فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
وای بر ما! (درود بر ما) (گزارشی از پاره ای از چنین گفت زرتشت)
منبع:
بخارا مرداد ۱۳۷۷ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در چکامه «سرزمین ویرانِ» الیوت و اشعار سیّاب بر مبنای نظریه کهن الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ، از الهام بخش ترین مفاهیم در شعر دو تن از نام آورترین شاعران معاصر عربی و غربی یعنی بدر شاکر سیّاب و تی.اس.الیوت است که نقشی بی بدیل در شکل گیری شعر مدرن عربی داشته اند.این جستار تلاش می کند جنبه های نمادین این مفهوم را در چکامه«سرزمین ویران» مشهورترین اثر الیوت به عنوان متن تأثیرگذار و اشعار سیّاب به عنوان متن تأثیر پذیر، بر اساس داده های نقد کهن الگویی مورد تحلیل تطبیقی قرار دهد. مبنای تحلیل آثار ادبی در این شاخه از نقد روانکاوانه، نظریه کهن الگوهای یونگ، روان شناس شهیر سویسی است. در دیدگاه او، کهن الگوها، تجربه ها و مدل های رفتاری کهن و ازلی هستند که در طول روزگاران در بخشی از ذهن انسان به نام «ناخودآگاه جمعی» انباشته شده اند و نوع انسان در جهت تکامل شخصیّت خود به طور غریزی از آنها تأثیر می پذیرد.یکی از زمینه های بروز این انگاره های ازلی در اندیشه یونگ، الهامات شاعرانه است. تجلّی و کارکرد برخی از این صورت های نمادین در تصویرهای مشترک شعر الیوت و سیّاب، بدنه اصلی پژوهش را شامل می شود.
رئالیسم در انتقاد
حوزههای تخصصی:
بررسی کتاب «معانی و بیان»
حوزههای تخصصی:
گزارد حق «حافظ خلخالی»
درآمدی بر تمهیدات فراداستانی بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراداستان یکی از مؤلّفه های داستان های پست مدرنیستی است که با ورود نویسنده به عرصة داستان می کوشد خواننده را از غیر واقعی بودن آن بیاگاهاند. بیژن نجدی (1320 - 1376) از نویسندگانی است که در داستان هایش دارای رویکردی پست مدرنیستی است و می کوشد با تمهیدات گوناگون نوشته هایش را به سوی فراداستان سوق دهد. پژوهش حاضر به بررسی این مؤلّفه در سه مجموعة داستانی یوزپلنگانی که با من دویده اند، دوباره از همان خیابان ها، و داستان های ناتمام از این نویسنده می پردازد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و داده های پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به شیوة کتاب خانه ای بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد نجدی با شگردهایی چون «آشکارکردن تمهید»، «توصیف»، «تعلیل های نامربوط» و «درهم آمیختن جهان واقعی و فانتاستیک» کوشیده است بر ترفندهای داستان نویسان رئالیست که سعی در باورپذیرکردن داستان ها دارند، خط بطلان بکشد و با این شگردهای نقیضه وار توانسته است غیر واقعی بودن داستان های خود را به خوانندگان خود بقبولاند و به خوبی از عهدة این کار برآید.
درنگی بر معنی سر سفره در مصرع چون سر سفره رخ او توی توی
حوزههای تخصصی:
گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان «تعلیقات» یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دوره معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست داده اند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیله نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهش ها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بی توجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارش هایی زمانی آشکارتر و مشخص تر می گردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند.
آنچه در این جستار بدان می پردازیم، یکی از یادداشت های پراکنده ای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیه شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیه ای است بر حاشیه ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است.
باید گفت بی شک، مثنوی معنوی نیز از جمله کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازنده ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصه های فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خواننده امروزی قابل دریافت نیست.
ترکیب «سرِ سفره» یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع «چون سر سفره رخ او توی توی...» دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسنده این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدس هایی زده اند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافته ایم، از تمامی فرهنگ لغت های زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است.
نویسنده با تبیین معانی گونه گون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره می کند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش می کند. امید است که خوانندگان، نکته انگشت نهاده و یاد کرده ما را حمل بر بی احترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس «خالِف تعرَف» است. نامه دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمه مقاله است.
تحلیل چگونگی بازتاب گونه های بینامتنی با شاهنامه در تاریخ نوشته های سلسله ای برمبنای بینامتنیّت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیّت مبتنی بر پیوند یک متن با متن های دیگر است. این متن ها می تواند از دو شاخة متفاوت، امّا وابسته به یک فرهنگ باشد، چنان که شاهنامهو متن های تاریخی سلسله ای این گونه است. به این صورت که پیوند و ارتباط بسیاری میان پیش متن شاهنامهو تاریخ نوشته های سلسله ای در طول ادوار متمادی ایجاد شده است. از این رو، مسأله پژوهش این است که ارتباط بینامتنی میان شاهنامهو تاریخ نوشته های سلسله ای از سدة ششم تا میانة سدة هشتم هجری چگونه است؟ بدین منظور از نظریّة ترامتنیّت ژرار ژنت که یک نظریّة کامل در این باره است، بهره می بریم. هدف اصلی در این جستار، دست یابی به انواع هم حضوری ها و روابط بینامتنی متن های تاریخی سلسله ای در بازة زمانی موردِ نظر و شاهنامهاست. روش پژوهش، تطبیقی و مبتنی بر توصیف و تحلیل داده ها است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که تاریخ نویسان سلسله ای مبتنی بر نگرش های تاریخی و شیوة تاریخ نویسی خود، با آگاهی کامل، شاهنامهرا در جهت پاسخ گویی به انتظارات خود و مخاطبان خود برگزیده اند و در این راستا به ترتیب بیش ترین تا کم ترین از چهار گونة بینامتنی نقل قول، تلمیح، سرقت ادبی و ارجاع بهره برده اند.
نقد کتاب: در جستجوی هویت گمشده (نقد جای خالی سلوچ)
حوزههای تخصصی:
کتاب . . .: تولدی دیگر ناقوس هشدار
منبع:
آرش تیر ۱۳۴۳ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
شرف الدین رامى و آثار بلاغى او به فارسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرف الدین رامى تبریزى یکى از ادیبان فرزانه سده هشتم هجرى بوده، و در نیمه دوم آن درگذشته است. رامى پیرامون علوم بلاغى سه یا چهار اثر ارزنده به زبان فارسى تألیف نمود و در نگارش آنها توانایى ابداع و ابتکار خود را نشان داد: طبقه بندى موضوعى صور خیال اندام آدمى یکى از شیوه هاى ابداعى او است که در کتاب ارزشمند "انیس العشاق " به تبیین آن پرداخته است. در آثار بلاغى فارسى و عربى تاکنون کسى صور خیال اندام آدمى را بدین گونه دسته بندى نکرده است.
کلام محوری در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت فکری فلسفی غرب از روزگار افلاطون و ارسطو، و حتی پیش تر از آن، تا قرن بیستم و در اندیشه و آرای فردینان دو سوسور، زبان شناس سوئیسی، تحت تأثیر رویکردی دوقطبی، گفتار را بر نوشتار ترجیح می داده است. در این نگره، انتقال کامل معنا از طریق «گفتار» امکان پذیر می نمود. حال آنکه نوشتار تنها فرع و جانشین گفتار قلمداد می شد و این انمکان دست نایافتنی به نظر می رسید. با نگاهی گذرا به تاریخ و فرهنگ ایرانی اسلامی می توان مدعی شد که با وجود تفاوت هایی در مبانی و روش ها، با ترجیح گفتار بر نوشتار در گفتمان اندیشگی زبان و ادب کلاسیک مواجه هستیم. چنان که، به طور خاص، ناصرخسرو مبانی نظری این مهم را سامان بخشید و سازوکار حاکم بر زبان گفتار حاکمیت و سیطرة خود را بر حوزة بلاغت اسلامی به طور عام و بلاغت فارسی به طور خاص تا قرن ها ادامه داد. این مقاله طرح و شرح این ماجرا خواهد بود.
ابزارهای ویرایش
حوزههای تخصصی:
در شماره قبل، از گونه ها و مراحل ویرایش سخن گفتیم. در این شماره از «ابزارهای ویرایش» گفت وگو می کنیم.
شالوده شکنی و عرفان: امکان یا امتناع (با تکیه بر اندیشه دریدا و مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عمیق از صورت بندی های یک جریان فکری، با توجه به بسترها و زمینه ها و با تکیه بر کلیت آن محقق می شود و خوانش های گزینشی و منفک از بافت و زمینه، غالباً به تقلیل گرایی و برداشت های یک سویه منتهی می گردد. براین اساس، پژوهش حاضر به آسیب شناسی یکی از تصورات رایج در گفتمان نقد ادبی ایران می پردازد که تبیینِ سازوکارهای شالوده شکنی در یک متن عرفانی و قرائت شالوده شکنانه از آن را غیرممکن می-داند. این پژوهش با تکیه بر عناصر عرفانی در دستگاه فکری دریدا، چون همسانی ها و شباهت های اندیشة دریدا با سنت های شرقی و عرفان اسلامی، ارتباط اندیشة دریدا با عرفان یهود/ کابالا و تفکر هرمسی، و سکوت دریدا در برابر خوانش های الاهیاتی و دینی از متونش، ارتباط شالوده شکنی و عرفان را تبیین می نماید و همچنین با تکیه بر چگونگی شکل گیریِ برداشت مذکور و پاسخگویی به آن، به بازخوانی بار معنایی و جهت گیری مفاهیمی چون عدم قطعیت، نسبی نگری، مرکزگریزی و حیرت در شالوده شکنی دریدایی و واکاوی و تحلیل آنها در دستگاه فکری مولوی می پردازد.