فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
ویژگیهای هنری مضمون های شعری محمود درویش (الخصائص الفنیة لمضامین شعر محمود درویش)
حوزههای تخصصی:
یعتبر محمود درویش من أشهر شعراء المقاومة لفلسطین، الذی عاش فی الغربة والتشرید، وحمل أعباء القضیة الفلسطینیة. شعره أقرب إلى صدق التجربة والإصالة فی تصویر صراع الإنسان الفلسطینی. فصوته یرتفع ویصور حبه ورفضه. ورغم حصار الشعب الفلسطینی، ومحاولات التصفیة الجسدیة، والنفسیة، والحضاریة، هذا الصوت الذی یتجلى فی قصائده تذوب بین سطورها کلمة فلسطین ومأساتها، کأنه یخرج من برکان لایهدأ إلا لیثور. ولکن لم ینصرفه الحدیث عن شعر النکبة عن الاهتمام بالشعر العربی؛ إذ شعره غیر منقطع عن حرکة الشعر فی البلاد العربیة، وغیر متجزّئ منها، لأنه قدتربى علی أیدی الشعراء العرب القدامی والمعاصرین.
نعالج فی هذا المقال بعض مضامین قصائده عن المقاومة، وهو: التحدی، البؤس والحرمان، التشرید والإبعاد، القتل والاغتیال، السجن، الصمود ورفض المساومة، والأرض، والأمل إلى المستقبل.
رمزگشایی از رفتارهای غیرکلامی در داستان روی ماه خداوند را ببوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصطفی مستور یکی از نویسندگان موفّق حوزه داستانی معاصر است. از جمله آثار موفّق مستور، داستان «روی ماه خداوند را ببوس» است که مقبولیت زیادی در میان مخاطبان کسب کرده است. در این نوشتار با نگاهی میان رشته ای و با استفاده از نظریه های علوم ارتباطات، رفتارهای غیرکلامی بازتاب یافته در این داستان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و از نشانه های غیرکلامی مثل ظاهر فیزیکی، اشارات، حرکات، رفتارهای چهره ای و رفتار آوایی شخصیتهای داستان و همچنین از محیط و فضا و مصنوعاتی مانند لباس، خوراک، سیگار و... که ارتباطات را در روایت داستان شکل می دهند، رمزگشایی می شود. بررسی داستان ها از منظر ارتباطات غیرکلامی که زنجیره ای از نشانه های گسترده است و پیام های متنوّعی با توجه به بافت ارتباطی و هدف تعامل گران از آنها دریافت می شود، می تواند به خوانشی تازه از متن منجر شود. این مقاله بر اساس نظریه پل اکمن و والس فریسن در طبقه بندی و تحلیل رفتارها در دو حوزه رمزگذاری وکاربردی بنیان نهاده شده است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که ارتباطات غیرکلامی در پیشبرد روایت این داستان، بیشتر نقش مکمّل ارتباطات کلامی را ایفا می کند و در شخصیت پردازی سهم بسزایی داشته و موجب افزایش ظرفیت نمایشی داستان شده است.
فلسفه فرحی و خوشدلی در غزل سعدی
حوزههای تخصصی:
نویسنده ضمن برسی مبانی خوش دلی و شادخواری در شعر فارسی، سعدی را از جمله شاعرانی می داند که از خوشی های روزگار سخن به میان آورده است. شاعر، جهان را خواستنی و دلخواه یافته و در هر لحظه آن خرّمی و نشاط را تجربه کرده است. اشعار وی که در برگیرندة مفاهیم خوش دلی است دارای نشانه هایی در این باب اند. اوزان موسیقی شعر او، شوخی و زیرکی او در اشعار، به کار بردن واژگان طرب افزای هم چون بهشت و فردوس، عود، شیرین و شهد، خوبرویان و پریرویان و... از این دست نشانه ها هستند.
