فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی استعاره مفهومی سگ در غزل های دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردگی تجارب انسان با حیوان «سگ»، قابلیت درک مفاهیم انتزاعی بسیاری را ممکن ساخته است. مولوی با توجه به وسعت اندیشه و تنوع دیدگاه خود از بیشترین ظرفیت های این تجربه استفاده کرده و حوزه های مقصد مثبتی را نیز در کنار حوزه های مقصد منفی با این تصویر ملموس کرده است. موضوع مقاله حاضر، استعاره مفهومی سگ در دیوان شمس است؛ در این مقاله که به روش تحلیلی- توصیفی و به صورت جمع آوری کتابخانه ای صورت می گیرد؛ پس از مباحث مقدماتی، بخش اصلی پژوهش، به بررسی الگوهای استنباطی، قلمروهای حسی، تعمیم های چندمعنا، نگاشت های عمومی و جزئی هر یک از نمونه ها به همراه تعیین بسامد هر یک از حوزه های مقصد پرداخته، توضیحات لازم را در ذیل هریک از آن ها آورده ایم. از منظر مولوی، وجه مشترک همه حوزه های مقصد منفی همان غفلت است که برای رسیدن به کمال انسانی از راه ریاضت و عشق و محبّت به معشوق ازل باید از برابر دیدگان سالک برطرف شود. مولانا با استعاره سگ به مخاطب نشان می دهد که بدِ مطلق در جهان وجود ندارد و آدمی هم مستعدّ کمال انسانی و هم آماده سقوط به اسفل سافلین است.
چند کلمه از ذیل فرهنگ های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۶
101-116
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی فرهنگ فارسی آموز دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۷
159-173
حوزههای تخصصی:
تحلیل استعاره مفهومی زمان در دیوان شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان، یک مفهوم کلیدی در عرفان اسلامی است که تحت تأثیر تجربه های زیسته عرفا به گونه هایی متفاوت مفهوم سازی شده و در متون عرفانی بازتاب یافته است. با مطالعه این مفهوم و چگونگی مفهوم سازی و بازنمایی آن در آثار عرفا می توان تحلیلی دقیق تر از نگرش ها و تجارب صاحبان این آثار در موقعیت ها و زمان های مختلف عرضه کرد. از این رو در مقاله پیش رو برآنیم تا با بررسی و تحلیل کمّ و کیف کاربرد مفهوم زمان و برخی تعابیر زبانی مرتبط با آن در جلد اول کلیات شمس به این پرسش پاسخ دهیم که مولوی مفهوم زمان را در اشعار مورد بررسی چگونه و تحت تأثیر چه زمینه هایی مفهوم سازی کرده است. رویکرد تحلیلی این پژوهش نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون است که از منظر زبان شناسی شناختی در تبیین مفهوم «زمان»، انگاره اولیه «زمان شئی است» و انگاره های ثانویه «زمان شئی متحرک و ثابت است» را مطرح کرده اند. حاصل این پژوهش نشان می دهد که مولوی زمان را با انگاره های «زمان به مثابه شئی متحرک»، «زمان به مثابه شئی ثابت»، «زمان به مثابه مکان محصور و فضا»، «زمان به مثابه گنج/اندوخته» و «زمان به مثابه انسان» مفهوم سازی کرده است.
درباره واژه داستان در تفسیر ابوالفتوح رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۶
145-148
حوزههای تخصصی:
کارکرد استعاره در شعر خاقانی بر اساس نظریه زبان شناسی شناختی (لیکاف و جانسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ب رخلاف نظریه کلاسیک که استعاره را موضوعی صرفاً ادبی و زبانی می داند، نظری ه معاص ر ادع ا می کند نظام ادراک ی ان سان، اساس اً سرش تی اس تعاری دارد و اس تعاره ب ه ش کل ناخودآگ اه و غیراختیاری، در زندگی روزمره انسان به طور گسترده به کار می رود. با طرح این نظریه از سوی لیکاف و جانسون ، استعاره مفهوم کلاسیک خود را از دست داد و وارد مرحله ی تازه ای از مفاهیم شد. تعاریف گوناگونی که از زبانشناسان در باب استعاره مطرح شد ما را برآن داشت تا شعر خاقانی را که اوج اعتلای انواع استعاره بود را مورد واکاوی قرار داده و تمامی مبانی زبانشناسی نوین را بر پایه استعاره مفهومی و تعاریف لیکاف و جانسون در شعر وی بیابیم، زیرا که وی در فهم استعاره، حوزه پنداری الف را مبدا قرار داده تا به وسیله عوامل شناختی بتوان به مقصد لفظ استعاری مورد نظر رسید. در این پژوهش که با روش تحلیل ابیات و توصیف آنها انجام گرفته، استفاده خاقانی از انواع نگاشتها با درک استعاره های گوناگون به همراه آوردن نمونه شواهد مثال بر پایه تحلیل و ترسیم اشکال مختلف برای فهم بیشتر مخاطبان شکل گرفته است تا این امر را به اثبات برسانیم که استعاره در شعر خاقانی از نظر زبانشناسی شناختی تمامی معیارهای موجود را داراست و نظریات معاصر درباب استعاره های به کار گرفته شده در شعر او نمود قابل توجه ای دارد.
