فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
رمان شوهر آهوخانم، اثر علی محمد افغانی، هم از نظر شخصیت پردازی و هم از لحاظ بیان مسائل اجتماعی اثری پرحرکت، ممتاز و بالقوه و انعکاس واقعیت های جامعه است. در میان آثار افغانی، این رمان به دلیل توانایی اش در ارائة مسائل ویژه ای از جامعه، در ادبیات داستانی ایران جایگاه و هویت معینی یافته است. وجود مهم ترین مؤلفه های مکتب رئالیسم در رمان شوهر آهوخانم نشان دهندة تأثیرپذیری نویسندة این رمان از اصول و جنبه های مختلف آن مکتب است. کثرت شاخصه ها و جنبه های رئالیستی در این رمانِ بلند گویای این نکته است که سبک و شیوة غالب نویسنده در پرداخت عناصر داستان رئالیستی است. افغانی کوشیده است ماجراها، شخصیت ها و عناصر داستانش با اصول مکتب رئالیسم منطبق باشد و با استفاده از تجارب و مشاهدات عینی خود به «واقعیت نمایی» داستان دست یابد. نویسنده با ساختن شخصیت ها و بیان دقیق رخدادهای اجتماعی، آیینة تمام نمایی فراروی خواننده می نهد تا بدان وسیله به رویدادها و معضلات جامعة خویش بنگرد. ازاین رو، سعی نگارندگان این جُستار بر این است تا با تکیه بر شاخصه های رئالیستی این اثر به تحلیل وقایع اجتماعی بپردازند و زوایای پنهان این وقایع را بازنمایند
دگرگونی سعدی در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزلیات سعدی به چهار بخش غزلیات قدیم، طیبات، بدایع و خواتیم تقسیم بندی شده است. به نظر میرسد غزلیات قدیم در دوران جوانی و طیبات و بدایع در دوران پختگی و اوج شاعری سعدی سروده شده و خواتیم مربوط به دوران پیری اوست. اگر چه جوهرهی شعر سعدی در غزلیات، عشق است، اما این عشق در غزلیات قدیم، عشق زمینی و در خواتیم عشق عرفانی است، حتی در بعضی از غزلهای خواتیم، اخلاقیات و زهد غلبه دارد. این دوگانگی در غزلهای سعدی توجه محققان بسیاری را به خود جلب کرده است. هدف ما در این مقاله بررسی یکی از اساسیترین دلایل این دوگانگی است. به نظر میرسد یکی از مهم ترین دلایل این دگرگونی آن است که سعدی مدارج عشق را عملاً از زمینی به عرفانی به طور طبیعی طی کرده است. لذا در دوران پیری از این حیث کمبودی احساس نمیکند. در این مقاله ابتدا نظر بسیاری از محققان را در زمینهی غزلهای سعدی و احیاناً تفاوتهای «خواتیم» و«غزلیات قدیم» نقل کردهایم. سپس برای اثبات ادعای خویش از غزلیات او و بعضی از دستاوردهای امروزی روانشناسی، مثالها و مطالبی را نقل کردهایم.
مقایسه و تحلیل مضامین رندانه و قلندرانه و مغانه در غزل های حافظ و فضولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اشتراکاتی که در دیوان فارسی خواجه حافظ شیرازی و ملامحمد فضولی وجود دارد، به بررسی برخی مضامین شعری این دو شاعر میپردازیم. از جمله مضامینی که در دیوان هر دو شاعر جلب توجه میکند، مضمون رندانه و قلندرانه و مغانه است که شباهت میان این مضامین، گاه واژهها و تعبیرات به کار رفته را نیز به هم نزدیکتر میکند. قبل از اینکه دیوان هر دو شاعر را مورد بررسی قرار دهیم، مطالبی در باب ملامتیه و قلندریه و اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر هر دو شـاعر ذکر میشود تا آشنایی بیشتری نسبت به موضوع مورد بحث حاصل شود. در پایان و پس از ذکر و توضیح مضامین رندانه، قلندرانه و مغانه در دیوان حافظ و فضولی، به تحلیل و مقایسهی این اشعار و مضامین پرداخته میشود.
مقایسة تطبیقی منظومة لیلی و مجنون نظامی و نمایشنامة سیرانودوبرژراک روستان از منظر بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد بیشمتنیت ژرار ژنت عبارت است از بررسی رابطة میان دو متن ادبی، به گونهای که بیش متنتفسیر پیش متننباشد. در این ساحت هر متن قابلیت مقایسه با متون مشابه را پیدا میکند؛ به طوری که افق جدیدی از پیوندهای ادبی - فرهنگی مختلف در اختیار خواننده قرار میدهد.