قصیده بوی جوی مولیان در نیشابور سروده شده است نه هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصیده مشهور رودکی (بوی جوی مولیان آید همی) با داستانی که نظامی عروضی سمرقندی در چهار مقاله درباره علّت ایجاد آن ذکر کرده است، در نزد تذکره نویسان و مورّخان قدیم و جدید بحث های بسیاری برانگیخت. عده ای هرات و برخی مرو را محل سرایش این قصیده ذکر کرده اند. برخی از قدما نیز اساساً در اصالت و تأثیر گذاری این قصیده بر امیر نصر تردید کردند و حتی بعضی از بزرگ ترین محقّقان معاصر نیز بدرستی نتوانستند برای منشاء این قصیده شهر خاصی را ذکر کنند و فقط با اظهار تردید خود نسبت به اقوال پیشینیان بدون معرفی کردن نام شهرِ خاصی، از آن گذشتند. در میان مؤلّفان و محقّقان قدیم اشخاصی مثل گردیزی و حمدالّله مستوفی و إبن اثیر و نرشَخی و دولتشاه سمرقندی و جامی و رضا قلی خان هدایت و از بین معاصران نفیسی و عبدالغنی میرزایف و فروزانفر و محمد معین و تنی چند در مورد این قصیده بحث کرده اند. نگارنده ضمن نقد و تحلیل آراء گذشتگان و معاصران، خود درباره محل سرایش این قصیده نظر ویژه ای دارد که تفصیل آن در این مقاله آمده است.
تطبیق زبان عرفانی و شیوة نگارش عین القضات همدانی و محی الدّین عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح ادبی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نثر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
بازآفرینی نیما از حکایت «کرم شبتاب» کلیله و دمنه در شعر «مهتاب»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازآفرینی، هنرمند با الهام گرفتن از اثری کهن و به مدد تخیّل خویش، دست به آفرینش اثری مستقل، تازه و بدیع می زند و بنا به سلایق، خواسته ها و اهداف خویش، موضوعی را از ژانری به ژانر دیگر تبدیل می کند؛ ولی این باز آفرینی ها همیشه آشکار نیست. این مقاله با مقایسه تطبیقی میان دو اثرکاملاً متفاوت ادبی، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا شعر مهتاب نیمایوشیج، باز آفرینی حکایت تمثیلی شبتاب کلیله و دمنه است؟ بی گمان یکی از آبشخورهای اندیشه نیما، توجه او به ادبیات گذشته ایران بوده است. او بسیاری از مضامین اولیه اشعارش را از آثار کهن ادب فارسی اخذ می کرد؛ ولی همان اندیشه های کهن، در بیرون آمدن از کارگاه اندیشه آفرینش گر نیما، شمایل درونی و بیرونی کاملاً تازه، ابتکاری، متفاوت و امروزی به خود می گرفت. با توجه به همانندی های فراوانی که از حیث شخصیت ها، گفت و گوها، کردارهای اشخاص، حوادث، زمان، فضا و سایر ویژگی ها بین شعر مهتاب نیما و حکایت تمثیلی شبتاب از کلیله و دمنه به چشم می خورد، به این نتیجه می رسیم که نیمایوشیج در سرودن شعر مهتاب، تحت تأثیر حکایت تمثیلی شبتاب از کلیله و دمنه بوده است. به عبارت دیگر می توان گفت شعر مهتاب نیما، بازآفرینی حکایت ""شبتاب"" است.
سبک شناسی داستان های کوتاه ابوالقاسم پاینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک خاصی که پاینده در آثار ادبی خود، بویژه داستانهای کوتاهش به کار برده، از حیث زبانی و ادبی قابل توجه است. کاربرد زبان آرکائیک، واژگان عربی، اصطلاحات عامیانه و محلّی، در چارچوب تشبیه، کنایه و اطناب، ساختار تازهای به داستانهای او عرضه کرده است. محوریت غالب فکری بر این زبان داستانی، اجتماع و دردهای مردم فرودست را نشان میدهد. در این مقاله کوشیدهایم، تا به بازنمایی سبکی داستانهای کوتاه پاینده با تکیه بر سه کتاب دفاع از ملانصرالدین، مرده کشان جوزان و ظلمات عدالت بپردازیم و سپس تحلیلی مختصر از سه سطح زبانی، ادبی و فکری وی ارائه دهیم.