درباره واژه طاس / تاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی: تصحیح برخی تصحیف های برهان قاطع و فرهنگ جهانگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۶
157-172
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی فرهنگ توصیفی اصطلاحات روایتشناسی
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۵
219-227
حوزههای تخصصی:
پرستار (بحث لغوی و دستوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مایگان و شگردهای زبانی و بلاغی "حرف اضافه" رضا رفیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز یکی از ژانرهای ادبی مهم محسوب می شود،که در طول تاریخ ادبیات این سرزمین،بویژه پس از نهضت مشروطه وظیفه انتقاد از مسائل اجتماعی را بر عهده داشته است.در بررسی آثار طنز آمیز علاوه بر تحلیل درون مایه ها و آماج طنز می توان به بررسی تکنیک های طنز پردازی نیز پرداخت،که شناخت این شگرد ها در فهم و درک مخاطب و نیز التذاذ بیشتر آنها در مطالعه ی آثار طنزآمیز موثر است. رضا رفیع از طنزپردازان معاصر کشورمان است،که طنزهایی به شعر و نثر دارد.او با نگاهی دقیق و با زبانی شیرین ضمن بهره گیری از انواع تکنیک های طنزپردازی به طرح دیدگاه های انتقادی خود نسبت به نابسامانی های اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور می پردازد،که هم موجب خنده و تفکر مخاطب و هم سبب تنبّه مسئولان می گردد.رفیع هرچند در جایگاه یک طنزپرداز متعهد،دغدغه ی عدالت اجتماعی و آزادی بیان دارد؛اما طنز او شیرین و غیرگزنده است.جستار پیش رو که به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته،ضمن بررسی درونمایه و آماج کتاب حرف اضافه،شگردهای سه گانه ی زبانی،بلاغی و موقعیتی طنز رفیع نیز مورد بررسی قرار گرفته است.برایند پژوهش حاضر حاکی از آن است،که رفیع از غالب شگردهای طنزپردازی به ویژه بهره گیری از ظرفیت زبان عامیانه و محاوره،در حوزه ی زبانی وکنایه وتعریض در سطح بلاغت و خلق موقعیت های طنزآمیز به وسیله ی توصیف سود جسته است. نگارندگان از شاخه های فرعی طنز نظیر:آیرونی،نظیره نویسی و نقیضه پردازی در "حرف اضافه" رفیع غافل نبوده ونمونه هایی مناسب از مقولات یاد شده را مورد بررسی قرار داده اند.
پژاردن، پچاردن / پجاردن، پیچاردن / پیجاردن؛ تأملی در باب جغرافیای گویشی، دایره معنایی و اشتقاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۵
169-185
حوزههای تخصصی:
تک، تک - تگ، گشتا، پرنون یا بزیون؟، شمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت دستوری و بررسی آن در لغتنامه، فرهنگ نامه فارسی و فرهنگ بزرگ سخن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر شوکت؛ فرهنگ جناسها در زبان ترکی عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پیشینه کاربرد هفت سین در متن های کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۵
187-194
حوزههای تخصصی:
تأملی در استعاره جمع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«استعاره» مهم ترین مبحث علم بیان است. استعاره یک ضرورت اجتماعی است که ماهیتی جمعی و اشتراکی داشته، اغلب بر اساس نیاز گوینده بر زبان می آید. هدف از آن، خلق فضایی خاص در ذهن شنونده است؛ فضایی که بتواند بین گوینده و خواننده ارتباطی بر مبنای اشتراک یا اشتراکاتی ایجاد کند. در واقع استعاره، تجلّی تخیّل و تحقّق تداعی افکار در شکل زبان است. استعاره به سبب کارکرد بنیادینی که در آفرینش آثار ادبی دارد، از دیرباز مورد توجه قدما بوده است. استعاره را به انواع مختلفی دسته بندی کرده اند؛ ولی در میان این تقسیم بندی ها جای استعاره ای که ما آن را «استعاره جمع» می نامیم، خالی است و تاکنون شاید کسی بصراحت به وجود این نوع استعاره اشاره نداشته است. استعاره جمع، آوردن چندین مشبه به برای یک مشبه است. تلاش برای گذر از شکل اولیه استعاره و تصویرسازی های پی در پی شاعر برای یک مشبه، موجب پیدایش این استعاره می شود. در این مقاله برآنیم تا با روش توصیفی – تحلیلی وذکر شاهدهای شعری بدین پرسش پاسخ دهیم که آیا این نوع استعاره وجود دارد؟ چگونه این نوع استعاره شکل می گیرد؟
مقایسه و تحلیل «تشبیه» و ساختار آن در اشعار فروغ و ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های تشخیص سبک و تمایز مکتب ها، بررسی صورخیال است. خیال عنصراصلی شعر، در همه تعریف های قدیم و جدید است. شاعر با کمک خیال و برقرارکردن ارتباط میان انسان و طبیعت، یا کشف ارتباط بین آن دو، از صورت بیان عادی و منطقی خارج و آن را به گونه ی بیان شعری وکلام مخیل در می آورد که نظم او شعر می شود. در میان انواع صورخیال که مهمترین وجه تمایز سخن ادبی ازغیر آن است، تشبیه جایگاه خاصی دارد. این عنصر ادبی درسیر تطور ادبیات فارسی ، کارکرد خود را پیوسته حفظ کرده است. تشبیه در اصطلاح عبارت است از برقراری شباهت بین دو یا چند چیز به قصد اشتراکشان در یک یا چند صفت.پس اگر بخواهیم معنی و صفت مشترک بین دو چیز را بیان کنیم از فن تشبیه استفاده می نماییم.. شاعران و نویسندگان ازجمله ابتهاج و فروغ در به کار بردن تشبیه اهدافی را دنبال می کنند؛ از جمله بیان حال مشبه، مدح و نکوهش، تصویرسازی، توصیف، مفاخره، ایجاز، اطناب، خیال انگیزکردن سخن و مضمون آفرینی. این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و منابع کتابخانه ای، اشعار فروغ و ابتهاج را از لحاظ ساختاری تشبیه مورد بررسی قرار داده است.
معرفی دانشنامه قدرخان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: