فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
قرآن مجید متنی است با لایه های شگرف که خوانش و بیان دلالت های آیاتش از راه ترجمه درنگی بایسته لازم دارد. بدین روی ترجمه های قرآن با نقد های بسیاری روبرو شده است. ولی با عنایت به بسامد مجازهای مرسل قرآن و دلالت های ظریف آ ن ها، ترجمه های این مجازها بررسی و نقدی مستقل می طلبد.
در این جستار به مثابه گامی در نقد ترجمه این قبیل تعابیر و متناسب با مجال یک مقاله، از میان ترجمه های فراوان فارسی، به چهار ترجمه (آیتی، الهی قمشه ای، خرمشاهی و فولادوند) که از اشتهار و تفاوت با یکدیگر برخوردارند پرداخته شده است. بدین جهت با بهره گیری از مراجع تفسیری المیزان فی التفسیر، جوامع الجامع ومفاتیح الغیب ...، مجازهای مرسل در 10 جزء اول قرآن مشخص گشته و به روش استقرایی استنتاجی ترجمه تعابیری مانند: «أصابع» با علاقه کلّیّت، «ایتام» با علاقه ماکان و «لباس» با علاقه سببیّت ، بررسی و نقد شده است. حاصل این پژوهش معلوم ساخته، ترجمه های مجاز های مرسل یک نواخت نیست، هر یک از مترجمان سبک خاصی را دنبال نکرده است ، گاه از تعابیر مجازی زبان مقصد استمداد جسته و گاهی با بهره گیری از ترجمه توضیحی دلالت تعبیرات را رسانده اند. در مواردی، برخی آرایه بلاغی نهفته در تعبیرات مجازی را فرو نهاده به ترجمه تحت اللفظی (حرفی) مجازها بسنده کرده اند، ترجمه ای که مفهوم مورد نظر تعبیر مجازی را نمی رساند. در پایان نیز ترجمه این چهار مترجم با یکدیگر مقایسه و به بیان رویکرد انتخاب شده از سوی هر یک پرداخته شده است.
تطور بن مایه «کلاغ» از اسطوره تا فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بن مایه ها از مهم ترین عناصر قوام بخش حکایت های سنتی فارسی اند که علاوه بر ساختار، جهات معنایی و زیبایی شناختی آن ها را نیز تقویت می کنند. خاستگاه بن مایه های داستانی، متعدد و گاه نامشخص است: برخی از آن ها از عناصر اسطوره ای و بعضی دیگر زاده فرهنگ مردم اند؛ تعدادی وجه تاریخی دارند و شماری نیز وجوه دینی و اعتقادی و... . بن مایه ها طی قرن ها، هم تغییر کارکرد می دهند و هم از حوزه ای به حوزه دیگر نقل مکان می کنند. یکی از این بن مایه های پرکاربرد در فرهنگ ایرانی، «کلاغ» است که به سبب خصلت ها و کارکردهای متنوع و گاه متضادش، پرنده ای چندوجهی به شمار می آید و ردپای او را در اسطوره، دین و فرهنگ عامه می توان سراغ گرفت. برای حضور کلاغ در متن ها و روایت های داستانی، دو خاستگاه مهم می توان برشمرد: اساطیری و دینی. این پرنده در خاستگاه اساطیری اش با خورشید و روشنایی پیوند دارد، پیام آور خدای خورشید است، خوش یمن است و نماد عقلانیت و دوراندیشی؛ اما در خاستگاه دینی اش، با نخستین داستان های دینی، یعنی برادرکشی قابیل وارد باورهای مردم و ادبیات شده و جایگاهش به عنوان نماد مرگ، گورکنی و تاریکی تثبیت شده است. با این همه، این بن مایه در حوزه های اسطوره و دین محدود نمانده و حضوری چشمگیر در فرهنگ عامه نیز داشته است. هدف این پژوهش، مطالعة کارکرد بن مایه کلاغ و چگونگی تطور آن از اسطوره تا فرهنگ دینی و فرهنگ مردم است. بررسی کارکرد این بن مایه از گوناگونی حضور و سیر تطور آن پرده برمی دارد و بخشی از تفاوت اسطوره، دین و فرهنگ عامه را به نمایش می گذارد.