در این مقاله کوشیدهایم ضمن نیم نگاهی به دیدگاههای مختلف نظریهپردازان بینامتنیت، به تشریح و توضیح ترامتنیت ژنتی بپردازیم و پس از آن با به کارگیری بخش بیشمتنیت این دیدگاه، مشابهتهای داستانی منظومة لیلی و مجنون و نمایشنامة سیرانودوبرژراک را ارائه دهیم.
بازخوانی رمان‹‹زیبا›› (تأملی در ژرف ساخت رمان زیبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان در ایران پدیده ای نوظهور است که با شکل گیری نهضت مشروطه توجه ایرانیان را به خود جلب کرد. در عصر مشروطه بحران های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمینه را برای به وجود آمدن رمان مهیا ساخت و آن را وارد پهنه اجتماع کرد. رمان «زیبا»ی حجازی از جمله رمان های اجتماعی اولیه محسوب می شود که از منظر ادبی توانست ساختار و محتوای رمان های اولیه را اعتلا بخشد و در تکامل سبکی و ساختاری رمان فارسی موثر افتد. این پژوهش در پی واکاوی ژرف ساخت رمان ‹‹زیبا›› و نقد و تحلیل آن است. رمان «زیبا» همانند رمان های اجتماعی اولیه با دسیسه ای عاشقانه شروع می شود و حجازی در این رمان از فرم سفر برای گسترش پی رنگ استفاده کرده است. حجازی در رمان «زیبا» اغلب شخصیت ها را قبل از نقش آفرینی در صحنه داستان معرفی نمی کند، بلکه شخصیت ها در جریان کنش و واکنش ها، ناگفته های درونی خود را به مخاطبان به صورت ضمنی بازتاب می دهند. از منظر محتوایی این رمان به داستان دیوان سالاری و انتقال روش «ایلی-روستایی» به دولت متمرکز سراسری می پردازد و فساد اداری دورة رضاشاه از درونمایه های اصلی آن به حساب می آید.
واقع گرایی در داستان های «مدیر مدرسه» آل احمد و «زقاق المدق» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی جهان را آنگونه که هست به نمایش می گذارد، نه آنگونه که می خواهیم. رمان واقع گرا نیز تصویری از جامعه با تمام زشتی و زیبایی های آن است. رمان نویس، حادثه ای را در یک مکان مشخص، یک برهه زمانی معین و با کمک شخصیت های داستانی ترسیم می کند و با انتخاب زاویه دید به آن جهت می دهد. تصویری که در پس پرده زمان، مکان، شخصیت ها و از زوایه دید نویسنده ارائه می شود، نشان از تاریخ اجتماعی جامعه به همراه تحولات سیاسی و اقتصادی آن دارد. مدرسه آل احمد و کوچه نجیب محفوظ دو مکان هستند در دو دوره زمانی خاص؛ در جامعه ای که در آن قدرت های استعماری و استبداد داخلی با اقدامات خود سرنوشت مردم سرزمین خود را رقم می زنند. سرنوشت این مردم، موضوع داستان این دو نویسنده است.
