بلاغت کاربردی و نقد بلاغی
بلاغت کاربردی و نقد بلاغی سال 8 بهار و تابستان 1402 شماره 1 (پیاپی 15) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناخت شیوه های مختلف کاربرد شگرد «تقدیم و تأخیر» و تحلیل کارکردهای متنوّع آن در سینمای ایران است. بنابراین با روی کردی نئوفرمالیستی و با استفاده از مباحث بلاغت، تقدیم و تأخیر در تدوین فیلم را نوعی از پردازش نماها در نظر گرفتیم که در آن برای ایجاد تأثیر یا انتقال اغراض بلاغی مختلف، نماها در جایگاهی دیر/زودتر از موعد خود نمایش داده می شوند. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و اطّلاعات به شیوه کتاب خانه ای گردآوری شده اند. برای انجام پژوهش 11 فیلم از سینمای ایران به صورت هدفمند برگزیده شده تا ضمن پوشش سبک ها و دوره های زمانی مختلف سینمای ایران، انواع متفاوتی از تقدیم و تأخیر در آن ها موجود باشد. نتایج پژوهش نشان داد شگرد تقدیم در سینما به صورت هایی چون: پیش افتادن نمایی از جایگاه خود، تقدیم صدا بر تصویر و قرار دادن نمای نتیجه قبل از عمل به کار می رود. شگرد تأخیر نیز در سینما از طریق: ایجاد فاصله میان دو نما، تأخیر در انواع نماهای معرّف، واکنشی و نقطه دید و همچنین تأخیر در نمایش شخصیّت های اصلی و فرعی به کار می رود. تقدیم و تأخیر از رهگذر برجسته سازی فرم و شکست قوانین رایج تدوین فیلم، مستقّل از درون مایه به انتقال لذّت حسّی و جلب بازاندیشی مخاطب می-انجامد. خلق طنز، قطع انرژی میان دو نما، خلق حس بی فضایی، محدود و متوقّف کردن روایت، مداخله در قضاوت مخاطب، بازتاب درونیّات شخصیّت ها و تقویّت عواطف مخاطبان برخی از کارکردهای بلاغی شگرد تقدیم و تأخیر است که در تحلیل فیلم های سینمای ایران به آن دست یافته ایم.
واج آرایی؛ هنرسازه ای کارا یا وَهم انگیز؟ پژوهشی در باب مزیّت مندیِ دیداری و شنیداری صنعت واج آرایی (با بررسی شواهدی از عربی و فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرنهاست که پژوهندگان عرصه بلاغت و تصویر از صنعت واج آرایی به عنوان هنرسازه ای آهنگین و پویا جهت برجسته سازی تصاویر بدیعِ نهفته در متون ادبی یاد می کنند. اساسا مساله آن است که این صنعت به خودی خود نمی تواند عنصری قوام بخش و ارزش آفرین در راستای تصویرسازیِ مفاهیم ناب شاعرانه به شمار آید. صِرف إعمالِ نظر مبتکرانه شاعر در پردازش جلوه های صوتی، مادامی که مبتنی بر معادل سازی معانی بصری با جلوه های سمعیِ نباشد نمی تواند به عنوان یک مزیت ادبیِ مُتقن کمکی در راستای تصویرسازی ذهنی به مخاطب جستجوگر ارائه نماید. باید دانست که صرفِ انباشت حجم گسترده ای از حروف متجانس با جلوه های ایقاعیِ یکسان شاید در بسیاری از موارد نه تنها رونق بلاغی به متن نمی بخشد بلکه باعث پیدایش رگه هایی از ستیز آوائی در سامانه های تصویری متن می شود، و یا بالعکس در جایی ممکن است با القای حجم عظیمی از الفاظ و اصوات ناهمگون و ایجاد اختلالات صوتی در سازه های ترکیبی متن، تصاویری مغشوش را به نحوی پویاتر برای مخاطب به نمایش بگذارد. این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به داده های علمی متقن در منابع متنی و آوایی، ما را به این نتیجه می رساند که واج آرایی به مثابه صنعتی بینابین لزوما نمیتواند واجد کارائی صوتی-مفهومی باشد، بلکه حتی می تواند مخلّ معنا و بلاغت نهایی تصویر باشد، چنانکه گاه صرفا به منظور القای یک حس تلذذآمیز زودگذر به کار گرفته می شود که فاقد هرگونه وجه شناختی است، وگاه حتی خروج از استانداردهای صوتی پذیرفته شده در عُرف اهل معنی باعث می شود تصاویر جاذب تری را مطابق با اقتضاءات تاویلی متن ارائه دهد.
