با تأکید بر نگرش و تبلیغات توصیه ای آنلاین است. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی است و از منظر روش و ماهیت، در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش مشتریان بانک دی در شهر تهران هستند که از خدمات الکترونیکی بانک دی استفاده کرده و عضو یکی از شبکه های اجتماعی (اینستاگرام، تلگرام و...) بوده اند که با توجه به فرض نامحدود بودن جامعه آماری 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه در میانشان توزیع شد. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش اتفاقی از نوع خوشه ای ساده بود. ابزارگردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد با طیف پنچ گزینه ای لیکرت می باشد که پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق روایی محتوا و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها که از طریق نرم افزار پی ال اس انجام گرفت نشان می دهد که شخصیت برند و تجربه برند آنلاین بر نگرش برند، تبلیغات توصیه ای آنلاین و انعطاف پذیری در برابر اطلاعات منفی تأثیر دارد. ضمن اینکه نتایج موید تاثیر نگرش برند و تبلیغات توصیه ای آنلاین بر انعطاف پذیری در برابر اطلاعات منفی بود.
گذر از دیدگاه فروش و تغییر رویکرد نسبت به بیمه زندگی به عنوان یک محصول ناخواسته: مدل تصمیم خرید نهاده شده بر سواد بیمه ای، اعتماد، ادراک و نگرش مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
200 - 222
حوزههای تخصصی:
با وجود نقش اساسی بیمه زندگی بر رشد و توسعه رفاهی کشورها، در مقایسه با میانگین جهانی، این نوع بیمه سهم پایینی در سبد خرید بیمه ای مردم ایران دارد. در این شرایط، بهبود سواد بیمه ای جامعه می تواند به تحریک گرایشات مثبت بیمه ای کمک کند. با این حال، اندک پژوهش های انجام شده در ایران صرفاً بر اندازه گیری سواد بیمه ای متمرکز شده اند و اطلاعات کمی در مورد تأثیر سواد بیمه ای بر تمایل به خرید و حفظ بیمه نامه های زندگی وجود دارد. لذا، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سواد بیمه ای بر قصد خرید بیمه زندگی پرداخته است. این ﭘﮋوهﺶ هدفی کاربردی و ماهیت و روشی توصیفی-پیمایشی دارد. جامعه آماری پژوهش خریداران بیمه زندگی شرکت بیمه سرمد در سال 1402 به تعداد 98625 نفر بودند. حجم نمونه با جدول مورگان 384 نفر تعیین شد. داده ها با پرسشنامه استاندارد و روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک طی یک پیمایش آنلاین گردآوری و با تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart PLS 3 تحلیل شد. یافته ها نشان داد سواد بیمه ای به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق افزایش مزایا و کاهش ریسک درک شده محصول، همچنین بهبود اعتماد و تقویت نگرش مطلوب مصرف کنندگان، موجب افزایش قصد خرید بیمه زندگی می گردد. شرکت های بیمه از طریق معماری انتخاب مصرف کننده می توانند بر انتخاب ها تأثیر بسزایی داشته باشند. لذا سیاست گذاران باید اطمینان حاصل کنند که سواد بیمه در برنامه های آموزشی آحاد جامعه گنجانده شود. برنامه ها با تمرکز بر ایجاد دانش، مهارت ها و نگرش های بیمه ای افراد به افزایش ضریب نفوذ بیمه کمک می کند.
تجربه زیسته مشتریان نسل وای نسبت به «پدیده نمایشگاه شدگی فروشگاه های اینترنتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی تجربه زیسته مشتریان نسل وای نسبت به «پدیده نمایشگاه شدگی فروشگاه های اینترنتی» در ارزیابی و خرید کالاهای با درگیری ذهنی زیاد، یعنی لوازم الکترونیکی است که طبق پژوهش های قبلی این طبقه محصول یکی از پرفروش ترین طبقات محصولی آنلاین است که روی آن تأکید شده است. پژوهش حاضر با روش کیفی برای شناسایی تجربه مشارکت کنندگان از جست وجو و خرید نمایشگاه شدگی فروشگاه های اینترنتی براساس پارادایم پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. در این مطالعه نمونه گیری به صورت هدفمند و حجم آن براساس اشباع نظری به تعداد 18 نفر انتخاب و شواهد با کاربرد مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و سپس با روش کلایزی و نیز با استفاده از نرم افزار «مکس. کیو. دی. اِی.» کدگذاری و تجزیه و تحلیل شده است. اعتبار کدگذاری با استناد به توافق دو کدگذار و روایی با استناد به بازخورد مشارکت کنندگان تأیید شده است. تلاش پژوهشگران منجر به شناسایی چهار مؤلفه دانش و تجربه قبلی، ارزیابی خطر، آگاهی از قیمت و پاسخ به درگیری ذهنی به عنوان مزایای تجربه شده جست وجوی محصولات در فروشگاه اینترنتی و سه مؤلفه اطمینان بخشی خرید، تجربه لذت خرید و صرفه جویی به عنوان مزایای تجربه شده خرید محصولات از فروشگاه فیزیکی شده است.