سوگند در شاهنامه و ارتباط اساطیری آن با آب و آتش
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، اثر ماندگار ایرانی و اصیلی است که آیین ها و فرهنگ ایران کهن را در خود نگاه داشته است. هر کدام از آن آیین ها قابل بررسی است. یکی از این آیین ها، آیین سوگند خوردن است که امروزه نیز از آن استفاده می شود و در جای جای شاهنامه به آن پرداخته شده است. بنابراین در این مقاله سوگند و باورهای کهن مرتبط با آن و بازتاب آن در شاهنامه فردوسی و نیز ارتباط اساطیری آن با دو عنصر آب و آتش بررسی می شود. سوگند واژه ای فارسی است و معادل آن در عربی قسم و یمین است. دکتر معین در حاشیه برهان قاطع پس از واژه سوکه آورده است. سوگند به فتح اول و سوم در اوستا saokatevant (گوگرد مند) یعنی دارای گوگرد است. در ایران باستان و محاکمه های مبهم و پیچیده، دو طرف دعوی را مورد آزمایشی به نام سوگند قرار می دادند. سوگند قسمی از وَر (آزمایش های ایزدی در ایران باستان) است. سوگند داروی سمّی است که به صورت شربتی (آمیخته و محلول) در آب به متهم می خوراندند؛ اگر بی گناه بود به او گزندی نمی رسید و حقانیت او ثابت می شد و اگر گناه کار بود، هلاک می شد.
نماد، نقاب و اسطوره در شعر پایداری قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر دفاع مقدس در ذات و اصالت خود، دارای کارکردهای نمادین و اسطورهای است. این کارکردها به لحاظ ماهیت، ماندگار و پایدار و از ویژگیهای «فرامکانی» و «فرازمانی» برخوردارند. نمادها و مفاهیم وابسته به آن مانند؛ نقاب و اسطوره، همواره در دو حوزه معناگرایی و تصویرآفرینی شعر دفاع مقدّس نقشی عمیق داشته اند و همین دو خصلت ادبی، سبب شده است تا در سازوکار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. قیصر امینپور بهعنوان شاعر انقلاب و جنگ با نمادینه کردن مفاهیم پایداری، آنها را از خطر روزمرگی و ابتذال دور کرده و به آنها خصلت فرازبانی و فراملیّتی بخشیده است. علاوه بر این هنگامیکه یک ملت مورد هجوم قرار میگیرد، نیاز به قهرمانسازی و قهرمانپروری در میان مردم احساس میشود؛ از اینرو امینپور به بازآفرینی شخصیتهای تاریخی، ملّی و دینی پرداخته و الگوهای دیروزین را با واقعیتهای امروزین جنگ پیوند زده است. مقاله حاضر بر آن است، تأثیر جنگ را بر میزان بهکارگیری، تحوّلات و دگرگونیهای معنایی نماد، نقاب، فراخوانی شخصیتها و اسطوره، در اشعار قیصر امینپور بررسی کند. روش خاص پژوهش، تحلیلی- استقرایی است و در پایان این نتیجه حاصل شد که شاعر عناصر نماد، نقاب و اسطوره را برای غنای هنری اشعار جنگ، هویتسازی ملّی و پیوند اندیشه دینی با فضای جامعه استفاده کرده است. همچنین شاعر در پرداختن به این گونه مفاهیم وجه تحریکی و خیزشی آنها را همواره مدّ نظر داشته است. تقسیم نمادها و اسطورههای شاعر به پنچ حوزه طبیعی، شخصی مثبت، شخصی منفی، حیوانی و موارد دیگر حاکی از علاقه شاعر به غنای هنری و ادبی اشعارش است