گله از فراق: شرح غزلی از سعدی
حوزههای تخصصی:
نویسنده مقاله ضمن اعتقاد به مشرب خاص عرفانی ـ فلسفی در غزل های سعدی، این غزلیات را برآمده از عشق می داند و معتقد است که حالات ویژه عاشق و معشوق در این غزلیات به نیکی به تصویر کشیده شده است آن هم به زبانی سعدیانه، شاعرانه و دل انگیز. در ادامه نویسنده مقاله یکی از غزل های سعدی را با مطلع «همه عمر سر ندارم سر از این خمار مستی» از این زاویه دید مورد بررسی قرار می دهد.
رنگ و تحلیل زمینه های تأویل رمزی آن در هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ یکی از نشانه های مهم روایتگری نظامی برای بیان وجه تمثیلی نگرش هستی شناسانه اوست، به این دلیل رنگ ساحتی رمزگرایانه و تأویل پذیر دارد، فهم معنی رمزی آن مستلزم شناخت زمینه های تأویلی آن است. شناخت این زمینه ها، سبب فهم پیوند رمزی رنگ و منشأ آن، نور، می شود. ارتباط نور و رنگ در روایت پردازی نظامی کانون جذب عناصری دیگر، از قبیل هفت ستاره، هفت گنبد، هفت اقلیم، هفت بانو، هفت فلز، بهرام، زمان و... شده که با رنگ ارتباط صوری و محتوایی یافته اند. این ارتباط در تأویل رمزی آن سبب شده که «آفریننده» مرموزٌالیه نور و «انسان مثالی» با اطوار وجودش مرموزٌالیه رنگ گردد و نور و رنگ جلوه ای از «وحدت و کثرت» باشد. در این مقاله کوشش شده تا دیدگاه نظامی در این باره توضیح داده شود و پیوندهای آشکار و پنهان میان رنگ و صورت و محتوای حکایتی که در هر یک از گنبدهای هفتگانه روایت می شود و زمینه های تأویلی آنها بیان گردد.
قهرمان مسأله دار در رمان های مدیر مدرسه و سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور رنسانس و انقلاب صنعتی در اروپا، رمان به سبب برخورداری از قابلیت نشاندادن واقعیتهای زندگی، جای حماسه را میگیرد و در نیمه اول قرن بیستم، جورج لوکاچ، رمانهای رئالیستی را به عنوان اصلی ترین شکل اثر ادبی همخوان با جامعه بورژوایی مطرح میکند. پس از او پیرو و همفکرش، لوسین گلدمن نیز هر اثر سازگار با رئالیسم را اثری ارزشمند میداند، بنابراین با توجه به دیدگاههای این دو مارکسیست، در رمانهای رئالیستی شخصیتهایی وجود دارند که به سبب پای بندی به اصول و ارزش های راستین پروبلماتیک(مسألهدار)اند. از دیدگاه لوکاچ و گلدمن، قهرمان پروبلماتیک، فردی مسألهدار، بیآینده، معترض و پرمشکل است که در جهانی تباه، جویای ارزشهای کیفی و اصیل انسانی است. کنش و عملکرد چنین قهرمانانی، با لحاظ برخی تفاوتها و تشابهات، در رمانهای رئالیستی ایرانی نیز موجود است. در این پژوهش ضمن توضیح و تبیین قهرمان پروبلماتیک، رمانهای مدیر مدرسه جلال آلاحمد و سووشون سیمین دانشور از این جنبه مورد بررسی قرار می گیرند. قهرمانان این دو رمان به ترتیب (مدیر و یوسف) به دلیل مخالفت با جامعه تباه خود، بهعنوان افرادی پروبلماتیک معرفی میشوند.
