ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۷۵۰ مورد.
۷۰۱.

بررسی نمادشناختی افسانه های خواف؛ با تأکید بر نمادهای آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عامه نماد مفاهیم آیینی کاکل زری و دندان مروارید سلطان و حیدربیگ خواف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۵
ادبیات شفاهی بازتاب زندگی اجتماعی و فرهنگی و نشان دهنده منش، احساس و اعتقادات هر جامعه است. افسانه های عامیانه از بطن اندیشه ها و عواطف مردم برخاسته اند و ظرفیت بسیاری برای تحلیل معنایی دارند و عمدتاً نمادها در این زمینه دارای نقشی اساسی هستند. این افسانه ها جلوه گاه فرهنگ هر جامعه اند و از باورهای آغازین و تخیلات مردم سرچشمه گرفته اند. از میان افسانه های شهرستان خواف که عمدتاً دارای بافتی نمادین هستند دو قصه «کاکل زری و دندان مروارید» و «سلطان و حیدربیگ» با روایت ویژه این شهرستان برای تحلیل نمادشناسی انتخاب شده اند. این قصه ها قابلیت معناسازی قابل توجهی دارند و به ویژه حضور مفاهیم آیینی را در نمادها به صورتی پررنگ نشان می دهند. پژوهش حاضر، به تحلیل نمادشناسانه این دو قصه با تشریح مفاهیم آیینی آن پرداخته و نخست به این سؤال پاسخ داده است که نمادهای موجود در متن از کدام بخش فرهنگ منشأ گرفته اند و سپس مفاهیم ذهنی و بسامد اندیشه های آیینی را در متن قصه ها بررسی کرده است. با توجه به نتایج به دست آمده، بیشتر نمادها از محیط زیست و فرهنگ مادی شهرستان گرفته شده اند و غالباً با مفهوم آیینی در متن حضور یافته اند. با توجه به شرایط جغرافیایی سخت گیر شهرستان خواف، به نظرمی رسد مردم با بخشیدن معنای دینی و عرفانی به عناصر مادی و طبیعی محیط اطراف خود و سهیم شدن در قصه ها، اسطوره ها و آیین های مذهبی، سعی داشته اند تعلق داشتن به یک گروه را به عنوان شکلی از امنیت به دست آورند.
۷۰۲.

تحلیل تاریخی نقش و جایگاه زنان در آیین های سوگواری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان در آیین های سوگواری آیین و جنسیت آیین سوگواری در ایران نقش زنان در آیین سوگواری تاریخ آیین سوگواری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۰
هنگامی که از آیین، در چشم انداز تاریخی سخن می گوییم، با پدیده ای فرهنگی سروکار داریم که از ریشه های عمیق اجتماعی، اسطوره شناختی و فرهنگی برخوردار است. یکی از این جنبه های اجتماعی، که در طول تاریخ با آیین ها همراه بوده، نقش و کارکرد جنسیتی است. آیین ها تجسم نظام مند باورها و میثاق های اسطوره ای و مذهبی اند و زنان در اغلب جوامع، در مقایسه با مردان، نقش برجسته تری در تقید و بازتولید اندیشه های مذهبی دارند. آیین سوگواری از آیین های فراگیر در جهان است؛ در ایران نیز آیین های کهن سوگواری در تلفیق با رویداد مذهبی عاشورا به قوت خویش باقی مانده و تا به امروز برگزار می شوند. نگاهی به تاریخ این آیین ها نیز نشان می دهد، زنان همواره نقش اساسی و تعیین کننده ای در برگزاری و مشارکت در آیین های سوگواری داشته اند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که حضور و نقش قابل توجه زنان در آیین-های سوگواری رسمی، چه زمینه ها و دلایل اسطوره ای، تاریخی و اجتماعی دارد؟ روش تحقیق، تاریخی-تحلیلی و نتیجه به دست آمده مبین این است که زنان، بنا به ماهیت زنانه آیین های سوگواری، همواره حامی و مشارکت کننده این آیین ها بوده اند و نظام های سیاسی نیز علیرغم محدودیت های تاریخی زنان، در این زمینه ممانعتی برای آنان ایجاد نکرده، بلکه بنا به ضرورت، گاه از مشارکت آیینی آنان بهره برداری سیاسی و اجتماعی نیز کرده اند.
۷۰۳.