تأثیر تبلیغات نوستالژیک بر قصد خرید مصرف کنندگان: بررسی نقش میانجی احساس، ادراک، خودسازگاری و نگرش برند (مورد مطالعه محصولات دلپذیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
167 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر تبلیغات نوستالژیک بر قصد خرید مصرف کنندگان محصولات دلپذیر است، با در نظر گرفتن نقش میانجی متغیرهایی مانند احساس، خودسازگاری، ادراک و نگرش برند. این مطالعه تلاش دارد تا درک بهتری از اثربخشی بازاریابی نوستالژیک و عوامل میانجی مهم در پاسخ های مصرف کنندگان ارائه دهد.روش: این پژوهش با رویکرد فلسفی اثبات گرایی و با استفاده از روش کمی انجام شده است. استراتژی پژوهش، پیمایشی بوده و از پرسشنامه استاندارد برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل مصرف کنندگان برند دلپذیر در شهر تهران بوده و نمونه گیری به روش غیراحتمالی در دسترس با حجم نمونه 265 نفر انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شده است.یافته ها: تبلیغات نوستالژیک می تواند تأثیر مثبت و معناداری بر احساسات، ادراک، خودسازگاری و نگرش مصرف کنندگان نسبت به برند Delpazir داشته باشد. متغیرهای میانجی (احساسات، ادراک، خودسازگاری و نگرش برند) به نوبه خود بر قصد خرید مصرف کنندگان تأثیرگذار هستند. استفاده از تبلیغات نوستالژیک می تواند یک استراتژی مؤثر برای ایجاد ارتباط عاطفی قوی تر با مصرف کنندگان و افزایش قصد خرید آن ها باشد.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که نتایج نشان می دهد که تبلیغات نوستالژیک می تواند تأثیر مثبت و معناداری بر احساسات، ادراک، خودسازگاری و نگرش برند مصرف کنندگان برند دلپذیر داشته باشد. همچنین، این متغیرهای میانجی نیز به نوبه خود بر قصد خرید مصرف کنندگان تأثیرگذار هستند. این یافته ها می تواند به بازاریابان در طراحی استراتژی های تبلیغاتی مؤثرتر و ایجاد ارتباط عاطفی قوی تر با مصرف کنندگان کمک کند.
تأثیر انگیزه مشارکت مشتری بر ارزش ویژه مشتری: نقش میانجی اعتماد به برند و فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
155 - 178
حوزههای تخصصی:
کسب ارزش ویژه مشتری با شرکت یکی از مهم ترین مؤلفه های رشد و توسعه در کسب و کارهای آنلاین است که رقابت را در این عرصه تشدید کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر انگیزه مشارکت مشتری بر ارزش ویژه مشتری با نقش میانجی اعتماد به برند در فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی فروشگاه دیجی کالا در رسانه اجتماعی پرمخاطب اینستاگرام است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کاربران اینستاگرام فروشگاه دیجی کالاست که بدین منظور، نمونه ای شامل 384 نفر بر اساس فرمول کوکران با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب شد. داده ها با پرسشنامه آنلاین شامل 33 سؤال برگرفته از مطالعات پیشین گردآوری شد. روایی ظاهری پرسشنامه و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ و ضرایب ترکیبی تأیید شد. در این مطالعه برای تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شده است. نتایج بیانگر نقش مؤثر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر اعتماد به برند است؛ بنابراین مدیران فروشگاه های آنلاین در شبکه های اجتماعی باید میزان شفافیت و صراحت خود را در اجتماعات و انجمن های برند افزایش دهند تا از این طریق مشتریان با اعتماد بیشتری در این شبکه ها خرید کنند و به دنبال آن کیفیت روابطشان بهبود یابد. در این پژوهش تأثیر انگیزه مشارکت مشتری بر فعالیت های بازاریابی شرکت در رسانه های اجتماعی تأیید شد که این خود باعث مشارکت در تعاملات متقابل و تبلیغات دهان به دهان می شود و در نتیجه، انگیزه مشارکت مشتری بر ارزش ویژه مشتری و اعتماد به برند فروشگاه تأثیر معناداری دارد. درنهایت، تأثیر اعتماد به برند فروشگاه بر ارزش ویژه مشتری نیز در این پژوهش تأیید شد.
تاثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر قصد خرید با در نظر گرفتن نقش میانجی تعامل مشتری، تصویر برند و آگاهی از برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
161 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: رسانه های اجتماعی امروزه نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره افراد و کسب وکارها ایفا می کنند. این پلتفرم ها علاوه بر ارتباطات شخصی، به یکی از اصلی ترین ابزارهای بازاریابی نیز تبدیل شده اند. همچنین این پلتفرم ها تأثیر مستقیمی بر تصمیم گیری خرید افراد دارند. پژوهش حاضر، به دنبال بررسی تاثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر قصد خرید با در نظر گرفتن نقش میانجی تعامل مشتری، تصویر برند و آگاهی از برند می باشدروش: این پژوهش با رویکرد فلسفی اثبات گرایی و با استفاده از روش کمی انجام شده است. استراتژی پژوهش، پیمایشی بوده و از پرسشنامه استاندارد با طیف لیکرت پنج گزینه ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. این پژوهش دارای افق زمانی مقطعی است و در بازه زمانی یک ماهه بین تاریخ 10 تیر تا 15 مرداد (35 روز) انجام شده است. جامعه آماری شامل مشتریان بالقوه و بالفعل برند اسنس بوده و نمونه گیری به روش غیراحتمالی در دسترس با حجم نمونه 410 نفر انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که بازاریابی در شبکه های اجتماعی می تواند به افزایش آگاهی از برند، تقویت تعامل با مشتریان و در نهایت، افزایش قصد خرید در محصولات آرایشی منجر می شود و پیشنهاد می شود که برندهای این حوزه، از رسانه های اجتماعی می توانند برای معرفی محصولات خود و ایجاد ارتباط با مشتریان و ایجاد قصد خرید در آنها استفاده کنند.
بررسی اثرات هوش مصنوعی بر بهینه سازی فرایندهای بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش هوش مصنوعی در بهینه سازی فرآیندهای بازاریابی پرداخته است. هدف آن تحلیل تأثیرات هوش مصنوعی بر کاهش هزینه ها، افزایش دقت تصمیم گیری، بهبود تجربه مشتری و تقویت توان رقابتی شرکت ها است. روش تحقیق از نوع آمیخته (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 13 متخصص در حوزه بازاریابی و هوش مصنوعی جمع آوری و با روش تحلیل مضمون بررسی شدند که به شناسایی 9 مضمون اصلی و 57 مضمون فرعی منجر شد. در بخش کمی، برای اولویت بندی مضامین اصلی از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده گردید و داده ها از طریق پرسش نامه های مقایسه زوجی میان 8 متخصص حوزه بازاریابی و فناوری اطلاعات جمع آوری و تحلیل شدند.یافته ها نشان داد که هوش مصنوعی تأثیرات قابل توجهی بر فرآیندهای بازاریابی دارد. مهم ترین اثرات شامل کاهش هزینه های عملیاتی و تبلیغات، کاهش خطای انسانی، افزایش دقت تصمیم گیری، بهبود سرعت عملیات بازاریابی و ارتقای تجربه مشتری است. کاهش خطای انسانی به عنوان مهم ترین تأثیر و بهبود مدیریت منابع به عنوان کم اهمیت ترین شناسایی شد. هوش مصنوعی با شخصی سازی تعاملات مشتریان و هدفمند کردن فرآیندهای بازاریابی، توان رقابتی شرکت ها را به ویژه در بازارهای بین المللی افزایش می دهد.استفاده موفق از این فناوری مستلزم تدوین استراتژی های دقیق، آموزش کارکنان و رعایت حریم خصوصی مشتریان است. همچنین، در بازارهای بین المللی، تنظیم استراتژی های بازاریابی متناسب با تفاوت های فرهنگی و نیازهای محلی ضروری است. این پژوهش بر اهمیت بهره گیری هوشمندانه از هوش مصنوعی برای بهبود رقابت پذیری و افزایش رضایت مشتری تأکید دارد.