کارکردها و کژکارکردهای بازگشت معنایی استعاره ها؛ مطالعه موردی مفهوم میان رشته ای مهندسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون محققان و نظریه پردازان متعددی، سازمان را از ابعاد گوناگون، بررسی و مطالعه کرده اند. بر اساس این مطالعات، انگاره ها و تصاویری از این مهم ارائه شده اند که از معروف ترین آنها انگاره هایی است که در آثار «گرت مورگان» و «ماری جو هچ» طراحی و پیشنهاد شده اند. در این مقاله، به طور اجمالی کارکرد استعاره ها در فراگرد کسب شناخت و نیز استعاره های سازمان، مرور می شود و برخی از دیدگاه ها و نظریه هایی که از بیشترین تناسب و تطابق با استعاره های مذکور برخوردارند، مد نظر قرار می گیرند تا امکان طرح بحث از مفهوم «بوم رنگ معنایی» یا «بازگشت معنایی اس تعاره ها» فراهم آید و کارکردها و کژکارکردهای تأمل برانگیز آن تبیین شوند. در مطالعه موردی این موضوع، با تمرکز بر مفهوم مهندسی فرهنگی به عنوان یکی از مفاهیم نشات گرفته از بازگشت معنایی استعاره ها، به تبیین چگونگی بازگشت معنایی استعاره و پدید آمدن این مفهوم در ادبیات سیاستگذاری فرهنگی کشور پرداخته شده است. این مقاله از جهت دستاورد یا نتیجه تحقیق از نوع بنیادی و از لحاظ هدف از نوع اکتشافی و به لحاظ نوع داده های مورد استفاده، کیفی است. روش آن از نوع مطالعات موردی است. ابزار جمع آوری داده ها، اسناد و مدارک هستند که با استفاده از منابع مختلف، داده های لازم، جمع آوری و با روش تحلیل مقایسه الگوها، داده ها تحلیل شده اند.
سیری در مضامین و معانی زهد در اشعار سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های نسبتاً گستردة پژوهش در ادبیات تطبیقی معاصر، حوزة مضامین و موضوعات است. موضوع، یک ماده تاریخی و فرهنگی و از عناصر تشکیل دهنده متن است، از این رو قابلیت تحلیل و بررسی را دارد. برخی از موضوعات و مضامین، فراملّی و جهان شمولند؛ مانند زندگی و مرگ، خیر و شر، دادگری و ستمگری، عشق و نفرت، جوانمردی و سخاوت و... . مطالعه تطبیقی در حوزه مزبور می تواند به تبیین فصلی هرچند کوتاه، از تاریخ افکار و عقاید و فرهنگ دو یا چند ملت در طول تاریخ بینجامد و خاستگاه برخی از آن ها را نیز مشخص کند. از جمله موضوعات فراملّی و مورد اختلاف در فرهنگ اسلامی و سایر ادیان الهی، موضوع زهد است که مکاتب فکری و عقیدتی مختلف، تعاریف متفاوت و گاه متناقضی از آن ارائه داده اند. مفهوم زهد وارد حوزه ادبیات نیز شده و بر همین اساس، برخی از شعرا زهد سرا نامیده شده اند که از جمله آنان سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری دو شاعر نامی در ادب فارسی و عربی هستند. در پژوهش حاضر برآنیم که در چشم اندازی تطبیقی، انگیزه های این دو شاعر در روی آوردن به شعر زهد و نحوه نگرش آن ها به دنیا و دلبستگی های آن را مورد بررسی قرار دهیم تا به تعریف و کارکرد زهد در حوزه ادبیات دست یابیم و نشان دهیم که با وجود مانندگی های بسیار در رویکرد این دو شاعر به مفهوم زهد، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد.