بررسی و تحلیل نوعی حذف در زبان شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شاهنامه، زبانی شگفت انگیز، خاص و در عین حال ساده و نزدیک و هم جوش با ذهن مخاطب توصیف شده است. راز و رمز این تقرّب، البته پیچیده است و بسادگی نمی توان از همه جوانب آن پرده برداشت. کار درست و شایسته ، در حوزه زبان شاهنامه، بررسی همه ابعاد و زیر و بم آن از جهات گوناگون است، کاری که شگرف است و تنها در سایه تحقیق دقیق و همراه با تجربه ها و دانش های گوناگون، ممکن و میسّر است. هدف نگارنده از ارائه این مقاله، پرداختن به مقوله ای بسیار جزئی و در عین حال با اهمّیّت در زبان شاهنامه است. معرفی و تحلیل نوعی حذف در زبان شاهنامه چیزی است که به گمان ما، دانستنش بر هر شاهنامه خوان و شاهنامه پژوهی، بایسته است. دستاورد شناخت این مقوله از حذف، می تواند دست کم در چهار موضوع نسخه شناسی، معناشناسی، آشنایی با شیوه ای از بلاغت و نحو زبان شاهنامه، مورد استفاده قرار گیرد؛ با این حال هرگاه ما از کم و کیف این تحقیق آگاه گردیم؛ با این که این ویژگی به زبان فردوسی منحصر نبوده است؛ پی خواهیم برد که چگونه شاعر، در سراسر شاهنامه، با کاربرد آن به عنوان یکی از تکنیک های زبانی، زمینه وحدت زیبایی و معنایی را برای متن خویش فراهم آورده است. کثرت نمونه هایی که در این جا ارائه می گردد، از گرایش فردوسی به بیان گفتار، از طریق همین شیوه زبانی خبر می دهد. این مقوله حذف که عجالتاً به «حذفی غریب» نام گذاری می شود؛ پیش از این در هیچ گفتاری نقل نگردیده و این مقاله برای نخستین بار بدان می پردازد
روند تاریخی و بازنگری معنایی التفات بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التفات یکی از شگرد ها و آرایه های ادبی است که با در هم شکستن روال معمول کلام، نقش بسیار مؤثّری در بیداری و جذب مخاطب دارد. این صنعت در بیشتر کتاب های بلاغی عربی و فارسی با عنوان انتقال گوینده از خطاب به غیبت و بر عکس تعریف و انواع محدودی از تغییرات و وا گردانی ها برای آن برشمرده شده است که هریک از این انواع را در یکی از حوزه های بلاغت (معانی و بدیع) و دستور میتوان بررسی کرد. این مقاله کوشیده است، ضمن بررسی روند تاریخی آرایه التفات در کتب بلاغی، با در نظر گرفتن توسعه معنایی آن، تعریفی نو و تصویری روشن از گونه های مختلف التفات ارائه داده، به انواع آن اشاره کند و التفات دستوری را از بلاغی جدا کرده، بر اساس تعریفی توسّعی، یکی از انواع آن را در کنار صورت های خیالی بگذارد که در علم بیان بحث می شوند. پس در کنار فواید سنّتی مطرح در کتابهای بلاغی برای التفات، به کارکرد های جدیدی همچون انسجام متن، ابهام هنری، آفرینش کلام ادبی و... پرداخته است. این کارکرد ها نشان از آن دارد که بدیع سنّتی با رویکردهای فرسوده خود دیگر توان پاسخ گویی به نیازهای متون ادبی معاصر را ندارد. از این رو، ضرورت بازنگری همه جانبه و نقد و تحلیل آرایه های بدیعی از جمله صنعت التفات کاملاً احساس می شود
نقد مقاله: «بررسی تطبیقی شعر و اندیشه تی اس الیوت و احمد شاملو بر اساس مولفه های مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیر زمانی نیست که استقبال فزاینده ای را از ادبیات تطبیقی در ایران شاهد هستیم. این استقبال گرچه ممکن است از برخی جهات اتّفاقی فرخنده به شمار آید اما نیک که بنگریم چندان خوشایند نیست. متاسفانه در کشور ما روی آوردن به ادبیات تطبیقی بدون درک صحیح مبانی و چارچوب های نظری آن این رشته را با بحرانی جدی رو به رو کرده است. بدفهمی هایی که واژه «تطبیقی» ایجاد کرده باعث شده است که گاه این رشته صرفاً به عنوان یکی از «دانش های تطبیقی» از جمله فلسفه تطبیقی، زبان شناسی تطبیقی و... شناخته شود. از سوی دیگر به دلیل ناآشنایی با مکاتب گوناگون این رشته و در نظرگرفتن آن صرفا به عنوان مقایسه دو ادبیات ملی، «پژوهش هایی زیر چتر نام ادبیات تطبیقی انجام گرفته که هیچ گونه قرابت و سنخیتی با ماهیت آن ندارد» (انوشیروانی 1389:36). نوشتار پیش رو به بررسی مقاله «بررسی تطبیقی شعر و اندیشه تی. اس. الیوت و احمد شاملو بر اساس مولفه های مدرنیته» به قلم حسن اکبری بیرق و نرگس سنایی که در شماره 4 (پیاپی 12) نشریه پژوهش های زبان و ادبیات تطبیقی چاپ شده است، می پردازد.