تحلیل کتاب شناختی و مصورسازی پژوهش های منتشر شده در زمینه بازاریابی کارآفرینانه در چهار دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی کارآفرینانه به عنوان یک مفهوم کلیدی در زمینه بازاریابی و کارآفرینی با تمرکز بر استراتژی های بازاریابی مبتکرانه و خلّاقانه ای که شرکت ها به کار گرفته اند، در نظر گرفته می شود. با توجه به رشد روزافزون پژوهش های منتشرشده در این حوزه هدف از پژوهش حاضر تحلیل روند انتشارات و تحلیل کتاب شناختی پژوهش هایی است که در زمینه بازاریابی کارآفرینانه منتشر شده است. در این پژوهش از سه روش تحلیل زوج کتاب شناختی، هم استنادی و هم واژگانی استفاده و روند تأثیر مقاله ها، نویسندگان، مجله ها و مؤسسه ها بررسی شد. بدین منظور، اطلاعات 273 مقاله که در بازه 1976 تا 2024 منتشر شده است از پایگاه داده ای وب آو ساینس استخراج و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تحقیقات حوزه بازاریابی کارآفرینانه به سه دسته اصلی «مفهوم بازاریابی کارآفرینانه»، «بازاریابی کارآفرینانه در عمل» و «گرایش کارآفرینانه و بازارگرایی» طبقه بندی می شود.نتایج این پژوهش نشان می دهد که در سال های اخیر مفهوم بازاریابی کارآفرینانه حوزه در حال رشدی بوده است و پژوهشگران برای بررسی دقیق تر این حوزه باید مفاهیمی همچون گرایش کارآفرینانه و بازارگرایی را در پژوهش های آتی خود در نظر گیرند.
تاثیر واقعیت مجازی در انتخاب مقصد آموزشی با توجه به نقش میانجی تصویر مقصد آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
255 - 275
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فناوری واقعیت مجازی بر انتخاب مقصد آموزشی با توجه به نقش میانجی تصویر مقصد آموزشی انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر نوع داده، کمی، از حیث هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی-علی محسوب می شود. جامعه آماری این مطالعه شامل دانشجویان افغانستانی و ایرانی است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی ۳۸۴ دانشجو تعیین شد. داده ها از طریق پرسشنامه های آنلاین گردآوری شدند که از طریق شبکه های اجتماعی نظیر واتساپ، تلگرام، فیسبوک و اینستاگرام در اختیار پاسخ دهندگان قرار گرفت. داده های توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS 26 تحلیل شدند و آزمون فرضیه های پژوهش با بهره گیری از نرم افزار Smart PLS 4 صورت گرفت.نتایج: یافته های پژوهش نشان داد که تمامی چهار فرضیه پژوهش تأیید شدند. نتایج حاکی از آن است که فناوری واقعیت مجازی تأثیر مثبت و معناداری بر انتخاب مقصد آموزشی دارد. همچنین، مشخص شد که فناوری واقعیت مجازی به طور معناداری بر تصویر مقصد آموزشی (شامل ابعاد عاطفی، شناختی و واکنشی) اثرگذار است. علاوه بر این، تصویر مقصد آموزشی نیز نقش میانجی مؤثری در رابطه بین فناوری واقعیت مجازی و انتخاب مقصد آموزشی ایفا می کند، به این معنا که تجربه های مبتنی بر واقعیت مجازی می توانند از طریق بهبود تصویر مقصد آموزشی، انتخاب دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهند. این نتایج نشان دهنده اهمیت استفاده از فناوری های نوین برای بهبود فرآیندهای تصمیم گیری دانشجویان در انتخاب مقاصد آموزشی است.