بررسی معنایی و واکاوی دلالت های بلاغی زبان بدن انسان در قرآن (بررسی موردی زبان بصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم برای انتقال بسیاری از مفاهیم، از حرکات اندام های بدن بهره برده است؛ آنچه امروزه «زبان بدن» نامیده می شود. این حرکات، گاه تأثیری ژرف تر از زبان گفتاری دارند. در این میان، عضو «بصر» از پرکاربردترین و مؤثرترین ابزارهای بیانی قرآن است که کاربرد آن فراتر از بینایی حسی بوده و در خدمت بیان مفاهیم عمیق روانی، عاطفی و معنوی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، با تمرکز بر کل قرآن کریم و استناد به لغت نامه های اصیل، تفاسیر معتبر و اشعار عربی، به واکاوی معنایی و بلاغی زبان «بصر» در قرآن می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که چشم در قرآن، علاوه بر کارکرد حسی، نقشی بلاغی و معرفتی ایفا می کند؛ به گونه ای که حالات چشم در بافت آیات، آینه ای از وضعیت روانی، عاطفی و ایمانی انسان است. کاربردهای بلاغیِ استعاره، تشبیه و کنایه در توصیف حرکات بصر، به تعمیق مفاهیم قرآنی و تصویرسازی مؤثر معنوی انجامیده است. مفاهیمی چون زبونی، انکار، تهدید، هراس، خشم و آشفتگی روانی از طریق زبان بصر به زیباترین شیوه ترسیم شده اند. از منظر بلاغی، استعاره و تشبیه تمثیل، بیشترین بسامد را در کاربردهای بصر دارند و پس از آن، کنایه قرار می گیرد. این مقاله نشان می دهد که درک دلالت های بلاغی، در گرو معناشناسی دقیق واژه هاست. از منظر نظری، این پژوهش در فهم کاربرد نظریه استعاره مفهومی در زبان بدنِ قرآنی مؤثر است. از منظر عملی نیز می تواند به پژوهشگران در تحلیل پیوند میان زبان قرآن و رفتارهای غیرکلامی، انسان را یاری رساند.
تحلیل نامه ی شماره ی 21 منشآت قایم مقام فراهانی بر اساس مؤلفه های زبانی و بلاغی نظریه ی راجر فاولر در کتاب سبک و زبان در نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قایم مقام فراهانی از افراد تأثیرگذار در تاریخ سیاسی کشور و منشآت او نقطه ی عطفی در تاریخ تحول نثر فارسی است که با توجه به تنوع محتوا و ابعاد سیاسی، تاریخی و ادبی نویسنده ی آن، در حوزه ی نقد قابل تحلیل است. تحلیل انتقادی بر این اصل تأکید دارد که زبان متن های ادبی مانند متن های دیگر در خدمت ارتباط است و می توان آن را با روش انتقادی تحلیل کرد، در این مقاله، نظریه ی «راجر فاولر» در تحلیل انتقادی، انتخاب شده و بر اساس آن، کارکردهای زبانی و بلاغی متن از دیدگاههای اندیشگانی، بینافردی و متنی بررسی شده و با نگاه به بافت موقعیت، آگاهی لازم نسبت به تعامل موجود در متن و نیز تأثیر و تأثر عاملان گفتمان، به دست آمده است. تحلیل نامه ی شماره ی 21 از منشآت قایم مقام فراهانی نشان می دهد که نویسنده با بهره گیری از کارکردهای زبانی و بلاغی فوق با بسامد زیاد بر اثربخشی نامه ی خود بر مخاطب افزوده و به دستیابی به مقاصد منظور خویش توفیق یافته است؛ در این تحلیل همچنین، واقعیت های نهفته در زمینه های شیوه ی گفتمان، ایدئولوژی و روابط سلطه و قدرت عاملان گفتمان که بیانگر سلطه ی قدرت مخاطب بر نویسنده است، نشان داده شده است.
تحلیل گفتمان انتقادی اوصاف قیامت در قرآن با رویکرد معانی ثانوی بر اساس مدل فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن حدود هزار و دویست آیه در حوزه معاد وجود دارد. تعدادی از این آیات سعی در متقاعد کردن مردم در پذیرفتن معاد دارند و چگونگی وقوع معاد را توصیف می کنند. برخی دیگر از این آیات، قیامت را گاهی به شکل صریح و گاهی با عناوین گفتمان مدار توصیف می کنند. این عناوین گفتمان مدار، قارعه، یوم التغابن، یوم التلاق، یوم الازفه، یوم الحسره، یوم التناد، یوم الفصل، و یوم عسیر و نظیر اینها هستند که در معنای ثانویشان ظاهر می شوند . در پژوهش حاضر این عناوین بر اساس نظر فرکلاف در سطح توصیف، هم از نظر معانی ثانوی و هم لغوی بررسی شد. در سطح تفسیر نیز این اوصاف با آیات صریح قرآن که آنها هم قیامت را توصیف می کردند، تفسیر گردید. . این معانی که هدف اصلی گوینده کلام وحی است؛ از طریق گفتمان کاوی و معانی ثانوی اوصاف به دست می آید. چرایی نزول این گونه توصیف ها از قیامت در سطح تبیین تحلیل شد و چنین به دست آمد که اعتقاد به معاد به تنهایی کافی نیست، بلکه برای سعادتمندی در آخرت توشه ای باید اندوخت.