انتقال معنا و بینامتنی بر اساس مدل ""لپی هالم"" بررسی موردی ترجمة اشعار احمد مطر
حوزههای تخصصی:
«بینامتنی» ابزاری هنری در دست آفریننده متن است که زمینه ساز زیبایی و ژرف معنایی آن می گردد؛ امّا چگونه می توان در ترجمه، معنا را با حفظ زیبایی این شگرد هنری، انتقال داد؟ زیرا در ترجمه، نشانه های لفظی، به عنوان بهترین علامت برای پی بردن به بینامتنی ودرک معنایی آن، تقریبا از بین می رود واگر این بینامتنی، با متون برجسته دینی مانند قرآن ویا دیگر کتب آسمانی باشد، مشکل دوچندان می گردد. این مقاله با شیوه توصیفی - تحلیلی، درصدد است با توجه به مدل «لپی هالم» و نظریه بینامتنی، به ترجه دو شکل از انواع آن، یعنی «بینامتنی عَلَم» و «بینامتنی لفظی» در اشعار احمد مطر بپردازد و در نهایت به این نتیجه می رسد که راهکار حفظ اسم در بینامتنی علم با تغییر حداقل و توضیح صریح در بینامتنی لفظی، نسبت به دیگر راهکارها، معنای بینامتنی را بهتر منتقل می نماید.
بررسی بسامد مکرر در روایت های زادن زال در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت و روایت پردازی جدا از پیشینه کهن آن، در دهه های اخیر با نظریه های کسانی مانند ژنت، تودوروف و بارت قلمروهای جدیدی را در تحلیل متون گشوده است. ژنت معتقد است نسبت میان زمان متن و زمان داستان وضعیت های گونه گونی را فراهم می آورد که بسامد مکرر یکی از زیرشاخه های آن است. بسامد مکرر نقل چندین باره حادثه ای است که یک بار اتفاق افتاده است. زادن زال، طرد از سوی پدر و پرورش یافتن نزد سیمرغ پس از روایت فردوسی نُه بار دیگر از زبان سام، زال و اسفندیار تکرار می شود اما به شکل ها و نیات مختلف. این موضوع بر پایه زمان روایت تحلیل شده، در کنار آن، جهت تبیین دقیق تر، مباحثی نظیر سطوح روایی و موثق یا ناموثق بودن راوی نیز طرح و بررسی شده است. فردوسی به عنوان راوی تاریخی در روایت گذشته نگر خود به شکل های مختلف مداخله می کند. سپس راویانی که خود شخصیت های روایت هستند، آن روایت را با حذف یا اضافه هایی هدفمند تکرار می کنند که در این میان جدا از روایت سام و زال، روایت اسفندیار تفاوتی بنیادی با بقیه دارد.
مکتب سوررئالیسم و اندیشه های سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان مکتب های ادبی غرب و اندیشه های نهفته در متون کهن ادب پارسی، همانندی هایی به چشم می خورد که بازخوانی آنها با نگاهی تازه و تطبیقی، می تواند دستاوردهای فراوانی برای نقد ِ ادبی داشته باشد و گستره شناخت را نسبت به هر دو حوزه بازتر کند. سوررئالیسم ، یکی از مکتب های تأثیرگذار غرب است که بسیاری از ویژگی های آن را می توان در حکمت اشراق مشاهده کرد. سوررئالیسم، جدا از تفاوت های بسیاری که با فلسفه اشراق دارد، دارای شباهت های بسیاری با آن هست. این جستار برآن است تا با استناد به رساله های شیخِ سهرورد و بیانیه ها و آثار سوررئالیستی، هفت فنِ سوررئالیسم را که عبارت است از امر شگفت؛ رؤیا؛ نگارش خودکار؛ دیوانگی؛ تصادف عینی؛ اشیای سوررئالیستی و طنز با اندیشه های «شیخ شهاب الدین سهروردی» تطبیق دهد و مقایسه کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد این دو تجربه هر چند در نقاط بسیاری به هم نزدیک و شبیه می شوند ولی مبدأ و معادی جداگانه دارند و خاستگاه و رهیافت هر یک نیز با هم متفاوت است. این تحقیق از نوع مطالعه کتابخانه ای است و با روش توصیفی و تطبیقی انجام گرفته است.