ارایه مدلی برای تبیین پیشایندها و پسایندهای نفرت از برند از نظر مشتریان بانک های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه مدیریت برند، کلید موفقیت رسیدن به مزیت رقابتی پایدار در صنایع خدمات، همچون بانکداری که دارای محصولات کم و بیش مشابه هستند تلقی می شود. این پژوهش با هدف ارایه مدلی برای تبیین پیشایندها و پسایندهای نفرت از برند از نظر مشتریان بانک های دولتی انجام می گیرد. روش: نوع پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت مسأله و هدف، پژوهشی کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مشتریان بانک های دولتی استان قم در سال 1402 است. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS و LISREL استفاده شده است. یافته: نتایج حاکی از تأثیر معنادار ناسازگاری نمادین بر نارضایتی، تجربه منفی گذشته بر نارضایتی، عدم مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت بر نارضایتی، کیفیت پایین محصول بر نارضایتی، نارضایتی بر نفرت از برند، نفرت از برند بر تبلیغات دهان به دهان منفی، نفرت از برند بر اجتناب از برند، نفرت از برند بر انتقام از برند، نفرت از برند بر کاهش/توقف حمایت از برند و نفرت از برند بر شکایت از برند بود.نتیجه گیری: تمام ده فرضیه اصلی پژوهش مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که مدیران ارشد بانک های دولتی می بایست در تمامی رسانه ها از قبیل رادیو، تلویزیون و روزنامه، در مورد شیوه خدمت رسانی بانک، تسهیلات، شیوه های دریافت وام، شیوه سپرده گذاری ها و غیره تبلیغات روشن و قابل فهم ارائه دهند تا از این طریق مشتریان به تفاوت این بانک ها با بانک های رقیب پی ببرند.
تأثیر رسانه های اجتماعی و تبلیغات آنلاین بر امکان پیاده سازی باندلینگ اجتماعی با میانجی گری ارزش ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق و پژوهش حاضر بررسی تأثیر کاربرد رسانه های اجتماعی و تبلیغات آنلاین با میانجی گری ارزش ادراک شده بر امکان پیاده سازی باندلینگ اجتماعی در شبکه فروش شرکت های بیمه می باشد.روش تحقیق: تحقیق حاضر از نظر روش انجام، یک تحقیق توصیفی_پیمایشی ازنوع همبستگی، و از نظر هدف یک پژوهش کاربردی با بررسی فرضیه های تعریف شده می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 27 وSMART PLS نسخه 3 استفاده گردیده است. جامعه آماری این تحقیق مدیران و کارشناسان شرکت های بیمه تعاون و دانا می باشند. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 130 نفر تعیین گردد اما تعداد اعضای مشارکت کننده در تحقیق 180 نفر می باشد. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از این است که رسانه های اجتماعی و تبلیغات آنلاین تأثیر مثبت و معناداری بر باندلینگ اجتماعی دارند. همچنین مشخص گردید که رسانه های اجتماعی و تبلیغات آنلاین با نقش میانجی گری ارزش ادراک شده تأثیر مثبت و معناداری بر امکان پیاده سازی باندلینگ اجتماعی دارند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که رسانه های اجتماعی و تبلیغات آنلاین در پیاده سازی باندلینگ اجتماعی تاثیر معنی داری دارد. همچنین با توجه به روند تحولی موجود در روش های بازاریابی استفاده از باندلینگ محصولات و تدوین استراتژی مناسب توسط شرکت ها، موضوعی بسیار مهم و حیاتی است. علاوه بر این انتخاب استراتژی باندلینگ اجتماعی محصولات بیمه ای، تابع دقت، قیمت،هزینه نهایی و ترکیب محصولات و نیز رسانه های اجتماعی و نحوه ترویج محصولات باندلینگ در آن رسانه می باشد
نقش چابکی یادگیری در ارتباط میان تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش در مصرف کنندگان با نقش تعدیلگری عجین شدن شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چابکی یادگیری به دلیل تأثیرات چشمگیری که بر سازگاری و موفقیت دارد، یک حوزه مهم برای مطالعه در میان مصرف کنندگان است. بررسی چابکی یادگیری در بازاریابی در حال افزایش است؛ اما تاکنون توجه کمی به پیش بینی کننده ها و پیامدهای چابکی یادگیری شده است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی چابکی یادگیری بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش مشتریان با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده عجین شدن شناختی است. روش پژوهش حاضر همبستگی است که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری مشتریان باشگاه های ورزشی بود که تعداد 417 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه های تجربه خدمات Klaus & Maklan (2012)، چابکی یادگیری Gravett & Caldwell (2016)، هم آفرینی ارزش Nysveen & Pedersen (2014) و عجین شدن شناختی Hollebeek et al. (2014) استفاده و برای سنجش روایی و پایایی آنها از روش های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، بار عاملی گویه ها و روایی افتراقی بهره گرفته و درنهایت، پرسشنامه ها تأیید شد. در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 18 و ام پلاس نسخه 7 استفاده شد. نتایج نشان داد که تجربه خدمات بر چابکی یادگیری و هم آفرینی و چابکی یادگیری بر هم آفرینی ارزش تأثیر دارد. همچنین، علاو بر این، چابکی یادگیری بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش نقش میانجی دارد. در نهایت، عجین شدن شناختی بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش نقش تعدیلی ندارد. پژوهش حاضر نشان داد که تجربه خدمات به عنوان یک عامل کلیدی نقش مهمی در چابکی یادگیری دارد و این امر منجر به هم آفرینی ارزش با مصرف کنندگان خدمات ورزشی می شود.