بررسی تطبیقی اهریمنان خشکی در شاهنامه فردوسی و حماسه رامایانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو ملت ایران و هند سابقه مشترک قومی و نژادی دارند و در طول زمان از یکدیگر بسیار تأثیر پذیرفته اند. این اشتراکات و تأثیرپذیری ها در آثار ادبی دو ملت نیز بازتاب یافته است. پژوهش پیش رو با فرض وجود مضامینی مشترک میان شاهنامه فردوسی و حماسه رامایانا، به مقایسه تطبیقی دو شخصیت منفی کلیدی شاهنامه، ضحاک و افراسیاب، با راوانا، شخصیت منفی حماسه رامایانا، پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی از وجود اهریمنان خشکی و کم آبی در این دو حماسه است؛ علاوه بر آن، کارکردهای مشابهی که میان این شخصیت ها دیده می شود، از ماهیت یکسان، اما تحول یافته اساطیر موجود در شاهنامه و رامایانا حکایت می کند.
نقش سعدی در نام آوری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آنکه نام شیراز به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران از سده های گذشته در بسیاری از متون تاریخی و ادبی مختلف آمده است، اما تا پیش از ظهور شیخ اجل سعدی، ترجیح چندانی بر سایر شهرهای ایران ندارد و همانند شهرهایی چون تبریز و طوس و یزد و اصفهان و بخاراست. اما از زمانی که سعدی در قرن هفتم به قدم از شیراز می رود و به سر بازمی گردد و خاک شیراز و آب رکن آباد دست از دامنش برنمی دارند و خوشی و تفرّج نوروز شیراز را در شعر خود یادآور می شود، چشمان شاعران و شعرخوانان تمام قلمرو پهناور زبان فارسی، از کناره های رود سند و فرارود گرفته تا کناره های دریای مدیترانه و سیاه و در حقیقت چشم تمام دنیای اسلامی به سوی شیراز خیره می گردد، بطوری که در این گستره کم تر شاعری توانست شعری بگوید و سعدی و شیراز را در نظر نداشته باشد! از همین روزگار است که نام شیراز مانند یک اصطلاح ادبی وارد حوزه ی شعر می شود و شهر شیراز به عنوان سرزمین شعر و ادب شهره ی آفاق می گردد و آنچه را وابستگی و نسبتی با شیراز داشت مانند شعر سعدی، زیبا، جذاب و چشم نواز جلوه می کند. شهر شیراز زیباتر می شود، مردمانش زیبا و مهمان نواز می شوند، خاک شیراز گل پرور و آب و هوایش هم طراز بهشت می شود و ... و شاعرانی که در شهرهای دیگر زاده اند آرزو می کنند که کاش شیرازی بودند. با این توضیحات جایگاه شیراز را در شعر و ادب فارسی به دو دوره ی شیراز پیش از ظهور سعدی و پس از او تقسیم کرده و با اسناد و شواهد مورد بررسی قرار داده ایم.
قابلیت های روایی ادبیات عامیانه ایران در اقتباس نمایشی برای تلویزیون و سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات کهن و عامیانه که یکی از بارزترین جلوه های فرهنگ غنی ایران است، سرشار از مضامین بکر و ایده های ناب برای اقتباس در سینما و تلویزیون است؛ اما با وجود چنین سرمایة عظیم فرهنگی، سینماگران، درام نویسان و سریال سازان ایرانی تاکنون نتوانسته اند به درستی از این توان و ظرفیت بالقوه استفاده کنند. مقالة حاضر با تکیه بر جلوه های نمایشی و ظرفیت های فرهنگی نهفته در مجموعه آثار ادبیات عامیانه و کهن ایران، قابلیت های آن ها را در تولیدات رسانه ای معرفی می کند و با روشی توصیفی- تحلیلی و رویکردی آسیب شناسانه به گسست های تاریخی در روند ارتقاء سطح نمایشی روایت های کهن فارسی، به ارزیابی کیفی این آثار و اثبات فرضیات تحقیق می پردازد. نگارنده پس از بازنگری مهم ترین جلوه های روایی ادب کهن و عامیانه، چالش های فرارو در روند اقتباس از آن ها را به همراه برخی راهکارهای مناسب انطباق سازی در تولیدات رسانه ای بیان می کند. در پایان مقاله نیز با نقل و نقدِ نمونه هایی از ادب کهن، شیوه اقتباس از آن ها بیان خواهد شد.
جلوه های بینامتنی قرآنِ کریم در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درهم تنیدگ ی متون، حاص لِ رویکردِ زبان شناختی به ادبیات و نقدِ متن محور است. قیصر امین پور شاعر متعهد و نام آشنای ایران به اشک ال گوناگون، تحت تأثیرِ قرآن کریم قرار گرفته است. این تأثیرپذیری گاه از مض مون و مح توا، و گاه در الفاظ و فنونِ بیانی قرآن، صورت پذیرفته است. در شعر امین پور انواعِ گوناگونِ اقتباس از جمله: تلمیح، تحلیل، اثرپذیری واژگانی، اثرپذیری گزاره ای و... ملاحظه می شود. علاوه برگونه های مختلف اقتباس، آرایه ی ایهام تناسب با تأثیر پذیری از آموزه های قرآنی، در شعر این شاعر حضوری چشمگیر دارد. قیصر از این آرایه ها بیشتر به منظور بیانِ رساترِ دردها و رنج های انسان معاصر که از معنویات دور گشته، استفاده نموده است. اثرپذیری امین پور از قرآن کریم با چنان ظرافت ی هم راه است که پی بردن به اص ل و ریش ه ی سروده ه ایش اغلب کاری دش وار بوده، و نیازمند دقت و تأمّل فراوان می باشد. پژوهش حاضر، تلاشی است در جهت واکاوی شیوه های اثرپذیری قیصر امین پور که در مباحث زبان شناسی نوین از آن به عنوان ((بینامتنی)) یا ((تناص)) یاد می شود
بررسی تحلیلی نخستین مصراع شاهنامه در مطابقت با باورهای فلسفی باستان و حکمت خسروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامة فردوسی روحی یکتاپرستانه دارد و سطوح دینی، آیینی و اساطیری مؤثر در ژرف ساخت روایی آن در طول تاریخ دچار «اسطوره زدایی» شده است، اما با شیوه های تحلیلی می توان بازمانده های بسیاری از باورهای کهن را هم در سطوح نمادین روایات و هم در زبان و تعابیر و تصاویر فردوسی باز جست. یکی از مهم ترین بخش های شاهنامه که نشانه های یک بنیاد شناسی الهی را در آن می توان یافت، «خردنامة» دیباچة کتاب و معروف ترین عبارت آن، یعنی مصراع نخست آن («به نام خداوند جان و خرد») است. در این جستار، با استفاده از رهیافت های زبانی و معنایی و به یاری استدلال های ریشه شناختی و تفسیر فلسفی، این موضوع بررسی شده است که این مصراع- علاوه بر نمایش باورهای کهن حکمت مشایی که «عقل» و «نفس» کلّی را دو مولود آغازین «احد» می داند- می تواند تفسیری دیگر از هویت فلسفی خدای یگانه در حکمت خسروانی را که «جان بخشی» و «خردبخشی» دو شاخصة اصلی معرفت شناسی الهی آن را تشکیل داده است، نمادینه کرده باشد.