تحلیل نشانه معناشناختی شعرِ «باران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه- معنا شناسی گفتمانی، برآیند نشانه شناسی ساخت گرا و پساساخت گراست. این دیدگاه، جریان تولید معنا را تابع فرایند پیچیده ای می داند که عوامل نشانه- معنایی بسیاری در آن دخیل اند. کنشگر گفتمانی پیوسته مرزهای معنایی را بازنگری می کند و معنا از زاویه دید او آفریده می شود و در رابطه تطبیقی بین احساس، ادراک و شناخت، نشانه- معناها، به گونه های سیال، متکثر و تنشی تبدیل می شوند. در این مقاله نحوه شکل گیری فرایند حسّی- ادراکی و زیبایی شناختی گفتمان ادبی شعر «باران»، سروده گلچین گیلانی، بررسی می شود و نشان می دهد که چگونه باران به عنوان نشانه واسطه ای از طریق رابطه حسی- ادراکی و زیبایی شناختی، سبب شکل گیری فرایندی می شود که «منِ» شخصی شاعر را در گسست با خود قرار می دهد. نتیجه این جدایی، عبور از مرزهای «منِ» شخصی و پیوند با «منِ» استعلایی و دست یابی به «راز جاودانگی» و «هستی آرمانی» است.
جلوه های استعاره در نظام نشانه ای دیداری پوسترهای عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمانِ تبلیغاتی در دنیای کنونی دیر زمانی است که به جای اشاره صریح به پیام تبلیغاتی، استفاده غیرمستقیم و ضمنی از مفهوم مورد نظر را برای موفقیت در هدف، در پیش گرفته است. دلالت ضمنی به موضوع تبلیغ، خوانش گر را با سطوح مختلف نظام نشانه ای دیداری مواجه خواهد کرد و موجب تعامل هر چه بیشتر او خواهد شد. هدف این مقاله بررسی کاربردها و جلوه های حضور استعاره در سطوح نظام های نشانه ای دیداری و درک قابلیت های آن برای معنا آفرینی در پوستر های عاشورایی به عنوان رسانه ای تبلیغاتی است، به همین منظور نمونه های مختلفی از پوستر های عاشورایی خلق شده در سال های اخیر مورد بررسی قرار گرفته اند. در این پژوهش با دو سؤال اصلی مواجه شده ایم؛ آیا تحلیل سطوح مختلف نظام های نشانه ای دیداری در طراحی پوستر های عاشورایی کاربرد دارد و چگونه عناصر بصری، کلامی و نیز تعامل آنها با یکدیگر، سبب ظهور جلوه های گوناگون استعاره در پوسترها می شوند. طی بررسی های انجام شده این نتیجه حاصل گشت که استعاره در هر سه سطح نظام نشانه ای دیداری قابلیت ظهور دارد و کارکرد متفاوت استعاره در هر یک از این سطوح که به سبب نحوه چیدمان عناصر و ماهیت آنان شکل گرفته است، منجر به نمایان شدن وجوه مختلفی از استعاره، ایجاد خوانش های گوناگونی از سوی مخاطب در این ارتباط و بروز معانی مختلفی از گفتمان موجود در پوستر های عاشورایی می گردد. درک هر یک از این مفاهیم امکان قیاس بین جنبه های ظهور استعاره در سطوح مختلف نظام نشانه ای دیداری و بررسی قابلیت های هر یک از این سطوح برای معنا بخشی به اثر و گفتمان استعاری را فراهم می کند.
اضافه اسمی و اضافه وصفی (اتحادیه اروپا یا اتحادیه اروپایی؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان عربی: دلایل اختلاف آراء نحوی نزد پیشینیان (أسباب تباین الرّأی النّحوی عند القدماء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین ویژگی قواعد زبان عربی, گستردگی و تعدد آن است به گونه ای که فراگیری همه این قواعد و تسلط بر آن برای زبان آموز دشوار است. عوامل مختلفی در شکل گیری این تعدد نقش داشته اند. یکی از این عوامل, برخاسته از ویژگی خاص زبان عربی است؛ چه این زبان، زبانی است اشتقاقی که قابلیت گسترش و اخذ کلمات از دیگر زبان ها و تغییر آن بر اساس قابلیت های زبانی گویشوران خود را دارد. برخی دیگر از این دلایل نشئت گرفته از دستوریان زبان است؛ چرا که ایشان در طول زمان دستخوش عواملی چون فراموشی، توهم، اشتباه و یا تغییر اندیشه شده اند که خود در تعدد قواعد تأثیر داشته است.
علاوه بر دلایل ذکر شده، دلایل کلی تری نیز وجود دارد؛ از جمله اختلافات فرهنگی و تغییرات حاصل از تصحیف و تحریف که در بسیاری از آراء دستوریان می توان نمونه های آن را مشاهده کرد، هم چنین است نقش موسیقی کلام. گاه نیز این تعدد آراء ناشی از اختلافات مذهبی و فقهی است که به علت اختلافات سیاسی و مصلحت اندیشی اجتماعی بین افراد یک جامعه به وجود آمده است, و همواره بین افراد بشر موجود است.
