فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن شده تا مصراعی را دوباره بازخوانی کنیم و بر این اساس، ایرادی را که نسخه شناسان شاهنامه پژوه و قافیه سنجان بر آن گرفته اند و از حیث علم قافیه این بیت را دارای عیب اقوا دانسته اند، برطرف کنیم. دراین مقاله ابتدا ضبط های مختلف این بیت در نسخ چاپی همچون مسکو، ژول مول و جلال خالقی مطلق آورده شده و سپس نظر شارحان مختلف در این باره آمده است و در قسمت دوم مقاله بر اساس شاهنامه خالقی مطلق ضبط،«هم» بر ضبط «خم» ترجیح داده شده است و در قسمت سوم مقاله، نگارنده قافیهٔ مصرع دوم را نه آنگونه که شارحان تلفّظ کرده اند و معنی نموده، خوانده ام، بلکه به نظر می رسد مصراع دوم را در محل قافیه باید به گونه ای دیگر خواند یعنی: «زمین آمد از سم اسبان به هُم» که در این صورت با گاو دُم می تواند قافیه باشد، البتّه دلایل برتری تلّفظ «هُم» بر «هَم» و معانی مختلف آن و اینکه این واژه در گناباد و بسا اطراف آن هنوز هم به کار می رود در متن با شواهد و امثال بیان شده است
سبک شناسی وبلاگ نویسی به زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ویژگی های زبانی وب نوشت های فارسی از جهت استفاده از سبک خاصی از زبان بررسی خواهد شد. در این بررسی نشان داده می شود که ادامه روند وبلاگ نویسی و گسترش فزایندة آن، به خصوص در بین نسل جوان امروزی و نسل های آتی، و استفاده از نوع خاصی از زبان در این وبلاگ ها ممکن است تأثیرات قابل توجهی در تغییر زبان فارسی، به خصوص نوشتار رسمی، خط زبان فارسی و، از سوی دیگر، جهانی کردن این زبان بگذارد. برای این منظور، نمونه هایی تصادفی از بین هزاران وبلاگ فارسی جمع آوری شد و، پس از طبقه بندی موضوعی آنها، ویژگی های زبانی سبک این وبلاگ ها از دیدگاه زبان شناختی بررسی شد. آنگاه این نتیجه به دست آمد که نوعی سبک زبانی نزدیک به فارسی گفتاری غیررسمی در این وب نوشت ها به چشم می خورد که ویژگی های منحصربه فردی دارد، اما برخی ویژگی های نوشتار رسمی را نیز حفظ کرده است. در پایان، ویژگی های زبانی این سبک بررسی و توصیف شده است.
اوزان شعر نو در ادب عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول نیمه اول قرن گذشته، شعر معاصر در عربی و فارسی با سه ساختار متفاوت شعر عمودی، شعر سپید و شعر نو عرضه شد. این ساختارها که برخی متوالی و برخی همزمانند، در عین حال که دیدگاه های فکری، اجتماعی، و فرهنگی مختلفی را بازتابیده اند، هر سه نمایانگر حجم تحولاتی هستند که احساس هنری یعنی شناخت و ذوق را ـ به عنوان دو عنصر تاثیرگذار بر زندگی نوین ـ متحول نموده است.
موضوع این مقاله بررسی تطبیقی شعر نو عربی و نظیر آن در فارسی (با رویکرد نیمایی)، از نظر کاربست نوع اوزان است. ما وزن های به کار گرفته شده در شعر نو عربی و فارسی را مقایسه کردیم و از نمونه های زیبایی از قصاید بدر شاکر السیاب و نیما یوشیج بهره بردیم و در پایان این جستار، از رخدادی نوین در هر دو ادب، یعنی تلفیق اوزان مختلف در قصیده یاد کردیم.
وزن در سجع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمدن اسلامی، علوم بلاغی به دنبال بررسی علل اعجاز قرآن کریم حاصل شده است و در زبان فارسی نیز متأثر از منابع عربی و گاه بدون تعمق و درواقع رونویسی از کتاب های قبلی است. همین امر اشکالاتی را در فهم ویژگی های برخی از فنون بدیعی موجب شده است که سجع ازجملة آنهاست. مطالعة زبان شناختی این حوزه مسائل و نکاتی را مطرح می کند که پاسخ به آنها را می توان با بررسی تاریخی تعاریف موجود به دست آورد. در این مقاله ضمن بیان اشکالات مطرح شده و تحلیل و بررسی تعاریف معاصران و تعاریف قدما و علمای بلاغت، و نیز با توجه به پیشینة سجع و صنعت ترصیع و موازنه، کیفیت وزن در سجع بررسی شده است.
تحلیل داستان سیاوش بر بنیاد ژرفساخت اسطورة الهه باروری و ایزد گیاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به کتاب جوامع احکام النجوم اثر ابوالحسن علی ابن زید بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره بندی تاریخ دانش بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«دوره» در مطالعات تاریخی مفهومی نظام بخش است و مورّخان علوم و هنرها را در طبقه بندی اطّلاعات تاریخی یاری می کند. در اغلب کتب تاریخ ادبیات، «دوره بندی» اساسی ترین پایه بخش بندی و فصل بندی است. دوره بندی در علوم ادبی مانند بلاغت نیز روایی و کاربرد یافته است. ازجمله شوقی ضیف، تاریخ بلاغت عربی- اسلامی را به ادواری تقسیم کرده است.
در این مقاله طرحی برای دوره بندی تاریخ بلاغت فارسی پیشنهاد شده است. نظام بلاغت نظری فارسی دراصل از زبان عربی گرفته شده اما کیفیّت و کمیّت اقتباس در ادوار زمانی مختلف یکسان نبوده است. بلاغیون فارسی نویس خود نیز گاه نوآوری هایی داشته اند و گاه از نظام بلاغت نظری سایر تمدّن های مجاور ازجمله بلاغت هندی در بررسی زیبایی های سخن فارسی بهره گرفته اند.
برمبنای عصر زندگی نویسندگان کتب بلاغت فارسی و شباهت و یکسانی رویکرد هایی که در نگارش کتب و رسالات بلاغی در پیش گرفته اند در این نوشته چهار دوره متفاوت را بازشناخته ایم:
1. دوره بومی سازی (از قرن پنجم تا هفتم ) که دوره آغازین بلاغت فارسی است و سه کتاب مهمّ ترجمان البلاغه، حدائق السحر فی دقایق الشعر و المعجم فی معاییر اشعار العجم را دربرمی گیرد.
2. دوره شرح و تقلید (از قرن هشتم تا پیش از دوره معاصر) که عصر شرح نویسی بر کتب دوره بومی سازی است.
3. دوره هندی مآبی (مقارن با رواج سبک هندی) که در آن فارسی نویسان هند و سبک هندی می کوشند سخن فارسی را به میزان نظام بلاغیِ برگرفته از هندی برسنجند.
4. دوره بلاغت مدرسی (دوره معاصر) که دوره متأخّرتر محسوب می شود و کتب درسی بلاغت فارسی را شامل است.
بررسی وجوه روایتی در روایتهای هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه روایتی تودوروف (Todorov) و روش او در بررسی روایتهای اسطوره ای از جمله پژوهش هایی است که در روشن کردن سازوکار روایتها و به طور خاص قصه های عامیانه به موفقیتهای چشمگیری دست یافته است. وی این نوع قصه ها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده و در بحث از وجوه روایتی قصه ها به ارتباط میان شخصیتهای قصه پرداخته است. منظور از وجوه روایتی در نظریه تودوروف، جنبه های مختلف حاکم بر روابط میان شخصیتهای قصه است. از آنجا که شخصیت یکی از عناصر اساسی هر قصه ای است، درک ارتباط متقابل شخصیتهای داستان در شناخت سازوکار قصه و چگونگی شکل گیری آن بسیار ضروری است. این نوشته ضمن برشمردن ویژگیهای روایتهای اسطوره ای، هزارویک شب را به عنوان روایتی اسطوره ای و از جنبه وجوه روایتی آن بررسی می کند. به این منظور ابتدا درباره نظریه تودوروف و وجوه روایتی مورد نظر او شرحی مختصر داده می شود و سپس چگونگی ارتباط شخصیتها در روایتهای هزارویک شب، مورد توجه قرار می گیرد و در نهایت بر اساس شکل و کارکرد وجوه روایتی در چگونگی آغاز شدن قصه و تداوم و پایان آن، روایتهای هزارویک شب در شش گروه طبقه بندی می شود.
تحلیل زبانی اشعار فرخی یزدی بر اساس نظریه زیبایی شناسی انتقادی (با تکیه بر غزل و چند رباعی)
حوزههای تخصصی:
عنوان مکتب فرانکفورت غالباً به میراث فکری و نظری گروهی از روشنفکران برجسته آلمانی و نظریه اجتماعی خاص آنان اطلاق می گردد که نظریه زیبایی شناسی انتقادی (critical aesthetic theory) از دل آن بیرون می آید. این نظریه بر خلاف برخی مکاتب نقد ادبی به ویژه نقد جامعه شناختی- که از اصالت آثار ادبی و خالق آن اثر می کاهند و آثار ادبی را یکسره محصول عوامل بیرونی تلقی می کنند- می کوشد به آثار ادبی نقشی مستقل تر ببخشد. اندیشمندان نظریه انتقادی برای هنر و به ویژه ادبیات، ملاک هایی برشمردند تا بر اساس بینش انتقادی خود، اصالت یک اثر ادبی را مورد نقد قرار دهند. در این نوشتار ابتدا مفاهیم اصلی در زیبایی شناسی انتقادی؛ چون انتقاد در هنر یا اثرادبی (critical of art)، منش ایدئولوژیکی- قوه سیاسی- هنر (Ideological nature of art)، هنر انقلابی (revolutionari art) و خودمختاری در هنر (Autonomy of art)، مورد بررسی قرار گرفته است و با بررسی دیوان فرخی دانسته شد که شاعر در حوزه زبان از رهگذر ترکیبات خاص، زبان حماسی، ایجاد تحول معنایی در تعبیرات رایج در غزل، کاربرد لغات فرنگی و اصطلاحات عامیانه نگرش انتقادی خاص خویش را ارائه کرده است
جهانِ مطلوبِ سعدی در بوستان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نویسنده کوشیده است تا مدینة فاضلهای را که سعدی در آرمان خویش در پی آن بوده، در بوستان جستوجو نماید و با بررسی ویژگیهای آن، سرای سعادت سعدی را به همگان معرفی نماید. آرمان شهری که در آن سعدی، پیوسته از تجربهها و سرگذشتها و روایات گذشتگان یاد نموده و در آن برایش در ورای هر امری، نکتهای و عبرتی نهفته است. بوستانی که جهان حقیقت سعدی است و در آن جز حقگویی و حق شنوی خبری نیست.
تصویر حرفی رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن خفاجه ادیب و شاعر اندلسی و ملقب به «صنوبری اندلس» است. از آنجا که اغلب موضوعات شعری به گونه ای به «وصف» برمی گردد و او سرآمد شاعران وصف سراست، پس باید او را از بزرگ ترین شاعران ادب عربی به شمار آورد. بررسی علل موفقیت او در فن وصف و رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه می تواند روش و اسلوبی خاص در اختیار علاقه مندان قرار دهد.
«تصویر حرفی» اصطلاحی است که بر دقیق ترین وصفیات و بهترین و زیباترین قصاید وصفی دلالت می کند. بر این اساس می توان قصاید وصفی را به تابلویی نقاشی مبدل نمود؛ و هر اندازه این تبدیل و بازپردازی دقیق تر باشد، قصیده وصفی هم به همان میزان زیباتر است. مقاله حاضر پس از بررسی اجمالی موضوع وصف، به عناصر گفتمان تصویرساز و عناصر مولد وصف خواهد پرداخت.
چندآوایی و منطق گفتگویی در نگاه مولوی به مسألة جهد و توکّل با تکیه بر داستان شیر و نخچیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولوی، دریای بیکران و پر رمز و راز از جویبارهای مفاهیم ناب است که با هدف ترسیم و تحقّق زندگی مطلوب برای به بار نشستن نهال استعدادهای انسان کمال مند سروده شده است. رازوارگی و رمزگونگی مثنوی تنها در عرصة برخورداری از تجربه های خاصِّ عرفانی و مفاهیم اسرار آمیز الهی نیست که بر مخاطب پدیدار می شود، که شیوه و شگرد مولوی در چگونگی بیان مفاهیم کلامی، فلسفی و عرفانی که بحث های درازدامنی را سبب گشته اند، رمز و راز آن را دو چندان کرده است. در این میان، «جهد و توکّل» از آن گونه مفاهیم متقابلی است که مولوی در باب آن، دیدگاه ثابتی ارائه نداده است. برخورد چندگانة مولوی در داستان ها و حکایت هایی که به جهد و توکّل اختصاص داده است، جلوه ای چندآوایانه بدان بخشیده است. این پژوهش برآن است، دیدگاه مولوی را در باب مسأله جهد و توکّل در داستان شیر و نخچیران از منظر نظریّة چندآوایی و منطق گفتگویی باختین بازکاود. فرضیّة پژوهش بر این امر استوار است که مولوی در داستان مزبور به شیوة چندآوایی به جهدو توکّل نگریسته است. این پژوهش، به روش توصیفی- تحلیلی، بر اساس یافتن تقابل های دوگانی و اصل همزیستی تضادها و روابط گفتگویی آنها که تلفیقی از روش ساختارگرایان در جستجوی تقابل های دوگانی و عنصر غالب همزیستی تضادها در چندآوایی باختین است، صورت گرفته است.
بررسی عنصر شخصیت در حکایت های بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلاغت و رسایی سخن شیخ اجل با عوامل متعددی پیوند دارد. او از هر فرصتی برای به اوج رساندن کلام خود و تسخیر بیشتر مخاطب بهره می جوید. اگرچه هدف اصلی سعدی حکایت پردازی نبوده است، بلکه از حکایت بیشتر به عنوان ابزاری برای تبیین دقیق تر اهداف تعلیمی و تربیتی خویش و همراه کردن مخاطب با خود بهره می گیرد، اما باریک بینی ها و ظرافت کاری های آگاهانه ی او در گزینش افراد یا اشخاص و عناصر حکایت ها نیز در بلاغت جویی او بی تاثیر نیست.
بوستان یا سعدی نامه از مثنوی های مشهور و تاثیرگذار تعلیمی- تمثیلی ادب پارسی و به اعتقاد برخی از سعدی پژوهان، برجسته ترین اثر شیخ اجل است. سعدی در این مثنوی برای رسانیدن پیام های خود، از ابزار و رسانه ی پرتاثیر «حکایت» بهره ی فراوان برده است. در مجموع، 183 حکایت یا حکایت واره ی کوتاه و بلند در بوستان - براساس نسخه ی مرحوم یوسفی- وجود دارد که بی تردید از لحاظ هنری و زیبایی شناسی همه در یک پایه نیستند.
این مقاله به فراوانی افراد یا اشخاص اصلی حکایت های بوستان اختصاص یافته است و نگارندگان با تسامح در برخی از موارد، برای بیان منظور خود از واژگان یا اصطلاحاتی چون «شخصیت»، « پویایی» و «ایستایی» که در واقع، بیشتر به حوزه ی داستان نویسی نوین تعلق دارد، کمک گرفته اند.در هر حال، منظور از واژه ی «شخصیت» عنصری است که رویدادها، کنش ها یا محادثه ها در پیرامون وجود او شکل می گیرند. در مجموع، این مقاله نشان می دهد که:
1. در حکایت های بوستان چه گونه ای از شخصیت ها، نمود بیشتری دارند؟
2. پویایی و ایستایی شخصیت های اصلی حکایت ها ی بوستان چگونه است؟
3. در میان شخصیت های انسانی، چه کسری به زنان و چه اندازه ای به مردان اختصاص یافته است؟
4. چه تعداد از شخصیت های اصلی بوستان چهره ی مثبت و چه قدر چهره ای منفی دارند؟
5. سهم شخصیت های مذهبی- عرفانی، تاریخی- اسطوره ای و تمثیلی چه قدر است؟
سیما - نگاشت
فقیر دهلوی و بررسی و تحلیل سیمای شاعری او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و زبان و ادبیات دو قوم ایرانی و هندی چنان با هم درآمیخته است که گویی پیکره فرهنگی یگانه ای را تشکیل داده اند. وجود شخصیتهای برجسته فارسی زبان و آثار فراوان فارسی که در شبه قاره هند پدید آمده اند و بدون آنها تاریخ ادب فارسی کامل نمی شود، حکایت از همبستگی دیرینه فرهنگی ایران و هند دارد. یکی از این شخصیتهای برجسته اما گمنام سرزمین هند، که با تالیف یا تصنیف آثار مختلف ادبی – بلاغی نقش چشمگیری در توسعه و آموزش زبان و ادب فارسی در هند داشته، شمس الدین فقیر دهلوی است. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا ضمن بررسی مختصر اوضاع و احوال سیاسی - اجتماعی و ادبی عصر فقیر دهلوی به احوال و افکار و آثار او بویژه معرفی و تحلیل آثار شعری او در زمینه غزل سرایی و مثنوی سرایی بپردازیم و شیوه و سبک شاعری او را با نقل و مقایسه اشعاری از او و مقلَدانش نشان دهیم.
تأثیر گریه در سیر و سلوک از منظر مثنوی مولوی
حوزههای تخصصی:
گریه نمودی از عواطف و احساسات انسان است که ریشه در حالات روحی او دارد. مولانا غم و گریه را موجب حیات جاوید می داند و از همین رهگذر معتقد است سالک باید در سیر و سلوکش از چنین گریه ای شاد شود. به اعتقاد او خداوند را می توان در قلب های شکسته انسان ها یافت. مولانا مناسب روحیه هر سالکی، با تکیه بر گریه او را تشویق می کند تا به سوی کمال و سعادت رهسپار شود. او تعادل روحی انسان را در خدادوستی و ترک خوددوستی و دوری از تمایلات نفسانی می داند. به همین دلیل، گریه را مثل اسلحه ای برای سالک در این راه به کار می گیرد. از نظر او گریه نشان این است که سالک به خدا عشق می ورزد. مولانا گریه را از ویژگی های انسان خوشبخت می داند، چه اشک گناهان سالک را شستشو می دهد، منتها اشک و گریه ای که از صدق دل باشد. این طرز تفکر در نهج البلاغه هم آمده است؛ آن جا هم از صفات متقین این است که قلب هاشان محزون است. به اعتقاد مولانا گریه نوعی اظهار نیاز است و به همین دلیل انسان را به یاد خدا می اندازد. خداوند در برابر گریه و سوز و گداز سالک به او حوض کوثر خواهد بخشید و همین گریه است که حتی آسمان را هم به ناله و فغان وا خواهد داشت. گریه عامل تسلط سالک بر نفس امّاره است که تمام بدبختی های انسان از اوست. در این مقاله تأثیر گریه بر چگونگی سلوک از منظر مثنوی بررسی شده است.
شمایل های سببی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمایل گونگی به عنوان مفهومی بنیادین در زبان شناسی شناختی، به وجود انگیختگی میان صورت و معنای ساخت های زبانی اشاره دارد و بیانگر هر گونه تطابق، قیاس و یا شباهت میان صورت یک نشانه و مصداق آن می باشد. در رویکرد شناختی زبان بخشی از نظام شناختی در نظر گرفته می شود که سازمان مفهومی ذهن را باز می تاباند و نشانگر جهان در ذهن گوینده است. بر اساس این نگرش، تجربه جهان خارج و شناخت در ساختار زبان منعکس می شود و صورت های زبانی کاملاً مرتبط با ساخت های معنایی که قرار است بیان دارند. از برجسته ترین مدل ها ی این رویکرد می توان به انگاره دستور شناختی لنگکر اشاره کرد. این دستور ماهیت زبان را نمادین می داند و زبان را مجموعه ای از واحدهای نمادین فرض می کند که به نمادین سازی معنا و تفکر می پردازند. در این مدل اعتقاد بر آن است که ساخت های زبانی از طریق فرآیندهای شناختی بر انگیخته می شوند و وجود ساخت های شمایل گونه و انگیخته در زبان امری کاملاً طبیعی تلقی می شود. از جمله ساخت های انگیخته در زبان می توان ساخت های سببی را نام برد. بر این اساس، در مقاله حاضر از منظر دستور شناختی به بررسی شمایل گونگی در ساخت های سببی زبان فارسی پرداخته می شود و یافته های آن حاکی از آن است که ساخت های سببی زبان فارسی بازتابنده انواع پنجگانه شمایل گونگی نموداری (فاصله، استقلال، ترتیب، پیچیدگی و مقوله بندی) هستند. از این منظر است که نگارنده تمامی این پنج نوع را «شمایل های سببی» در فارسی می نامد.