انعکاس مکاتب ادبی و سیاسی جهان در شعر میرزاده عشقی
حوزههای تخصصی:
میرزاده عشقی یکی از شاعران نوپرداز و روشن فکر عهد مشروطه است که از تأثیرات انقلاب مشروطه به دور نماند. تحولات و رویدادهای روزگار در محورهای مختلف شعر او اثر عمیق گذاشت و قبل از بسیاری از هم عصرانش او را به سوی استفاده از واژگان فرانسوی و رویکردهای جدید ادبی سوق داد. او جزء اولین کسانی است که جان خود را در راه آزادی و عشق وطن فدا کرد. انعکاس مکاتب ادبی جهان از قبیل رئالیسم (در منظومه احتیاج)، سمبولیسم (سه تابلو مریم، قسمت هایی از کفن سیاه و برگ بادبرده)، رمانتیسم (قسمت هایی از ایده آل، کفن سیاه، رستاخیز شهریاران ایران، برگ بادبرده و ...) و پست مدرنیسم که شاعر در هاله ای از تخیل به شکستن سنت ها حتی مدرنیسم می پردازد و...؛ و مکاتب سیاسی از قبیل آنارشیسم یا جامعه بدون حاکم و فقدان حکومت، ناسیونالیسم افراطی و ضداومانیستی (اشعاری که در آن ها عشقی انسان را از ابله ترین حیوانات پست تر می داند) و... در اشعارش دیده می شود. در این مقاله تلاش می شود تأثیر این حوزه از ادبیات جهان بر شعر میرزاده عشقی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
غزلیات صوفیانه ابن فارض وجامی (بررسی نقدی تطبیقی مضمون) (الغزل الصوفی عند ابن الفارض وجامی؛ دراسة نقدیة مقارنة فی المضمون)
حوزههای تخصصی:
إن الأدب المقارن من أهم الشعب الأدبیة لأن فی هذه النزعة النقدیة یعالج الباحث الصلات التاریخیة الموجودة بین أدبین مختلفین، موضحا وجوه خلافهما وتشابههما. ویشترط فی هذا الحقل النقدی أن تکون لغات موضوع الدراسة مختلفة. تتطرق هذه الدراسة المتواضعة إلی الغزل الصوفی للشاعرین الکبیرین ابن الفارض وجامی من حیث المضمون، علی أنهما کانا من أعلام الشعراء الصوفیة بین العرب والفرس. کما تلقی الضوء علی حیاة الشاعرین، ثم تنطلق نحو شعر الشاعرین دارسة مضامینهما الشعریة علی أساس أهم مظاهر الشعر الصوفی کالخمر والمرأة اللتین یرمز الشاعر بهما لتبیین غرضه المعنویة ویقصد عنهما قصدا عرفانیا.
تکرار واژه یکی از شگردهای برجسته سازی در غزل حسین منزوی
حوزههای تخصصی:
تکرار واژه و جا به جایی آن در ساختار متن، یکی از عواملی است که موجب غرابت بخشیدن به زبان شعری یک شاعر می گردد. یکی از عوامل تشخص زبان شعری حسین منزوی نیز «تکرار واژه» در غزلیات اوست. «تکرار واژه» در غزلیات حسین منزوی افزون بر این که مربوط به شیوه بیان اوست و توجه خواننده را از محتوای گزاره ای پیام به خود پیام معطوف می گرداند، در عین حال برای تحت تأثیر قرار دادن ساختار معنایی غزلیات او نیز به کار گرفته شده است. بدین گونه که منزوی، در کنار تکرار واژه، عناصر ادبی و هنری دیگر نظیر تقابل، ایهام، تناسب معنوی و ... را هم به کار برده است. در این پژوهش، مقوله «تکرار واژه»، که منزوی برای برجسته نمودن زبان شعر خویش از این شگرد، بهره جسته، مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است.