این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی تلاش دارد همه جوانب این تعدد و اختلاف در قواعد دستور زبان عربی را بررسی کند و از مهم ترین نتایج آن می توان به تأثیرپذیری زبان عربی و قواعد آن از شرایط فرهنگی، اجتماعی و مذهبی جامعه و نیز اثرپذیری آن از فرهنگ و گرایشات دینی ـ مذهبی دستوریان و اینکه این تاثیرپذیری همچون شمشیری دو لبه است اشاره کرد؛ چه از یک سو موجب غنا و گستردگی زبان شده و از سوی دیگر موجبات پیچیدگی و دشواری یادگیری آن را برای زبان آموزان فراهم می سازد.
نمادپردازی معراج در خسرو و شیرین نظامی بر اساس نظریه کهن الگوی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معراج سفری روحانی از دنیای ناسوت به جهان لاهوت است و در ادبیات شرق و غرب، خاستگاه های کهن الگویی عمیقی دارد. مهم ترین رکن اساطیری در معراج، کهن الگوی صعود است. معراج روایت نمادین سیر انسان به سوی کیهان و سفری درونی، از کثرت خودآگاه به سوی وحدت ناخودآگاه جمعی است. در این سیر و سفر، ادراک جزئی انسان تبدیل به ادراک کلی می شود. در بازگشت از این سیر و سفر، فرد پالایش یافته و به کمال رسیده با پشت سر گذاشتن مراحل مرگ ارادی و تولد دوباره و دست یافتن به رستاخیزی نو به انگاره انسان کلی یا کهن الگوی خود دست می یابد.
نظامی با بیان شاعرانه معراج پیامبر در پایان منظومه خسرو و شیرین، نقش همین بازگشت را نمادینه کرده است. در این مقال ضمن بررسی فرایند تحول مزبور، به تحلیل معراج پیامبر در خسرو و شیرین نظامی و نمادهای موجود در آن از دیدگاه نقد کهن الگویی یونگ پرد اخته شده است.
نقدی بر شرح دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی شروانی از شاعران پرآوازة قرن ششم هجری است که به تبع شاعران هم عصر خود در رعایت سبک فنی مصنوع و الزام به آوردن غالب اطلاعات و اصطلاحات علمی، معارف دینی، تاریخ، اسطوره، باورهای عامیانه، و ... گوی سبقت از بسیاری از همگنان خود در دشوارگویی ربوده است؛ به همین سبب، بسیاری از خاقانی پژوهان کوشیده اند، ضمن تصحیح و تنقیح دیوان خاقانی، پرده از پاره ای رمز و رازهای پوشیده در شعرش بردارند و ضمن معنی تمام یا گزینش ابیاتی از دیوان، پژوهندگان شعر خاقانی را مددکار باشند. شرح دیوان خاقانی اثر محمدرضا برزگر خالقی از دیگر کوشش های در همین مسیر است که در ادامه و پیش روی داشتن گنجینة عظیمی از خاقانی پژوهی، اعم از شرح های کلی، گزینه ها، کتاب ها، و مقالات فراوان، به شرح پنجاه قصیده از دیوان پرداخته است. این شرح با همة تلاش های ستودنی شارح، مصون از سهو و خطا و عاری از نقص و کاستی نیست. این مقاله کوشیده است در حد اختصار به پاره ای از این موارد بپردازد.
بررسی زبانِ غزل محمدعلی بهمنی
حوزههای تخصصی:
محمدعلی بهمنی از نام آورترین غزل سرایان معاصر است. زبان عاطفی و گیرای او مخاطبان زیادی را جلب کرده است. هدف این مقاله این است که زبان شعری بهمنی را بکاود و شگردهای مهم زبانی در ساختار ادبی شعر بهمنی را کشف کند که او را با اقبال عمومی مواجه ساخته است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی تحلیلی است که پس از مطالعه اشعار بهمنی و نمونه برداری انجام شده است. دستورمندی جملات بهمنی، بسامد بالای واژه های امروزی و زنده اجتماع و موسیقی غنی و فزاینده در غزل های بهمنی ازجمله دلایلی است که باعث زیبایی و دلنشین شدن شعر او می شود. بهمنی با مهارتی درخور، زبان زنده و جاری مردم را به خدمت غزل درآورده و از قابلیت های چندگانه تصویری، عاطفی و موسیقایی این گونه زبان نهایت استفاده را برده است.