تحلیل رزم ابزار های حماسی فارسی براساس نظریه بیان شفاهی (مطالعه موردی: هفت لشکر (طومار جامع نقالان)، طومار نقالی شاهنامه، شاهنامه، شهریارنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بیان شفاهی رزم ابزار گزاره قالبی حماسی هفت لشکر طومار جامع نقالان طومار نقالی شاهنامه شاهنامه شهریار نامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۷۹
این مقاله براساس دستاورهای نظریه بیان شفاهی درپی معرفی یکی از ویژگی های سنت شفاهی در حماسه فارسی است. لذا بر روی رزم ابزارها تمرکز کرده و برای مطالعه، استخراج انواع و میزان بسامد آن، طومار هفت لشکر و طومار نقالی شاهنامه را به عنوان نمونه هایی از حماسه شفاهی و شاهنامه و شهریارنامه را به عنوان نمونه هایی از حماسه منظوم، برگزیده است و در روند این پژوهش علت برجستگی و شهرت رزم ابزارهای حماسی را به دلیل انتساب به شاهان و پهلوانان، کشور / شهر ، حیوانات توتمی و نیز اغراق در وزن و قدرت، کاویده است. شاعران حماسه سرا/نقالان، این رزم ابزارهای ویژه را در شکل و ساخت «گزاره های قالبی»، در این مقاله براساس دستاورهای نظریه بیان شفاهی درپی معرفی یکی از ویژگی های سنت شفاهی در حماسه فارسی است. لذا بر روی رزم ابزارها تمرکز کرده و برای مطالعه، استخراج انواع و میزان بسامد آن، طومار هفت لشکر و طومار نقالی شاهنامه را به عنوان نمونه هایی از حماسه شفاهی و شاهنامه و شهریارنامه را به عنوان نمونه هایی از حماسه منظوم، برگزیده است و در روند این پژوهش علت برجستگی و شهرت رزم ابزارهای حماسی را به دلیل انتساب به شاهان و پهلوانان، کشور / شهر ، حیوانات توتمی و نیز اغراق در وزن و قدرت، کاویده است. شاعران حماسه سرا/نقالان، این رزم ابزارهای ویژه را در شکل و ساخت «گزاره های قالبی»، در گنجینه ذهن خویش داشته و در مرحله سرایش حماسه، به طور طبیعی و ناخودآگاه وارد آن کرده اند. مهم ترین دستاورد این پژوهش در کنار معرفی رزم ابزارها به عنوان یک «گزاره قالبی حماسی»، این است که اختلاف در بسامد و تنوع رزم ابزار ها میان متون منظوم حماسی و طومار های نقالی و نیز کاربرد رزم ابزارها در متون پیش و هم زمان با شاهنامه مانند یادگار زریران، اشعار رودکی، فرخی سیستانی و ... نشان دهنده آن است که اولاً «گزاره های قالبی رزم ابزار حماسی» میراثی از سنت شفاهی حماسه فارسی است و شاعران حماسه سرا / نقالان حتی فردوسی در ابداع آن ها هیچ نقشی ندارند. دیگر آنکه طومار های نقالی صرفاً از متون حماسی منظوم متأثر نبوده ، بلکه روایت های شفاهی نیز در شکل گیری آن نقش داشته است.  
۷۰۴.

بن مایه «مرد آویزان» در فرهنگ و ادب عامه و رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد عصب زیست شناسی تصویر مرد آویزان ادبیات عامه ادبیات رسمی چاه غار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۵۰
یکی از نشانه های مهمی که در مرحله گذار فرد برای رسیدن به فردیت، در روایات بنیادین جهان دیده می شود، عبور از راهرو پیچ در پیچ افقی یا عمودی (چاه/غار) است؛ تاریک جایی که به سبب دیده نشدن و ناشناختگی پر از ترس و وحشت است؛ هیولاها، مارها و موجودات جهان زیرین در این مکان مسکن دارند و تنها با جنگیدن می توان از آن ها رست. گاه در عمق و بن این مکان ترسناک، موانعی قرار دارد که به ظاهر، پاداش یا هر چیز خوشایند دیگری است، اما همان شیء یا موقعیت با ایجاد تعلیق، خود مرحله ای از آزمون محسوب می شود و گاه مانعی از پیروزی قهرمان خواهد بود. در این مقاله کوشش شده به روش توصیفی تحلیلی، مصادیق تعلیق با الگوی تکرار شونده «مرد آویزان» در ادب عامه و رسمی ایران و جهان، بررسی شود. حاصل کار نشان می دهد این تصویر در ذات مشترک نگرش انسان در مواجهه با دشواری های زیستی ریشه دارد و با توجه به زمان و مکان زیست و نوع انسان، با قدرت در ادبیات، فرهنگ و دین، هنر، سیاست و اقتصاد به حیات خود ادامه داده است. این تصویر، متأثر از تجربه اندوزی از فاجعه بوده که کارکرد ذهن انسان است و به رغم تکامل فرهنگی نوع انسان، از ذهن وی حذف نشده و ابتدا در قالب بن مایه در اساطیر و آیین های مادی بازتاب یافته و در دوران نوتر، با ورود به انواع ادبی رسمی و یا عامه، کارکردی متفاوت یافته و موجد انواع ادبی خاصی شده است.  
۷۰۵.

آیین طلب باران در بین اقوام استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ عامه آیین های محلی طلب باران بارانخواهی اقوام خراسان شمالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۲۲۵
یکی از حوزه​های مطالعه در فرهنگ عامه، بررسی آیین​های رایج در بین اقوام مختلف و چگونگی برپایی​ آن​هاست. آیین ها یکی از مسائل فرهنگی و اجتماعی مختص به جامعه است که اجرای آن ها با آداب و رسوم خاص، همواره نقش بسزایی در فرهنگ عامه داشته است. آیین های برخی از اقوام بسیار گسترده است، به گونه ای که برای مناسبات گوناگون مراسم​های مختلفی را برگزار می کنند که بررسی آن ها، فرهنگ و باورهای موجود در بین اقوام را نشان می دهد. از آنجایی که برخی از آداب مربوط به آیین طلب باران در بین اقوام خراسان شمالی (ترک، تات، ترکمن و کرمانج) به نوبه خود منحصربه فردند و در درون خود نمادهایی را منتقل می کنند، در پژوهش حاضر با روش مطالعه کتابخانه​ای و مصاحبه میدانی کوشش شد به بررسی آن​ها پرداخته شود تا ضمن شناسایی آیین باران خواهی، آداب و رسوم مربوط به هر قوم و همچنین هدف از برگزاری آن​ها تبیین شود. نتیجه این پژوهش علاوه بر معرفی آیین​ طلب باران در بین اقوام مورد بحث، چگونگی برگزاری مراسم​ باران​خواهی توسط اقوام این استان را نیز نشان می دهد که تقریباً ساختار مشترکی در اجرای آن​ها دیده می شود؛ اعمالی مانند عروسک گردانی، خواندن اشعار طلب باران به صورت دسته ​ جمعی، پختن آش یا نان نذری، قربانی کردن، نماز و نیایش در بین اغلب آن​ها رواج داشته است. برخی از نمادهایی که در آیین​ طلب باران در بین اقوام مذکور مورد استفاده قرار گرفته است، در باورهای دینی و برخی ریشه اسطوره​ای ریشه دارد. در اجرای این آیین​ نقش زنان و کودکان برجسته بوده است. هر چند که آیین​ باران​خواهی در بین اقوام مورد بحث در مواردی ظاهر متفاوت دارد، اما درمجموع، همگی یک هدف را دنبال می کنند و آن اینکه افرادی که این آیین را اجرا می کردند، به آن باور قلبی داشتند.  
۷۰۶.

کارکرد شعر فارسی در خاطره نگاری های دفاع مقدس با تکیه بر پنج اثر ( دا، من زنده ام، آن بیست و سه نفر، پایی که جا ماند، سلام بر ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاطره نگاری دفاع مقدس کارکرد شعر نوستالژی اسارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۱۲
خاطره نگاری یکی از انواع نثر معاصر است که با رمان خاطره های دفاع مقدس به کمال خود نزدیک شده است. از خصایص این آثار کاربرد اشعاری در ضمن متن آن است. پژوهش حاضر به کمک ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال بررسی نوع، کارکرد و کیفیت اشعار این متون است. بر همین اساس پنج اثرِ دا، من زنده ام، آن بیست-وسه نفر، پایی که جاماند و سلام بر ابراهیم که پرمخاطب تر و از نمونه های أعلای ادبیّات پایداری هستند برای تحلیل انتخاب شدند. اشعارِ این متون بیشتر از شاعران کلاسیک فارسی است که چهار زمینه محتوایی اصلی دارد: 1.دلاوری رزمندگان و تهییج مخاطب 2.اسارت، غم غربت و حس نوستالژی 3.تجلیل از شهدا و رزمندگان 4.پیامدهای جنک و ویرانی . شعر در این آثار، برخلاف گذشته، بیشتر کارکردی عاطفی-انگیزشی دارد. آثاری که تصویرگر روزهای آغازین جنگ هستند اشعاری حماسی دارند و شجاعت رزمندگان را با تکیه بر بن مایه های ملی-مذهبی نشان می دهند. فضای معنوی جنگ، باعث شده بیشترین اشعار به کار رفته در این آثار، اشعار عرفانی مولانا باشد. اشعارِ رمان خاطره های اُسرا نشانگر حس نوستالژی رزمندگان اسیر نسبت به وطن، خانواده و یاران شهید است. کلمات «کربلا»، «شهید»، «خون» و «خاکستر» در این اشعار پربسامد است که نشان دهنده بن مایه های مذهبیِ دفاع و ویرانی های جنگ است.
۷۰۷.

بررسی و تحلیل چگونگی بازتاب مشاغل عامه در اشعار یغمای جندقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ‌یغمای جندقی فرهنگ عامه مشاغل فرهنگ کار دوره قاجار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۲۰۴
ادبیات آینه تمام نمای تحولات اجتماعی و اقتصادی است. برحسب همین نگاه کلان، فرهنگ کار و زندگی و مشاغلی که مردم به نوعی با آن ها سرو کار داشته اند، در شعر شاعران بازتاب یافته است. درحقیقت یکی از منابع مکتوبی که می تواند نمایانگر مشاغل سنتی و باورهای عامه در باب آن باشد، ادبیات است. چه بسا مشاغلی که در جامعه سنتی بسیار رایج بوده و امروزه با رشد جوامع و چیرگی صنعت یا در حال فراموشی هستند و کاربردی ندارند و یا جز در موزه ها نمی توان از آن ها نشانی یافت. در این مقاله به بررسی مشاغل عامه در اشعار یغمای جندقی می پردازیم. یغما از شاعرانی است که با توجه به تنوع منظومه ها و وجه محتوایی آثارش به فرهنگ عامه و مشاغل مردم کوچه و بازار توجه ویژه ای داشته و به میانجیِ یادکرد آن ها، معانی و مضامین بدیعی را پرورانده است. در اشعار او شغل های مختلفی چون آهنگری، باغبانی، بقالی، پاره دوزی، پرستاری و ... انعکاس یافته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. نتایج حاصل از بررسی مشاغل در اشعار یغما نمایانگر این امر است که شعر وی ضمن اینکه برخوردار از کاربرد ادبی زیباشناختی و معناآفرینی است، تصویری روشن از بنیان اقتصادی و معیشتی آن روزگار را هم نیز به دست می دهد که به نوبه خود می تواند باب بحث جدیدی را تحت عنوان فرهنگ کار در زیرمجموعه فرهنگ عامه بگشاید.
۷۰۸.