چند نمونه از نویافته های هنر بلاغت در متون کهن تفسیری فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلاغت یکی از علوم ادبی است که در آن موضوع تطبیق کلام بر مقتضای حال و مقام بررسی می شود. از آنجایی که تلاش و توجّه به لطایف ادبی و بلاغی قرآن، مستلزم آشنایی نسبی با تفسیر و تمثّل به آیات بوده است، مفسرینی در این امر پیشقدم بوده اند از جمله: ابوالفتوح رازی، زمخشری، شاهفور اسفراینی و...که بسیاری از اسرار دقیق و نهفته این دانش در بلاغت اعجازی قرآن و کلام آنان متبلور شده است، امّا متاسفانه برخی از این اسرار، از چشم اصحاب بلاغت اسلامی- ایرانی به دور مانده و یا کمتر مورد توجه قرارگرفته است. بنابراین کشف، بررسی و تحلیل این زیبایی ها از لابه لای نوشته های آنان، ضروری می نماید. نوشتار حاضر پژوهشی است که در آن نگارنده کوشیده است تا پس از بررسی تفاسیر فارسی قرآن کریم با روش تحلیلی – توصیفی، آن دسته از زیبایی های ادبی را که از چشم بلاغیون به دور مانده و یا کمتر به آنها پرداخته شده است؛ یافته و مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نگارنده پس از تجزیه و تحلیل نمونه ها، نتیجه می گیرد که در تفاسیر اوّلیه قرآن، از صنایع خاصی همچون: اسناد مجازی مفید معنای تکریم، معانی ثانوی جملات استفهامی، اسلوب جمله های شرطی و... استفاده شده است
بررسی مؤلّفه های روایت در شش شعر نصرت رحمانی بر اساس دیدگاه «ژرار ژنت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی ریشه در ساختارگرایی دارد و کارکرد اصلی آن بررسی عناصر ساختاری است. «ژرار ژنت» برای بررسی متون روایی طرحی پیشنهاد می کند و گام بلندی در راه اعتلای این علم برداشته است. او در نظریات خود به بررسی سه عامل زمان دستوری، وجه یا حال و هوا و لحن پرداخته است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مؤلفه های روایت در شش شعر «نصرت رحمانی» بر اساس دیدگاه ژرار ژنت است. روش تحقیق تحلیلی توصیفی است. نتایج حاصل از بررسی اشعار نشان داد که ترتیب روایت در همه ی اشعار مورد بررسی به صورت خطّی است؛ یعنی، بین داستان و روایت تفاوتی وجود ندارد. روایت داستان ها در همه ی اشعار به غیر از «میعاد در لجن» که شتابی منفی داشت، دارای شتاب مثبت است. بسامد مورد استفاده در روایت، به غیر از شعر «چاقو» که بسامد مکرّر داشت و واژگان و عباراتی در آن تکرار شده است، در دیگر اشعار بسامد مفرد(تک) محور است. به لحاظ وجه در تمامی اشعار کمترین فاصله مشاهده می شود. زاویه ی دید در «فاحشه و ماشه را چکاند» سوم شخص و بیرونی و در دیگر اشعار؛ «میعاد در لجن»، «چاقو»، «مادر و نامه» اوّل شخص و درونی است. دیدگاه در «فاحشه و ماشه را چکاند» کانون بیرونی باز نمود ناهمگن و در سایر اشعار شامل «میعاد در لجن»، «چاقو»، «مادر و نامه» کانون درونی بازنمود همگن است. صدا و لحن نیز در «فاحشه و ماشه را چکاند» خارج از روایت خود و در دیگر اشعار «میعاد در لجن»، «چاقو»، «مادر و نامه» داخل در روایت خود است.