توسعه و بهبود شاخص رتبه بندی در روش تاپسیس با داده های فازی تصویری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از زمانی که در سال ۱۹۶۵، پروفسور لطفی عسگر زاده مجموعه ی فازی را به جهان معرفی نمود، نظریه های جدید زیادی در مورد عدم دقت و عدم قطعیت به وجود آمدند. برخی از این نظریه ها، به عنوان یک توسعه ی فرعی از نظریه مجموعه های فازی، مفهومی جدید به نام مجموعه فازی تصویری را مطرح کردند. از طرف دیگر، یکی از روش هایی که بسیار در تصمیم گیری های چندمعیاره مورد استفاده قرار می گیرد، روش تاپسیس نام دارد. در این مقاله، ابتدا روش تاپسیس در حضور داده های فازی تصویری، توضیح داده شده و سپس با استفاده از این روش، با هدف بهبود عملکرد آن، شاخصی جدید برای رتبه بندی، توسعه داده می شود. در ادامه، با استفاده از نرم افزار اکسل، جهت توضیح روش ارائه شده در این مقاله، مثالی حل می گردد. همچنین، با حل مثالی با اعداد فازی که در تعریف اعداد فازی تصویری دراین تحقیق ارائه شده است، تغییرات لازم با استفاده از نرم افزار اکسل انجام شده و فاصله تا حالت ایده آل و ضد ایده آل محاسبه می گردد. در نهایت، رتبه بندی جدیدی مشخص می شود.
داستان سرایی برای فروش: تحلیل نقش روایت های شبکه های اجتماعی در تقویت درآمد گردشگری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
123 - 139
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش داستان سرایی در شبکه های اجتماعی برای افزایش فروش در صنعت گردشگری فرهنگی پرداخته است. هدف آن، تبیین چگونگی استفاده از داستان سرایی به عنوان ابزاری استراتژیک برای تقویت رقابت پذیری و درآمدزایی در این حوزه است. پژوهش از روش کیفی با رویکرد تحلیل مضمون بهره برده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از ذینفعان کلیدی شامل مدیران شبکه های اجتماعی، بازاریابی و فروش جمع آوری شده است. معیارهای نمونه گیری شامل استفاده فعال از داستان سرایی، تمرکز بر گردشگری فرهنگی و موفقیت در تعامل یا فروش بوده است.تحلیل داده ها با نرم افزار MAX-QDA انجام شده و شش تم اصلی شامل اعتماد عاطفی، بازخورد و تعامل، فناوری و شخصی سازی، چالش های تولید محتوا، قدرت داستان سرایی در فروش و داستان سرایی راهبردی شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد داستان سرایی تأثیر معناداری بر تعامل مخاطبان و افزایش فروش دارد. شخصی سازی پیام ها و دریافت بازخورد مستمر از مخاطبان از عوامل کلیدی موفقیت شناسایی شدند، درحالی که چالش های تولید محتوای متناسب با فرهنگ مخاطبان و استمرار آن، موانع اصلی اجرای این استراتژی بودند.این مطالعه نشان می دهد که داستان سرایی در شبکه های اجتماعی ابزار مؤثری برای افزایش تعامل مخاطبان و تقویت فروش در گردشگری فرهنگی است و می تواند به بازاریابان کمک کند تا برنامه های داستان سرایی خود را هدفمندتر طراحی و اجرا کنند.