تحلیل و بررسی روان شناختی برگزیده ای از ضرب المثل های ترکی آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ضرب المثل ترکی تحلیل روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۲۰۵
امروزه با پیشرفت علوم و پیدایش نظریه های جدید علمی، ادبیات و آثار ادبی نیز چهره کاربردی به خود گرفته اند. مطالعه آثار ادبی براساس نظریه های روان شناختی، از شیوه های جدید علمی است که مطمح نظر اندیشمندان علمی و تحقیقی قرار گرفته است و محقق از رهگذر بررسی و مداقه در قصه ها، افسانه ها، حکایات و امثال و حکم بومی و ملی و با تکیه بر روش های روان شناختی، بسیاری از زوایای پنهان تاریخی و خصوصیات روحی و روانی اقوام مختلف را آشکار می سازد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی، نشان می دهد که مثل ها می توانند ما را با انواع ویژگی های شخصیتی، وراثتی، رشد و قضاوت های اجتماعی و روش های تربیتی و فرزندپروری گذشتگان آشنا سازند. بررسی و تحلیل روان شناختی ضرب المثل های ترکی، علاوه بر بیان مضامین حکمی، تربیتی و اخلاقی، اطلاعات ارزشمندی را در زمینه یادگیری افراد، تفاوت های فردی، انگیزش و هیجان، کنش ها و رفتارهای اجتماعی، تعارضات روان شناختی، چگونگی خلق و خوی، شخصیت فردی و اجتماعی گویندگان آن ها، در اختیار می گذارد که با نظریه های علمی روان شناختی قابل بررسی است. نتایج پزوهش حاضر نشان می دهد که وجود تعداد قابل ملاحظه ای از مثل های ترکی با دیدگاه ها و پایه های روان شناختی حاکی از آن است که گویندگان مثل ها با مبانی تربیتی و خصلت های روحی و روانی افراد آشنایی داشته و نسبت به تجربیات علمی زمان خود، بهترین و والاترین مضامین اخلاقی و تربیتی را بیان کرده اند. 
۷۰۹.

نقد و تحلیل قصه «شاهزاده خانم مُرده و هفت بهادُر» اثر آلکساندر پوشکین از منظر بینامتنیت ژنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترامتنیت بینامتنیت ژرار ژنت قصه روسی پوشکین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
آلکساندر پوشکین، نویسنده نامدار قرن نوزدهم و عصر طلایی ادبیات روسیه، با سبک و زبان ادبیِ خاص خود آثاری اصیل و بی بدیل را به ادبیات جهان عرضه کرده است. اگرچه او بیشتر به عنوان شاعر اشتهار دارد، اما در اغلب ژانرهای ادبی قلم فرسایی کرده و علاقه اش به آثار ادبیات شفاهی یا فولکلور موجب خلق قصه هایی ماندگار در ادبیات روسی شده است. در پژوهش حاضر، پس از تبیین نظریه بینامتنیت ژرار ژنت و با توجه به بایسته های این نظریه و بهره مندی از روش تحلیل محتوا و مضمون و خوانش تطبیقی عناصر داستانی، به بررسی و نقد قصه مشهور «شاهزاده خانم مُرده و هفت بهادُر» نوشته آلکساندر پوشکین، شاعر پرآوازه قرن نوزدهم روسیه پرداخته شده است. بررسی ها مؤید این مطلب است که قصه پوشکین دارای روابط بینامتنی با متون متعدد ازجمله سه قصه «شاهزاده خانم خفته» اثر واسیلی ژوکوفسکی، «سفیدبرفی و هفت کوتوله» نوشته برادران گریم و «زیبای خفته» اثر شارل پرو است و به عبارتی، واگویه ای از متون متقدم خود است. نقد و تحلیل تطبیقی قصه ها علاوه بر احراز شباهت های ساختاری و روایی میان آن ها، تأکید دارد که در همه آن ها با وجود تفاوت های روساختی، یک درون مایه کلی و مشترک وجود دارد: دختری زیبارو به واسطه حسد یا انتقام جادو می شود و به خوابی عمیق فرو می رود، اما نجات می یابد و قصه فرجامی خوش دارد. مناسبات بینامتنی قصه ها تردیدی در پیش متن بودن آن ها برای قصه پوشکین باقی نمی گذارد، هر چند که پوشکین با پیروی از سنت های روایی روسی، از برگرفتگی صِرف دور شده و روح روسی را در این قصه دمیده است.
۷۱۰.

بررسی نقوش و متون آیینی سنگ مزارهای قاجاری گورستان های شهنشاه، حیات الغیب و حاجی بکتاش لرستان (بر اساس کارکرد اجتماعی فرد متوفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لرستان شهنشاه حیات الغیب حاجی بکتاش گورستان قاجاری نقوش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۸۴
بسیاری از دانسته های امروز ما از نحوه زندگی گذشتگان، در نتیجه بررسی باستان شناسان از درون گور ها با آثار بر جای مانده آرامگاه ها، و نقوش کنده شده روی آن ها است. آثار بجامانده در دل سنگ، چون عالمی خاموش، گنجینه هنر گذشتگان را معرفی می کند. از دوره ی قاجاری تعداد زیادی گورستان در نقاط مختلف ایران از جمله استان لرستان به جا مانده است. این پژوهش قصد دارد به بررسی نقوش سنگ قبرهای گورستان های شهنشاه، حیات الغیب و حاجی بکتاش لرستان (براساس کارکرد اجتماعی فرد متوفی) در دوره ی قاجاری بپردازد.پرسش هایی که در موضوع نوشتار حاضر به آن میپردازد عبارت است از: 1. مضمون و محتوای نقوش تزیینی گورستان های مورد مطالعه در ارتباط با فضای اجتماعی و فرهنگی استان لرستان چگونه تفسیر میشود؟ 2. نقوش و تزیینات سنگ قبر قبرستان های مورد مطالعه به چندگروه تقسیم می شوند؟ 3. نقش مایه های سنگ مزارهای مورد مطالعه دارای چه مضامین و مفاهیم نمادگرایانه هستند؟. به منظور رسیدن به اهداف پژوهش روشی که در این مقاله به کار گرفته می شود توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات لازم با استفاده از منابع کتابخانه ای، پایان نامه ها و مقاله-های مختلف و میدانی جمع آوری شده است. نتایج حاصله از بررسی نقوش سنگ قبرهای گورستان های شهنشاه، حیات الغیب و حاجی بکتاش لرستان نشان می دهد نقوش روی سنگ قبرهای گورستان گوشه شهنشاه انجام شد، موضوعاتی همچون مذهبی (نشانه های سوگ و سوگواری، نشانه های عبادت، ایمان) و غیرمذهبی ( نشانه های جنگاوری، شکار، سوارکاری، حیوانات و شجاعت، نشانه های مهمان نوازی، نشانه های بانوان و آراستگی بانوان) به کار رفته است.
۷۱۱.