پژوهشی در داروهای حیوانی دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشواری و غرابت، صفتی است که از دیرباز دیوان خاقانی بدان موصوف بوده است. بخش قابل توجهی از دشواری های این دیوان، برخاسته از پشتوانه فرهنگی گسترده ای است که شاعر مضامین، تصاویر و تعابیر بدیع و گونه گون را بر بنیان آن استوار ساخته است. طریق غریب خاقانی در سخنوری چنان رقم خورده است که برای دوری جستن از مستعملات، آگاهی های مختلف را با توان هنری خود پیوند می دهد و سخنی پرارج و فاخر می آفریند. استعداد شگرف سخن آرایی و ظرافت خاقانی در به کارگیری این پشتوانه سبب می شود تا سخن او رنگ خشک تعابیر علمی و غیر ادبی را به خود نگیرد. گزاره های پزشکی بخشی از پشتوانه فرهنگی خاقانی است که وی به طور چشم گیری در سخن آرایی از آن بهره گرفته است. طب با وجود پزشکان بزرگی چون زکریای رازی، مجوسی اهوازی، ابوعلی سینا، اسماعیل جرجانی و... در دوران حیات شاعر، پیشرفت قابل توجهی داشت. پرورش و دستگیری های عمو (کافی الدین عمر) و پسرعمو (وحیدالدین) در این باب نیز خاقانی را بی نصیب نگذاشته بود. همچنین محیط ادبی زمان این شاعر پراطلاع می طلبید که وی فردی عالم و دانشور باشد، خصوصاً که رقبا و بلکه خصمان برجسته ای چون ابوالعلاء گنجوی و دیگران را در برابر خود می دید. رسالت این جستار، پژوهش در داروهای حیوانی به عنوان گوشه ای از این گزاره ها است.
نقد و تحلیل شیوه های تأثیرپذیری از قرآن و حدیث در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز شعرا و نویسندگان به شیوه های مختلف اشعار خود را با آیات و احادیث زینت داده اند؛ به گونه ای که این شیوه ها در دواوین مختلف وجوه اشتراک و افتراق زیادی دارد. غرض از مقاله حاضر تبیین شیوه های تأثیرپذیری خاقانی از قرآن و حدیث است و یافتن این نکته که اصالت سبک خاقانی در تأثیرپذیری چیست؟ حاصل تحقیق نشان می دهد که خاقانی از شیوه های الهامی– بنیادی، گزاره ا، گزارشی از نوع ترجمه بسیار استفاده می کند ولیکن شیوه الهامی– بنیادی با رویکرد تلمیح و ایجاز قصر از اصالتهای تأثیرپذیری در شعر خاقانی است.
بررسی کهن الگوی انسان نخستین و نمودهای آن در بخش پیشدادی شاهنامة فردوسی بر مبنای اسطوره شناسی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفرینش نخستین نمونة انسانی- انسان مثالی نخستین- از مهم ترین مراحل کهن الگوی آفرینش در فرهنگ های مختلف بشری است. نمونة بنیادین انسان نخستین، الگویی کهن است که در شکل انسان غول آسا یا خداگونه یا جفت اولیه پدیدار می شود. هدف این جستار، تشریح نمودها و کیفیت های اسطوره شناختی کهن الگوی انسان نخستین در فرهنگ های اساطیری و اساطیر ایران باستان، به ویژه در بخش پیشدادی شاهنامة فردوسی است. روش تحقیق کیفی و رویکرد تحلیل ها، اسطوره شناسی تحلیلی است. از این دیدگاه سه شاخصة اصلی کهن الگوی انسان نخستین، ابتدا خاستگاه لاهوتی، سپس داشتن نمونة همزاد و بالاخره خویشکاری تمدن سازی و ایفای نقش قهرمان فرهنگی در تاریخ نمادین یک قوم است. در شاهنامه، این خویشکاری های سه گانه بین مجموعه ای از شاهان پیشدادی که هر کدام می توانند نمونه ای از نخستین انسان به شمار آیند، توزیع شده است که در این جستار، با رویکردی تحلیلی و تطبیقی، نمودهای هر یک از این خویشکاری ها در مورد کیومرث، هوشنگ، تهمورث، جمشید، فریدون و منوچهر بررسی شده است.