تجلی استعاره های هستی شناختی در داستان های صلح کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد علم بلاغت را نمی توان به ادبیات بزرگسالان محدود کرد. استعاره یکی از مفاهیم و کاربردهای بلاغی است که در قصه ها و داستان های کودک و نوجوان نقش اساسی دارد .بسیاری از داستان های کودکان با موضوعات صلح و دوستی برای آن ها نگارش یافته و نویسندگان در این مسیر به جهت تأثیر بیشتر داستان از زبان استعاری استفاده کرده اند و به این شیوه از آموزش صلح برای رسیدن به بالاترین سطح تفکر مدد جسته اند.یافته ها نشان می دهد که در کتب داستانی کودکان و نوجوانان ،از میان استعاره های مفهومی، کاربرد استعاره های وجودی و هستی شناختی و زیر شاخه های آن بسامد بالایی داشته و مؤلفین کتب کودک و نوجوان برای آموزش و نهادینه کردن فرهنگ صلح به مخاطبان ، استفادهء چشمگیری از استعاره های وجودی کنشی و حالتی داشته اند تا مفاهیم پیچیدهء انتزاعی و دور از ذهن برای کودکان ساده و ملموس گردد.
تحلیل مناسبت ها... قاعده افزایی و کاربرد اوزان عروضی در اشعار مشفق کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعرِ یک شاعر، نمود حالات عاطفی اوست که بواسطه هارمونی واژگان و آواها و حروف در موسیقی شعر نمودار می شود. موسیقی یکی از گوشنوازترین وشکوفاترین خلاقیت های انسان است. از جلوه های موسیقی می توان به موسیقی شعر اشاره کرد که گره خوردگی و نقطه اتصال عاطفه و هنر است که در ادبیات متبلور می شود و دیر زمانیست که مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده است. آنان از این رهگذر بسته به درجه شاعرانگی خود، آاگاهانه یا ناخودآگاه وارد دنیای واژگان شده معنای مورد نظرشان را با جامه فاخر وزن بر قامت کلمات می پوشانند و کلام را با خوشنوایی و موسیقی بر دل و جان مخاطب می نشانند. قاعده افزایی تعبیری است که ازسوی زبان شناسان فرمالیست و ساختگرا در مورد کاربرد وزن و موسیقی بیرونی شعر مطرح شده و مربوط به صورت و روساخت شعر و وجه تمایز نظم و نثر است. عباس کی منش مشهور به مشفق کاشانی( متولد۲۳ مرداد ۱۳۰۴ خورشیدی در کاشان و درگذشته ۲۸ دی ۱۳۹۳)، از شاعران غزل سرای معاصر ایران است. بررسی فراوانیِ کاربرد موسیقی بیرونی اشعار وی و پاسخ به چگونگی و میزان استفاده از بحور و اوزان عروضی در 140 شعر وی اعم از قصیده و غزل و... موضوع مورد واکاوی در این مقاله است که به روش توصیفی- تحلیلی و از رهگذر تقطیع عروضی حجم نمونه انجام یافته است. بر اساس یافته های پژوهش، می توان چنین نتیجه گرفت که اوزان اشعار مشفق با توجه به مضمون آنها متنوع است و در این میان بحر رمل که دارای آهنگی ملایم و ریتمی آرام بخش می باشد و با مضامینی بلند، سنگین و موقر مناسبت دارد، در شعر وی بالاترین بسامد (54%) را دارا است. بحرهای هزج با فراوانی 20%، مضارع با فراوانی 13% ، مجتث با فراوانی 8% و بحر مقتضب با فراوانی 5% به ترتیب در جایگاه بعد از آن قرار گرفته اند.
تحلیل زبان و بیان در معایب الرجال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل زبان و بیان در اثر “معایب الرجال” نوشته ی بی بی خانم استرآبادی می پردازد. “معایب الرجال” به عنوان پاسخی به رساله “تادیب النسوان” شاهزاده قاجار، یکی از آثار منثور برجسته در دوران مشروطه است که با رویکردی زن مدارانه، همدلی زنانه و جسارت در بیان، به نقد وضعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمان خود می پردازد. نویسنده با بهره گیری از ترکیبی از زبان فاخر ادبی، زبان عامیانه و زبان محاوره، و همچنین با ایجاد هنجارشکنی های زبانی از طریق قواعد صرف و نحو عربی و زبان های بیگانه، طنز کلامی مؤثری را خلق کرده است. این اثر با هدف روشنگری زنان و به چالش کشیدن نگرش های مردسالارانه، به مسائلی چون باورهای نادرست دینی، ازدواج نامتعارف، بدزبانی مردان، فقر و تأثیرات اقتصادی بر زنان، مشکلات مردان با رفقای ناهنجار و اعتراض به چندهمسری پرداخته و ارزش تاریخی و اجتماعی قابل توجهی دارد. پژوهش حاضر با تکیه بر تحلیل زبانی و معنایی، به بررسی شگردهای بلاغی و کاربرد زبان در راستای اهداف اجتماعی و فرهنگی بی بی خانم در این اثر پرداخته است.