نقد روان شناختی و جامعه شناختی ذات الدّواهی، شیطانی در لباس عبّاد از هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزارویک شب نقد روان شناختی نقد جامعه شناختی ذات الدواهی حکایت ملک نعمان و فرزندانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۹
«حکایت ملک نعمان و فرزندانش» یکی از داستان های خواندنی و چند لایه ای از مجموعه هزارویک شب است. داستان در لایه ظاهری اش جنگ بین مسلمانان و مسیحیان را که موضوعی تاریخی است، بیان می کند. ذات الدواهی، شخصیت اصلی زن داستان و مادر شاه مسیحیان، لباس مردان دین را می پوشد، جنسیت و دین خود را مخفی می کند و لشکریان اسلام را فریب می دهد. از دید اجتماعی، داستان بیشتر به مکاری های زنانه وی می پردازد که درنهایت به سزای اعمال خبیثانه اش هم می رسد، اما در لایه پنهانی تر، وقتی از بُعد کهن الگویی به آن بنگریم، داستان بیانگر فقدان آنیما (عنصر زنانه) در جامعه است و گسستگی خودآگاهی و ناخودآگاه جمعی را نشان می دهد که حکمرانی دو پادشاه بر یک اقلیم پایانِ داستان به خوبی این موضوع را تأیید می کند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای است. ذات الدواهی از نظر کهن الگویی «آنیما (مادرمثالی)» منفی است که در قسمت هایی از داستان «نقاب» به صورت می زند و «سایه»های اجتماع را به صورت پررنگ تری نشان می دهد. البته با اندکی تغییر در شیوه نگرش نسبت به نقش و جایگاه شخصیت ها، می توان او را به عنوان «قهرمان کلک» نیز به شمار آورد. ذات الدواهی نماینده زنان جامعه اش است؛ زنانی که ویژگی زنانه شان (عشق) در نظام مردسالار نادیده گرفته شده است و به حاشیه رانده شده اند. درنتیجه، عنصر مردانه (آنیموس) در او فعال شده است و به دلیل ویژگی های آنیموسی، چهره ای انتقام جو، بی باک، سنگدل و دسیسه چین از خود نشان می دهد.
۷۱۲.

کارکرد رسانه ای تصنیف های عامیانه سیاسی و اجتماعی در عصر قاجاریه، دوره پیشامشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قاجاریه پیشامشروطه ترانه تصنیف عامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۸۰
پژوهش در حوزه های مختلف فرهنگ سیاسی عامه در تاریخ ایران از اهمیت درخور اعتنایی برخوردار است. گروه های حاکم، در روایت خود از وضع موجود، همواره مدعی آبادانی کشور و رضایت رعایا بودند. عامه مردم باید این روایت را به چالش می کشیدند و روایت خود را با هم ترازانشان به اشتراک می گذاشتند. اما این کنش، نیازمند رسانه بود، رسانه ای که مصون از نظارت ارباب قدرت باشد. آنچه توده های مردم در اختیار داشتند قالب های مختلف فرهنگ عامه بود. چگونگی بهره گیری توده از این قالب ها و انتخاب برخی از آن ها به عنوان ابزاری برای اطلاع رسانی نکته درخور توجهی است که باید مورد بررسی قرار گیرد. پرسش اینجاست که در دوره پیشامشروطه در عصر قاجاریه تصنیف های عامیانه چگونه قابلیت رسانه ای می یافتند و رسانه تصنیف در مواجهه عامه مردم با نخبگان حاکم، چگونه کارکرد سیاسی پیدا می کرد؟ فرضیه ما این است که آهنگین بودن تصنیف ها، وزن های کوتاه آن ها، طنزآمیز بودن و سادگی تعابیر و توصیفات، به خاطر سپردن آن ها را تسهیل و مخاطبان را به انتقال آن ها تشویق می کرد و سرعت انتشار آن ها نیز بیشتر می شد. از سویی شفاهی بودن این رسانه امکان مشاهده بازخورد و عکس العمل را برای گوینده فراهم می کرد. مخاطبان نیز می توانستند تغییرات دلخواه خود را در عبارات یا مضامین ایجاد کنند که به این ترتیب به یک رسانه تعاملی تبدیل می شد. در کنشگری سیاسی عامه، ترانه و تصنیف به علت شفاهی بودن از سانسور می گریخت و ناقض اطلاعاتی را که نخبگان حاکم از رسانه های خود پراکنده می کردند منتشر و پیوندهای افقی را بین توده ها تقویت می کرد. از سوی دیگر، امکان تغییر و دستکاری در مضامین و عبارات تصنیف، وجهی دموکراتیک به این رسانه می بخشید. رسانه تصنیف کارکرد اعطای جایگاه اجتماعی و تحکیم هنجارهای اجتماعی را همچون هر رسانه دیگری دارا بود که توده های مردم در تقابل با گروه های حاکم از آن بهره می بردند. روش پژوهش توصیفی تبیینی با استفاده از داده های درجه اول از عصر قاجاریه است که به صورت کتابخانه ای گردآوری شده اند. پیش از این پژوهش مستقلی درباره کارکردهای رسانه ای تصنیف در حیات سیاسی عامه در دوره قاجاریه، عصر پیشامشروطه انجام نشده است.
۷۱۳.