تاثیر هوش تجاری بر عملکرد با تاکید بر نقش میانجی دوسوتوانی نوآوری و قابلیت های پویا (مورد مطالعه: بانک ملی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
276 - 297
حوزههای تخصصی:
توسعه هوش تجاری بیشترین سهم سرمایه گذاری کسب و کار جهانی در فناوری اطلاعات را به خود اختصاص داده و به عنوان یک سیستم پشتیبانی تصمیم جدید مبتنی بر فناوری های پیشرفته اطلاعات ظرفیت پیچیده ای برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها و تبدیل آن ها به دانش در مورد فرصت ها و تهدیدها جهت ارائه راه حل های هوشمند برای شرکت دارد. در پژوهش حاضر تلاش شد تاثیر هوش تجاری بر عملکرد با تاکید بر نقش میانجی دوسوتوانی نوآوری و قابلیت های پویا بررسی گردد. پس از مرور ادبیات پژوهش و طراحی مدل مفهومی و فرضیه های پژوهش، پرسشنامه ای طراحی و بین 234 نفر از خبرگان واحدهای تحقیق و توسعه و بازاریابی و فروش شعب بانک ملی در استان لرستان توزیع شد. روایی ابزار اندازه گیری از طریق روایی محتوا، روایی سازه و روایی همگرا مورد تایید قرار گرفت. همچنین سنجش پایایی از طریق آلفای کرونباخ و معیار پایایی ترکیبی صورت گرفت که نتایج بیانگر تایید پایایی ابزار اندازه گیری بود. تجریه و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزیی صورت گرفت. نتایج نشان داد که هوش تجاری بر عملکرد مالی با میانجی گری دوسوتوانی نوآوری تاثیر معناداری دارد. نقش میانجی متغیر دوسوتوانی نوآوری در ارتباط بین متغیرهای هوش تجاری و عملکرد مالی بر اساس نتیجه آزمون سوبل به لحاظ آماری تائید شد. همچنین بررسی فرضیه هوش تجاری بر عملکرد مالی با میانجی گری قابلیت های پویا تاثیر مثبت و معناداری دارد، نشان داد که نقش میانجی متغیر قابلیت های پویا در ارتباط بین متغیرهای هوش تجاری و عملکرد مالی بر اساس نتیجه آزمون سوبل به لحاظ آماری تائید شد.
کاوش و تبیین خوشه ای نقشه سفر خرید تماشاگران سینما بر اساس نقاط تماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
79 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر کاوش و تبیین خوشه ای نقشه سفر خرید تماشاگران سینما بر اساس نقاط تماس است. در گام اول این مطالعه با استفاده از روش تحلیل محتوا 29 شاخص به عنوان نقاط تماس تماشاگران سینما در مراحل سه گانه سفر خرید استخراج و بر مبنای آن پرسشنامه پژوهش طراحی و در گام دوم از رویکردهای کمّی برای بررسی جامعه آماری استفاده شد. همچنین، در این مطالعه برای تشریح جامعه پژوهش 419 تماشاگر بزرگسال سینما شهر گرگان با استفاده از شاخص دیویس-بولدین در دو خوشه مجزا از هم خوشه بندی و بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که در خوشه سنتی ها در مرحله پیش از خرید برند، هنرپیشه ها و کارگردان، در مرحله حین خرید، امکانات بهداشتی و در مرحله پس از خرید توصیه-سکوت-بدگویی و در خوشه امروزی ها در مرحله پیش از خرید، تجربه پیشین، در مرحله حین خرید، کیفیت فروشگاه و در مرحله پس از خرید، اطلاع رسانی برای فیلم های آتی بیشترین مقدار مراکز خوشه ها رو به دست آورده اند. برای طراحی مدل پیش بینی کننده میزان بازگشت تماشاگران از بیز ساده استفاده شد. به کارگیری بیز ساده نشان داد که با استفاده از نقاط تماس می توان میزان بازگشت تماشاگران سینما را در دو خوشه سنتی و امروزی به ترتیب با دقت 910/0 و 814/0 پیش بینی کرد. نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که در خوشه سنتی ها در مرحله پیش از خرید، برند سینما، در مرحله حین خرید، برخورد کارکنان و در مرحله پس از خرید، تخفیف برای حضور بعدی و در خوشه امروزی ها در مرحله پیش از خرید، تبلیغات دهان به دهان، در مرحله حین خرید، کیفیت فروشگاه و در مرحله پس از خرید، رسیدگی به شکایت ها به عنوان بهترین نقاط پیش بینی کننده رفتار مصرف کننده در سفر خرید هستند.