تحلیل ترانشانه ای دگردیسی و آیین تشرّف در شاهنامه به روایت تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگردیسی از مهم ترین عناصر ادبیات، به ویژه ادبیات حماسی و اسطوره ای، به شمار می رود. یکی از انواع آن، «دگردیسی تشرّفی» است که در شاهنامه جلوه های مختلفی دارد. داستان «اندر آزمون کردن شاه آفریدون پسران را به ناشناس» جلوه بارزی از این نوع دگردیسی است که در آن، فریدون به هیئت «اژدها» درمی آید. در این مقاله این داستان از منظر ادبیات تطبیقی و پیوند شعر و نگارگری تحلیل می شود. مصوّرسازی دگردیسی تشرّفی، ازخلّاقانه ترین الهامات تصویری برگرفته از متن شاهنامه است که در این پژوهش به تحلیل نگاره هایی از روایت یاد شده می پردازیم. به منظور تحلیل متون تصویری منتخب، پس از اشاره به متن کلامی روایت و چرایی دگردیسی موقتی فریدون به اژدها، به تحلیلریخت شناسانه نگاره ها در مکتب های مختلف نگارگری و نیز بررسی دخل وتصرف نگارگر در انتقال روایت از نظام کلامی به تصویری اشاره شده است. روش انجام پژوهش، روش توصیفی ـ تحلیلی و پژوهش بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که دگردیسی در نگاره های منتخب، دارای کارکرد آزمونی و درجهت تشرّف به مقام شهریاری، مردانگی و همسرداری با درون مایه اژدهاکشی صورت پذیرفته و جلوه پیوند آیین تشرّف و دگردیسی است که با نشانه هایی در نگاره مبنی بر مجازی بودن اژدها و برگزاری آیین تشرّف نیز قابل اثبات است، امّا درک دگردیسی تنها با رجوع به پیش متن کلامی ممکن است.
بازتاب فرهنگ پوشاک و لباس در ادبیات ایران
حوزههای تخصصی:
یکی ازراه های تبیین و تشریح جایگاه پوشاک و لباس در فرهنگ ما، بررسی بازتاب و اتعکاس این موضوع در تاریخ و ادبیات ایران است. مسئله ای که اگر به درستی شناخته شود ، به درک و تعمیق این مهم در تاریخ و فرهنگ ما و گسترش فرهنگ سازی مؤثر در این زمینه منجر خواهد شد؛ بنابراین، پژوهش در «ادبیات لباس»(1) ، به عنوان گذشته ، حال و آینده این فرهنگ، می تواند در زمینه جمع آوری مستندات تاریخی لباس و پوشاک در ایران و ایجاد ذهنیت هایی برای طراحان و سازندگان کارساز و راهگشا باشد. مقاله حاضر که با رویکردی توصیفی- تحلیلی و استفاده از مستندات کتابخانه ای تهیه شده، به دنبال پاسخ به این سؤال است که اساساً بازتاب پوشاک و لباس در ادبیاتفارسی دارای چه ویژگی هایی است؟ و این ویژگی ها به خصوص در دیوان غزلیات حافظ چه ابعادی دارد؟ لذا، بعد از مقدمه ای کوتاه، با ارائه نمونه هایی از اشعار که بیانگر نگاه ها و زوایای متفاوت ادیبان و شاعران دوره های مختلف به این مقوله است، به دیوان حافظ می پردازد و دو یافته مهم یا دو محور اصلی این ادبیات، یعنی استفاده ابزاری شاعر از موضوع لباس برای بیان مقصود خود، و دیگری، طرح ماهیت و موجودیت واقعی لباس را مطرح کرده و با مباحثی از قبیل انواع پوشاک، معانی و مفاهیم، جایگاه و... تکرار و تنوع لغات و اصطلاحات مربوط به لباس را در این اثر بررسی می کند و سپس به نتیجه گیری می رسد .