بررسی اشتراکات ساختاری بین مداحی سنتی و قصاید مدحی فاطمی در شعر سه شاعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل ساختاری قصاید مدحی فاطمی مداحِی سنتی شاعر مداح شعر امروز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۹۷
شاعران آیینی و مداحان سنتی در سبک های ادبی، به ویژه در زمینه ساختار، اشتراکاتی دارند. این اشتراکات ناشی از استفاده مداوم مداحان از اشعار آیینی و قالب های سنتی است. حفظ و جلوگیری از تحریف این اشتراکات اهمیت دارد. این پژوهش با روش کیفی-نظری و به شیوه کتابخانه ای و تحلیل محتوا، به بررسی اشتراکات ساختاری بین مداحی سنتی و قصاید مدحی فاطمی در شعر سه شاعر معاصر (علی آهی، غلامرضا سازگار و سیدرضا مؤید) می پردازد. یافته ها نشان می دهد که هر سه شاعر، قصاید مدحی فاطمی خود را با ساختار مرثیه ای که در پایان بندی مجلس مداحی رایج است، به پایان می رسانند. این ساختار و یا ساختارهای مشابه آن، وجه اشتراک ساختاری بین مداحی سنتی و قصاید مدحی فاطمی را روشن می سازد. تحلیل سبک زبانی این ساختارها، یازده ساختار فرعی را آشکار می کند: توحیدی، مدحی، مذمتی، محاجه ای، مرثیه ای، تغزلی، پندی، مفاخره ای، تحسری، انتظاری و تضرعی. روش ارائه شده در این مقاله، می تواند الگویی برای بررسی و بازیابی سبک های دیگر در شعر آیینی باشد.
۷۱۴.

کاربرد الگوی نشانه شناسی مایکل ریفاتر در خوانش شعر جاسم الصحیح (مطالعه موردی: قصاید «حین الحسین نوی الصلاة» و«تأملات في لیلة عاشوراء»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر نشانه شناسی عاشورا ریفاتر جاسم الصحیح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۸۰
خوانش نشانه شناسی نوعی فعالیت زیبایی شناختی متون است که به خلق اثر در طول افق های تاریخی می-پردازد و با تأثیرپذیری از تغییر فرهنگ و تجربه های فردی خواننده، متغیر است. خوانش ادبی به منظور عمق-بخشیدن به مطالعات ادبی و آموزش زبان و ادبیات وضع گردیده است. الگوی خوانشی ریفاتر از جمله رهیافت های نوین ادبی است که در زمینه بازآفرینی، تبیین کارکرد متون و معناکاوی نقش بارزی دارد. برداشت آزاد خواننده در شناسایی هسته های خُرد و رسیدن به کلان متن و نیز تفسیر معنایی که در پی آن ارائه می کند، اساس این نظریه را تشکیل می دهد. از آنجا که ماهیت شعر دستورگریزی است، این نشانهها طی چند خوانش و با کشف دلالتهای موجود میان نشانهها درک می شود. از این رو پژوهش حاضر بر اساس رویکرد نشانه شناسی ریفاتر به بررسی دو قصیده به نامهای حین الحسین نوی الصلاه و تأملات فی لیله عاشوراء از جاسم الصحیح، شاعر معاصر عربستان پرداخته است که بازتاب بیشتری از فرهنگ عاشورا در آنها به چشم می خورد. از یافته های تحقیق استنباط می شود که این اشعار به وفور آموزه های قیام عاشورا را در خود انعکاس میدهد. از جمله نشانههای فرهنگ عاشورایی که در خوانش قصیده یافت شده است، میتوان به ماندگاری یاد امام حسین (ع) در طول تاریخ، امید امام در اوج ناامیدی و شرایط سخت، بیان عظمت و جایگاه والای امام، ترسیم آینده ای روشن برای نسل های آینده توسط امام و نیز جاودانگی روحیه ی ایثار و شهامت، اشاره کرد.
۷۱۵.

تبیین معناشناختی عناصر معماری در روایتگری منقوش و منظوم (با تمرکز بر وجوه عامیانه در نگاره بهزاد و داستان گنبد فیروزه نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی عناصر معماری وجوه عامیانه نظامی کمال الدین بهزاد روایتگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۷۲
پژوهش حاضر بر آن است تا با تمرکز بر وجوه عامیانه در نگاره بهزاد و داستان گنبد فیروزه نظامی، به تبیین معناشناختی عناصر معماری در روایتگری منقوش و منظوم ایرانی بپردازد. برای رسیدن به این هدف، نخست با ارائه تعاریف اجمالی و کاربردی از مفاهیم کلیدی مورد نظر مشتمل بر عناصر معماری، روایت، وجوه عامیانه، معناشناسی حدود نظری و محتوایی پژوهش تعیین می شود. سپس با تکیه بر نقاط اشتراک، دو اثر محوری نگاره کمال الدین بهزاد و داستان گنبد فیروزه نظامی مورد بررسی و بازخوانی قرار خواهد گرفت. در ادامه، نقشه راه پژوهش براساس پرسش کلیدی بحث مبنی بر چگونگی یافتن نقش و جایگاه عناصر معماری مشخصاً گنبد و رنگ در فرایند روایتگری ترسیم و برای پاسخ دادن به آن، فرایندی سه مرحله ای، براساس آرای نشانه معناشناختی شعیری و کوتس، تدوین و اجرایی می شود. در مرحله اول، ادبیات و معماری به مثابه دو دستگاه روایتگر تعریف می شوند. سپس، هم زمان با خوانش نگاره و داستان، وجوه عامیانه هر اثر استخراج می شود و مورد بررسی قرار می گیرد. در گام سوم، یافته های پژوهش به صورت موازی بررسی و ارزیابی می شود. نتایج پژوهش شاخص های دوازده گانه معماری روایی و شاخص های هشت گانه ادبیات عامه را به دست داده است. همچنین، با توجه به محتوای روایی و نمادین، فضا، تداعی، تداعی تخیل، ساختن حال یا خلق اکنون، بهره مندی از تنش، در سه ساحت زمینه، استفاده و شیوه روایت، می توان وجوه مرتبط با ادبیات عامه را در گستره مورد بررسی پژوهش دریافت و تحلیل کرد.  
۷۱۶.

بررسی تطبیقی نمایش واره میر نوروزی ایرانی با جشن واره ساتورنالیا از منظر کارناوالیته باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میر نوروزی میخائیل باختین کارناوال جشن واره ساتورنالیا نمایش های ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۷۴
میر نوروزی یکی از نمایش واره های کارناوالی کهن ایران است که امروزه یا از میان رفته است و یا به ندرت روی می دهد. متأسفانه در راستای حفظ اهمیت این نمایش واره کهن به قدر کفایت و به اندازه ای که شایسته آن است مکتوباتی نگاشته نشده است. تا به امروز نوشته های گوناگونی درباره مفهوم کارناوال باختین در ادبیات و هنر منتشر شده، اما تاکنون به غیر از یک مورد محدود، که آن نیز صرفاً به مقایسه تطبیقی نمایش های خنده آور ایرانی با نظریات کارناوالی باختین پرداخته، بررسی دیگری در این زمینه صورت نگرفته است. از سوی دیگر هیچ یک از پژوهش های پیشین، به جنبه های اجرایی میر نوروزی و توان بالقوه این نمایش واره برای عرصه اجرا و تئاتر امروز ایران نپرداخته اند. به همین سبب، نگارندگان در این پژوهش بر آنند تا با رویکردی تحلیلی تطبیقی براساس آرای میخائیل باختین، یکی از مهم ترین نظریه پردازان قرن بیستم، ابتدا درباره ویژگی ها و مؤلفه های کارناوالیته در دو نمایش واره ساتورنالیا و میرنوروزی بحث کنند و سپس مضامین و مؤلفه های کارناوالی این دو نمایش واره را با یکدیگر تطبیق دهند تا از این رهگذر درک ویژگی های کارناوالی میر نوروزی  میسر شود و درپی آن، ارزش و اهمیت  این نمایش واره کهن ایرانی در نمایش های ایرانی، کارایی و پتانسیل و توان بالقوه آن در هنر اجرا و امروز تئاتر ایران، مورد تأکید و بازنگری قرار گیرد.  
۷۱۷.

خوانش ترامتنی نقاشی بقاع متبرکه گیلان و نقاشی پشت شیشه (زند و قاجار) با تأکید بر رابطه فورژی و جای گشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترامتنی نقاشی بقاع متبرکه گیلان نقاشی پشت شیشه فورژی جای گشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۹
نقاشی های بقاع متبرکه گیلان همانند نقاشی های مذهبی پشت شیشه از هنرهای مذهبی دوره قاجار است که برای عامه مردم با تشویق حکومت ها در جهت هدایت افکار عمومی رشد کرده است. میان این نقاشی ها از حیث اعتقادات مذهبی شیعه و خاستگاه اجتماعی هنرمندان، وحدت سبک در روایت و تصویرگری قابل مشاهده است. ترامتنیت یکی از نظریه های مهم در زمینه های ادبی و هنری است که توسط ژرار ژنت مطرح شده است. ژنت در ترامتنیت به روش های گوناگونی پرداخته است که یک متن توسط آن مخاطبش را به یادآوردی متن پیشین دیگری هدایت می کند. پرسش اصلی تحقیق این است که کدام مؤلفه های به کار رفته در نقاشی پشت شیشه و نقاشی بقاع متبرکه از رابطه همان گونگی و تراگونگی برخوردارند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای از طریق یادداشت برداری و تصویرخوانی است. تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. یافته ها حاکی از این است که میان نقاشی های بقاع متبرکه و نقاشی های پشت شیشه رابطه همان گونگی و تراگونگی هم زمان برقرار است. همان گونگی در کاربست عناصر بصری و دلالت های معنایی، از نوع فورژی با کارکرد جدی و تقلید از فرم و محتوای پیش متن و تراگونگی از نوع جای گشت در ساختار بصری و دلالت های معنایی دارای کارکردی جدی در بیش متن است. در نقاشی های بقاع متبرکه گیلان، نقاش با حذف عناصر، افزایش عناصر و تغییر مضمون، سبب آفرینش مفاهیم تازه شده است.
۷۱۸.

بررسی فرهنگی استعاره های ساختاری خشم در گویش دشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی خشم گویش دشتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف از این مطالعه بررسی ساختار مفهومی استعاره هایی است که مقوله عاطفی خشم را در گویش روزمره منطقه دشتی مفهوم سازی می کنند. بنیان های نظری این مطالعه در بررسی و تحلیل استعاره ها رویکردی است که لیکاف و جانسون (1980) درباره ساختار مفهومی استعاره ها و همچنین کوچش (2005) درخصوص نقش الگوهای فرهنگی در مفهوم سازی استعاری مطرح می کنند. این مطالعه از روشی بهره می گیرد  که استفانویچ (2006) تحت عنوان تحلیل الگوی استعاری پیشنهاد می دهد. بدین منظور از طریق گفت و گو با تعداد 45 نفر از گویشوران (40 ساله و بالاتر) منطقه دشتی و همچنین مشاهده طبیعی رفتارهای زبانی گویشوران این منطقه، عبارت های زبانی ای که ساختار مفهومی حوزه مقصد خشم را به دست می دهند، فراهم شد و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. داده های به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که هر چند ساختار مفهومی خشم در گویش دشتی عمدتاً تحت تأثیر عواملی است که مربوط به زمینه های مشترک همگانی است، با وجود این، کاربرد حوزه های مبدأ متفاوت و تفصیل های متمایزی که در موارد قابل توجهی از مفهوم خشم در این گویش به دست داده می شود، تأثیر عواملی را به روشنی نشان می دهد که از تجارب اقلیمی و فرهنگی گویشوان این منطقه برمی خیزد. 
۷۱۹.

پیشنهادی برای سه جاینام «خلخال»، «هِرو» و «اَزناو»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: توپونیمی جاینام خلخال هرو هروآباد ازناو زبان تاتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۲
جاینام ها از بخش های مهم زبان هستند و شناخت آنها می توان از نظر تاریخی، زبانی، فرهنگی و غیره کمک بزرگی به زبان کند. در این مقاله سه جاینام از شهر «خلخال» (شهری کُهن تاریخی در استان اردبیل ایران)، به روش تطبیقی بررسی خواهد شد. این این سه جاینام عبارتند از: «خلخال» (نام شهر)، «هرو» (یا «هروآباد» نام محلی خلخال)، و نیز «ازناو» (تفرج گاه معروف ورودی خلخال). در منابع متعدد، معنای کلی «خلخال» را پای برنجن یا حلقه ای می دانند که طلا، نقره و امثال آن است که به پای آویزند، نام شهر خلخال به آن حلقه پای زنان ربطی ندارد. برای نوشتن این مقاله از پیکره نام آبادی های ایران که در در گاه ملی آمار ایران ثبت شده، استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد نام خلخال از دو بخش خال (خوار) و خال تشکیل شده و جمعاً به معنای سرزمین هموار است، «هرو» به معنای آبی است که فواره می کند و ازناو/ ازنو با (v)azan-ow آب جهنده ارتباط دارد.
۷۲۰.

فریاد خاموش زنان سیستان در «آییکَه» (لالایی های سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آییکه کارکرد گویش سیستانی مادر کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۶۹
آییکَه (â?i:ka) نوعی لالایی است که در منطقه سیستان خوانده می شود. با توجه به اینکه آییکه را معمولاً مادر برای کودک می خواند، دغدغه ها و احساسات مادر در آییکه نمود پیدا می کند. در جامعه سنتی که معمولاً زن صدایی ندارد، آییکه بهترین روشی است که یک زن بتواند سخن بگوید و مسائل خود را آشکارا بیان کند. نوشته حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که مادر به عنوان یک زن در جامعه سنتی چه مسائل و دغدغه هایی دارد؟ این نوشته بر آن است که آییکه علاوه بر آرام کردن کودک و خواباندن دردانه، کارکردهای متعدد دیگری دارد که در چهار دسته کلی بررسی می شود. کارکرد آییکه در ارتباط با فرزند که مادر حس و حال خویش را خطاب به کودک و نسبت به او بیان می دارد. کارکرد دیگر آییکه در ارتباط با عشق و دغدغه های روحی مادر است که گوینده آییکه احساسات خویش را بروز می دهد و از ناکامی های گذشته خویش می گوید. سومین کارکرد آییکه در ارتباط با دیگران است که گوینده آن، گلایه های خود را به گوش دیگران می رساند. آخرین کارکرد آن در ارتباط با حیوانات است. تاکنون آییکه های سیستان، در کتابی مستقل جمع آوری نشده اند. بنابراین در این مقاله از دو روش تحقیقی بهره برده شده است. برخی از آییکه ها به روش کتابخانه ای و بخش زیادی به شیوه میدانی گردآوری شده است. پس از آن با کمک نرم افزار MAXQDA، مورد تحلیل قرار گرفته و به این نتیجه رسیده است که آییکه رسانه ای زنانه در جامعه سنتی است که زن به عنوان مادر می تواند سخن بگوید و دردهای خویش را بدون واهمه فریاد بزند.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان